نقد وبررسی "اراده ی جمعی "روزنامه ی جمموری اسلامی شنبه 11 اسفند ماه سال1386
"اراده ی جمعی نه شعاری ونه تحمیلی می باشد، بلکه در یک همه پرسی آزاد و با حضورناظران بیطفرف بین المللی بدست می آید"
مگر سرمقاله نویس که اکنون ادعای اراده ی جمعی کرده است .سخنان افشاگر حسن روحانی که عضو شورای عالی امنیت ملی و مجمع خبر گان رهبری می باشد وقبلاً سرپرست هیئت مذاکره کننده ی هسته ای بوده است را دنبال نکرده است که اطلاعات وی خیلی بیش از سرمقاله نویس روزنامه ی جمهوری اسلامی می باشد . البته حسن روحانی این رئیس طرح های استرتژیک مجمع مصلحت نی می باشد که اخیراً طبق سخنرانی طرح چشم انداز 20 ساله ی نظام در مورد اتخاذ برخورد شیوه ی چند گامنه و متناقض و متضاد هسته ای سابق وکنونی با غرب و اعضای گروه 5 +1 و دبیرکل آژانس محمد البرادعی پرسش و مقایسه کرده وپرسش کرده است چگونه از یک عامل بیگانه وجاسوس و خائن یک مسلمان قابل اعتماد ساخته شده است ؟البته بطور وارونه آنگونه که وزیر بدنام اطلاعات آخوند حرفه ای آدمکش محسنی اژه ای و هم پاسدار احمدی نژاد د سخنرانی خود در روز 22 بهمن در میدان آزادی تهرانخطاب به جمعیت با هیجان و احساساتی شده فریاد زد که خائنین وجاسوسان هسته ای کیستند که در خدمت بیگانه و دشمن می باشند که اینان اطلاعات دادند و تقاضا کردند که قطعنامه صادر کنید. ارار می کردند چرا تأخیر می کنید که اکنون سرمقله نویس با همه تعصبی که به لباس روحانیت دارد وموضعی که علیه سیاست پاسدار احمدی نژاد دارد . ولی ا در این مورد سکوت کرده است وبازهم ترجیح داده است که بر روی گزارش مثبت البرادعی مانور دهد . البته مشخص است که چرا سرمقاله نویس استناد به سخنان افشاگر حسن روحانی نمی کند ، برای اینکه در صورت نقل قول کردن برای خودش تبدیل به تف و تاق و ریش می شود . زیرا که هنوز فراموش نشده است که چگونه سرمقاله نویس اتهاماتی که حسن روحانی به آنان اشاره کرده است به البرادعی و آژانس می زد وتأکید بر اخراج از عضویت در آژانس اتمی می کرد وخواهان پیگیری سیاست کره شمالی می شد .البته در این مورد تنها نبود ، زیراکه سرباز جو پاسدار حسین شریتعمداری شکنجه گر و مدیر مسئول و نماینده ی ویژه ی ولی فقیه در روزنامه ی سناریو نویس کیهان مشابه همین سیاست وحتی رایکال تر از آنرا اتخاذ می کرد . اکنون مشخص نیست که چرا همه چیز بقول حسن روحانی سیاست تکبیر گوئی تهدید دشمن کردن دیبلماسی تغییر کرده است ؟
آیا باید تصور کرد که فقط دستگاه شنود و وزارت بد نام اطلاعات و سازمان تبلیغات اسلامی و وزارت امور خارجه ی وارشاد اسلامی وخبرگزاری رژیم تروریستی آخوندی در برون مرز فعال می باشند که روزانه گزارشات اخبار و مقالات گوناگون روزانه ترجمه وبه تهران برای مسئولین ارسال می شود وگزارشگران خبرگزاری خارجی مقیم تهران که فعال هستند و روزانه برای خبرگزاری ای معتبر جهانی خبر گردآوره وترجمه و مخابره می کنند توانائی خواندن اینگونه موضع گیری های گذشته یادداشت روز های کیهان وسرمقالات روزنامه جمهوری اسلامی و خبر گزاری رژیم ومسئولیت هسته ای و حتی خطبه های امام جماعات موقت تهران را ندارند تا جمع آوری وترجمه ورله کنند ودر اختیار مقامات ذیربط برای بربررسی و پیگیری قرار دهند تا همچون حسن روحانی متوجه تناقض گوئی ها وتضاد ها ووارونه گوئی موضع گیری پیرامون اهداف پروژه ی هته ای شوند تا که متوجه شوند دلیل آن چیست؟ اگر چنانچه متوجه این واقعیت شدند ودانستند که دلیل پنهانکاری و دروغ گفتن وچرخش های تاکتیکی هسته ای چیست ، آنگاه پاسدار احمدی نژادمی بایست حنجره پاره کند که اینان مشتی بریده وخائنین وجاسوس داخلی می باشند که چون ترسیده اند که چون احتمال خبر جنگ شنیدند رفتند نزد دشمن بیگانه و اطلاعات دادند و پیام فرستاددند که از بیرون فشار برروی رقیب حاکم وارد کنند تا شاید به نامزدان دشمن برای وارد شدن به مجلس فرصت داده شود.
خلاصه اکنون که به دلیل همین تناقض گوئی ها وعدم پاسخ روشن به پذیرش توقف غنی سازی اورانیوم که فقط هدف دسترسی به سلاح هسته ای می باشد شرایط تصویب قطعنامه ی دیگر در شورای امنیت سازمان ملل وجود دارد و پس از تصویب می بایست که کاسه وکوزه بر سر رقب مغلوب و تسلیم شده ی دوم خرداد شکسته شود. آخر وقتی نا صدقتی تا آنجتا ست که3 دهه است که از نام ملت همچون مرغ عزا و عروسی مثل اسلام ومذهب ابزاری سو ء استفاده شده است . زیراکه ملت تبدیل به سپر بلا و دفاعی و تهاجمی ولولو برای حریفان خارجی وحتی علیه خودشان شده است ؟
چند بار تا حال پرسش شده است که چگونه است ابن ملت جز سیاهی لشکر حاضر در صحنه برای رأی دادن ومشروعیت به یک نظام ضد مردمی و نامشروع دادن و ابزار قدرت نمائی حمایت از پروژه ی هسته ای در برابر شورای امنیت سازمان ملل دیگر هیچگونه خواست ومطالباتی ندارد که هیچ مسئولییافت نمی شود تا که پاسخگوی آنان باشد؟ آخر چگونه وچرا می بایست پذیرفته شود حاکمانی که با مردم خودشان روراست نمی باشند وبه عقاید وخواست ومطالبات مردم شان هیچگونه ارزشی قائل نیستند وبها نمی دهند و حقایق را از چشم آنانکتمان می کنند می بایست که در برابر پروژه ی هسته ای که بیش از دو دهه بصورت پنهانی دنبال شده است می توان قبول کرد که اینان صداقت دارند و بقول خودشان اعتماد سازی کرده اند وبه بازرسان آژانس حقایقق را گفته اند؟ اگر اینگونه است همچون گذشته سئوال است که چرا به نیروهای کیفی و مسئول هسته ای سابق اتهام خائن وجاسوس ومجرم هسته ای زده می شود؟ چرا اکنون حسن روحانی دست به افشاگری زده و تناقضات متضاد در این زمینه نسبت به تعامل با غرب و سه کشور اروپائی و البرادعی و آژانس را رو کرده است ؟
بهرحال اگر چنانچه ادعای سرمقاله نویس شیوه دجال گری ووارنه گوئی نمی باشدکه مردم ایران هم از رژیم وهم از پروژه ی هسته ای دفاع می کنند که آمریکا نمی تواند آن را بفهمد . چرا زحمت نمی کشد برای یکبار همکه شده است پیشنهاد یک همه پرسی آزاد دهد. البته نه از آن نوعی که اخیراً آخوند انگلیسی و دزد ناطق نوری با خبرنگاران ادعا کرده است که انتخابات آزاد در ایران در جهان بی نظیر ونمونه است ، بلکه شبیه همه پرسی در کشورهای آزاد ودمکرات با حضور ناظران بین المللی بر گزارشود تا که مردم ایران بتوانند نظرشان در مورد نظام و پیرامون پروژه ی هسته ایرا بیان کنند تا رسوا شود هر که در او غش باشد . آنگاه سر مقاله نویس با دست پر و مستند می تواند اینگونه ادعا کند وبه مخاطبین خارجی خودش پیام دهند:
ـ مسئولان نظام جمهوري اسلامي نيز از آنجا كه از ميان مردم برخاسته اند ميان آنها و مردم تفاوتي وجود ندارد . آنها هم با توطئه هائي از قبيل تحريم و انواع فشارهاي سياسي اقتصادي و تبليغاتي نه تنها آشنائي دارند بلكه خود با اين قبيل توطئه ها دست و پنجه نرم كرده اند و با راه هاي مقابله با آن به خوبي آشنا هستند. به همين دليل مسئولان جمهوري اسلامي نيز همچون مردم ايران توطئه جديد را به راحتي از سر خواهند گذراند و حوادث اين مرحله فقط تجربيات آنها را افزايش خواهد داد. ـ موضوع انرژي هسته اي براي مردم ايران و مسئولان جمهوري اسلامي به يك موضوع ملي تبديل شده و ضرورت استيفاي اين حق طبيعي و قانوني مورد اتفاق آحاد ايرانيان است . تجربه تاريخي نشان ميدهد هرگاه ملت ايران در موضوعي به صورت يكپارچه وارد صحنه شود هيچ چيزي نمي تواند مانع تحقق آن شود. اراده مشترك اين ملت آنچنان قوي است كه هر مانعي را از سر راه برميدارد و هيچ قدرتي نمي تواند در برابر اين اراده مقاومت كند. اصل پيروزي انقلاب اسلامي كه حاصل اراده جمعي ملت ايران است و توانست رژيم شاهنشاهي را با همه سابقه و امكاناتي كه در اختيار داشت ريشه كن سازد و سلطه و نفوذ قدرتهاي استعماري سابقه داري همچون آمريكا انگليس و شوروي را قطع كند نمونه روشني از اين واقعيت است . ـ فناوري هسته اي موضوع جديدي نيست كه فقط يك جمع از مسئولان آنرا در دستور كار خود قرار داده باشند و نسل جديد براي آن وقت و نيرو گذاشته باشد همه مسئولان ايراني از دهه اول بعد از پيروزي انقلاب اسلامي در اين طرح بزرگ ملي سهم دارند و براي به ثمر رساندن آن تلاش كرده اند و نسل هاي اين هر سه دهه به اين موضوع مهم ملي تعلق خاطر دارند. به همين دليل همه مسئولان گذشته و همه فعالان سياسي با انواع سليقه ها و گرايش ها در اين موضوع اتفاق نظر دارند و همه آنها از مسئولان امروز باتمام وجود براي احقاق حقوق ملت در مساله هسته اي حمايت مي كنند. آمريكا اكنون در موضوع فعاليت هاي هسته اي ايران با اين واقعيت ها مواجه است . دولتمردان آمريكائي چون اين واقعيت ها را نمي فهمند به خود زحمت ميدهند و براي صدور قطعنامه عليه جمهوري اسلامي ايران تلاش مي كنند. مردم و مسئولان جمهوري اسلامي ايران در عين حال كه براي خنثي كردن اين توطئه آمريكا تلاش مي كنند به اين واقعيت نيز ايمان دارند كه آمريكا حتي اگر بتواند بار ديگر شوراي امنيت سازمان ملل را وادار به صدور اين قبيل قطعنامه هاي غيرقانوني نمايد باز هم راه به جائي نخواهد برد"
درخاتمه اینکه تعریف اراده ی جمعی چیست؟ آیا اراده ی جمعی فقط بمزله ی حضوردر جنگ ضد ملی و ضد میهنی 8 ساله ایران وعراق است که می بایست نوجوانان به عنوان یک بار مصرفان مین پاک کن به میادین جنگاعزام شوند که عمودی بروند وفقی باز گردند که این جنگ خانمان بر انداز1000 میلیارددلار فقط خسارت مالی به ایران وارد کرد تا اینکه آخوند ها و آقازاده های شان و فرمانده های سپاه پاسداران توانستند دست به غارتگری نجومی بزنند و پای های قدرت خودشان در حاکمیت را تثبیت و تحکیم کنند..یا اینکه اراده ی جمعی در رد صلاحیت های فله ای رقیب با اتهامات خائن وجاسوس و همکار دشمن و بیگانه خواندن و... نمی باشد یا اینکه مفهوم ارداه جمعی این نمی باشد که با عوامفریبی سال اتحاد ملی نامید و پیشنهاد حضورحداکثری در صحنه و پای صندوق های آرای نمایش خیمه شب بازی انتصابات مجلس هشتم داد تا هم زمینه ی عادی سازی تقلبات و حماسه آماده شود وهم اینکه ادعای مشروعیت داشتن رژیم میسر گردد . بلی اراده ی جمعی دیوار گوشتی اطراف تأسیسات هسته ای بر پا کردن نیست و به نام آنان دروغین ادعای وارونه کردن که مردم مدافع و پشتیبان طرح ملی پروژه ی هسته ای می باشند که اصلاً نمی دانند که محتوای این پروژه و اهداف آن چیست؟ عجیب تر و جالب تر چگونه است که اراده ی جمعی هیچگونه سهمی از 70 میلیارددلار در آمد نفتی در 11 ماه گذشته ندارد که اخیراً گزارش خبری آن باز تاب داده شده است؟ ولی در عوض این مردم ادعا شده که به حساب دارای اراده ی جمعی می باشند می بایست به جای منتظر بودن برای دریافت نان بر توی سفره های خالی اشان ، شاهد رشد لجام گسیخته ی تورم وگرانی و افزایش قیمت کالا ها و رشد فقر و بیکاری و شکاف عمیق طبقاتی و ... در جامعه باشند؟ بالاخره کدامیک از این تعاریف اراده ی جمعی می باشد؟ آیا شیادانه آدرس غلط دادن وصورت مسئله پاک کردن وبه نام مردم ایران نسخه صادر کردن وتهدید نمودن واهدف مشخص دنبال کردن که مردم مخالف آن می باشند می تواند اراده ی جمعی باشد. یانه زمانی که مردم ایران بتوانند بطور آزاد در یک همه پرسی آزادانه نظر خودشان را نسبت به پروژه ی هسته ای و سران رژیم تروریستی آخوندی را ابراز و بیان کنند. کدامیک می تواند اراده جمعی واقعی باشد؟
هوشنگ – بهداد شنبه 11 اسفند ماه سال1386
"اراده ی جمعی نه شعاری ونه تحمیلی می باشد، بلکه در یک همه پرسی آزاد و با حضورناظران بیطفرف بین المللی بدست می آید"
مگر سرمقاله نویس که اکنون ادعای اراده ی جمعی کرده است .سخنان افشاگر حسن روحانی که عضو شورای عالی امنیت ملی و مجمع خبر گان رهبری می باشد وقبلاً سرپرست هیئت مذاکره کننده ی هسته ای بوده است را دنبال نکرده است که اطلاعات وی خیلی بیش از سرمقاله نویس روزنامه ی جمهوری اسلامی می باشد . البته حسن روحانی این رئیس طرح های استرتژیک مجمع مصلحت نی می باشد که اخیراً طبق سخنرانی طرح چشم انداز 20 ساله ی نظام در مورد اتخاذ برخورد شیوه ی چند گامنه و متناقض و متضاد هسته ای سابق وکنونی با غرب و اعضای گروه 5 +1 و دبیرکل آژانس محمد البرادعی پرسش و مقایسه کرده وپرسش کرده است چگونه از یک عامل بیگانه وجاسوس و خائن یک مسلمان قابل اعتماد ساخته شده است ؟البته بطور وارونه آنگونه که وزیر بدنام اطلاعات آخوند حرفه ای آدمکش محسنی اژه ای و هم پاسدار احمدی نژاد د سخنرانی خود در روز 22 بهمن در میدان آزادی تهرانخطاب به جمعیت با هیجان و احساساتی شده فریاد زد که خائنین وجاسوسان هسته ای کیستند که در خدمت بیگانه و دشمن می باشند که اینان اطلاعات دادند و تقاضا کردند که قطعنامه صادر کنید. ارار می کردند چرا تأخیر می کنید که اکنون سرمقله نویس با همه تعصبی که به لباس روحانیت دارد وموضعی که علیه سیاست پاسدار احمدی نژاد دارد . ولی ا در این مورد سکوت کرده است وبازهم ترجیح داده است که بر روی گزارش مثبت البرادعی مانور دهد . البته مشخص است که چرا سرمقاله نویس استناد به سخنان افشاگر حسن روحانی نمی کند ، برای اینکه در صورت نقل قول کردن برای خودش تبدیل به تف و تاق و ریش می شود . زیرا که هنوز فراموش نشده است که چگونه سرمقاله نویس اتهاماتی که حسن روحانی به آنان اشاره کرده است به البرادعی و آژانس می زد وتأکید بر اخراج از عضویت در آژانس اتمی می کرد وخواهان پیگیری سیاست کره شمالی می شد .البته در این مورد تنها نبود ، زیراکه سرباز جو پاسدار حسین شریتعمداری شکنجه گر و مدیر مسئول و نماینده ی ویژه ی ولی فقیه در روزنامه ی سناریو نویس کیهان مشابه همین سیاست وحتی رایکال تر از آنرا اتخاذ می کرد . اکنون مشخص نیست که چرا همه چیز بقول حسن روحانی سیاست تکبیر گوئی تهدید دشمن کردن دیبلماسی تغییر کرده است ؟
آیا باید تصور کرد که فقط دستگاه شنود و وزارت بد نام اطلاعات و سازمان تبلیغات اسلامی و وزارت امور خارجه ی وارشاد اسلامی وخبرگزاری رژیم تروریستی آخوندی در برون مرز فعال می باشند که روزانه گزارشات اخبار و مقالات گوناگون روزانه ترجمه وبه تهران برای مسئولین ارسال می شود وگزارشگران خبرگزاری خارجی مقیم تهران که فعال هستند و روزانه برای خبرگزاری ای معتبر جهانی خبر گردآوره وترجمه و مخابره می کنند توانائی خواندن اینگونه موضع گیری های گذشته یادداشت روز های کیهان وسرمقالات روزنامه جمهوری اسلامی و خبر گزاری رژیم ومسئولیت هسته ای و حتی خطبه های امام جماعات موقت تهران را ندارند تا جمع آوری وترجمه ورله کنند ودر اختیار مقامات ذیربط برای بربررسی و پیگیری قرار دهند تا همچون حسن روحانی متوجه تناقض گوئی ها وتضاد ها ووارونه گوئی موضع گیری پیرامون اهداف پروژه ی هته ای شوند تا که متوجه شوند دلیل آن چیست؟ اگر چنانچه متوجه این واقعیت شدند ودانستند که دلیل پنهانکاری و دروغ گفتن وچرخش های تاکتیکی هسته ای چیست ، آنگاه پاسدار احمدی نژادمی بایست حنجره پاره کند که اینان مشتی بریده وخائنین وجاسوس داخلی می باشند که چون ترسیده اند که چون احتمال خبر جنگ شنیدند رفتند نزد دشمن بیگانه و اطلاعات دادند و پیام فرستاددند که از بیرون فشار برروی رقیب حاکم وارد کنند تا شاید به نامزدان دشمن برای وارد شدن به مجلس فرصت داده شود.
خلاصه اکنون که به دلیل همین تناقض گوئی ها وعدم پاسخ روشن به پذیرش توقف غنی سازی اورانیوم که فقط هدف دسترسی به سلاح هسته ای می باشد شرایط تصویب قطعنامه ی دیگر در شورای امنیت سازمان ملل وجود دارد و پس از تصویب می بایست که کاسه وکوزه بر سر رقب مغلوب و تسلیم شده ی دوم خرداد شکسته شود. آخر وقتی نا صدقتی تا آنجتا ست که3 دهه است که از نام ملت همچون مرغ عزا و عروسی مثل اسلام ومذهب ابزاری سو ء استفاده شده است . زیراکه ملت تبدیل به سپر بلا و دفاعی و تهاجمی ولولو برای حریفان خارجی وحتی علیه خودشان شده است ؟
چند بار تا حال پرسش شده است که چگونه است ابن ملت جز سیاهی لشکر حاضر در صحنه برای رأی دادن ومشروعیت به یک نظام ضد مردمی و نامشروع دادن و ابزار قدرت نمائی حمایت از پروژه ی هسته ای در برابر شورای امنیت سازمان ملل دیگر هیچگونه خواست ومطالباتی ندارد که هیچ مسئولییافت نمی شود تا که پاسخگوی آنان باشد؟ آخر چگونه وچرا می بایست پذیرفته شود حاکمانی که با مردم خودشان روراست نمی باشند وبه عقاید وخواست ومطالبات مردم شان هیچگونه ارزشی قائل نیستند وبها نمی دهند و حقایق را از چشم آنانکتمان می کنند می بایست که در برابر پروژه ی هسته ای که بیش از دو دهه بصورت پنهانی دنبال شده است می توان قبول کرد که اینان صداقت دارند و بقول خودشان اعتماد سازی کرده اند وبه بازرسان آژانس حقایقق را گفته اند؟ اگر اینگونه است همچون گذشته سئوال است که چرا به نیروهای کیفی و مسئول هسته ای سابق اتهام خائن وجاسوس ومجرم هسته ای زده می شود؟ چرا اکنون حسن روحانی دست به افشاگری زده و تناقضات متضاد در این زمینه نسبت به تعامل با غرب و سه کشور اروپائی و البرادعی و آژانس را رو کرده است ؟
بهرحال اگر چنانچه ادعای سرمقاله نویس شیوه دجال گری ووارنه گوئی نمی باشدکه مردم ایران هم از رژیم وهم از پروژه ی هسته ای دفاع می کنند که آمریکا نمی تواند آن را بفهمد . چرا زحمت نمی کشد برای یکبار همکه شده است پیشنهاد یک همه پرسی آزاد دهد. البته نه از آن نوعی که اخیراً آخوند انگلیسی و دزد ناطق نوری با خبرنگاران ادعا کرده است که انتخابات آزاد در ایران در جهان بی نظیر ونمونه است ، بلکه شبیه همه پرسی در کشورهای آزاد ودمکرات با حضور ناظران بین المللی بر گزارشود تا که مردم ایران بتوانند نظرشان در مورد نظام و پیرامون پروژه ی هسته ایرا بیان کنند تا رسوا شود هر که در او غش باشد . آنگاه سر مقاله نویس با دست پر و مستند می تواند اینگونه ادعا کند وبه مخاطبین خارجی خودش پیام دهند:
ـ مسئولان نظام جمهوري اسلامي نيز از آنجا كه از ميان مردم برخاسته اند ميان آنها و مردم تفاوتي وجود ندارد . آنها هم با توطئه هائي از قبيل تحريم و انواع فشارهاي سياسي اقتصادي و تبليغاتي نه تنها آشنائي دارند بلكه خود با اين قبيل توطئه ها دست و پنجه نرم كرده اند و با راه هاي مقابله با آن به خوبي آشنا هستند. به همين دليل مسئولان جمهوري اسلامي نيز همچون مردم ايران توطئه جديد را به راحتي از سر خواهند گذراند و حوادث اين مرحله فقط تجربيات آنها را افزايش خواهد داد. ـ موضوع انرژي هسته اي براي مردم ايران و مسئولان جمهوري اسلامي به يك موضوع ملي تبديل شده و ضرورت استيفاي اين حق طبيعي و قانوني مورد اتفاق آحاد ايرانيان است . تجربه تاريخي نشان ميدهد هرگاه ملت ايران در موضوعي به صورت يكپارچه وارد صحنه شود هيچ چيزي نمي تواند مانع تحقق آن شود. اراده مشترك اين ملت آنچنان قوي است كه هر مانعي را از سر راه برميدارد و هيچ قدرتي نمي تواند در برابر اين اراده مقاومت كند. اصل پيروزي انقلاب اسلامي كه حاصل اراده جمعي ملت ايران است و توانست رژيم شاهنشاهي را با همه سابقه و امكاناتي كه در اختيار داشت ريشه كن سازد و سلطه و نفوذ قدرتهاي استعماري سابقه داري همچون آمريكا انگليس و شوروي را قطع كند نمونه روشني از اين واقعيت است . ـ فناوري هسته اي موضوع جديدي نيست كه فقط يك جمع از مسئولان آنرا در دستور كار خود قرار داده باشند و نسل جديد براي آن وقت و نيرو گذاشته باشد همه مسئولان ايراني از دهه اول بعد از پيروزي انقلاب اسلامي در اين طرح بزرگ ملي سهم دارند و براي به ثمر رساندن آن تلاش كرده اند و نسل هاي اين هر سه دهه به اين موضوع مهم ملي تعلق خاطر دارند. به همين دليل همه مسئولان گذشته و همه فعالان سياسي با انواع سليقه ها و گرايش ها در اين موضوع اتفاق نظر دارند و همه آنها از مسئولان امروز باتمام وجود براي احقاق حقوق ملت در مساله هسته اي حمايت مي كنند. آمريكا اكنون در موضوع فعاليت هاي هسته اي ايران با اين واقعيت ها مواجه است . دولتمردان آمريكائي چون اين واقعيت ها را نمي فهمند به خود زحمت ميدهند و براي صدور قطعنامه عليه جمهوري اسلامي ايران تلاش مي كنند. مردم و مسئولان جمهوري اسلامي ايران در عين حال كه براي خنثي كردن اين توطئه آمريكا تلاش مي كنند به اين واقعيت نيز ايمان دارند كه آمريكا حتي اگر بتواند بار ديگر شوراي امنيت سازمان ملل را وادار به صدور اين قبيل قطعنامه هاي غيرقانوني نمايد باز هم راه به جائي نخواهد برد"
درخاتمه اینکه تعریف اراده ی جمعی چیست؟ آیا اراده ی جمعی فقط بمزله ی حضوردر جنگ ضد ملی و ضد میهنی 8 ساله ایران وعراق است که می بایست نوجوانان به عنوان یک بار مصرفان مین پاک کن به میادین جنگاعزام شوند که عمودی بروند وفقی باز گردند که این جنگ خانمان بر انداز1000 میلیارددلار فقط خسارت مالی به ایران وارد کرد تا اینکه آخوند ها و آقازاده های شان و فرمانده های سپاه پاسداران توانستند دست به غارتگری نجومی بزنند و پای های قدرت خودشان در حاکمیت را تثبیت و تحکیم کنند..یا اینکه اراده ی جمعی در رد صلاحیت های فله ای رقیب با اتهامات خائن وجاسوس و همکار دشمن و بیگانه خواندن و... نمی باشد یا اینکه مفهوم ارداه جمعی این نمی باشد که با عوامفریبی سال اتحاد ملی نامید و پیشنهاد حضورحداکثری در صحنه و پای صندوق های آرای نمایش خیمه شب بازی انتصابات مجلس هشتم داد تا هم زمینه ی عادی سازی تقلبات و حماسه آماده شود وهم اینکه ادعای مشروعیت داشتن رژیم میسر گردد . بلی اراده ی جمعی دیوار گوشتی اطراف تأسیسات هسته ای بر پا کردن نیست و به نام آنان دروغین ادعای وارونه کردن که مردم مدافع و پشتیبان طرح ملی پروژه ی هسته ای می باشند که اصلاً نمی دانند که محتوای این پروژه و اهداف آن چیست؟ عجیب تر و جالب تر چگونه است که اراده ی جمعی هیچگونه سهمی از 70 میلیارددلار در آمد نفتی در 11 ماه گذشته ندارد که اخیراً گزارش خبری آن باز تاب داده شده است؟ ولی در عوض این مردم ادعا شده که به حساب دارای اراده ی جمعی می باشند می بایست به جای منتظر بودن برای دریافت نان بر توی سفره های خالی اشان ، شاهد رشد لجام گسیخته ی تورم وگرانی و افزایش قیمت کالا ها و رشد فقر و بیکاری و شکاف عمیق طبقاتی و ... در جامعه باشند؟ بالاخره کدامیک از این تعاریف اراده ی جمعی می باشد؟ آیا شیادانه آدرس غلط دادن وصورت مسئله پاک کردن وبه نام مردم ایران نسخه صادر کردن وتهدید نمودن واهدف مشخص دنبال کردن که مردم مخالف آن می باشند می تواند اراده ی جمعی باشد. یانه زمانی که مردم ایران بتوانند بطور آزاد در یک همه پرسی آزادانه نظر خودشان را نسبت به پروژه ی هسته ای و سران رژیم تروریستی آخوندی را ابراز و بیان کنند. کدامیک می تواند اراده جمعی واقعی باشد؟
هوشنگ – بهداد شنبه 11 اسفند ماه سال1386