يادداشت روز اوین نامه ی کیهان "اعتماد به نفس در برابر اعتماد عمومي!

 اوین نامه ی کیهان 5 شنبه 9 آذرماه سال 1396
يادداشت روز  اوین نامه ی کیهان "اعتماد به نفس در برابر اعتماد عمومي!
 چرا هم قلم وهمکار ومعاون سربازجو شریعت نداری در اوین نامه ی کیهات نماز شک دار خوانده است . برای اینکه برایر فع شبهه  چرا پیشنهاد یک همه پرسی آزاد پیرامون اعتماد عمومی نسبت به رژیم قرون وسطایی ولایت فقیه داده نمی شود تا مشخص شود ضریب این اعتماد عمومی چقدر است و رسوا شود هرکه در او غش باشد؟
1- «شما مقاله خود را خوانديد و من استفاده کردم اجازه دهيد الان من جواب بدهم. چهار سال منتظر اين سوال بودم. حافظه من کم نيست به خوبي مي دانم که در روز اول چه چيزي گفته ام کسي که بگويد در صد روز مشکلات را حل مي کنم «قطعاً نبايد عقل داشته باشد» باز از شما ممنونم که به اين دروغ بزرگ اشاره کرديد تا بتوانم در مورد آن توضيح دهم. من اعلام کردم در پايان صد روز دولت خود اعلام مي کنم که چه کرده ام. آدمي که عقل نداشته باشد مي گويد در صد روز مشکلات را حل مي کند. مشکلات بايد قدم به قدم حل شود. از شما هم ممنونم که به آن دروغ بزرگ اشاره کرديد. ما از روز اول برنامه ريزي کرده ايم و رشد اقتصادي و نرخ تورم کنوني نتيجه همان برنامه ريزي هاي ما است.» اينها پاسخ هاي پرطعنه رئيس جمهور محترم در 21 فروردين ماه سال جاري است. اندکي قبل از انتخابات و در روزهايي که مردم قصد داشتند بر اساس کارنامه تصميم گيري کنند! آن روز رئيس جمهور وعده صد روزه را از اساس انکار کرد و آن را نشانه کم عقلي دانست! رسانه هاي حامي هم حمايت کردند و وعده ها فراموش شد.
    2
تنها 15 روز وقت لازم بود تا رئيس جمهور محترم، يک بار ديگر سخنان قبلي خود درباره وعده صد روزه را از ياد ببرد و باز هم در برنامه اي تلويزيوني به مردم وعده صد روزه بدهد و بگويد: «... در عين حال درباره رونق اقتصادي هم در اين برنامه آمده است ضمن اينکه من يک برنامه صد روزه هم خواهم داشت که اعلام مي کنم....اقدامات جديدي هم هست که در برنامه صد روزه انجام خواهد شد»!
    3- 14 فروردين ماه سال جاري، باز رئيس جمهور محترم بود که در باب توفيقات عجيب و غريب برجام گفت: «هدف ما در برجام اين بود که سايه تهديد را از سر کشور برداريم و همچنين زنجير تحريم هاي ظالمانه و تحميلي را پاره کنيم که همه اينها تحقق يافت»! اما شش ماه بعد، جِيک ساليوان، مشاور معاون رئيس جمهور پيشين آمريکا از رازي بزرگ پرده برداشت که با سخنان رئيس جمهور محترم در تضادي آشکار بود. رازي که البته پيش تر براي مردم آشکار شده بود اما دولت نمي خواست بپذيرد! او در پنل «مقابله با تهديدات تمام قد ايران» در کميته امور خارجي مجلس نمايندگان آمريکا گفته بود: «ديپلماسي وابسته به فشار، موفق شد بدون شليک حتي يک گلوله به همه هدف هايش دست پيدا کند»! اين سخن و حقيقت تلخ، بالاخره بعد از مدت ها انکار و طفره رفتن، از سوي رئيس جمهور محترم هم در برنامه گزارش صدروزه نخست دولت، به نوعي مورد تاييد قرار گرفت، هرچند که حرف هاي بي سند قبلي هم گفته شد «در مذاکرات از «لحاظ اخلاقي پيروز شديم» و ثابت کرديم دروغ نمي گفتيم و دشمنان ما دروغ مي گفتند، ما دنبال سلاح هسته اي نبوديم» کاپ اخلاق در برابر تمکين به خواست ظالمانه دشمن و از دست دادن انرژي هسته اي!
    4
و بالاخره رئيس جمهور روز 7 آبان سال 96 در مجلس شوراي اسلامي با بيان اينکه آمريکايي ها اعلام مي کنند که ما اهل مذاکره و تعهد و پيمان نبوده و اصول اخلاقي و بين المللي را نمي شناسيم، گفت: «اين معنايش اين است که اگر کشوري در اين مسير قرار گرفت ديگر هيچ کشوري نمي تواند به آن اعتماد کند و اين در حالي است که امروز آمريکايي ها به بعضي از کشورهاي شرق آسيا پيغام مذاکره مي دهند که با ما مذاکره کن ؛ «مگر ديوانه شدند که با شما مذاکره کنند»!؟ شما مذاکره ديروز را علني زير پا مي گذاريد و به مذاکره امضاشده اي که به تاييد شوراي امنيت سازمان ملل رسيده بي اعتنا هستيد... آمريکا بايد با اين شيوه اي که در پيش گرفته، آينده مذاکره و تعهدات خودش را نسبت به کشورهاي ديگر براي هميشه کنار بگذارد.» البته رئيس جمهور محترم هنگام اداي اين کلمات، نخواست به ياد بياورد که پيش تر بارها درباره «خوش بيني به مذاکرات» و تخطئه کساني که مذاکره با آمريکا را رد مي کردند سخن گفته بود و آنها را به جهنم حواله داده بود
    5- 
نمونه هاي چهارگانه فوق(که قابل توسعه تا چندين و چند مصداق عيني و مستند ديگر است) تنها بخشي از کاميابي ها يا ناکامي هاي دولت هاي يازدهم و دوازدهم است. نمونه هايي محدود از تطابق يا عدم تطابق قول و فعل دولتمردان و اينکه دولتمردان، خيلي دير به حرف منتقدان و دلسوزان مي رسند!
    6- 
حالا و با همين سياق، سخنان دو شب قبل رئيس جمهور محترم را مرور کنيد. وضعيت خوب اشتغال، اشتغال دانشجويان پيش از اخذ مدرک کارشناسي(آن هم با وجود يک ونيم ميليون فارغ التحصيل بيکار!) رونق اقتصادي (علي رغم رکود عميق در صنايع و کارگاه ها!) رشد اقتصادي و ده ها گزارش و عدد و رقم ديگر که طبق معمول اين قبيل جلسات به مردم ارائه شد. به نظر شما، چند وقت، چند روز و يا چند ماه ديگر ممکن است در سخنان رئيس جمهور، نقيض گزارش پريشب را پيدا کنيم!؟ البته در اينجا ،تنها سخن از «بيان» عبارت نقيض است وگرنه زندگي مردم، کاملا برخلاف گزارش هاي زيبا و تزئين شده مراکز آماري و سخنراني ها و جلسات است! مثلا در حالي که ماجراي بيمه سلامت و حذف مردم محروم از يگانه نقطه مثبت دولت يازدهم، در روز روشن اتفاق افتاده و مردم و به خصوص برخي بيماران خاص، با رشد عجيب و غريب قيمت داروها (به خاطر از دست دادن بيمه) مواجه شده اند و داروي 60 هزار توماني را به بيش از 660 هزار تومان تهيه مي کنند، رئيس جمهور با آب و تاب از مزاياي بيمه درماني و توفيقات آن مي گويد و آن را دستاورد دولت خود معرفي مي کند! آيا احتمال دارد رئيس جمهور از اين مشکلات بي خبر باشد!؟ و اگر چنين است، بايد احتمال بدهيم در ديدارهاي آتي، حرف اخيرش را به نحوي رد کند و از واقعيت اوضاع بيمه اي با مردم سخن بگويد!؟ 
    7- 
اين گونه به نظر مي رسد که رئيس جمهور محترم اهميت «افکار عمومي» و «اعتماد عمومي» بهترين و مهم ترين جمله دوران سياسي خود را ناديده گرفته است! همان جمله معروف که مي گفت: «ملاک تورم جيب مردم است» اما فراموشي اين جمله و آن وعده ها، في نفسه آن قدر مهم نيست که اقدام بعدي مهم است. اکنون شاهد آنيم که اوضاع بسامان نشان داده مي شود و بسياري از مشکلات مردم از اساس انکار مي شود! اين وضع وقتي خطرناک تر مي شود که دولت همين رويه را براي مسائل آينده هم در پيش گيرد! همان اعتمادي که باعث شد دولت، همه چيز را با آمريکا ببندد و هيچ چيزي نصيب ملت نشود، حالا هم وجود دارد و در موضوع FATF يا پيمان پالرمو و ديگر پيمان ها و پروتکل هاي آمريکاساخته يا تسهيل کننده اهداف آمريکا شاهد آنيم
    چرا!؟ چون افکار عمومي اهميتي ندارد! چون اينگونه تصور مي شود که هرچه گفته مي شود مقبول است و همين که کسي پادشاه را با انگشت نشان نمي دهد، يعني لباسي زيبا بر اندام شاه است! وقتي موضوعي مثل معيشت مردم را که تمامي آحاد جامعه با آن دست به گريبانند مي شود اين گونه ناديده گرفت چرا نگران انعقاد فلان پيمان خارجي که مدتي بعد اثر خود را نشان خواهد داد باشند!؟ وقتي در حالي که از تابستان پارسال تا کنون، ارزش پول ملي قريب 800 تومان کاسته شده، مي شود با اعتماد به نفس، از شکوفايي اقتصادي و رشد دو رقمي اقتصاد(!) و پيشي گرفتن صادرات بر واردات سخن گفت، چرانبايد نگران برخي از موارد مشابه ديگر باشيم؟!
    
اعتماد به نفس خوب است، خيلي خوب! اما بيش و پيش از اعتماد به نفس، اعتمادسازي نزد افکار عمومي مهم است. نويسنده: حسين شمسيان