برنامه ريزان پشت پرده روزنامه ی جمهوری اسلامی سه شنبه 28 خرداد ماه سال 1387
"این پرده و برنامه ریزی هااز اوایل انقلاب شروع شد ودر دیدار رفسنجانی با مک فارلین پرده پاره شد . پس ابرنامه ریزی پشت ی پرده فقط منحصر به پالیز دار نیستً
سرمقاله نویس روزنامه جمهوری اسلامی آنقدر منتظر ماند و نظاره گر بود تا که بداند اوضاع و دامنه ی کنش و واکنش ها افشاگری مستند عباس پالیز دار در دانشگاه همدان به کجا می رسد و یا به کدام سمت چرخش می یابد تا آنگاه پس از گزارش دادن مصور سه شماره از سفر رفسنجانی به عربستان در این روزنامه ظاهر شود و با وارد صحنه شدن تلاش کند تا نوعی سفید سازی برای منفور ترین چهره ی دزدو غارتگر و بساز و بفروش رژیم تروریستی آخوندی یعنی رفسنجانی را شروع کند وبه طور غیر مستقیم در دفاع کردن از آخوندها از وی دفاع کند ؟ در صورتیکه گذشته از عنوانی که برای سرمقاله بر گزیده شده است آنگونه که کل نظام با سابقه ی 3 دهه ی برنامه ریزی در پشت پرده بر زیر سئوال برده شده است . چون مگر دیدار رفسنجانی با مک فارلین نماینده ی ویژه ی رئیس جمهور وقت آمریکا در پشت پرده و اعدام کردن مهدی هاشمی برادر مهدی هاشمی فراموش شده است؟. مشروط بر اینکه در همان ابتدای سرمقاله که اشاره شده که از همان اوایل انقلاب عده ای به روحانیون سرشناس نزدیک شدند تا اینان را از صحنه کنار زنند . اما سر مقاله نویس فراموش کرده است که خمینی در پاریس گفته بود که هدف به قدرت رسیدن آخوندها نیست زیرا که آخوند ها با قدرت کاری ندارند وبه مساجد برای نیایش می روند .
از سوی دیگر شادروان آیت الله طالقانی نه اینکه با اصل 5 قلنون اساسی که مربوط به ولایت فقیه در شورای خبرگان بود که شیادانه جایگزین مجلس مؤسسان برای تصویب قانون اساسی شد . مخالفت کرد وتازمانی که زنده بود نه اینکه بر سر این اصل مخالفت کرد و اجازه نداد تا این اصل به تصویب برسد، بلکه ایشان اخطار کرد که بدترین نوع حکومت مستبد حکومت استبداد دینی می باشد که چقدر هوشمندانه درست یش بینی کرد . گرچه ایستادگی بر مخالفت ولایت فقیه و پیش بینی ماهیت استبدادی آخوندهای چشم بر قدرت سلطنت دوخته برایش هزینه داشت. ولی نظرش را رک و رو راست گفت و موجب سرعت بخشیدن به مرگ مرموز خود شد.
البته همانگونه در گذشته قید شده بود سر مقاله نویس چون آخوند است تعصب و حساسیت خاصی هم نسبت به لباس آخوندی دارد . به خصوص اینکه ارادت خاصی هم نسبت به غارتگر مشهور و چهره ی منفور رفسنجانی دارد . برای همین در دفاع کردن از این جانی همچون خروس چشمان خودش را بر هم می نهند و صدایش را بلند و خروس قوقولی کنان بی محل می شود.
برای اینکه کاری ندارد که پالیز دار چه گفت؟ آیا رفسنجانی و اعضای خانواده ی وی صاحب یک سوم جزیره ی کیش می باشند یا نه؟ اگر آری چگونه صاحب یا مالک آن شده اند؟ همچنین مگر در 3 دهه ی گذشته رفستنجانی یکی از مهره های مهم تصمیم گیری در این نظام نبوده است ؟ مگر مردمی که در قبل از 22 بهمن توی خیابان ها دست به تظاهرات می زدند چه می گفتد وچه می خواستند؟ آیا تورم و گرانی و افزایش قیمت کالا ها و ققر و بیکاری و شکاف عمیق طبقاتی و اعتیاد و تن فروشی و ... را تقاضا می کردند؟
ریشه و عامل شرایط کنونی در جامعه چیست و مقصر و مسئول کیست؟ اینگونه که نیست که دربست مقصر پاسدار احمدی نژاد و دولت نهم باشد. چونکه شرایط کنونی نمی تواند که حاصل 3 ساله باشد. زیرا که در مدت 3 سال نمی توان صاحب یک سوم جزیره ی کیش شد .یا اینکه پاسدار محمد صادق محصولی مشاور اقتصادی پاسدار احمدی نژاد قبل از رئیس جمهورشدن احمدی نژاد بقول خودش از طریق بساز و بفروشی صاحب 50 میلیارد تومان ثروت شده بود . داستان جوان 29 ساله شهرام جزایری که در زمان کوتاه توانسته بود صاب 50 میلیارد تومان ثروت شود اینهم که مربوط به دوران خاتمی است . مرتضی رفیقدوست برادر محسن رفیقدوست ویکی از غارتگران افشا شده ومبلغ 123 میلیارد تومان اختلاس وکش رفتن از بانک صادرات که هزینه ی آن را فاضل خدا داد باطناب دار پرداخت مربوط به دوران رفسنجانی می باشد . اینان مهره های کوچک می باشند که لو رفتند .
تازه مگر خمینی قول حکومت مستضعفان و پا برهنگان را به مردم ایران نداده بود ؟ خوب چرا کسی جواب نمی دهد که چرا سرنوشت پابرهنگان اینگونه شده است که می بایست به جای تحویل گرفتن نان بر توی سفره های خالی اشان تورم و گرانی و افزایش قیمت کالاها تحویل بگیرند؟ همچنین نامه ها و صدای شما که روزانه در همین روزنامه که روزانه بازتاب داده می شود مردم چه می گویند وچه تقاضا می کنند و چرا؟ چرا نه اینکه کسی به اینان پاسخگو نمی باشد ، بلکه حتی مسئولی حاضر نمی شود بگوید که چرا شرایط اینگونه شده است؟ همانگونه که قلم بر دست بی طرفی هم در مطبوعات یافت نمی شود تاکه در این مورد زحمت بکشد یک مقاله کوتاه تنظیم کند که بر اساس رابطه ی علمی و منطقی علت و معلولی باشد. برای اینکه عنصر مستقل وبی طرف وجود ندارد و هر که وابستته به باند وگروه ودسته و جناح خاصی می باشد که سنگ خودش رابر سینه می زند واز منافع خود دفاع می کند و مصلحت گرایانه آزادی و عدالت و حقیقت را به مسلخ می برد تا که خود قانع و راضی شود .
همینطور مشخص نیست که چرا سرمقاله نویس توضیح نمی دهد که اگر نظام ونهاد ها و دستگاه های بررسانی اش درست باشد و بقول معروف حکومت بر توی قلب مردم باشد ونه بر روی شانه های شان سنگینی کند. دیگر جائی برای شایعه سازی و شایعه پراکنی و انحراف اذهان عمومی باقی نمی ماند . زیرا که شایعه سازی و زمینه ی رشد آن در بستر سرکوب و خفقان و بی عدالتی وعدم آزادی است که آلودگی به فساد در رأس نظام وجامعه و به خصوص سانسور در مطبوعات وممیز گری و کنترل در سیستم خبررسانی آزاد مکمل و تقویت کننده ی آن می باشد که در این موارد باید گفت که رژیم بربرمنش و تاریک اندیش و غارتگر و عوامفریب آخوندی حرفه ای می باشد و رتبه ی منحصربه فرد در جهان دارد. زیرا که اهداف خود را در زیر پرده ی دین دنبال می کند. ولی در عوض سرمقاله نویس در دفاع کردن از رفسنجانی البته بدون نام بردن از وی رااینگونه توضیح داده است:
"ـ غفلت بسياري از روحانيون صاحب نام و صاحب نفوذ در برابر اين جريان مرموز راه را براي پيشبرد هدف خطرناك عناصر پشت پرده هموار كرد و آنان توانستند تقريبا بدون برخورد با مانع قابل توجهي اين هدف را دنبال كنند. صاحب اين قلم در سالهاي گذشته در ديدار با بعضي مراجع معظم تقليد در قم به آن بزرگان عرض كردم سكوت شما را در برابر تخريب چهره بزرگان روحاني نظام سرانجامي جز جسورتر شدن افراد تخريب گر نخواهد داشت و آنها چه بسا به خود اجازه بدهند به حريم مرجعيت نيز تجاوز كنند زيرا قلم ها و زبان هاي مسموم و گستاخ اين افراد هيچ حريمي براي هيچكس قائل نيست و ريشه كن ساختن روحانيت هدف اصلي آنهاست . همين مطلب را به بزرگان روحاني دست اندركار در نظام جمهوري اسلامي نيز گفتم و بارها هشدار دادم كه اين جريان اگر فعلا احترامي براي بعضي از شماها قائل است از روي نقشه و برنامه حساب شده است و اينطور نيست كه با شما مشكلي نداشته باشد و يا تصورش اين باشد كه آن افراد دچار خطا و لغزش هستند و با هدف مبارزه با مفاسد است كه آنان را آماج حملات خود قرار ميدهد. شما بايد هوشياري خود را حفظ كنيد و در برابر اين جريان مرموز اما بظاهر دلسوز موضعگيري نمائيد و مطمئن باشيد كه اگر با روحيه عافيت طلبي به سكوت و صبر و انتظار پناه ببريد روزي نوبت به خود شما خواهد رسيد. متاسفانه اين هشدارهاي مشفقانه اثري نگذاشت و سكوت بزرگان روحاني در برابر حملات ناجوانمردانه قلم ها و زبان هاي مسمومي كه حتي بسياري از آنها خود را پشت سر روحانيون صاحب نام پنهان كرده بودند فضاي مسمومي عليه خدمتگزارترين و انقلابي ترين چهره هاي روحاني پديد آورد و راه را براي ورود عناصر مورد نظر آن جريان مرموز به صحنه هموار ساخت."
بالاخره سرمقاله نویس راه حل را نه برای ریشه یابی که فقر در دو بعد فرهنگی و اقتصادی عامل اصلی می باشد ، بلکه برای دفاع از آخوند ها به دلیل ضرب دیدگی ناشی از افشاگری عباس الیز دار فعال شدن قلمی متولیان مذهبی دانسته است که باید اینگونه قلم های خودشان را در دفاع از خودشان فعال کنند.
3"ـ طبيعي ترين راه مبارزه با مذهب يا متوليان امور مذهبي وارد ساختن عناصر مذهبي به صحنه و قرار دادن قلم ها و چهره هاي بظاهر مذهبي و دلسوز براي دين در برابر چهره هاي مذهبي واقعي است "
در نهایت اینکه سرمقاله نویس اصلاً کاری ندارد که پالیز دار چه گفت و برای چه بازداشت شد؟ زیرا که کاری با علت وریشه ی غارتگری ودزدی اموال بیت المال ندارد و فقط وظیفه دارد که آب رفته را بر جوی باز گرداند.پس در نقش وکیل مدافع ظاهر شود و از اسامی افشا شده ی آخونده های دانه درشت غارتگر مافیای اقتصادی و آقازاده های شان دفاع کند که در رأس آن رفسنجانی قرار دارد و کوشش کرده تا که پرونده ی اینان را سفید کند که اینگونه دستگاه قضائی را مخاطب قرار داده و پرسش کرده که چرا نوشدارو پس از مرگ سهراب شده است ؟ چرا این مفسد اقتصادی عباس پالیز دار را قبل از افشاگری باز داشت نشد؟ خلاصه اینگونه پرسش کرده تا مخاطبین مورد نظر را پیرامون سئوالات خود وادار به اندیشیدن کند.
4"سخنران دانشگاه همدان اگر مفسد اقتصادي بود و طبق اخبار منتشره از مدت ها قبل پرونده داشت چرا اين پرونده زودتر به جريان گذاشته نشد چرا به اين شخص اجازه داده شد در حساسترين مراكز نظام مشغول فعاليت باشد چرا حالا كه او ضربه خود را زده است از پرونده فسادهاي او سخن به ميان مي آيد"
در خاتمه اینکه بی ربط نیست بازهم تأکید شود که این سر کلاف باز شده هر گز جمع کردنی نمی باشد جز اینکه تا آخر کلاف باز شود . برای اینکه هر کس که تلاش کند زیر ابروی عروس خانم هزارداماد افشا شده را بر دارد جز اینکه چشم کور کند کار دیگری نمی تواند برایش انجام دهد . برای اینکه عمق آلودگی بسیاز زیاد است . چون یک سر معادله اکثریت 80% جمعیت کشور است که بر زیر خط فقر اقتصادی زندگی می کنند و بر خلاف اینکه همچنان قیمت افزایش نفت ادامه دارد . ولی روز به روز وضعیت نابسامان اقتصادی کشور و اوضاع طاقت فرسای معیشتی و اقتصادی این جمعیت 80% مردم محروم بدتر می شود . از سوی دیگر بخش دیگر معادله یعنی اقلیت جامعه است که اسامی غارتگران افشا شده در رأس این اقلیت قرار دارد که هرروز بر میزان انباشت سرمایه ها و ثروت های نجمومی و پول های کلان شناور و باد آورده اشان افزوده می گردد وسرمقاله نویس بدون آنکه کوچکترین توجهی یا اشاره ای به موقعیت دو سمت این معادله نامبرده کند همه ی هم وغم و نگرانی خودش را صرف این موضو عات کرده است که چرا زود تر اقدام به بازداشت وی نشد تا که عباس پالیز دار در دانشگا همدان دست به افشاگری نزند و دست آخوندهای دانه درشت و آقازاده های شان را باز نکند که چگونه دست به غارتگری زده اند. همچنین آخوندها ی کله گنده ودانه درشت و هشدار داده تا که مواظب باشند که بهر کس که به اینان نزدیک می شود اعتماد نکنند و اسناد ومدارک شان را در اختیار اینان نگذارند تاروزی علیه ی خودشان استفاده کنند . زیرا که جریان مر موز یعنی سپاه پاسداران از ابتدای انقلاب به آخوندها نزدیک شد تا از طریق اینان هم خودشان به ثروت وهم ققدرت برسند وهم اینکه بمرور اینان آخوند ها را از صحنه ی قدرت کنار بزنند وخودشان بطور انحصاری جای شان را به گیرند .
اما گرچه سرمقاله نویس هیچگونه اشاره ای با ارقام غارتگری های افشا شده یا مناطق واگذارشده نکرده ونام هم از اینان نبرده و مبهم گوئی کرده است . زیرا که آنقدر سرمقاله نویس هشیار می باشد و می داند که نمی بایست زیادی با چوب دو سر طلا با این پرونده بازی کند . برای اینکه مهره های افشا و رسوا شده آنقدر آلوده و بد نام و مشهور و منفور می باشند که امکان نام بردن از اینان نیست .همانگونه که می داند اگر نام ببرد و شفاف موضع گیری و دفاع کند ومبهم و چند پهلو گوئی نکند خودش متهم به وابستگی به باندهای مافیائی و غارتگر می شود . برای اینکه اینگونه عریضه های معلولی و یک جانبه نگری نه اینکه دفاعیه محکم و مستند ومحکمه پسندی نمی باشد ، بلکه نوعی سنگین تر کردن پرونده است . چونکه تلاش شده است که صورت مسئله پاک شود . یعنی اعداد و ارقام غارتگری ها و نام متهمان غارتگر فاش نشود . جز اینکه بگوید خود افشا گر متهم به فساد اقتصادی شده است . بهرال اینگونه دفاع کردن بقل معروف برایفاطی تنبان نمی شود .
هوشنگ � بهداد
سه شنبه 28 خرداد ماه سال 1387-
"این پرده و برنامه ریزی هااز اوایل انقلاب شروع شد ودر دیدار رفسنجانی با مک فارلین پرده پاره شد . پس ابرنامه ریزی پشت ی پرده فقط منحصر به پالیز دار نیستً
سرمقاله نویس روزنامه جمهوری اسلامی آنقدر منتظر ماند و نظاره گر بود تا که بداند اوضاع و دامنه ی کنش و واکنش ها افشاگری مستند عباس پالیز دار در دانشگاه همدان به کجا می رسد و یا به کدام سمت چرخش می یابد تا آنگاه پس از گزارش دادن مصور سه شماره از سفر رفسنجانی به عربستان در این روزنامه ظاهر شود و با وارد صحنه شدن تلاش کند تا نوعی سفید سازی برای منفور ترین چهره ی دزدو غارتگر و بساز و بفروش رژیم تروریستی آخوندی یعنی رفسنجانی را شروع کند وبه طور غیر مستقیم در دفاع کردن از آخوندها از وی دفاع کند ؟ در صورتیکه گذشته از عنوانی که برای سرمقاله بر گزیده شده است آنگونه که کل نظام با سابقه ی 3 دهه ی برنامه ریزی در پشت پرده بر زیر سئوال برده شده است . چون مگر دیدار رفسنجانی با مک فارلین نماینده ی ویژه ی رئیس جمهور وقت آمریکا در پشت پرده و اعدام کردن مهدی هاشمی برادر مهدی هاشمی فراموش شده است؟. مشروط بر اینکه در همان ابتدای سرمقاله که اشاره شده که از همان اوایل انقلاب عده ای به روحانیون سرشناس نزدیک شدند تا اینان را از صحنه کنار زنند . اما سر مقاله نویس فراموش کرده است که خمینی در پاریس گفته بود که هدف به قدرت رسیدن آخوندها نیست زیرا که آخوند ها با قدرت کاری ندارند وبه مساجد برای نیایش می روند .
از سوی دیگر شادروان آیت الله طالقانی نه اینکه با اصل 5 قلنون اساسی که مربوط به ولایت فقیه در شورای خبرگان بود که شیادانه جایگزین مجلس مؤسسان برای تصویب قانون اساسی شد . مخالفت کرد وتازمانی که زنده بود نه اینکه بر سر این اصل مخالفت کرد و اجازه نداد تا این اصل به تصویب برسد، بلکه ایشان اخطار کرد که بدترین نوع حکومت مستبد حکومت استبداد دینی می باشد که چقدر هوشمندانه درست یش بینی کرد . گرچه ایستادگی بر مخالفت ولایت فقیه و پیش بینی ماهیت استبدادی آخوندهای چشم بر قدرت سلطنت دوخته برایش هزینه داشت. ولی نظرش را رک و رو راست گفت و موجب سرعت بخشیدن به مرگ مرموز خود شد.
البته همانگونه در گذشته قید شده بود سر مقاله نویس چون آخوند است تعصب و حساسیت خاصی هم نسبت به لباس آخوندی دارد . به خصوص اینکه ارادت خاصی هم نسبت به غارتگر مشهور و چهره ی منفور رفسنجانی دارد . برای همین در دفاع کردن از این جانی همچون خروس چشمان خودش را بر هم می نهند و صدایش را بلند و خروس قوقولی کنان بی محل می شود.
برای اینکه کاری ندارد که پالیز دار چه گفت؟ آیا رفسنجانی و اعضای خانواده ی وی صاحب یک سوم جزیره ی کیش می باشند یا نه؟ اگر آری چگونه صاحب یا مالک آن شده اند؟ همچنین مگر در 3 دهه ی گذشته رفستنجانی یکی از مهره های مهم تصمیم گیری در این نظام نبوده است ؟ مگر مردمی که در قبل از 22 بهمن توی خیابان ها دست به تظاهرات می زدند چه می گفتد وچه می خواستند؟ آیا تورم و گرانی و افزایش قیمت کالا ها و ققر و بیکاری و شکاف عمیق طبقاتی و اعتیاد و تن فروشی و ... را تقاضا می کردند؟
ریشه و عامل شرایط کنونی در جامعه چیست و مقصر و مسئول کیست؟ اینگونه که نیست که دربست مقصر پاسدار احمدی نژاد و دولت نهم باشد. چونکه شرایط کنونی نمی تواند که حاصل 3 ساله باشد. زیرا که در مدت 3 سال نمی توان صاحب یک سوم جزیره ی کیش شد .یا اینکه پاسدار محمد صادق محصولی مشاور اقتصادی پاسدار احمدی نژاد قبل از رئیس جمهورشدن احمدی نژاد بقول خودش از طریق بساز و بفروشی صاحب 50 میلیارد تومان ثروت شده بود . داستان جوان 29 ساله شهرام جزایری که در زمان کوتاه توانسته بود صاب 50 میلیارد تومان ثروت شود اینهم که مربوط به دوران خاتمی است . مرتضی رفیقدوست برادر محسن رفیقدوست ویکی از غارتگران افشا شده ومبلغ 123 میلیارد تومان اختلاس وکش رفتن از بانک صادرات که هزینه ی آن را فاضل خدا داد باطناب دار پرداخت مربوط به دوران رفسنجانی می باشد . اینان مهره های کوچک می باشند که لو رفتند .
تازه مگر خمینی قول حکومت مستضعفان و پا برهنگان را به مردم ایران نداده بود ؟ خوب چرا کسی جواب نمی دهد که چرا سرنوشت پابرهنگان اینگونه شده است که می بایست به جای تحویل گرفتن نان بر توی سفره های خالی اشان تورم و گرانی و افزایش قیمت کالاها تحویل بگیرند؟ همچنین نامه ها و صدای شما که روزانه در همین روزنامه که روزانه بازتاب داده می شود مردم چه می گویند وچه تقاضا می کنند و چرا؟ چرا نه اینکه کسی به اینان پاسخگو نمی باشد ، بلکه حتی مسئولی حاضر نمی شود بگوید که چرا شرایط اینگونه شده است؟ همانگونه که قلم بر دست بی طرفی هم در مطبوعات یافت نمی شود تاکه در این مورد زحمت بکشد یک مقاله کوتاه تنظیم کند که بر اساس رابطه ی علمی و منطقی علت و معلولی باشد. برای اینکه عنصر مستقل وبی طرف وجود ندارد و هر که وابستته به باند وگروه ودسته و جناح خاصی می باشد که سنگ خودش رابر سینه می زند واز منافع خود دفاع می کند و مصلحت گرایانه آزادی و عدالت و حقیقت را به مسلخ می برد تا که خود قانع و راضی شود .
همینطور مشخص نیست که چرا سرمقاله نویس توضیح نمی دهد که اگر نظام ونهاد ها و دستگاه های بررسانی اش درست باشد و بقول معروف حکومت بر توی قلب مردم باشد ونه بر روی شانه های شان سنگینی کند. دیگر جائی برای شایعه سازی و شایعه پراکنی و انحراف اذهان عمومی باقی نمی ماند . زیرا که شایعه سازی و زمینه ی رشد آن در بستر سرکوب و خفقان و بی عدالتی وعدم آزادی است که آلودگی به فساد در رأس نظام وجامعه و به خصوص سانسور در مطبوعات وممیز گری و کنترل در سیستم خبررسانی آزاد مکمل و تقویت کننده ی آن می باشد که در این موارد باید گفت که رژیم بربرمنش و تاریک اندیش و غارتگر و عوامفریب آخوندی حرفه ای می باشد و رتبه ی منحصربه فرد در جهان دارد. زیرا که اهداف خود را در زیر پرده ی دین دنبال می کند. ولی در عوض سرمقاله نویس در دفاع کردن از رفسنجانی البته بدون نام بردن از وی رااینگونه توضیح داده است:
"ـ غفلت بسياري از روحانيون صاحب نام و صاحب نفوذ در برابر اين جريان مرموز راه را براي پيشبرد هدف خطرناك عناصر پشت پرده هموار كرد و آنان توانستند تقريبا بدون برخورد با مانع قابل توجهي اين هدف را دنبال كنند. صاحب اين قلم در سالهاي گذشته در ديدار با بعضي مراجع معظم تقليد در قم به آن بزرگان عرض كردم سكوت شما را در برابر تخريب چهره بزرگان روحاني نظام سرانجامي جز جسورتر شدن افراد تخريب گر نخواهد داشت و آنها چه بسا به خود اجازه بدهند به حريم مرجعيت نيز تجاوز كنند زيرا قلم ها و زبان هاي مسموم و گستاخ اين افراد هيچ حريمي براي هيچكس قائل نيست و ريشه كن ساختن روحانيت هدف اصلي آنهاست . همين مطلب را به بزرگان روحاني دست اندركار در نظام جمهوري اسلامي نيز گفتم و بارها هشدار دادم كه اين جريان اگر فعلا احترامي براي بعضي از شماها قائل است از روي نقشه و برنامه حساب شده است و اينطور نيست كه با شما مشكلي نداشته باشد و يا تصورش اين باشد كه آن افراد دچار خطا و لغزش هستند و با هدف مبارزه با مفاسد است كه آنان را آماج حملات خود قرار ميدهد. شما بايد هوشياري خود را حفظ كنيد و در برابر اين جريان مرموز اما بظاهر دلسوز موضعگيري نمائيد و مطمئن باشيد كه اگر با روحيه عافيت طلبي به سكوت و صبر و انتظار پناه ببريد روزي نوبت به خود شما خواهد رسيد. متاسفانه اين هشدارهاي مشفقانه اثري نگذاشت و سكوت بزرگان روحاني در برابر حملات ناجوانمردانه قلم ها و زبان هاي مسمومي كه حتي بسياري از آنها خود را پشت سر روحانيون صاحب نام پنهان كرده بودند فضاي مسمومي عليه خدمتگزارترين و انقلابي ترين چهره هاي روحاني پديد آورد و راه را براي ورود عناصر مورد نظر آن جريان مرموز به صحنه هموار ساخت."
بالاخره سرمقاله نویس راه حل را نه برای ریشه یابی که فقر در دو بعد فرهنگی و اقتصادی عامل اصلی می باشد ، بلکه برای دفاع از آخوند ها به دلیل ضرب دیدگی ناشی از افشاگری عباس الیز دار فعال شدن قلمی متولیان مذهبی دانسته است که باید اینگونه قلم های خودشان را در دفاع از خودشان فعال کنند.
3"ـ طبيعي ترين راه مبارزه با مذهب يا متوليان امور مذهبي وارد ساختن عناصر مذهبي به صحنه و قرار دادن قلم ها و چهره هاي بظاهر مذهبي و دلسوز براي دين در برابر چهره هاي مذهبي واقعي است "
در نهایت اینکه سرمقاله نویس اصلاً کاری ندارد که پالیز دار چه گفت و برای چه بازداشت شد؟ زیرا که کاری با علت وریشه ی غارتگری ودزدی اموال بیت المال ندارد و فقط وظیفه دارد که آب رفته را بر جوی باز گرداند.پس در نقش وکیل مدافع ظاهر شود و از اسامی افشا شده ی آخونده های دانه درشت غارتگر مافیای اقتصادی و آقازاده های شان دفاع کند که در رأس آن رفسنجانی قرار دارد و کوشش کرده تا که پرونده ی اینان را سفید کند که اینگونه دستگاه قضائی را مخاطب قرار داده و پرسش کرده که چرا نوشدارو پس از مرگ سهراب شده است ؟ چرا این مفسد اقتصادی عباس پالیز دار را قبل از افشاگری باز داشت نشد؟ خلاصه اینگونه پرسش کرده تا مخاطبین مورد نظر را پیرامون سئوالات خود وادار به اندیشیدن کند.
4"سخنران دانشگاه همدان اگر مفسد اقتصادي بود و طبق اخبار منتشره از مدت ها قبل پرونده داشت چرا اين پرونده زودتر به جريان گذاشته نشد چرا به اين شخص اجازه داده شد در حساسترين مراكز نظام مشغول فعاليت باشد چرا حالا كه او ضربه خود را زده است از پرونده فسادهاي او سخن به ميان مي آيد"
در خاتمه اینکه بی ربط نیست بازهم تأکید شود که این سر کلاف باز شده هر گز جمع کردنی نمی باشد جز اینکه تا آخر کلاف باز شود . برای اینکه هر کس که تلاش کند زیر ابروی عروس خانم هزارداماد افشا شده را بر دارد جز اینکه چشم کور کند کار دیگری نمی تواند برایش انجام دهد . برای اینکه عمق آلودگی بسیاز زیاد است . چون یک سر معادله اکثریت 80% جمعیت کشور است که بر زیر خط فقر اقتصادی زندگی می کنند و بر خلاف اینکه همچنان قیمت افزایش نفت ادامه دارد . ولی روز به روز وضعیت نابسامان اقتصادی کشور و اوضاع طاقت فرسای معیشتی و اقتصادی این جمعیت 80% مردم محروم بدتر می شود . از سوی دیگر بخش دیگر معادله یعنی اقلیت جامعه است که اسامی غارتگران افشا شده در رأس این اقلیت قرار دارد که هرروز بر میزان انباشت سرمایه ها و ثروت های نجمومی و پول های کلان شناور و باد آورده اشان افزوده می گردد وسرمقاله نویس بدون آنکه کوچکترین توجهی یا اشاره ای به موقعیت دو سمت این معادله نامبرده کند همه ی هم وغم و نگرانی خودش را صرف این موضو عات کرده است که چرا زود تر اقدام به بازداشت وی نشد تا که عباس پالیز دار در دانشگا همدان دست به افشاگری نزند و دست آخوندهای دانه درشت و آقازاده های شان را باز نکند که چگونه دست به غارتگری زده اند. همچنین آخوندها ی کله گنده ودانه درشت و هشدار داده تا که مواظب باشند که بهر کس که به اینان نزدیک می شود اعتماد نکنند و اسناد ومدارک شان را در اختیار اینان نگذارند تاروزی علیه ی خودشان استفاده کنند . زیرا که جریان مر موز یعنی سپاه پاسداران از ابتدای انقلاب به آخوندها نزدیک شد تا از طریق اینان هم خودشان به ثروت وهم ققدرت برسند وهم اینکه بمرور اینان آخوند ها را از صحنه ی قدرت کنار بزنند وخودشان بطور انحصاری جای شان را به گیرند .
اما گرچه سرمقاله نویس هیچگونه اشاره ای با ارقام غارتگری های افشا شده یا مناطق واگذارشده نکرده ونام هم از اینان نبرده و مبهم گوئی کرده است . زیرا که آنقدر سرمقاله نویس هشیار می باشد و می داند که نمی بایست زیادی با چوب دو سر طلا با این پرونده بازی کند . برای اینکه مهره های افشا و رسوا شده آنقدر آلوده و بد نام و مشهور و منفور می باشند که امکان نام بردن از اینان نیست .همانگونه که می داند اگر نام ببرد و شفاف موضع گیری و دفاع کند ومبهم و چند پهلو گوئی نکند خودش متهم به وابستگی به باندهای مافیائی و غارتگر می شود . برای اینکه اینگونه عریضه های معلولی و یک جانبه نگری نه اینکه دفاعیه محکم و مستند ومحکمه پسندی نمی باشد ، بلکه نوعی سنگین تر کردن پرونده است . چونکه تلاش شده است که صورت مسئله پاک شود . یعنی اعداد و ارقام غارتگری ها و نام متهمان غارتگر فاش نشود . جز اینکه بگوید خود افشا گر متهم به فساد اقتصادی شده است . بهرال اینگونه دفاع کردن بقل معروف برایفاطی تنبان نمی شود .
هوشنگ � بهداد
سه شنبه 28 خرداد ماه سال 1387-