درحکومت فاشیست دینی ضد بشری عوامفریب که رهبر ومسئولانش مدعی امن اند ترین کشور جهان است
و آزاد ودمکرات ترین انتخابات جهان در این کشور بر گز ار می شود . آنقدر
آزادی به ویژه برای دختران و زنان وجود
دارد که پدری که نمیخواست دختر 17 سال اش
با پسر مورد علاقهاش ازدواج کند شب
خواستگاری وی را با یک ضربه چاقو از پای در می آورد و جان دختر خود را می گیرد . زیرا که الهام 17 ساله در
شب خواستگاری بر اثر ضربات وارد چاقوی پدرش راهی بیمارستان می شود تا از آنجا به جای
لباس سفید عروسی به خانه بخت وخانه داماد برود
با کفن سفید راهی گورستان شود، سپس پدر محاکمه و قصاص شود وبرگ دیگری بر پرونده
ننگین محکومیت نقض مستمر رژیم ضد بشری
رکور دار نقض حقوق بشر افزوده گردد.
پدری که نمیخواست دخترش با پسر مورد علاقهاش ازدواج کند شب
خواستگاری با یک ضربه چاقو جان دختر خود را گرفت.شامگاه 22 اسفندماه سال 90 تلاش مسئولان بیمارستان
پیامبران برای مداوای دختر جوانی که خونریزی شدید داشت به نتیجه نرسید و دختر 17
ساله که الهه نام داشت جان سپرد. جای زخمیکه الهه به خاطر آن جان داد شبیه زخمیبود
که در اثر اصابت چاقو به وجود میآید. از این رو مسئولان بیمارستان یک مورد مرگ
مشکوک را به کلانتری 141 شهرک گلستان گزارش دادند. بلافاصله اکیپی از ماموران برای
بررسی موضوع به محل زندگی دختر جوان رفتند. اطرافیان الهه ادعا میکردند که این
ضربه در جریان درگیری که در شب خواستگاری الهه در خانه شان به وجود آمده به بدن او
وارد شده است. عموی الهه در بازجوییها به ماموران گفت: «من ماشینم خراب بود و روشن
نمیشد به همین خاطر تصمیم گرفتم به خانه بردارم که همان نزدیکیها بود بروم. وقتی
به خانه آنها رسیدم زن بردارم به استقبالم آمد و گفت که برای الهه، خواستگار آمده
است. به همین خاطر از من خواست که در مراسم شرکت کنم.هنوز وارد خانه نشده بودم که دیدم خواستگارهای الهه
با ناراحتی آنجا را ترک کردند. بعد هم یک نفر گفت که الهه را کشتند. وقتی دیدم
الهه زخمیشده او را به بیمارستان رساندیم اما او دوام نیاورد و فوت کرد.»تحقیقات هنوز در مراحل اولیه بود که پدر الهه به ماموران گفت که او
خودش دخترش را کشته است.با توجه به اظهارات رضا، پدر الهه ماموران او را برای
تحقیقات بیشتر به اداره آگاهی منتقل کردند. رضا، پدر 45 ساله الهه در بازجوییهای
اولیه عنوان کرد: «دخترم با پسری به نام رامین در ارتباط بود. بارها با او برخورد
کرده بودم که به رابطه اش با رامین پایان دهد اما الهه گوشش بدهکار نبود. تا حدی
که یک بار به مدت 5 روز از خانه فرار کرد اما دوباره به خانه برگشت. بعد از اینکه
الهه به خانه برگشت با او صجبت کردم و قبول کرد ارتباطش را با رامین پایان دهد. سه
سال از این ماجرا گذشت تا اینکه متوجه شدم آنها با هم ارتباط دارند. پیش رامین
رفتم تا با او صحبت کنم. از رامین خواستم تکلیف زندگی دخترم را مشخص کند به همین
خاطر رامین قبول کرد که به خواستگاری الهه بیاید و با او ازدواج کند. آن روز هم
روز خواستگاری الهه بود. خانواده رامین با این ازدواج مخالف بودند و مخالفتشان را
به هر طریق ممکن نشان میدادند. تا جایی که بحثمان شد و آنها از خانه ما رفتند.
بعد از رفتن آنها متوجه شدم که دخترم با رامین رابطه داشته است.وقتی که این موضوع
را فهمیدم عصبانی شدم و چاقویی را از آشپزخانه برداشتم و یک ضربه به کتف الهه وارد
کردم. من نمیخواستم او را بکشم اما عصبانی شدم و این کار را کردم.»با اعترافات پدر الهه به قتل دخترش بازپرس دادسرای
جنایی برای او به اتهام مباشرت در قتل قرار مجرمیت صادر کرد که با تایید قرار
مجرمیت و صدور کیفرخواست پرونده برای محاکمه به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده
شد که قرار است به زودی به این پرونده رسیدگی شود.منبع: قانون آنلاین