نقد وبررسی " خجالت نكشيد ! توبه كنيد ! (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان دو شنبه 20خرداد ماه سال 1387
" در بستر رقابت ریاست جمهوری دوره ی دهم ، اکنون گشودن پرونده و کلید متهم کردن رقبای دوم خردادی وتهدید به توبه کردن شان زده شده است."
بدون آنکه به نام و امضای نویسنده ی یادداشت روز روزنامه ی کیهان پرونده ساز وسربازجو پاسدار حسین شریعتمداری توجه شود و صرفاً توجه به عنوان یادداشت روز شود . مشخص است که توبه کنید می تواند متعلق به چه کسی باشد که متخصص در این زمینه می باشد . زیرا که مکمل و آن روی سکه ی بازجوئی شکنجه گری و تواب سازی درون سیاهچال های ایران می باشد که اکنون مدت زمانی می باشد که این شیوه ی بازجوئی درون زندان ها در حیطه ی قلم دنبال می شود. البته این سربازجو چند ذوق و توبره و آخور همیشه ناکاشته درو می کند. وای به موقعی که بهانه هم داشته باشد که دیگر برایش نور علی النور می شود و دیگر همچون ملائی می ماند که از گرده ی خر افتاده وگردو جسته و با دمش مشفول شکستن می باشد .به خصوص اینکه اکنو پای آخوند انگلیسی و متحجر مصباح یزدی هم درمیان باشد که ضریب چماق مضاعف می شود . زیرا که این آخوند هم مرشد پاسدار احمدی نژاد است .هم اینکه رقیب سر سخت و آشتی ناپذیر رفسنجانی در شورای خبرگان می باشد. از سوی دیگر جزو سر کردگان باند مخالفان اندیشه و افکار خمینی و پیروانش می باشد . مهمتر اینکه مخالف سر سخت جمهوریت و موافق حکومت اسلامی می باشد که هم پاسدار احمدی نژاد وهم سپاه پاسداران و حتی لوطی جماران اسیر توی چنگ سپاه پاسداران مدافعش می باشند . از طرف دیگر روز گذشته پاسدار حسین شریعتمداری از طریق ستون طنز گفت و شنود زمینه ی تهاجم بر رقیب آخوند محتشمی پور در دفاع کردن از آخوند مصباح یزدی را شروع کرد و تیتر خبری امام اعتماد کامل به مصباح یزدی داشت را از محمد رضا رحیمان معاون حقوقی و پارلمانی پاسدار احمدی نژاد نیز چاشنی طنز گفت و شنود خود کرد و اکنون نیز ادامه ی سناریوی خود را از طریق یادداشت روز پیگیری ودنبال کرده است. بهرحال در دنباله ی یادداشت روز گزیده هائی از بایگانی بیرون کشانده و آنان لیست کرده است که پیرامون مطبوعات و نظرات دوم خردادی ها می باشد که دقیقاً به شیوه گزینه برداری های گفتمان بازجوئی از متهمان در بند و اسیر زندان می باشد که این گزیده ها اینگونه می باشند :
«تفكر شيعه موجب انحطاط مملكت ما و مانعي براي دموكراسي است»!، «قوانين اسلامي متعلق به 14 قرن پيش است و جوابگوي مشكلات جوامع در زمان حال نيست»! «فرهنگ شهادت طلبي باعث ترويج خشونت مي شود»، «انقلاب اسلامي شبيه استبداد قجري است»! «هيئت هاي مذهبي منشا خشونت هستند و بسيجي ها اعضاي تشكيل دهنده اين هسته ها مي باشند»! «اصلي ترين مشكل اصلاحات اين است كه در كشور ما ايران هنوز خدا نمرده است»! «قلم فقها در طول تاريخ آغشته به خون انديشمندان بوده است»! «راه و بينش امام خميني بايد به موزه تاريخ سپرده شود»! «ائمه معصومين هم قابل نقد هستند»! «اين نظريه كه سياست عين ديانت و ديانت عين سياست است، زائيده افكار عاميانه است»! «امام حسين قرباني خشونت جدش درجنگ هاي صدر اسلام شد»! «مظاهر ديني مانند حجاب و حياي زنان، نماد عقب افتادگي است»! «جواناني كه به مسجد مي روند و كتاب هاي مذهبي مي خوانند از نظر ساختار فكري و رواني ضعيف هستند»! «مبارزه با اسرائيل مبناي فقهي و حقوقي ندارد»! «اثبات حق حاكميت به معناي حقوقي آن براي خدا اشكالات فراواني دارد»! «دستورات طالبان و قوانين مصوب در ايران از يك كاسه است»! «انديشه ارزش گرايي اسلامي از سنخ تفكر طالبان است»! «امام را بايد نقد كرد»! «انزوا و عقب افتادگي ثمره دو دهه انقلاب است»! «قرآن قابل نقد است»! و..."
درست است که در این یادداشت روز مخاطب آخوند محتشمی می باشد که چرا در سال مرگ خمینی که چون گور خمیی به اشغال کامل متحجران و خرافه پرستان خمینی در آمده بود اجئی برای مانور دادن دوم خردادی ها نبود . البته همانگونه که قبلا ً توضیح داده شد هدف زدن زیرآب نام خمینی ومحو کردن نامش و حذف نمودن کامل پیروانش است که در راستای حذف جمهوریت و تثبیت حکوت اسلامی و موروثی و سلطنتی کردنش می باشد . بنابراین رفسنجانی فرار را بر قرار ترجیح داد و به عربستان رفت تا تلافی تهاجم به وی در سال گذشته در 15 خرداد در مسجد قم را کرده باشد . از طرف دیگر سایر حامیان دوم خردادی نیز مجبور شدند تا که به اصفهان نزد آخوند طاهری در سییه اعظم اصفهان بروند ودر آنجا معرکه گیری برای خمینی کردند . اما چون در این جلسه آخوند مصباح یزدی انگلیسی مورد انتقاد واقع شد . اکنون سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری به بهانه ی گشودن پرونده برای آخوند محتشمی همه ی دوم خردادی ا را در کنار آخوند محتشمی پور چنین دراز و متهم کرده است ."
"نكته قابل توجه آن كه تقريباً تمامي مدعيان اصلاحات از اين نظرات و ديدگاههاي زشت و پلشت حمايت كرده و يا بدون اعتراض و موضع گيري از كنار آن گذشته اند و در اين ميان سكوت همراه با حمايت برخي از اعضاي مجمع روحانيون مبارز كه يكي از گروه هاي اصلي در جبهه موسوم به اصلاحات بوده اند، بسيار سؤال برانگيز و غير قابل توجيه است و معلوم نيست چگونه مي توان پذيرفت افرادي در كسوت روحاني - و بعضاً با سوابق انقلابي- و ادعاي اعتقاد به مباني اسلام و انقلاب در مقابل اينهمه اهانت و پلشتي عليه خدا و پيامبر و ائمه و اسلام وانقلاب و امام نه فقط سكوت كرده و كمترين عكس العملي نشان ندهند، بلكه با اهانت كنندگان ائتلاف حزبي و سياسي نيز داشته باشند؟! "
سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری بدون آنکه توضیح دهد که برای چه زمان بسیار کوتاه به بر گزاری نمایش خیه شب بازی مجلس انتصابی هشتم از سوی پاسدار احمدی نژاد عفو ملوکانه به دلال و جاسوس دوجانبه هوشنگ امیر احمدی داده شد تا که به تهران بیاید و با نزدیک ترین مشاوران رئیس جمهور پاسدار احمدی نژاد و سخنگوی دولت دیدار و ملاقات داشته باشد که البته یام آورد و متقابلاً پیام برد ؟ ولی اکنون باشیوه ی چماق و هویج تجربه شد در زندان یا چوب و پیاز خوراندن به رقیب مغلوب دوم خردادی ها اینان را آمریکائی خوانده و چنین از اینان پرسش کرده است که چرا بوش و آمریکا از جبهه ی اصلاحات حمایت می کند؟
"-اكنون با سوابقي كه فقط به گوشه اي از آن اشاره شد به آساني مي توان پاسخ اين دو پرسش را يافت. اول؛ آن كه چرا آمريكا از جبهه اصلاحات حمايت مي كند؟و دوم اين كه چرا مدعيان اصلاحات به مدافعان خط مبارك امام(ره) حمله مي كنند؟"الف: درباره پرسش اول بايد گفت، مقامات آمريكايي و شخص بوش علي رغم كينه عميقي كه از اسلام، انقلاب و امام راحل(ره) دارند، وظيفه خود مي دانند آشكارا از جبهه اصلاحات حمايت كنند تا آنجا كه رئيس جمهور آمريكا در نطق سالانه خود به دولتمردان و سرمايه داران بزرگ آمريكايي كه نگران شكست هاي پي در پي اصلاح طلبان در انتخابات ايران بودند، اطمينان مي دهد همه امكانات خود را براي حمايت از اين جبهه به كار گيرد... چرا...؟! ب: و اما با توجه به شرح مستندي كه از مواضع و عملكرد مدعيان اصلاحات ارائه شد پاسخ پرسش دوم يعني انگيزه مدعيان اصلاحات از حمله به مدافعان بينش و منش حضرت امام(ره) نيز بي نياز از توضيح است و كساني كه آشكارا از بينش و منش امام راحل(ره) به عنوان مانع اصلاحات موردنظر خود ياد مي كنند بسيار بديهي است كه مدافعان خط مبارك حضرت امام(ره) را دشمنان سياسي خود تلقي كرده و روشنگري هاي عالمانه و مستند آنان را يكي از عوامل اصلي رويگرداني مردم از جبهه اصلاحات بدانند و از آنجا كه بسياري از سركردگان جبهه مدعي اصلاحات نشان داده اند فقط به قدرت سياسي آنهم براي بهره گيري بيشتر از چرب و شيرين دنيا مي انديشند، تمامي عواملي كه مانع رسيدن آنها به قدرت باشد-از جمله روشنگري هاي دانشمندي مانند آيت الله مصباح يزدي- را به چشم دشمن مي نگرند!"
جالب است که در ادا مه سربازجوپاسدار حسین شریعتمداری از موضع فرار به جلو دیگ به دیگ می گوید رویت سیاه باد به سخنرانی آخوند محتشمی ه در حسینیه اعظم اصفهان گفته است که دروغ و فحاشی و عقده گشائی بوده است که تأدید کرده آخوند مصباح یزدی از خظ خمینی به دورا ست. ولی ضن دفاع کردن از آخوند صباح یزدی اینگونه پرونده ی دم خردادی ها و همکاری اشان با طالبان را به رخ شان کشیده در دنباله ز اینان پرسش کرده است :
"-نگاهي گذرا به سخنان عضو شوراي مركزي مجمع روحانيون مبارز در حسينيه اعظم اصفهان به وضوح نشان مي دهد كه اظهارات وي مجموعه اي از دروغ بافي، فحاشي، وارونه نمايي و عقده گشايي كور عليه آيت الله مصباح يزدي است و اين برخورد ضمن آن كه از كم سوادي و فقدان آگاهي ديني و سياسي سخنران حكايت مي كند، نشانه عصبانيت مشاراليه از دفاع جانانه، دائمي و عالمانه آيت الله مصباح يزدي از خط مبارك حضرت امام(ره) نيز هست!. آقاي مدعي اصلاحات آيت الله مصباح را به رئيس فرقه مصباحيه! و مشابه طالبان معرفي مي كند! و عمداً فراموش مي كند كه حزب ايشان هنگام حمله آمريكا به افغانستان از گروه طالبان به عنوان يك جريان انقلابي! ياد كرده و پيشنهاد حمايت از گروه طالبان در جنگ با آمريكا را داده بود! يادتان كه نرفته؟! و يا عمداً فراموش كرده است كه هم حزبي هاي ايشان به تبعيت از آمريكا و اسرائيل نوشته بودند جمهوري اسلامي ايران -يعني يادگار امام راحل(ره)- همطراز طالبان است!! و يا به عمد از خاطر خود برده اند كه در اوج حملات ناجوانمردانه مدعيان اصلاحات به بينش و منش حضرت امام(ره) و در حالي كه همين آقاي مدعي اصلاحات و دوستان هم حزبي او، از اين حملات حمايت كرده و يا در مقابل آن سكوت كرده بودند، آيت الله مصباح يزدي در سلسله مباحث خود در نمازجمعه تهران به دفاع مستند و عالمانه از بينش سياسي و معرفتي حضرت امام(ره) پرداخت و در همان حال طعنه هاي امثال سخنران حسينيه اعظم اصفهان و دوستان هم حزبي او را به جان خريد و دست از عقيده راسخ خود به راه امام(ره) نكشيد...حالا بايد از اين آقاي مدعي اصلاحات پرسيد؛ حضرتعالي و دوستان هم حزب و جبهه تان كه بسيج را عامل خشونت مي دانستيد و فرياد «توپ تانك بسيجي ديگر اثر ندارد»! سر مي داديد و معتقد بوديد بينش امام بايد به موزه تاريخ سپرده شود! و... خط امامي هستيد؟ يا آيت الله مصباح كه هزاران ساعت سخنراني در محافل و مجامع مختلف و از جمله در جمع بسيجيان براي تبيين و ترويج خط امام(ره) داشته است؟! اسناد موجود را كه نمي توانيد انكار كنيد. راستي! يادتان هست امام راحل(ره) درباره همين بسيج- كه حزب شما آنها را عامل عقب افتادگي و خشونت مي داند!- فرموده بود: «من به دست و بازوي بسيجيان بوسه مي زنم و به اين بوسه افتخار مي كنم» و يادتان نرفته كه همان بزرگوار گفته بود: « از خدا مي خواهم با جمع بسيجيان محشورم فرمايد»... خجالت نكشيد! توبه كنيد!درخاتمه اینکه سربازحو پاسدار حسین شریعتمداری بطور عمد نگفته است که آخوند مصباح یزدی انگلیسی چگونه در خطبه های پیش از خطبه های نماز جمعه های تهران در دوران اصلاحات که هر هفته ظاهر می شد چه می گفت؟ چگونه فتوای مرگ جمعی بدون پروسه ی قضائی برای فرد فرد مسلمان مورد نظرش نسخه تجویز و وعظ می کرد؟ یا اینکه چگونه از طریق تلفن به بسیجیان کرمان فتوا صادر کرد تا زوج جونان را در خیابان ها بربایند ودر باغات اطراف کرمان با شنع ترین شیوه ضد انسانی زنده بگور کنند؟ البته دست اندر کاران پس از چندسال اکنون درشرف مخدومه اعلام شد پرونده ی قاتلان این جنایات در کرمان می باشند. همنچین چرا فراموش شده است که چگونه آخوند مصباح یزدی در نماز جمعه های تهران و شاگردان و طلبه های کفن پوشان وی در قم تقاضای اجرای حکم اعدام برای هاشم آغارجری می کردند که چرا در سالگرد دکتر علی شریعتی در دانشگاه بوعلی سینای همدان نقل قول از شریعتی کرده بود که آدم میمون نیست که نیاز به مقلد داشت باشد؟ همینطور را توضیح داده نشده است که نتیجه خطبه های وی در نمازجمعه های تهران بود که موجب شد که بسیجی سعید حنائی در مشهد با کمک نیروی انتظامی و قوه ی قضائیه 19 زن نگون بخت خیابانی را با موتور خود برباید و آنان راکه قربانیان و پرورش یافتگان همین رژیم ضد بشری و قرون وسطائی و بربر منش بودند را با رو سری های خودشان خفه سازد.؟ حال داستان نامه نویسی اکبر گنجی از زندان به عبدلکریم سروش و باز کردن دریافت حواله های شکر های وارداتی این آخوند با دو آقازاده اش که چگونه توانستند دست به ارقام نجومی ناشیز اختلاف فروش قیمت در بازار آزاد یابند. ؟لبته که گفته می شود همین شیوه ی مشابه ی شکر وارد کردن از سوی آخوند مکارم شیرازی و آقازاده هایش نبر دنبال وانجام شده است که در نهایت موجب رقم زدن سرنوشت شوم کنونی برای کارگران و خارخانه ی نیشکر هفته تپه ی خوزستان شده است. ناگفته نماند که اینگونه رقابت ها و متهم کردن ها شروع تبلیغات ریاست جمهوری دوره ی دهم می باشد.
هوشنگ - بهداد
دو شنبه 20خرداد ماه سال 1387
" در بستر رقابت ریاست جمهوری دوره ی دهم ، اکنون گشودن پرونده و کلید متهم کردن رقبای دوم خردادی وتهدید به توبه کردن شان زده شده است."
بدون آنکه به نام و امضای نویسنده ی یادداشت روز روزنامه ی کیهان پرونده ساز وسربازجو پاسدار حسین شریعتمداری توجه شود و صرفاً توجه به عنوان یادداشت روز شود . مشخص است که توبه کنید می تواند متعلق به چه کسی باشد که متخصص در این زمینه می باشد . زیرا که مکمل و آن روی سکه ی بازجوئی شکنجه گری و تواب سازی درون سیاهچال های ایران می باشد که اکنون مدت زمانی می باشد که این شیوه ی بازجوئی درون زندان ها در حیطه ی قلم دنبال می شود. البته این سربازجو چند ذوق و توبره و آخور همیشه ناکاشته درو می کند. وای به موقعی که بهانه هم داشته باشد که دیگر برایش نور علی النور می شود و دیگر همچون ملائی می ماند که از گرده ی خر افتاده وگردو جسته و با دمش مشفول شکستن می باشد .به خصوص اینکه اکنو پای آخوند انگلیسی و متحجر مصباح یزدی هم درمیان باشد که ضریب چماق مضاعف می شود . زیرا که این آخوند هم مرشد پاسدار احمدی نژاد است .هم اینکه رقیب سر سخت و آشتی ناپذیر رفسنجانی در شورای خبرگان می باشد. از سوی دیگر جزو سر کردگان باند مخالفان اندیشه و افکار خمینی و پیروانش می باشد . مهمتر اینکه مخالف سر سخت جمهوریت و موافق حکومت اسلامی می باشد که هم پاسدار احمدی نژاد وهم سپاه پاسداران و حتی لوطی جماران اسیر توی چنگ سپاه پاسداران مدافعش می باشند . از طرف دیگر روز گذشته پاسدار حسین شریعتمداری از طریق ستون طنز گفت و شنود زمینه ی تهاجم بر رقیب آخوند محتشمی پور در دفاع کردن از آخوند مصباح یزدی را شروع کرد و تیتر خبری امام اعتماد کامل به مصباح یزدی داشت را از محمد رضا رحیمان معاون حقوقی و پارلمانی پاسدار احمدی نژاد نیز چاشنی طنز گفت و شنود خود کرد و اکنون نیز ادامه ی سناریوی خود را از طریق یادداشت روز پیگیری ودنبال کرده است. بهرحال در دنباله ی یادداشت روز گزیده هائی از بایگانی بیرون کشانده و آنان لیست کرده است که پیرامون مطبوعات و نظرات دوم خردادی ها می باشد که دقیقاً به شیوه گزینه برداری های گفتمان بازجوئی از متهمان در بند و اسیر زندان می باشد که این گزیده ها اینگونه می باشند :
«تفكر شيعه موجب انحطاط مملكت ما و مانعي براي دموكراسي است»!، «قوانين اسلامي متعلق به 14 قرن پيش است و جوابگوي مشكلات جوامع در زمان حال نيست»! «فرهنگ شهادت طلبي باعث ترويج خشونت مي شود»، «انقلاب اسلامي شبيه استبداد قجري است»! «هيئت هاي مذهبي منشا خشونت هستند و بسيجي ها اعضاي تشكيل دهنده اين هسته ها مي باشند»! «اصلي ترين مشكل اصلاحات اين است كه در كشور ما ايران هنوز خدا نمرده است»! «قلم فقها در طول تاريخ آغشته به خون انديشمندان بوده است»! «راه و بينش امام خميني بايد به موزه تاريخ سپرده شود»! «ائمه معصومين هم قابل نقد هستند»! «اين نظريه كه سياست عين ديانت و ديانت عين سياست است، زائيده افكار عاميانه است»! «امام حسين قرباني خشونت جدش درجنگ هاي صدر اسلام شد»! «مظاهر ديني مانند حجاب و حياي زنان، نماد عقب افتادگي است»! «جواناني كه به مسجد مي روند و كتاب هاي مذهبي مي خوانند از نظر ساختار فكري و رواني ضعيف هستند»! «مبارزه با اسرائيل مبناي فقهي و حقوقي ندارد»! «اثبات حق حاكميت به معناي حقوقي آن براي خدا اشكالات فراواني دارد»! «دستورات طالبان و قوانين مصوب در ايران از يك كاسه است»! «انديشه ارزش گرايي اسلامي از سنخ تفكر طالبان است»! «امام را بايد نقد كرد»! «انزوا و عقب افتادگي ثمره دو دهه انقلاب است»! «قرآن قابل نقد است»! و..."
درست است که در این یادداشت روز مخاطب آخوند محتشمی می باشد که چرا در سال مرگ خمینی که چون گور خمیی به اشغال کامل متحجران و خرافه پرستان خمینی در آمده بود اجئی برای مانور دادن دوم خردادی ها نبود . البته همانگونه که قبلا ً توضیح داده شد هدف زدن زیرآب نام خمینی ومحو کردن نامش و حذف نمودن کامل پیروانش است که در راستای حذف جمهوریت و تثبیت حکوت اسلامی و موروثی و سلطنتی کردنش می باشد . بنابراین رفسنجانی فرار را بر قرار ترجیح داد و به عربستان رفت تا تلافی تهاجم به وی در سال گذشته در 15 خرداد در مسجد قم را کرده باشد . از طرف دیگر سایر حامیان دوم خردادی نیز مجبور شدند تا که به اصفهان نزد آخوند طاهری در سییه اعظم اصفهان بروند ودر آنجا معرکه گیری برای خمینی کردند . اما چون در این جلسه آخوند مصباح یزدی انگلیسی مورد انتقاد واقع شد . اکنون سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری به بهانه ی گشودن پرونده برای آخوند محتشمی همه ی دوم خردادی ا را در کنار آخوند محتشمی پور چنین دراز و متهم کرده است ."
"نكته قابل توجه آن كه تقريباً تمامي مدعيان اصلاحات از اين نظرات و ديدگاههاي زشت و پلشت حمايت كرده و يا بدون اعتراض و موضع گيري از كنار آن گذشته اند و در اين ميان سكوت همراه با حمايت برخي از اعضاي مجمع روحانيون مبارز كه يكي از گروه هاي اصلي در جبهه موسوم به اصلاحات بوده اند، بسيار سؤال برانگيز و غير قابل توجيه است و معلوم نيست چگونه مي توان پذيرفت افرادي در كسوت روحاني - و بعضاً با سوابق انقلابي- و ادعاي اعتقاد به مباني اسلام و انقلاب در مقابل اينهمه اهانت و پلشتي عليه خدا و پيامبر و ائمه و اسلام وانقلاب و امام نه فقط سكوت كرده و كمترين عكس العملي نشان ندهند، بلكه با اهانت كنندگان ائتلاف حزبي و سياسي نيز داشته باشند؟! "
سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری بدون آنکه توضیح دهد که برای چه زمان بسیار کوتاه به بر گزاری نمایش خیه شب بازی مجلس انتصابی هشتم از سوی پاسدار احمدی نژاد عفو ملوکانه به دلال و جاسوس دوجانبه هوشنگ امیر احمدی داده شد تا که به تهران بیاید و با نزدیک ترین مشاوران رئیس جمهور پاسدار احمدی نژاد و سخنگوی دولت دیدار و ملاقات داشته باشد که البته یام آورد و متقابلاً پیام برد ؟ ولی اکنون باشیوه ی چماق و هویج تجربه شد در زندان یا چوب و پیاز خوراندن به رقیب مغلوب دوم خردادی ها اینان را آمریکائی خوانده و چنین از اینان پرسش کرده است که چرا بوش و آمریکا از جبهه ی اصلاحات حمایت می کند؟
"-اكنون با سوابقي كه فقط به گوشه اي از آن اشاره شد به آساني مي توان پاسخ اين دو پرسش را يافت. اول؛ آن كه چرا آمريكا از جبهه اصلاحات حمايت مي كند؟و دوم اين كه چرا مدعيان اصلاحات به مدافعان خط مبارك امام(ره) حمله مي كنند؟"الف: درباره پرسش اول بايد گفت، مقامات آمريكايي و شخص بوش علي رغم كينه عميقي كه از اسلام، انقلاب و امام راحل(ره) دارند، وظيفه خود مي دانند آشكارا از جبهه اصلاحات حمايت كنند تا آنجا كه رئيس جمهور آمريكا در نطق سالانه خود به دولتمردان و سرمايه داران بزرگ آمريكايي كه نگران شكست هاي پي در پي اصلاح طلبان در انتخابات ايران بودند، اطمينان مي دهد همه امكانات خود را براي حمايت از اين جبهه به كار گيرد... چرا...؟! ب: و اما با توجه به شرح مستندي كه از مواضع و عملكرد مدعيان اصلاحات ارائه شد پاسخ پرسش دوم يعني انگيزه مدعيان اصلاحات از حمله به مدافعان بينش و منش حضرت امام(ره) نيز بي نياز از توضيح است و كساني كه آشكارا از بينش و منش امام راحل(ره) به عنوان مانع اصلاحات موردنظر خود ياد مي كنند بسيار بديهي است كه مدافعان خط مبارك حضرت امام(ره) را دشمنان سياسي خود تلقي كرده و روشنگري هاي عالمانه و مستند آنان را يكي از عوامل اصلي رويگرداني مردم از جبهه اصلاحات بدانند و از آنجا كه بسياري از سركردگان جبهه مدعي اصلاحات نشان داده اند فقط به قدرت سياسي آنهم براي بهره گيري بيشتر از چرب و شيرين دنيا مي انديشند، تمامي عواملي كه مانع رسيدن آنها به قدرت باشد-از جمله روشنگري هاي دانشمندي مانند آيت الله مصباح يزدي- را به چشم دشمن مي نگرند!"
جالب است که در ادا مه سربازجوپاسدار حسین شریعتمداری از موضع فرار به جلو دیگ به دیگ می گوید رویت سیاه باد به سخنرانی آخوند محتشمی ه در حسینیه اعظم اصفهان گفته است که دروغ و فحاشی و عقده گشائی بوده است که تأدید کرده آخوند مصباح یزدی از خظ خمینی به دورا ست. ولی ضن دفاع کردن از آخوند صباح یزدی اینگونه پرونده ی دم خردادی ها و همکاری اشان با طالبان را به رخ شان کشیده در دنباله ز اینان پرسش کرده است :
"-نگاهي گذرا به سخنان عضو شوراي مركزي مجمع روحانيون مبارز در حسينيه اعظم اصفهان به وضوح نشان مي دهد كه اظهارات وي مجموعه اي از دروغ بافي، فحاشي، وارونه نمايي و عقده گشايي كور عليه آيت الله مصباح يزدي است و اين برخورد ضمن آن كه از كم سوادي و فقدان آگاهي ديني و سياسي سخنران حكايت مي كند، نشانه عصبانيت مشاراليه از دفاع جانانه، دائمي و عالمانه آيت الله مصباح يزدي از خط مبارك حضرت امام(ره) نيز هست!. آقاي مدعي اصلاحات آيت الله مصباح را به رئيس فرقه مصباحيه! و مشابه طالبان معرفي مي كند! و عمداً فراموش مي كند كه حزب ايشان هنگام حمله آمريكا به افغانستان از گروه طالبان به عنوان يك جريان انقلابي! ياد كرده و پيشنهاد حمايت از گروه طالبان در جنگ با آمريكا را داده بود! يادتان كه نرفته؟! و يا عمداً فراموش كرده است كه هم حزبي هاي ايشان به تبعيت از آمريكا و اسرائيل نوشته بودند جمهوري اسلامي ايران -يعني يادگار امام راحل(ره)- همطراز طالبان است!! و يا به عمد از خاطر خود برده اند كه در اوج حملات ناجوانمردانه مدعيان اصلاحات به بينش و منش حضرت امام(ره) و در حالي كه همين آقاي مدعي اصلاحات و دوستان هم حزبي او، از اين حملات حمايت كرده و يا در مقابل آن سكوت كرده بودند، آيت الله مصباح يزدي در سلسله مباحث خود در نمازجمعه تهران به دفاع مستند و عالمانه از بينش سياسي و معرفتي حضرت امام(ره) پرداخت و در همان حال طعنه هاي امثال سخنران حسينيه اعظم اصفهان و دوستان هم حزبي او را به جان خريد و دست از عقيده راسخ خود به راه امام(ره) نكشيد...حالا بايد از اين آقاي مدعي اصلاحات پرسيد؛ حضرتعالي و دوستان هم حزب و جبهه تان كه بسيج را عامل خشونت مي دانستيد و فرياد «توپ تانك بسيجي ديگر اثر ندارد»! سر مي داديد و معتقد بوديد بينش امام بايد به موزه تاريخ سپرده شود! و... خط امامي هستيد؟ يا آيت الله مصباح كه هزاران ساعت سخنراني در محافل و مجامع مختلف و از جمله در جمع بسيجيان براي تبيين و ترويج خط امام(ره) داشته است؟! اسناد موجود را كه نمي توانيد انكار كنيد. راستي! يادتان هست امام راحل(ره) درباره همين بسيج- كه حزب شما آنها را عامل عقب افتادگي و خشونت مي داند!- فرموده بود: «من به دست و بازوي بسيجيان بوسه مي زنم و به اين بوسه افتخار مي كنم» و يادتان نرفته كه همان بزرگوار گفته بود: « از خدا مي خواهم با جمع بسيجيان محشورم فرمايد»... خجالت نكشيد! توبه كنيد!درخاتمه اینکه سربازحو پاسدار حسین شریعتمداری بطور عمد نگفته است که آخوند مصباح یزدی انگلیسی چگونه در خطبه های پیش از خطبه های نماز جمعه های تهران در دوران اصلاحات که هر هفته ظاهر می شد چه می گفت؟ چگونه فتوای مرگ جمعی بدون پروسه ی قضائی برای فرد فرد مسلمان مورد نظرش نسخه تجویز و وعظ می کرد؟ یا اینکه چگونه از طریق تلفن به بسیجیان کرمان فتوا صادر کرد تا زوج جونان را در خیابان ها بربایند ودر باغات اطراف کرمان با شنع ترین شیوه ضد انسانی زنده بگور کنند؟ البته دست اندر کاران پس از چندسال اکنون درشرف مخدومه اعلام شد پرونده ی قاتلان این جنایات در کرمان می باشند. همنچین چرا فراموش شده است که چگونه آخوند مصباح یزدی در نماز جمعه های تهران و شاگردان و طلبه های کفن پوشان وی در قم تقاضای اجرای حکم اعدام برای هاشم آغارجری می کردند که چرا در سالگرد دکتر علی شریعتی در دانشگاه بوعلی سینای همدان نقل قول از شریعتی کرده بود که آدم میمون نیست که نیاز به مقلد داشت باشد؟ همینطور را توضیح داده نشده است که نتیجه خطبه های وی در نمازجمعه های تهران بود که موجب شد که بسیجی سعید حنائی در مشهد با کمک نیروی انتظامی و قوه ی قضائیه 19 زن نگون بخت خیابانی را با موتور خود برباید و آنان راکه قربانیان و پرورش یافتگان همین رژیم ضد بشری و قرون وسطائی و بربر منش بودند را با رو سری های خودشان خفه سازد.؟ حال داستان نامه نویسی اکبر گنجی از زندان به عبدلکریم سروش و باز کردن دریافت حواله های شکر های وارداتی این آخوند با دو آقازاده اش که چگونه توانستند دست به ارقام نجومی ناشیز اختلاف فروش قیمت در بازار آزاد یابند. ؟لبته که گفته می شود همین شیوه ی مشابه ی شکر وارد کردن از سوی آخوند مکارم شیرازی و آقازاده هایش نبر دنبال وانجام شده است که در نهایت موجب رقم زدن سرنوشت شوم کنونی برای کارگران و خارخانه ی نیشکر هفته تپه ی خوزستان شده است. ناگفته نماند که اینگونه رقابت ها و متهم کردن ها شروع تبلیغات ریاست جمهوری دوره ی دهم می باشد.
هوشنگ - بهداد
دو شنبه 20خرداد ماه سال 1387