نقد و بررسی " واقع بيني راه حل مبارزه با گراني روزنامه ی جمهوری اسلامی یکشنبه 26 خرداد ماه سال 1387

با نقل قول کردن از ائمه جماعات با گفتن بخشی از واقعیات و پوشاندن واقعیات مهمتر و با یک بعد و یک جانبه گری نمی توان تورم و گرانی در جامعه را مهار کرد"
اگر چنانچه دعوا و نزاع باندی و جناحی در کار نمی باشد که علیه ی هم توطئه و دسیسه های خطی و جناحی و باندی زنجیره ای طراحی نمی شود که همچون دانه های تسبیح متصل و پیوسته بهم دیگر نمی باشد که حتی وزیر بازرگانی وابسته به باند مافیائی انگلیسی غارتگر عسگر اولادی هم از اینگونه تسبیح هابر در دستان خود دارد ومی چرخاند و با آن ور و دعا می خواند و استخاره می کند وتصمیم گیری در مورد واردات کردن برنج و گندم و چای وشکر می گیرد . که اتفاقاً در روند ادامه ی این تضاد و رقابت و اختلافات باندهای افیائی غارتگر است که اکنون ائمه جماعات نماز جمعه های شهرهای ایران هم صدا شده واعتراض خودشان علیه ی گرانی را بلند کرده اند . درست است که بیش از دو سال از سوی دولت ولوطی جماران تورم و گرانی تکذیب و انکاری می شد و کلامی هم خطبه خوانان نماز جمعه ها در این مورد نمی گفتند . ولی سئوال است چه شد که مگر چه اتفاق مهمی رخ داد که پس از افشاگری باند مافیای اقتصادی غارتگران از سوی عباس پالیز دار و معرفی کردن چند آخوند دانه درشت و آقازاده های شان غارتگران اقتصادی که در میان شان دو امام جمعه ی موقت تهران و چند نماینده ی خبرگان رهبری و نمایندگان ویژه ی لوطی جماران وجود دارند. ناگهان شاهدیم که یکبار ه این ائمه جماعات شهرستان وبخش و شهرها یادش افتاد که در جامعه گرانی و جود دارد وهمه هم از دولت خواسته اند تا که باید برای مهار کردنش تلاش کند وراه جوئی اتخاذ کند؟
دلیل اینکه تا کنون اینان سکوت کرده بودند چه بوده است ؟همانگونه که پرسش است که چرا همگی با هم همآوا علیه ی گرانی شده و دلسوز مردم ایران شده اند؟ کجای این بازی شییادگرایانه ی سیاسی � اقتصادی، بمنزله نماز جماعت وحدت آفرین عبادی سیاسی می باشد؟ اینکه علناً تبدیل به وحشت آفرینی وحقه بازی و رمالی و معرکه گیری باندی شارلاتانیسم غارتگری اقتصادی و دفاع نمودن ا ز غارتگران و مافیای حرفه ای اقتصادی می باشد.؟عذر بدتر از گناه اینکه سرمقاله نویس مدعی شده و افزوده که همه می دانند که ائمه جمعه در میان مردم زندگی می کنند و از مشکلات مردم با خبرند و بهمین دلیل اینان زبان گویا و بازگو کننده ی درد دل ومشکلات مردم ایران می باشند. اگر چنین است . پس چرا رفسنجانی مکار که در 3 دهه ی گذشته جزو پایه ی ثابت امام جمعه های تهران بوده وی نه اینکه این چنین نبوده است ، بلکه خود وی یکی از عاملین اصلی تورم و گرانی با تز معروف مبارزه با ارزانی و دفاع از تعدیل اقتصادی و چند نرخی و شناور کردن نرخ ارز و افزایش حجم نقدینگی در بازارو قطع یارانه های دولتی به کالاهای اساسی مردم در مجمع مصلحت و ریاست مجلس و پست ریاست جمهوری بوده است . ضمن اینکه ایشان هیچگاه خود واعضای خانواده و اطرافیانش مثل مردم زندگی نکرده اند تا که بدانند مردم ایران چه می کشند؟ اگر زندگی می کرد واز جنس مردم بود وبا آنان هم پیمان بود هر گز به اینان پشت با خیانت نمی کرد و یک سوم جزیره ی کیش را اشغال نمی کرد ودر کاخ شاهانه هم زندگی نمی کرد و رفتار و کردار و ادا واطوار هایش هم شاهانه نبود. چونکه پیوسته تصمیمات وموضع گیری هایش در 3 دهه ی گذشته بطور دربست علیه محرومین و به نفع غارتگران حاکم و شرکای همچون خودش بوده است.
اما چه می شد کرد سرمقاله نویس چون عزم جزم کرده از رفسنجانی دفاع کند و هر گز بحث اقنائی و رابطه ی علت و معلولی نکند و فقط به بخشی از معلول ها به پردازد که در بستر دولت ومتهم کردن و مقصر دانستنش راه به برد تا که قلمداد شود مسئول شرایط کنونی تورم و گرانی همین دولت است و رقبا هیچگونه نقشی در آن ندارند . بنابراین ایشان بر مبنای این نظریه کاری ندارد که پدیده ی تورم و گرانی و افزایش قیمت ها در جامعه خلق الساعه نیست و شتاب گیری آن دلایل و علت های گوناکون دارد که ریشه ی آن به تصمیمات اقتصادی و سیاست بانکی و پولی و حتی کشاورزی وواردات چند نرخی ودادن امتیازات ویژه و حضور دلالان وواسطه ها و به ویژه نقش دخالت گر بازار و باندهای مافیائی دزد و غارتگر و محتکران بازار در 3 دهه ی گذشته دارد که اکنون با ندانم کاری های برنامه ریزان نظامی دولت نهم برای دسترسی به ثروت کلان و انحصاری کردن قدرت و حذف رقبا ومخالفت و کارشکنی اینان تورم و گرانی و افزایش قیمت کالاها در جامعه شتاب و سرعت گرفته است . لذا تفکیک کردن عملکرد دولت نهم با دولت های پیشین نه اینکه شیوه ی اصولی و تحلیل منطقی نمی باشد ، بلکه به شدت نظر و تحلیل یک بعدی و جانبدارانه ی سرمقاله نویس را بر زیر سئوال می برد که از شیپور را از در گشادش نواخته و یا بقول معروف از آن طرف بام به زمین پرتاب شده که چنین نظر وتحلیل داده است:
"از طرف ديگر ائمه جمعه در نظام جمهوري اسلامي همواره تلاش مي كنند توجيه گر سياست هاي نظام و عملكرد دولت باشند. بنابر اين سخنان ائمه جمعه هرگز به معناي معارضه با دولت و كارگزاران و مسئولان اجرائي كشور نيست و آنها تا احساس ضرورت نكنند زبان به شكوه نمي گشايند. با توجه به اين واقعيت مي توان چنين نتيجه گرفت كه مشكل گراني به نقطه اوج خود رسيده و براي صبر و حوصله و جانبداري هائي كه نسبت به نظام و مسئولان اجرائي دارند ناچار شده اند زبان به شكوه بگشايند و از دولتمردان بخواهند با اين مشكل مقابله كنند و مردم را از ديو گراني نجات دهند. خوشبختانه با ملاحظه اظهارات ائمه جمعه درباره گراني مي توان به اين واقعيت پي برد كه آنها تحليل درستي از اين پديده دارند زيرا آنها در سخنانشان بر دو نكته تاكيد كرده اند يكي تدابيري كه خود دولت بايد براي مبارزه با گراني بكار بگيرد و دومي مقابله كه بايد با فرصت طلبان اقتصادي بعمل آيد. تاكيد بر اين دو نكته در بطن خود اين واقعيت را دارد كه قضاوت هاي يكطرفه درباره پديده گراني كاملا نادرست است و براي حل اين مشكل همه بايد واقع بيني را پيشه كنند. مشكل مهمي كه در كنار گراني وجود دارد و خود موجب مي شود اين پديده منحوس لاينحل باقي بماند اينست كه بسياري از مسئولان حاضر نيستند اين واقعيت را بپذيرند كه مردم با گراني دست و پنجه نرم مي كنند و واقعا گرفتارند و آن دسته از مسئولان كه مي پذيرند گراني وجود دارد حاضر نيستند سياست ها و عملكردهاي خود را در پديد آمدن گراني موثر بدانند و همواره با نوعي فرافكني آنرا به گردن ديگران مياندازند. "
در پایان اینکه سر مقاله نویس برای مهار گرانی ضمن اشاره کردن به فرصت طلبان اقتصادی و مبارزه کردن با اینان که از زبان ائمه جماعات نل قول کرده است . ولی توضیح داده نشده است که فرصت طلبان اقتصادی یعنی چه ؟اینان چه می کنند که موجب گرانی و تورم و افزایش قیمت کالا ها در بازار می شوند؟ مهمتر اینکه چگونه است که اینان نام ونشان ندارند؟ آیا در میان اینان اسامی که عباس پالیز دار افشا کرد اینگونه فرصت طلبان اقتصادی وجود دارد یا نه؟ اصلاً چرا ای ن فرد بازداشت شد؟ چون مگر جز این بود که ایشان از طریق افشاگران مافیائی اققتصادی و غارتگرا ن خواسته بود به دلایل خاص که خودش و باندی که به آن تعلق دارد با پدیده ی شوم شکاف عمیق طبقاتی و فقر و بیکاری و تورم و گرانی مبارزه کرده باشد ؟اگر بهتر نمی بود که اگر چنانچه انتقاد بر این شیوه وارد و اشکال وجود می داشت. چه اشکال داشت که به جای بازداشت کردنش انتقادات بیان می شد و اشکال و نواقص لیست افشا شده بر طرف می شد و از حالت جناحی و باندی اخرج می شد و بدون تبعیض همه گیر می شد تا اینکه راه برای برخورد با معضل تورم و گرانی و افزایش قیمت ها در جامعه راه حل یافت می شد. ولی افسوس که اینگونه نیست . برای اینکه بیش از دولت دستگاه ضد عدالت قوه ی قضائیه مقصر است. زیرا که حامی کلان دزدان و غارتگران و باندهای مافیائی اقتصادی می باشد . البته رئیس انتصابی و تشریفاتی آن که نه اینکه زیر نظر لوطی جماران است ، بلکه خود رئیس قوه ی قضائیه نیز جزو لیست غارتگران اقتصادی می باشد . بدتر اینکه لوطی جماران که مسئول اصلی این شرایط موجودمی باشد در کنترل و اختیار ارگان فاشیستی و غارتگرمافیائی سپاه پاسداران است که یک قلم فقط هزاران اسکله های غیر مجاز در بنادر جنوب کشور دارد که چندین سال است بطور شبانه روزی مشغول تخلیه ی کالاهای قاچاق از جمله انواع و اقسام مواد مخدر و مشروبات الکی وتوزیع آن در سراسر جامعه می باشد که این ارگان مافیائی فاشیستی اقتصادی نقش مهمی نه در غارتگری اموال بیت المال دارد . آنهم بدون آنکه همچون تراست بنیاد مستضعفان یک ریال مالیات به دولت بدهد ، بلکه نقش کلیدی در روند افزایش تورم و گرانی و افزایش قیمت کالاها در جامعه دارد . زیرا که صاحب صدها شرکت های متفاوت اقتصادی و تجاری و فنی و نظامی و ... در سراسر ایران وجهان دارد. بنابراین در خاتمه خلاصه اینکه در یک ی کلام می توان چنین گفت : خانه از پای بست ویرانست . خواجه در فکر نقش ایوانست.
هوشنگ - بهداد