نقد وبررسی " ا كس انحلال طلبي (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان سه شنبه 14 اسفند ماه سال 1386
"اعتراف و اذعان و تأکید شده که مسیر طی شده ،هرگز هیچگونه عقب گردی برایش متصور نمی باشد"
سربازجو پاسدار شکنجه گر یادداشت روزنویس از موضع فرافکنی نسخه تجویز کرده است که اگر قرار است هر مدعی عاقبت به سرنوشت متعاد مصرف کننده قرص های روانگردان اکس دچار نشود و به خواهد که مقصد وراه را گم نکند تا که مجبور نباشد با سر به در و دیوار بزند و چپ اندرقیچی و زیگزاکی راه برود و سکندری توی خیابان نخورد و توی جدول جوی آب پس از استخاره کردن شیرژه نرود . می بایست راهی که انتخاب کرده است بدون عقب گرد ادامه دهد . درست شبیه همان قطار هسته ای که پاسدار نژاد سوارش شده است و ترمزش را بریده و دنده ی عقبش را نیزکنده است که سر ایستائی ندارد . زیرا که برنامه ریزسیاست حرکت چراغ خاموش برایش اینگونه نسخه تجویز کرده است تا اینگونه یادآوری کرده باشد که هر گونه در جا زن یا عقبگرد به چه سرنوتی اینگونه می تواند ختم شود:
. گم كردن مقصد يا گم شدن راه، مصيبتي بزرگ براي كارواني در بيابان مانده است همچنان كه ترسيدن، تزلزل به خرج دادن، دچار توهم شدن، بيراهه رفتن يا عقبگرد زدن. كساني كه به هر دليل مكانيزم ذهني تصميم گيري شان از كار مي افتد، ديگر نمي توانند فاصله ها و نسبت ها و واقعيت ها را درست ارزيابي كنند، درست مانند يك معتاد يا مصرف كننده قرص روانگردان (اكستازي) كه نسبت ها را گم كرده و به در و ديوار تنه مي زند و به زمين مي خورد. انساني اين چنين شايد ساعتي را هم پشت جوي آب توقف نمايد و محاسبه كند كه مي تواند عبور كند يا نه. اما به احتمال قوي چون نسبت و فاصله ها را نمي تواند درست بفهمد و دچار بدفهمي شده، در جوي آب سقوط خواهد كرد.
البته سرباز جو پاسدار یادداشت روز نویس چون نمک پرورده ی ولی فقیه است و ضمناًنماینده ی ایشان نیزدر این ورق پاره سناریو وپرونده ساز می باشد .خجالت کشیده وحرمت نگهداشته که بطور مستقیم بگوید که ولی فقیه خیلی وقت است که مبتلا به این حالات ذکر شده ی فوق شده است . ضمن اینکه گماشته اش پاسدار احمدی نژاد و از جمله خودش نیز به همین وضعیت گرفتار می باشند.ولی چون تخصص در تحریف گری و کتمان کردن حقایق و وارونه گوئی دارد . بنابراین می بایست باوارونه کردن نکته نظرات و ادعاهایش فهمید که شرایط خودش و رژیم پابگور ولی فقیه چگونه است ؟ بالاخره یادداشت روزنوس گویا خودش از قرص های روان گردان اکس مصرف کرده است که دور خودش چرخیده و سرگیجه گرفته و شکو فه زده و آنان را دوباره سر کشیده و تکرار ونشخوار کرده است تا اینکه بالاخره اعتراف کرده است که در همان زمان خمینی به عنوان چپ و راست غارتگری و مال اندوزی کردن شد و گفته که انحراف از همین جا شرع شد .البته سرباز جو پاسدار نگفته است که چرا از توی مکتب خمینی و پیروان چپ وراستش اینان بیرون زده شدند؟ ضمن اینکه نگفته است که مگر خمینی نگفته بود که اقتصاد مال خر است؟ و اکنون کدام فرمانده ی پاسداری یافت می شود که برای خودش یک پا خر یا صاحب ثروت و اقتصاد نشده باشد؟ مگر همین پاسدار احمدی نژاد نیست که ظاهرا ً خودش را به ببو بازی و خل گری و ساده زیستی می زند . ولی دارای پرونده ی اختلاس 350 میلیارد تومانی در زمان شهردار بودنش در تهران دارد ؟ همینطور گفته نمی شود که وضعیت اقتصاد اخوی وی چگونه است؟ پاسدار محمد صادق محصول کیست وچه میزان ثروت دارد و چگونه این ثروت بدست آمده یا حاصل شده است؟ چرا مشاور اقتصادی پاسدار ساده زیست امدینژاد مدعی دولت عدالت محور عاشق خدمتگزاری به مردم ایران شده است ؟ رابطه ی این پاسدار مشاوراقصادی دولت با اخوی پاسدار احمدی نژاد چگونه است؟
آخر مگر می تواند از درختی که از ریشه فاسد وپوسیده و گندیده و کرم زده می باشد توقع داشته باشد که یندرخت می تواند شاخه های جوان سر سبز ر ازشکوفه های فراوان با میوه های مرغوب و سالم داشته باشد؟ مگر می توان رژیم که از رأس تا ذیل آن آلوده به رشوه و تبعیض و رانتخواری و فساد باشد . ولی پذیرفت آن بخشی که قدرت اصلی را در اختیار خود دارد سالم می باشد و آن بخش حذف شده که گویا صاحب قدرت بوده است فقط این بخش آلوگی اقتصادی و فرهنگی و ... دارد؟ آنهم در شرایطی که همکاره ولی فقیه می باشد وهمه مهره ها ابتدا باید سر سپردگی خودشان را به ولی فقیه اثبات کنند. سپس از عنوان یا مقاوم واگذار شده که اعتتبار ارد استفاده کنند یا مشغول انجام وظیفه و فعالیت شود.
البته سرباز جو پاسدار یادداشت روز اعتراف کرده است که برنامه ی شرایط کنونی که حاکم است از همان زمانی که دوم خردادی ها قدرت را گرفتند که تصمیم داشتند زیرآب ولی فقیه و نظریه استصوابی شورای نگهبان را بزنند تا که سپاه پاسداران ایزار و آلت دست یا دست آویز ی نداشته باشد تا که به آن آویزان شون وخودش را بقدرت نزدیک کند . برنامه حذف کردن دوم خردادی ها از سوی همان ره گم ناکرده ها و البته با مشورت ولی فقیه طرح ریزی شد تابقول خودش دوباره انقلابیون پیرو خمینی و ولی فقیه بقدرت باز گردند وره گم کردندگان و یا مصرف کنندگان قرص های روانگردان اکس را پس زند . البته که باید افزود برای یک سربازجو پاسداری که مثل آب خوردن بازجوئی و شکنجه گری می کرده و اعتراف گیری و تواب سازی می نموده و تیر خلاص می زده است و برای دیگرانی که تسلیم نشده پرونده و کیفرخواست با حکم اعدام وتیراران تنظیم وپیشنهاد ی کرده است که مورد هایش بیشمار و فراوان بوده است . لذا مشخص و قابل فهم است که برای این عنصر اصلاً مهم نیست که مردم ایران چه می کشند وازنظراقتصادی اکنون در ایران چه شرایطی حاکم است ؟ چرا جامعه به دو طبقه 80% محروم و منتظر ریافت نان بر توی سفره های خالی و یک اقلیت 20 % صاحب همه چیز تقسیم شده است که 80 % در آمد ناخالص سرانه ی ملی سالیانه را به خود اختصاص داده است؟ ولی با کمال پرروئی ووقاحت آخوند ی پاسدار احمدی نژاد مدعیست که رئیس دولت دکوری و کاذب عدالت محور است که عاشق خدمتگزاری به مردم ا یران می باشد .
از سوی دیگر برای سربازجو پاسدار یادداشت روز هم همه ی افتخارات و مطالبات وخواست های مدم ایران و نا هنجاری ها ورسائی های و کمبود های مود در جامعه که وجود دارد و با بی توجهی مامل نسبت به تورم وگرانی و افزایش قیمت کالا ها در جامعه و بیکاری و فقر که می شود . اما در عوض جنگ و جدال و سگ دعواهای باندی و جناحی و حذف کرن یک جناح که ادامه دارد و همانگونه که ثابت می شود زمین گرد است در این جنگ وجدال های هم همه چیز به پروژه ی هسته ای ختم می شود . برای همین در پایان روده درازی و روضه ی مبسوط خواندن سربازجو پاسدار یادداشت روز نویس با باد در گلو ی دارای غبغب بو قلمونی آویزان نداختن و با همان صفات بو قلمونی رنگارنگ ادعای مضحک افتخار آمیز کرده است که تصویب قطعنامه ی شورای امنیت سازمان ملل مهم نیست . زیرا که سانتریقوژها به 3 هزار رسیده است و غنی سازی اورانیوم تعطیل نشده است و اشغال افغانستان وعراق دربست به نفع رژیم تروریستی تمام شد . برای اینکه شرایطی فراهم شد که پاسداران در عراق حضور دارند و هم اینکه برنام ریزان دست اندار کار پشت صحنه از طریق سیاست حرکت چراغ خاموش توانست قدرت را قبضه کند و تأسیسات هسته ای را در اختیار خود بگیرد و رقیب دوم خردادی ها را هم در نمایش خیمه شب بازی مجلس هفتم و ریاست جمهوری دوره ی نهم و اکنون در نمایش انتصاباتی مجلس هشتم حذف کرده است .البته چون رژیم تروریستی برا ی بقای ننگین خودش نیاز به بحران سازی دارد . اکنون نیز از طریق عراق و لبنان و فلسطین صدور تروریسم وبنیادگرائی و بحران را تعقیب می کند . بنابراین تلاش مذبوحانه می شود تا از طریق صدور و دامن زدن به بحران نوار غزه سیاست خودش را دنبال کند . برای اینکه از یک سو جهاد اسلامی و حماس تر غیب و تشویق به پرتاب موشک به خاک اسرائیل می شوند . از طرف دیگر در پاسخ این راکت ها های پرتاب شده به خاک اسرائیل، ارتش اسرائیل را وادار به واکنش می کند تا در اثر تهاجم هوائی تعدادی از کودکانی که در اثرحمله ی هوائی کشته شده اند به عنوان راه انداختن هلاکاست با اشک تمساح ریزی کردن برای فلسطینی ها بصورت خیلی مزورانه وفرصت طلبانه دست به معرکه گیری زد ومرده خوری زده شود . ولی از هر سو که بحرانی ساخته شود و فرصت طلبانه و موج سوارانه از آن سو ء استفاده شود . در نهایت می بایست که به بعد بیرونی به آمریکا و اسرائیل وصل شود و در وسط ربط به پروژه ی هسته ای داده شود واز آن دفاع شود ودر پایان به کوبیدن وتوهین نمودن وپرونده سازی ومتهم کردن دوم خردادی ها ختم گردد.
هوشنگ -بهداد
سه شنبه 14 اسفند ماه سال 1386
"اعتراف و اذعان و تأکید شده که مسیر طی شده ،هرگز هیچگونه عقب گردی برایش متصور نمی باشد"
سربازجو پاسدار شکنجه گر یادداشت روزنویس از موضع فرافکنی نسخه تجویز کرده است که اگر قرار است هر مدعی عاقبت به سرنوشت متعاد مصرف کننده قرص های روانگردان اکس دچار نشود و به خواهد که مقصد وراه را گم نکند تا که مجبور نباشد با سر به در و دیوار بزند و چپ اندرقیچی و زیگزاکی راه برود و سکندری توی خیابان نخورد و توی جدول جوی آب پس از استخاره کردن شیرژه نرود . می بایست راهی که انتخاب کرده است بدون عقب گرد ادامه دهد . درست شبیه همان قطار هسته ای که پاسدار نژاد سوارش شده است و ترمزش را بریده و دنده ی عقبش را نیزکنده است که سر ایستائی ندارد . زیرا که برنامه ریزسیاست حرکت چراغ خاموش برایش اینگونه نسخه تجویز کرده است تا اینگونه یادآوری کرده باشد که هر گونه در جا زن یا عقبگرد به چه سرنوتی اینگونه می تواند ختم شود:
. گم كردن مقصد يا گم شدن راه، مصيبتي بزرگ براي كارواني در بيابان مانده است همچنان كه ترسيدن، تزلزل به خرج دادن، دچار توهم شدن، بيراهه رفتن يا عقبگرد زدن. كساني كه به هر دليل مكانيزم ذهني تصميم گيري شان از كار مي افتد، ديگر نمي توانند فاصله ها و نسبت ها و واقعيت ها را درست ارزيابي كنند، درست مانند يك معتاد يا مصرف كننده قرص روانگردان (اكستازي) كه نسبت ها را گم كرده و به در و ديوار تنه مي زند و به زمين مي خورد. انساني اين چنين شايد ساعتي را هم پشت جوي آب توقف نمايد و محاسبه كند كه مي تواند عبور كند يا نه. اما به احتمال قوي چون نسبت و فاصله ها را نمي تواند درست بفهمد و دچار بدفهمي شده، در جوي آب سقوط خواهد كرد.
البته سرباز جو پاسدار یادداشت روز نویس چون نمک پرورده ی ولی فقیه است و ضمناًنماینده ی ایشان نیزدر این ورق پاره سناریو وپرونده ساز می باشد .خجالت کشیده وحرمت نگهداشته که بطور مستقیم بگوید که ولی فقیه خیلی وقت است که مبتلا به این حالات ذکر شده ی فوق شده است . ضمن اینکه گماشته اش پاسدار احمدی نژاد و از جمله خودش نیز به همین وضعیت گرفتار می باشند.ولی چون تخصص در تحریف گری و کتمان کردن حقایق و وارونه گوئی دارد . بنابراین می بایست باوارونه کردن نکته نظرات و ادعاهایش فهمید که شرایط خودش و رژیم پابگور ولی فقیه چگونه است ؟ بالاخره یادداشت روزنوس گویا خودش از قرص های روان گردان اکس مصرف کرده است که دور خودش چرخیده و سرگیجه گرفته و شکو فه زده و آنان را دوباره سر کشیده و تکرار ونشخوار کرده است تا اینکه بالاخره اعتراف کرده است که در همان زمان خمینی به عنوان چپ و راست غارتگری و مال اندوزی کردن شد و گفته که انحراف از همین جا شرع شد .البته سرباز جو پاسدار نگفته است که چرا از توی مکتب خمینی و پیروان چپ وراستش اینان بیرون زده شدند؟ ضمن اینکه نگفته است که مگر خمینی نگفته بود که اقتصاد مال خر است؟ و اکنون کدام فرمانده ی پاسداری یافت می شود که برای خودش یک پا خر یا صاحب ثروت و اقتصاد نشده باشد؟ مگر همین پاسدار احمدی نژاد نیست که ظاهرا ً خودش را به ببو بازی و خل گری و ساده زیستی می زند . ولی دارای پرونده ی اختلاس 350 میلیارد تومانی در زمان شهردار بودنش در تهران دارد ؟ همینطور گفته نمی شود که وضعیت اقتصاد اخوی وی چگونه است؟ پاسدار محمد صادق محصول کیست وچه میزان ثروت دارد و چگونه این ثروت بدست آمده یا حاصل شده است؟ چرا مشاور اقتصادی پاسدار ساده زیست امدینژاد مدعی دولت عدالت محور عاشق خدمتگزاری به مردم ایران شده است ؟ رابطه ی این پاسدار مشاوراقصادی دولت با اخوی پاسدار احمدی نژاد چگونه است؟
آخر مگر می تواند از درختی که از ریشه فاسد وپوسیده و گندیده و کرم زده می باشد توقع داشته باشد که یندرخت می تواند شاخه های جوان سر سبز ر ازشکوفه های فراوان با میوه های مرغوب و سالم داشته باشد؟ مگر می توان رژیم که از رأس تا ذیل آن آلوده به رشوه و تبعیض و رانتخواری و فساد باشد . ولی پذیرفت آن بخشی که قدرت اصلی را در اختیار خود دارد سالم می باشد و آن بخش حذف شده که گویا صاحب قدرت بوده است فقط این بخش آلوگی اقتصادی و فرهنگی و ... دارد؟ آنهم در شرایطی که همکاره ولی فقیه می باشد وهمه مهره ها ابتدا باید سر سپردگی خودشان را به ولی فقیه اثبات کنند. سپس از عنوان یا مقاوم واگذار شده که اعتتبار ارد استفاده کنند یا مشغول انجام وظیفه و فعالیت شود.
البته سرباز جو پاسدار یادداشت روز اعتراف کرده است که برنامه ی شرایط کنونی که حاکم است از همان زمانی که دوم خردادی ها قدرت را گرفتند که تصمیم داشتند زیرآب ولی فقیه و نظریه استصوابی شورای نگهبان را بزنند تا که سپاه پاسداران ایزار و آلت دست یا دست آویز ی نداشته باشد تا که به آن آویزان شون وخودش را بقدرت نزدیک کند . برنامه حذف کردن دوم خردادی ها از سوی همان ره گم ناکرده ها و البته با مشورت ولی فقیه طرح ریزی شد تابقول خودش دوباره انقلابیون پیرو خمینی و ولی فقیه بقدرت باز گردند وره گم کردندگان و یا مصرف کنندگان قرص های روانگردان اکس را پس زند . البته که باید افزود برای یک سربازجو پاسداری که مثل آب خوردن بازجوئی و شکنجه گری می کرده و اعتراف گیری و تواب سازی می نموده و تیر خلاص می زده است و برای دیگرانی که تسلیم نشده پرونده و کیفرخواست با حکم اعدام وتیراران تنظیم وپیشنهاد ی کرده است که مورد هایش بیشمار و فراوان بوده است . لذا مشخص و قابل فهم است که برای این عنصر اصلاً مهم نیست که مردم ایران چه می کشند وازنظراقتصادی اکنون در ایران چه شرایطی حاکم است ؟ چرا جامعه به دو طبقه 80% محروم و منتظر ریافت نان بر توی سفره های خالی و یک اقلیت 20 % صاحب همه چیز تقسیم شده است که 80 % در آمد ناخالص سرانه ی ملی سالیانه را به خود اختصاص داده است؟ ولی با کمال پرروئی ووقاحت آخوند ی پاسدار احمدی نژاد مدعیست که رئیس دولت دکوری و کاذب عدالت محور است که عاشق خدمتگزاری به مردم ا یران می باشد .
از سوی دیگر برای سربازجو پاسدار یادداشت روز هم همه ی افتخارات و مطالبات وخواست های مدم ایران و نا هنجاری ها ورسائی های و کمبود های مود در جامعه که وجود دارد و با بی توجهی مامل نسبت به تورم وگرانی و افزایش قیمت کالا ها در جامعه و بیکاری و فقر که می شود . اما در عوض جنگ و جدال و سگ دعواهای باندی و جناحی و حذف کرن یک جناح که ادامه دارد و همانگونه که ثابت می شود زمین گرد است در این جنگ وجدال های هم همه چیز به پروژه ی هسته ای ختم می شود . برای همین در پایان روده درازی و روضه ی مبسوط خواندن سربازجو پاسدار یادداشت روز نویس با باد در گلو ی دارای غبغب بو قلمونی آویزان نداختن و با همان صفات بو قلمونی رنگارنگ ادعای مضحک افتخار آمیز کرده است که تصویب قطعنامه ی شورای امنیت سازمان ملل مهم نیست . زیرا که سانتریقوژها به 3 هزار رسیده است و غنی سازی اورانیوم تعطیل نشده است و اشغال افغانستان وعراق دربست به نفع رژیم تروریستی تمام شد . برای اینکه شرایطی فراهم شد که پاسداران در عراق حضور دارند و هم اینکه برنام ریزان دست اندار کار پشت صحنه از طریق سیاست حرکت چراغ خاموش توانست قدرت را قبضه کند و تأسیسات هسته ای را در اختیار خود بگیرد و رقیب دوم خردادی ها را هم در نمایش خیمه شب بازی مجلس هفتم و ریاست جمهوری دوره ی نهم و اکنون در نمایش انتصاباتی مجلس هشتم حذف کرده است .البته چون رژیم تروریستی برا ی بقای ننگین خودش نیاز به بحران سازی دارد . اکنون نیز از طریق عراق و لبنان و فلسطین صدور تروریسم وبنیادگرائی و بحران را تعقیب می کند . بنابراین تلاش مذبوحانه می شود تا از طریق صدور و دامن زدن به بحران نوار غزه سیاست خودش را دنبال کند . برای اینکه از یک سو جهاد اسلامی و حماس تر غیب و تشویق به پرتاب موشک به خاک اسرائیل می شوند . از طرف دیگر در پاسخ این راکت ها های پرتاب شده به خاک اسرائیل، ارتش اسرائیل را وادار به واکنش می کند تا در اثر تهاجم هوائی تعدادی از کودکانی که در اثرحمله ی هوائی کشته شده اند به عنوان راه انداختن هلاکاست با اشک تمساح ریزی کردن برای فلسطینی ها بصورت خیلی مزورانه وفرصت طلبانه دست به معرکه گیری زد ومرده خوری زده شود . ولی از هر سو که بحرانی ساخته شود و فرصت طلبانه و موج سوارانه از آن سو ء استفاده شود . در نهایت می بایست که به بعد بیرونی به آمریکا و اسرائیل وصل شود و در وسط ربط به پروژه ی هسته ای داده شود واز آن دفاع شود ودر پایان به کوبیدن وتوهین نمودن وپرونده سازی ومتهم کردن دوم خردادی ها ختم گردد.
هوشنگ -بهداد
سه شنبه 14 اسفند ماه سال 1386