نفسهای آخر یک اژدها در
قروه 12فروردین-97
بسیاری از افسانههای محلی مبنایی بر ویژگیهای طبیعی و جغرافیایی دارند که
هرچند ذهن بشر عامی در نگاه کلی از تحلیل و درک آنها عاجز بوده اما بعدها ثابت
شده که اساسی کاملا علمی داشتهاند. آب گرم طبیعی باباگرگر در شهرستان قروه
کردستان از این نمونههاست که البته در وضعیت خوبی بهسر نمیبرد.
در مجاورت مقبرهی امامزادهای در روستایی به همین نام در مسیر قروه به
بیجار، چشمههای آب معدنی وجود داشته که آب گرم معدنی با فشار از آنها خارج میشده
و حالا تنها یک فقره از آن باقی مانده؛ آنهم به نظر میرسد نفسهای آخر را میکشد.
از این چشمههای تاحدودی شبیه به آنچه که در باداب سورت ساری میتوان
مشاهده کرد، آب گرمی گازدار و با فشار خارج میشده که بهدلیل وجود املاح مختلف،
رنگ آن در زمانهای گوناگون، در طیف رنگ آجری و زرد در تلاطم بوده است.
وجود این املاح باعث شده که بهمرور، لایههای سنگی در اطراف هر دهانه از
چشمه شکل بگیرد که اکنون دربارهی بزرگترین آنها افسانهای وجود دارد بر این
مبنا که اژدهایی بوده که به سنگ تبدیل شده است.
دربارهی وجه تسمیهی باباگرگر هم باورهای مختلفی بر مبنای زبان کردی و
ترکی (با توجه به نزدیکی به همدان) شکل گرفتهاند.
چشمه باباگرگر در
قروه
بقعهی امامزاده که بنای اولیهی آن گفته میشود در دورهی صفویه احداث
شده، سال ۱۳۸۲ در فهرست آثار ملی کشور ثبت شده اما
بلاتکلیفی و بیتوجهی نسبت به چشمهها موجب شده برخی از آنها خشک شوند و آخرین
بازمانده نیز به نظر میرسد رو به زوال است.
رفتوآمد گردشگران بعضا با خودروهای شخصی تا گلوگاه چشمه و نیز بدون حفاظ و
مسؤول بودن آن (دقیقا شبیه وضعیت چشمههای بادابسورت) باعث شده در اطراف چشمهای
که هنوز زنده است و نفس میکشد، بقایای چشمههای مرده به چشم بخورند و این بیم را
پدید آورند که آیا تا دیدار بعدی، آخرین چشمهی فعال هم خشک خواهد شد؟
متن و عکس: علیرضا بهرامی - ایسنا