برخی از ناگفته های گفتگوی عباس عبدی با سعید حجاریان
در سایت نوروز وابسته به حزب مشارکت اسلامی دوم خردادی ها گفتگوی سعید حجاریان و عباس عبدی بازتاب داده شده که ضیمه ی این نوشتار شده است . در این گفتگو سئو ال و پرسش هائی رد وبدل شده که در آن به نکاتی اشاره شده که جالب است . چونکه چشم انداز تاریک وناامن بانا امیدی و در راه بودن فاشیست لمپن مستبد ترسیم شده است . از سوی دیگر سرگمی میان مدعیان اصلاح طلبان قلابی برجسته شده است . زیرا که تنها گزینه ی شانس حضورشان در قدرت به پیروزی در نمایش خیمه شب بازی انتخابات دوران دهم گره خورده است . تازه مشکل نامزدی ریاست جمهور هم وجود دارد که چه کسی باشد که بخت و شانس پیروزی داشته باشد . همینطور از میان بحث و نظر های اصلاح طلبان میان خاتمی و عبد الله نوری با در نظر گرفتن تأئید و یا رد صلاحیت و حضور در نمایش نتخابات یا تحریم آن هم چاشنی این گزینه برای بخت آزمائی شده است . البته حجاریان با نامزدی عبدالله نوری موافق است . ضمن اینکه ضریب رد صلاحیت شدنش را نیز آشکارا بیان کرده و نتیجه تحریم و عدم حضور در این نمایش را بی ربط ندانسته و پیش بینی کرده است.
نا گفته نماند که این شرایط کنونی را می توان از سوئی با شرایط قبل از 30 خرداد سال 60 مقایسه کرد که فضا بسته شده بود وهمه منتظر یک اتفاق واقعه ی مهم بودند. برای اینکهدر آن زمان هرکس به دیگری می رسید با چه خبر شروع و وچه می شود پایان می پذیرفت؟ مشروط بر اینکه در آن مقطع یک سازمانی همچون مجاهدین بود که ظرفیت و توان بسیج 500 هزار نفر نیرو در تهران را داشت تا که به صورت مسالمت آمیز وارد صحنه شود تا در برابر جنایتکاران کودتاگر به قدرت رسیده به ایستد . ولی اکنون همان نیروهائی که خودشان در سرکوب مخالفین در آن زمان دخالت فعال داشتد به همان شرایط مشابه ه خبر وچه می شود خودشان دریک وضعیت بی هویتی و بی آیند گی اسیر شده اند . زیراکه به این نتیجه رسیده اند که چقدر اشتباه فکر می کردند که می پنداشتند این رژیم تروریستی اصلاح شدنی می باشد و چرا در دوم خرداد سال 76 به بعد که بر مسند قدرت بودند آنقدر نشئه ی قدرت شده بودند که قدرت درک نداشتند تا که بدانند ماهیت فاشیستی و ارتجاعی واصلاح ناپذیری نظام ارتجاعی و اصلاح ناپذیر تا کجاست و بفهمند که واقعیت دارد که نه اینکه هر گز این نظام اصلاح پذیر نیست ، بلکه نمی تواند که لحظه ای از سرکوب گری وفدا کردن نیروهای کیفی خودش فاصله بگیرد. برای همین خوشباورانه در روزنامه های خود می نوشتند دانستن حق همه مردم ایران می باشد و اصرار می کردند که شرایط هر گز به قبل از دوم خرداد سال 76 باز نه خواهد گشت. ولی اکنون دو مهره شاخص که هر دونفر شان نیز قربانی ساده انگاری خود شدند . چونکه یکی از این دو نفر گلوله در فکش نشست ودیگری با چند سال زندان شدن هزینه وبهای این خوشباوری خودشان را پرداختند. اما سعید حجاریان اعراف کرده است که با وعده پشت وعده دادن دولت به مردم و بدتر شدن شرایط معیشتی و اقتصادی مردم چشم به نمایش خیمه شب بازی بعدی دوخته شده تا شاید راهگشا و گره گشا برای رقیب مغلوب باشد . ضمن اینکه تأکید کرده و افزوده همه چیز به معیشت مردم گره خورده و هرروز هم اوضاع مردم بدتر می شود . یعنی همان دامی که باندهای مافیائی حاکم کنونی در دوران مدعیان دروغین اصلاح طلبان به عنوان ابزارتبلیغاتی علیه ی رقیب استفاده می کردند و چپ و راست به دولت انتقاد می کردند که مسائل اقتصادی و معیشتی و فقر و بیکاری مردم را فراموش کردند وبه فکر توسعه سیاسی وباند و حزب بازی و گفتمان تمدنی و سیاست تساهل و تسامح می باشند که اکنون خودشان در همان دام آنگونه گرفتار شده اند که هیچگونه امید چشم انداز راه حل برای مهار تورم و گرانی و افزایش قیمت کالاها در جامعه وکم کردن دامنه ی فقر و ضریب رشد بیکاری که ضریب نرخ آن دو رقمی شده است و شکاف عمیق طبقاتی که هرروز گسترده تر می گردد که بقول سعید حاریان آخرش مردم می پرسند که چه می شود؟ یعنی به زبان دیگر یعنی آنقدر شرایط برای شان تحمل ناپذیر خواهد شد که واکنش نشان خواهند داد ودر برابر طرح های جدید سرکوبگری نیروی انتظامی و بسیج ونامحسوس خواهند ایستاد و آن را بی اثر خواهند کرد. البته سعید حجاریان نام شرایط را سیستم غارت و ناامنی و ناامیدی گذاشته است که گفته بستر ساز ظهور فاشیست مستبدجدید است . یعنی منظور این است که کودتاگران خاموش و خزنده سپاه پاسداران حاکم شده حکومت نظامی خودشان را علنی کنند و برای همین است که عباس پالیز دار نام آخوندهای رقیب و مزاحم دانه درشت غارتگر را علنی کرده است تا که جاده فاشیست های مستبد جدید را هموار شود .
همچنین جالب است که سئوال و پرسش عباس خان و آقا سعید این است که گویا تصور کرده اند فاشیست مستبدی که قرار است کودتای خاموش خود را علنی کند و از حالت خاموش و سایه و حاشیه نشین بدر آید و بطور عریان وارد صحنه شود. می خواهد تورم و گرانی را مهار کند که عباس عبدی خطاب به سعید حجاریان گفته که اگر چنانچه فاشیست مستبد اینکار را بکند نه دیکتا تور نیست که دمکرات است . زیرا که تن به خواست اکثریت مردم ایران داده است که خواهان مهار و تورم و گرانی می باشند .غافل از آنکه این فاشیست مستبد از سوم تیر سال 84 شروع وحاکم شد واز همانزمان مدتی ا دندان برای چنگ اندازی 2000 میلیارد دلار اموال دولتی تیز کرده تا که بطورکامل آن را اشغال کند نه اینکه نمی خواهد تورم و گرانی را مهار کند بلکه تشدید کننده ی آن نیز می باشد .برای اینکه تا حال گذشته از بالا کشی 6 میلیارد دلار رقم مفقود شده درآمد نفت و بستن قرار داد 9 میلیارد دلاری بسیج و سپاه پاسداران با دوت وواگذار کردن کار خانه تراکتور سازی تبریز به سپاه پاسداران و اخیراً نیز هتل لاله و شعبات شهرستانی اش را از دولت به حساب خرید وبه اشغال خودش در آورد که جنگ اصلی اش با رفسنجانی و حامیانش در مجمع مصلحت برای سرعت بخشیدن به تصاحب بقیه ی اموال دولتی به عنوان طرح خصوصی سازی اصل 44قانون اساسی می باشند . حال بماند که این ارگان در چند سال گذشته از طریق هزاران اسلکه های غیر مجاز در بنادر جنوب کشور چه پول هاینجومی وحشتناکی از فروش کالاهای قاچاق و مواد مخدر و مشروبات بر جیب خود زده است . ضمن اینکه داستان اشغال نظامی فرودگاه امام در تهران درست در روز افتتاح آن نیز فرموش نشده است که کشتن یک وزیر راه به نام دودمان در استان گلستان از طریق سقوط هواپیما و استیضاح وزیر راه دیگروبر کنار شدنش در دوران خاتمی نیز فدای پیمانکار سپاه پاسداران همین فرودگاه شد ند که خدمات بخش مراقبت به این شرکت از سوی وزرای راه خاتمی داده نشده بود. بعلاوه اکنون گفته شده اکه دولت کلنگی و در حال متلاشی شدنست . پس چگونه این دولت قادر است که تورم و گرانی را مهار کندکه خودش در حال سکندری خوردن وگیجی و عدم تعادل قرار دارد.؟ ضمن ایکه عبدی تأئید کرده که افزایش قیمت نفت توقع مردم هم بالا برده و پیش بینی کرده که اوضاع بدتراز اینهم هم خواهد شد. در مقابل حجاریان نیز چشم انداز را تاریک ترسیم کرده است
بنابراین عجب سناریوی ائتلافی را حجاریان ترسیم کرده است . یعنی اینکه ائتلاف اصلاح طلبان با غارتگران و دزدان پیرامون عمود خیمه رفسنجانی و راست میانه و چرخش بقول عباس عبدی به سمت راست را برای نمایش خیمه شب بازی انتخابات دوره ی دهم تجویزکرده است . در صورتیکه اینان نمی خواهند به پذیرند که افشا کردن رفسنجانی و ناطق نوری و مهدوی کنی و واعظ طبسی و عسگر اولادی که از منفور ترین مافیای غارتگران می باشند که در برابر ائتلاف پاسداران واحمدی نژاد و لوطی جماران و مصباح یزدی و احمد جنتی که از این باند منفورتر ولی در غلرتگری پر اشتها تر می باشند چونکه دیگر وارد صحنه شده و احساس مغبون شدگی می کند که می خواهند جبران کنند. برای همین رقیب را دیگر تحمل نمی کنند. برای همین تأکید پاسدار احمدی نژاد منهای خطر تهاجم نظامی از بیرون که امسال را سال سخت دولت نامیده که مقابل سال نوآوری و شکوفائی لوطی جماران می باشد برای جراحی رقیب است که با بازدشت عباس پالیز دار ابتدا مقاومت می کند . زیرا که افشاگری دانشگاه همدان عباس پالیزدار برای تست کردن ضریب مقاومت در راستای حذف رقیب است که از این دوئل سال سخت نام برده شده است.
از سوی دیگر اشتباه هردو ئوریسین این است که برای شرایط کنونی رژیم تروریستی آخوندی که هیچگونه سازگاری با عرف بین المللی ندارد تلاش شده مشابه و الگوی تاریخی در روسیه 1905 تراشیده شود. در صورتیکه حجاریان اعتراف کرده است که جانباز 70% قطع شده از حقوق و مزایا می باشد که تأکید کرده مشکل اینجاست که مدعیان اصلاح طلب که یک تشکیلات رسمی است در برابر لمپن های غیر رسمی قرار گرفته است . حال چگونه رژیمی که بافت و دولت و ارگان هایش بر اساس لمپنیسم ترمز بریده و دنده عقب کنده می باشد چ قرار است معجزه شود که اینان الله بختگی دوباره بقدرت باز گردند.
بهر صورت سعید حجاریان هم همان تئوری سرمقاله نویس روزنامه ی جمهوری اسلامی را داده است که گفته بود برنامه ریزان پشت پرده در حال کنار گذاری روحانیت از قدرت می باشند که از همان سال 58 با ترور فیزیکی شروع شد که حجاریان گفته مشکل دولت روحانیت است که فشار از جانب مردم به روحانیت بالاست که در برابر تورم و گرانی باید واکنش نشان دهد و دولت هم موافق این فشار نیست. با این حساب بطور غیر مستقیم افشاگری لیست غارتگران اقتصادی بسیار حساب شده از سوی دولت طراحی شده است . عبدی هم در مقابل گفته همان موقع که خاتمی رئیس جمهور بود آخوندها جلویش یک چیزی می گفتند ولی پشت سرش چیز دیگری می گفتند . چون مردم به آلرناتیو فکر می کنند ونه آخوند. بالاخره حجاریان پذیرفته که جنگ و دعوا میان راست رادیکا ل و میانه و نظامیان بر سر غارتگری و تقسیم منابع می باشد . یعنی همانکه که تأکید شد جنگ قدرت و ثروت می باشد ونه راه حل برای کنترل و مهار تورم و گرانی . در بخش پایانی این گفتگو هم پیرامون چگونگی بر گزیدن نامزد ریاست جمهوری دوره ی دهم بحث شده است که نامزدی بر گزیده شد که رد صلاحیت نشود و چهره ی مستقل و مقاوم باشد که توان بسیج کردن نیرو داشته باشد مشروط بر اینکه هم رد صلاحیت شد . عدم حضور در نمایش خیمه شب بازی انتخابات ریاست جمهوری توجیه پذیرباشد . خلاصه یعنی اینکه بزک نمیر بهار میاد . کمبیزه با خیار میاد.
هوشنگ � بهداد
31 خرداد ماه سال 1387
در سایت نوروز وابسته به حزب مشارکت اسلامی دوم خردادی ها گفتگوی سعید حجاریان و عباس عبدی بازتاب داده شده که ضیمه ی این نوشتار شده است . در این گفتگو سئو ال و پرسش هائی رد وبدل شده که در آن به نکاتی اشاره شده که جالب است . چونکه چشم انداز تاریک وناامن بانا امیدی و در راه بودن فاشیست لمپن مستبد ترسیم شده است . از سوی دیگر سرگمی میان مدعیان اصلاح طلبان قلابی برجسته شده است . زیرا که تنها گزینه ی شانس حضورشان در قدرت به پیروزی در نمایش خیمه شب بازی انتخابات دوران دهم گره خورده است . تازه مشکل نامزدی ریاست جمهور هم وجود دارد که چه کسی باشد که بخت و شانس پیروزی داشته باشد . همینطور از میان بحث و نظر های اصلاح طلبان میان خاتمی و عبد الله نوری با در نظر گرفتن تأئید و یا رد صلاحیت و حضور در نمایش نتخابات یا تحریم آن هم چاشنی این گزینه برای بخت آزمائی شده است . البته حجاریان با نامزدی عبدالله نوری موافق است . ضمن اینکه ضریب رد صلاحیت شدنش را نیز آشکارا بیان کرده و نتیجه تحریم و عدم حضور در این نمایش را بی ربط ندانسته و پیش بینی کرده است.
نا گفته نماند که این شرایط کنونی را می توان از سوئی با شرایط قبل از 30 خرداد سال 60 مقایسه کرد که فضا بسته شده بود وهمه منتظر یک اتفاق واقعه ی مهم بودند. برای اینکهدر آن زمان هرکس به دیگری می رسید با چه خبر شروع و وچه می شود پایان می پذیرفت؟ مشروط بر اینکه در آن مقطع یک سازمانی همچون مجاهدین بود که ظرفیت و توان بسیج 500 هزار نفر نیرو در تهران را داشت تا که به صورت مسالمت آمیز وارد صحنه شود تا در برابر جنایتکاران کودتاگر به قدرت رسیده به ایستد . ولی اکنون همان نیروهائی که خودشان در سرکوب مخالفین در آن زمان دخالت فعال داشتد به همان شرایط مشابه ه خبر وچه می شود خودشان دریک وضعیت بی هویتی و بی آیند گی اسیر شده اند . زیراکه به این نتیجه رسیده اند که چقدر اشتباه فکر می کردند که می پنداشتند این رژیم تروریستی اصلاح شدنی می باشد و چرا در دوم خرداد سال 76 به بعد که بر مسند قدرت بودند آنقدر نشئه ی قدرت شده بودند که قدرت درک نداشتند تا که بدانند ماهیت فاشیستی و ارتجاعی واصلاح ناپذیری نظام ارتجاعی و اصلاح ناپذیر تا کجاست و بفهمند که واقعیت دارد که نه اینکه هر گز این نظام اصلاح پذیر نیست ، بلکه نمی تواند که لحظه ای از سرکوب گری وفدا کردن نیروهای کیفی خودش فاصله بگیرد. برای همین خوشباورانه در روزنامه های خود می نوشتند دانستن حق همه مردم ایران می باشد و اصرار می کردند که شرایط هر گز به قبل از دوم خرداد سال 76 باز نه خواهد گشت. ولی اکنون دو مهره شاخص که هر دونفر شان نیز قربانی ساده انگاری خود شدند . چونکه یکی از این دو نفر گلوله در فکش نشست ودیگری با چند سال زندان شدن هزینه وبهای این خوشباوری خودشان را پرداختند. اما سعید حجاریان اعراف کرده است که با وعده پشت وعده دادن دولت به مردم و بدتر شدن شرایط معیشتی و اقتصادی مردم چشم به نمایش خیمه شب بازی بعدی دوخته شده تا شاید راهگشا و گره گشا برای رقیب مغلوب باشد . ضمن اینکه تأکید کرده و افزوده همه چیز به معیشت مردم گره خورده و هرروز هم اوضاع مردم بدتر می شود . یعنی همان دامی که باندهای مافیائی حاکم کنونی در دوران مدعیان دروغین اصلاح طلبان به عنوان ابزارتبلیغاتی علیه ی رقیب استفاده می کردند و چپ و راست به دولت انتقاد می کردند که مسائل اقتصادی و معیشتی و فقر و بیکاری مردم را فراموش کردند وبه فکر توسعه سیاسی وباند و حزب بازی و گفتمان تمدنی و سیاست تساهل و تسامح می باشند که اکنون خودشان در همان دام آنگونه گرفتار شده اند که هیچگونه امید چشم انداز راه حل برای مهار تورم و گرانی و افزایش قیمت کالاها در جامعه وکم کردن دامنه ی فقر و ضریب رشد بیکاری که ضریب نرخ آن دو رقمی شده است و شکاف عمیق طبقاتی که هرروز گسترده تر می گردد که بقول سعید حاریان آخرش مردم می پرسند که چه می شود؟ یعنی به زبان دیگر یعنی آنقدر شرایط برای شان تحمل ناپذیر خواهد شد که واکنش نشان خواهند داد ودر برابر طرح های جدید سرکوبگری نیروی انتظامی و بسیج ونامحسوس خواهند ایستاد و آن را بی اثر خواهند کرد. البته سعید حجاریان نام شرایط را سیستم غارت و ناامنی و ناامیدی گذاشته است که گفته بستر ساز ظهور فاشیست مستبدجدید است . یعنی منظور این است که کودتاگران خاموش و خزنده سپاه پاسداران حاکم شده حکومت نظامی خودشان را علنی کنند و برای همین است که عباس پالیز دار نام آخوندهای رقیب و مزاحم دانه درشت غارتگر را علنی کرده است تا که جاده فاشیست های مستبد جدید را هموار شود .
همچنین جالب است که سئوال و پرسش عباس خان و آقا سعید این است که گویا تصور کرده اند فاشیست مستبدی که قرار است کودتای خاموش خود را علنی کند و از حالت خاموش و سایه و حاشیه نشین بدر آید و بطور عریان وارد صحنه شود. می خواهد تورم و گرانی را مهار کند که عباس عبدی خطاب به سعید حجاریان گفته که اگر چنانچه فاشیست مستبد اینکار را بکند نه دیکتا تور نیست که دمکرات است . زیرا که تن به خواست اکثریت مردم ایران داده است که خواهان مهار و تورم و گرانی می باشند .غافل از آنکه این فاشیست مستبد از سوم تیر سال 84 شروع وحاکم شد واز همانزمان مدتی ا دندان برای چنگ اندازی 2000 میلیارد دلار اموال دولتی تیز کرده تا که بطورکامل آن را اشغال کند نه اینکه نمی خواهد تورم و گرانی را مهار کند بلکه تشدید کننده ی آن نیز می باشد .برای اینکه تا حال گذشته از بالا کشی 6 میلیارد دلار رقم مفقود شده درآمد نفت و بستن قرار داد 9 میلیارد دلاری بسیج و سپاه پاسداران با دوت وواگذار کردن کار خانه تراکتور سازی تبریز به سپاه پاسداران و اخیراً نیز هتل لاله و شعبات شهرستانی اش را از دولت به حساب خرید وبه اشغال خودش در آورد که جنگ اصلی اش با رفسنجانی و حامیانش در مجمع مصلحت برای سرعت بخشیدن به تصاحب بقیه ی اموال دولتی به عنوان طرح خصوصی سازی اصل 44قانون اساسی می باشند . حال بماند که این ارگان در چند سال گذشته از طریق هزاران اسلکه های غیر مجاز در بنادر جنوب کشور چه پول هاینجومی وحشتناکی از فروش کالاهای قاچاق و مواد مخدر و مشروبات بر جیب خود زده است . ضمن اینکه داستان اشغال نظامی فرودگاه امام در تهران درست در روز افتتاح آن نیز فرموش نشده است که کشتن یک وزیر راه به نام دودمان در استان گلستان از طریق سقوط هواپیما و استیضاح وزیر راه دیگروبر کنار شدنش در دوران خاتمی نیز فدای پیمانکار سپاه پاسداران همین فرودگاه شد ند که خدمات بخش مراقبت به این شرکت از سوی وزرای راه خاتمی داده نشده بود. بعلاوه اکنون گفته شده اکه دولت کلنگی و در حال متلاشی شدنست . پس چگونه این دولت قادر است که تورم و گرانی را مهار کندکه خودش در حال سکندری خوردن وگیجی و عدم تعادل قرار دارد.؟ ضمن ایکه عبدی تأئید کرده که افزایش قیمت نفت توقع مردم هم بالا برده و پیش بینی کرده که اوضاع بدتراز اینهم هم خواهد شد. در مقابل حجاریان نیز چشم انداز را تاریک ترسیم کرده است
بنابراین عجب سناریوی ائتلافی را حجاریان ترسیم کرده است . یعنی اینکه ائتلاف اصلاح طلبان با غارتگران و دزدان پیرامون عمود خیمه رفسنجانی و راست میانه و چرخش بقول عباس عبدی به سمت راست را برای نمایش خیمه شب بازی انتخابات دوره ی دهم تجویزکرده است . در صورتیکه اینان نمی خواهند به پذیرند که افشا کردن رفسنجانی و ناطق نوری و مهدوی کنی و واعظ طبسی و عسگر اولادی که از منفور ترین مافیای غارتگران می باشند که در برابر ائتلاف پاسداران واحمدی نژاد و لوطی جماران و مصباح یزدی و احمد جنتی که از این باند منفورتر ولی در غلرتگری پر اشتها تر می باشند چونکه دیگر وارد صحنه شده و احساس مغبون شدگی می کند که می خواهند جبران کنند. برای همین رقیب را دیگر تحمل نمی کنند. برای همین تأکید پاسدار احمدی نژاد منهای خطر تهاجم نظامی از بیرون که امسال را سال سخت دولت نامیده که مقابل سال نوآوری و شکوفائی لوطی جماران می باشد برای جراحی رقیب است که با بازدشت عباس پالیز دار ابتدا مقاومت می کند . زیرا که افشاگری دانشگاه همدان عباس پالیزدار برای تست کردن ضریب مقاومت در راستای حذف رقیب است که از این دوئل سال سخت نام برده شده است.
از سوی دیگر اشتباه هردو ئوریسین این است که برای شرایط کنونی رژیم تروریستی آخوندی که هیچگونه سازگاری با عرف بین المللی ندارد تلاش شده مشابه و الگوی تاریخی در روسیه 1905 تراشیده شود. در صورتیکه حجاریان اعتراف کرده است که جانباز 70% قطع شده از حقوق و مزایا می باشد که تأکید کرده مشکل اینجاست که مدعیان اصلاح طلب که یک تشکیلات رسمی است در برابر لمپن های غیر رسمی قرار گرفته است . حال چگونه رژیمی که بافت و دولت و ارگان هایش بر اساس لمپنیسم ترمز بریده و دنده عقب کنده می باشد چ قرار است معجزه شود که اینان الله بختگی دوباره بقدرت باز گردند.
بهر صورت سعید حجاریان هم همان تئوری سرمقاله نویس روزنامه ی جمهوری اسلامی را داده است که گفته بود برنامه ریزان پشت پرده در حال کنار گذاری روحانیت از قدرت می باشند که از همان سال 58 با ترور فیزیکی شروع شد که حجاریان گفته مشکل دولت روحانیت است که فشار از جانب مردم به روحانیت بالاست که در برابر تورم و گرانی باید واکنش نشان دهد و دولت هم موافق این فشار نیست. با این حساب بطور غیر مستقیم افشاگری لیست غارتگران اقتصادی بسیار حساب شده از سوی دولت طراحی شده است . عبدی هم در مقابل گفته همان موقع که خاتمی رئیس جمهور بود آخوندها جلویش یک چیزی می گفتند ولی پشت سرش چیز دیگری می گفتند . چون مردم به آلرناتیو فکر می کنند ونه آخوند. بالاخره حجاریان پذیرفته که جنگ و دعوا میان راست رادیکا ل و میانه و نظامیان بر سر غارتگری و تقسیم منابع می باشد . یعنی همانکه که تأکید شد جنگ قدرت و ثروت می باشد ونه راه حل برای کنترل و مهار تورم و گرانی . در بخش پایانی این گفتگو هم پیرامون چگونگی بر گزیدن نامزد ریاست جمهوری دوره ی دهم بحث شده است که نامزدی بر گزیده شد که رد صلاحیت نشود و چهره ی مستقل و مقاوم باشد که توان بسیج کردن نیرو داشته باشد مشروط بر اینکه هم رد صلاحیت شد . عدم حضور در نمایش خیمه شب بازی انتخابات ریاست جمهوری توجیه پذیرباشد . خلاصه یعنی اینکه بزک نمیر بهار میاد . کمبیزه با خیار میاد.
هوشنگ � بهداد
31 خرداد ماه سال 1387