واکنش ها به موضوع خواستگاری از سارا و
نیکا دو کودک بازیگر در سریال پایتخت از همان روزهای اول پخش این سریال در نوروز
امسال آغاز شد. حالا فعالین حقوق کودک معتقدند نمیتوان در برابر این موج ایجاد
شده از سوی تلویزیون برای ترویج ازدواج کودکان سکوت کرد و مسولین این رسانه باید
در این زمینه پاسخگو باشند.
به گزارش خبرآنلاین، موضوع اصلا شوخی
بردار نیست. تصور کنید، سالانه چند صد کودک تنها به دلیل جبر فرهنگی و اجتماعی، از
دنیای کودکی خارج میشوند و انگار که به سیارهای دیگر پرتاب شده باشند، به زنان و
مردانی سرگردان در زندگی زناشویی تبدیل میشوند.
آسیب هایی که در کمین این کودکان است
آنقدر زیاد است که نباید و نمیتواند، موضوع شوخی های یک سریال طنز پربییننده قرار
گیرد. "ما نمیدانیم سرانجام پایتخت چه خواهد شد، اما حتی اگر موضوع خواستگاری
از این دوکودک منجر به ازدواج هم نشود، تا همین جا هم نقض گسترده حقوق کودک در
قالب شوخی ها و دیالوگهای شخصیت های سریال صورت گرفته و باید تهیه کنندگان این
سریال، در این خصوص پاسخ دهند."
واکنش ها به موضوع خواستگاری از سارا و
نیکا دو کودک بازیگر در سریال پایتخت از همان روزهای اول پخش این سریال در نوروز
امسال آغاز شد. حالا فعالین حقوق کودک معتقدند نمیتوان در برابر این موج ایجاد
شده از سوی تلویزیون برای ترویج ازدواج کودکان سکوت کرد و مسولین این رسانه باید
در این زمینه پاسخگو باشند.
تکرار کلیشه های خطرناک!
تثبیت کلیشههای اجتماعی در
"پایتخت"، (پربیننده ترین سریال این سالهای تلویزیون ایران) کم کم به
امری تکراری و البته حساسیت برانگیز بدل شده است. از پافشاری بر کلیشه نقشِ زن در
خانواده، تا امروز که معضل جدی ازدواج کودکان عملا دستمایه طنزپردازی شخصیتهای
این سریال قرار گرفته است، همگی حکایت از ادامه دار شدن روندی دارد که آگاهانه یا
ناآگاهانه درصدد است، الگوی خاصی از سبک زندگی را در بین مخاطبان ترویج دهد.
ماجرا از این قرار بود که یکی از
شخصیتهای سریال، موضوع خواستگاری از این دو دختر حدودا 12-13 ساله را برای برادران
خود مطرح میکند. با ادامه دار شدن سریال، کم کم بر میزان شوخیها و لودگیهای حول
این موضوع، توسط شخصیت های سریال دامن زده شد که همچنان نیز ادامه دارد.
در حالیکه موضوع ازدواج کودکان به خصوص
در سالهای اخیر بسیار مورد توجه نهادهای مدنی قرار گرفته و حتی به طرح بحث های
قانونی در زمینه بالا بردن سن ازدواج در مجلس ایران نیز کشیده شده، پخش این سریال
با چنین محتوایی در نوروز امسال، نگرانی های زیادی در بین فعالین حقوق کودک ایجاد
کرده است.
این درحالی است که در سالهای گذشته
موضوع ازدواج کودکان تبدیل به یک دغدغه جدی مخصوصا در جوامع محلی شده. تنها در سال
94، نزدیک به 13هزار کودک به واسطه طلاق بیوه شده اند، صدا و سیما به ترویج فرهنگی
می پردازد که مبلغ ازدواج کودکان است.
فرشید یزدانی، پژوهشگر اجتماعی و
مدیرعامل انجمن حمایت از حقوق کودکان، در گفتگو با خبرآنلاین با اشاره به این آمار
میگوید: آنچه در "پایتخت" به نمایش در آمده است نمونه ای از انواع
خشونت هایی است که علیه کودکان در جامعه در جریان است. خشونت علیه کودکان جنبههای
مختلفی دارد؛ از خشونتهای جسمی و روانی گرفته تا خشونتهای جنسی. و نمودهای آن را
میتوان در آمار کودکآزاریها در خانوادهها و مدارس، کار کودکان و ازدواج کودکان
دید.
وجود13 هزار کودک بیوه در ایران
یزدانی ادامه میدهد: در حالیکه مطابق
آمار ثبت احوال فقط در سال 94 قریب به 13 هزار کودک بهواسطه طلاق، بیوه شدهاند،
صداوسیمای ما نیز مروج اینگونه خشونتورزی شده است و در سریال پر بینندهای چون
پایتخت دو کودک مورد معامله هستند برای ازدواج.
به گفته او این رویکرد در واقع ترویج
خشونت جنسی علیه کودکان است که در لفافهای از تکنیکهای سمعی و بصری و البته
موعظههای شبه اخلاقی؛ موعظههایی که مبانی ایجابی آن عمدتا برخاسته از چارچوبهای
سلطه گری و رویکردهای مردسالارانه است، نمود پیدا میکند: این سریال خشونتی پنهان
را چنان ترویج میکند که گویا امری عادی و مسلم است؛ خواستگاری از دو کودک 12-13
ساله و استفاده از آن بهعنوان یکی از سوژههای اصلی سریال و طبیعی نشان دادن آن،
بدون آنکه به مبانی انتخاب در ازدواج پرداخته شود.
این درحالیست که ازدواج یکی از بزرگترین
انتخاب های هر فرد در زندگی است که باید تمامی وجوه عقلانی و احساسی فرد بر آن صحه
بگذارد: در چنین شرایطی چگونه کودکی که امکان دادوستد اموال منقول (دارای سند) و
غیرمنقول را ندارد، میتواند به عقد ازدواج درآید؟!
سلطه این نگرش، مساله ساز است
او در پاسخ به این سوال که آیا ترویج
این رویکرد توسط رسانه ملی آگاهانه صورت میگیرد یا ناآگاهانه است میگوید:
نمیتوانم به طور صریح بگویم، آگاهانه بوده یا نه،ولی حداقل با نگاه خوشبینانه میشود
گفت که دست اندرکاران آن از حقوق کودک آگاهی درستی نداشته اند و با قالب ذهنی سنتی
به آن پرداخته اند. اگر چنین باشد، بازهم این نوع نگرش برای هنرمندان مساله ساز
است.
یزدانی البته این روند را ناشی از تسلط
رویکرد سنتی مردسالارانه میداند و مایل نیست از این نگاه خود که طبیعتا منافع فردی
آنان را نیز تامین میکند، کوتاه بیایید.
به گفته این فعال اجتماعی، ماندگاری
لایحه حمایت از حقوق کودکان در مجلس هم ناشی از همین نگاه و عمل صدا وسیما نیز
امتداد همان نگاه است.
در همین حال برخی از فعالین حقوق کودک
معتقدند، صدا و سیما با پخش سریال پایتخت 5 در ایام نوروز بار دیگر ثابت کرد که
رویکردش برخلاف خواست عموم جامعه است.
هادی شریعتی، حقوقدان و فعال حقوق کودک
پرداختن به موضوع خواستگاری و ازدواج دو دختر کم سن و سال است را به دور از عرف
جامعه معاصر ایران می داند و میگوید: هر چند گروه دیگری از ببیندگان معتقد هستند
که باید منتظر قسمتهای پایانی این مجموعه ماند به این امید که بخش پایانی همراه
با پیام اخلاقی و نکوهش ازدواج کودکان باشد. اما حتی اگر چنین پایانی را هم متصور
شویم، متاسفانه نویسندگان و دست اندرکاران این مجموعه برای پیام اخلاقی مورد نظرشان،
فرهنگ نادرست و ادبیاتی مبتذل را ترویج و خواستگاری از کودکان را عادی سازی کرده
اند.
او ادامه میدهد: اگر چنین است ، در آن
صورت باید پرسید آیا با هر وسیله غیر اخلاقی و غیر فرهنگی میتوان به هدفی اخلاقی
رسید؟!
به گفته این فعال حقوق کودک و عضو هیات
مدیره انجمن حمایت از حقوق کودکان، محتوا و زبان طنز سریال نباید بهانه ای برای
مطرح شدن یک معضل اجتماعی ، آن هم به این شکل، باشد: سوژه طنز قرار دادن آسیب
اجتماعی همچون ازدواج کودکان بدون آنکه پرداخت صحیح و کارشناسانه ای در لایه های
این طنز دیده شود بیشتر شبیه چشم بستن و تمسخر همه مشکلات و آسیب هایی است که کودکهمسری
آنها را تولید می کند .آسیب های مثل سقط جنین، افسردگی، طلاق، خیانت در روابط
زناشویی و فقر .
پشت پرده های ازدواج کودکان در پایتخت
شریعتی، به نکته تامل برانگیزی در خصوص
پشت پرده های پخش این سریال اشاره میکند و میگوید: مسئله ای که در حال حاضر باعث
نگرانی فعالین اجتماعی و برخی هنرمندان شده است صرفا پخش یک سریال نیست بلکه ورود
یک جریان در قالب سرمایه گذار و حامی در رسانه ملی است.
اشاره او به طور مشخص موسسه رسانه ای
اوج حامی مالی مجموعه پایتخت است که پیش از این نیز مبلغ فرهنگی برخی جریان های
خاص در سطوح مختلف شهری و اجتماعی بوده است.
شریعتی میگوید: تفکرات این گروه در
بیلبوردهای خیابانی، محصولات سینمایی و تلویزیونی و در بعضی سایت ها و روزنامه ها
کاملا مشهود است.
به باور این فعال حقوق کودک، سریال ها و
برنامه های مشابه پایتخت به دلیل طیف گسترده و متنوع مخاطبان قدرت اثر گذاری
بالایی دارند: یکی از مشکلات اصلی صدا و سیما بی توجهی و گاهی حتی خاموش کردن صدای
هنرمندان صاحب نظر و فعالین اجتماعی است. رسانه ملی بدون مشورت گرفتن از صاحب
نظران و متخصصان حوزه های مربوط تولیداتی مسموم به خورد مخاطب می دهد. این یعنی یک
ظرفیت آموزشی و یک فرصت مناسب برای فرهنگ سازی، ترویج حقوق شهروندی و حقوق کودکان
که متاسفانه این فرصت به راحتی از دست می رود و می سوزد و رسانه ملی را از رسالت
اصلی خود دور می کند.
سخنگوی شورای نگهبان گفت: تلاشهای بن
سلمان و حکومت سعودی برای تغییر وجهه ریاض تأثیر چندانی نداشته است.
عباسعلی کدخدایی در یادداشتی با عنوان
«سبکسری جاهطلب با آرزوهای بر باد رفته» که در کانال تلگرامی خود منتشر کرده
نوشته است:
وقتی جوانکی سبکسر زمام امور را در
عربستان با روشی دیکتاتور مآبانه غصب کرد انتظار داشت در فرصتی اندک آرزوهاینامشروعش
محقق شود و لذا دست به کارهای عجیب و غریب زد. اخیرا بن سلمان برای خلق موقعیتهای
جدید برای کشورش به آمریکا سفر کرد. اما این سفر آنطور که باید و شاید نتیجه
نداد.
از نتایج سفر بن سلمان، وزیر دفاع و
ولیعهد سعودی به آمریکا چنین برمیآید که واشنگتن، ریاض را بیش از هر چیز یک شریک
اقتصادی میداند و اظهارات ترامپ در دیدار با ولیعهد جوان خود شاهدی بر این
مدعاست. اگر چه ترامپ از ولیعهد سعودی به گرمی استقبال کرد؛ لیکن سخنان او خالی از
انتقاد نبود! او گفت که سعودی کشوری بسیار ثروتمند است و امیدوار است که ریاض بخشی
از این ثروت را مثلا با خرید مدرنترین محصولات نظامی به آمریکا بدهد که البته تا
کنون اینگونه نبوده است.
او افزود، از زمانی که دو کشور در سال گذشته
قراردادی تسلیحاتی به ارزش حدود ۱۱۰ میلیارد دلار امضا کردند، عربستان تسلیحات
اندکی خریداری کرده است. ترامپ حجم خرید را ناچیز توصیف کرد و چهره محمد بن سلمان
نشان میداد از شنیدن این سخن خشنود نشده است.
از قرار معلوم تلاشهای بن سلمان و
حکومت سعودی برای تغییر وجهه ریاض تأثیر چندانی نداشته است. شبکه خبری الجزیره قطر
مینویسد که عربستان میکوشد محمد بن سلمان را چهره سیاسی از نوع دیگر نشان دهد؛
چهرهای که قرار است به اصلاحات دست بزند و تصویری جدید از زنان سعودی و چهرهای
معتدلتر از مذهب ارائه کند.
در عین حال برخی کارشناسان با اشاره به
برخورد خشن ولیعهد سعودی با هر رقیب احتمالی تصریح میکنند که دفاع از حقوق زنان
نباید یک نکته را به حاشیه براند: حاکم سبک سر، جوان و پرخاشگر سعودی را حتی همین
حالا هم کسی طرفداری نمیکند.
کارشناسان میگویند سیاست خارجی سعودی
از عوامل مهم شکلگیری چنین وجههای است. حمله ائتلاف عربی به رهبری سعودی به مردم
یمن که از سه سال پیش آغاز شده، همچنان ادامه دارد. بنا به گزارش خبرگزاریهای
خارجی، کارشناسان امور منطقه معتقدند که این جنگ بجز افزایش روزافزون شمار کشتگان
غیرنظامی تا کنون نتیجه ملموسی در بر نداشته است. در این جنگ تا کنون ۱۰ هزار نفر
که به هیچ یک از دو طرف جنگ تعلق نداشتهاند، کشته و ۵۳ هزار نفر زخمی شدهاند.
میلیونها نفر هم در یمن آواره شدهاند. بیماری واگیر وبا هم به طرز گستردهای در
حال گسترش است.
نمیتوان گفت همه آنها که به خیابانها
نیامدند ناراضی و معترض به وضع موجود نیستند. نارضایتیها و اعتراضات در شرایط
کنونی بسیار عمیقتر از آن چیزی است که در حوادثی اینچینی ظهور و بروز پیدا میکند.
محسن آرمین گفت: نمیتوان گفت همه آنها
که به خیابانها نیامدند ناراضی و معترض به وضع موجود نیستند. نارضایتیها و
اعتراضات در شرایط کنونی بسیار عمیقتر از آن چیزی است که در حوادثی اینچینی ظهور
و بروز پیدا میکند.
محسن آرمین که در مجلس ششم یکی از
نمایندگان پر نفوذ اصلاح طلب بود و نطق هایش در آن مقطع هنوز در ذهن ها باقی مانده
است امروز به تحلیل رفتار اصلاح طلبان در جریان اعتراضات دی ماه می پردازد و معتقد
است اگر اصلاح طلبان در انتخابات به میدان نمی آمدند امروز وضعیت بدتری را باید
انتظار می کشیدیم.
بخشی از گفت و گوی آرمین با سالنامه شرق
را از این قرار است:
هنوز به این پرسش به طور دقیق پاسخ داده
نشده است که آیا لازم است جریان اصلاحات در شرایط کنونی به تجدید نظر طلبی در درون
خود دست بزند؟
اکنون حدود 20 سال از عمر اصلاحات میگذرد،
توجه دارید که از سالهایی حرف میزنیم که ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کار
بودند تا اصلاحات را از بین ببرند و این جنبش نه تنها از بین نرفت بلکه
تأثیرگذارترین نیروی سیاسی، اجتماعی در تحولات سیاسی کشور بوده هست. راز این
ماندگاری در دو چیز است. 1- درستی راهبرد اصلاحی و 2- انعطافپذیری اصلاحطلبان در
تطبیق با شرایط و بازنگری در گذشته و اصلاح و تصحیح حرکت خود. میخواهم عرض کنم
اصلاحطلبان هم ظرفیت این بازنگری را دارند و هم تجربه آن را بدون آنکه گرفتار خوشبینی
مفرط بشوم به این گفتوگو و تلاش امیدوارم.
فکر نمیکنید آنچه خود را در خیابان به
عنوان اعتراض نشان داد. گوشهای از اعتراضهای گستردهای است که هنوز به خیابان
کشیده نشد؟
با شما موافقم. تأکید بر محدودیت تعداد
شرکتکنندگان در اعتراضات خیابانی اخیر میتواند فریبنده و غلط انداز باشد. همانگونه
که نمیتوان گفت همه آنهایی که در این ماجرا به خیابانها آمدند خواهان براندازی
بودند. نمیتوان گفت همه آنها که به خیابانها نیامدند ناراضی و معترض به وضع
موجود نیستند. نارضایتیها و اعتراضات در شرایط کنونی بسیار عمیقتر از آن چیزی
است که در حوادثی اینچینی ظهور و بروز پیدا میکند.
گمان نمیکنید احزاب اصلاحطلب نمیتوانند
این بدنه معترض را که جنس آن هنوز به درستی روشن نشده است با خود همراه کنند؟
بیشک بیشتر کسانی که در اعتراضات اخیر
شرکت داشتهاند نماینده گروههایی از جامعه بودند که جزو پایگاه اجتماعی اصلاحات
محسوب نمیشود. از این رو میدانی که آنان در آن عمل کردند، میدان اصلاحطلبان
نبود. بنابراین طبیعی است اصلاحطلبان نتوانند گروهی را از که جزو بدنه آنها محسوب
نمیشوند و میدانی را که متعلق به آنها نیست هدایت و مدیریت کنند. چنین انتظاری از
اصلاحطلبان منطقی به نظر نمیرسد. به گمان من اصلاحطلبان با وجود تنوع و تکثری
که در این ماجرا اتخاذ کردند به استثنای یکی، دو مورد کج سلیقگی، مواضعی منطقی و
پذیرفتنی داشتند. علت این همسانی در مواضع باوجود تنوع و تکثری که اصلاحطلبان
دارند و نبود فرصت لازم برای هماهنگی، مبانی و اصول مشترک اصلاح طلبانه بود. آنها
با اعلام حمایت از اعتراضات به حق مردم و دفاع از حق اعتراض و انتقاد و نیز تأکید
بر برخورد نکردن خشن و امنیتی با مردم معترض آنان را از اقدامات تخریبی و خشونت
آمیز برحذر داشتند. شاید برخی منتظر آن بودند که اصلاحطلبان به این دام بیفتند و
سناریوی احتمالیای را که آغاز و پیش از خارج شدن حرکتهای اعتراضی از کنترل طراحی
شده بود به اجرا درآید؛ سناریویی که احتمالاً قرار بود مشکل دولت نامطلوب کنونی را
از احساس حل کند!
گمان نمیکنید طرح مباحث سلبی نمیتواند
به بدنه اجتماعی هوادار اصلاحات را قانع کند؟
این سخن درستی است اما نسبت دادن آن به
اصلاحطلبان، به میزان زیادی کملطفی است. البته امروز مخالفان اصلاحات در خارج از
کشور این سخن را تکرار میکنند. در یکی از برنامههای خبری بیبیسی دیدم مصاحبه
شونده که از مخالفان قسمخورده اصلاحات در ایران است به صراحت میگفت مشکل اصلی در
ایران خاتمی و اصلاحطلبان هستند که هر بار با ترساندن مردم و حرفهای خوب آنها را
به صحنه میکشند و بعد از انتخاب شدن و ناتوانی در اجرای وعدههایشان میگویند
نگذاشتند ولی اگر ما نمیآمدیم وضع خیلی بدتر از این میشد.
به این نکته بیندیشیم که مقصود از شعار
و مواضع سلبی چیست؟ لابد مقصود این است که اصلاحطلبان با ترساندن مردم از پیروزی
امثال آقایان سعید جلیلی و رئیسی یا ادامه شهرداری آقای قالیباف، آنان را تشویق به
حضور در انتخابات کردند. این توفیقات و دستاوردها البته فینفسه چیز کمی نیست.
دستاورد اصلاحطلبان منحصر به همین جنبههای سلبی است؟ اجازه بدهید مثالی بزنم.
دستاورد اصلاحطلبان از مشارکت فعال در
انتخابات شورای شهر بدون آنکه قصد داشته باشیم نارساییها و ضعفهای شورای شهر و
شهرداری کنونی تهران را کتمان یا توجیه کنم. آیا اساساً میتوان شورای شهر کنونی
را با شورای شهر سابق چه از نظر کیفیت و توان اعضای آن و چه از حیث عملکرد مقایسه
کرد؟ امروز ما شورای شهری داریم که خود را پشت درهای بسته پنهان نمیکند. عملکرد و
تصمیماتش هرچه هست خوب یا بد شفاف است. حتی دادن یک لپتاپ به اعضای آن زیره ذرهبین
است و اولین صداهای اعتراض از درون خود شورا بلند میشود. یکی از خوشنامترین
مدیران جمهوری اسلامی را به شهرداری انتخاب کرده است.
فاضلی میبدی با بیان اینکه اگر حوزههای
علمیه بخواهند در هر امر سیاسی وارد شوند به نظر من مشکلات جامعه را بیشتر میکنند
گفت:اگر جامعه بخواهد دینی اداره شود، دینی بودن جامعه فقط روسری دختر و زن نیست.
به گزارش شفقنا، حجتالاسلام و المسلمین
محمدتقی فاضل درباره مهمترین رسالت حوزه علمیه، توضیح داد: معتقدم حوزههای علمیه
باید رسالت اصلی خودشان یعنی همان نوآوری در دین، پاسخ به شبهات، تحقیق و پژوهشها
را دنبال کنند و اگر حوزههای علمیه بخواهند در هر امر سیاسی وارد شوند به نظر من
مشکلات جامعه را بیشتر میکنند.
استاد دانشگاه مفید درباره سیاسی شدن
حوزهها عنوان کرد: متاسفانه امروز حوزههای ایران به ویژه حوزه علمیه قم، به گونهای
رفتار میکنند که از جایگاه اصلی خود خارج میشوند؛ یعنی حوزه بیش از حد خودش را
سیاسی میکند.
او ادامه داد: ما به عنوان حوزه علمیه
قم، به عنوان روحانیت و عالم دین قیام کردیم و برای حل مشکلات مردم، نظامی را عوض
کردیم، اما مشکلات بسیاری از مردم حل نشده است مردم نیز این مشکلات را از چشم
روحانیت میبینند.
فاضل باتوجه به شبهات دینی مردم، گفت:
از جهت فکری و نظری همچنان بسیار عقب هستیم و در مسایل دینی و علمی شبهاتی مطرح میشود
حوزه علمیه قم کمتر در این مورد وقت میگذارد. از سوی دیگر وابستگی مالی حوزه به
دولت زیاده شده که این وابستگی و نوع عملکردشان برای مردم سوال است؛ این موارد سبب
میشود ارتباطی که تودههای مردم با حوزه داشتند کمرنگ شود چون هزینههای مالی خود
را دریافت میکنند و مشکلات مردم نیز پا برجاست بنابراین مردم به مرور از حوزه دور
میشوند و این واقعیت ملموس است.
او با اشاره به تغییر جایگاه روحانیت در
قبل و بعد انقلاب توضیح داد: جایگاه روحانیت در میان جوانان تضعیف شده است. در
برخی از موارد روحانیون در تریبونهای نماز جمعه به دولت حمله میکنند یا برجام را
زیر سوال میبرند این موارد جوانان را بدبین میکند و بحرانهای ما را هم بیشتر میکند.
فاضل میبدی درخصوص قوتها و ضعفهای
حوزه، بیان کرد: نقطه قوتی برای من روشن نیست اما یک حُسنی که در حوزه وجود دارد
این است که تکثرگرایی و دیدگاههای مختلف وجود دارد، بینش طلبهها بازتر از گذشته
شده است و به نوعی حسن محسوب میشود و امیدوار کننده است. گسترش شبکههای ارتباطی
با دنیا بیتاثیر نیست. تفکر سنتی که به شکل سابق وجود داشت، نقادی میشود.
او ادامه داد: اگر بخواهد در حوزه هم
مدیریت اتفاق بیفتد باید براساس آنچه در دنیا رواج دارد شکل بگیرد و به شیوه علمی
و تجربی صورت بگیرد. این نوع مدیریتی که در حوزه وجود دارد چندان به سود حوزهها
نیست و این شیوه نمیتواند حوزهها را به سمت و سویی ببرد که اصلاحات صورت بگیرد.
اگر بخواهیم اصلاحات در حوزهها شکل بگیرد ابتدا باید در روشهای علمی و اجتهادی
صورت بگیرد بعدا هم یک شکل مدیریتی و اصلاحی در حوزه پیاده شود.
باید مرجعیت حوزه شورایی شود
او بیان کرد: بر این باورم که باید
آینده مرجعیت از شکل فردی خارج شود، یعنی مرجعیت باید شورایی شود. اگر معتقد باشیم
مرجعیت در آینده مثل سابق یک نفر باشد، پاسخگوی مشکلات نخواهد بود و از سوی دیگر
نه به قلب و افکار مردم نفوذ خواهد کرد؛ بنابراین باید هر کسی در رشته خاص خودش
مسایل را پیش ببرد و براساس شورای فکری، علمی و اجتهادی فتاوایی هم صادر شود.
دینی بودن جامعه فقط به روسری زنان نیست
فاضل میبدی در پایان گفت: اگر جامعه
بخواهد دینی اداره شود، دینی بودن جامعه فقط روسری دختر و زن نیست؛ بنابراین حوزه
و مرجعیت باید در مورد آبها و تخریب محیط زیست نحوه حلال و حرام بودن آن واکنش
داشته باشد. اگر بخواهیم این مسایل را به شکل فقهی در بیاوریم حوزه باید بتواند در
این مورد نظر بدهد، ما چطور در مورد مجوز دادن یا ندادن به کنسرتها و موسیقی یا
در مورد برجام دخالت میکنیم اما چرا در مورد مدیریت آبها و تخریب محیط زیست وارد
نمیشویم؟