پای صحبت
نامه رسانان تبریز/
من سرباز
ارتباطاتم، نمانم زیر باد و باران 10 اسفند- 96
تبریز - ایرنا - ساعت هفت صبح است؛ گوشی
ام زنگ می زند؛ برمی دارم؛ صدایی از آن طرف خط پس از معرفی خودش می گوید که بسته
پستی دارم و در 2 بار مراجعه دیروزش در خانه نبوده ایم؛ پاسخ می دهم که خودم از
اداره پست تحویل می گیرم.
و اکنون ساعت 7:30 صبح است؛ در خیابان
مقابل اداره پست تبریز جایی برای پارک کردن خودرو نیست؛ وارد ساختمان عریض و طویل
اداره که شباهت زیادی به ساختمان های بتونی عظیم الجثه شوروی سابق دارد، می شوم؛
داخل ساختمان جای سوزن انداختن نیست.
پرس و جوس می کنم و معلوم می شود که ازدحام جمعیت در این وقت از ساعت به دلیل نزدیک شدن پایان مهلت اعلامی برای تغییر کارت های ملی است؛ ناچار می شوم برای تحویل گرفتن مرسوله پستی ام به بخش پشتی ساختمان بروم.
نامه رسانان تلاشگر پست با لباس های زد و سرمه ای لحظه ای آرام و قرار ندارند؛ این طرف و آن طرف می دوند و این جنب و جوش، هیجان و شور خاصی به فضا می بخشد.
خودم را معرفی می کنم و می خواهم که از زیبایی ها و دشواری های شغل شان برایم بگویند؛ شناخته شدن به عنوان معتمدین مردم، تعطیل بردار نبودن کار در اوج آلودگی هوا، برف و باران و سرما، گلایه از شناخته نشدن کارشان به عنوان شغل سخت و زیان آور و ...
امیر مهدی پور از جمله فعالان بخش توزیع اداره پست تبریز با 14 سال سابقه است و می گوید: بزرگ ترین افتخارمان این است که شهروندان ما را به عنوان امانتداران خودشان می شناسند و ما هم با تمام وجود برای جلب رضایت آنها می کوشیم.
مهدی پور در پاسخ به این سوال که آیا شده از کارت خسته شوی، تاکید می کند: به هیچ وجه. من کارم را خیلی دوست دارم چون متنوع است و با آدم های مختلفی در طول روز مواجه می شویم.
این نامه رسان کهن شهر تبریز درباره نحوه تعامل مردم با نامه رسانان توضیح می دهد: عموم مردم برخورد مناسبی با ما دارند، اما گاها پیش می آید که بعضی ها هم رفتار نامناسبی داشته باشند.
مهدی پور درباره خاطرات تلخ و شیرینش از شغل نامه رسانی هم می گوید: شیرین تر خاطره ام این است که روزی یکی از مشتریان مان که می خواست یک ماه به سفر برود، از من خواهش کرد که کلید خانه شان را داشته باشم و به آنجا سر بزنم؛ خاطره تلخ من نیز مربوط به وقتی است که چند مورد اخطار بانکی را به یکی از مشتریان بردم و او برآشفت و به من و مسوولان بانک ناسزا گفت.
اکبر سلیمانی از دیگر کارمندان اداره پست تبریز، مهم ترین خواسته و آرزویش، قرار گرفتن شغل شان در فهرست کارهای سخت و زیان آور است.
سلیمانی استدلال می کند: در روزهای برفی، آلوده و باران و سرما که بعضا به تعطیلی همه جا نیز منجر می شود و مردم و مسوولان نیز در خانه های خود می نشینند، ما پشت موتورسیکلت این طرف آن طرف می رانیم.
بهنام واحدی از دیگر نامه رسانان پست تبریز می گوید: روزانه سه چهار روز ساعت پشت موتور هستیم، با این وجود حقوق مان پایین است؛ ما با همکاران مخابرات زیرمجموعه یک وزارتخانه هستیم، اما حقوق های دریافتی مان از زمین تا آسمان فرق می کند.
وی ادامه می دهد: تغییر وضعیت از دیگر خواسته های ماست، به طوری که همکارانی با 16 سال سابقه کار و دشواری های ناشی از آن همچنان قراردادی کارمعین هستند. هر چند کارمان دشوار است، اما وقتی مردم از ما راضی هستند، خستگی مان در می رود و خوشحال می شویم.
واحدی درباره ساعات کاری اداه پست نیز می گوید: کار ما از ساعت 6 صبح با حضور همکاران بخش تفکیک آغاز و تا ساعت 19 شب، البته با تفاوت و تنوع، ادامه می یابد. توزیع نیز از 10 صبح تا ساعت 16 بعد از ظهر ادامه می یابد؛
در مواقع زمانی خاص همچون آستانه نوروز، شدت فعالیت و ساعت آن افزایش می یابد تا مراسلات مردم را در اسرع وقت به دست شان برسانیم.
احد داداشی نیز که سابقه 14 سال نامه رسانی را در چنته فعالیت های خود دارد، معتقد است که نامه رسانان به دلیل تردد با موتور سیکلت با آسیب های جسمی ناشی از آن دست به گریبان اند.
داداشی می گوید: به عنوان نمونه من با سینوزیت وپادرد ناشی از تردد با موتور سیکلت در هوای سرد مواجه ام؛ هر چند بیمه حوادث نیز هستیم، اما در صورت بروز حادثه، اخذ غرامت از بیمه در هزارتوی کاغذبازی و مانع تراشی ها ناممکن و یا در حد صفر می شود؛ پنج سال پیش که انگشتم در حین کار شکست، از 120 هزار تومان هزینه صرف شده توانستم تنها 18 هزار تومانش را از بیمه حوادث بگیرم.
نامه رسانان تبریزی از اینکه مشکلات شان در رسانه ها منعکس نمی شود و فعالان رسانه ای کمتر به سراغ شان می روند، نیز بغض دارند؛ آنها می گویند افزایش تبلیغات کانال های تلویزیونی ماهواره ای نیز بر مشکلات شان افزوده است، زیرا مشکلات احتمالی ناشی از تحویل مرسوله های مرتبط با آنها یقه اداره پست و نامه رسانان را می گیرد.
گزارش از: محمد عزیزی راد
پرس و جوس می کنم و معلوم می شود که ازدحام جمعیت در این وقت از ساعت به دلیل نزدیک شدن پایان مهلت اعلامی برای تغییر کارت های ملی است؛ ناچار می شوم برای تحویل گرفتن مرسوله پستی ام به بخش پشتی ساختمان بروم.
نامه رسانان تلاشگر پست با لباس های زد و سرمه ای لحظه ای آرام و قرار ندارند؛ این طرف و آن طرف می دوند و این جنب و جوش، هیجان و شور خاصی به فضا می بخشد.
خودم را معرفی می کنم و می خواهم که از زیبایی ها و دشواری های شغل شان برایم بگویند؛ شناخته شدن به عنوان معتمدین مردم، تعطیل بردار نبودن کار در اوج آلودگی هوا، برف و باران و سرما، گلایه از شناخته نشدن کارشان به عنوان شغل سخت و زیان آور و ...
امیر مهدی پور از جمله فعالان بخش توزیع اداره پست تبریز با 14 سال سابقه است و می گوید: بزرگ ترین افتخارمان این است که شهروندان ما را به عنوان امانتداران خودشان می شناسند و ما هم با تمام وجود برای جلب رضایت آنها می کوشیم.
مهدی پور در پاسخ به این سوال که آیا شده از کارت خسته شوی، تاکید می کند: به هیچ وجه. من کارم را خیلی دوست دارم چون متنوع است و با آدم های مختلفی در طول روز مواجه می شویم.
این نامه رسان کهن شهر تبریز درباره نحوه تعامل مردم با نامه رسانان توضیح می دهد: عموم مردم برخورد مناسبی با ما دارند، اما گاها پیش می آید که بعضی ها هم رفتار نامناسبی داشته باشند.
مهدی پور درباره خاطرات تلخ و شیرینش از شغل نامه رسانی هم می گوید: شیرین تر خاطره ام این است که روزی یکی از مشتریان مان که می خواست یک ماه به سفر برود، از من خواهش کرد که کلید خانه شان را داشته باشم و به آنجا سر بزنم؛ خاطره تلخ من نیز مربوط به وقتی است که چند مورد اخطار بانکی را به یکی از مشتریان بردم و او برآشفت و به من و مسوولان بانک ناسزا گفت.
اکبر سلیمانی از دیگر کارمندان اداره پست تبریز، مهم ترین خواسته و آرزویش، قرار گرفتن شغل شان در فهرست کارهای سخت و زیان آور است.
سلیمانی استدلال می کند: در روزهای برفی، آلوده و باران و سرما که بعضا به تعطیلی همه جا نیز منجر می شود و مردم و مسوولان نیز در خانه های خود می نشینند، ما پشت موتورسیکلت این طرف آن طرف می رانیم.
بهنام واحدی از دیگر نامه رسانان پست تبریز می گوید: روزانه سه چهار روز ساعت پشت موتور هستیم، با این وجود حقوق مان پایین است؛ ما با همکاران مخابرات زیرمجموعه یک وزارتخانه هستیم، اما حقوق های دریافتی مان از زمین تا آسمان فرق می کند.
وی ادامه می دهد: تغییر وضعیت از دیگر خواسته های ماست، به طوری که همکارانی با 16 سال سابقه کار و دشواری های ناشی از آن همچنان قراردادی کارمعین هستند. هر چند کارمان دشوار است، اما وقتی مردم از ما راضی هستند، خستگی مان در می رود و خوشحال می شویم.
واحدی درباره ساعات کاری اداه پست نیز می گوید: کار ما از ساعت 6 صبح با حضور همکاران بخش تفکیک آغاز و تا ساعت 19 شب، البته با تفاوت و تنوع، ادامه می یابد. توزیع نیز از 10 صبح تا ساعت 16 بعد از ظهر ادامه می یابد؛
در مواقع زمانی خاص همچون آستانه نوروز، شدت فعالیت و ساعت آن افزایش می یابد تا مراسلات مردم را در اسرع وقت به دست شان برسانیم.
احد داداشی نیز که سابقه 14 سال نامه رسانی را در چنته فعالیت های خود دارد، معتقد است که نامه رسانان به دلیل تردد با موتور سیکلت با آسیب های جسمی ناشی از آن دست به گریبان اند.
داداشی می گوید: به عنوان نمونه من با سینوزیت وپادرد ناشی از تردد با موتور سیکلت در هوای سرد مواجه ام؛ هر چند بیمه حوادث نیز هستیم، اما در صورت بروز حادثه، اخذ غرامت از بیمه در هزارتوی کاغذبازی و مانع تراشی ها ناممکن و یا در حد صفر می شود؛ پنج سال پیش که انگشتم در حین کار شکست، از 120 هزار تومان هزینه صرف شده توانستم تنها 18 هزار تومانش را از بیمه حوادث بگیرم.
نامه رسانان تبریزی از اینکه مشکلات شان در رسانه ها منعکس نمی شود و فعالان رسانه ای کمتر به سراغ شان می روند، نیز بغض دارند؛ آنها می گویند افزایش تبلیغات کانال های تلویزیونی ماهواره ای نیز بر مشکلات شان افزوده است، زیرا مشکلات احتمالی ناشی از تحویل مرسوله های مرتبط با آنها یقه اداره پست و نامه رسانان را می گیرد.
گزارش از: محمد عزیزی راد