نقد و بررسی " پيشروي در ابعاد صفر (يادداشت روز)" روز نامه ی کیهان یکشنبه 12 خرداد ماه سال 1387
"پیگیری و دفاع از پروژه ی هسته ای که تا کنون ج تحریم وتورم وگرانی و افزایش قیمت کالا ها و فقر وبیکاری و عمیق تر شدن شکاف طبقاتی ندارد. کی قرار است به بهره برداری و تولید برسد که مردم دچار خاموشی برق نباشند؟
قابل فهم است که چرا پاسدار یادداشت روز نویسان در دفاع از پروژه ی هسته ای ، نه دیگر همچون گذشته آژانس را تهدید نمی کنند ونه اینکه تأکید برخروج از آن نمی کنند ویا اینکه چرا همچون گذشته خواهان مشخص کرد ن تکلیف وسرنوشت پرونده ی هسته ای در خیابا ن بغدا د و بیروت نمی باشند ؟ البته که مشخص است که نه رژیم تروریستی آخوندی از نظر قدرت مانور تهدید آمیز در منطقه دادن در جایگاه سابق قرار ندارد واز طرف دیگر می دانند نه اینکه دیگر شانس مانور دادن اینگونه تهدید کردن های مبنی بر خوش خوبینی و خاطر جمعی در کار است وجود دارد که گفته می شد آمریکا در شرایط و موقعیتی نیست تا که بتواند و یا آمادگی تهاجم نظامی وجنگ دیگری در منطقه داشته باند . مهمتر اینکه زد وبندهای پشت پرده با البرادعی هم سوخت و قول دادن برگزاری جشن هسته ای با تصویب قطعنامه ی شورای امنیت سازمان ملل تقریباً به عزا تبدیل شد. ضمن اینکه نه دیگر امکان انکار کردن اهداف لو رفته ی نظامی پروژه ی هسته ای نمی باشد . مهمتر اینکه با عدم رأی دادن مردم درنمایش خیمه شب بازی مجلس هشتم انتصابی و شکست کودتای نظامی علیه دولت لبنان وایزوله شدن رژیم تروریستی موجب شده است که لحن و لهجه ی گفتمان تهاجمی دفاع کردن از پروژه ی هسته ای سربازجو پاسداران ملایمتر شود و تغییر کند.
البته هیچگاه پاسداران سر بازجو توضیح نمی دهند که چرا اینان اینهمه قدرت و اختیار دارند که می توانند بدون هیچ موانع پیرامون پروژه ی هسته ای ابراز نظرات شداد و غلاظ بالاتر از کارشناسانه کنند. ولی چرا دیگران حق هیچگونه اظهار نظر بیش از آنچه ندارند جز آنچه که برایشان دیکته شده یا ارسال می شود تا که بازتاب دهند ؟ مگر جز این است که این قلم بر دستان خودشان نه فقط جزو مدافعان پروژه ی هسته ای که از خودپاسداران می باشند که تأسیسات هسته ای و قدرت اجرائی رادر اختیار خودشان دارند که می دانند تضمین و شانس بقای رژیم تروریستی و ادامه سیاست تروریستی و بنیاد گرائی فقط با ابزار دسترسی به سلاح هسته ای امکان پذیر است.
اما بر خلاف صغرا و کبرا چیدن های سربازجو پاسداریادداشت روز نویس که زور زده است به گوید پروژه ی هسته ای رژیم تروریستی صلح جویانه می باشد و ادعا کرده که هیچگونه سند و علائمی بدست نیامده که ثابت کند که این پروژه ی هسته ای اتمی است و صلح آمیز نمی باشد . البته اینگونه ا دله ی تحریف گری ها ارائه کردن شبیه شرایط قلاب بر دهان ماهی گیر افتاده ای که تلاش می کند تا که از قلاب رها شود که هرچه بیشتر زورمی زند و تلاش می کند قلاب بیشتر در دهان ماهی فرو ی رود .
اابته اثبات کردن ادعاهای دروغ امثال سربازجو پاسدار یادداشت روز بسیار ساد است . زیراکه پرسش است که برای حاکمان یک رژیمی که ادعای مردمی بودن دارد که مدعی عدالت محوری دارد و عاشق خدمتگزاری به مردم ایران می باشد . آیا مردم ایران مهمتر می باشند یا داشتن بمب اتمی که یا ادامه ی پروژه ی هسته ای که بیش از دو دهه است که بطور پنهانی ادامه داده شده است که هنوز به تولید و بهره بهرداری نرسیده است . ومشخص نیست چه زمان قرار است که این پروژه تمام شود ؟
آخر برای چه مردم ایران می بایست هزینه ی تحریم های پروژه ی هسته ای را به پردازند و شاهد شرایط روند رشد تورم و گرانی و افزایش قیمت کالا ها در جامعه می باشند که همچون طناب بر دور گردن شان پیچیده شده است که دارد مدام بیشتر فشار می آورد و تنگتر می شود و مشخص نیست که چگونه ویا چه موقع اگر شرایط خیلی بدتر از اینکه هست نشود این تورم و گرانی مهار شود؟
مگر مردم حق ندارند تا که سئوال کنند که بالاخره چه موقع قراراست که این پروژه ی صلح آمیز ادعا شده تبدیل به نیروگاه برق رسانی برای شان شود که مردم ایران در کنار تحمل تورم وگرانی و سال خشکسالی و کمبود آب شاهد دچار کمبود برق هم برای چند ساعت خاموشی نباشند؟
چگونه این پروژه ی هسته ای که ادعا شده می تواند ملی ودر خدمت مردم ایران باشد . چرا در ازای اینکه نفت افزایش قیمت داشته است . ولی فقط موجب فقر و بیکاری بیشتر و شکاف بیشتر طبقاتی با تورم و گرانی شده که تحویل مردم ایران داده شده است؟
مگر فراموش شده است که در دو سه ساه گذشته چگونه پاسدار احمدی نژاد از این شهر به آن شهر و استان وداخل و خارج ازکشور سفرمی کرد و یک ریز فریاد از دادن خبرهای خوش غنی سازی اورانیوم و برگزاری جشن هسته ای به مردم می داد؟ مهمتر اینکه همزمان هر چه جمعیت گرد آوری شده فریاد می زدند گرانی و بیکاری و تورم ولی انکارو تکذیب می شد که اکنون حاصل آن دفاع کردن از پروژه ی هسته ای و دادن خبرهای خوش غنی سازی و افزایش قیمت نفت همین روند تورم وگرانی وافزایشی قیمت کالا ها و زمین و مسکن و اجاره خانه شده است .
پرسش بعدی این است که مردم حق دارند که پرسش کنند آخر پروژه ی هسته ای که تا کنون جز بد بختی و فشار و سرکوبی و .... تور م وگرانی برای شان نداشته است . این پروژه ی نامعلوم حتی اگر قرار باشد که مبدل به تهدید جنگی خانمان سوز دیگر برای مردم ونعمت الهی برای حاکمان نشود چه موقع قر اراست که این بحران حل شود وبه بهره برداری برسد که به جای دادن وعده ی دروغین نان برتوی سفره های خالی که جیب مردم بیشتر خالی و تورم وگرانی تحول شان داده شد واقعاً قرار است که به مردم منتظر ایران نان وکار و امنیت ورفاه اجتماعی و آزادی داده شود ؟
البته طبیعی است که این خواست با بودن این رژیم تروریستی خواب و خیالی بیش نیست و چشم انداز جز بد بختی و مصیبت شرایط بدتر از کنونی نمی باشد . چون اکثریت 80%جمعیت کشور ایران می بایست در بدترین شرایط ممکن زندگی کنند وبه گروگان گرفته شوند تا که پاسداران غارتگر بقدرت رسیده صاحب بمب ا تم شوند تا ابزار قدرت یا تضمین باج گیری برای ادامه ی حکومت ننگین خودشان داشته باشند

هوشنگ � بهداد
یکشنبه 12 خرداد ماه سال 1387