پاسخی همراه به چند سئوال از پاسدار محسن رضائی و سایت تابناک پیرامون دی برگ خواننده ایرلندی
وقتی که بنا بر اعتراف سبزعلی خان یک گله چران گاو وگوسفند سابق در دوران کودکی در حاشیه ی جاده ی اهواز سر از فرماندگی سپاه پاسداران درمی آورد که گذشته از مسئول خون هزاران بسیجی نو جوان و دانش آموزان مدارس می باشد که در تنور جنگ ضد ملی و ضد میهنی 8 ساله ی ایران و عراق ریخته شد و به عنوان یکبار مصران پاک کننده میادین مین های جنگی نام برده می شدند و بالاخره روزی می بایست به اتهام جنایتعلیه بشریت به پای میز محاکمه کشانیده شود که چرا در سل 61 که امکان آتش بس و صلح و پس دادن غرامات و خسارات جنگی از سوی صدام حسین رئیس جمعهور وقت عراق امکان بود برای چه پذیرفته نشد و بر طبل جنگ ویرانگر نعمت االهی نواخته شد تا که سر انجام به سرکشی جام زهر و شکست منتهی شد و این پاسدار باید پاسخگو باشد که چرا بر ادامه جنگ تا رفع فتنه در عالم و صدام باید برود اصرار ورزیده شد تاکه منجر به کشته و مجروح شدن وبی خانمان وآواره شدن میلیون نفر از مردم ایران و عراق شد و ویرانی های بس سنگین بهر دو کشور وارد شد که رفسنجانی در نمز جمعه ی تهران خود به مبلغ هزار میلیارد دلار خسارات ارده فقط به ایران اعتراف کرد . البته اکنون فضا آنگونه است که کسی جرأت نمی کند دهان کثیف و پلید وخونوار و آدمخوارخودش ا باز کند و از این جنگ نعمت الهی بگوید . از طرف دیگر بسیار مسخره است در شرایطی که نام این ارگان فاشیستی سپاه پاسدارن توی لیست تروریست از سوی مقاات آمریکائی رفته است به دلیل اینکه در عراق داخلت گری می کند و عرا قی و آمریکائی می کشد ودر فلسطین و لبنان نیز دخالت گری مشابه می کند . از سوی دیگر نام پاسدار تروریست سبزعلی خان رضائی در لیست تروریست ها و ممنوع الخروج و زیر یگرد پلیس بین الللی می باشد . ولی با ارباب غارتگر دزد وبساز و بفروش خود رفسنجانی روباه وحیله ر در سال مرگ خمینی به جای اینکه بر سر گور خمینی حضور نداشته باشند ووانموئ کنند که به دلیل غارتگری و منفوریت از نام خمینی فاصله گرفتند وبه عربستان رفتند تا که از آنجا برای ارباان دیگر پیام ارسال کنند .
آری این پاسدار بریده و فرهنگی و اقتصادی تاز جمله بدیل مافیای دخانیات شده ولی به نظر می رسد که ارتقای یافته و کارشناس مسائل هنری نیز شده است .برای ینکه بدجوری این چماقدار و تیغ کش سابق اکنون خاطر خواه و عاشق دی برگ ایرلندی شده است و از زور ذوق زدگی زیاد با سر بر توی دیگ حلیم رفته و با سر وصورت سوخته و به خارش و سوزش افتاده علیه ی مجاهدین در دخمه ی جاسوسی و پاسداری خودش به نام تابناک علیه ی مجاهدین زوزه کشیده است و دست به اجرای خوشرقصی هنری فرهنگی مدل انگلیسی دولت ارباب فخیمه زده است . این پاسدار آدمکش و مبلغ جنگ ضد ملی و ضد مردمی 8 ساله ی خانمان براندازا یران و عراق با رو کرددن همکای نزدیک خود با سایت دیدبان اطلاعاتی بد نام آستان قدس رضوی به جای اینکه زوزه ی علیه ی مجادین بکشد که چرا ماهیت آخوندهای متحجر به حضور دی برگ به سفر ایران واقعیت را بازتاب دهد و دم از خنثی شدن توطئه ی مجاهدین دهد. لا اقل نگاهی به ستون جهت اطلاع روز نامه ی جمهوری متعلق به ولی فقیه می کرد که چگونه چند بار علناً انتقاد به وزارت فرهنگ سانسور و تفتیش عقاید کرد که وزیر آن یک پاسدار ضد فرهنگ و هنر به نام محمد حسین صفار هرندی می باشد که چرا مجوز سفر و اجرای برنامه به دی برگ در ایران داده است ؟
یا اینکه پاسدار سبزعلی خان توضیح دهد که چرا سایت بازتاب وی از سوی همین وزیر فرهنگ سانسور و تفتیش عقاید ارشاد مهرو مهوم وتعطیل شد و چگونه است که این معاون مدیر مسئول روزنامه ی کیهان پرونده و سناریو ساز سربازجو حسین شریعتمداری که حتی سایت این پاسدار سبزعلی خان رضائی را تحمل نمی کند . یکباره خاطر خواه دی برگ شد تا در ایران برنامه اجراکند؟
آیا دی برگ توانست برای دانشجوینی که فریاد مرگ بر دیکتاتور می زنند یا در حال تحصن و اعتضاب می باشند برنامه اجرا کند وبه پای صحبت ودرد دل این جوانان آگاه هم بنشیند تا پس از آن بقول سبزعلی خان بهتر بتوانند از رژیم تروریستی آخوندی دفاع کند و بازتاب بهتر از آنچه ادعا شده در بر داشته باشد؟
یا اینکه چه اشکال داشت به جای اینکه پاسدار سبزعلی خان زیادی علیه ی افشاگری مجاهدین و زوزه بکشد پاسخگو می شد که جایگا وی در لیست افشاگری های عباس پالیز دار کجاست و چرا با توجه به اینکه نامش در کنار ارباب منفور دزد و غارتگر رفسنجانی در لیست تروریست های ممنوع الخروج می باشد . زیرا که هر دو تائی زیر پیگرد پلیس بین المللی می باشند ولی با زد و بندهای پشت پرده و برای پرونده سفید کردن وعدم حضور بر سر قبر گور خمینی در سالگرد مرگش تر جیح دادند به عربستان سفر کنند تا اینکه بر سر گور خمینی حضور داشته باشند؟
ولی اکنون برای اینکه و نفرت وخشم وسوزش خارش خودش را خالی کند وعقده گشائی کند دست به خوشرقصی برای وزیر فرهنگ سانسور و تفتیش عقاید پاسدار حسین صفار هرندی زده است که در شرایطی که کارگران نیشکر خوزستان چند روز است که در حال اعتصاب و اعتراض می باشند . یا اینکه دانشجویان در دانشگا ه ها فریاد مرگ بر دیکتا تور سر می دهند ودر در دانشگاه تربیت معلم کرج دست به تحصن و اعتصاب غا زدند که مورد حمایت چند هزار دانشجویان این دانشگاه ودانشجویان دانشگاه های دیگر از جمله دانشگاه سهند تبریز واقع شده است و دانشجویان معترض و آزادیخواه خودشان را آمائده برای بر گزاری 18 تیرماه سال روز قیام 6 روزه ی دانشجوئی سال 78 آماده می کنند . همچنین در شرایطی که فقر و بیکاری و شکاف عمیق طبقاتی و افزایش قیمتت کالا ها در جامعه در کنار رشد لجام گسیخته ی تورم وگرانی بیداد ی کند و همچنان ادامه دار وهرروز بیشتر فشار برروی محرومان وتهی دستا ن وارد می کند . همچنین اکنون در حالتی که عباس پالیز راد نیز دست به افشاگری زده است و ماهیت کثیف و پلید آخوندهای غارتگر را افشا و معرفی کرده است . بنابراین دستگاه تبلیغات فرهنگ سانسور و خفقان و تفتیش عقاید برای انحراف جوانان و برای رو در روئی با برگزاری مراسم سالگرد قیام دانشجوئی تیرماه سال 78 تدارک یک برنامه ریزی را دید تا با کشاندن دی برگ به تهران و اجرای بر نامه برای نظام بی آبرو باخته و بربر منش و تاریک اندیش و ضد فرهنگ وهنر و آزادی وبه آخر خط رسیده کسب آبرو کند . اکنون نیز در این شرایط پاسدار محسن رضائی به سرپل تبلیغاتی کاروانی پیوسته است که دکه و دخمه ی بازتابش را مهر وموم کرده بود .
هوشنگ �بهداد
خرداد ماه24 سال 1387
وقتی که بنا بر اعتراف سبزعلی خان یک گله چران گاو وگوسفند سابق در دوران کودکی در حاشیه ی جاده ی اهواز سر از فرماندگی سپاه پاسداران درمی آورد که گذشته از مسئول خون هزاران بسیجی نو جوان و دانش آموزان مدارس می باشد که در تنور جنگ ضد ملی و ضد میهنی 8 ساله ی ایران و عراق ریخته شد و به عنوان یکبار مصران پاک کننده میادین مین های جنگی نام برده می شدند و بالاخره روزی می بایست به اتهام جنایتعلیه بشریت به پای میز محاکمه کشانیده شود که چرا در سل 61 که امکان آتش بس و صلح و پس دادن غرامات و خسارات جنگی از سوی صدام حسین رئیس جمعهور وقت عراق امکان بود برای چه پذیرفته نشد و بر طبل جنگ ویرانگر نعمت االهی نواخته شد تا که سر انجام به سرکشی جام زهر و شکست منتهی شد و این پاسدار باید پاسخگو باشد که چرا بر ادامه جنگ تا رفع فتنه در عالم و صدام باید برود اصرار ورزیده شد تاکه منجر به کشته و مجروح شدن وبی خانمان وآواره شدن میلیون نفر از مردم ایران و عراق شد و ویرانی های بس سنگین بهر دو کشور وارد شد که رفسنجانی در نمز جمعه ی تهران خود به مبلغ هزار میلیارد دلار خسارات ارده فقط به ایران اعتراف کرد . البته اکنون فضا آنگونه است که کسی جرأت نمی کند دهان کثیف و پلید وخونوار و آدمخوارخودش ا باز کند و از این جنگ نعمت الهی بگوید . از طرف دیگر بسیار مسخره است در شرایطی که نام این ارگان فاشیستی سپاه پاسدارن توی لیست تروریست از سوی مقاات آمریکائی رفته است به دلیل اینکه در عراق داخلت گری می کند و عرا قی و آمریکائی می کشد ودر فلسطین و لبنان نیز دخالت گری مشابه می کند . از سوی دیگر نام پاسدار تروریست سبزعلی خان رضائی در لیست تروریست ها و ممنوع الخروج و زیر یگرد پلیس بین الللی می باشد . ولی با ارباب غارتگر دزد وبساز و بفروش خود رفسنجانی روباه وحیله ر در سال مرگ خمینی به جای اینکه بر سر گور خمینی حضور نداشته باشند ووانموئ کنند که به دلیل غارتگری و منفوریت از نام خمینی فاصله گرفتند وبه عربستان رفتند تا که از آنجا برای ارباان دیگر پیام ارسال کنند .
آری این پاسدار بریده و فرهنگی و اقتصادی تاز جمله بدیل مافیای دخانیات شده ولی به نظر می رسد که ارتقای یافته و کارشناس مسائل هنری نیز شده است .برای ینکه بدجوری این چماقدار و تیغ کش سابق اکنون خاطر خواه و عاشق دی برگ ایرلندی شده است و از زور ذوق زدگی زیاد با سر بر توی دیگ حلیم رفته و با سر وصورت سوخته و به خارش و سوزش افتاده علیه ی مجاهدین در دخمه ی جاسوسی و پاسداری خودش به نام تابناک علیه ی مجاهدین زوزه کشیده است و دست به اجرای خوشرقصی هنری فرهنگی مدل انگلیسی دولت ارباب فخیمه زده است . این پاسدار آدمکش و مبلغ جنگ ضد ملی و ضد مردمی 8 ساله ی خانمان براندازا یران و عراق با رو کرددن همکای نزدیک خود با سایت دیدبان اطلاعاتی بد نام آستان قدس رضوی به جای اینکه زوزه ی علیه ی مجادین بکشد که چرا ماهیت آخوندهای متحجر به حضور دی برگ به سفر ایران واقعیت را بازتاب دهد و دم از خنثی شدن توطئه ی مجاهدین دهد. لا اقل نگاهی به ستون جهت اطلاع روز نامه ی جمهوری متعلق به ولی فقیه می کرد که چگونه چند بار علناً انتقاد به وزارت فرهنگ سانسور و تفتیش عقاید کرد که وزیر آن یک پاسدار ضد فرهنگ و هنر به نام محمد حسین صفار هرندی می باشد که چرا مجوز سفر و اجرای برنامه به دی برگ در ایران داده است ؟
یا اینکه پاسدار سبزعلی خان توضیح دهد که چرا سایت بازتاب وی از سوی همین وزیر فرهنگ سانسور و تفتیش عقاید ارشاد مهرو مهوم وتعطیل شد و چگونه است که این معاون مدیر مسئول روزنامه ی کیهان پرونده و سناریو ساز سربازجو حسین شریعتمداری که حتی سایت این پاسدار سبزعلی خان رضائی را تحمل نمی کند . یکباره خاطر خواه دی برگ شد تا در ایران برنامه اجراکند؟
آیا دی برگ توانست برای دانشجوینی که فریاد مرگ بر دیکتاتور می زنند یا در حال تحصن و اعتضاب می باشند برنامه اجرا کند وبه پای صحبت ودرد دل این جوانان آگاه هم بنشیند تا پس از آن بقول سبزعلی خان بهتر بتوانند از رژیم تروریستی آخوندی دفاع کند و بازتاب بهتر از آنچه ادعا شده در بر داشته باشد؟
یا اینکه چه اشکال داشت به جای اینکه پاسدار سبزعلی خان زیادی علیه ی افشاگری مجاهدین و زوزه بکشد پاسخگو می شد که جایگا وی در لیست افشاگری های عباس پالیز دار کجاست و چرا با توجه به اینکه نامش در کنار ارباب منفور دزد و غارتگر رفسنجانی در لیست تروریست های ممنوع الخروج می باشد . زیرا که هر دو تائی زیر پیگرد پلیس بین المللی می باشند ولی با زد و بندهای پشت پرده و برای پرونده سفید کردن وعدم حضور بر سر قبر گور خمینی در سالگرد مرگش تر جیح دادند به عربستان سفر کنند تا اینکه بر سر گور خمینی حضور داشته باشند؟
ولی اکنون برای اینکه و نفرت وخشم وسوزش خارش خودش را خالی کند وعقده گشائی کند دست به خوشرقصی برای وزیر فرهنگ سانسور و تفتیش عقاید پاسدار حسین صفار هرندی زده است که در شرایطی که کارگران نیشکر خوزستان چند روز است که در حال اعتصاب و اعتراض می باشند . یا اینکه دانشجویان در دانشگا ه ها فریاد مرگ بر دیکتا تور سر می دهند ودر در دانشگاه تربیت معلم کرج دست به تحصن و اعتصاب غا زدند که مورد حمایت چند هزار دانشجویان این دانشگاه ودانشجویان دانشگاه های دیگر از جمله دانشگاه سهند تبریز واقع شده است و دانشجویان معترض و آزادیخواه خودشان را آمائده برای بر گزاری 18 تیرماه سال روز قیام 6 روزه ی دانشجوئی سال 78 آماده می کنند . همچنین در شرایطی که فقر و بیکاری و شکاف عمیق طبقاتی و افزایش قیمتت کالا ها در جامعه در کنار رشد لجام گسیخته ی تورم وگرانی بیداد ی کند و همچنان ادامه دار وهرروز بیشتر فشار برروی محرومان وتهی دستا ن وارد می کند . همچنین اکنون در حالتی که عباس پالیز راد نیز دست به افشاگری زده است و ماهیت کثیف و پلید آخوندهای غارتگر را افشا و معرفی کرده است . بنابراین دستگاه تبلیغات فرهنگ سانسور و خفقان و تفتیش عقاید برای انحراف جوانان و برای رو در روئی با برگزاری مراسم سالگرد قیام دانشجوئی تیرماه سال 78 تدارک یک برنامه ریزی را دید تا با کشاندن دی برگ به تهران و اجرای بر نامه برای نظام بی آبرو باخته و بربر منش و تاریک اندیش و ضد فرهنگ وهنر و آزادی وبه آخر خط رسیده کسب آبرو کند . اکنون نیز در این شرایط پاسدار محسن رضائی به سرپل تبلیغاتی کاروانی پیوسته است که دکه و دخمه ی بازتابش را مهر وموم کرده بود .
هوشنگ �بهداد
خرداد ماه24 سال 1387