نقد وبررسی " اينك نوبت مردم عراق است: روزنامه ی جمهوری اسلامی شنبه 11 خرداد ماه سال 1387
"از روی نومیدی ناشی از ملغی شدن توافقنامه ی میان دولت عراق و آمریکا از مردم عراق خواسته شده به مخالفت برخیزند تامیدان مانور عوامل رژیم در عراق مود نگردد"
بازسرمقاله نویس با سیاست و فلسفه ی دیگی که برای من نجوشد . بهتر است کله ی سگ در آن بجوشد وبا جدا کردن سران حکومت عراق با مردم و برخی مراجع مذهبی شیعه ی عراق که رو در روئی اینان با دولت عراق پیشنهاد شدهاست. اکنون سرقاله نویس تبدیل به سخنگو و نماینده ی مردم عراق شده است که پس از اشغال نظامی این کشور تا کنون که این کشور به میدان یکه تازی عوامل رژیم تروریستی عراق مبدل شده و یک ریز با اقدامات تروریستی و عملیات خرابکارانه همین مردم عراق بودندکه کشته و مجروح وبی خانمان می شدند. و هنوز م این وضعیت ادامه دارد.ولی اکنون خواسته شده که این مردم در برابر این توافقنامه یا بقول ویلکه ننگ دولت عراق با آمریکا به ایستند که همیشه در حال تردد جاده ی بغداد تهران ایران می باشند.
همینطور سرمقاله نویس بدون آنکه بگوید جائیکه نخست وزیر و سایر مقامات عراق را زیر سئوال می برد بگوید که مگر مالک ویا سخنگوی دولت و نمایده ی مردم عراق است که به خودش حق می دهد با توافقنامه مخالفت کند و فراخوان قیام مردم علیه ی آن صادر می کن دو توافقنامه را لکه ی ننگی بر پیشانی دولت عراق می نامد و تلاش کرده چپ و راست بصورت ابزارتبلیغاتی و اهرم چماق با سیستانی علیه ی این توافقنامه مانور دهد . یعنی همانی که با سفر پاسدار کوتوله ی سیاسی به عراق حاضر نشد وی را در نجف به ملاقات به پذیرد و با وی دیدار کند؟
جالب و بسیار کمدی و تناقض آمیز است که چگونه می باشد که تا حال لوطی جماران و پاسداران از نوری المالکی دفاع و حمایت می کردند . حتی لوطی جماران به وی یک هواپیمای خصوصی ایر بایس هدیه کرد تا که هرزمان که به ایشان و مقامات دولتی به تهران وجماران فراخوانده می شوند سریع حضور یابند. ولی اکنون خطاب به وی و دستیارانش که منظور مقامات 3 نهاد حکومت عراقی هستند گفته شده که اینان باید به خوبی درک کنند که عراق متعلق به شخص اینان نیست . ولی متعلق به سرمقاله نویس می باشد که می تواند از جانب مرد م عراق هم در امور داخلی عراق دخالت کند .هم اینکه برای مردم وحکومت عراق تعیین تکلیف کند . البته این همان فلسفه ای است که ناشی از خوی و خصلت وماهیت و ساختار ضد بشری ولایت فقیه می باشد که 3 دهه است با مردم وکشور ایران چنین برخورد شد ه است .یعنی استبداد عریان وحشی و قرون وسطائی مذهبی که در ایران حاکم شده که تلاش می شود الگوی مشابه آن به کشور های همجوار به خصوص عراق و لبنان صادر و حاکم شود.سرمقاله نویس در دنبال بیشر ناراضی و عصبیت خودش را اینگونه دشمنیو مخالفت علیه توافقنامه وحامیان آن را به معرض نایش گذاشته و عیان کرده است:
"اين شرم آور است كه امروزه بعثي هاي شرور و گروههاي فاسد تكفيري و وهابي پرچمداران مبارزه با اشغالگران معرفي شوند و فرصت پيدا كنند بر روي همدستي و همكاري خود با آمريكا در مرحله قتل عام مردم مظلوم عراق سرپوش بگذارند و دولت شيعه را جاده صاف كن اشغالگران شرور آمريكائي و انگليسي معرفي كنند. تجزيه و تحليل محتواي شرم آور اين توافقنامه كه دقيقا عليه منافع ملي و مصالح عراق بعنوان يك كشور مستقل و داراي حاكميت تنظيم شده است نيازمند بررسي جداگانه اي است و آقاي مالكي و دستيارانش بايستي برخود بلرزند كه نيم قرن پس از اقدام مشابه شاه خائن براي پيمودن راه او وسوسه شده اند و مي خواهند � كاپيتولاسيون � را قانوني جلوه دهند. البته آمريكا براي اعمال كاپيتولاسيون و جلوگيري از اجراي قانون در مورد عاملان و آمران جنايات جنگي در عراق منتظر چراغ سبز آقاي مالكي نشده و از ابتداي اشغال عراق حتي يك نظامي آمريكائي بخاطر جناياتش در عراق مجازات سختي نشده و � قتل هاي تفنني و تفريحي � هم پديده اي عادي محسوب مي شود. آقاي مالكي فراموش نكرده است كه شركت بلك واتر و دهها شركت زيرمجموعه اشغالگران عراق به جنايات سازمان يافته قاچاق اسلحه تجهيز و آموزش تروريستها و دهها مورد غيرقانوني ديگر سرگرم بوده اند كه عملكرد آنها مورد اعتراض وي قرار گرفت و � كانداليزا رايس � وزير خارجه و � رابرت گيتس � وزير دفاع آمريكا را وادار به عذرخواهي از عراق كرد. "
بالاخره سرمقاله نویس در پایان مجدداً نوری المالکی را زیر سئوال برده و از داغ ننگ بر پیشانی بودنش را به رخ وی کشیده و تأکید کرده است که چرا وقتی دیگران از اقدامات خودشان نادم وپیشمان می باشند . برای چه با موافقت با این توافقنامه می شود تا که مجوز داده شود اینگونه آمریکا به جنایات خودش در عراق ادامه دهد:
"سئوال اينست كه وقتي ديگران از عملكرد خود پشيمانند چرا دولت عراق درصدد است براي تداوم جنايات مجوز بدهد تفاوت در اينست كه از اين پس تمامي جنايات آمريكا در عراق با مجوز آقاي مالكي و با موافقت دولت عراق صورت مي گيرد و ديگر هيچكس نمي تواند بخاطر جنايات جنگي به آمريكا اعتراض كند چون چنين جناياتي پيشاپيش مورد تاييد و موافقت آقاي مالكي و دولت عراق قرار گرفته است . به راستي اگر چنين خيانتي از جانب � اياد علاوي � نخست وزير اسبق عراق صورت مي گرفت آقاي مالكي و حزبش چه موضعي در قبال آن اتخاذ مي كردند آيا وي را به حراج نمودن اعتبار و حيثيت و عزت عراق متهم نمي كردند آيا وي را مزدور آمريكا معرفي نمي كردند آيا اساسا يك دولت حق دارد چوب حراج به عزت و سيادت و استقلال عراق بزند درك ابعاد مختلف همين موضوع است كه مفهوم اخطار تكان دهنده مراجع عراق و آيت الله سيستاني را بازگو مي كند و نشان مي دهد كه علما و مراجع و همينطور مردم عراق هرگز اجازه آلوده شدن عراق به چنين لكه ننگي را نخواهند داد. مراجع تقليد عراق به وظيفه شرعي خود عمل كرده اند و اينك نوبت مردم عراق است كه اجازه ندهند اين داغ ننگ بر پيشاني كشورشان زده شود."
درخاتمه اینکه همه ی وحشت سرمقاله نویس موفق بودن توافقنامه ی میان دولت عراق و آمریکا ناشی ازاین وا قعیت است که نگران تکرار شرایط صحنه کمدی � تراژدیک افغانستان در عراق است که تقریباً در لبنان نیز در شرف تکوین است که قبل از دسترسی به سلاح هسته ای به عنوان تضمین بقا و پشتوانه بلند پروازی های صدور تروریسم و بنیادگرائی و جهان گشائی رژیم تروریستی آخوندی بشد که اکنون میلیتاریزه یا پاسداریزه شده است . وبر این سیاست دخالت گری و صدور تروریسم و بنیادگرائی ضربه جدی و اساسی وارد شود که چوب و پیاز با خورده شود ونام ونشان هر دو با هم برود . یعنی اینکه هم ابزار دخالت گری برای باج گیری و چانه زنی در بستر فرصت سوزی کردن تا رسیدن به سلاح هسته ای از بین برود که دیگر نه امکان دسترسی به سلاح هسته وجود داشته باشد، بلکه شرایط حضور و نفوذ در عراق و لبنان نیز همچون افغانستان از بین می رود وهمه ی سرمایه گذاری های سنگین چندین ساله باد هوا می شود و بقول معروف علی می ماند وحوضش . یعنی رژیم تروریستی آخوندی تضعیف وبی یال و کوپال شده ی می ماند و با موجی از بحران ها و تضاد و رقابت های رو به تزاید داخلی و ضریب رو به رشد نارضایی های عمومی که هر روزرشد لجام گسیخه ی تورم و گرانی و افزایش قیمت کالاها که ضریب نارضایتی عمومی را بیشتر می کند که بدون اهرم و سپر و ابزار دفاعی اقدامات تروریستی در برون مرز به خصوص در عراق که عامل اصلی بحران سازی و صدور آن برای باجگیری می باشد اگر این امکانات ناکارآمد و از دست برود آنگاه چه باید کرد که سخت موجب نگرانی سرمقاله نویس شده است؟

هوشنگ � بهداد
شنبه 11 خرداد ماه سال 1387