مناظره (گفت و شنود)

مناظره (گفت و شنود)
گفت : سرباز جو دست زده به خود زنی ، به جای رقیب به خود زده تو دهنی
گفتم : سربازجوی نابکار ، چرا دست زده به این کار؟
گفت : نقل کرده از مناظره ، انتقاد از دولت بود ومشاجره
نامزدان با بهانه ی  اقتصاد ،  همگی به دولت کردند انتقاد
حتی مجری شبکه تلویزیون ،  برای دولت شد اپوزیسیون
گزارش پخش نمود از بازار ،  مردم همه شاکی اندودل آزار
گفت: اکثر نامزدهاي رياست جمهوري در مناظره تلويزيوني ديروز، تصوير سياهي از موقعيت جمهوري اسلامي و عملکرد دولت کنوني ارائه دادند.
گفتم: خب! بايد سياه‌نمايي کنند تا بتوانند خودشان را به عنوان نجات دهنده جا بزنند!
گفت: مثلاً مجري، تصويري از يک بازار بسيار شلوغ و پرازدحام را نشان داد و نظر آنها را درباره آن پرسيد، و هر يک از آنها با حمله به دولت کنوني درباره آن اظهارنظر کردند. يکي گفت؛ حيف که جيب آنها خالي است! ديگري گفت؛ صورت خود را با سيلي سرخ کرده‌اند، آن يکي گفت؛ نگاه مردم به مغازه‌ها نيست و معلوم است پول ندارند! و...
گفتم: هيچکس هم پيدا نشد که بگويد اگر اينطوري است که شما مي‌گوئيد، اينهمه جمعيت در بازار که يک مرکز خريد است چه مي‌کنند؟!
گفت: يعني دولت کنوني يک اقدام درخور تقدير هم نداشته است؟
گفتم: چه عرض کنم؟! يارو مي‌گفت؛ کتاب «پيرمرد و دريا» تنها کتاب خوبي است که مرحوم جلال آل احمد نوشته است! گفتند؛ ولي کتاب پيرمرد و دريا را ارنست همينگوي نوشته است و يارو بدون آن که به روي خودش بياورد گفت؛ ديگه بدتر، يک کتاب خوب هم که دارد، ارنست همينگوي برايش نوشته است!
گفت : سرباز جو دست زده به خود زنی ، به جای رقیب به خود زده تو دهنی
گفتم : سربازجوی نابکار ، چرا دست زده به این کار؟
گفت : نقل کرده از مناظره ، انتقاد از دولت بود ومشاجره
نامزدان با بهانه ی  اقتصاد ،  همگی به دولت کردند انتقاد
حتی مجری شبکه تلویزیون ،  برای دولت شد اپوزیسیون
گزارش پخش نمود از بازار ،  مردم همه شاکی اندودل آزار
گفتم : مگر رهبر از دولت نکرد حمایت؟ نگفت از رئیس جمهور داره رضایت؟
چرا نامزدانش وارونه کردند حکایت؟ از دولت انتقاد کردند،هم شکایت
گفت : یارو با تبلیغ برو وبیا ،  نقل کرد از کتاب پیرمرد ودریا
گفت خو به در میان همه کتاب ،   آل احمد نوشت این کتاب ناب
گفتند این را همینگوی نوشته است ،گفت بدتر، که این را ننوشته است