نقد وبررسی " بورس برگ هاي سوخته (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان چهار شنبه 5 تیرماه سال 1387
"سیاست شتر گاو لنگی ووارونه گوئی و بزرگ و قدرت نمائی وتدارک و آماده سازی جنگ خانماز بر انداز دیگر در راستای تلاش برای دسترسی به سلاح هسته ای "
ادعائی که پاسدار یادداشت روزنویس در مورد اسرائیل کرده است می بایست سئوال کرد یا اینکه تو ضیح دادآن زمان در طول جنگ ضد ملی و ضد میهنی میان ایران و عراق شروع وادامه داشت گذشته از اینکه جرقه ی جنگ چگونه زده شد. ولی آنچه مهم است 7 سال آن را خمینی و رفسنجانی و پاسداران ادامه دادند تا به بها و هزینه ی بسیار سنگین همچون ویران شدن ایران و عراق و میلیون نفر کشته و مجروح و بی خانمان از طرفین بر جای گذاشت تا اینکه جای پای قدرت اینان برای جنگ اندازی و انباشت هر چه بیشتر ثروت در آینده تضمین و تثبیت گردد . درست شبیه همین شرایط کنونی که جنگ گرگ های هار و درنده بر ای انحصاری کردن قدرت وثروت ادامه دارد . از سوی دیگر تلاش برای تدارک جنگ خانمان بر انداز نعمت الهی دیگر می شود . البته درآ ن شرایط با اینکه امکانات پیشرفته و مدرن نظامی به خصوص در بخش نیروی هوائی که موجود بود . ولی در مجموع سیستم پدافندی ایران آنقدر ضعیف بود که هر روز هواپیما و جنگنده های عراقی تا عمق آسمان و خاک ایران و درسطح ارتفاع پائین با خیال راحت به پرواز در می آمدند وروزانه عملیات نظامی انجام می داادند و سالم به پایگاه های خود باز می گشتند . البته که اکنون که و ضعیت جای خود دارد که هر گز جنگنده های مدرن اسرائیلی با آنچه رژیم تروریستی آخوندی در اختیار خود دارد قابل مقایسه نمی باشد که هرروز یک گزمه و پاسدار و آخوندی در نماز جمعه از موضع فرار به جلو کرکری و لغز خوانی می کند وتهدید های آنچنانی می کند که اگر اسرائیل یا آمریکا کوچکترین حرکت یا تهاجمی نظامی کند آنچنان واکنش نشان خواهیم داد که مهاجمان از کرده و عملکرد خودشان پشیمان شوند . در صورتیکه همه آوازه خوانی ها شبیه آن یارو ترسیده در شب تاریک است که صدایش را از ترس بلند کرده بود
بهر حال حاکمان ایران فقط به امید این دوخته اند که صاحب سلاح هسته ای شوند که از هم اکنون برای هم زمان قدرت نمائی می شود که می بایست جای خلاء کمبود ها و همچنین دفاع از همه امکانات نظامی از کشور را پر کند. تازه داشتن سلاح هسته ای در بربر امکانات اسرائیل اینهم موضع برترنمی باشد . برای اینکه فی البداهه اسرائیل که خیلی سال و بیشتر و پیشرفته تر سلاح ها با کلاهک های اتمی اش را دارد.
از سوی دیگر اگر حاکمان جنگ افروز و عوامفریب به امید این خوشباوری نشسته اند که مردم ایران همچون اوایل انقلاب می باشند که تا جنگ شد آمادگی این را دارند که به عنوان گوشت دم گلوله عازم جبهه های جنگ شوند . باید گفت آن سبو بشکست و آن پیمنه ریخت . برای اینکه آن زمان مردم ساد دل و ساده اندیش ماهیت پلید و کثیف و خائن و جنایتکار و عوامفریب و جنگ افروز حاکمان آخوند و شرکای پاسدارشان برای شان مشخص نشده بود که اینان چکاره می باشند و برای چه جنگ افروزی می کنند وچه اهدافی در پس این چنگ ضد ملی و ضد میهنی خود نهفته دارند؟؟ ولی اکنون که مردم در فقر مطلق به سر می برند و تورم و گرانی و افزایش قیمت کالاها در جامعه غوغا و بیداد می کند و آخوندها و آقازاده های شان صاحب کاخ ها و ثروت های باد آورده نجومی شده اند به خصوص لیست اسامی غارتگران و مافیای اقتصادی که از درون خود رژیم از سوی عباس پالیزدار د بیر هیئت تحقیق و تفحص قضائی مجلس در دانشگاه همدان افشا کرد . دیگر جای هیچگونه شک و ابهامی در اذهان عمومی باقی نگذاشته است که جنگ کنونی قدرت و ثروت ادامه ی همان جنگ ضد ملی و ضد مردمی میان ایران و عراق می باشد که اکنون منتهی به جنگ باندهای مافیائی و غارتگران میان خودشان شده است . مشروط بر اینکه پاسداران کنونی که اکنون از طریق طرح سیاست چراغ خاموش دست به کودتای خاموش و خزنده زده اند و قدرت را عملاً در اختیار خود دارند و تلاش می کنند بقول سعید حجاریان حکومت لمپنیزم فاشیست استبدادی را رسماً اعلام کنند و با توجه به اینکه سرمایه گذاری بسیاری کلانی اینان در شیخ نشینان منطقه ی خلیج فارس کرده اند مشص است که اینان آن پاسداران و بسیجیان یک بار مصرفا عاشقان شهادت و مین پاک کنان میادین جبهه ی جنگ ضدملی و ضد مذهبی سال 59 نمی باشند و نه اینکه نمی خواهند به میرند ، بلکه بر عکس تلاش می کنند که چگونه با راه اندازی جنگ و ویران کردن ایران راه فرار خودشان باز شود تا با ثروت های کلان و نجومی غارت کرده به سوی غرب یا جای دیگری که می توانند فرار کنند یا به گریزند. بنابراین اینگونه که سربازجو پاسدار یادداشت روز نویس جیغ بنفش ضد اسرائیلی کشیده است . برای منحرف کردن اذهان عمومی از شرایط خاص و خطری کنونی و تلاش برای بحران سازی و جنگ افروزی در خاورمیانه برای صدور بحران به خصوص راه برون رفت از بحران هسته ای می باشد . اگر نه شاهد بودیم که تا چه اندازه شعار های سقوط قریب الوقوع اسرائیل و فاتحه خونی اش در روند جنگ 33 روزه ی سپاه پاسداران و حزب الله لبنان با اسرائیل دروغ و پوچ و جنگ بزرگ نمائی تبلیغاتی بود.
همینطور مشخص نیست که این چگونه دیپلماسی شتر گاو پلنگی می باشد که چین و روسیه یک روز دوست و هم پیمان استراتژیک رژیم تروریستی آخوندی هستند و روز دیگر دشمن و هم پیمان غرب می باشند. مهمتر اینکه ادعا شده که چون همگی اینان توان رو در روئیا در برابر رژیم از دست داده اند. بنابراین اینان برای تست و شارژ کردن بیشتر به اسرائیل می گویند که دست به نمایش مانور نظامی هوائی بر فراز دریای مدیترانه بزند؟ در د نباله قلم بر دست پاسدار یادداشت روز نویس نتیجه گیری کرده است که چون پیشنهاد بسته ی هسته ای اروپا چیزی در آن نبود و خواهان تعلیق غنی سازی در دوران مذاکره شد . بنابراین چون شرایط ذیرفته نشد . زیرا که نمی شود از خط سرخ ترسیم شده عدم تلیق عبور کرد . پس در نهایت منجر به شکست شد و افزوده است از طرف دیگر چون اروپا توان درک و فهم شرایط ایران را ندارد برای همین در دام آمریکا افتاد و به جای اینکه تحریم ها را لغو کند ولی دست به اقدامات بیشتر تحریم های اقتصادی زد.
عجیب است که همه اشتباه می کنند و خطاکار هستند به جز حاکمان دین فروش و قلم بر دستان خود فروش و متملق و چاپلوس و کتمان کننده حقایق وواقعیت ها که همگی اشان هم ادعا ی کمدی دارند که علامه ی دهر نه فقط در سطح ایران و منطقه که در سح جهان جهان می باشند و تحلیل و نظرات شان هم همچون آیه های نازل شده ی آسمانی می باشد که مو درزش نمی رود . در صوریکه و ضعیت اسف بار زندگی مردم ایران روز به روز بدتر از گذشته می شود و حاکمان دزد و غارتگر و عوامفریب و خود خواه و مغرور که حتی نه عرضه ی راست گفتن به مردم ایران را ندارند، بلکه کنترل و مهار تورم و گرانی در جامعه را نیز ندارند آنگاه ادعا می کنند که قدرت اول جهان می باشند و می خواهند ساختار مدیریت جهان را تغییر دهند و آن را اصلاح کنند و در سازمان ملل دارای کرسی حق وتو شوند تا که بتوانند از این طریق زود تر به سلاح هسته ای دست یابند. همینطور به خاطر دسترسی به سلاح هسته ای تدارک و آماده سازی جنگ خانمان برانداز دیگر شده است
.
هوشنگ � بهداد
چهار شنبه 5 تیرماه سال 1387
نقد و بررسی " توصيه بهشتي " روزنامه ی جمهوری اسلامی چهار شنبه تیرماه 5سال 1387
"آویزان شدن به جاذبه به جای دافعه ی بهشتی و توصیه کردن رعایت آن به مخاطبان در گیر جنگ قدرت و ثروت نه اینکه مشکل گشا نیست بلکه بیشتر موجب افشاگری و رسوائی غارتگران و مافیای اقتصادی خواهد شد ."
سرمقاله نویس برای دفاع از غارتگران وما فیای اقتصادی افشا شده مجبور شده تا که مدح و ثنا گوئی از راسپوتین نظام بهشتی کند و اجمله جاذبه در حد اعلا ی امکان و دافعه در حد ضرورت از ویژه گی های خط امام از وی را نقل قول کند .ا لبته مشخص است که برای چه ملای سرمقاله نویس این جمله از آخوند بهشتی را بازتاب داده است ؟ برای اینکه دامنه ی اختلاف و تضاد جنگ گرگ ها بسیار گسترده و جدی شده است . به خصوص اینکه میزان حساسیت نسبت به رفسنجانی مکار و غارتگرو اعضای خانواده اش بسیار همه گیر و علنی شده است . از سوی دیگر چون ملای سرمقاله نویس از وی دفاع می کند .بنابراین پیوسته تلاش کرده است که میان مخالفان و موافقان وی نقش محلل را بازی کند . برای همین ترجیح داده است که گزیده ی نقل قول شده ی جاذبه در برابر دافعه ی بهشتی را جایگزین جمله ی معروف تر بهشتی کند که گفته بود ما شیفتگان قدرت نیستم ، بلکه عاشقان خدمتیم . البته تفاوت این دو جمله و بررسی جایگاه پیروان بهشتی و خمینی را عباس پالیزدار بسیارشفاف و رو شن و عاری از هر گونه شک و ابهامی در سخنرانی خود در دانشگاه همدان مشخص کرد و با افشا نمودن نام اسامی عاشقان قدرت و ثروت و غارتگران بیت المالی و مافیای اقتصادی و نه عاشقان خدمت به مردم راعیان کرد که چگونه در 3 دهه ی گذشته اینان با دین فروشی و عوامفریبی کردن تبدیل به خالی کنند گان جیب مردم ایران و چنگ ااندازی بر منابع و ذخایر کشور و بودجه ی بیت المال شده و مشغول تهی کردن سفره های خالی محرومان و تهی دستان و تحویل داد ن تورم وگرانی و افزایش قیمت کالا ها در جامعه بوده که به جای بردن نان بر توی سفر های شان مشخص و برجسته شد چه بطور عملی به منتظران داده شد؟ ا لبته فقر و بیکاری روز افزون و شکاف عمیق طبقتی میان دو قطب 80% اکثریت محروم جمعیت کشور که بر زیر خط فقر شدید اقتصادی زندگی می کنند با 20% اقلیت که صاحب همه چیز شده اند مکمل همین فلسفه ی شیفتگان قدرت و عاشقان ثروت و غارتگری و انباشت هرچه بیشتر سرمایه شده است که ملای سرمقاله نویس چون زیادی اهل تقیه می باشد و علاقه مبرم و وافر دارد که پیوسته به نفع آخوندهای حاکم و علیه ی مردم محروم غش کند . برای همین اشاره کردن به لیست اسامی غارتگران بیت المال افشا شده را بطور عمدی از قلم انداخته است . مخصوصاً که گفته شد تلاش می کند به عنوان محلل در بستر نزدیک شدن و همآهنگی و اتحاد و تشکل دزدان و غارتگران با هم دیگر حرکت و انجام وظیفه کند . پس از دامن زدن به گستردگی شکاف ها و دامنه ی تضاد و رقابت و اختلافات رقبا و گرگ های هار در گیر جنگ قدرت و ثروت پرهیز می کند. لذا جهت نیست که ملای سرمقاله نویس با نقل قول کردن گزیده یا جمله جذابه در برابر دافعه بهشتی مانور داده و روضه ی بسیار مبسوط خوانده و تا توانسته است با گریز های پی در پی به صحرای کربلا زدن کوشش کرده است تا آن را بسط دهد تا که در نهایت بتواند اینگونه نتیجه گری کند و به مخاطبان پیام دهد:
"امروز نيز فعالان سياسي و مسئولان ما به فهم دقيق اين كلام شهيد مظلوم آيت الله بهشتي شديدا نيازمند هستند. موضعگيري هاي تند اظهارنظرهاي افراطي بزرگ جلوه دادن عيب ها و ضعف ها تلاش براي حذف نيروهاي كارآمد وپرتوان و پرتجربه انگ زدن ها شايعه پراكني ها و به هر چيزي متوسل شدن براي خارج ساختن ديگران از صحنه بيماري هاي كشنده اي هستند كه امروز گريبان نيروهاي انقلابي را گرفته و خطرهاي زيادي براي جامعه و انقلاب آفريده اند. موضعگيري ها به قدري تند است كه گوئي همه معتقدند � شيطان بزرگ � ديگر آمريكا نيست بلكه بايد آنرا همينجا و در ميان خودي ها جستجو كرد! همراهي با امام برخوردارند فراموش كرده اند كه ما دشمنان مشترك فراواني داريم و فراموش كرده اند كه درگير شدن نيروهاي انقلاب با همديگر خواست دشمنان است و سم مهلكي است كه اساس انقلاب و نظام و استقلال كشور را به خطر مي اندازد. از يكسو آمريكا به ما چنگ و دندان نشان ميدهد و در منطقه مشغول تحكيم قدرت نظامي خود است از سوي ديگر صهيونيست ها تحركات و تحريكات خود عليه جمهوري اسلامي ايران را شدت بخشيده اند و در همين حال فرصت طلبان داخلي مشغول بهره برداري از زمينه هائي هستند كه دوستان نادان و دشمنان دانا فراهم كرده اند. آيا اين خردمندي است كه در چنين شرايطي نيروهاي خودي نيز به بهانه هاي مختلف به جان همديگر بيفتند و براي تضعيف و حذف همديگر تلاش كنند ما هر سال اجلاسيه هاي وحدت برگزار مي كنيم و فريادهاي دعوت به وحدت و اتحادمان در قالب تبليغات گوش فلك را كر مي كند ولي خودمان درست در جهت عكس آنچه مي گوئيم عمل مي كنيم ! بي ترديد عناصري وجود دارند كه ماموريت دارند مانع وحدت و همدلي نيروهاي انقلاب شوند و با قلم ها و زبان هاي مسموم خود بذر اختلاف در جامعه بپاشند و البته افرادي نيز وجود دارند كه ناخواسته و از روي ناداني به آتش اختلاف دامن مي زنند اما سئوال اينست كه چرا با دسته اول برخورد نمي شود و چرا براي هدايت دسته دوم از مباني روشن خط امام كه نمونه اي از آن تبيين مرزهاي جاذبه و دافعه در كلام شهيد مظلوم آيت الله بهشتي است استفاده نمي شود :
البته ملای سرماله نویس پس از مقدمه سازی و روضه خوانی کردن و توصیه نمودن چون خودش می داند که دامنه ی اختلافات و رقابت و تضاد های باندهای مافیائی در گبر قدرت و ثروت وحذف کردن ها بسیار گسترده و جدی هم می باشد و بالاخره اوضاع خیلی خرابتر از این حرف هاست تا که بتوان با روضه وپند و اندرز دادن حلش کرد . زیرا که سوراخ یا حفره ی ایجاد شده آنچنان عمیق و گود و فراخ می باشد که هر گز نمی توان با خاکستر و سیگار و آب دهان این سوراخ را بر هم آورد. بنابراین به دلیل نیست که در پایان چنین ناامیدانه و مأیوس تأسف خود را از شریط موجود اذعان وبیان کرده است :
"متاسفانه اكنون نه تنها چنين اقدامات بازدارنده اي وجود ندارد بلكه صاحبان قلم ها و زبان هاي مسموم تفرقه افكن و هتاك حتي تشويق هم مي شوند. حاميان قلم ها و زبان هاي هتاك و تفرقه افكن بايد بدانند اين در هميشه برروي يك پاشنه نمي چرخد و تجربه همين سه دهه گذشته اين واقعيت تلخ را به اثبات رسانده است كه همين قلم ها و همين زبان هاي بي مهار سرانجام روزي عليه حاميان امروز خود لجن پراكني خواهند كرد. حساب پاسخگوئي در محضر خدا و روز قيامت نيز امري جداگانه است كه هيچكس را از آن گريزي نيست . بدين ترتيب آيا بهتر نيست اين توصيه بهشتي را آويزه گوش كنيم و با بكار بستن آن به وظيفه پاسداري از خون سيدالشهداي انقلاب اسلامي و ساير شهداي كربلاي ايران عمل نمائيم"

درخاتمه اینکه ملای سرمقاله نویس دچار همان اشتباه خبط شاه شد ه است که افتخار به تاریخ 2500 ساله شاهنشاهی و جزیره ی ثبات بدن ایران می کرد و نمی دانست که چگونه آتش نهفته ای در زیر اکستر پنهان مانده است که منتظر نسیم بر نار زدن خاکستر و بروز شعله های سرکش خشم و کینه و نفرت مردم نسبت به دستگاه می باشد که اکنون ملای سرمقاله نویس آویزان به تجربه ی 3 دهه ی گذشته شده و آ ن را به رخ مردم ومنتقدان و مخالفان کشانیده است و شسکتن قلم های افشاگر و بریدن زبان های گویا و تیز و برنده ی بازگو کننده ی حقایق کتمان و نهان را نوید داده و تأکید کرده است که اینان بدانند اوضاع اینگونه نمی ماند . صد البته که اوضاع اینگونه که ایشان تشریح کرده نه خواهد ماند . برای اینکه مردم تعهد و ضمانت و چک سفید امضاء نداده اند که نا آگاه بماند و برای همیشه اجازه دهند که حاکمان دزد و غارتگر و جنگ افروز و بحران ساز و عوامفریب با ابزاری کردن دین و حقه و شیادی و عوامفریبی و تصویر مار کشیدن و مار نشان دادن خودشان و آقازاد ای شان در ناز و نعمت فراوان زندگی کنند، ولی روزگار مردم هرروز بیشتر تیره و تار و سیاه وبد تر شود ودر گرداب فقر و بیگاری وتورم و گرانی و افزایش قیمت کالاها در جامعه غوطه ور باشند و فقط برای زده مادن خود دست وپا بزند و با وجود اینکه شاهدند که چگونه از درون خود نظام دست به افشاگری زده شده است و اسامی نه همه که برخی از دانه درشت ای غارتگران و دزدان بیت المال و مافیای اقتصادی فاش شده است که موجب کک بر توی تنبان افتادن غارتگران و باندهای مافیای اقتصادی شده است . چونکه دزدان و غارتگران منفور بیت المال به وحشت و تلاش افتاده اند تا هر طوری شده سر وته قضیه بهم آورده شود تا که مانع از آگاهی بیشتر مردم محروم یران شوند . لذا در چنین شرایط قرار نیست که مردم هم دست بر روی دست بگذارند وهیچگونه واکنشی از خود نشان ندهند و بازهم همچون 3 دهه ی گذشته که سرمقاله نویس از آن یاد کرده تسلیم شرایط شوند و فرصت و رخصت بیشتری به غارتگران بدهند تا اینکه با غارتگری ای خودشان ادامه دهند و تورم و گرانی لجام گسیته ی بیشتری را به اینان تحمیل کنند تا که باقیمانده ی عمر و ریشه ی جان و رمق شان نیز کشیده شود. بنابراین آویزان شدن به جاذبه به جای دافعه ی بهشتی و توصیه کردن رعایت آن به مخاطبان در گیر جنگ قدرت و ثروت نه اینکه مشکل گشا نیست؛ بلکه بیشتر موجب افشاگری و رسوائی غارتگران و مافیای اقتصادی وخشم وکینه و نفرت مردم محروم وتهی دستان ایران به خصوص دانشجویان و جوانان و کارگران خواهد شد .

هوشنگ � بهداد
چهار شنبه 5 تیرماه سال 13
87
نقد وبررسی " اين هم حق مسلم ماست ( يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان سه شنبه 4 تیر ماه سال 1387
"سربازجو پاسدار گمنام و بی نام و نشان برای دسترسی به سلاح هسته از تساوی و عدالت و دارای کرسی حق وتو در سازمان ملل شده است "
گفته می شود هر بد که به خود نمی پسندی ، با کس مکن ای برادر من . یا اینکه برخی باور دارند که مرگ خوب است ولی به شر ط آنکه برای همسایه باشد . یا اینکه از سوی دیگر گفته می شود تو اول برادریت را ثابت کن سپس ادعای وراثت کن. اکنون سرباز گمنام وبی نام و نشان قلم بر دست یادداشت روز نویس بدون توجه به این واقعیت که در ایران چه می گذرد و یا اینکه بگوید در ایران چه خبر است؟ چرا برخی نا برابر و نا مساوی اند و برخی بیشتر مساوی و برابر ند و از همه گونه مزایا و غارتگری ها بر خوز دار می باشند؟ یا اینکه گفته شود حاکمان بر قدرت نشسته در 3 دهه گذشته در ایران چه گفتند و یا چه قول هائی به مردم ایران دادند و برای چه وارونه ی قول های داده شده ی خودشان عمل کردند ؟ یا اینکه بدون توضیح دادن اینکه در رژیم تروریستی آخوندی معنی عدالت و تساوی وبرابری یعنی چه و جایگاه این مقولات در این رژیم اصلاً چگونه می باشد ؟ به خصوص پس از افشای لیست اسامی افشا شده ی غارتگران مافیای اقتصادی از سوی عباس پالیز دار در دانشگاه همدان که دست مشتی از عوامفریبان و دین فروشان حاکم دانه درشت را افشار کرد که دیگر جای هرگونه شک و شبهه در این مورد نباشد و ابهامات بر طرف شده باشد که غارتگران و مافیای واقعی در جامعه کیستند وچه رابطه ای با لوطی جماران به خصوص تساوی و برابری و عدالت دارند؟ حال بماند که قاضی بر اساس فلسفه گنه کرد در بلخ آهنگری ، به شوشتر زدند گردن مسگری به جای بازداشت مجرمان غارتگر افشاگران را بازداشت و بازجوئی کرده است .

اما اکنون بسیار جالب است که پاسدار گمنام و سر باز امام زمانی وارونه نویس قلم بر دست و یاددشت روز نویس شده ابتدای یادداشت روز خودش را با تساوی و برابری در سازمان ملل شروع کرده ودر ادامه ی پاراگراف اول یاددشت روز از مسئولان سازمان ملل پرسش کرده است که اگر چنانچه یکی از این تعداد 192 عضو سازمان ملل تلاش کند بر خلاف قوانین سازمان به 191 عضو دیگر اراده و خواست خودش را تحمیل کند که مغایر با اصل قوانین سازمان ملل تساوی و برابری سازمان ملل می باشد چه باید کرد؟ البته باید به مدعی وارونهگو وطلبکار پاسخ داد از سوی دیگر کشوری که عضو سازمان ملل شده است و تضمین وتعهد داده است که می بایست پای بند همین اصل تساوی و برابر نسبت به شهروندان خودش باشد . همینطور می بایست که مصوبات همین سازمان ملل به خصوص در مورد نقض حقوق بشر را رعایت کند. ولی سر باز گمنام یادداشت روز نویس نه آنگونه با قوانین و مصوبات سازمان ملل برخورد کرده که به نفع رژیم تروریستی آخوندی باشد و اشاره هم نکرده است که آیا اجازه به طرح سئوال مشابه به دیگران نیز داده می شود که از دلیل دخالت گری های رژیم تروریستی در امور داخلی سایر کشور ها و اقدامات تروریستی و جنگ افروزی پرسش شود؟ البته اینگونه روضه خوانی و سناریو سازی های ادعای تساوی و برابری کردن که از سوی سربازجو پاسدار یادداشت روز نویس مطرح شده است نه به خاطر مردم و حق و حقوق پایمال شده روزمره اشان می باشد ، بلکه موضوع اصلی همان داستان بیش از دو دهه ی مخفی و پنهانکاری پروژه ی هسته است که چرا گروه 5+1 اجازه نمی دهد تا که رژیم تروریستی آخوندی صاحب سلاح هسته ای شود. عجیب است که سربازجو پاسدار یادداشت روز نویس گمناموبی نام و نشان شده باز هم بدون آنکه بگوید کدامیک بدتر می باشد این موضع گیری در شورای امنیت سازمان ملل که اینگونه نقل قول شده است.
" بنابر اين در صورتي كه يكي از اعضاي دائم با استفاده از حق �وتو� راي منفي بدهد، حتي اگر 14عضو ديگر راي شان مثبت باشد قطعنامه اي صادر نخواهد شد."

.یا آنکه خمینی اوایل انقلاب و پیش از تحمیل کردن نوع و مدل حکومت جمهوری اسلامی بدون یک کلمه کم و یک کلمه بیش که با تأکید همه ی جمعیت کشور بگویند نه، ولی من بگویم آری همه باید بگویند آری . همچنین ا جانشین و پیروانش نیز سخت تابع همین فلسفه ی خمینی بوده و عمل کرده اند . البته سر بازجو گمنام امام زمان یادداشت روز نویس بی نام ونشان مشابه همینگونه تحلیل و تفسیر را مورد جنگ ضد ملی و ضد مذهبی ایران کرده است. چونکه بدون آنه به ریشه ی اصلی جنگ ایران و عراق اشاره کند. از جمله گفته شود که چرا سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری در یادداشت روز13 آبان مورخ سال 1383 اعتراف کرد که یکی از پیآمدهای اشغال سفارت آمریکا در 13 آبانماه سال 1358 در تهران بستر ساز جنگ ایران و عراق شد. حتی سقوط شوروی سابق و وقایعه 11 سپتامبر در آمریکا راهم ناشی از همین اشغال سفارت آمریکا در تهران دانسته بود . همینطور بدون آنچه منتقد یادداشت روز نویس به شرایط آتش بس در سال دوم که از سوی صدام حسین اشاره کند که حتی حاضر به پرداخت غرامت 100 میلیارد جنگی هم شد . ولی بی توجه به اینکه که برای چه جنگ 7 سال زیادی ادامه یافت و برای چه ادامه یفت و چه کسانی خواهان ادامه ی آن بودند تا که در نهایت منجر به شکست خفت بار و سرکشی جام زهر از سوی خمینی شد ؟ ولی اکنون برای دفاع کردن از پروژه ی هسته ای که چرا سازمان ملل با آن به مخالفت بر خاسته است . زیر سئوال برده شده است که چرا غرامات و خسارات جنگی ایران و عراق را سازمان ملل ارزیابی و مطرح نکرد؟ همچنین در بخشی دیگر سرباز گمنام امام زمانی بی نام و نشان یادداشت روز نویس از دیدار لوطی جماران با رئیس جمهور کشور کومور 650 هزار نفری مدعی شده است که چرا در سازمان ملل به 57 کشور مسلمان جهان حق وتو داده نمی شود تا اینکه رژیم تروریستی آخوندی بتواند از این طریق صاحب بمب اتمی شود؟ چونکه اشاره شد که همه جنگ و نزاع و دعوا بر سر همین پروژه ی هسته ای و رفع مخالفت ها با آن برای فراهم کردن فرصت سوزی در راستای دسترسی هرچه زود تر برای دسترسی به سلاح هسته ای می باشد .

برای همین پاسدار گمنام امام زمانی یادداشت روز نویس در پایان با دسته گل دادن به رژیم تروریستی آخوندی مدعی شده است که انتظار می رود که رژیم تروریستی آخوندی باید د ر سازمان ملل نسبت به سایر کشورهای اسلامی فعال باشد تا که بتواند از شرایط پیچیده وچالش های سخت عبور کند تا در نهایت موفق شود کشورهای اسلامی را دارای کرسی حق وتو در سازمان ملل کند. یعنی تکرار همان سناریوی کمدی پاسدار احمدی نژاد را بیان و رله کرده است که دو سال پیش در سازمان ملل گفته بود که می خواهد این سازمان ملل را منحل کند و سازمان ملل جدیدی بنا نهد که در آن اسرائیل و انگلیس و آمریکا عضو نباشند و رژیم هم دارای حق امتیاز و کرسی وتو باشد . البته این ادعای کمدی مکمل همان صدور عدالت ودانش هسته ای بومی غنی شده مهروزانه نورانی شده ز سوی پاسدار احمدی نژاد بود که به بندگان خدا در سراسر جهان صادر کردکه پس از آن پاسدار احمدی نژاد ذوق زده شد و نوید داد که جهان در حال احمدی نژادی شدن می باشد که اکنون پاسدار گمنام وبی نام و نشان یادداشت روز نویس نیز خواب نما شده است و ادامه همان هذیان گوئی این پاسدار احمدی نژاد را برای خنده و هنرنمائی کردن دنبال و به معرض نمایش گذاشته است تا ابزار خنده و خوشحالی دیگران را از این طریق راهم کرده باشد.
هوشنگ � بهداد
سه شنبه 4 تیر ماه سال 1387
نقد وبررسی " موضع قانوني و شفاف" روزنامه ی جمهوری اسلامی دوشنبه 3 تیر ماه سال 1387
"مذاکره ی هسته ای با غرب باید بدون قید و شرط و لغو تحریم های تصویب شده ی غیر قانونی گذشته باشد!"
تلاش برای فرار از بحران هسته ای لابی های برون مرز مقیم آمریکا همچون هوشنگ امیر احمدی دلال و جاسوس دو جانبه و ناصراعتسار خواهان تعلیق غنی سازی 6 هفته ای موقت در پروسه ی مذاکره ی هسته ای می باشند تا اینکه موجب تشدید تحریم هانشود که اینان آن را جدی می دانند . و نظر و تحلیل دادند اگر چنانچه نظر دلخواه حاصل نشد ایراد ندارد چونکه دو باره می شود که فعالیت غنی سازی از سرگرفته شود . جالب است که اکنون مشخص شده که این سیاست و پیشنهاد لابی ها برنامه ریزی شده بوده است . زیراکه سفر سو لانا به تهران همراه بابسته ی پیشنهادی بود خالی از پیشنهاد جدید نبوده است . چونکه گزارش شده که سولانا در دیدارهای حضوری خود با مسئولان هسته ای رژیم تروریستی آخوندی بطورشفاهی مشابه ی پیشنهاد لابی های برون مرز همآهنگ شده با زد وبند چیان پشت پرده را مطرح کرده است تا که بقول سرمقاله نویس روز نامه ی جمهوری اسلامی مشخص شود که طرح پیشنهاد بسته ای هسته جدید همچون گذشته بوده و دارای پیام نوآوری در سال نوآوری و شکوفائی اقتصادی همراه نبوده است . البته پس از باز شدن این مو ضوع و پیشنهاد از سوی سرمقاله نویس ضمن تشریح کردن عدم پذیرش نفس تعلیق غنی سازی که آن را غیر قانونی و تحمیلی با پیگیری اهراف مشخص دانسته و آن را قویاً رد کرده است ، بلکه نتیجه گیری کرده طبق توافق تجربه ی تعلیق غنی سازی در گذشته ثابت شد که هدف جز توقیف غنی سازی را دنبال شد. زیرا که غرب خواهان قطع کامل تعلیق غنی سازی می باشد. ودر نهایت سر مقاله نویس تأکید کرده است که نمی بایست دوباره در دام غربی ها افتاد. بلکه می بایست به غربی ها فهماند که ابتدا باید تمام قوانین تحریم های غیر قانونی تصویب شده بر داشته شود . سپس اینان مذاکره یا پیشنهاد بدون قید و شرط کنند.

بالاخره سرمقاله نویس به مسئولان هسته ای اخطار کرده که نمی بایست اینان که تن به در خواست پیشنهاد غیر قانونی پذیرش تعلیق 6هفته ای اورانیوم در طول مذاکره ی غرب بدهند و مانع از افزایش سانتریفیوژ ها شوند ؛ زیرا که این همان هدف و خواست غیرقانونی می باشد که سران رژیم تروریستی آخوندی آن را خط قرمز اعلام کرده و بر عدم عبور از آن پیوسته اصرار نموده اند. بنابراین. این پیشنهاد سولانا قابل اعتناء نیست و توصیه کرده است که نه اینکه مسئولان هسته ای نباید زبر بار آن به روند، بلکه افزوده که موضع مسئولان هسته ای رژیم تروریستی آخوندی می بایست بر اعلام عدم آمادگی مقتدرانه و شفاف برای مذاکر بدون قید و شرط باشد. یعنی اینکه هدفو پیشنهاد وموضع باید تأکید بر ادامه ی سیاست مذاکره همچون گذشته فرصت سوزی در بستری سرعت بخشیدن به دسترسی سلاح هسته ای باشد که برایش بیش از دو دهه پنهانکاری و دروغگوئی شده است.

هوشنگ � بهداد

دوشنبه 3 تیر ماه سال 1387.
نقد و بررسی " تاملاتي در اجلاس علما" روزنامه ی جمهوری اسلامی 2 تیر ماه سال 1387
" دامنه رقابت وجگ قدرت و ثروت میان رقبای پاسداران با آخوندها به اجلاس جامعه ی مدرسین قم کشانیده شد "
پس از افشاگری لیست اسامی غارتگران و مافیای اقتصادی از سوی عباس پالیز دار در دانشگاه همدان که موجب شده است آب بر توی لانه ی مورچگان ریخته شود . زیرا آخوندهای دانه درشت غارتگرانی افشا شده اند که تا کنون به دلیل وابسته به نظام و از حاشیه ی امنیتی لوطی جماران برخور دار بودن آزادانه خود و آقازاده های شان دست به غارتگری زده اند و شبکه های مافیائی اقتصادی و تجاری و بانکی و بسازوبفروشی و ... تشکیل داده و به موازت اینکه در 3 دهه ی گذشته هر چه وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم بدتر شده ولی وضعیت اقتصادی و صحب ثروت های باد آورده ی کلان اینان هرروز بیشتر افزایش یافته است . البته این غارتگری شرکائی در سپاه پاسداران و بر خی از نهادهای زیر مجموعه ی لوطی جماران و دولت و باند مافیائی انگلیسی مؤتلفه عسگر اولادی در بازار داشته که اکنون منتهی به رقابت وجنگ قدرت و ثروت میان رقبا شده است .

البته رقم رقام غارت شده که از سوی آقازداه ها و پاسدارانی که فقط در کانادا در شهرهای تورنتو ونکور و... کانادا سرمایه گذاری شده از شمارش گذشته است. زیرا که در مسیر تردد کانادا - ایران در حال ییلاق و قشلاق کردن می باشند . شیخ نشینان منطقه که جای خود دارد که میزان سرمایه گذاری اینان چه میزان است ؟ البته همانگونه که اشاره شد پس از افشاگر غیر مترقبه عباس پالیزدار که در روند جنگ قدرت و ثروت میان پاسداران با آخوندهای حکومتی و شرکای دزد و غارتگرش باند ما فیای انگلیسی مؤتلفه می باشد موجب تحرک تشکیلات آخوندها و واکنش نشان داد شان ن برای تهاجم رقیب ودفع خطر شده است . بنابراین با بر کناری آخوند شیخ محمد یزدی و جایگزین شدن آخوند دزد و آقازاده ی دزدتر از خودش مرتضی مقتدائی در قم اجلاس 3 روزه جامعه مدرسین سراسری حوزه علمیه ی قم بر گزارشد که سخنرانان اختلاس گر و خالی بندی همچون پاسدار احمدی نژاد و غارتگر مافیای اقتصادی بد نام و منفور و مشهور رفسنجانی بودند که جز تبلیغ برای خود کردن هیچ حرکت مثبت دیگری در اجلاس به نفع مردم انجام نگرفت . زیرا که خلاصه ی این اجلاس 3 روزه را ملای سرمقاله نویس اینگونه خلاصه و گزارش کرده است
: نشست هاي مشترك جامعه مدرسين حوزه علميه قم و علما و فضلاي محترم سراسر كشور همه ساله با محور قرار دادن مباحث و مسائل مربوط به مردم روحانيت و حوزه هاي علميه و نظام در جهت پيشبرد اهداف متعالي اسلام و تقويت نظام اسلامي و تعميق باورهاي اعتقادي مردم برگزار مي گردد جامعيت محورها و اهداف اجلاس ايجاب مي كند خود اجلاس نيز از جامعيت بيشتري برخوردار باشد . اقتضاي جايگاه والاي جامعه مدرسين حوزه علميه قم با توجه به سوابق و عملكرد گذشته و آثار پربركتي كه در سالهاي قبل از انقلاب و دهه اول بعد از پيروزي انقلاب از خود بر جاي گذاشت نيز اينست كه آغوش خود را بازتر كند و افراد بيشتر و طيف هاي گسترده تري از علماي موثر سراسر كشور را براي مشاركت در اجلاس دعوت نمايد. علاوه بر اين به نظر مي رسد در تعريف � علما و فضلا � نيز تامل بيشتري بايد صورت بگيرد تا اين عنوان شامل آن دسته از علما و فضلائي كه دست اندركار مشاغل غيرحوزوي مرتبط با مردم و نظام هستند نيز بشود. در ميان اين مجموعه افراد صاحبنظري كه شايد بيش از ديگران با مسائل جامعه و نظام آشنا باشند فراوانند و وجود آنها در اين اجلاس مي تواند كمك خوبي براي جدي شدن مباحث آن شود. اين سئوال نيز درباره كاركرد اجلاس مطرح است كه آيا در يك اجلاس يك روزه مجال اظهارنظر توسط افرادي كه از سراسر كشور مي آيند و قطعا مسائل زيادي براي در ميان گذاشتن دارند وجود دارد قطعا فرصت يك روزه آنهم با توجه به سخنراني مسئولان طراز اول ـ كه آن نيز خود جاي تامل بيشتري دارد ـ ظرفيت طرح همه مطالب توسط علماي سراسر كشور را ندارد. شايد جامعه مدرسين حوزه علميه قم و دست اندركاران اجلاس در اين زمينه توضيحاتي داشته باشند كه روشنگر باشد و به اين سئوال پاسخ دهد. تامل مربوط به سخنراني مسئولان طراز اول كشور در اجلاس اينست كه اهداف اين اجلاس ايجاب مي كند آنها در چارچوب وظايفي كه در نظام برعهده دارند صحبت كنند. رهنمود دادن به علما و حوزه هاي علميه مطرح نمودن مسائل غيرمرتبط با اهداف اجلاس و پرداختن به امور حاشيه اي با جايگاه جامعه مدرسين و علما و حوزه هاي علميه تناسبي ندارد و اجلاس را نيز از اهداف مورد نظر دور مي كند. مطرح شدن مشكلات معيشتي مردم در بيانيه پاياني اجلاس و تاكيد جامعه مدرسين حوزه علميه قم بر ضرورت اهتمام همه جانبه مسئولان به همدلي و رفع مشكلات اقتصادي مردم از نقاط قوت اين بيانيه است با اينحال اين سئوال نيز مطرح است كه در اين اجلاس چه گام هاي عملي براي حل اين مشكلات برداشته شده استعلاوه بر مشكلات معيشتي مردم توجه بيانيه پاياني اجلاس به مسائل فرهنگي و اعتقادي جوانان نيز از نقاط قوت آنست . در قسمتي از بند اول بيانيه آمده است : � در اين برهه از زمان كه جوانان به دنبال شناخت هويت حقيقي خود مي باشند و شياطين هزاران دام در مسير رشد و تكامل آنان گسترانيده اند از اوجب واجبات است كه متوليان ديني و فرهنگي جامعه ضمن توجه به خطرهاي موجود بر ارتباط صحيح با اين نسل نوپا همت گماشته و همواره در اين جهاد اكبر آنان را ياري نمايند و پاسخگوي پرسش هاي آنان باشند كه برخاسته از اذهان جستجوگر آنان است"

بالاخره ملای سرمقاله نویس پس از لیست کردن نتایج این جنگ و قدرت میان دولت و پاسداران با تشکیلات آخوندای دزد و غارتگر لو رفته و افشا شده که هیچ حرکتی برای مشکلات معیشتی و تورم و گرانی مردم نکردند در پایان ایشان اینگونه نتیجه گیری کرد :
"واقعيت اينست كه توجه به مشكلات معيشتي مردم و مقابله با انحرافات فكري و عقيدتي دو وظيفه مهم امروز علما و حوزه هاي علميه هستند كه غفلت از آنها بهيچوجه جايز نيست . اين درست است كه در زمينه معيشت مردم كار عملي و اجرائي از علما و حوزه هاي علميه ساخته نيست ولي پيگيري اين موضوع و بي تفاوت نبودن در برابر آن تاثير زيادي در حل اين مشكل خواهد داشت . اما مقابله با انحرافات فكري و عقيدتي وظيفه ذاتي علما و حوزه هاي علميه است كه بر همه وظايف ديگر تقدم دارد. رابطه با مردم جانب محرومان را گرفتن و پاسداري از مرزهاي اعتقادي فلسفه وجودي روحانيت را تشكيل ميدهند. غفلت از اين وظايف موجب مي شود روحانيت فلسفه وجودي خود را از دست بدهد. اين همان راهي است كه امام خميني رفت و به حوزه هاي علميه نيز توصيه كرد هميشه در اين راه باقي بمانند و هيچ چيزي آنها را از پيمودن اين راه روشن باز ندارد."

در خاتمه اینکه اشک تمساح شفاهی و تاکتیکی و تبلیغاتی برای مردم ریختن وبرای توجیه کردن آخوندهای مفتور و غارتگر مبنی بر اینکه چون اینان نقشی در بخش اجرائی و دولت ندارند. بنابراین کاری از دست شان بر نمی آید .البته بدون توضیح اینکه توضیح داده شود که اگر چنانچه آخوند ها نقشی درون دولت بطور مستققیم ندارند . پس چگونه صاحب ثروت های نجومی و باد آورده و کلان شده اند که نام شان در لیست غارتگران و مافیتای اقتصادی اسامی در کنار آقازاده های شان قرار گرفته شده است؟ همچنین بدون آنکه کوچکترین اشاره ای به لیست افشا شده ی عباس پالیز دار شود در عوض متمرکز برروی مبارزه با انحراف فکری جوانان در جامعه شده است که چرا اینان از نظام و آخوندها فاصله گرفته اند . یعنی اینک نگرانی از روی گردانی نسل جوان از آخوندهای دین فروش و عوامفریب و افشا شدن پرونده ی غارتگری و مافیای اقتصادی شان مکمل وحشت ونگرانی مضاف شان شده است که در نهایت با شرایط به وجود آمده که پاسداران با طرح برنامه ریزی شده تصمیم به بر کنار زدن آخوندها از قدرت و ثروت گرفته است که پس از افشاشدن نام آخودهای دان درشت دزد و غارتگر و مافیای اقتصادی از سوی عباس پالیزدار دردانشگاه همدان موجب شد که سرمقاله نویس مقاله پرونده سازی درپشت پرده را تنظیم کند که پس از آن بلااصله این اجلاس برای چاره جوئی در دستور کار قرار گفت . ولی حضور پاسدار احمدی نژاد در این اجلاس مسیر را تغییر داد . زیرا که بقول ملای سرمقاله نویس به جای گزارش دادن از وضعیت و عملکرد دولت و رسیدگی و ارزیابی مشکلات مردم به خصوص وضعیت اقتصادی و معیشتی ناشی از تورم و گرانی و افزایش قیمت کالا ها در جامعه به موضوعاتی پرداخت در حوزه و اختیارات و آگاهی و شناخت وی نبود . به خصوص اینکه برای آخوندهای شرکت کننده در اجلاس جامعه مدرسین سراسری حوزه تعیین تکلیف کرد . همینطور سرمقاله نویس متقابلاً به آخوندها هم توصیه کرده است که چرا در برابر مشکلات معیشتی و اقتصادی مردم سکوت کردید و با توجیه کردن اینکه چون در دولت نقشی ندارید و ظیفه ی شما نمی باشد که دخالت کنید و یا اینکه نظر دهید . یعنی ناخواسته لو داده که هدف از برگزاری این اجلاس چه بوده است و چرا پاسدار احمدی نژاد فرصت طلبانه در آن شرکت کرد و به نفع دولت سخنرانی کرد و تبلیغ نمود؟ البته برای اینکه آخوندهای دزد و غارتگر و مافیای اقتصادی معرفی و لورفته شده اند ودر شرایط ضربه پذیری قرار گرفته اند . پس پیشنهاد داد شده که می بایست درب این تشکیلات گشادتر شود و به عنوان سیاهی لشکر و کمکی در برابر صف آرائی با رقیب حاکم پاسدران از مهره های دوم خردادی نیز استفاده شود.

در پایان بازهم تأکید می شود که هر گز سر کلاف باز شده افشاگری عباس پالیز دار جمع شدنی نمی باشد . چونکه جنگ قدرت و ثروت وحذف کردن رقبای آخوند هااز قدرت و ثروت بسیار جدی می باشد . حتی با دخالت لوطی جماران و صدور نامه ی حکومتی و اعلام آتش بس میان طرفین نه اینکه کار این دخالت وواسطه گری کارساز نمی تواند باشد ، بلکه همچون بنزین برروی آتش دامنه آتش را بسیار گسترده تر خواهد کرد . برای اینکه دامن آلوده ی لوطی جماران با دخالت گری بیشتر آلوده تر از اینکه هست خواهد کرد
.
هوشنگ � بهداد
تیر2 ماه سال 1387
نقد وبررسی " آرزوي بر باد رفته (يادداشت روز)" روز نامه ی کیهان شنبه اول تیر ماه سال 1387
" ادعا شده که غرب و سرمایدران وابسته داخلی اشان هم عمل تورم و گرانی و افزایش قیمت کالا ها می باشند وهم اینکه می خواهند دولت را از پای در آورند"
سربازجو پاسدار یادداشت روز نویس وارونه گو آنگونه از استقلال رژیم تروریستی آخوندی و مخالفت و دشمنی غرب و به خصوص آمریکا در 3 دهه ی گذشته گفته و تأکید کرده که اینان همه ی هم وغم شان پیگیری و بسیج کردن نیرو و تلاش های گوناگون برای سرنگون کردن رژیم تروریستی آخوندی بوده است ا که چون پس از مواجه با شکست شدن اکنون مجبور به اعتراف شده و گفته اند که هنوزاین رژیم در خاورمیانه ایستاده است واز آمریکا باج خواهی می کند ! البته مدعی وارونه گو نگفته است که آیا این رژیم تروریستی ضدبشری که اکنون عباس پالیز دار در لیست افشا شده ی مستند خود گفته که چگونه از رأس تا ذیل این رژیم جنگ افروز و دین فروش و عوامفریب آلوده به فساد اقتصادی و غارتگری می باشد . بطوریکه حتی دستگاه بیدادگاه و دشمن عدالت قضائی اش آلوده تر از سایر ارگان ونهاد هایش می باشد چگونه در پشت پرده از طریق لابی و دلال و جاسوس های چند جانبه در تماس بوده اند؟
یا اینکه آیا این رژیم قوی تر از شوروی سابق می باشد که آنگونه فقط از طریق فشار های تبلیغات رسانه ای منجر به فرو پاشی شد؟ یا اینکه این چگونه جهد و تلاش و بسیج و کوشش براندازی بوده است که در اشغال افغانستان در کنار هم قرار گرفتند که رفسنجانی به این همکاری ها در نمازجمعه ی تهران خود اعتراف کرد؟ یا اینکه چگونه شد هر دو خصم و دشمن در اشغال عراق در کنار هم قرار گرفتند و ضمن اینکه قرار گاه های مجاهدین بمباران هوائی شد سپس خلع سلاح شدند بدتر اینکه هنوز نام شان در لیست گروه و سازمان های تروریستی گذاشته شد ه است تا به موازات افزایش کشه شدن نظامیان آمریکا از سوی عوامل تروریستی رژیم ترروریستی در عراق شرایط آنگونه مساعد شود تا که از طریق عوامل اعزامی و نفوذی در پارلمان عراق هوار بزنند که مجاهدین می بایست از عراق خارج شوند . حتی خواهان اخراج نظامیان آمریکائیان از عراق شده اند . ولی بازهم آمریکائیان ترجیح می دهند تا اینکه بازهم نام مجاهدین در لیست تروریست ها باقی بماند تا بازهم نظامیان بیشتر آمریکائی در عراق کشته شوند و تلاش گسترده تری برای دشمنی وملغی کردن توافقنامه ی میان دوت عراق با آمریکا شود .
عجیب است که سر بازجو پاسدار یادداشت روز نویس در دنباله تحلیل مشابه هوشنگ امیر احمدی دلال و جاسوس دو جانبه را دنباله کرده و گفته که غرب البته منظور آمریکا می باشد طرح براندازی را کنارگذاشته و هدف تغییر رفتار رژیم را در پیش گرفته است . باز هم از نظر عبور کرده و افزوده هدف تضعیف کردن این قدرت نوظهوردر منطقه است که پاسدار احمدی نژاد اعتراف کرده بود که ما منتظراخراج کردن آمریکا ازعراق و خاورمیانه و پر کردن این خلاء قدرت می باشیم . همچنین پاسدار سربازجوی یادداشت روز نویس شده در دنباله افزوده که فقط هدف کاهش میزان نفوذ قدرت در منطقه مورد نظر غرب نیست ، بلکه در داخل نیز تضعیف و مشکل آفرینی دولت نهم پیگیری می شود . برای همین پاسدار احمدی نژاد در برابر پیام نو روزی لوطی جماران که امسال را سال نوآوری و شکوفائی قتصادی نامید ولی در مقابل پاسدار احمدی ذ نژاد در سفر خود به استان چهار محال و بختیاری گفت که امسال سال سخت دشمن علیه ی دولت است و سالی سختی در پیش روی می باشد . زیرا که سرباز جو پاسدار یادداشت روزنویس مدعیست که دولت نهم که بقول غربی ها بدرین دولتی است که در 3 هه ی گذشته در ایران رویکار آمده است با اتخاذ سیاست خارجی خودو دفاع از پروژه ی هسته ای موجب روز افزون شدن قدرت رژیم تر وریستی و نفوذ و جایگاه قدرت رژیم در خاورمیانه شده است. بنابراین از طریق سرمایداران وابسته که می توانند هم کارخانه ی تراکتور سازی تبریز با نام وبی نام همچون سربازان گمنام هتل لاله ی تهران وشعبات آن در چند شهر دیگر در ایران را از دولت به هر قیمتی که خودش دوست دارد و تعیین کرده خریداری کند.ولی غرب و عواملش در داخل و مطبوعات تلاش می کنند با بالا بردن افزایش قیمت کالا ها و مسکن و زمین وتورم و گرانی تا که دولت نهم را از پای در آورند و امسال کار دولت نهم را یک سره کنند . برای همین پاسدار یادداشت روز نویس اینگونه تحلیل خودش را ارائه کرده است.
"از جمله بر همين مبناست كه - و برخي اخبار موثق هم نشان مي دهد- سلطه جويان تصميم گرفته اند امسال را كه سال پاياني دولت نهم است، به �سالي سخت� براي مردم و حكومت ايران اسلامي تبديل كنند. تحليل - كاملا درست - غربي ها اين است كه مجموعه سياست ها و برنامه هاي دولت اصولگرا روند قدرت يابي ايران را تا حد غير قابل تحملي تسريع كرده و فاصله ايران اسلامي با نقطه اوج قدرت منطقه اي را به شدت كاهش داده است. به همين دليل اين دولت را مي توان �نامطلوب ترين� دولتي خواند كه از ديد غربي ها تاكنون در ايران بر سركار آمده است. نتيجه عملي غلبه اين تحليل درباره كار ويژه هاي دولت نهم در محافل اطلاعاتي غرب، اين است كه بنا بر قرائتي قابل توجه تصميم گرفته اند به هر شكل ممكن و با بسيج كردن بيشترين مقدار امكانات و سرمايه هاي خود در اين سال آخر، چنان بر مردم و دولت سخت بگيرند كه تداوم حيات دولت فعلي در انتخابات بهار آينده به كلي منتفي شود.")، به وجود آوردن فضاي رواني- رسانه اي سنگيني درباره احتمال حمله نظامي به ايران در ماه هاي پاياني دولت بوش، تحريك برخي سرمايه داران وابسته داخلي به ايجاد بحران در بازار كالاهاي مختلف، احيا و سازماندهي گروه هاي تروريستي در مناطق مرزي مختلف و حتي تلاش براي انجام عمليات هاي ناامن كننده در داخل با همدستي فرقي چون بهائيت، فضاسازي رسانه اي در داخل با هدف بزرگنمايي نقاط ضعف طبيعي دولت يا نوشتن ايرادهايي به پاي آن كه اساساً داراي علت هاي غير دولتي و بلكه خارجي هستند و اقداماتي ديگر از همين دست، رئوس برنامه بحران سازي غرب عليه ايران با هدف آسيب زدن به دولتي است كه در مدت كوتاه عمر خود بيشترين آسيب ها را به غرب وارد آورده است."
درخاتمه اینکه پاسدار یادداشت روز دردفاع از دولت تلاش کرده است که سگ دعواهای باندی و جناحی قدرت که بر سر سهم خواهی هر بیشتر قبضه ی قدرت وچنگ اندازی بر ثروت و انصاریردن آن می باشد که دامنه ی این جنگ جدی این بطور گسترده درهمه سطوح میان رقبا ادامه دارد و عملاً نه اینکه اتحاد تاکتیکی جبهه ی موسوم به اصول گران عاشق خدتگزاری قلابی به مردم ایران را خدشه دار شده و شکسته و منجر بهانشعاب و اختلاف شده است ، بلکه با لیست افشا شده ی غارتگران مافیای اقتصادی از سوی عباس پالیز دار در دانشگاه همدان که موجب به وحشت افتادن و واکنش نشان دادن رقیب افشا شده ی درون باندهای مافیادئی اصو گرایان شدهاست . زیرا که با وارد میدان کردن بدنام ترین عنصر و چهره ی خبیث و ضد انسان قاتل انسان و مطبوعات سعید مرتضوی و صدور حکم بازداشت برای عباس پاذیز دار که در دنباله ترکش این این بازداشت به فاطمه آجر لو نیز اصالبت کرد که نماینده ی اصول گرای مجلس هفتم دست نشاده ی هفت و مجلس انتصابی هشتم است که در طول هفته گذشته چندین بار برای بازجوئی احضارشد که گزارش شد پنجشنبه به مدت 11 ساعت از سوی قاضی قاتل و عضو باند مافیائی انگلیسی غارتگر مؤتلفه ی عسگر اولادی بازوئی شد. بلی ادامه ی افشا گری پالیزدار و دستگیری و بازجوئی ها. موجب شده است که رقبای باندای مافیائی در برابر هم قرار گیرند. چونکه علیرضا زاکانی نماینده ی مجلس انتصابی هشتم شدیداً به شیوه ی بازجوئی سعید مرتضوی قاتل انسان و مطبوعات انتقاده کرده است . البته که از سوی این آدمکش دزد و قاتل نیز پاسخ داده شده و مطبوعات به خصوص روزنامه ی دولتی ایران زیر سئول و توهین وی واقع شده که چرا نظر علیرضازاکانی را بازتاب داده است .؟ آری رقابت پاسداران برای بر کنار کردن آخوندهای دزد و غارتگر از صحنه ی قدرت و ثروت را پاسدار یادداشت روز نویس زیر سر سرمایداران داخلی وابسته به غرب دانشته که گفته اینان عامل اصلی تورم و گرانی و افزایش قیمت ها در جامعه هستند . زیراکه هدف تضعیف کردن دولت است که حامی آن لوطی جماران و سپاه پاسداران و آخوند انگلیسی مصباح یزدی می باشد . فراموش نشود که تازه فصل اول بهار سال سخت دولت است که سپری شده است . یعنی اینکه سر گنده بر زیر لحاف است که بمرور بخش های بیشتری از نوک کوه شناور نمایان شده بیرون خواهد زد
.
هوشنگ - بهداد
شنبه اول تیر ماه سال 1387
روز نامه ی جمهوری اسلامی شنبه اول تیر ماه سال 1387
فهم ناقص
"آنانی که دچار فهم ناقص نمی باشند بگویند این خطبه ی علی یعنی چه که گفته بود کاخی جائی بر افراشته نمی شود ،مگر اینکه کوخ ها ویران گردند ؟"

گفته می شود آنکس که حقیقت را نمی داند احمق است و آنکس که حقیقت را می داند و انکار می کند جنایتکار است . یا اینکه گفته می شود ناداشتن آگاهی کم ضررتر از دانشتن خرده علم و آگاهی است زیرا که در مرحله ی دومی به مدعی این فرصت و رخصت را می دهد تا که در هر زمینه ای در حد کارشناس خبره اظهارنظر کند . همچنین گفته می شود که اگر می خواهید یک تفکر و اندیشه را نابود کنید یا یک انقلاب را به شکست و جامعه رابه انحراف بکشانید بطور مستقیم لازم نیست که حمله شود ، بلکه کافیست که بد از آن دفاع و تبلیغ شود . درست مشابه همین شیوه که آخوندهای مفتخور و فرصت طلب و متحجر و قرون وسطائی ودین فروش با انقلاب مردم ایران ومکتب ا سلام کرده اند که جامعه را ویران و اخلاقیات و معنویات را آلوده و به فاسد کرده اند و هم اینکه بدترین ضربه را به دین و اندیشه و باورهای مردم زده اند . زیرا که 3 دهه است که همه گونه جنایات ودخیانات و غارتگری وجنگ افروزی و...را زیر پرده ی دین حاکمان دنبال کرده اند و اکنون ملای سرمقاله نویس در بستر جنگ قدرت و ثروتی که اوج گرفته است و پاسداران تلاش می کنند که آخوندهارا از مراکز قدرت وجنگ اندازی بر ثروت پس بزنند تا بقول سعید حجاریان خودشان حکومت فاشیست مستبد لمپیزم راجایگزین آن کنند و ثروت و قدرت را خودشان بطور انحصاری در اختیار خودشان بگیرند .

اما ملای سرمقاله نویس برای دفاع از یکی از آلوده ترین دزدان و غارتگران رفسنجانی می باشد . بنابراین برای حذف رقبا ازفهم ناقص زمینه ی اسلامی دیگران می گوید تا شاید گریزگاهی برای توجیه گری و دفاع امثال رفسنجانی ها به وجود آید .

در صورتیکه با نقل قول کردن یک خطبه از علی که خمینی شیاد هم آنگونه که خودش می خواست یکی دو بار از آن بهره وری و سوء استفاده کرد با بازگوئی و نقل قول کردنش می شود به سادگی زیرآب همه مدعیان دین فروش و عوامفریب امثال رفسنجانی و لوطی جماران و مصباح یزدی و خاتمی و خلاصه همه کله سیاه و سفید های عضو مجمع خبرگان و مصلحت نظام و شورای نگهبان وائمه جماعت ومدرسین حوزه های علمیه و نمایندگان لوطی جماران و خلاصه آانانی که اسامی اشان را عباس پالیز دار در دانشگاه همدان افشا کرد و همچنین ملای مدعی و طلبکار سرمقاله نویس را زد . برای این که این خطبه علی اینگونه است کاخی جائی بر افراشته نمی شود ،مگر اینکه کوخ ها ویران گردند .

اکنون پرسش است از ملای سرمقاله نویس که دچار فهم ناقص نمی باشد که چه کسانی در 3 دهه ی گذشته صاحبان کاخ هاشده اند و کوخ ها چگونه ویران شد واز سوی چه کسانی و با چه بهانه ها ودوز و کلک هائی این ویرانی ها انجام شده است ؟ نقش رفسنجانی در کنار لوطی جماران در 3 دهه ی گذشته در این نظام چه بوده واکنون خود وآقازاده ها واعضای خانواده وی چگونه زندگی می کنند ومردم در مورد اینان چه می گویند؟
آیا مردم ایران که اکنون در بدتر ین شرایططاقت فرسا زندگی می کنند هم دچار بد فهمی می باشند که فراموش کرده اند مبتکر تز مبارزه باارزانی که بود؟

همچنین اکنون چرا تورم وگرانی وافزایش قیمت کالا ها وزمین ومسکن که در جامعه فراگیر شده است پاسخ دادن به این سئوال ساده و همه کس فهم که نیاز به علامه دهر بودن و قرن ها در حجره ها وحوزه ها ندارد که ناظر صحنه ی متفکران اهل فقاهت باشند که به بینند که متفکران بحث اول مرغ بود یا نه تخم آن بود چه می گویند؟ ولی چون ملای سرمقاله نویس نمی خواهد به این سئول ساده جواب دهد ترجیح می دهد با فراموش کردن علت به معلول به حاشیه برود وبه آن پردازد . زیرا که می داند اگر جواب دهد دیگر نمی تواند ز رفسنجانی و فتنه گری و اختلاف و تشتت برای سیاه کردن مردم بگوید و از وضع خود خواهی و برج عاج نشینی به عنوان فهم ناقص گریز به صحرای کربلا بزند و تلاش مذبوانه کند که می بایست طوری رهنمود دهد که توصیه کند به دزدان و غارتگران با دامن زدن به رقابت و حسادت ها و زیاده خواهی کردن ها اینقدر به جان همدیگر نیفتند و اسیر بد فهمی نشوند و بر سر شاخه ای که خود نشسته اند مشغول بریدن آن نشوند و یا اینکه کشتی که خودشان سر نشین آن می باشند مشغول سوراخ کردنش نباشد به این نیت که آب وارد کشتی شده فقط رقیب را باخودش می برد و غرق می کند وترکش آن به فتنه گر و کج فهم اصابت نمی کند . چونکه فتنه گری و ایجاد اتلاف انداختن کار ضد اسلام ودشمن آن می باشد و اگر چنانچه کسان دیگری اینگونه کنند خود تبدیل به دشمن اسلام شده اند .
بهر صورت ملای سرمقاله نویس در دنباله خوارج و گروه فرقان و انجمن حجتیه را در ردیف تقسیم بندی فهم ناقص از اسلام خطاب کرده است که گروه نوظهور در مشهد را نیز ضمیمه کرده و افزوده مشابه همان جریان مهدویت است . بالاخره در پایان اخطار کرده است که اگر چنانجه اهل حوزه علمیه ی قم به خود نیاید واقدامی دربرابر کج فهمان نکند و خط امام محور برای پیروانش نباشد عاقبت چنین خواهد شد .
"خط امام را آنگونه كه بود و نه آنگونه كه مطابق تمايلات نفساني يا توجيه گرانه تفسير مي شود بفهمند و براساس آن عمل كنند. غير از اين هر راهي كه طي شود حداقل عارضه آن التقاط است كه منشا پيدايش نفاق در جامعه ما شد و يك جريان تروريستي برانداز را در برابر امام و انقلاب و نظام اسلامي قرار داد. "

در خاتمه اینکه ملای سرمقاله نویس با التماس و لابه از غارتگران و دزدان و مافیای اقتصادی افشاشده به خصوص آخوندهای صاحب و مالک مکتب اسلام که گوئی اسلام پشت قباله مادرشان می باشد توصیه کرده که بهتر است که به خود آیند و زیر نام خمینی خیمه بزنند و همچنان با دین فروشی و سوء استفاده از اسلام به غارتگری های خودتان مشغول شوید و ادامه دهید و توی سر وکول هم دیگر نزنید چونکه دشمن هشیار در همه صحنه ها حاضرو آماده است که در نهایت در صورت ادامه ی شرایط کنونی و به خصوص افشا شدن رفسنجانی و شرکای غارتگر وی موجب می شود که این وسط دشمن سر رسد وکلک همه شما دزدان را بکند.. یعنی اینکه خط داده است همانگونه از کابینه عراق علیه ی مجاهدین از طریق نفوذی های اعزام شده در کابینه ی عراق در ایران هم می بایست در ایران نیز به جای افشا کردن همدیگر این سیاست علیه ی دشمن پیگیری شود .
هوشنگ � بهداد
شنبه اول تیر ماهسال 1387
برخی از ناگفته های گفتگوی عباس عبدی با سعید حجاریان
در سایت نوروز وابسته به حزب مشارکت اسلامی دوم خردادی ها گفتگوی سعید حجاریان و عباس عبدی بازتاب داده شده که ضیمه ی این نوشتار شده است . در این گفتگو سئو ال و پرسش هائی رد وبدل شده که در آن به نکاتی اشاره شده که جالب است . چونکه چشم انداز تاریک وناامن بانا امیدی و در راه بودن فاشیست لمپن مستبد ترسیم شده است . از سوی دیگر سرگمی میان مدعیان اصلاح طلبان قلابی برجسته شده است . زیرا که تنها گزینه ی شانس حضورشان در قدرت به پیروزی در نمایش خیمه شب بازی انتخابات دوران دهم گره خورده است . تازه مشکل نامزدی ریاست جمهور هم وجود دارد که چه کسی باشد که بخت و شانس پیروزی داشته باشد . همینطور از میان بحث و نظر های اصلاح طلبان میان خاتمی و عبد الله نوری با در نظر گرفتن تأئید و یا رد صلاحیت و حضور در نمایش نتخابات یا تحریم آن هم چاشنی این گزینه برای بخت آزمائی شده است . البته حجاریان با نامزدی عبدالله نوری موافق است . ضمن اینکه ضریب رد صلاحیت شدنش را نیز آشکارا بیان کرده و نتیجه تحریم و عدم حضور در این نمایش را بی ربط ندانسته و پیش بینی کرده است.
نا گفته نماند که این شرایط کنونی را می توان از سوئی با شرایط قبل از 30 خرداد سال 60 مقایسه کرد که فضا بسته شده بود وهمه منتظر یک اتفاق واقعه ی مهم بودند. برای اینکهدر آن زمان هرکس به دیگری می رسید با چه خبر شروع و وچه می شود پایان می پذیرفت؟ مشروط بر اینکه در آن مقطع یک سازمانی همچون مجاهدین بود که ظرفیت و توان بسیج 500 هزار نفر نیرو در تهران را داشت تا که به صورت مسالمت آمیز وارد صحنه شود تا در برابر جنایتکاران کودتاگر به قدرت رسیده به ایستد . ولی اکنون همان نیروهائی که خودشان در سرکوب مخالفین در آن زمان دخالت فعال داشتد به همان شرایط مشابه ه خبر وچه می شود خودشان دریک وضعیت بی هویتی و بی آیند گی اسیر شده اند . زیراکه به این نتیجه رسیده اند که چقدر اشتباه فکر می کردند که می پنداشتند این رژیم تروریستی اصلاح شدنی می باشد و چرا در دوم خرداد سال 76 به بعد که بر مسند قدرت بودند آنقدر نشئه ی قدرت شده بودند که قدرت درک نداشتند تا که بدانند ماهیت فاشیستی و ارتجاعی واصلاح ناپذیری نظام ارتجاعی و اصلاح ناپذیر تا کجاست و بفهمند که واقعیت دارد که نه اینکه هر گز این نظام اصلاح پذیر نیست ، بلکه نمی تواند که لحظه ای از سرکوب گری وفدا کردن نیروهای کیفی خودش فاصله بگیرد. برای همین خوشباورانه در روزنامه های خود می نوشتند دانستن حق همه مردم ایران می باشد و اصرار می کردند که شرایط هر گز به قبل از دوم خرداد سال 76 باز نه خواهد گشت. ولی اکنون دو مهره شاخص که هر دونفر شان نیز قربانی ساده انگاری خود شدند . چونکه یکی از این دو نفر گلوله در فکش نشست ودیگری با چند سال زندان شدن هزینه وبهای این خوشباوری خودشان را پرداختند. اما سعید حجاریان اعراف کرده است که با وعده پشت وعده دادن دولت به مردم و بدتر شدن شرایط معیشتی و اقتصادی مردم چشم به نمایش خیمه شب بازی بعدی دوخته شده تا شاید راهگشا و گره گشا برای رقیب مغلوب باشد . ضمن اینکه تأکید کرده و افزوده همه چیز به معیشت مردم گره خورده و هرروز هم اوضاع مردم بدتر می شود . یعنی همان دامی که باندهای مافیائی حاکم کنونی در دوران مدعیان دروغین اصلاح طلبان به عنوان ابزارتبلیغاتی علیه ی رقیب استفاده می کردند و چپ و راست به دولت انتقاد می کردند که مسائل اقتصادی و معیشتی و فقر و بیکاری مردم را فراموش کردند وبه فکر توسعه سیاسی وباند و حزب بازی و گفتمان تمدنی و سیاست تساهل و تسامح می باشند که اکنون خودشان در همان دام آنگونه گرفتار شده اند که هیچگونه امید چشم انداز راه حل برای مهار تورم و گرانی و افزایش قیمت کالاها در جامعه وکم کردن دامنه ی فقر و ضریب رشد بیکاری که ضریب نرخ آن دو رقمی شده است و شکاف عمیق طبقاتی که هرروز گسترده تر می گردد که بقول سعید حاریان آخرش مردم می پرسند که چه می شود؟ یعنی به زبان دیگر یعنی آنقدر شرایط برای شان تحمل ناپذیر خواهد شد که واکنش نشان خواهند داد ودر برابر طرح های جدید سرکوبگری نیروی انتظامی و بسیج ونامحسوس خواهند ایستاد و آن را بی اثر خواهند کرد. البته سعید حجاریان نام شرایط را سیستم غارت و ناامنی و ناامیدی گذاشته است که گفته بستر ساز ظهور فاشیست مستبدجدید است . یعنی منظور این است که کودتاگران خاموش و خزنده سپاه پاسداران حاکم شده حکومت نظامی خودشان را علنی کنند و برای همین است که عباس پالیز دار نام آخوندهای رقیب و مزاحم دانه درشت غارتگر را علنی کرده است تا که جاده فاشیست های مستبد جدید را هموار شود .
همچنین جالب است که سئوال و پرسش عباس خان و آقا سعید این است که گویا تصور کرده اند فاشیست مستبدی که قرار است کودتای خاموش خود را علنی کند و از حالت خاموش و سایه و حاشیه نشین بدر آید و بطور عریان وارد صحنه شود. می خواهد تورم و گرانی را مهار کند که عباس عبدی خطاب به سعید حجاریان گفته که اگر چنانچه فاشیست مستبد اینکار را بکند نه دیکتا تور نیست که دمکرات است . زیرا که تن به خواست اکثریت مردم ایران داده است که خواهان مهار و تورم و گرانی می باشند .غافل از آنکه این فاشیست مستبد از سوم تیر سال 84 شروع وحاکم شد واز همانزمان مدتی ا دندان برای چنگ اندازی 2000 میلیارد دلار اموال دولتی تیز کرده تا که بطورکامل آن را اشغال کند نه اینکه نمی خواهد تورم و گرانی را مهار کند بلکه تشدید کننده ی آن نیز می باشد .برای اینکه تا حال گذشته از بالا کشی 6 میلیارد دلار رقم مفقود شده درآمد نفت و بستن قرار داد 9 میلیارد دلاری بسیج و سپاه پاسداران با دوت وواگذار کردن کار خانه تراکتور سازی تبریز به سپاه پاسداران و اخیراً نیز هتل لاله و شعبات شهرستانی اش را از دولت به حساب خرید وبه اشغال خودش در آورد که جنگ اصلی اش با رفسنجانی و حامیانش در مجمع مصلحت برای سرعت بخشیدن به تصاحب بقیه ی اموال دولتی به عنوان طرح خصوصی سازی اصل 44قانون اساسی می باشند . حال بماند که این ارگان در چند سال گذشته از طریق هزاران اسلکه های غیر مجاز در بنادر جنوب کشور چه پول هاینجومی وحشتناکی از فروش کالاهای قاچاق و مواد مخدر و مشروبات بر جیب خود زده است . ضمن اینکه داستان اشغال نظامی فرودگاه امام در تهران درست در روز افتتاح آن نیز فرموش نشده است که کشتن یک وزیر راه به نام دودمان در استان گلستان از طریق سقوط هواپیما و استیضاح وزیر راه دیگروبر کنار شدنش در دوران خاتمی نیز فدای پیمانکار سپاه پاسداران همین فرودگاه شد ند که خدمات بخش مراقبت به این شرکت از سوی وزرای راه خاتمی داده نشده بود. بعلاوه اکنون گفته شده اکه دولت کلنگی و در حال متلاشی شدنست . پس چگونه این دولت قادر است که تورم و گرانی را مهار کندکه خودش در حال سکندری خوردن وگیجی و عدم تعادل قرار دارد.؟ ضمن ایکه عبدی تأئید کرده که افزایش قیمت نفت توقع مردم هم بالا برده و پیش بینی کرده که اوضاع بدتراز اینهم هم خواهد شد. در مقابل حجاریان نیز چشم انداز را تاریک ترسیم کرده است
بنابراین عجب سناریوی ائتلافی را حجاریان ترسیم کرده است . یعنی اینکه ائتلاف اصلاح طلبان با غارتگران و دزدان پیرامون عمود خیمه رفسنجانی و راست میانه و چرخش بقول عباس عبدی به سمت راست را برای نمایش خیمه شب بازی انتخابات دوره ی دهم تجویزکرده است . در صورتیکه اینان نمی خواهند به پذیرند که افشا کردن رفسنجانی و ناطق نوری و مهدوی کنی و واعظ طبسی و عسگر اولادی که از منفور ترین مافیای غارتگران می باشند که در برابر ائتلاف پاسداران واحمدی نژاد و لوطی جماران و مصباح یزدی و احمد جنتی که از این باند منفورتر ولی در غلرتگری پر اشتها تر می باشند چونکه دیگر وارد صحنه شده و احساس مغبون شدگی می کند که می خواهند جبران کنند. برای همین رقیب را دیگر تحمل نمی کنند. برای همین تأکید پاسدار احمدی نژاد منهای خطر تهاجم نظامی از بیرون که امسال را سال سخت دولت نامیده که مقابل سال نوآوری و شکوفائی لوطی جماران می باشد برای جراحی رقیب است که با بازدشت عباس پالیز دار ابتدا مقاومت می کند . زیرا که افشاگری دانشگاه همدان عباس پالیزدار برای تست کردن ضریب مقاومت در راستای حذف رقیب است که از این دوئل سال سخت نام برده شده است.
از سوی دیگر اشتباه هردو ئوریسین این است که برای شرایط کنونی رژیم تروریستی آخوندی که هیچگونه سازگاری با عرف بین المللی ندارد تلاش شده مشابه و الگوی تاریخی در روسیه 1905 تراشیده شود. در صورتیکه حجاریان اعتراف کرده است که جانباز 70% قطع شده از حقوق و مزایا می باشد که تأکید کرده مشکل اینجاست که مدعیان اصلاح طلب که یک تشکیلات رسمی است در برابر لمپن های غیر رسمی قرار گرفته است . حال چگونه رژیمی که بافت و دولت و ارگان هایش بر اساس لمپنیسم ترمز بریده و دنده عقب کنده می باشد چ قرار است معجزه شود که اینان الله بختگی دوباره بقدرت باز گردند.
بهر صورت سعید حجاریان هم همان تئوری سرمقاله نویس روزنامه ی جمهوری اسلامی را داده است که گفته بود برنامه ریزان پشت پرده در حال کنار گذاری روحانیت از قدرت می باشند که از همان سال 58 با ترور فیزیکی شروع شد که حجاریان گفته مشکل دولت روحانیت است که فشار از جانب مردم به روحانیت بالاست که در برابر تورم و گرانی باید واکنش نشان دهد و دولت هم موافق این فشار نیست. با این حساب بطور غیر مستقیم افشاگری لیست غارتگران اقتصادی بسیار حساب شده از سوی دولت طراحی شده است . عبدی هم در مقابل گفته همان موقع که خاتمی رئیس جمهور بود آخوندها جلویش یک چیزی می گفتند ولی پشت سرش چیز دیگری می گفتند . چون مردم به آلرناتیو فکر می کنند ونه آخوند. بالاخره حجاریان پذیرفته که جنگ و دعوا میان راست رادیکا ل و میانه و نظامیان بر سر غارتگری و تقسیم منابع می باشد . یعنی همانکه که تأکید شد جنگ قدرت و ثروت می باشد ونه راه حل برای کنترل و مهار تورم و گرانی . در بخش پایانی این گفتگو هم پیرامون چگونگی بر گزیدن نامزد ریاست جمهوری دوره ی دهم بحث شده است که نامزدی بر گزیده شد که رد صلاحیت نشود و چهره ی مستقل و مقاوم باشد که توان بسیج کردن نیرو داشته باشد مشروط بر اینکه هم رد صلاحیت شد . عدم حضور در نمایش خیمه شب بازی انتخابات ریاست جمهوری توجیه پذیرباشد . خلاصه یعنی اینکه بزک نمیر بهار میاد . کمبیزه با خیار میاد.
هوشنگ � بهداد
31 خرداد ماه سال 1387
نقد وبررسی " آمريكا، گام هاي پس از شكست (يادداشت روز)" روزنامه کیهان پنجشنبه 30 خرداد - 87
:رژیم به آب و آتش می زند ودست به اقدامات سنگین و گسترده ی تروریستی و ناامن سازی و خشونت وآشوب در عراق زده می شود تا توافقنامه میان دولت عراق با آمریکا امضاء نشود"
گفته می شود چه خواجه علی یا علی خواجه، هر دو تا یک معنی دارد. پاسدار لبنانی که مدتی خبری با این نام از وی در قلمزنی یادداشت روزنویسی روزنامه ی کیهان اطلاعاتی- امنیتی � پادگانی نبود. اکنون قلم بر دست گرفته و با نام خودش ظاهر شده و نظر داده و گفته است پس ازا ینکه نوری المالکی با هیئت همراهش به تهران فراخونده شد ندتا که هرکاری می توانند برای ملغی ساختن توا فقنامه ی نظامی - امنیتی - اقتصادی میان دولت عراق با آمریکا انجام دهند . ولی لوطی جماران و سایر مسئولان رژیم در نهایت موفق به دریافت جلب نظر مساعد مقامات عراقی نشدند جز اینکه تیتر خبری درشت تبلیغاتی مطبوعاتی بازتاب داده شود که توافقنامه دولت عراق با آمریکا به بن بست رسید. سپس نوری المالکی به اردن سفر کرد که پاسدار لبنانی یادداشت روز نویس اکنون گزارش تحلیلی داده است که پس از آنکه نخست وزیر عراق از ایران به اردن رفت . نخست وزیر عراق در پایان دیدار خود از اردن پیرامون مذاکره طرح آمریکائی موسوم به توافقنامه ی نظامی � امنیتی- اقتصادی میان دولت عراق با آمریکا ا علام کرد که این طرح به بن بست رسید و افزوده پس از اعلام این خبر بلافاصله موج سنگین آدم ربائی و آشوب با شرایط ویژه در عراق شروع شد. یعنی اینگونه تفهیم کرده است که حامیان موافق توا فقنامه میان دولت عراق و آمریکا عامل شرایط ویژه ی کنونی در عراق می باشند .

اما فراموش نشود که عکس این موضوع و ادعا هم صادق است . چونکه گذشته از اینکه پس از درز کردن خبر این توافقنامه از سوی دستگاه تبلیغا ت خبر سازی و جلع خبر و شایعه سازی و شانتاژگری وتهدید با سیاست دخالت گری در عراق از سوی رژیم تروریستی همگی بطور همآهنگ بسیج شد ند و فراخوان مخالفت و دشمنی و ایجاد تظاهرات علیه ی عراق فروشی و کاپیتولاسیون خوانده ی شده یمرتبط باتوافقنامه ی میان دولت عراق با آمریکا داده شد . اما اکنون وزیر امور خارجه ی عراق هشیار زیباری اعلام کرده است که امضای نهائی توافقنامه میان آمریکا و دولت عراق نزدیک شده است . بنابراین بر اساس تحلیل ارائه شده ی پاسدار یادداشت روزنویس شده صدق می کند که عامل آدم ربائی های سنگین و موج آشوب و شرایط ویژه در عراق رژیم تروریستی آخوندی وعواملش در این کشورمی باشند. زیرا که تنها رژیم تروریستی آخوندی در میان کشورهای همسایه ی عراق و منطقه مخالف این توافقنامه می باشد.

همچنین پاسدار یادداشت روز نویس در دنباله ی تحلیل یادداشت روز خود به اختلافات انتخاباتی حزب جمهوری خواهان و دمکرات ها در آمریکا اشاره کرده و نظر داده است بهمین دلیل پیرامون انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا کش و قوس و نوساات وجوددارد که ممکن است در عراق اتفاقات مهمی رخ دهد . یعنی اینکه از موضع فرفکنی لو داده است که عراق بیش از شرایط کنونی دستخوش نا آرامی ها و اقدامات تروریستی خواهد شد . به خصوص اینه آشکارا سران رژیم تروریستی اعلام کرده اند که امنیت عراق مسئله مهم امنیت رژیم می باشد و هر گز نمی توانند نسبت به این توافقنامه ی نظامی � امنیتی � اقتصادی دولت عراق با آمریکا بی طرف وبی تفاوت باشند . به ویژه اینکه پس از اشغال نظامی ،عراق، عوامل رژیم عجیب حضور پررنگ داشته و پیوسته تأکید شده که می بایست نظامیان آمریکائیان مستقر در عراق هر چه زودتر خاک این کشور را ترک کنند . زیرا که بقول پاسدار احمدی نژاد رژیم تروریستی آخوندی مادگی این را دارد تا که در جاتا آمادگی این را دارد تا که در جا این خلاء قدرت را نه فقط در عراق که در خاورمیانه پر کند .

از سوی دیگر بحران هسته ای نه اینکه با همه زد و بند ها و پیگیری سیاست خائنانه ی و کثیف مذاکره و مماشات گری هسته ای غرب هنوز راه حلی برایش یافت نشد است ، بلکه هرروز که می گذرد وخیم تر و بحرانی تر می شود . بنابراین با محدود شدن قدرت مانور لوطی جماران و سپاه پاسداران در نوارغزه ی فلسطین که از طریق حماس دنبال می شد . اکنون که قرار داد آتش بس حماس با اسرائیل منعقد کرده وضعیت فرصت طلبی رژیم در نوار غزه و منطقه بسیار ضربه پذیر شده است. همچنین با شکست سختی که کودتای نظامی سپاه پاسداران و حزب الله لبنان در بیروت خوردند که با انتخاب شدن رئیس جمهور در لبنان از سوی پارلمان این کشور حزب الله لبنان ارزش بازیگری و باج گیری همچون گذشته برای لوطی جماران و سپاه پاسداران ندارد و نمی توان تا که دو باره در راه اندازی جنگ 33 روزه ی سپاه پاسداران و حزب الله لبنان با اسرائیل که لبنان تبدیل به سر زمین سوخته شد که جنگ مشابه دیگری برای راه گریز بحران روژه ی هسته ای تدارک دید .

بنابراین مشخص است که با همه امکانات و توش و توان لوطی جماران و سپاه پاسداران و سپاه قدس در عراق وارد صحنه شده اند تا هر طوری شده دست به هر اقدام تروریستی و عملیات خرابکارانه برای ناامن کردن عراق بزنند . همینطور از طریق عواامل نفوذی پاسداران سپاه بدر و حزب الدعوه که در ایران بوده و آموزش های نظامی و جاسوسی و خیانت و خرابکارانه دیده اند و اکنون در پارلمان عراق حضور دارند هم علیه ی مجاهدین دست به توطئه و تبلیغات منفی بزنند و تقاضای اخراج مجاهدین از عراق کنند .هم اینکه ابراز مخالفت با طرح توافقنامه ی نظامی � امنیتی � اقتصادی دولت عراق با آمریکا نمایند .

در خاتمه اینکه بدون شک عامل اصلی ناامنی وخشونت گرائی عراق و رشد اقدامات تروریستی و آدم ربائی ها رژیم تروریستی آخوندی می باشد . همانگونه که این رژیم عامل اصلی بی ثباتی و نا اآرامی منطقه می باشد . زیرا که برای دسترسی به سلاح هسته ای که پشتوانه و ابزار قدرت و باج گیری برای صدور تروریسم وبنیادگرائی می باشد تا که بقول پاسدار احمدی نژاد چاشنی و مکمل جهانی شدن احمدی نژاد وتغییر ساختار مدیریت جهان و اصلاح کردن باشد که اقدامات تروریستی و عملیات خرابکارانه و ناامن سازی عراق ضروری می باشد . بهمین دلیل توقف است که مصرانه یا تعلیق غنی سازی اورانیوم مخالفت می شود و خط سرخ بقای رژیم تروریستی آخوندی نامیده شده و پیوسته بر عدم عبور از این خط سرخ تأکید مستمر می شود.
هوشنگ � بهداد
پنجشنبه 30 خرداد - 87
نقد وبررسی " تفنگ بي فشنگ (يادداشت روز): روزنامه ی کیهان چهار شنبه 29 خرداد ماه سال1387
"چرا یک نظرخواهی آزاد پیرامون پروژه ی هسته ای و مشروعیت نظام و لوطی جماران ونهادهای رژیم برگزاری نمی شود تا که رسوا شود هر که در او غش باشد."

بازی که بازیگران پشت صحنه با ادامه دار کردن سناریوی هستته ای موش و گربه بازی های راه انداخته که دیگر همچون گذشته راه مانور دادن و فرصت سوزی کردن نیست . برای اینکه بازیگر تبدیل به شرایط بکسور ضربه ی سنگین هوک بر روی رینک بکس دریافت کرده و تعادل از دست داده ای می باشد که داور وسط و حتی مربی خودش را به جای حریف اشتباهی گرفته است. زیرا که ضربه ی گیج کننده ی وارده به این روز وادارش کرده است . برای همین است همزمان با ارائه ی نمایش پرده بازی پیشنهادات فرصت سوزان تهیه و تنظیم کردن بسته ای و هسته ای که مدتی است تبدیل به دوره و چرخشی و زنجیره ای شده ولی اکنون مشخص شده است درون بسته ها برای طرفین خالی یا فشار می باشد .

اما این وسط سران رژیم تروریستی که ضربات سنگینی از چند بعد دریافت کرده اند که شامل شکست بازی کردن با حماس و نوار غزه است . شکست توطئه یا طرح کودتای نظامی شکست خورد ی سپاه پاسداران و حزب الله لبنان علیه ی دولت قانونی لبنان است . مهمتر اینکه طرح مخالفت و دشمنی در پروسه ی صلح خاورمیانه نیز با شکسته مواجه شده است برای اینکه دولت سوریه در شرف مذاکره و توافق با اسرائیل برای پس گیری بلندی های جولان از اسرائیل می باشد . از سوی دیگر خیلی وقت است که طرح ارسال سلاح و اعزام تروریست به عراق برای ایجاد جنگ داخلی با شکست مواجه شده است به خصوص اینکه با سناریو سازی و بسیج عوامل خودش در عراق برای ملغی کردن توافق میان دولت عراق با آمریکا نیز با شکست مواجه شده است و این توافقنامه قرار است که مرحله ی پایانی و امضا کردنش تمام شود .

بنابراین با فراخوان دادن به نخست وزیر عراق و هیئت همراهش به تهران وجماران و دیدار با لوطی جماران و پاسداران احمدی نژاد و وزیر بد نام اطلاعات و رئیس مجلس ووزیر دفاع پیرامون مجاهدین که در نهایت این توافق حاصل شد که پس از کنگره ی اخیر در شهر اشرف دست به معرکه گیری و غائله آفرینی در پارلمان عراق زده شود و با تهدید کردن برخی از نمایند گان پارلمان عراق که چرا در این کنگره شرکت کردند و فشار برروی اخراج مجاهدین از عراق شده است که علناً ثابت می شود که گویا پارلمان عراق زائده و حیات خلوت عراق می باشد . البته که برخی که از نمایندگان به دباغ ها و گماشتگان لوطی جماران و سپاه پاسداران وسپاه قدس درپارلمان عراق تو پوزی زدند. برای اینکه به اینان از سوی برخی از نمایندگان پاسخ داده شد که تماس داشتن با مجاهدین که آزارشان حتی به یک عراقی نرسیده است خیلی کمتر از رابطه با وزارت اطلاعات رژیم تروریستی داشتن می باشد . یعنی اینکه سران رژیم درمانده وبحران زده در گل ماند برای انتقام گرفتن از مجاهدین و افشاگری های مستند اهداف پروژه ی هسته ای و نقش دخالت ویرانگر در عراق اکنون از طریق زور زدن آخرین تیر ترکش مهره های نفوذی درون پارلمان عراق طراحی شده است که گذشته از ضعف و زبونی و استیصال رژیم تروریستی در برابر مجاهدین می باشد که نشان از ورشکستگی کامل و بهدر رفتن همه سرمایه گذاری ها در عراق و فلسطین و لبنان می باشد . به ویژه که عراق به عنوان سکوی پرتاب و پرش و صدور تروریسم و بنیادگرائی به خاورمیانه و پیشتوانه باج گیری پروژه ی هسته ای می باشد.

اگر اینگونه یادداشت روزها که از سوی پاسدار و طلبه و بازجویان تنظیم شده که همه تکراری می باشد که گویا نویسنده یکی می باشد که بقیه از روی نسخه ی اصلی تقلب و رونویسی کرده اند . یک صدم این حساسیت پیرامون مطالبات مردم ایران می شد کلی از مشکلات کنونی اشان حل شده بود . ولی نه این که ادعای پوشالی می شودکه پروژه ی هسته ای از سوی مردم ایران حمایت می شود. ولی مشخص یست که چرا مردم ایران هیچگونه خواست ونیاز و مطالبات دیگری جز حمایت کردن از این پروژه ی هسته ای ندارند که به خاطرش چندین سال است که مردم ایران سرکار گذاشته شده اند ؟ اخیراً هم سولانا حاوی بسته ی پیشنهاد جدید بود که در این مورد یکبار گفته می شود که بسته ی پیشنهادی خالی است و داخل آن چیزی نمی باشد . یکبار گفته می شود که چون تأکید بر تعلیق شده است برای اینکه از خط قرمز عبور شده است . پس بستهی پیشنهادی قابل بحث و قبول نیست و شکست خورده است . از سوی دیگر گفته می شود که راه تعامل مذاکره بسته نشده است . اکنون گفته می شود که همزمان که سولانا ایران بود بوش گفته است که این بسته ی پیشنهادی از سوی رژیم رد شده پس بوش از قبل از این نظر خودش را گرفته است . در صورتیکه نقل قول شده که بوش به نقل از رد شدن از سوی رژیم گفته است. مسخره تر اینکه در دنباله تأکید شده است که هیچ مشوقی نمی تواند جای اقتدار سران رژیم ت وریستی که مردم و منافع ایران خوانده شده است را بگیرد .

بالاخره پاسدار سربازجو در دنباله بازهم با داشتن کلاهک هسته ای اسرائیل اشاره شده است و به عنوان نماینده و سخنگوی مردم فلسطین دلسوز اینان شده واز شرکت بوش در شصتمین سال تشکیل دولت اسرائیل انتقاد کرده است .

در خاتمه اینکه بون آنکه کوچکترین سمپاتی نسبت به مردم نشان داده شود که در شرایط رشد روز افزون تورم و گرانی و افزایش قیمت کالا ها در جامعه و با دو رقمی شدن درصد بیکاری و گسترش وحشتناک شکاف عمق طبقاتی و خاموشی برق و کمبود آب این جمعیت 80% کشور که برزیر خط فقر اقتصادی قرار دارند چگونه زندگی می کنند و ی اا ینکه بدون آنکه کوچکترین کلامی پیرامون افشاگری غارتگران ومافیای قتصادی افشا شده ا ز سوی عباس پالیز دار گفته شود که اینان در بستر کدام رابطه و مناسبات پشت پرده توانسته اند اینگونه صاحبان ثروت های کلان و نجومی و باد آورده شوند . ولی با وارونه گوئی و کتمان حقایق ادعا شده است که تمام تهديدهاي نظامي و تحريم هايي كه عليه ايران به كار بسته شده است و افزوده شده مذاكرات، مادامي كه با سياست هويج و چماق پيش مي رود، یعنی همان کد وحرفه و تخصص یادداشت روز نویس در زندان اوین هيچكدام در عزم راسخ مردم و مسئولان امر در دستيابي به فناوري هسته اي، كوچكترين شكافي ايجاد نخواهد كرد و تهديدهاي آمريكا را نشانه روي با تفنگ بي فشنگ مي داند. واقعاً که خیلی دریدگی و پرروئی می خواهد که گذشته از شرایط طاقت فرسای زندگی که مردم ایران در گیر آن می باشند و اعتراضات گسترده وادامه دار دانشجویان همچنین نزدیک دوماه است که اعتصاب و اعتراض کارگران کارخانه ی نیشکر هفت تپه ی خوزستان و رشد تضاد ورقابت و رو کردن پرونده های غارتگری دانه درشت های حکومتی همه از سوی سربازجو پاسدار یادداشت روز نویس نادیده گرفته شده است و ادعای کمدی وتوهین آمیز شده اسا که مردمایران در کنار مسئولان رژیم ضد بشری دزد و غارتگر و عوامفریب و جنگ افروز قرار دارند و تحریم ها وتهدید ا موجب نشده که کوکترین شکافی میان مردم ومسئولان به وجود آید چونکه تهدید ها و تحریم تفنگ بدون فشنگ می باشد .در نهایت برای رفع شبهه و رو کردن پوچی ادعاهای مضحک و معکوس گفت چرا یک نظرخواهی آزاد پیرامون پروژه ی هسته ای و مشروعیت نظام و لوطی جماران ونهادهای رژیم برگزاری نمی شود تا که رسوا شود هر که در او غش باشد.
هوشنگ �بهداد
چهار شنبه 29 خرداد ماه سال1387
نقد و بررسی: باز هم ببر كاغذي ! روزنامه ی جمهوری اسلامی چهار شنبه 29 خرداد ماه سال1387
"باوارونه گوئی و آویزان شدن به مسائل خارجی البته با فرافکنی کردن برای فرار از پاسخگوئی به مطالبات مردم ایران"
البته در نظامی که قانون جنگل در آن حاکم باشد و هر حیوانی که زور وقدرتش بیشتر است سلطان جنگل می باشد و قوانین یا بی قانونی خودش را با زور به دیگران تحمیل می کند . یا بنابر مثلی که گفته می شود سگ در خانه ی صاحبش شیر است . می بایست در شرایط بحران عمیق هسته ای و شکاف عمیق طبقاتی و جو بالای نارضایتی عمومی و ادامه ی اعتراضات و اعتصابات دانشجوئی و کارگری و افشاگری های مافیائی و غارتگرایانه ی اقتصادی که وود دارد . برای فرار از پرداختن به این موضوعات باید که ادعاهای عجیب و غریب و وارونه کرد وازموضع ترس دست به فرافکنی زد و شوی قدرت نمائی اجرا کرد. خلاصه به ضرب سیلی صورت سرخ نگهدا شت .
اگر نه جائیکه طشت رسوائی پوسیدگی و آلودگی به فساد و غارتگری رژیم تروریستی آخوندی از بام بر زمین فتاد است. آنگونه که اکنون از درون مجلس و هئیت حقیق و تفحص پیگیر پرونده های قضائی مافیای غارتگران به بایگانی سپرده شده و خاک خورده که تکان داده شده و خاکش گرفته وگشوده شده و نبش قبر شده است . البته این نبش قبر کردن آنگونه غیرمنتظره بود که خبرش لرزه وپس لرز ه های قوی چند ریشتری بهمراه خود داشته است. بطوری که به مرده های درون قبر نیز شوکه وارد شده و از ترس به خودشان تکانی دادند و با لابه زاری و عزا و ماتم گرفتگی به پناهگاه یا سنگر گاه غارتگران و پشتیبان کلان دزدان صاحب ثروت های نجومی رجوع کردند و با کفن های زرد کرده ی خود گفتند که ای دست بر بند تنبانتان باد هرچه زودتر یک کاری بکنید. زیرا که این پالیز دار در دانشگاه همدان بد جوری کاسه وکوزه را شکسته ودست به کار خرابی زده و پرونده ها را رو کرده است اگر باتأخیر اقدام شود دیگر کاراز کار گذشته است ونه از تاک نشان ماند ونه از تاک شان. زیرا که بقول همین سرمقاله نویس روزنامه ی جمهوری اسلامی با عنوان برنامه ریزان در پشت پرده اوضاع خیلی ناجور می شود . برای اینکه طراحان مشغول برنامه ریز پشت پرده دارند طرح جراحی کردن آخوندهای مافیائی و غارتگران را دنبال می کنند . زیرا که خودشان می خواهند جای رقبا را به گیرند .

بنابر این ابتدا صدور حکم بازداشت عباس پالیز دار صادر شد . سپس اقدام سریع تکمیلی شد و تعداد 11 نفر دیگر باز داشت شدند که گفته می شود دو نماینده ی مجلس که یکی شان زن است نیز در گیر این پرونده وجزو 11 نفر می باشند . البته این ادامه جنگ گرگ ها ست که در پایان دوره ی مجلس نمایشی و فرمایشی مجلس با قوه ی قضائیه شروع شد. زیرا که نمایندگان مجلس از قوه ی قضائیه خواسته بودند پیرامون تحیقیق و تفحص پرونده های ارائه شده از سوی مجلس اقدام کند که پس از 3 سال که از تاریخ آن گذشت ولی از سوی قوه ی قضائیه اقدامی انجام نگرفت و پاسخی داده نشد.پس ناچاراً دبیر هیئت تحقیق و تفحص قوه ی قضائیه عباس پالیز دار مجبور شد تا اینکه این پرونده را در جمع دانشجویان بسیجی دانشگاه همدان باز کند که این افشاگری منجر شد که کک بر توی تنبان غارتگان مافیائی اقتتصادی انداخته شود . البته که مشخص است که چاقو هر گز دسته ی خودش را نمی برد . برای همین قوه ی قاضائیه به جای اینکه متهمان غارتگر را بازداشت و محاکمه کند . افشگر را به عنوان متهم شایعه ساز باز داشت کرد .

در ادامه ی این نمایش سخنگوی قوه ی قضائیه وارد اچرای شوی مطبوعاتی شد واز چگونی بازداشت 11 نفره مرتبط با این پرونده گفت .ولی که آنقدر تناقض گوئی و شیش و بش پیرامون این موصضوع و دزد معروف به سلطان شکر و مرخصی 4 ماهه ی ایشان و اعتراضات دانشجویان زنجان و... گفت که مشخص بود خود سخنگو بیش از مسئولین دیگر گیج و منگ و قاطی کرده است.

. از سوی دیگر در همین کشاقوس سگ دعواهای باندی و جناحی مافیائی گزارش شد که هتل های زنجیره ای لاله ی دولتی از طریق زد و بند مناقصه ای به یک سرمایه دار بی نام ونشان زیر قیمت روز بزار فروخته شد که خریدار می بایست جزو باندغارتگر و مافیائی غالب باشد که چون وابستگی به امداد های غیبی و امام زمانی دارد بنابراین نام ونشان هم ندارد . اما از همه مهمتر این است که این وسط سرمقاله نویس فیلش یاد هندوستان ایتالیائی کرده است . وبی خیال سگ دعاهای داخلی و کشورهای همجوار ایران ومنطقه و اسرائیل شد ه و یک راست رفته است سراغ نخست وزیر ایتالیا که چرا با بوش دیدار داشته ومخالفت با پروژه ی هسته های کرده واز گزینه ی نظامی گفته است .به خصوص اینکه هنگام سفر پاسدار احمدی نژا د به ایتالیا وی تحویل گرفته نشد و با وی با بی احترامی و انتقاد برخورد شد .البته که سرمقاله نویس زیاد ناراضی از اینگونه شیوه ی برخورد مقامات ایتالیائی نسبت به پاسداراحمدی نژاد نیست . برای اینکه پاسدار احمدی نژاد از این بدتر با رفسنجانی برخورد کرده که سخت مورد حمایت سرمقاله نویس است . حتی زیاد هم نارحت نیست که چرا در ایتالیا خیابانی به نام 18 تیر نامگذاری شده است . بلکه عصبی است که چرا دولت ایتالیا که در رأس کشورهای اروپائی از منظر قرار دادای اقتصادی و تجاری با رژیم تروریستی آخوندی می باشد برای چه نخست وزیر این کشور به جای حمایت از پروژه ی هسته ای رژیم تروریستی آخوندی کردن مخالفت شدید کرده است و یا اینکه چرا نگرانی خودش را نسبت به نقض حقوق بشر در ایران و گزینه ی دیگر غیر از مذاکره ی بی ثمر هسته ای ابراز داشته است . برای همین به ببر کاغذی نامیده شده است . البته سرمقاله نویس در پایان بدون آنکه اثری از تهدید کردن در کار باشد مثل همیشه سخنگوی مرد م ایران شده و خطاب به بوش گفته است که گزینه ی نظامی برای جمهوریخواهان انتحار سیاسی است زیرا که ملت ایران از اینگونه هیاهوها مثل گذشته ترس وواهمه ی ندارد .
هوشنگ � بهداد
چهار شنبه 29 خرداد ماه سال1387
پیرامون دیدار رفسنجانی با اعضای سابق فدائیان اسلام یا باند مافیائی مؤتلفه عسگر اولادی
آخوند روباه مکار و غارتگر وبساز و بفروش رفسنجانی برای اینکه به حاشیه پرتاب نشود تا که فراموش شود تلاش مذبوحانه می کند که هرطوری شده روزانه دیدار هائی داشته باشد تا که لا اقل مطرح باشد . به خصوص پس از اینکه از سوی عباس پالیزدار افشا شد خیلی بیشتر احساس می کند که باید برروی صحنه باشد تا شاید بتواند پرونده ی بسیارننگین خود راسفید کند . البته بدون نشان دادن کوچکترین واکنشی نسبت به این افشاگری به مسائل دیگری اشاره می کند. با ادا و اطوار ژست هائی به خود می گیرد که گویا یک مصلح اجتماعی بی طرف و بی غرض وسالم وپاک ودلسوز مردم ایران می باشد که اصلاً دارای هیچگونه آلودگی فساد اقتصادی خود و اعضای خانواده نمی باشد .غافل از اینکه دیدار و ملاقات با اعضای خانوادگی باند مافیائی انگلیسی غارتگر مؤتلفه ی عسگر اولادی و فدائیان اسلام سابق که عسگر اولادی جزو لیست افشا شده ی عباسالیز دار در دانشگاه همدان است خیلی بیشتر لو می دهد که چگونه شرکای دزدان و غارتگران بدنام و مشهور و منفور همچنان با همدیگر می باشند . به ویژه در این شرایط کنونی که افشا شده اند خیلی بیشتر نیاز دارند که از همدیگر حمایت کنند. صحنه ی تصویری دیدار نمایش تصویری دزدان و غارتگران ثابت می کند افشاگری عباس پالیزدارمستند و تأثیر گذار بوده که چنین متهمان دزد و غارتگر و باند های مافیائی را به تکاپو انداخته است. فراموش نشود که در بخش صدای شما همین روزنامه ضمن آشکار کردن تضاد و رقابت و اختلافات باندهای مافیای دزد و غارتگرباهم دیگرکه دارند و بدون آنکه توضیح داده ئشود که چرا این روباه و مکار بساز و بفروش که در سال مرگ خمینی جاخالی داد و تهران را به سوی عربستان ترک کرد . ولی اکنون اینگونه از طریق پیام صدای شما جو سازی و پرسش شده است که چرا صدا و سیماگزارش کامل سفر روباه مکار و حیله گر رفسنجانی به عربستان را پخش نکرده است؟ نامه چنین به نقل از یک خانم معلم که حتماً هم جزو هم سفران یا اینکه زوار در عربستان بوده چنین بازتاب داده است :
يك خانم معلم از تهران : چرا مسئولين صدا و سيما متن كامل سخنان مهم و تاريخي حضرت آيت الله هاشمي رفسنجاني در كنفرانس گفتگوي بين المللي اسلامي را پخش نمي كنند چرا مسئولين سيماي جمهوري اسلامي ديدار حضرت آيت الله هاشمي رفسنجاني و بانوان ايراني از ائمه بقيع را پخش نكردند آيت الله هاشمي رفسنجاني براي ما شيعيان مايه عظمت و افتخار است چرا مسئولين رسانه ملي قدر و منزلت ايشان را نمي دانند.
ایکاش این خانم توضیح می داد که کجا غارتگر بدنام و حرفه و شیاد ومکار بساز و بفروش وکلاهبر دار دینفروش که مایه ننگ و سر شکستگی مردم ایران می باشد می تواند مایه افتخار باشد؟ البته برای کسانی که با دزدی ها وغارتگری ها توانسته صاحبان ثروت های نجمومی و باد آورده شوند حتماً که رفسنجانی باید چیزی ماورای افتخار باشد. ولی باید برای رفع شبهه از 80% مردمی که زیر خط فقر اقتصادی زندگی می کنند و با غول تورم و گرانی و افزایش قیمت کالا هادر گیرند و یا کارگران تظاهر کننده ی نزدیک دو ماه کارخانه ی نیشکر هفت تپه ی خوزستانی سئوال کرد و یا ازدانشجویان در حال فریاد مرگ بردیکتاتور هستند هم پرسش نمود که اینان چه نظری دارند؟ آیااینان هم به داشتن چنین شرایطی که رفسنجانی در به وجود آمدن آن نقش کلیدی داشته است که آیا رفسنجانی مایه ننگ و یا افتخار است؟
البته رفسنجانی روباه مکار در این دیدر با شرکای غارتگر و دزدان بازار مؤتلفه ی خود بدون آنکه سخنی از اقدامات فدائیان اسلام درزمان شاه بگوید . یا از نقش سرکوبگری ها ی خود به خصوص آن زمان که افسوس خورده بود که اگر چنانچه ما 200 نفر از زندانیان سیاسی آزاد شده ی زمان شاه را اعدام کرده بودیم دیگر نیاز نبود که هزار هزار اعدام کنیم . یا اینکه از زندانی کردن بیش از 100 نفر از نیروهای موسوم به ملی مذهبی ها در دوران ریاست جمهوری خود به خاطر صدور یک اطلاعیه بگوید . یا از نقش عالی جناب سرخپوش در قتل های زنجیره ای چیزی بگوید . یا اینکه کلامی از دیدار خود در تابستان سال 65 در تهران با مک فارلین نماینده ی ویژه رئیس جمهوری وقت آمریکا و اعدام کردن مهدی هاشمی برادر داماد منتظری بگوید که چرا این دیدار را افشا کرد ویا اینکه اشاره به خطبه ی خود در نماز جمعه ی تهران داشته باشد که خطاب به بوش گفت که اگر ما در اشغال نظامی افغانستان همکاری نکرده بودیم هنوز طالبان در افغانستان حاکم بود . اما اکنون علیه آمریکا گفته و از فعالیت احزاب که البته منظور حزب کار گزاران خودش می باشد در این دیدار گفته است.
هوشنگ - بهداد
چهار شنبه 29 خرداد ماه سال1387
نقد وبررسی " اين تابلو قلابي است (يادداشت روز) روزنامه ی کیهان سه شنبه 28 خرداد- 87
" گفته می شود : آنکس که حقیقت را نمی داند احمق است و آنکس که حقیقت را می داند وانکار می کند جنایتکار است "
یک روز برتولت برشت گفته بود آنکه حقیقت را نمی داند احمق یا نادان است وآنکس که حقیقت را می داند و انکار می کند تبهکار یا خائن یا جنایتکار است . اما اکنون معلوم نیست که می بایست به طلبه پاسدار یادداشت روز نویس چه گفت که چیزی فراتر ر دوبخش جمله برشت نظر داده است و که قلم بر دست و یادداشت روز نویس و تحلیل گرروزنامه ای شده است که مدیر مسئول آن نماینده ی ویژه لوطی جماران است که سابقه ی دیرینه در پاسداری و اطلاعاتی و بولتن نویسی و بازجوئی و شکنجه گری وتواب و سناریو و پرونده سازی و تحریف گری دارد ودر 3 دهه ی گذشته جز وارونه گوئی کردن و تحلیل از موضع چماق و هویج که شیوه ی متداول بازجوئی زندان اوینی می باشد مطلقاً در راستای یک مطبوعه و رسانه ی خبررسانی سالم و آزاد حرکت نکرده است. زیرا که رژیم بربرمنش و تاریک اندیش وقرون وسطائی و ضد مردمی آخوندی که در پرونده ی ننگین نقض سیستاتیک حقوق بشر خود رتبه دار جهانی می باشد وروزی نیست که خبر های اعدام ودار و شلاق زدن در ایران بازتاب داده نشود و یا اینکه در دانشگاهی تحصن واعتراضی صورت نگیرد و فریاد مرگ بر دیکتا تور سر داده نشود و یا دانشجویان فریاد نزنند ما زن ومرد جنگیم به جنگیم تا به جنگیم و یا اینکه دانشجوئی تعقیب و اخراج ویا محاکمه نشود. یا اینکه اخیراً در دانشگاه زنجان جنایتکاری به نام مددی به زور می خواسته تجاوز به دکتردانشجوئی کند که دانشجویان به زور وارد دفتر کار وی شده و دختر دانشجوی اسیر را از دفتر کارش بیرون می کنند ودرگیری لفظی در دفتر کار وی به وجود می آید و ادامه ی آن به اصحنه ی بیرون از دفتر محیط کارش کشیده و ادامه می یابد . البته صحنه ی اعتراض لفظی بافیلم گرفته شده برروی سایت اینترنت گذاشته شده است . در نهایت منجر به گسترده تر شدن اعتراضات دانشجوئی دانشگاه زنجان شده است که هنوز هم ادامه دارد .
از سوی دیگر پس از دو سال که از طرح امنیت اجتماعی نیروی انتظامی می گذرد .اکنون به جای اینکه مسئولان حکومتی جوابگوی مطالبات مردم ایران باشند یا لا اقل به کارگران واعتصاب گران ومعترضان کارخانه ی نیشکرهف تپه ی خوزستان پاسخ داده شود که چند هفته است اعتراض شان ادامه دارد و گزارش شده که دو کارگر این کارخانه به دلیل فقر اخیراً جان باخته اند .
همینطور با وجود رکورد داری جهانی نقض مداوم حقوق بشر این دیگر بسیار کمدی و توهین آمیز می باشد در شرایطی که رژیم تروریستی آخوندی بد نام ترین ناقض حقوق در جهان می باشد که طلبه پاسدار یادداشت روز نویس ادعای کمدی کرده که نقض حقوق در ایران ادعای واهی و بی اساس است . زیرا که این خواست آمریکا می باشد که به اروپا و وزیر امور خارجه ی فرانسه تحمیل شده است و برای سفید کردن پرونده ی ننگین حقوق بشر رژیم به اسناد ومدارک نقض حقوق بشردر آمریکا و اروپا اشاره شده است . البته بدون آنکه گفته شود که آخر در کجای جهان نوجوانان را اعدام می کنند که در ایران انجام می گیرد؟ آنهم متهمین که قربانیان دست پروردگان خود رژیم تروریستی می باشند و هر گز هم کارشناسان جرم شناس تحقیق و بررسی و ریشه یابی نکرده اند که دلیل نا هنجاری های و قتل و جنایت ها در جامعه چیست ؟ مهمتر نقش رهبران و مسئولان رژیم تروریستی در این مورد چیست ؟ اصلاً حتی اگر در همه جهان حقوق بشر نایده گرفته و نقض می شود . این هر گز دلیل نمی شود که مسئولان جنایتکار رژیم تروریستی آخوندی در تلاش پاک کردن مسئله و پرونده ی ننگین و سیاه و سنگین و پاک ناشدنی خود برآیند که البته با هیچ رنگی پاک شدنی نمی باشد که یادداشت روز نویس دست به تو جیه کاری و طلبکاری زده است .
آری خیلی عجیب و مسخره است که طلبه پاسدار وارونه گو بدون آنکه بگوید در 3 دهه گذشته ته در ایران چه گذشته است واز 30 خرداد سال 60 تا تابستان خونین سال 67 که قتل عام زندانیان سیاسی در ایران اتفاق افتاد در زندان های ایران چه گذشت؟ چه تعداد زنان بار دار تیر باران شدند؟ به چه تعداد دختران باکره قبل از تیرباران مورد تجاوز اجباری واقع شدند تا که به حساب بهه بهشت نروند؟ با رهبران مسیحی ربوده شده چگونه برخورد شد و چرا مثله شدند ولی این جنایت به مخالفین نسبت داده شد؟
پس از اشغل نظامی عراق از طریق اعزا م تروریست ها و سلاح و عوامل داخی دسته به چه جنایات و اقدامات تروریستی زده شده است ؟ چه تعداد زندان مخفی دائر شد و چه تعدادی ربوده و شکنجه و مثله وکشته شده اند که این روش ضد انسانی هنوز هم ادامه دارد؟
داستان قتل های زنجیره ای و ترور مخالفین در برون مرز که جای خود دارد . همانگونه که پرونده ی محکومیت تروریستی رهبران رژیم تروریستی آخوندی در آلمان که متهم به ترور مخالفین می باشند فراموش نشده است . مگر می توان جنایات 3 دهه ی گذشته را لیست کرد که بخش بسیار کوچکی فقط از عملکرد 3 دهه ی گذشته در سخنرانی افشاگر عباس پا لیز دار در دانشگاه همدان عیان شد و مشخص شد که چه پرونده ی ننگین و سنگینی مافیای غارتگران حاکم بر ایران دارند که همه ی این جنایات و عوامفریبی و غارتگری ها زیر پرده ی دین و سوء استفاده از آن دنبال کرده اند .
در خاتمه اینکه عجیب است که همه ی کشورها دارای پرونده ی نقض حقوق بشرمی باشند به جز رژیم تروریستی آخوندی که رکوردار نقض جهانی حقوق بشر می باشد و رتبه دار فرار مغز و سرمایه می باشد . همچنین پیشتاز جهانی در مرگ و میر و تصادفات و تصادمات و مجروحین در جهان هم می باشد و کوچکتری عملکرد مثبتی در 3 دهه ی گذشته به نفع مردم ایران انجام نداده است . زیرا که رشد گرانی و تور م افسار گسیخته با افزایش قیمت کالا ها و زمین و مسکن و اجاره خانه و رشد فقر و بیکاری و شکاف عمیق طبقاتی می گوید که شرایط زندگی مردم ایران چگونه است؟ بدتر اینکه چگونه است که چرا طلبه پاسدار یادداشت روز نویس طلبکار که از موضع قاضی جهانی همه را به محاکمه کشانیده ولی نگفته است که چرا افزایش قیمت نفت درست نتیجه ی معکوس برروی زندگی مردم ایران در چند سال گذشته بر جای گذاشته است و چرا دبیر اجرائی هیئت تحقیق و تفحص قضائی مجلس عباس پالیزدار در دانشگاه همدان پرونده ی 44 مفسد و مافیا و غارتگر اقتصادی را رو وافشا کرد . سپس پاسدار طلبه یدداشت روز نویس از موضع طلبکارانه و فرر به جلو به نقض حقوق بشر در سایر کشورهای جهان به پردازد؟
هوشنگ - بهداد سه شنبه 28 خرداد- 87
برنامه ريزان پشت پرده روزنامه ی جمهوری اسلامی سه شنبه 28 خرداد ماه سال 1387
"این پرده و برنامه ریزی هااز اوایل انقلاب شروع شد ودر دیدار رفسنجانی با مک فارلین پرده پاره شد . پس ابرنامه ریزی پشت ی پرده فقط منحصر به پالیز دار نیستً
سرمقاله نویس روزنامه جمهوری اسلامی آنقدر منتظر ماند و نظاره گر بود تا که بداند اوضاع و دامنه ی کنش و واکنش ها افشاگری مستند عباس پالیز دار در دانشگاه همدان به کجا می رسد و یا به کدام سمت چرخش می یابد تا آنگاه پس از گزارش دادن مصور سه شماره از سفر رفسنجانی به عربستان در این روزنامه ظاهر شود و با وارد صحنه شدن تلاش کند تا نوعی سفید سازی برای منفور ترین چهره ی دزدو غارتگر و بساز و بفروش رژیم تروریستی آخوندی یعنی رفسنجانی را شروع کند وبه طور غیر مستقیم در دفاع کردن از آخوندها از وی دفاع کند ؟ در صورتیکه گذشته از عنوانی که برای سرمقاله بر گزیده شده است آنگونه که کل نظام با سابقه ی 3 دهه ی برنامه ریزی در پشت پرده بر زیر سئوال برده شده است . چون مگر دیدار رفسنجانی با مک فارلین نماینده ی ویژه ی رئیس جمهور وقت آمریکا در پشت پرده و اعدام کردن مهدی هاشمی برادر مهدی هاشمی فراموش شده است؟. مشروط بر اینکه در همان ابتدای سرمقاله که اشاره شده که از همان اوایل انقلاب عده ای به روحانیون سرشناس نزدیک شدند تا اینان را از صحنه کنار زنند . اما سر مقاله نویس فراموش کرده است که خمینی در پاریس گفته بود که هدف به قدرت رسیدن آخوندها نیست زیرا که آخوند ها با قدرت کاری ندارند وبه مساجد برای نیایش می روند .
از سوی دیگر شادروان آیت الله طالقانی نه اینکه با اصل 5 قلنون اساسی که مربوط به ولایت فقیه در شورای خبرگان بود که شیادانه جایگزین مجلس مؤسسان برای تصویب قانون اساسی شد . مخالفت کرد وتازمانی که زنده بود نه اینکه بر سر این اصل مخالفت کرد و اجازه نداد تا این اصل به تصویب برسد، بلکه ایشان اخطار کرد که بدترین نوع حکومت مستبد حکومت استبداد دینی می باشد که چقدر هوشمندانه درست یش بینی کرد . گرچه ایستادگی بر مخالفت ولایت فقیه و پیش بینی ماهیت استبدادی آخوندهای چشم بر قدرت سلطنت دوخته برایش هزینه داشت. ولی نظرش را رک و رو راست گفت و موجب سرعت بخشیدن به مرگ مرموز خود شد.
البته همانگونه در گذشته قید شده بود سر مقاله نویس چون آخوند است تعصب و حساسیت خاصی هم نسبت به لباس آخوندی دارد . به خصوص اینکه ارادت خاصی هم نسبت به غارتگر مشهور و چهره ی منفور رفسنجانی دارد . برای همین در دفاع کردن از این جانی همچون خروس چشمان خودش را بر هم می نهند و صدایش را بلند و خروس قوقولی کنان بی محل می شود.
برای اینکه کاری ندارد که پالیز دار چه گفت؟ آیا رفسنجانی و اعضای خانواده ی وی صاحب یک سوم جزیره ی کیش می باشند یا نه؟ اگر آری چگونه صاحب یا مالک آن شده اند؟ همچنین مگر در 3 دهه ی گذشته رفستنجانی یکی از مهره های مهم تصمیم گیری در این نظام نبوده است ؟ مگر مردمی که در قبل از 22 بهمن توی خیابان ها دست به تظاهرات می زدند چه می گفتد وچه می خواستند؟ آیا تورم و گرانی و افزایش قیمت کالا ها و ققر و بیکاری و شکاف عمیق طبقاتی و اعتیاد و تن فروشی و ... را تقاضا می کردند؟
ریشه و عامل شرایط کنونی در جامعه چیست و مقصر و مسئول کیست؟ اینگونه که نیست که دربست مقصر پاسدار احمدی نژاد و دولت نهم باشد. چونکه شرایط کنونی نمی تواند که حاصل 3 ساله باشد. زیرا که در مدت 3 سال نمی توان صاحب یک سوم جزیره ی کیش شد .یا اینکه پاسدار محمد صادق محصولی مشاور اقتصادی پاسدار احمدی نژاد قبل از رئیس جمهورشدن احمدی نژاد بقول خودش از طریق بساز و بفروشی صاحب 50 میلیارد تومان ثروت شده بود . داستان جوان 29 ساله شهرام جزایری که در زمان کوتاه توانسته بود صاب 50 میلیارد تومان ثروت شود اینهم که مربوط به دوران خاتمی است . مرتضی رفیقدوست برادر محسن رفیقدوست ویکی از غارتگران افشا شده ومبلغ 123 میلیارد تومان اختلاس وکش رفتن از بانک صادرات که هزینه ی آن را فاضل خدا داد باطناب دار پرداخت مربوط به دوران رفسنجانی می باشد . اینان مهره های کوچک می باشند که لو رفتند .
تازه مگر خمینی قول حکومت مستضعفان و پا برهنگان را به مردم ایران نداده بود ؟ خوب چرا کسی جواب نمی دهد که چرا سرنوشت پابرهنگان اینگونه شده است که می بایست به جای تحویل گرفتن نان بر توی سفره های خالی اشان تورم و گرانی و افزایش قیمت کالاها تحویل بگیرند؟ همچنین نامه ها و صدای شما که روزانه در همین روزنامه که روزانه بازتاب داده می شود مردم چه می گویند وچه تقاضا می کنند و چرا؟ چرا نه اینکه کسی به اینان پاسخگو نمی باشد ، بلکه حتی مسئولی حاضر نمی شود بگوید که چرا شرایط اینگونه شده است؟ همانگونه که قلم بر دست بی طرفی هم در مطبوعات یافت نمی شود تاکه در این مورد زحمت بکشد یک مقاله کوتاه تنظیم کند که بر اساس رابطه ی علمی و منطقی علت و معلولی باشد. برای اینکه عنصر مستقل وبی طرف وجود ندارد و هر که وابستته به باند وگروه ودسته و جناح خاصی می باشد که سنگ خودش رابر سینه می زند واز منافع خود دفاع می کند و مصلحت گرایانه آزادی و عدالت و حقیقت را به مسلخ می برد تا که خود قانع و راضی شود .
همینطور مشخص نیست که چرا سرمقاله نویس توضیح نمی دهد که اگر نظام ونهاد ها و دستگاه های بررسانی اش درست باشد و بقول معروف حکومت بر توی قلب مردم باشد ونه بر روی شانه های شان سنگینی کند. دیگر جائی برای شایعه سازی و شایعه پراکنی و انحراف اذهان عمومی باقی نمی ماند . زیرا که شایعه سازی و زمینه ی رشد آن در بستر سرکوب و خفقان و بی عدالتی وعدم آزادی است که آلودگی به فساد در رأس نظام وجامعه و به خصوص سانسور در مطبوعات وممیز گری و کنترل در سیستم خبررسانی آزاد مکمل و تقویت کننده ی آن می باشد که در این موارد باید گفت که رژیم بربرمنش و تاریک اندیش و غارتگر و عوامفریب آخوندی حرفه ای می باشد و رتبه ی منحصربه فرد در جهان دارد. زیرا که اهداف خود را در زیر پرده ی دین دنبال می کند. ولی در عوض سرمقاله نویس در دفاع کردن از رفسنجانی البته بدون نام بردن از وی رااینگونه توضیح داده است:
غفلت بسياري از روحانيون صاحب نام و صاحب نفوذ در برابر اين جريان مرموز راه را براي پيشبرد هدف خطرناك عناصر پشت پرده هموار كرد و آنان توانستند تقريبا بدون برخورد با مانع قابل توجهي اين هدف را دنبال كنند. صاحب اين قلم در سالهاي گذشته در ديدار با بعضي مراجع معظم تقليد در قم به آن بزرگان عرض كردم سكوت شما را در برابر تخريب چهره بزرگان روحاني نظام سرانجامي جز جسورتر شدن افراد تخريب گر نخواهد داشت و آنها چه بسا به خود اجازه بدهند به حريم مرجعيت نيز تجاوز كنند زيرا قلم ها و زبان هاي مسموم و گستاخ اين افراد هيچ حريمي براي هيچكس قائل نيست و ريشه كن ساختن روحانيت هدف اصلي آنهاست . همين مطلب را به بزرگان روحاني دست اندركار در نظام جمهوري اسلامي نيز گفتم و بارها هشدار دادم كه اين جريان اگر فعلا احترامي براي بعضي از شماها قائل است از روي نقشه و برنامه حساب شده است و اينطور نيست كه با شما مشكلي نداشته باشد و يا تصورش اين باشد كه آن افراد دچار خطا و لغزش هستند و با هدف مبارزه با مفاسد است كه آنان را آماج حملات خود قرار ميدهد. شما بايد هوشياري خود را حفظ كنيد و در برابر اين جريان مرموز اما بظاهر دلسوز موضعگيري نمائيد و مطمئن باشيد كه اگر با روحيه عافيت طلبي به سكوت و صبر و انتظار پناه ببريد روزي نوبت به خود شما خواهد رسيد. متاسفانه اين هشدارهاي مشفقانه اثري نگذاشت و سكوت بزرگان روحاني در برابر حملات ناجوانمردانه قلم ها و زبان هاي مسمومي كه حتي بسياري از آنها خود را پشت سر روحانيون صاحب نام پنهان كرده بودند فضاي مسمومي عليه خدمتگزارترين و انقلابي ترين چهره هاي روحاني پديد آورد و راه را براي ورود عناصر مورد نظر آن جريان مرموز به صحنه هموار ساخت."
بالاخره سرمقاله نویس راه حل را نه برای ریشه یابی که فقر در دو بعد فرهنگی و اقتصادی عامل اصلی می باشد ، بلکه برای دفاع از آخوند ها به دلیل ضرب دیدگی ناشی از افشاگری عباس الیز دار فعال شدن قلمی متولیان مذهبی دانسته است که باید اینگونه قلم های خودشان را در دفاع از خودشان فعال کنند.
3"ـ طبيعي ترين راه مبارزه با مذهب يا متوليان امور مذهبي وارد ساختن عناصر مذهبي به صحنه و قرار دادن قلم ها و چهره هاي بظاهر مذهبي و دلسوز براي دين در برابر چهره هاي مذهبي واقعي است "
در نهایت اینکه سرمقاله نویس اصلاً کاری ندارد که پالیز دار چه گفت و برای چه بازداشت شد؟ زیرا که کاری با علت وریشه ی غارتگری ودزدی اموال بیت المال ندارد و فقط وظیفه دارد که آب رفته را بر جوی باز گرداند.پس در نقش وکیل مدافع ظاهر شود و از اسامی افشا شده ی آخونده های دانه درشت غارتگر مافیای اقتصادی و آقازاده های شان دفاع کند که در رأس آن رفسنجانی قرار دارد و کوشش کرده تا که پرونده ی اینان را سفید کند که اینگونه دستگاه قضائی را مخاطب قرار داده و پرسش کرده که چرا نوشدارو پس از مرگ سهراب شده است ؟ چرا این مفسد اقتصادی عباس پالیز دار را قبل از افشاگری باز داشت نشد؟ خلاصه اینگونه پرسش کرده تا مخاطبین مورد نظر را پیرامون سئوالات خود وادار به اندیشیدن کند.
4"سخنران دانشگاه همدان اگر مفسد اقتصادي بود و طبق اخبار منتشره از مدت ها قبل پرونده داشت چرا اين پرونده زودتر به جريان گذاشته نشد چرا به اين شخص اجازه داده شد در حساسترين مراكز نظام مشغول فعاليت باشد چرا حالا كه او ضربه خود را زده است از پرونده فسادهاي او سخن به ميان مي آيد"
در خاتمه اینکه بی ربط نیست بازهم تأکید شود که این سر کلاف باز شده هر گز جمع کردنی نمی باشد جز اینکه تا آخر کلاف باز شود . برای اینکه هر کس که تلاش کند زیر ابروی عروس خانم هزارداماد افشا شده را بر دارد جز اینکه چشم کور کند کار دیگری نمی تواند برایش انجام دهد . برای اینکه عمق آلودگی بسیاز زیاد است . چون یک سر معادله اکثریت 80% جمعیت کشور است که بر زیر خط فقر اقتصادی زندگی می کنند و بر خلاف اینکه همچنان قیمت افزایش نفت ادامه دارد . ولی روز به روز وضعیت نابسامان اقتصادی کشور و اوضاع طاقت فرسای معیشتی و اقتصادی این جمعیت 80% مردم محروم بدتر می شود . از سوی دیگر بخش دیگر معادله یعنی اقلیت جامعه است که اسامی غارتگران افشا شده در رأس این اقلیت قرار دارد که هرروز بر میزان انباشت سرمایه ها و ثروت های نجمومی و پول های کلان شناور و باد آورده اشان افزوده می گردد وسرمقاله نویس بدون آنکه کوچکترین توجهی یا اشاره ای به موقعیت دو سمت این معادله نامبرده کند همه ی هم وغم و نگرانی خودش را صرف این موضو عات کرده است که چرا زود تر اقدام به بازداشت وی نشد تا که عباس پالیز دار در دانشگا همدان دست به افشاگری نزند و دست آخوندهای دانه درشت و آقازاده های شان را باز نکند که چگونه دست به غارتگری زده اند. همچنین آخوندها ی کله گنده ودانه درشت و هشدار داده تا که مواظب باشند که بهر کس که به اینان نزدیک می شود اعتماد نکنند و اسناد ومدارک شان را در اختیار اینان نگذارند تاروزی علیه ی خودشان استفاده کنند . زیرا که جریان مر موز یعنی سپاه پاسداران از ابتدای انقلاب به آخوندها نزدیک شد تا از طریق اینان هم خودشان به ثروت وهم ققدرت برسند وهم اینکه بمرور اینان آخوند ها را از صحنه ی قدرت کنار بزنند وخودشان بطور انحصاری جای شان را به گیرند .
اما گرچه سرمقاله نویس هیچگونه اشاره ای با ارقام غارتگری های افشا شده یا مناطق واگذارشده نکرده ونام هم از اینان نبرده و مبهم گوئی کرده است . زیرا که آنقدر سرمقاله نویس هشیار می باشد و می داند که نمی بایست زیادی با چوب دو سر طلا با این پرونده بازی کند . برای اینکه مهره های افشا و رسوا شده آنقدر آلوده و بد نام و مشهور و منفور می باشند که امکان نام بردن از اینان نیست .همانگونه که می داند اگر نام ببرد و شفاف موضع گیری و دفاع کند ومبهم و چند پهلو گوئی نکند خودش متهم به وابستگی به باندهای مافیائی و غارتگر می شود . برای اینکه اینگونه عریضه های معلولی و یک جانبه نگری نه اینکه دفاعیه محکم و مستند ومحکمه پسندی نمی باشد ، بلکه نوعی سنگین تر کردن پرونده است . چونکه تلاش شده است که صورت مسئله پاک شود . یعنی اعداد و ارقام غارتگری ها و نام متهمان غارتگر فاش نشود . جز اینکه بگوید خود افشا گر متهم به فساد اقتصادی شده است . بهرال اینگونه دفاع کردن بقل معروف برایفاطی تنبان نمی شود .
هوشنگ � بهداد

سه شنبه 28 خرداد ماه سال 1387
-
نقد وبررسی "درجست و جوي عقلانيت(يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان دو شنبه 27 خرداد ماه سال 1387
آن سبو به شکست وآن پیمان ریخت.چون قدرت مانور و باج گیری هسته ای در عراق و لبنان وفلسطین مثل گذشته نیست . مشروط بر اینکه تضاد وافشاگری های داخلی هم اوج گرفته است "
برخلاف اینکه لوطی جماران که امسال را سال نوآوری و شکوفائی اقتصادی نامید. ولی این نوع آوری وشکوفائی اقتصادی نه برای مردم است، بکه آنگونه است که به قول مصطفی تاج زاده سیستم شاهی بدون علنی کردن مصرف مشروب جایگزین شده و افزوده با شیوه ی تبلیغاتی باندهای مافیای اقتصادی و غارتگری برای نمایندگان شد که مجلس انتصابی و فرمایشی هشتم شکل گرفته که تبدیل به جانشین سیستم شاه شد ه است که تاج زاده تأکد کرده با آن مبارزه شد که دیگر اینگونه سیست شاهی نباشد . از طرف دیگر برای پیش برد سیاست خائنانه فرصت سوزی مذاکره و مماشات هسته ای با اروپا تصمیم گیری شد تا که با زد و بندهائی که در پشت صحنه میان دوپاسدار رئیس جمهوری و پاسدار علی لاریجانی انجام شد با رئیس مجلس هشتم شدن پاسدار علی لاریجانی پیام غلط انداز به غرب ارسال شود که دوباره می تواند که ادامه ی سیاست خائنانه و مذاکره و مماشات گرایانه اش را دنبال کند و با بسته بندی پیشنهاد جدید هدیه هسته ای طرح و شرایط سفر به تهران را تدارک به بیند . اما تلاش برای طراحی این طرح نوآوری هم دردی را دوا نکرد . زیرا بنابر تحلیل سربازجو اسدار حسین شریعتمداری در یادداشت روز دیروز خود که امروز مکمل آن دنبال شده است و چاشنی کردن ستون طتز گفت و شنود نتیجه منجر به این شد که چیزی جز باد هوا و خالی بودن درون بسته ی پیشنهادی در بیرون تزئین و رنگین شده بهمراه خود نداشته باشد . زیرا که در این پیشنهاد بر تعلیق غنی سازی تأکید شده است که جز خط قرمز ممنوعه ی ترسیم شده می باشد .
البته دلیل اصلی بن بست مذاکره این است که طرفین تمام شگرد های بازی هم دیگر را که در چد سال گذشته تکرار و تجربه شده را می شناسند وبه همه ابعاد و زیر وبم آن اشراف کامل دارند. برای همین نتیجه ی مذاکره بن بست و شکست می باشد . برای اینکه اعضای گروه 5+ 1 دیگر هیچگونه شکی ندارند که هدف نهائی رژیم تروریستی ا دامه سیاست فرصت سوزی برای دسترسی به سلاح هسته ای می باشد . برای همین باز هم برای اینکه خاطر جمع شود و یا اینکه ابهامات سایر اعضای شورای امنیت سازمان ملل همچون اندونزی برطرف شود . سولاناپیشنهاد هسته ای � بسته ای با ضمیمه تعلیق را با خود به تهران آورد تا تست دیگری بکند . مشروط برا ینکه می داند که پذیرش تعلیق عبور از خط قرمز می باشد ..ولی برروی آن تأکید و اصرار شده است .
از سوی دیگر مسئولین هسته ای رژیم تروریستی آخوندی با اینکه تلاش کردند که لهجه را عوض و ملایم تر کنند و دست به نو آوری بزنند . حتی خودشان بسته ی هسته ای پیشنهادی تهیه و تنظیم کردند . زیراکه متوجه شده اند که رقیب از در خواست تعلیق کوتاه نمی آید . برای اینکه دست بازیگران رژیم تروریستی آخوندی و فرصت سوزی را خوانده است . ولی چون نمی تواند تعلیق و لغو خط قرمز را انجام دهد. پس بن بست و شکست نتیجه مذاکره پذیرفته شده است . همچنین می داند که دیگر هیچگونه شانسی برای برای مانور دادن پیرامون پرونده ی هست ای باقی نمانده است . بهمین دلیل است که همگی با هم فریاد و هوار می زنند که این بسته و پیشنهاد چیز جدید جز زیادی خواهی و اصرار تعلیق غنی سازی نمی باشد . برای اینکه طوری پیشنهاد تنظیم شده تا عمداً رژیم آن را رد کند و نتیجه گیری شده که پیشنهاد هسته ای رژیم فراگیر و فرامنطقه ای با ا رائه راه حل بود که از سوی غرب نا دیده گرفته شد . حتی سرمقاله نویس روزنامه ی جمهوری اسلامی افزود گذشته از ضمیمه کردن قطعنامه ی 1803 شورای امنیت سازمان ملل به این پییشنهاد هسته ای جدید تأسف خورده است که موضع روسیه و چین با اینکه جزو اعضای غرب نمی باشند ولی موضع اینان تغییر کرده ونرم شده و تسلیم موضع آمریکا وهم پیمانان غربی اش شده است . سربازجو پاسدار یادداشت روز در ادامه ی یادداشت شیوه و روشی تخصصی خودش در زندان خودش در زندان اوی را به تنظیم کنندگان پیشنهاد هسته ای نسبت داده است که گفته غرب از روش هویج و چماق استفاده می کند . یعنی اینکه همزمان که خواهان مذاکره می باشند از سوی دیگر بطو همزمان شار ا نیز افزایش می دهند و درنهایت پس از لو دادن نقشلابی ها در پشت پرده که به آنان بطور شاهی طوری دیگری گفتهمی شود تا آنچه بصورت کتبی تنیم و آماده می کنند و خطاب به غرب گفته که این شیوه مثل آب خوردن اینگونه بدور انداخته می شود.
"اكنون علائمي در دست است كه ظاهرا خود غربي ها هم فهميده اند آنچه در اين بسته ها نوشته اند به هيچ دردي نمي خورد و ايران هم مثل آب خوردن آن را دور خواهد انداخت. به همين دليل آنچه در اظهار نظرهاي شفاهي مي گويند با آنچه در بسته خود نوشته اند تفاوت دارد. عموما هم اينطور است كه متن مكتوب را تيز و تند تر مي نويسند و ملاحظات اجرايي و واقعي را شفاهي بيان مي كنند: "
در خاتمه اینکه گذشته از اینکه کوچک زاده نماینده ی مجلس انتصابی هشتم گفته است بسته ی یشنهادی سولاناامان نامه شمر بود و یا نایب رئیس دوم مجلس محمد رضا باهنر با سفیر ژاپن تأکید کرده است که تعلیق هر گز پذیرفتنی نمی باشد . اما از طرف دیگر اگر در قلم سربازجو پاسدار یادداشت روز نویس همچون گذشته بطور شفاف و عریان نمی تواند تهدید به خروج از آزانس کند .یا اینکه مشابه تهدید تعیین تکلیف مشخص شدن سرنوشت هسته ای نمی باشد که گفته شد نه درپشت میز مذاکره در اروپا ، بلکه در خیابان های بیروت و بغداد مشخص می شود . برای اینکه می داند که آن سبو به شکست و پیمان ریخت . چونکه اکنون به جای اینکه در خیابان های بغداد رژیم به خواهد قدرت نمائی وباج گیری هسته ای کند . باید کارکنان سفارت با محافظ در خیابان های بغداد تردد کنند تا مورد تهاجم قهر آمیزواقع نشوند . یا اینکه طرح کودتای مشترک نظامی علیه ی دولت قانونی لبنان به شکست انجامید و لبنان دارای رئیس جمهور شد که دیگرسپاه پاسداران نمی تواند همچون سابق با حزب الله لبنان در لبنان ومنطقه مانور دهد و بحران سازی کند و با سر زمین سوخته کردن لبنان باج خواهی نماید . همین مسئله در مورد فلسطین ومانور دادن با حماس نیز مطرح است . زیرا که قدرت مانور در نوار غزه با حماس دادن بسیار ضعیف و محدود شده است. مهمتر اینکه رشد تضاد و رقابت های باندی و جناحی به خصوص افشاگری عباس پالیز دار مشروعیت نا داشته ی رژیم تروریستی را به شدت بر زیر سوال برده و آسیب پذیرش کرده است . به ویژه اینکه این افشاگری شامل مهره های دانه درشت وابسته به لوطی جماران می باشد که در شرایط رشد بی سابقه و لجام گسیخته تورم و گرانی و افزایش قیمت کالا ها در جامعه و افزایس قیمت زمین و مسکن و فقر و بیکاری و شکاف عمیق طبقاتی که وجود دارد این افشاگری مستد پالیز دار هم مکمل شده است که تصور نمی رود به سادگی به توان انحراف فکری واذهان عمومی حتی با وعده ی داده شده ی افزایش بیشتر طرح امنیت اجتماعی جدید از سوی نیروی انتظامی بازتاب این افشاگری و عواقب آن در جامعه کنترل ومهار شود . بنابراین با رد تعلیق در پیشنهاد جدید اعضای 5+1 او افزایش تحریم ها و سرکوب گری وارعاب و اختناق ، جامعه را به سرعت به سوی واکنش اعتراضات تند و تیز اجتماعی سوق خواهد داد.
هوشنگ � بهداد
دو شنبه 27 خرداد ماه سال 1387