نقد وبررسی " بپر! (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان سه شنبه 21 اسفند ماه سال 1386
"سربازجو متهم چشم ودست وپا بستهی خود را وادار کرده است که یالله پاشو سریع و زود همچون قرقی به بپر"
همانگونه که پیش بینی شده وتأکید شده بود که درگیری واتهام زدن و افشگری کردن تا روز برگزاری نمایش خیمه شب بازی انتخابات مجلس هشتم ادامه می یابد و افزوده شده بود که البته بازی تمام شده نیست . زیرا که این بازی تا نمایش برگزار انتخابات ریاست جمهوری دوره ی دهم ادامه خواهد یافت . بنابراین اکنون که اینگونه پاسدار سربازجو در یادداشت روز خود نسبت به رقیب مچ گیری کرده است تا که تبدیل راه فراری شود تا که به جای ارائه ی لیست یا بیلان عملکرد دولت مدعی خدمتگزار یا عاشقان خدمتگزاری به مردم و مجلس آبادگرانی اصول گرایان است که می بایست حد اقل دو روز مانده به بر گزاری نمایش خیمه شب بازی انتصاباتی مجلس هشتم عملکردی به ترتیب در دو ونیم ساله ی دولت و 4 سال گذشته ی مجلس ارائه داده شودکه ای دو نهاد اصول گرا چه کرده اند؟ ولی در عوض از موضع رطب خورده کی منع رطب کند به سراغ بازگوئی شیوه ی تبلیغات رقیب در تیرماه سال 84 رفته که فلان دانشجوی نزدیک به حزب مشارکت در دانشگاه امیرکبیر پادگان وگورستان شده ی کنونی چه در مورد تغییر تاکتیک و چرخش به رفسنجانی گفته بودکه اذعان کرده بوداکنون باید اره بر دهان که راه پس وپیش وود ندارد به همان عالی جناب سرخ پوش دیروز به عنوان قدیس اصلاحات امروز رأی داده شود .
ولی عجیب است که چرا گفته نمی شود چرا پس از آنهمه اتهام خیانت به اسلام و ملت در 16 سال دو دوره ی کارگزاران و اصلاح طلبان که زده شد وآخوند مصباح یزدی انگلیسی مرشد پاسدار احمدی نژاد در مشهد شروع کرد ودر 15 خرداد ماه سال 85 در قم به رفسنجانی در زمان سخنرانی دو تا از طلبه ها این آخوند حمله کردند و هر چه خواستند به رفسنجانی گفتند. سپس بطور زنجیره ای این شیوه تهاجم کردن به دو دولت رفسنجانی و خاتمی را پاسدار احمدی نژاد ادامه داد و مسئول شرایط کنونی را نیز اینان معرفی کرد تهدید کرد که یک لیستی همراه دارد که شامل حال مفسدان اقتصادی می شود و مدام تهدید می کرد که تصمیم دارد این اسامی را معرفی کند که تا کنون هنوز معرفی نکرده است . البته همین شیوه ی برنامه ریزی شده در یادداشت ای روز همین روزنامه ی سناریو وپرونده ساز کیهان اطلاعاتی و امنیتی و پادگانی کیهان سربازجو و پاسدار شکنجه گر حسین شریعتمداری تئوریزه وتبلیغ شد . این وضعیت ادامه داشت تا ایتکه در سخنرانی 22 بهمن میدان آزادی پاسدار احمدی نژاد بطور آشکارا با فریاد از نه خائن ، بلکه علیه خائنین وجاسوسان هسته ای و دزدان داد زد وگفت وتهدید نمود که اینان در هر پست ومقامی که باشند از چنگال عدالت نمی توانند بگریزند . ولی مشخص نشد که چه معجزه ای رخ داد یا اتفاقی افتاد که علیرضا ملکی معاون زیر فرهنگ ارشاد وفرهنگ سانسور و تفتیش عقاید دستور العمل به شورای علی امنیت ملی و مطبوعات نوشت که پیش بینی دولت در مورد گزارش البرادعی اشتباه از آب در آمد ومی بایست از اتحاد ملی گفت و از نقش دخالت گری آمریکا در عراق گفت و باید از اختلاف نظر میان گروه 5 +1 و اروپا و چین و روسیه گفت و... که واکنش و عکس العمل راه اندازی جشن آشتی کنان میان پاسدار احمدی نژاد و رفسنجانی در دفتر ریاست جمهوری و مجمع مصلحت با مهمانی ضیافت شام ودید وبازدید برپا شد تا بقول ولی فقیه رفع دلخوری شود که در اجلاس 5 اسفند میان رفسنجانی و احمدی نژاد به وجود آمدو تأکید بر تقاضا وپیشنهاد و رله کردن گفته و پیام ولی فقیه در آغاز سال در مشهد شود که امسال را سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی نامیده بود و در دنباله می بایست بر طبل مشارکت حداکثری ولی فقیه در حضور پای صندوق های آرای نمایش انتخابات انتصاباتی مجلس هشم کوبیده شود تا که بشود در ورای حاشیه ای سیاه لشکر های صف کشیده در برخی از حوزه ها ودر صف جهاد رأی دادن ایستادن به نمایش گذاشته شود تا کهبتوان آرای تدارک دیده ی شده ی تقلباتی را جاسازی و عادی سازی کرد که اکنون پاسدار یادداشت روز نویس که بقول مولوی خر را دیده ولی کدو را ندیده است ودر جاده یکطرف هرچه خواسته علیه ی رقیب تاخته است. البته همانگونه که گفته شد نه اینکه پاسدار بازجو یادداشت روزنویس کلامی از عملکرد دولت عدالت محور و مجلس اصولگرایان نگفته است ، بلکه از شکاف عمیق میان جبهه و باندهای افیئی اصول گراین هم سخنی نگفته و آنگونه جمع بندی کرده و گفته که انگاری این جبهه ی دوم خردادی ها بوده اند که حاکم می باشند که اکنون با شیوه و تاکتیک تلاش عضو گیری و بزرگ نمائی کردن با باند شیخ کروبی توانسته است که جبهه ی اصلاح طلبان مدعی اصلاح طلبان و دوم خردادی ها را اینگونه ترسیم و برجسته نماید :
"اين سخنان صادقانه، خلاصه جمع بندي است كه مي توان درباره مشي افراطيون رياكار ارائه كرد. امروز البته، ديگر خبري از «جبهه» اصلاحات نيست و اين عنوان حداكثر به «ستاد ائتلاف اصلاحات» فرو كاسته شده است. امروز بر خاكستر آن جبهه لااقل مي توان 4 طيف را سراغ گرفت كه با وجود برخي پيوندها، كم يا بيش از هم گسيخته شده اند؛ طيف كارگزاران و اعتدال و توسعه، طيف مجمع روحانيون و خاتمي، طيف اعتماد ملي، و طيف حزب مشاركت و سازمان مجاهدين و نهضت آزادي و جبهه ملي (گرايش هاي متنوع لائيك يا سكولار). امروز اصلاحات به لحافي پر وصله و چهل تكه مي ماند، آن قدر وصله خورده و باز شده كه سوزن تازه در آن فرو بردن براي رفو كردن، خود شكافي تازه را مي گشايد. تضاد و تناقض هاي ساختاري بيش از آنچه تصور مي شد، آن مجموعه را فرسوده ساخته است و هر جا آن طيف هاي متنوع بدون رفع تناقض ها و تضادهاي اصلي مي كوشند بر اساس عصبيت قبيله اي به هم بازگردند، شكاف موجود سرباز مي كند و زخم را تازه مي كند. از اين جهت آقاي كروبي و آقاي هاشمي انسان هاي باهوشي بودند كه به موقع كوشيدند كمابيش -با وجود پيوندهاي وثيق برخي اطرافيان با برخي از تندروها- حساب خود را از آنها جدا كنند. به قول آقاي كروبي، ديگر حتي دستگاه جوشكاري او هم از كار افتاده بود."
البته پاسدار یادداشت روز نویس در دنباله با همان شیوه و اصطلاحاتی که قبلاً جبهه ی اصلاح طلبان با اینان برخورد کرده بود جمع آوری شده و مشابه همان را اکنون برگردان کرده و چنین تحویل خودشان داده است :
ا"ين وضعيت از آن جهت كه به جدا شدن مرز دوستان و دشمنان انقلاب، و مرز ميانه روي و تندروي منجر شده اسباب خرسندي است اما از آن جهت كه از بخشي از نيروهاي درون انقلاب هزينه گرفته و به حيثيت آنها لطمه زده تاسف انگيز است. و درباره حال و روز فعلي عناطر افراطي، حقيقتا بايد گفت كه رقت انگيز و عبرت آموز مي باشد. چه، از افراطيون تصوير افرادي بوقلمون صفت و شترمرغ نما نزد افكار عمومي و حتي نزد طرفداران سابق ساخته كه گويا به خاطر وضعيت نابسامان شخصيت خويش نمي توانند صدق و ثبات رأي داشته باشند. اين بوقلمون صفتي و منش شترمرغي در واقع ماده انحلال و آنارشيسم سازماني را با خود دارد و به همين دليل معمولا سمپات ذي شعور را براي افراطيون مذبذب باقي نمي گذارد. اصلاح طلبان هم به هر نسبت كه به اين طيف ويروسي نزديك يا از آن دور شوند، از امواج لطمات اجتماعي، سياسي، حيثيتي و سازماني آن آسيب خواهند ديد يا مصون خواهند ماند."
در دنباله پاسدار یادداشت روز نویس حسین شریعتمداری که همچون مسئول طبقه بندی آرشیوپرونده های بازجوئی می باشد که تا چشمشی به ارباب رجوع می افتد وپساز دریافت مشخصات ابتدائی ارباب و رجوع بلافاصله به بایگانی آرشیوه طبقه بندی شده رجوع و پرونده بیرون می کشدوکیفرخواست صادره گذشته با محکومیت گذشته را مرور کند تا کهاتهامات جدیدی بر آن افزوده. مشروط بر اینکه هر فرد هم دارای یک پرونده م باشد . بنابراین دریادداشت روز هابدون کم وکاست با شیوه ی بازجوئی بر خورد می شود وهمیشه هم تلاش شده است تا از میان گزیده های مطبوعات و سخنرانی ها وموضع گیری های گذشته با شیوه گزینه برداری چندین سال تکرار شده به جای بیلان عملکرد جریانی باشد که خود یادداشت روز نویس به آن تعلق دارد ودفاع می کند در جلوی رقیب متتقد گذارد تا که از موضع شلاق بر دست صاحب اتاق و ابزار شکنجه در زندان رقیب را به خاموشی و تسلیم شدن بکشاند. در پایان برای زمینه سازی تقلبات گسترده تدارک دیده شده اینگونه نتیجه گیری خوش و پر شاد وپررونق و حضور گسترده در نمایش خیمه شب بازی انتصاباتی مجلس دیده شده است:
:
"انتخابات هشتمين دوره مجلس شوراي اسلامي به فضل الهي و با حضور پرنشاط و گسترده ملت بيدار، با شيريني و توفيق برگزار خواهد شد و فصلي ديگر از كتاب زرين انقلاب به خط ملت رقم خواهد خورد اما در اين ميان نمي توان ابراز تحسّر و تاسف نكرد از رفتار كساني كه به خاطر كف و هوراي جماعتي شياد و كلاهبرداراني آس و پاس، در حال انتحار و خودزني هستند. قصه، قصه پسر نوح است كه با بدان بنشست، «خاندان نبوتش گم شد» و در ورطه هلاكت افتاد.هلاكتي اين چنين البته شعف و شادماني ندارد، جز براي حاشيه گود نشستگاني كه از آن سوي مرزها فرياد مي زنند «بپر! بپر!»."
در خاتمه اینکه پس از 3 دهه وبه خصوص برگزاری نمایش این دوره خیمه شب بازی مجلس هشتم انتصاباتی آنچنان مسخره ومضحک می باشد و تاکتیک وعنوان های انتاب شده همچون سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی و دشمن شناسی برای مبارزه با دشمن و فاصله گرفتن ا ز آن برای توجیه رد صلاحیت کردن های فله ای نامزدان رقیب دوم خردادی ها، مسخره تر اینکه انتخابات تبدیل به انتصابات شده آنهم از نو آزمون الهی شده و مترادف آماده سازی تقلبات گسترده از قبل تدارک دیده شده و نام مشارکت حد اکثری بر آن نهادن، آنقدر لو رفته ونخ نماو عریان شده می باشد که دیگر جای هیچگونه شک وابهامی باقی نمی گذارد که داستان وهدف سگ دعوا ها چیست و چرا هرگز نه نام مردم ونه مطالبات آنان مطرح نیست ، بلکه یک برنامه ی پیگیری حذف کامل دوم خردادی های تند رو از صحنه می باشدکه از سوی برنامه ریزان سیاست حرکت چراغ خاموش سپاه پاسداران وتیم همراه کودتاگران اطلاعاتی – امنیتی – پاسداری و حمایت بیت رهبری طراحی و دنبال و اجرا شده است. بازهم تأکید می شود که بهترین شیوه ی اصولی تحریم این نمایش خیمه شب بازی انتصاباتی مجلس فرمایشی هشتم می باشد وواگذار کردن تمام مسئولیت کنونی و پیآمدهای آتی آن برروی شانه های برنامه ریز کودتاگز خاموش خزنده پشت پرده و بستن راه هرگونه فرار و یافتن سپر بلا وشکر خدا توجیه گری در آینده می باشد.
هوشنگ - بهداد
سه شنبه 21 اسفند ماه سال 1386
"سربازجو متهم چشم ودست وپا بستهی خود را وادار کرده است که یالله پاشو سریع و زود همچون قرقی به بپر"
همانگونه که پیش بینی شده وتأکید شده بود که درگیری واتهام زدن و افشگری کردن تا روز برگزاری نمایش خیمه شب بازی انتخابات مجلس هشتم ادامه می یابد و افزوده شده بود که البته بازی تمام شده نیست . زیرا که این بازی تا نمایش برگزار انتخابات ریاست جمهوری دوره ی دهم ادامه خواهد یافت . بنابراین اکنون که اینگونه پاسدار سربازجو در یادداشت روز خود نسبت به رقیب مچ گیری کرده است تا که تبدیل راه فراری شود تا که به جای ارائه ی لیست یا بیلان عملکرد دولت مدعی خدمتگزار یا عاشقان خدمتگزاری به مردم و مجلس آبادگرانی اصول گرایان است که می بایست حد اقل دو روز مانده به بر گزاری نمایش خیمه شب بازی انتصاباتی مجلس هشتم عملکردی به ترتیب در دو ونیم ساله ی دولت و 4 سال گذشته ی مجلس ارائه داده شودکه ای دو نهاد اصول گرا چه کرده اند؟ ولی در عوض از موضع رطب خورده کی منع رطب کند به سراغ بازگوئی شیوه ی تبلیغات رقیب در تیرماه سال 84 رفته که فلان دانشجوی نزدیک به حزب مشارکت در دانشگاه امیرکبیر پادگان وگورستان شده ی کنونی چه در مورد تغییر تاکتیک و چرخش به رفسنجانی گفته بودکه اذعان کرده بوداکنون باید اره بر دهان که راه پس وپیش وود ندارد به همان عالی جناب سرخ پوش دیروز به عنوان قدیس اصلاحات امروز رأی داده شود .
ولی عجیب است که چرا گفته نمی شود چرا پس از آنهمه اتهام خیانت به اسلام و ملت در 16 سال دو دوره ی کارگزاران و اصلاح طلبان که زده شد وآخوند مصباح یزدی انگلیسی مرشد پاسدار احمدی نژاد در مشهد شروع کرد ودر 15 خرداد ماه سال 85 در قم به رفسنجانی در زمان سخنرانی دو تا از طلبه ها این آخوند حمله کردند و هر چه خواستند به رفسنجانی گفتند. سپس بطور زنجیره ای این شیوه تهاجم کردن به دو دولت رفسنجانی و خاتمی را پاسدار احمدی نژاد ادامه داد و مسئول شرایط کنونی را نیز اینان معرفی کرد تهدید کرد که یک لیستی همراه دارد که شامل حال مفسدان اقتصادی می شود و مدام تهدید می کرد که تصمیم دارد این اسامی را معرفی کند که تا کنون هنوز معرفی نکرده است . البته همین شیوه ی برنامه ریزی شده در یادداشت ای روز همین روزنامه ی سناریو وپرونده ساز کیهان اطلاعاتی و امنیتی و پادگانی کیهان سربازجو و پاسدار شکنجه گر حسین شریعتمداری تئوریزه وتبلیغ شد . این وضعیت ادامه داشت تا ایتکه در سخنرانی 22 بهمن میدان آزادی پاسدار احمدی نژاد بطور آشکارا با فریاد از نه خائن ، بلکه علیه خائنین وجاسوسان هسته ای و دزدان داد زد وگفت وتهدید نمود که اینان در هر پست ومقامی که باشند از چنگال عدالت نمی توانند بگریزند . ولی مشخص نشد که چه معجزه ای رخ داد یا اتفاقی افتاد که علیرضا ملکی معاون زیر فرهنگ ارشاد وفرهنگ سانسور و تفتیش عقاید دستور العمل به شورای علی امنیت ملی و مطبوعات نوشت که پیش بینی دولت در مورد گزارش البرادعی اشتباه از آب در آمد ومی بایست از اتحاد ملی گفت و از نقش دخالت گری آمریکا در عراق گفت و باید از اختلاف نظر میان گروه 5 +1 و اروپا و چین و روسیه گفت و... که واکنش و عکس العمل راه اندازی جشن آشتی کنان میان پاسدار احمدی نژاد و رفسنجانی در دفتر ریاست جمهوری و مجمع مصلحت با مهمانی ضیافت شام ودید وبازدید برپا شد تا بقول ولی فقیه رفع دلخوری شود که در اجلاس 5 اسفند میان رفسنجانی و احمدی نژاد به وجود آمدو تأکید بر تقاضا وپیشنهاد و رله کردن گفته و پیام ولی فقیه در آغاز سال در مشهد شود که امسال را سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی نامیده بود و در دنباله می بایست بر طبل مشارکت حداکثری ولی فقیه در حضور پای صندوق های آرای نمایش انتخابات انتصاباتی مجلس هشم کوبیده شود تا که بشود در ورای حاشیه ای سیاه لشکر های صف کشیده در برخی از حوزه ها ودر صف جهاد رأی دادن ایستادن به نمایش گذاشته شود تا کهبتوان آرای تدارک دیده ی شده ی تقلباتی را جاسازی و عادی سازی کرد که اکنون پاسدار یادداشت روز نویس که بقول مولوی خر را دیده ولی کدو را ندیده است ودر جاده یکطرف هرچه خواسته علیه ی رقیب تاخته است. البته همانگونه که گفته شد نه اینکه پاسدار بازجو یادداشت روزنویس کلامی از عملکرد دولت عدالت محور و مجلس اصولگرایان نگفته است ، بلکه از شکاف عمیق میان جبهه و باندهای افیئی اصول گراین هم سخنی نگفته و آنگونه جمع بندی کرده و گفته که انگاری این جبهه ی دوم خردادی ها بوده اند که حاکم می باشند که اکنون با شیوه و تاکتیک تلاش عضو گیری و بزرگ نمائی کردن با باند شیخ کروبی توانسته است که جبهه ی اصلاح طلبان مدعی اصلاح طلبان و دوم خردادی ها را اینگونه ترسیم و برجسته نماید :
"اين سخنان صادقانه، خلاصه جمع بندي است كه مي توان درباره مشي افراطيون رياكار ارائه كرد. امروز البته، ديگر خبري از «جبهه» اصلاحات نيست و اين عنوان حداكثر به «ستاد ائتلاف اصلاحات» فرو كاسته شده است. امروز بر خاكستر آن جبهه لااقل مي توان 4 طيف را سراغ گرفت كه با وجود برخي پيوندها، كم يا بيش از هم گسيخته شده اند؛ طيف كارگزاران و اعتدال و توسعه، طيف مجمع روحانيون و خاتمي، طيف اعتماد ملي، و طيف حزب مشاركت و سازمان مجاهدين و نهضت آزادي و جبهه ملي (گرايش هاي متنوع لائيك يا سكولار). امروز اصلاحات به لحافي پر وصله و چهل تكه مي ماند، آن قدر وصله خورده و باز شده كه سوزن تازه در آن فرو بردن براي رفو كردن، خود شكافي تازه را مي گشايد. تضاد و تناقض هاي ساختاري بيش از آنچه تصور مي شد، آن مجموعه را فرسوده ساخته است و هر جا آن طيف هاي متنوع بدون رفع تناقض ها و تضادهاي اصلي مي كوشند بر اساس عصبيت قبيله اي به هم بازگردند، شكاف موجود سرباز مي كند و زخم را تازه مي كند. از اين جهت آقاي كروبي و آقاي هاشمي انسان هاي باهوشي بودند كه به موقع كوشيدند كمابيش -با وجود پيوندهاي وثيق برخي اطرافيان با برخي از تندروها- حساب خود را از آنها جدا كنند. به قول آقاي كروبي، ديگر حتي دستگاه جوشكاري او هم از كار افتاده بود."
البته پاسدار یادداشت روز نویس در دنباله با همان شیوه و اصطلاحاتی که قبلاً جبهه ی اصلاح طلبان با اینان برخورد کرده بود جمع آوری شده و مشابه همان را اکنون برگردان کرده و چنین تحویل خودشان داده است :
ا"ين وضعيت از آن جهت كه به جدا شدن مرز دوستان و دشمنان انقلاب، و مرز ميانه روي و تندروي منجر شده اسباب خرسندي است اما از آن جهت كه از بخشي از نيروهاي درون انقلاب هزينه گرفته و به حيثيت آنها لطمه زده تاسف انگيز است. و درباره حال و روز فعلي عناطر افراطي، حقيقتا بايد گفت كه رقت انگيز و عبرت آموز مي باشد. چه، از افراطيون تصوير افرادي بوقلمون صفت و شترمرغ نما نزد افكار عمومي و حتي نزد طرفداران سابق ساخته كه گويا به خاطر وضعيت نابسامان شخصيت خويش نمي توانند صدق و ثبات رأي داشته باشند. اين بوقلمون صفتي و منش شترمرغي در واقع ماده انحلال و آنارشيسم سازماني را با خود دارد و به همين دليل معمولا سمپات ذي شعور را براي افراطيون مذبذب باقي نمي گذارد. اصلاح طلبان هم به هر نسبت كه به اين طيف ويروسي نزديك يا از آن دور شوند، از امواج لطمات اجتماعي، سياسي، حيثيتي و سازماني آن آسيب خواهند ديد يا مصون خواهند ماند."
در دنباله پاسدار یادداشت روز نویس حسین شریعتمداری که همچون مسئول طبقه بندی آرشیوپرونده های بازجوئی می باشد که تا چشمشی به ارباب رجوع می افتد وپساز دریافت مشخصات ابتدائی ارباب و رجوع بلافاصله به بایگانی آرشیوه طبقه بندی شده رجوع و پرونده بیرون می کشدوکیفرخواست صادره گذشته با محکومیت گذشته را مرور کند تا کهاتهامات جدیدی بر آن افزوده. مشروط بر اینکه هر فرد هم دارای یک پرونده م باشد . بنابراین دریادداشت روز هابدون کم وکاست با شیوه ی بازجوئی بر خورد می شود وهمیشه هم تلاش شده است تا از میان گزیده های مطبوعات و سخنرانی ها وموضع گیری های گذشته با شیوه گزینه برداری چندین سال تکرار شده به جای بیلان عملکرد جریانی باشد که خود یادداشت روز نویس به آن تعلق دارد ودفاع می کند در جلوی رقیب متتقد گذارد تا که از موضع شلاق بر دست صاحب اتاق و ابزار شکنجه در زندان رقیب را به خاموشی و تسلیم شدن بکشاند. در پایان برای زمینه سازی تقلبات گسترده تدارک دیده شده اینگونه نتیجه گیری خوش و پر شاد وپررونق و حضور گسترده در نمایش خیمه شب بازی انتصاباتی مجلس دیده شده است:
:
"انتخابات هشتمين دوره مجلس شوراي اسلامي به فضل الهي و با حضور پرنشاط و گسترده ملت بيدار، با شيريني و توفيق برگزار خواهد شد و فصلي ديگر از كتاب زرين انقلاب به خط ملت رقم خواهد خورد اما در اين ميان نمي توان ابراز تحسّر و تاسف نكرد از رفتار كساني كه به خاطر كف و هوراي جماعتي شياد و كلاهبرداراني آس و پاس، در حال انتحار و خودزني هستند. قصه، قصه پسر نوح است كه با بدان بنشست، «خاندان نبوتش گم شد» و در ورطه هلاكت افتاد.هلاكتي اين چنين البته شعف و شادماني ندارد، جز براي حاشيه گود نشستگاني كه از آن سوي مرزها فرياد مي زنند «بپر! بپر!»."
در خاتمه اینکه پس از 3 دهه وبه خصوص برگزاری نمایش این دوره خیمه شب بازی مجلس هشتم انتصاباتی آنچنان مسخره ومضحک می باشد و تاکتیک وعنوان های انتاب شده همچون سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی و دشمن شناسی برای مبارزه با دشمن و فاصله گرفتن ا ز آن برای توجیه رد صلاحیت کردن های فله ای نامزدان رقیب دوم خردادی ها، مسخره تر اینکه انتخابات تبدیل به انتصابات شده آنهم از نو آزمون الهی شده و مترادف آماده سازی تقلبات گسترده از قبل تدارک دیده شده و نام مشارکت حد اکثری بر آن نهادن، آنقدر لو رفته ونخ نماو عریان شده می باشد که دیگر جای هیچگونه شک وابهامی باقی نمی گذارد که داستان وهدف سگ دعوا ها چیست و چرا هرگز نه نام مردم ونه مطالبات آنان مطرح نیست ، بلکه یک برنامه ی پیگیری حذف کامل دوم خردادی های تند رو از صحنه می باشدکه از سوی برنامه ریزان سیاست حرکت چراغ خاموش سپاه پاسداران وتیم همراه کودتاگران اطلاعاتی – امنیتی – پاسداری و حمایت بیت رهبری طراحی و دنبال و اجرا شده است. بازهم تأکید می شود که بهترین شیوه ی اصولی تحریم این نمایش خیمه شب بازی انتصاباتی مجلس فرمایشی هشتم می باشد وواگذار کردن تمام مسئولیت کنونی و پیآمدهای آتی آن برروی شانه های برنامه ریز کودتاگز خاموش خزنده پشت پرده و بستن راه هرگونه فرار و یافتن سپر بلا وشکر خدا توجیه گری در آینده می باشد.
هوشنگ - بهداد
سه شنبه 21 اسفند ماه سال 1386