پیرامون افشاگری دبیر تحقیق و تفحص قوه ی قضائیه عباس پالیزاد و چند سئوال
تا کنون پیوسته توضیح داده شده است که مسئولان رژیم و مطبوعات وابسته به آن به جای پاسخگوئی منطقی فقط به معلول ها پرداخته می شود و هرگز به ریشه و علت ها هر گز پرداخته نمی شود. همنیطور همیشه در نوشتارهای گوناگون با مطرح کردن بی عدالتی در رژیم تروریستی آخوندی و به خصوص در قوه ی قضائیه بر تبعیض و حمایت از کلان دزدان و غارتگران تأکید شده که با سئوالات هم همراه بوده است . همینطور افزده شده که ریشه ی اصلی در گیری و رقابت و تضاد وجنگ و نزاع های باندی و جناحی محور قدرت و ثروت می باشد. زیرا آنچه محلی از اعراب نداشته است حق و حقوق و مطالبات مردم ایران می باشد که در 3 دهه ی گذشته روز به روز بیش از گذشته پایمال شده است . به خصوص در شرایط کنونی که این رقابت های باندهای مافیائی آنچنان رشد کرده و آشتی ناپذیر شده است که می بایست در بستر انحصاری کردن قدرت و ثروت وحذف رقبای مزاحم و یا خاموش کردن شان دامنه ی رقابت وارد فاز جدید جراحی و خراطی شده است که راه به افشاگری کردن برخی از اسامی غارتگران برده است . یعنی اینکه بیشتر دارد نوک قله ی کوه شناور بیرون زده می شود . البته اگر مجلس هفتم دست نشانده و فرمایشی هفتم در روزهای پایانی خود تعدادی از نمایندگان تلاش نکرده بود ند تاکه از دبیرخانه تحقیق و تفحص قوه ی قضائیه انتقاد کنند که چرا در 3 سال گذشته تا اکنون واکنشی به پرسش نمایندگان مجلس نشده آیا هم از سوی دستگاه قضائیه واکنشی انجام می شد که اکنون شده است یا نه؟
بهر صورت اگر چنانچه خبرگزاری فرانسه اخیراً از تهران گزارش نمی کرد که فقط یک نمایشگاه خود روی ماشین های خارجی در تهران است که از عباس نقل قول کرد که ماهیانه 400 هزار یو رو در آمد دارد و افزوده بود که کارمند دولت گفته است که اگر من همه ی عمر حقوق خودم را پس انداز کنم هنوز نمی توانم صاحب خودروئی شوم که یک آقازاده ی 20 ساله صاحب آن می باشد که تا کنون نتوانسته است مبلغ 5 هزار دلار درآمد داشته باشد. بلی اگر آن سئوال نمایندگان واین گزارش مخابره نمی شد آیا اکنون امکان داشت که از سوی عباس پالیزاد دبیر تفحص و تحقیق قوه ی قضائیه اشاره شود که چگونه و از سوی چه کسانی این خود رو ها وارد کشور می شوند؟ البته چپ وراست پاسدار احمدی نژاد تهدید می کرد که می خواهد مبارزه با مفسدان اقتصادی یا مافیای اقتصادی کند که رقیب از موضع فرار به جلو فریاد می زد اسامی را با میزان دزدی و غارتگری و اسناد معرفی کنید . فقط جو سازی نکنید و مسله لوث می شد و این جنگ لفازی و باندی موجب افزایش بیشتر تورم و گرانی و افزایش قیمت کالاها در جامعه می شد. البته اکنون مشخص شده است که موضوع صرفاً غارتگری اموال دولتی و بیت المال نیست ، بلکه پرونده های توطئه های حذف رقبا به سرنگون و سقوط کشاندن هواپیما های مسافری نظامی و قتل نیز راه برده است.
اما پس از افشاگری دبیر تحقیق و تفحص قوه ی قضائیه عباس پالیزاد در دانشگاه بوعلی سینا که تازگی هاانجام گرفت و اشاره به ا رقام کوچکی از غارتگری های آخوندهای حول و حوش لوطی جماران و عسگر اولادی شده است که برخی نیز مشاور و یا نماینده ی ویژه ی ولی فقیه یا لوطی جماران می باشند . البته که بدون شک اولین متهم این افشاگری خود دستگاه قضائیه می باشد که چرا در 3 دهه ی گذشته هیچگونه نظارت نداشته و دخالتی در این مورده نکرده است . برای اینکه پرسش است که چگونه آن زمان که بحث قانون از کجا آورده ای مطرح شد دستگاه قضائی اعلام کرد بر اساس تحقیق و فرم پر شده از میزان دارائی های رفسنجانی نه اینکه خلافی انجم نشده است ، بلکه میزان دارائی های رفسنجانی نسبت به اوایل انقلاب کاهش نیز در بر داشته است. و لی اکنون گفته می شود که فقط یک سوم جزیره ی کیش متعلق به خانواده ی رفسنجانی می باشد.؟
اکنون باز هم پرسش است که چرا دبیر تحقیق و تفحص قوه ی قضائیه دست به اینگونه افشاگری زده است؟ دلیل سکوت تا کنون این نهاد در این مورد چه بوده است؟ زیرا که روند این غارتگری ها که یکشبه طی نشده است. بلی دلیل عدم پیگیری و سکوت قوه ی قضائیه در این مورد تا کنون چه بوده است؟
ازسوی دیگر در 3 دهه ی گذشته تا حال دستگاه قضائیه رژیم تروریستی آخوندی چه تعداد احکام اعدام و دار زدن و قطع اندام و شلاق زدن و سنگسا ر کردن صادره نموده است؟ چرا همه ی این احکام علیه ی اقشار محروم و تهی دست جامعه بوده است یا بقول معروف همه جزو آفتابه دزدان بوده اند؟ چه توجیه یا دلیل منطقی قوه ی قضائیه می تواند ارائه کند که برای چه در میان این قربانیان و متهمین یک دانه درشت یا آقازاده ها نبوده اند؟
مسئولیت ولی فقیه یا لوطی جماران در این زمینه چیست؟ زیرا که رئیس قوه ی قضائیه از سوی وی انتصاب شده است و بقیه اسامی غارتگران که گفته شد یا مشاور و یا نماینده ی لوطی جماران می باشند چگونه بوده است که دفتر لوطی جماران هیچگونه نظارت و یا تعهدی نسبت به عملکرد غارتگرا نه ی اینان تا حال از خود نشان نداده است؟
مهمتر اینکه آیا دزدان و غارتگران منحصر به همین تعداد نامبرده شده می باشند یا نه اینکه هنوز فراوان وجود دارند ولی چون وابسته به باندهای مافیائی حاکم می باشند فعلاً اینان مصون مانده اند . چونکه اکنون قرار است پرونده ی مهره های غارتگر نزدیک و شریک به رفسنجانی مطرح شوند.
از طرف دیگر اکنون دستگاه قضائیه می خواهد با پرونده ی این غارتگران چه کند یا چگونه بر خورد کند؟ آیا همان رفتار و صدور احکامی را صادر می کند که تا کنون در 3 دهه ی گذشته در مورد سایر قربانیان و متهمان انجام داده است؟
چرا رئیس قوه ی قضائیه که بیش از 10 سال پیش که رئیس انتصابی دشستگاه قضائیه شد اعتراف کرد یک کاخ ویرانه یا مخروبه ای را از شیخ محمد یزدی تحویل گرفت به جای اینکه در شرف اصلاح آن بر آید آن را ویرانه تر کرد؟ همچنین پاسخ شورای نگهبان و دستگاه بد نام وزارت بد نام اطلاعات و کشور در کنار دستگاه قضائیه چیست که پیرامون تحقیق صلاحیت ها هیچگونه تفحص و تحقیقی پیرامون پرونده های این غارتگران انجام ندادند تا که بدون هیچ مانع و مشکلی صاحیت اینان برای نمایندگی مجمع خبرگان رهبری تأئید شد؟
در خاتمه اینکه این افشاگری ادامه ی رقابت انحصاری کردن قدرت برای چنگ اندازی ثروت وحذف کامل رقبا می باشد که از 3 تیرماه 84 و رئیس جمهورشدن احمدی نژاد شروع شد. در انتخابات نمایش خبرگان برای عدم نامزد شدن رفسنجانی برای مجمع خبرگان اوج گرفت . سپس با رئیس مجمع خبرگان رهبری شدن رفسنجانی شدت گرفت . زیرا که قبل از آن رفیسنجانی برای جمع آوری نظر موافق در خبرگان در سال گذشته به قم و مشهد سفر کرد. ناگفته نماند که با رئیس مجلس هشتم انتصابی شدن پاسدار علی لاریجانی موجب شدت بخشیدن بیشتر این تضاد و رقابت ها شده است. برای اینکه نقش عسگر اولادی و علی اکبر ناطق نوری در رئیس شدن این پاسدار برجسته بود که رابطه ی بسیار نزدیکی با شریک دزد خود رفسنجانی دارند. برای همین پس از رئیس مجلس انتصابی هشتم شدن پاسدار علی لاریجانی و در آستانه ی سفر رفسنجانی به عربستان که درست در سال مرگ خمینی بود . از سوی حامیان رفسنجانی در برخیاز مطبوعات داخلی و لوس آنجلس نشینان تحلیل داده شد که با رئیس شدن پاسدار علی لاریجانی که در برابر دولت است این فرصت مناسب برای رفسنجانی فراهم شده است تا که بتواند دیپلماسی رادیکال دولت را کنترل کند. اکنون بایدگفت با این افشاگری خواب رؤیائی دیده شده تبدیل به کابوس شد.ه است . همچنین چون سر کلاف باز شده است که گز امکان جمع شدن ندارد. برای اینکه همان زمانی که مردم مرگ بر شاه اکبر شاه در خیابان ها می کردند منتظر افشاگری و اثدام بودند . چونکه اگر کوچکترین شانسی برای دولت وجود دارد که بتواند هم تورم و گرانی را مهار کند ادامه ی افشاگری ها و گسترش آن و تعمیم دادن به هر دو مهره های غارتگر و دزد است که می بابیست در این مورد بطور جدی و ضربتی اقدام شود . در غیر اینصورت تبدیل بر ضد خودش خواهد شد و شرایط سقوط دولت وبه پادگان برگردادن پاسداران را شتاب خواهد داد.

هوشنگ – بهداد
خردادماه 21سال 1387

بر گرفته از سایت سازمان مجاهدین خلق ایران
www.mojahedin.org
افشاى گوشهاى از دزديهای سرسام آور بالاترین سران رژیم آخوندی
در جریان درگیری باندهای درونی رژیم آخوندی، عباس پالیزدار دبیر هیات تحقیق و تفحص از دستگاه قضاییه آخوندها گوشهیی از دزدى های سرسام آور بالاترین سران رژیم آخوندی نظیر رفسنجانی، ناطق نوری، واعظ طبسی، عسگر اولادی، محمد یزدی، امامی كاشانی، خزعلی و مواردی از تسویه حساب های جنایی در درون حكومت آخوندی را برملا كرد و نشان داد كه تمامی درگیریهای درون- باندی رژیم برسر چپاول بیشتر و برای قدرت بیشتر است.در اعتراف دبیر هیأت تحقیق و تفحص از دستگاه قضاییه آخوندها از جمله به تصاحب صادرات چوب جنگلهای شمال توسط حمید یزدی فرزند آخوند یزدی. دریافت صدها دستگاه خودرو از شركت ایران‌خودرو توسط ناطق نوری، 1100 مورد قاچاق كالا از فرودگاه پیام توسط فردی از سوی ناطق نوری حمایت می شد ، تصاحب 12 معدن از جمله معدن ذغال سنگ طبس توسط واعظ طبسی نماینده خامنه ای در استان خراسان و تصاحب یك سوم جزیره كیش توسط خانواده رفسنجانی اشاره شده است. به بخش هایی از این اعترافات كه در دانشگاه بوعلی سینای همدان صورت گرفته است، توجه كنید:متن پياده شده سخنرانى عباس پاليزدار:چرا ما نمی توانیم با مفاسد اقتصادی برخورد کنیم چون سران بزرگ مملکت در این رابطه دخیل هستند. اگر به خواهم فقط چند ‏پرونده کوچک مفاسد اقتصادی را بگویم آنوقت می بینید که چه مصیبتی کشور را گرفته است و به خاطر بعضی مسایل رهبر باید به صورت سربسته به مردم بگوید که در کشور چه خبر است. ‏کسانی که به عنوان مفسد اقتصادی در کشور در حال فعالیت هستند تحت حمایت شاهرودی رئیس قوه قضاییه قرار ‏دارند. وقتی طی ۱۶ سال گذشته پرونده هایی از مفاسد اقتصادی بررسی شده و مدیران به دادگاه معرفی و دادگاه ‏حکم ۵ ریال ۱۰ ریال برای متهمان داده، ببینید چه مصیبتی بر سر کشور آمده است. ‏پرونده شهرام جزایری هم که مطرح شد، مانند هزاران پرونده مفاسد اقتصادی دیگر است، ولی چون شهرام ‏جزایری اسامی یکسری مفاسد اقتصادی و افراد وابسته را اعلام کرد مورد ضرب و شتم قرار گرفت چرا که منافع ‏بسیاری از علما و سران به خطر افتاده بود.‏در حال حاضر ۱۲۳ پرونده مفاسد اقتصادی کشور در کمیته تحقیق و تفحص مجلس در دست بررسی است ولی ‏اگر به خواهیم پرونده واقعی مفاسد اقتصادی را بیان کنیم، اصلا نمی توانیم باور کنیم.‏خلاصه ما فجایعی که اتفاق افتاده در ‏جمهوری اسلامی را دیدیم. خلاصه دیدم که یک آقایی آمده و نامه زده که پسرش معلول جسمی است. گفته می‌خواهم یک مؤسسه توانبخشی بزنم ‏که پسرم هم برود در آن مؤسسه توانبخشی، دم دست خودم باشد. ۱۰۰ تا، ۲۰۰ تا، ۳۰۰ تا معلول را نگهداری ‏کنیم در آنجا، پسرم هم مسئول آنها باشد. گفتند: باشد، خدا پدرت را بیامرزد. مؤسسه را که ثبت کرده و کارش را ‏استارت زده، نامه زده به آقای [.] گفته که من ساپورت نیاز دارم، نمی‌توانم خرج کنم که، باید نظام به ما کمک ‏کند. چه‌کار کنیم؟ فلان معدن را، معدن سنگ دهبید فارس را بدهید به این آقا. آقا این سنگ مرمر بهترین سنگ ‏مرمر دنیاست، ؟ بله، بدهیدش به من. معامله انجام شد و این ‏معدن را به این آقا واگذار کردند. دوباره بعد از یک مدت گفت آقا این معدن کافی نیست، معدن [.] زنجان را هم ‏بدهید به ما. چهار تا را که ما پیدا کردیم، چهار تا معدن را یک آقایی از علما گرفته، که مردم هم پشتش نماز ‏می‌خوانند متأسفانه. ‏‏[یکی از حاضر خواستار اعلام اسم فرد می‌شود اگر اجازه بدهید، اعتراض جمعی دانشجویان. گفت؛ من چند موردی را اسامی‌اش را می‌گویم. این یکی که عرض کردم، آقای امامی کاشانی است. در اعترافات دبیر هیأت تحقیق و تفحص از دستگاه قضاییه آخوندها كه به منظور تسویه حساب با باندهای رقیب صورت گرفته، آمده است:عرض شود خدمتتان که، یک دانشکده‌ای را رفته‌اند از مقام معظم رهبری اجازه‌اش را گرفته‌اند که برای خواهران ‏دانشکده علوم قضایی می‌خواهیم بزنیم در قم. چیز خوبی است که خواهران هم در آن فضا حضور داشته باشند، اگر ‏متهمی از خواهران [بود] از او بازجویی کنند و از این حرف های اینطوری. خلاصه نظر آقا را گرفتند که این ‏دانشکده تأسیس شود. آقا استقبال کردند و مجوز صدور دانشکده را دستورش را دادند. مؤسسه این دانشکده بلافاصله ‏بعد از گرفتن مجوز رفتند دنبال ساپورت‌های مالی‌اش. نوشتند،جناب آقای نعمت‌زاده، محبت فرمایید در جهت ‏حمایت از تأسیس این دانشکده، کارخانه لاستیک دنا را کارشناسی کنید جهت این دانشکده. آورند کارشناسی رسمی ‏دادگستری را، چون آقایانی که این مؤسسه را تأسیس کرده بودند در دستکاه قضایی هم بودند، آن کارشناسان رسمی ‏دادگستری هم می‌ترسیدند که قیمتی تعیین کنند که به اینها بر بخورد، حتما باید قیمتی می‌گفتد که خوش به حال اینها ‏بشود. زدند ۱۲۶ میلیارد. در صورتی که ما معتقدیم ۶۰۰ میلیارد هم بالاتر بود. تازه، ۱۲۶ میلیارد که ویلاهایش ‏در شمال را نزده‌اند، اصلا در آمار نیاورده‌اند، زمین‌های شیرازش را در آمار نیاورده‌اند، پول نقد موجود در ‏حسابش را هم در آمار نیاورده‌اند، این طوری به ۱۲۶ میلیارد واگذاری کردند. ‏این که عرض کردم لاستیک دنا، مال آقای یزدی ‏بود - آقای محمد یزدی رئیس قوه قضاییه در زمان ریاستش و آقای محمدعلی شرعی نماینده خبرگان استان قم.‏مجددا آقای یزدی برمی‌دارد می نویسد که جناب آقای فروزش، حمید ما بیکار است! ترتیبی اتخاذ فرمایید که از ‏جنگل‌های شمال جهت صادرات چوب بهره‌مند گردد. آقای حمید یزدی، پسر آقای یزدی، مدیرکل حوزه ریاست قوه ‏قضاییه بود در آن مقطع. و متأسفانه جنگل‌های شمال را [این طوری] به تاراج بردند و رفتند.عباس پالیزدار در ادامه جدال باندی علیه چپاولگران رقیب، افزود: ایران خودرو می‌آید به دستگاه قضایی اعلام می‌کند که ما به همه قاضی‌ها ماشین [کارشناسی] می‌دهیم، ماشین ‏پرشیا می‌دهیم و زیر قیمت. خب چجوری؟ این ماشین کارشناسی است، ما هم تشخیص می‌دهیم که اینها را ۸ ‏تومان، ۹ تومان بدهیم. دیدیم که کارخانه ایران خودرو بدون هیچ ضابطه‌ای به قضات قوه قضاییه ماشین پرشیا به ‏نصف قیمت داده، بقیه‌اش را هم به اقساط، خیلی‌ها هم که ماشین به نامشان شد قسط‌ها را هم نپرداختند. همین بذل و ‏بخشش‌ها باعث شد صدای خیلی‌های دیگر در بیاید، از همین نهادها و بنیادها. مثلا بنیاد نهج‌البلاغه ، که گفتند ‏‏۵۰۰ دستگاه به‌اش بدهید آقا! دید که بدش نمی‌آید، گفت ۵۱۷ تا دیگر هم بدهید. بنیاد نهج البلاغه کی هست؟ علی ‏اکبر ناطق نوری، حسین دین‌پرور، معزی، عسگراولادی، رفیق دوست. یا مثلا می‌آیند می‌دهند به باشگاه ‏پرسپولیس. باشگاه پرسپولیس کیست؟ آقای عابدینی. ۲۰۰۰ دستگاه بهشان بدهید. بنیاد دیگری به نام همگرایی ‏اندیشه ، کیست این بنیاد؟ آقای فلاحیان، آقای علم الهدی، آقای ‏X‏ و ‏Y، تعاونی وزارت کشور، ۲۰۰۰ دستگاه ‏‏[گرفتند آنها هم] . [یا] صنایع هوافضای وزارت دفاع، فلان قدر. موشک کروز، فلان قدر. حوصله خواندن ‏همه‌اش را ندارم، یک لیست ۳۰ تایی از اینها هستند که این ماشین‌ها را زیر قیمت به آنها واگذار کردند. کدام ‏ماشین‌ها؟ ماشین کارشناسی؟ نه، به اسم کارشناسی. شروعش با ماشین کارشناسی وارد شد، بعد ماشین صفر ‏کیلومتر می‌آوردند می‌دادند به آقایان، به اسم کارشناسی. جالب است که آن ۹-۸ میلیون را هم پول نقد نمی‌گرفتند ‏ها، از دم قسط. باز جالب است بدانید که چون اینها هم کار سرشان می‌شد، دو سه قسط را می‌دادند و بقیه‌اش را ‏نمی‌دادند.‏وی درباره گوشهیی از دزدى های آخوند طبسی نماینده خامنهای در آستان قدس رضوی و ناطق نوری مشاور ولی فقیه نیز گفت:به خواهم وقت شما را با این موارد بگیرم، زیاد است. مثلا معدن ذغال سنگ طبس، دوازده تا از معادن در استان ‏خراسان توسط آقای واعظ طبسی. پرونده المکاسب مال پسر آقای واعظ طبسی است.‏در پرونده قاچاق کالا از فرودگاه پیام، قاچاقچی بزرگ فرودگاه پیام هزار و صد پرونده قاچاق کالا دارد، اما هنوز ‏موفق به بازداشتش نمی‌شویم، چرا که تحت‌الحمایه آقای ناطق نوری است. در مورد سلطان شکر و مافیای شکر هم ‏باید بگویم که آقای مدلل، داماد یکی از علمای بزرگ بوده است. مدلل با همکاری شخصی به نام محمدرضا یوسفی ‏اقدام به این کار می‌کردند که پس از رو شدن فعالیتشان حاضر شده بودند ۷۰۰ میلیارد تومان برای مختومه شدن ‏این پرونده بپردازند.‏در مورد قاچاق سیگار، اساسا تولید و قاچاق سیگار تولید توتون ایران را فلج کرده و کارگران این کارخانه‌ها را ‏بیکار کرده. ‏‏در پاسخ به سؤالی درباره سقوط هواپیمای کاظمی، گفت: این پرونده را من بررسی نکرده‌ام، اما طبق آنچه از ‏شواهد پیداست، می‌توان ماجرا را عمدی داشت و دست یکی از سران وقت سپاه در آن دخیل بود. ما دو سقوط ‏هواپیما داشتیم. یکی شهید کاظمی و دیگری شهید دادمان. در مورد دادمان ماجرا عمدی بود، پرونده‌ای هزار ‏صفحه‌ای این را می‌گوید.‏عباس پالیزدار عضو هیأت تحقیق و تفحص از دستگاه قضاییه آخوندها گوشهیی از فساد رفسنجانی و خانوادهاش را برملا كرد و گفت:درباره مفاسد اقتصادی آقای هاشمی رفسنجانی و خانواده‌اش هم، آن قدر مفاسد اقتصادی این خانواده زیاد است که ‏اصلا قابل گفتن نیست. اما یکی از مفاسد اقتصادی این خانواده که میلیاردها دلار [بوده] از محل عدم پرداخت ‏عوارض به دولت [بوده و] پول را بالا کشیدند، واردات خودروی دوو بود. یک سوم جزیره کیش، پارک جنگلی در ‏شمال [؟] را هم باید از دیگر مفاسد اقتصادی خانواده هاشمی بیان کرد.‏در حال حاضر اسطبل اسب های دختر هاشمی فقط روزی ۱۰۰ هزار تومان پول هندوانه‌هایی است که برای ‏اسب‌ها می ریزند. شرکت نفتی این خانواده به همراه عمه خانم یعنی خواهر هاشمی در کانادا هم که دیگر قابل ‏گفتن نیست.‏پسر وسطی هاشمی به نام مهدی که در سازمان مدیریت بهینه سوخت مدیریت می‌کرد، با استخدام زیباترین ‏دختران از آنها چه سوء استفاده‌هایی که نمی‌کرد و بعدا که فیلم از اتاق او کشف شد عمق کثیف‌کاریهای او ‏مشخص شد.