طنز/ «استقلال» و «پیروزی» در شعر کهن فارسی



طنز/ «استقلال» و «پیروزی» در شعر کهن فارسی 11اسفند-96
این نوشتار یک مقاله پژوهشی است و مناسبتش شهرآورد تهران.
به گزارش ایسنا، روزنامه اعتماد نوشت:‌
چکیده:
«استقلال» و «پیروزی» در شعر کهن فارسی حضور شدیدی دارند. لذا بر آن شدیم که با یک پژوهش میدانی و حتی کتابخانه‌ای، این حضور را در حد امکان نشان دهیم و نشان دادیم.
کلمات کلیدی:
استقلال، پیروزی، تاج، پرسپولیس، قرمز، آبی، داربی، دربی، شهرآورد، لنگ، کیسه، [...]، سماور، اگزوز، [...]، آزادی، استادیوم.
اهمیت موضوع تحقیق:
خیلی مهم است چون هم باشگاه‌های ورزشی ما بحمدالله در کنار ورزشی، پسوند «فرهنگی» دارند و هم اساسا «ادب» و «ادبیات» در همه میدان‌ها و استادیوم‌ها موج می‌زند؛ آن‌ هم موج مکزیکی.
ضرورت تحقیق:
خیلی ضروری است. وقتی برخی از پژوهشگران سخت‌کوش، درباره موضوعاتی از قبیلِ «اقتصاد در نثر قدیم فارسی» پژوهش می‌کنند، چرا ما نکنیم؟ آن‌ هم درباره موضوعی که مثل آن، خیلی هم پرتماشاچی است.
فصل اول: شاعران پرسپولیسی
شاعران بسیاری در قدیم، طرفدار پیروزی و لذا پرسپولیسی بوده‌اند.
١- مولوی
پرکندگی از نفاق خیزد
پیروزی از اتفاق خیزد
یا
جز شمس تبریزی مگو، جز نصر و پیروزی مگو
جز عشق و دلسوزی مگو، جز این مدان اقرار من
٢- نظامی
خدایا ره به پیروزی‌م گردان
چنین پیروزی‌ای روزی‌م گردان
یا
یافتند از طریق پیروزی
در بزرگی و عالم‌افروزی
٣- سعدی
بیار‌ ای باد نوروزی، نسیم باغ پیروزی
که بوی عنبرآمیزش، به بوی یار ما ماند
٤- انوری
زندگانی ولی‌نعمتِ من باد دراز
در مزید شرف و دولت و پیروزی و ناز
٥- خواجوی کرمانی
نوبت نوروز چون در باغ پیروزی زدند
نوبت نوروز سلطانی به پیروزی بزن
٦- فخرالدین اسعد گرگانی
هوای دل به پیروزی برانیم
که هم پیروزبخت و هم جوانیم
٧- فردوسی
بزرگی و پیروزی و فرّهی
بلندی و نیروی شاهنشهی
فصل دوم: شاعران استقلالی
شاعران چندانی در قدیم، استقلالی نبوده‌اند.
١- عبید زاکانی
تو را رسد به جهان، سروری به استحقاق
تو را رسد به جهان خواجگی به استقلال
٢- سلمان ساوجی
تو راست مملکتِ سلطنت به استقلال
تو راست سلطنت مملکت، به استحقاق
اما در دوره نسبتا معاصر، اقبال شاعران به استقلال بیشتر شده است. مثلا رهی معیری که در یک قطعه، محو استقلال را محال دانسته:
محو استقلال این کشور بُود امری محال
دشمنان ما در این ره، رنج بی‌خود می‌برند
یا ملک‌الشعرای بهار که در یک غزلِ بانمک، استادیوم آزادی و تیم استقلال را مورد علاقه عاشقان دانسته‌ است:
عاشقان را سرِ آزادی و استقلال است
کی ز پلتیک سر زلف تو پروا دارند
و البته در دوره خود ما هم شاعرانی هستند که اساسا هر دو تیم پرطرفدار پایتخت را زیر سوال برده‌اند و سوال کرده‌اند که: «کدام استقلال؟ کدام پیروزی؟»
نتیجه‌گیری و پیشنهاد:
نتیجه این که «مبنا» و «شیوه» انجام برخی (یا خیلی؟) از تحقیقات و پژوهش‌ها در یکی از کشورهای فارسی‌زبان دنیا، به همین صورت است. لذا پیشنهاد می‌دهیم که به خاطر اهمیت و ضرورت و حساسیت موضوع، ٨٦ همایش یا کنفرانس یا سمینار یا نمایشگاه (به تعداد داربی‌ها تا امروز) با موضوع این پژوهش برگزار شود تا جوانب مهم این امر در جهت تبیین آن گفتمان نیز، تحلیل و بررسی، و بستر جستارها برای ارایه راهکارها در جهت برون‌رفت از این وضعیت، فراهم شود. همچنین، پیشنهاد می‌شود حداقل ٤تا و حداکثر ٦تا، مسابقه یا جشنواره یا کنگره، در سایزهای شهرستانی، استانی، منطقه‌ای، ملی و بین‌المللی، در رشته‌های مختلف فرهنگی، هنری، علمی و غیره، برگزار شود، به‌ منظور کشف و ضبط استعدادها. و پیشنهاد آخر را هم بدهم و بروم: تاسیس پژوهشکده‌ای، موسسه‌ای، چیزی، جهت تقویت و توسعه و اعتلا.
منابع و مآخذ:
گوگل، تلگرام، توییتر، اینستاگرام، استادیوم.