اتوبوس ( گفت و شنود )
گفتم :
برای چه رقیب شد شنگول ؟ رفت رأی داد
بسادگی خورد گول
گفت :
یارو بالا کشید شلوار ، بی بلیط تو اتوبو س شد سوار
درخواست
کرد ازش بلیط راننده ،گفت ایستگاه قبلی
سوار شدم با خنده
راننده
خیره شد، بهش کرد نگاه ،گفت توقف نکردم در
آن ایستگاه
یارو
گفت چرا نگه نداشتی آنجا؟می خواستم آنجا سوارشم درجا
گفت: روزنامه زنجيرهاي بهار از دکتر روحاني
خواسته است در کابينه خود از اصلاحطلبان استفاده کند.
گفتم: مگر اصلاحطلبان چقدر راي داشتهاند که حالا ادعاي شرکت در دولت را ميکنند؟ آنها اگر راي داشتند نامزد خودشان را وادار به انصراف نميکردند.
گفت: تازه، مگر همينها نبودند که ميگفتند روحاني نامزد ما نيست و بعد از انصراف عارف گفته بودند، به عنوان اعتراض راي سفيد ميدهند؟!
گفتم: چه عرض کنم؟! يارو بيبليت سوار اتوبوس شده بود، راننده گفت؛ بليت! و يارو گفت؛ من ايستگاه قبلي سوار شده بودم! راننده گفت؛ مرد حسابي! ما ايستگاه قبلي توقف نکرده بوديم و يارو با عصبانيت گفت؛ چرا توقف نکرديد، من ميخواستم سوار شوم!
گفتم: مگر اصلاحطلبان چقدر راي داشتهاند که حالا ادعاي شرکت در دولت را ميکنند؟ آنها اگر راي داشتند نامزد خودشان را وادار به انصراف نميکردند.
گفت: تازه، مگر همينها نبودند که ميگفتند روحاني نامزد ما نيست و بعد از انصراف عارف گفته بودند، به عنوان اعتراض راي سفيد ميدهند؟!
گفتم: چه عرض کنم؟! يارو بيبليت سوار اتوبوس شده بود، راننده گفت؛ بليت! و يارو گفت؛ من ايستگاه قبلي سوار شده بودم! راننده گفت؛ مرد حسابي! ما ايستگاه قبلي توقف نکرده بوديم و يارو با عصبانيت گفت؛ چرا توقف نکرديد، من ميخواستم سوار شوم!
گفت : سربازجو ،شام جازده
ناهار ، تیغ کشی کرده علیه ی بهار
گفتم : سربازجو الگوی
لاتی و لمپنی ،برای چه ، با بهار داره
دشمنی؟
گفت : بهارست نام
روزنامه رقیب ، بهانه ساخته آن را کرده
تعقیب
گفته چرا بهار نمیکشه
خجالت؟ طلب کرده سهم رقیب از دولت
برای چه
الکی رقیب میکنه ادعا؟مگر رأیشچقدر
بود میکنه سر وصدا؟
گفتم : برای چه رقیب شد شنگول ؟ رفت رأی داد
بسادگی خورد گول
گفت : یارو بالا کشید
شلوار ، بی بلیط تو اتوبو س شد سوار
درخواست کرد ازش بلیط راننده ،گفت ایستگاه قبلی سوار شدم با خنده
راننده خیره شد، بهش کرد نگاه ،گفت توقف نکردم در آن ایستگاه
یارو گفت چرا نگه
نداشتی آنجا؟می خواستم آنجا سوارشم درجا