رقص کاوه
مدنی یا کالای ایرانی؟ 12 فروردین -97
ازمنظر آخوندهای سوپر ارتجاعی مفت
خور غیر مولد که تابع حکومتی اند که 40
سال است دین راابزارکرده است معصیت وجرم
رقصیدن بیشتز است یا به دلیل نیاز وادار به تن فروشی کردن که شامل زنان شوهردار می
شود که زنا محسوب می شود گناه وجرم بیشتر است؟ چرا درمورد دوم سکوت شده است؟
انصاف نیوز، علی اصغر
شفیعیان: شعار سالمان حمایت از کالای ایرانی است و اولین گیرمان به عکس رقصیدن
«کاوه مدنی» معاون متخصص سازمان محیط زیست. خب این چکیدهی وضعیت ماست از شعار تا
عمل.
هنوز که هنوز است تکلیفمان مشخص نیست
نسبت به تخصص آدمها. خب این بابا متخصص محیط زیست است، آن طور که شنیدهام کار
خود را خوب بلد است. حالا چون عکسی از رقصیدن او منتشر شده چه باید کرد؟
بگذارید اینطور بپرسم: مگر کیروش، مربی
تیم ملی فوتبال جمهوری اسلامی ایران عرق نمیخورد؟ نمیرقصد؟ مگر برانکو و شفر
نمازشب میخوانند و روزه میگیرند و اصولگرا و ارزشی و انقلابی هستند؟!
مرحوم آیت
الله خزعلی، پدر مهدی خزعلی، در بازیهای مقدماتی جام جهانی ۹۸ در حمایت از مایلی
کهن او را یک زیارت عاشورا و دعای کمیل خوان توصیف کرده بود که در آن مقطع به جای
او، تومیسلاو ایویچ، یک عرق خور کروات را آوردند! تیم ایویچ در یک بازی دوستانه ۷
گل خورد، جلال طالبی را آوردند که بازی دیگری را برد. به همین راحتی فرمول پیروزی
را مسلمان بودن میدانست.
اگر این منطق و دست فرمان صحیح بود،
امروز نباید به کیروش و شفر و برانکو میرسیدیم. حالا که به درستی رسیدیم پس
گیردادنهای بی مورد و بی ربط چرا؟ خب برقصد، بخورد، نماز نخواند، اما خوب بازی
کند، بتواند تیم ملی را در جام جهانی سرافراز کند؛ دیگر چه میخواهیم؟
ای کاش بسیاری از مدیران مملکت در کار
خود تخصص و تجربه داشتند، حتی اگر هر کارهی دیگری بودند که نه به ما مربوط است و
نه به کارشان لطمه میزد. مثلا میگویند فلانی تریاکی است، این به کار او صدمه میزند
یا نه؟ اگر ربطی به کار او ندارد، پس به خودش مربوط است. وضعیت کاوه مدنی هم همین
است.
تا کی میخواهیم در مسایل خصوصی آدمها
دخالت کنیم اما کار و تخصص او مهم نباشد و یا در اولویت چندم باشد؟
مملکت در شرایطی نیست که هی آدمهای
متخصص را به بهانههای بی ربط کنار بزنید. لااقل بگذارید کمی در اقتصاد و محیط
زیست و مسایلی که با بحران مواجهیم به وضعیت بهتری برسیم و بعد قلع و قمع
بفرمایید. اگر شعار حمایت از کالای ایرانی سر داده شده، برای عملی کردن آن تخصص را
بالای سر بگذاریم.
اگر من مسوول بودم، مدیر متخصص از خارج
وارد میکردم و جایگزین مدیران بی تخصصی میکردم که با روابط فامیلی و باندی و
سیاسی روی کار آمدهاند.
درد ما این است که مشتی غیرمتخصص بر
بسیاری از صندلیهای مدیریت کشور نشستهاند، وگرنه شما وقتی موبایل خارجی دست
گرفتهای، وقتی از این همه تکنولوژی خارجی استفاده میکنی، مگر میپرسی که
تولیدکنندهی اینها میرقصند و عرق میخورند یا نه؟ مگر وضعیت محیط زیست در
کشورهایی که مسوولان محیط زیستشان پیراهن یقه آخوندی ندارند و عرق میخورند و میرقصند
و نماز نمیخوانند و مسلمان نیستند و اصولگرا نیستند و ارزشی و انقلابی نیستند،
بدتر از ماست؟