نقد و بررسی " تور خداحافظي كابوي آمريكايي (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان شنبه 25 خرداد ماه سال 1387
"معللوم نیست که چرا توضیح داده نمی شود که اگر چنانچه تحریم های بی تأ ثیر بوده است ، برای چه وضع اقتصادی کشور نابسامان تر ووضعیت معیشتی مردم روز بروز بدتر شده است؟"
حق شنیده اید که آب که از سر گذشت که یک وجب چه صد وجب باشد . اکنون داستان رژیم تروریستی و ضد مردمی آخوندی می باشد که چون سران غارتگر ودزدش متوجه شده اند که نا مشروع و ضد مردمی بودنشان علنی شده است . از سوی دیگر نتیجه و اقدامات طرح سیاست چند لایه و پیچیده و گام به گام پیروزی سیاست حرکت چراغ خاموش که از سوی سپاه پاسداران طراحی شد و پیش برده شد تا اینکه طراحان کودتاگر خاموش و خزنده نظام را یک دست کنند . به حساب اینکه با حذف کردن رقیب از مراکز قدرت فکر می کردند که به سادگی قطع کردن دستان اینان از مراکز ثروت هم آسان می باشد . غافل از آنکه ریشه مافیای اقتصادی قوی تر از آنچه می باشد که پیش بینی شده بود که با یک دست کردن نظام ، زدن این ریشه ی مافیای اقتصادی رقیب مغلوب هم ساده می باشد . برای اینکه اینجا را خوانده نشده بودند که در غارتگری بیت المال باندهای مافیای اقتصادی ترکیب و تلفیق و شراکت مشترک میان جناح غالب غالب و مغلوب وجود دارد که درای قدمت 3 دهه است و جراحی کردنش نه اینکه آسان نیست؛ بلکه ریسک کردن برای جراحی کردنش بس خطر آفرین و پر هزینه می باشد . زیرا که کل نظام را بر زیر تیغ و سئوال می کشاند . نمونه همین کاری بود که که یکی از یاران رایحه خوش خدمت وابسته به پاسدار احمدی نژاد عباس پالیز دار در دانشگاه بو علی سینای همدان و شیراز انجام داد که یک سخنرانی همدان وی که علنی شد آنچنان موجب دلهره وحشت برای باندهای مافیائی غارتگران شد که سراسیمه و دستپاچه یکی از اعضای باند خیانتکار و غارتگر انگلیسی مؤتلفه ی انگلیسی عسگر اولادی که در 3 هه ی گذشته بطور فعال در صحنه ی غارتگری حضور پررنگ داشته است . زیرا که بازاری بوده و با نزول خواری و خونکشی مردم سر و کار داشته است . به خصوص اینکه شریک آخوند رفسنجانی بساز و بفروش هم بوده است . البته همگان نقش واسطه گرها و دلالان بنگاه املاک ملکی و بساز و بفروش ساختمان و خودروها درجامعه را می دانند که چگونه است که به 3 شماره قورباقه جای کروکی ماشینفولکس واگن و خانه ی کلنگی ساختمان مدرن قالب می شود . حال این شغل با آخوندی وتجارت پسته هم ترکیب شود چه معجونی می شود . به خصوص اینکه در حاکمیت وقدرت هم باشد و مسلح به ابزار دین فروشی و سوء استفاده از دین ومذهب به عنوان حربه گردد . آنگاه مشص است که دارای چه عاقبتی می شود که یک قلم مصادره و اشغال کردن یک سوم جزیره ی کیش می باشد . از طرف دیگر عملکرد 3 دهه ی گذشته ی این سیاست که برای مردم اارمغان آورده در شرایط کنونی در تورم و گرانی و افزایش قیمت کالاها و زمین و مسکن و اجاره خانه ورشد روز افزون فقر و بیکاری و شکاف عمیق طبقاتی خلاصه شده است .
بنابراین در چنین شرایطی مشخص است که طلبه پاسدار یادداشت روز نویس شده هم می بایست در وارونه گوئی به سیم آخر بزند. برای اینکه تنها حربه ای که رهبران و مسئولین رژیم تروریستی آخوندی مانده و در اختیار خود دارند که می توانند با آن مانور دهند و طلب باج خواهی کنند پروژه ی هسته ای می باشد که اینهم از دو دید و زاویه تبدیل به تیغ تیز دولبه شده است که هر لحظه امکان بریدن بخش داخلی وخودی اش بیش از تیزی و بشخ بیرونی آن برائی و برندگی دارد.
زیرا که در بعد بیرونی و بین المللی مشخص شده است که اهداف ای پروژه چیست؟ یعنی پیام آور پنهانی و نهانی که انشاء ا لله گربه است و طرح صلح آیز می باشد لورفته که سیاست فرصت سوزی ادامه ی مذاکره و مماشات همچون سابق وجود ندارد تا که بتوان بدون پرداخت هزینه ی سنگین دسترسی به سلا ح هسته ای یافت تا که تضمین کننده ی بقای ننگین نظام و پیگیری اهداف صدور بنیاد گرائی و تروریسم در راستای جهان گشائی یا بسیجی و اکمدی نژادی کردن جهان حرکت کرد و تلاش برای تغییر ساختار مدیر یت جهان برای به اصطلاح اصلاح آن کرد .
اما در بعد داخلی نیز پروژه ی هسته ای با بروز رشد اختلافات درون باندهای مافیئی و مخالفت شدید با پاسدار احمدی نژاد که پیرامون پروژه ی هسته ای می شود خطر ناک تر از بعد بیرونی بحران هسته ای می باشد . زیرا که مدتی می باشد که هر چه پیرامون پروژه ی هسته ای وی می گوید و تصمیم گیری می کند . رقبای داخلی نه همکاری با پاسدار احمدی نژاد نمی کنند و نه فقط مخالفت می کنند. بلکه تلاش می کنند که نظرات پاسدار احمدی نژاد را تخریب کنند ودست به اقدامات وارونه ی آن می بزنند . مثلاً تا حال چندین بار پاسدار احمدی نژاد اعلام کرده است که پروژه ی هسته ای از نظر مردم ایران در داخل کشور بسته شده است و ما دیگر هیچگونه مذاکره ای نداریم تا که با اروپا در این مورد داشته باشیم . زیرا که طرف حساب ما آژانس اتمی و شورای حکام می باشد . از سوی دیگر مگر پاسدار علی لاریجانی از سر پرست هیئت مذاکره کننده ی هسته ای با اروپا که بود کنار گذاشته نشد . ولی بقول معروف از در رفت و ازپنجره قوی تر باز گشت . برای اینکه مخالفان پاسدار احمدی نژاد به خاطر منافع غارتگری های اقتصادی بیشتر خود از پاسدار علی لاریجانی حمایت می کنند و وی را رئیس تشریفاتی مجلس انتصابی هشتم کردند تا که سیاست دلخواه خودشان را دنبال کنند .برای همین تحلیل داده شد رفسنجانی به اتکای رئیس مجلس هشتم بودن پاسدار علی لاریجانی از موضع بالا و دست پر دست به سفر به عربستان می زند تا که با سیاست و دیپلماسی خارجی دولت نهم مبارزه کند و آن را از طریق مجلس هار کند . بنابراین بی جهت نیست که اکنون خاویر سولانا با بسته ی پیشنهادی جدید وارد تهران شد که بقول ستون طنز گفت و شنود همین روزنامه ی اطلاعاتی � امنیتی � پادگانی کیهان پرونده ساز سر باز جو حسین شریعتمداری وی با یک بادکنک با ظاهر ر رنگین که درونش باد هوا ست به عنوان پیشنهاد از اروپابه تهران با خود بهمراه آورده است .
بنابراین طلبه پاسدار پاسدار یادداشت روز نویس پیرامون سفر بوش به اروپا تحلیلی که داده است که مرتبط با مبارزه با پروژه ی هسته ای و فشار برروی رژیم تروریستی می باشد تا که وادار شود توقف غنی سازی اورا نیوم را به پذیرد . در غیر اینصورت با افزایش تحریم های بیشتر از سوی اتحادیه ی کشورهای اروپائی مواجه خواهد شد . البته که اینگونه قلمفرسائی یادداشت روز نویس همچون همیشه تحلیل شکست فعالیت های بوش و پیروزی رژیم تروریستی آخوندی را نوید داده است . بعلاوه مثل همیشه مردم ایران و شرایط طاقت فرسای زندگی اشان که 80% جمعیت کشور بر زیر خط فقر اقتصادی زندگی می کنند مهم نیست . همانگونه که تورم و گرانی و افزایش قیمت کالاها که همچنان ادامه دارد بازتاب تحریم های گذشته نمی باشد . برای همین خیلی آسان نا دیده گرفته شد ه است. چونکه مردم در اینگونه معادلات محلی از اعراب ندارند وکسی هم مسئول پاسخگوئی به عدمد مطالبات شان نمی باشد. پس بی هت نیست که طلبه پاسدار یا دداشت روز نویس با لیست کردن گزینه های دلخواه از مطبوعات یا رسانه های اروپائی از سفر بوش به کشورهای اروپائی آنگونه که خود خواسته در در جمع بندی پایانی اینگونه نتیجه گیری کرده وبازتاب داده است :
"بدون ترديد، افزايش فشارهاي آمريكا بر متحدان غربي خود به منظور همراه شدن با سياست هاي خصمانه واشنگتن عليه تهران و تهديدهاي مقامات رژيم صهيونيستي، نشانه آن است كه تحريمهاي گذشته عليه جمهوري اسلامي ايران، ذره اي خلل در عزم راسخ مردم و مسئولان كشور در دستيابي به فناوري هسته اي وارد نكرده چرا كه گوش ملت غيور ما از اين حرفها پر است.بوش ميراث سخت و پردردسري را براي جانشين خود به جا خواهد گذاشت. اعتبار آمريكا در دنيا به شدت كاهش پيدا كرده است و كسي كه كليد كاخ سفيد به وي سپرده خواهد شد بايد سخت تلاش كند تا اعتبار و اعتمادي را كه با سياست هاي كابويي بوش برباد رفته، مجدداً به آمريكا بازگرداند.سفر بوش به اروپا بيش از آنكه بتواند اهداف از پيش ترسيم شده خود را محقق سازد، تور خداحافظي كابوي آمريكايي خواهد بود."
درخاتمه اینکه وقتی که طلبه پاسدار یادداشت روز نویس به این سادگی نتیجه گیری می کند که چون تا حال سیاست تحریم های اقتصادی هسته ای بین المللی به خصوص از سوی آمریکا بی تأثیر بوده و شکست خورده است . پس نتیجه ی سفر اخیر بوش به اروپا هم منجر به شکست خواهد شد مگر جز اینکه مشکلی برای جانشین خود به میراث باقی خواهد گذاشت ؟ آیا تصور می رود که اینگونه پاسداران و قلمزنان یادداشت روز نویس شده تلاش می کنند که واقعیت را منعکس کنند؟ یا اینکه آیا اینان دلسوز مردم ایران می باشند؟ یا اینکه در برابر افشاگری مستند عباس پالیز دار بر خلاف ادعاهای مضحک و کمدی که می کنند که یادداشت روز نویس روز گذشته تأکید کرده بود باید با مترفان و صاحبان پول های باد آورده مبارزه کرد. چونکه اینان بر ضریب حجم نقدینگی و شناور کردن پول نقد در بازار می افزایند و موجب سونامی و تورم و گرانی شده اند. از سوی دیگر با افشاگری پالیزدار به مخالفت بر می خیزند . زیراکه خودشان جزو باندها و آلود گان مافیای اقتصادی می باشند . بهمین دلیل بازتاب تحریم های اقتصادی و رشد لجام سیخته تورم و گرانی و افزایش قیمت کالا ها در جامعه و فقر وبیکاری و شکاف عمیق طبقاتی در جامعه را نفی می کنند . زیرا که نمی خواهند به ریشه ی آن به پردازند و کوشش می کنند غارتگران مافیای اقتصادی افشا شده را تبرئه کنند تا در ادامه ریش خودشان گیر نکند . غافل از آنکه هیچ پاسخی هم برای افزایش قیمت نفت و افزایش ذخایر دولت و تأثیر گذاری منفی برروی زندگی مردم و بدتر شدن شرایط اقتصادی کشور و اوضاع طاقت فرسای وضعیت نا بسامان اقتصادی و معیشتی محرومان وتهی دستان ایران ندارند تاکه بگویند پس دلیل آن چیست که هیچگونه چشم انداز امید مثبت به بهبودی اوضاع در آینده نیست .
هوشنگ � بهداد
شنبه 25 خرداد ماه سال 1387
"معللوم نیست که چرا توضیح داده نمی شود که اگر چنانچه تحریم های بی تأ ثیر بوده است ، برای چه وضع اقتصادی کشور نابسامان تر ووضعیت معیشتی مردم روز بروز بدتر شده است؟"
حق شنیده اید که آب که از سر گذشت که یک وجب چه صد وجب باشد . اکنون داستان رژیم تروریستی و ضد مردمی آخوندی می باشد که چون سران غارتگر ودزدش متوجه شده اند که نا مشروع و ضد مردمی بودنشان علنی شده است . از سوی دیگر نتیجه و اقدامات طرح سیاست چند لایه و پیچیده و گام به گام پیروزی سیاست حرکت چراغ خاموش که از سوی سپاه پاسداران طراحی شد و پیش برده شد تا اینکه طراحان کودتاگر خاموش و خزنده نظام را یک دست کنند . به حساب اینکه با حذف کردن رقیب از مراکز قدرت فکر می کردند که به سادگی قطع کردن دستان اینان از مراکز ثروت هم آسان می باشد . غافل از آنکه ریشه مافیای اقتصادی قوی تر از آنچه می باشد که پیش بینی شده بود که با یک دست کردن نظام ، زدن این ریشه ی مافیای اقتصادی رقیب مغلوب هم ساده می باشد . برای اینکه اینجا را خوانده نشده بودند که در غارتگری بیت المال باندهای مافیای اقتصادی ترکیب و تلفیق و شراکت مشترک میان جناح غالب غالب و مغلوب وجود دارد که درای قدمت 3 دهه است و جراحی کردنش نه اینکه آسان نیست؛ بلکه ریسک کردن برای جراحی کردنش بس خطر آفرین و پر هزینه می باشد . زیرا که کل نظام را بر زیر تیغ و سئوال می کشاند . نمونه همین کاری بود که که یکی از یاران رایحه خوش خدمت وابسته به پاسدار احمدی نژاد عباس پالیز دار در دانشگاه بو علی سینای همدان و شیراز انجام داد که یک سخنرانی همدان وی که علنی شد آنچنان موجب دلهره وحشت برای باندهای مافیائی غارتگران شد که سراسیمه و دستپاچه یکی از اعضای باند خیانتکار و غارتگر انگلیسی مؤتلفه ی انگلیسی عسگر اولادی که در 3 هه ی گذشته بطور فعال در صحنه ی غارتگری حضور پررنگ داشته است . زیرا که بازاری بوده و با نزول خواری و خونکشی مردم سر و کار داشته است . به خصوص اینکه شریک آخوند رفسنجانی بساز و بفروش هم بوده است . البته همگان نقش واسطه گرها و دلالان بنگاه املاک ملکی و بساز و بفروش ساختمان و خودروها درجامعه را می دانند که چگونه است که به 3 شماره قورباقه جای کروکی ماشینفولکس واگن و خانه ی کلنگی ساختمان مدرن قالب می شود . حال این شغل با آخوندی وتجارت پسته هم ترکیب شود چه معجونی می شود . به خصوص اینکه در حاکمیت وقدرت هم باشد و مسلح به ابزار دین فروشی و سوء استفاده از دین ومذهب به عنوان حربه گردد . آنگاه مشص است که دارای چه عاقبتی می شود که یک قلم مصادره و اشغال کردن یک سوم جزیره ی کیش می باشد . از طرف دیگر عملکرد 3 دهه ی گذشته ی این سیاست که برای مردم اارمغان آورده در شرایط کنونی در تورم و گرانی و افزایش قیمت کالاها و زمین و مسکن و اجاره خانه ورشد روز افزون فقر و بیکاری و شکاف عمیق طبقاتی خلاصه شده است .
بنابراین در چنین شرایطی مشخص است که طلبه پاسدار یادداشت روز نویس شده هم می بایست در وارونه گوئی به سیم آخر بزند. برای اینکه تنها حربه ای که رهبران و مسئولین رژیم تروریستی آخوندی مانده و در اختیار خود دارند که می توانند با آن مانور دهند و طلب باج خواهی کنند پروژه ی هسته ای می باشد که اینهم از دو دید و زاویه تبدیل به تیغ تیز دولبه شده است که هر لحظه امکان بریدن بخش داخلی وخودی اش بیش از تیزی و بشخ بیرونی آن برائی و برندگی دارد.
زیرا که در بعد بیرونی و بین المللی مشخص شده است که اهداف ای پروژه چیست؟ یعنی پیام آور پنهانی و نهانی که انشاء ا لله گربه است و طرح صلح آیز می باشد لورفته که سیاست فرصت سوزی ادامه ی مذاکره و مماشات همچون سابق وجود ندارد تا که بتوان بدون پرداخت هزینه ی سنگین دسترسی به سلا ح هسته ای یافت تا که تضمین کننده ی بقای ننگین نظام و پیگیری اهداف صدور بنیاد گرائی و تروریسم در راستای جهان گشائی یا بسیجی و اکمدی نژادی کردن جهان حرکت کرد و تلاش برای تغییر ساختار مدیر یت جهان برای به اصطلاح اصلاح آن کرد .
اما در بعد داخلی نیز پروژه ی هسته ای با بروز رشد اختلافات درون باندهای مافیئی و مخالفت شدید با پاسدار احمدی نژاد که پیرامون پروژه ی هسته ای می شود خطر ناک تر از بعد بیرونی بحران هسته ای می باشد . زیرا که مدتی می باشد که هر چه پیرامون پروژه ی هسته ای وی می گوید و تصمیم گیری می کند . رقبای داخلی نه همکاری با پاسدار احمدی نژاد نمی کنند و نه فقط مخالفت می کنند. بلکه تلاش می کنند که نظرات پاسدار احمدی نژاد را تخریب کنند ودست به اقدامات وارونه ی آن می بزنند . مثلاً تا حال چندین بار پاسدار احمدی نژاد اعلام کرده است که پروژه ی هسته ای از نظر مردم ایران در داخل کشور بسته شده است و ما دیگر هیچگونه مذاکره ای نداریم تا که با اروپا در این مورد داشته باشیم . زیرا که طرف حساب ما آژانس اتمی و شورای حکام می باشد . از سوی دیگر مگر پاسدار علی لاریجانی از سر پرست هیئت مذاکره کننده ی هسته ای با اروپا که بود کنار گذاشته نشد . ولی بقول معروف از در رفت و ازپنجره قوی تر باز گشت . برای اینکه مخالفان پاسدار احمدی نژاد به خاطر منافع غارتگری های اقتصادی بیشتر خود از پاسدار علی لاریجانی حمایت می کنند و وی را رئیس تشریفاتی مجلس انتصابی هشتم کردند تا که سیاست دلخواه خودشان را دنبال کنند .برای همین تحلیل داده شد رفسنجانی به اتکای رئیس مجلس هشتم بودن پاسدار علی لاریجانی از موضع بالا و دست پر دست به سفر به عربستان می زند تا که با سیاست و دیپلماسی خارجی دولت نهم مبارزه کند و آن را از طریق مجلس هار کند . بنابراین بی جهت نیست که اکنون خاویر سولانا با بسته ی پیشنهادی جدید وارد تهران شد که بقول ستون طنز گفت و شنود همین روزنامه ی اطلاعاتی � امنیتی � پادگانی کیهان پرونده ساز سر باز جو حسین شریعتمداری وی با یک بادکنک با ظاهر ر رنگین که درونش باد هوا ست به عنوان پیشنهاد از اروپابه تهران با خود بهمراه آورده است .
بنابراین طلبه پاسدار پاسدار یادداشت روز نویس پیرامون سفر بوش به اروپا تحلیلی که داده است که مرتبط با مبارزه با پروژه ی هسته ای و فشار برروی رژیم تروریستی می باشد تا که وادار شود توقف غنی سازی اورا نیوم را به پذیرد . در غیر اینصورت با افزایش تحریم های بیشتر از سوی اتحادیه ی کشورهای اروپائی مواجه خواهد شد . البته که اینگونه قلمفرسائی یادداشت روز نویس همچون همیشه تحلیل شکست فعالیت های بوش و پیروزی رژیم تروریستی آخوندی را نوید داده است . بعلاوه مثل همیشه مردم ایران و شرایط طاقت فرسای زندگی اشان که 80% جمعیت کشور بر زیر خط فقر اقتصادی زندگی می کنند مهم نیست . همانگونه که تورم و گرانی و افزایش قیمت کالاها که همچنان ادامه دارد بازتاب تحریم های گذشته نمی باشد . برای همین خیلی آسان نا دیده گرفته شد ه است. چونکه مردم در اینگونه معادلات محلی از اعراب ندارند وکسی هم مسئول پاسخگوئی به عدمد مطالبات شان نمی باشد. پس بی هت نیست که طلبه پاسدار یا دداشت روز نویس با لیست کردن گزینه های دلخواه از مطبوعات یا رسانه های اروپائی از سفر بوش به کشورهای اروپائی آنگونه که خود خواسته در در جمع بندی پایانی اینگونه نتیجه گیری کرده وبازتاب داده است :
"بدون ترديد، افزايش فشارهاي آمريكا بر متحدان غربي خود به منظور همراه شدن با سياست هاي خصمانه واشنگتن عليه تهران و تهديدهاي مقامات رژيم صهيونيستي، نشانه آن است كه تحريمهاي گذشته عليه جمهوري اسلامي ايران، ذره اي خلل در عزم راسخ مردم و مسئولان كشور در دستيابي به فناوري هسته اي وارد نكرده چرا كه گوش ملت غيور ما از اين حرفها پر است.بوش ميراث سخت و پردردسري را براي جانشين خود به جا خواهد گذاشت. اعتبار آمريكا در دنيا به شدت كاهش پيدا كرده است و كسي كه كليد كاخ سفيد به وي سپرده خواهد شد بايد سخت تلاش كند تا اعتبار و اعتمادي را كه با سياست هاي كابويي بوش برباد رفته، مجدداً به آمريكا بازگرداند.سفر بوش به اروپا بيش از آنكه بتواند اهداف از پيش ترسيم شده خود را محقق سازد، تور خداحافظي كابوي آمريكايي خواهد بود."
درخاتمه اینکه وقتی که طلبه پاسدار یادداشت روز نویس به این سادگی نتیجه گیری می کند که چون تا حال سیاست تحریم های اقتصادی هسته ای بین المللی به خصوص از سوی آمریکا بی تأثیر بوده و شکست خورده است . پس نتیجه ی سفر اخیر بوش به اروپا هم منجر به شکست خواهد شد مگر جز اینکه مشکلی برای جانشین خود به میراث باقی خواهد گذاشت ؟ آیا تصور می رود که اینگونه پاسداران و قلمزنان یادداشت روز نویس شده تلاش می کنند که واقعیت را منعکس کنند؟ یا اینکه آیا اینان دلسوز مردم ایران می باشند؟ یا اینکه در برابر افشاگری مستند عباس پالیز دار بر خلاف ادعاهای مضحک و کمدی که می کنند که یادداشت روز نویس روز گذشته تأکید کرده بود باید با مترفان و صاحبان پول های باد آورده مبارزه کرد. چونکه اینان بر ضریب حجم نقدینگی و شناور کردن پول نقد در بازار می افزایند و موجب سونامی و تورم و گرانی شده اند. از سوی دیگر با افشاگری پالیزدار به مخالفت بر می خیزند . زیراکه خودشان جزو باندها و آلود گان مافیای اقتصادی می باشند . بهمین دلیل بازتاب تحریم های اقتصادی و رشد لجام سیخته تورم و گرانی و افزایش قیمت کالا ها در جامعه و فقر وبیکاری و شکاف عمیق طبقاتی در جامعه را نفی می کنند . زیرا که نمی خواهند به ریشه ی آن به پردازند و کوشش می کنند غارتگران مافیای اقتصادی افشا شده را تبرئه کنند تا در ادامه ریش خودشان گیر نکند . غافل از آنکه هیچ پاسخی هم برای افزایش قیمت نفت و افزایش ذخایر دولت و تأثیر گذاری منفی برروی زندگی مردم و بدتر شدن شرایط اقتصادی کشور و اوضاع طاقت فرسای وضعیت نا بسامان اقتصادی و معیشتی محرومان وتهی دستان ایران ندارند تاکه بگویند پس دلیل آن چیست که هیچگونه چشم انداز امید مثبت به بهبودی اوضاع در آینده نیست .
هوشنگ � بهداد
شنبه 25 خرداد ماه سال 1387