نقد و بررسی: باز هم ببر كاغذي ! روزنامه ی جمهوری اسلامی چهار شنبه 29 خرداد ماه سال1387
"باوارونه گوئی و آویزان شدن به مسائل خارجی البته با فرافکنی کردن برای فرار از پاسخگوئی به مطالبات مردم ایران"
البته در نظامی که قانون جنگل در آن حاکم باشد و هر حیوانی که زور وقدرتش بیشتر است سلطان جنگل می باشد و قوانین یا بی قانونی خودش را با زور به دیگران تحمیل می کند . یا بنابر مثلی که گفته می شود سگ در خانه ی صاحبش شیر است . می بایست در شرایط بحران عمیق هسته ای و شکاف عمیق طبقاتی و جو بالای نارضایتی عمومی و ادامه ی اعتراضات و اعتصابات دانشجوئی و کارگری و افشاگری های مافیائی و غارتگرایانه ی اقتصادی که وود دارد . برای فرار از پرداختن به این موضوعات باید که ادعاهای عجیب و غریب و وارونه کرد وازموضع ترس دست به فرافکنی زد و شوی قدرت نمائی اجرا کرد. خلاصه به ضرب سیلی صورت سرخ نگهدا شت .
اگر نه جائیکه طشت رسوائی پوسیدگی و آلودگی به فساد و غارتگری رژیم تروریستی آخوندی از بام بر زمین فتاد است. آنگونه که اکنون از درون مجلس و هئیت حقیق و تفحص پیگیر پرونده های قضائی مافیای غارتگران به بایگانی سپرده شده و خاک خورده که تکان داده شده و خاکش گرفته وگشوده شده و نبش قبر شده است . البته این نبش قبر کردن آنگونه غیرمنتظره بود که خبرش لرزه وپس لرز ه های قوی چند ریشتری بهمراه خود داشته است. بطوری که به مرده های درون قبر نیز شوکه وارد شده و از ترس به خودشان تکانی دادند و با لابه زاری و عزا و ماتم گرفتگی به پناهگاه یا سنگر گاه غارتگران و پشتیبان کلان دزدان صاحب ثروت های نجومی رجوع کردند و با کفن های زرد کرده ی خود گفتند که ای دست بر بند تنبانتان باد هرچه زودتر یک کاری بکنید. زیرا که این پالیز دار در دانشگاه همدان بد جوری کاسه وکوزه را شکسته ودست به کار خرابی زده و پرونده ها را رو کرده است اگر باتأخیر اقدام شود دیگر کاراز کار گذشته است ونه از تاک نشان ماند ونه از تاک شان. زیرا که بقول همین سرمقاله نویس روزنامه ی جمهوری اسلامی با عنوان برنامه ریزان در پشت پرده اوضاع خیلی ناجور می شود . برای اینکه طراحان مشغول برنامه ریز پشت پرده دارند طرح جراحی کردن آخوندهای مافیائی و غارتگران را دنبال می کنند . زیرا که خودشان می خواهند جای رقبا را به گیرند .
بنابر این ابتدا صدور حکم بازداشت عباس پالیز دار صادر شد . سپس اقدام سریع تکمیلی شد و تعداد 11 نفر دیگر باز داشت شدند که گفته می شود دو نماینده ی مجلس که یکی شان زن است نیز در گیر این پرونده وجزو 11 نفر می باشند . البته این ادامه جنگ گرگ ها ست که در پایان دوره ی مجلس نمایشی و فرمایشی مجلس با قوه ی قضائیه شروع شد. زیرا که نمایندگان مجلس از قوه ی قضائیه خواسته بودند پیرامون تحیقیق و تفحص پرونده های ارائه شده از سوی مجلس اقدام کند که پس از 3 سال که از تاریخ آن گذشت ولی از سوی قوه ی قضائیه اقدامی انجام نگرفت و پاسخی داده نشد.پس ناچاراً دبیر هیئت تحقیق و تفحص قوه ی قضائیه عباس پالیز دار مجبور شد تا اینکه این پرونده را در جمع دانشجویان بسیجی دانشگاه همدان باز کند که این افشاگری منجر شد که کک بر توی تنبان غارتگان مافیائی اقتتصادی انداخته شود . البته که مشخص است که چاقو هر گز دسته ی خودش را نمی برد . برای همین قوه ی قاضائیه به جای اینکه متهمان غارتگر را بازداشت و محاکمه کند . افشگر را به عنوان متهم شایعه ساز باز داشت کرد .
در ادامه ی این نمایش سخنگوی قوه ی قضائیه وارد اچرای شوی مطبوعاتی شد واز چگونی بازداشت 11 نفره مرتبط با این پرونده گفت .ولی که آنقدر تناقض گوئی و شیش و بش پیرامون این موصضوع و دزد معروف به سلطان شکر و مرخصی 4 ماهه ی ایشان و اعتراضات دانشجویان زنجان و... گفت که مشخص بود خود سخنگو بیش از مسئولین دیگر گیج و منگ و قاطی کرده است.
. از سوی دیگر در همین کشاقوس سگ دعواهای باندی و جناحی مافیائی گزارش شد که هتل های زنجیره ای لاله ی دولتی از طریق زد و بند مناقصه ای به یک سرمایه دار بی نام ونشان زیر قیمت روز بزار فروخته شد که خریدار می بایست جزو باندغارتگر و مافیائی غالب باشد که چون وابستگی به امداد های غیبی و امام زمانی دارد بنابراین نام ونشان هم ندارد . اما از همه مهمتر این است که این وسط سرمقاله نویس فیلش یاد هندوستان ایتالیائی کرده است . وبی خیال سگ دعاهای داخلی و کشورهای همجوار ایران ومنطقه و اسرائیل شد ه و یک راست رفته است سراغ نخست وزیر ایتالیا که چرا با بوش دیدار داشته ومخالفت با پروژه ی هسته های کرده واز گزینه ی نظامی گفته است .به خصوص اینکه هنگام سفر پاسدار احمدی نژا د به ایتالیا وی تحویل گرفته نشد و با وی با بی احترامی و انتقاد برخورد شد .البته که سرمقاله نویس زیاد ناراضی از اینگونه شیوه ی برخورد مقامات ایتالیائی نسبت به پاسداراحمدی نژاد نیست . برای اینکه پاسدار احمدی نژاد از این بدتر با رفسنجانی برخورد کرده که سخت مورد حمایت سرمقاله نویس است . حتی زیاد هم نارحت نیست که چرا در ایتالیا خیابانی به نام 18 تیر نامگذاری شده است . بلکه عصبی است که چرا دولت ایتالیا که در رأس کشورهای اروپائی از منظر قرار دادای اقتصادی و تجاری با رژیم تروریستی آخوندی می باشد برای چه نخست وزیر این کشور به جای حمایت از پروژه ی هسته ای رژیم تروریستی آخوندی کردن مخالفت شدید کرده است و یا اینکه چرا نگرانی خودش را نسبت به نقض حقوق بشر در ایران و گزینه ی دیگر غیر از مذاکره ی بی ثمر هسته ای ابراز داشته است . برای همین به ببر کاغذی نامیده شده است . البته سرمقاله نویس در پایان بدون آنکه اثری از تهدید کردن در کار باشد مثل همیشه سخنگوی مرد م ایران شده و خطاب به بوش گفته است که گزینه ی نظامی برای جمهوریخواهان انتحار سیاسی است زیرا که ملت ایران از اینگونه هیاهوها مثل گذشته ترس وواهمه ی ندارد .
هوشنگ � بهداد
چهار شنبه 29 خرداد ماه سال1387
"باوارونه گوئی و آویزان شدن به مسائل خارجی البته با فرافکنی کردن برای فرار از پاسخگوئی به مطالبات مردم ایران"
البته در نظامی که قانون جنگل در آن حاکم باشد و هر حیوانی که زور وقدرتش بیشتر است سلطان جنگل می باشد و قوانین یا بی قانونی خودش را با زور به دیگران تحمیل می کند . یا بنابر مثلی که گفته می شود سگ در خانه ی صاحبش شیر است . می بایست در شرایط بحران عمیق هسته ای و شکاف عمیق طبقاتی و جو بالای نارضایتی عمومی و ادامه ی اعتراضات و اعتصابات دانشجوئی و کارگری و افشاگری های مافیائی و غارتگرایانه ی اقتصادی که وود دارد . برای فرار از پرداختن به این موضوعات باید که ادعاهای عجیب و غریب و وارونه کرد وازموضع ترس دست به فرافکنی زد و شوی قدرت نمائی اجرا کرد. خلاصه به ضرب سیلی صورت سرخ نگهدا شت .
اگر نه جائیکه طشت رسوائی پوسیدگی و آلودگی به فساد و غارتگری رژیم تروریستی آخوندی از بام بر زمین فتاد است. آنگونه که اکنون از درون مجلس و هئیت حقیق و تفحص پیگیر پرونده های قضائی مافیای غارتگران به بایگانی سپرده شده و خاک خورده که تکان داده شده و خاکش گرفته وگشوده شده و نبش قبر شده است . البته این نبش قبر کردن آنگونه غیرمنتظره بود که خبرش لرزه وپس لرز ه های قوی چند ریشتری بهمراه خود داشته است. بطوری که به مرده های درون قبر نیز شوکه وارد شده و از ترس به خودشان تکانی دادند و با لابه زاری و عزا و ماتم گرفتگی به پناهگاه یا سنگر گاه غارتگران و پشتیبان کلان دزدان صاحب ثروت های نجومی رجوع کردند و با کفن های زرد کرده ی خود گفتند که ای دست بر بند تنبانتان باد هرچه زودتر یک کاری بکنید. زیرا که این پالیز دار در دانشگاه همدان بد جوری کاسه وکوزه را شکسته ودست به کار خرابی زده و پرونده ها را رو کرده است اگر باتأخیر اقدام شود دیگر کاراز کار گذشته است ونه از تاک نشان ماند ونه از تاک شان. زیرا که بقول همین سرمقاله نویس روزنامه ی جمهوری اسلامی با عنوان برنامه ریزان در پشت پرده اوضاع خیلی ناجور می شود . برای اینکه طراحان مشغول برنامه ریز پشت پرده دارند طرح جراحی کردن آخوندهای مافیائی و غارتگران را دنبال می کنند . زیرا که خودشان می خواهند جای رقبا را به گیرند .
بنابر این ابتدا صدور حکم بازداشت عباس پالیز دار صادر شد . سپس اقدام سریع تکمیلی شد و تعداد 11 نفر دیگر باز داشت شدند که گفته می شود دو نماینده ی مجلس که یکی شان زن است نیز در گیر این پرونده وجزو 11 نفر می باشند . البته این ادامه جنگ گرگ ها ست که در پایان دوره ی مجلس نمایشی و فرمایشی مجلس با قوه ی قضائیه شروع شد. زیرا که نمایندگان مجلس از قوه ی قضائیه خواسته بودند پیرامون تحیقیق و تفحص پرونده های ارائه شده از سوی مجلس اقدام کند که پس از 3 سال که از تاریخ آن گذشت ولی از سوی قوه ی قضائیه اقدامی انجام نگرفت و پاسخی داده نشد.پس ناچاراً دبیر هیئت تحقیق و تفحص قوه ی قضائیه عباس پالیز دار مجبور شد تا اینکه این پرونده را در جمع دانشجویان بسیجی دانشگاه همدان باز کند که این افشاگری منجر شد که کک بر توی تنبان غارتگان مافیائی اقتتصادی انداخته شود . البته که مشخص است که چاقو هر گز دسته ی خودش را نمی برد . برای همین قوه ی قاضائیه به جای اینکه متهمان غارتگر را بازداشت و محاکمه کند . افشگر را به عنوان متهم شایعه ساز باز داشت کرد .
در ادامه ی این نمایش سخنگوی قوه ی قضائیه وارد اچرای شوی مطبوعاتی شد واز چگونی بازداشت 11 نفره مرتبط با این پرونده گفت .ولی که آنقدر تناقض گوئی و شیش و بش پیرامون این موصضوع و دزد معروف به سلطان شکر و مرخصی 4 ماهه ی ایشان و اعتراضات دانشجویان زنجان و... گفت که مشخص بود خود سخنگو بیش از مسئولین دیگر گیج و منگ و قاطی کرده است.
. از سوی دیگر در همین کشاقوس سگ دعواهای باندی و جناحی مافیائی گزارش شد که هتل های زنجیره ای لاله ی دولتی از طریق زد و بند مناقصه ای به یک سرمایه دار بی نام ونشان زیر قیمت روز بزار فروخته شد که خریدار می بایست جزو باندغارتگر و مافیائی غالب باشد که چون وابستگی به امداد های غیبی و امام زمانی دارد بنابراین نام ونشان هم ندارد . اما از همه مهمتر این است که این وسط سرمقاله نویس فیلش یاد هندوستان ایتالیائی کرده است . وبی خیال سگ دعاهای داخلی و کشورهای همجوار ایران ومنطقه و اسرائیل شد ه و یک راست رفته است سراغ نخست وزیر ایتالیا که چرا با بوش دیدار داشته ومخالفت با پروژه ی هسته های کرده واز گزینه ی نظامی گفته است .به خصوص اینکه هنگام سفر پاسدار احمدی نژا د به ایتالیا وی تحویل گرفته نشد و با وی با بی احترامی و انتقاد برخورد شد .البته که سرمقاله نویس زیاد ناراضی از اینگونه شیوه ی برخورد مقامات ایتالیائی نسبت به پاسداراحمدی نژاد نیست . برای اینکه پاسدار احمدی نژاد از این بدتر با رفسنجانی برخورد کرده که سخت مورد حمایت سرمقاله نویس است . حتی زیاد هم نارحت نیست که چرا در ایتالیا خیابانی به نام 18 تیر نامگذاری شده است . بلکه عصبی است که چرا دولت ایتالیا که در رأس کشورهای اروپائی از منظر قرار دادای اقتصادی و تجاری با رژیم تروریستی آخوندی می باشد برای چه نخست وزیر این کشور به جای حمایت از پروژه ی هسته ای رژیم تروریستی آخوندی کردن مخالفت شدید کرده است و یا اینکه چرا نگرانی خودش را نسبت به نقض حقوق بشر در ایران و گزینه ی دیگر غیر از مذاکره ی بی ثمر هسته ای ابراز داشته است . برای همین به ببر کاغذی نامیده شده است . البته سرمقاله نویس در پایان بدون آنکه اثری از تهدید کردن در کار باشد مثل همیشه سخنگوی مرد م ایران شده و خطاب به بوش گفته است که گزینه ی نظامی برای جمهوریخواهان انتحار سیاسی است زیرا که ملت ایران از اینگونه هیاهوها مثل گذشته ترس وواهمه ی ندارد .
هوشنگ � بهداد
چهار شنبه 29 خرداد ماه سال1387