نقد وبررسی " غرب و تضعيف نهادهاي بين المللي" روزنامه ی جمهوری اسلامی دو شنبه 13 اسفند 1386
"در نظا وارونه با تجربه ی 3 دهه عوامفربی و دروغگوئی، آدعای حسن نیت کردن نه جوک که توهین به افکار عمومی مردم اایران است "
حسن نیت یعنی چه؟ چه رابطه ای با داستان کوسه وریش پهن دارد؟ یا اینکه چه رابطه ای ی تواند با این ضرب المثل داشته باشد که گفته می شود هر گز افعی کبوتر نمی زاید؟ شاید تعجب کنید که چرا اینگونه شروع و پرسش شده است؟ برای اینکه آنگونه که ملای سرمقاله نویس در ابتدای سرمقاله ی خود شروع کرده که از بازی سیاسی تبلیغاتی و استفاده ابزاری هسته ای آغاز و به حسن نیت هسته ای رسیده است . طلب کرد که اینگونه سئوالات نیز مطرح شود . برای اینکه از موضع شیادانه ی تصیور مار کشی و مار قالب کردن و کتمان کردن واقعیات وفرافکنی کردن و آدرس غلط دادن و رد گم کردن وپاک کردن صورت مسئله دست به طلبکاری زده شده است . آنهم زمانی که 3 دهه از تجربه ی رژیم ضد بشری می گذرد که بنیانگذارش از روزی که پس از 15 سال از تبعید بدون احساس وارد خاک ایران شد دروغ گفت و شیادی و عوامفریبی کرد تا روزی که زنده بود همین فلسفه و خصلت را دنبال کرد وپس از آن جانشین وپیروانش همان سیاست بنیانگذار رژیم عوامفریب وجهل و جنگ وجنون وخرافه وتحجر گرائی وغارتگر و جنگ افروز را دنبال کرده واادمه داده اند. بنابراین نه اینکه حسن نیت در کار نمی باشذد بلکه درست در 3 دهه ی گذشته بر عکس آن حاکم بوده است. به خصوص در مورد پروژه ی هسته ای ، اگر نه چگونه است که اگر چنانچه ادعای حسن نیتی که شده است که در تعامل وهمکاری با آژانس اتمی و گزارش محمد البرادعی حسن نیت در کار بوده است . اولین سئوالی که پیش می آید این است که این چگونه حسن نیتی می باشد که بیش از دو دهه نیاز به تحقیق و زمان بازرسی و بررسی و تحقیق داشته است تا که پیگیری و اثبات گردد؟ این چگونه حسن نیتی است که نظرات و ادعاها در مورد هیئت مذاکره ی کننده داخلی و خارجی و آژانس اتمی و محمد البرادعی همیشه در حال چرخش و حتی متضاد همدیگر بوده است . آنگونه که البرادعی از موضع خائن وجاسوس بودن اکنو ت تبدیل به یک مهره ی قابل اعتماد تبدیل شده است؟ بلی این چگونه حسن نیتی است که اکنون مسئولان هسته ای سابق متهم به خیانت و جاسوسی هسته ای دشمن بیگانه شده اند؟ مگر داستان وموضوع حسن نیت می تواند با خیانت و جاسوسی مترادف هم دیگر باشند؟ این چگونه حسن نیتی است که موضوع هسته ای مسئله اول و آخر ونهائی مسئولان رژیم تروریستی آخوندی شده است و بقیه مطالبات مردم ایران فراموش شده است؟ تازه این حسن نیت رد صلاحیت فله ای با اتهامات وارده و بر کنار ی رقیب دوم خردادی ها در مجلس هفتم و هشتم و نمایش انتخابات ریاست جمهوری دوره ی نهم را در بر داشتهاست که بقول باندهای دوم خردادی باند حاکم کنونی دست به کودتای خاموش خزنده علیه ی اینان زدند.؟ خوب باید بر فرض ادعای مضحک حسن نیت که صددر صد وارونه است را پذیرفت. چرا پس از افشاگری مجاهدین موافقت بازرسی از مکان افشا شده در خیابانمژده در تهران داده نشد تا رسواشود هرکه در او غش باشد؟ ولی اینگونه ادعای حسن نیت هسته ای کردن قرار نیست که پذیرفته شود . زیراکهبه مثابه باشد بادی است از شکمی خارج شده است و قرار یست که از هر سوراخی که بادی خارج می شود پنبه بر سوراخ و منفذو روزنه ی خروجی باد چپانیده شود . زیرا که هم پنبه گران می شود وهم اینکه گران ونایاب می گردد. قبول ندارید به این ادعای سرمقاله نویس روز نامه ی جمهوری اسلامی تمعلق به ولی فقیه توجه کنید که چنین در مورد حسن نیت ادعا کرده است :
"بازيهاي سياسي ـ تبليغاتي براي « استفاده ابزاري » از مجامع بين المللي در جهت تامين اهداف قدرتهاي شيطاني اين روزها ابعاد تازه اي به خود گرفته است . اگرچه آژانس بين المللي انرژي اتمي در يك موضع گيري آشكار گزارش مدوني را در جهت اثبات حسن نيت جمهوري اسلامي ايران در قلمرو فعاليتهاي صلح آميز هسته اي منتشر كرده لكن برخي قدرتهاي شيطاني سعي دارند با تشكيك در مفاد اين گزارش مانع بازگشت مسئله به مسير طبيعي آن شوند. اين روزها فرانسه و انگليس به تحريك واشنگتن درصدد برآمده اند يكبار ديگر باعث هتك حيثيت آژانس بين المللي انرژي اتمي شوند و از طريق تضعيف آژانس نقش قدرتهاي شيطاني در اين زمينه را پررنگ تر از جايگاه قانوني آنها جلوه دهند. انگليس در اين مقوله با تشكيك در متن گزارش البرادعي سعي داشت اصل گزارش را زير سئوال ببرد ولي با هشدار محمد البرادعي دبيركل آژانس اين توطئه عقيم ماند. انگليس در اين مقوله با تشكيك در متن گزارش البرادعي سعي داشت اصل گزارش را زير سئوال ببرد ولي با هشدار محمد البرادعي دبيركل آژانس اين توطئه عقيم ماند. "
ملای سرمقاله نویس در ادامه ی ادعای مضحک حسن نیت خود در دنباله بیشتر هذیان گوئی حسن نیت هسته ی کرده است و پس از اینکه سوزش و عصبیت از افشاری هسته ای مجاهدین وموضع گیری رئیس جمهور فرانسه به نمالیش گذاشته شده و کلی فحاشی و توهین بزبان گفتمان حوزوی قمی کرده است ودر پایان تأکید رژیم تروریستی آخوندی در دفاع از احقاق حق خودش در مجامع بین المللی کرده است . البته منظور از حق نه رسیدگی به مطالبات وخواست مردم ایران هست ، بلکه در دفاع از پروژه ی هسته ای می باشد که در دفاع کردن از آن اینگونه اتهام زده وتوهین و فحاشی کرده شده است:

"مباني ادعاهاي آمريكا و مزدورانش براي كشاندن پرونده فعاليتهاي صلح آميز هسته اي ايران به شوراي امنيت كاملا مخدوش و غيرقابل دفاع است و در خلال بازرسي هاي كارشناسان آژانس از تاسيسات هسته اي ايران صحت مواضع ايران و اطلاعات ارائه شده ثابت گرديده و هيچگونه انحرافي از مسير فعاليتهاي صلح آميز هسته اي مشاهده نشده و گزارش آن عينا منعكس است. ولي اين براي فرانسه هيچ افتخاري محسوب نمي شود كه رئيس جمهور آن پادوي طرحهاي آمريكا باشد نقشي كه قبل از او نخست وزير سابق انگليس « توني بلر » آنرا برعهده داشت . فرانسه هيچگاه در سطح جهاني تا اين اندازه بعنوان غلام حلقه به گوش آمريكا تحقير نشده و براي اجراي دستورات كاخ سفيد اعتبار جهاني خود را تا اين اندازه حراج نكرده بود كما اينكه تلاشهاي واشنگتن براي تضعيف روزافزون نهادهاي بين المللي نيز هيچگاه تا اين اندازه آشكار نبوده و دستكم در سالهاي اخير هيچگاه در چنين مقياسي افشا نشده و ناكام نگرديده است . اما عملكرد جمهوري اسلامي ايران در طول سالهاي اخير بخوبي ثابت كرده است كه ايران از حقوق خود در هيچ زمينه اي نخواهد گذشت و درعين حال براي حفظ اعتبار مجامع بين المللي تمامي تلاش خود را به كار گرفته و مي گيرد. انتظار مي رفت و همچنان اميد مي رود كه ساير كشورها از فرصتهاي باقيمانده براي حفظ بقاياي اعتبار مجامع بين المللي استفاده كنند و نگذارند قدرتهاي شيطاني همچنان به تضعيف نهادهاي بين المللي ادامه دهند"
در خاتمه اینکه . عجیب است که سرمقاله نویس که بطور سییتماتیک همچون ولی فقیه و پاسدار احمدی نژاد و سایر مسئولان رژیم تروریستی آخوندی خودش را نماینده ی مردم ایران می داند و به نام ملت پروژه ی هسته ای و سایر اهداف تروریسی رادنبال و قالب می کند و با همین ادعا ی مشابه سخگنوی مردم عراق و افغاستان وفلسطین و لبنان شده است و روزانه مقالات پیرامون همین کشورهاو سرزمین فلسطین تهیه و تنظیم می کند . اکنو ن چگونه است که پاسدار احمدی نژاد به عراق سفر کرده و پیشنهاد یک میلیارد دلار به عراق برای باز سازی و خدمات رسانی داده است تا که زیر نظر پیمانکاران وابسته به رژیم تروریستی مشغول خدمات رسانی در عراق شوند!! البته این پیمانکاران شامل سپاه پاسداران و سپاه قدس و مأموران اطلاعاتی اعزامی به عراق می باشد تا اینکه از این طریق نفوذ در همه نهادعای عراقی بیشتر فراهم شود . اما از سوی دیگر پس از 3 دهه سپری شدن از تجربه از نظامی که خمنی آن را بنیانگذاری کرد که از اساس و بنیانش عوامفریبی و نیرنگ و حقه بازی و شارلاتان گری و سوء استفاده از دین بود که قرار بود مستضعفان و پابرهگان حاکم شوند که اکنون گزارش شده است حداقل خط فقر اقتصادی 600 هزار تومان است که نزدیک 3 برابر آنست که سال گذشته مجلس ارتحاعی تصویب کرد. در صورتیکه در دو ونیم سال گذشته مبلغ 170 میلیارد دلار وارد خزانه ی دولت مدعی عدالت محور شده که ناشی از فروش نفت بوده است . ولی سهم مردم محروم وتهی دست ایران همچنان رشد تورم وگرانی وافزایش قیمت کالا وگسترش فقر و بیکاریو شکف عمیق طبقاتی بوده است . بنابراین معلوم نیست که چرا سرمقاله نویس در این زمینه ی سفر پاسدار احمدی نژاد به عراق قلمفرسائی نکرده است و از سوی دیگر ادعای کمدی حسن نیت هسته ای کرده که هم کمدی است و هم اینکه توهین به مردم ایران است. زیراکه اصلاحات آزادی و عدالت و دمکراسی و سکولاریسم وحسن نیت نه مقولاتی می باشندکه سران رژیم تروریستی آخوندی با آنان بیگانه است، بلکه دشمن آنان می باشد وبرای مدافعان اینان مجازان سنگین با اتهاماتی همچون خائن و جاسوس و همکار دشمن بیانه در نظر گرفته است . بنابراین می بایست نه اینکه هم قطعنامه ی در شورای امنیت سازمان ملل به تصویب برسد ، بلکه غرب می بایست به سیاست خائنانه و کثیف مذاگره و مماشات گری خود که بر مبنای تجارت خون انسان ها است پایان دهد وبر آن خط بطان کشد.
هوشنگ – بهداد
دو شنبه 13 اسفند 1386