گزیده ها قسمت سوم – 9
شهریور -95
فرارو- <نگاه ویژه> دانیل
زاکر رییس گروه "آمریکاییهای حامی دمکراسی در خاورمیانه" و
از خاخام هاي سرشناس يهودي در واشنگتن 27 آگوست 2016 ( ششم شهریور 1395) مقاله ای
درباره سياست خارجي دولت باراک اوباما در خاورميانه در پایگاه تحلیلی آمریکن
تینکر America Thinker نگاشته است.
به گزارش سرویس بین الملل فرارو، وی در تحلیلش مدعی است که سياست نادرست دولت اوباما در منطقه، درک نادرست از رويکردهاي واقعي ايران و فضاسازي براي شدت گرفتن تلاش هاي فرقه گرايانه، به تشکيل گروه داعش و در نهايت آشفتگي تمام خاورميانه منجر شده است.
در تحلیل زاکر با انبوهی از ادعاها مواجه می شوید که با شواهد و قرائن رخدادهای منظقه نمی خواند. این تحلیل را در ادامه می خوانید:
هرچند ادعاي جديد دونالد ترامپ نامزد جمهوري خواهان در انتخابات رياست جمهوري آمريکا درباره اين که باراک اوباما رئيس جمهور و هيلاري کلينتون نامزد دمکرات ها در انتخابات رياست جمهوري و وزير سابق خارجه اوباما، بنيانگذاران داعش بوده اند، نادرست است، اما يافته هاي مايکل دوران - محقق موسسه هادسون - در مقاله اي در دوم فوريه 2015 تحت عنوان "استراتژي پنهان اوباما درباره ايران" توضيح مي دهد که سياست هاي شکست خورده اوباما در مقابل ايران به حمايت گروهی از سني ها براي تشکيل گروه افراطي سني دولت اسلامي، کمک کرده است.
بر اساس آن چيزي که اليوت آبرامز مدير ارشد سابق شوراي امنيت ملي آمريکا ايدئولوژي اوباما مي گويد، دولت آمریکا نه تنها نتوانست فرهنگ ايراني ها و ماهيت اعتقادي جمهوري اسلامي ايران را بفهمد- اشتباهي که در دوره کارتر رئيس جمهور سابق آمريکا، آغاز شد و در تمام دولت هاي ديگر نيز ادامه يافت- بلکه با باور کردن اين موضوع که مي توان ايران را متقاعد کرد که رفتارش را ميانه رو کند، اين اشتباه را پيچيده تر کرد.
يک سال پس از اجراي طرح جامع اقدام مشترک(برجام) شاهد اين هستيم که "علي لاريجاني" رئيس مجلس تندروی ايران، تهديد مي کند اگر هرگونه تحريم جديدي عليه ايران براي فعاليت هاي هسته اي اش يا آن فعاليت هايي که بان کي مون دبير کل سازمان ملل در گزارشش درباره آزمايش هاي موشک هاي بالستيک ايران، مورد انتقاد قرار داده است، وضع شود، ممکن است تهران، برجام را نقض کند و غني سازي اورانيوم را از سر بگيرد.
به گزارش سرویس بین الملل فرارو، وی در تحلیلش مدعی است که سياست نادرست دولت اوباما در منطقه، درک نادرست از رويکردهاي واقعي ايران و فضاسازي براي شدت گرفتن تلاش هاي فرقه گرايانه، به تشکيل گروه داعش و در نهايت آشفتگي تمام خاورميانه منجر شده است.
در تحلیل زاکر با انبوهی از ادعاها مواجه می شوید که با شواهد و قرائن رخدادهای منظقه نمی خواند. این تحلیل را در ادامه می خوانید:
هرچند ادعاي جديد دونالد ترامپ نامزد جمهوري خواهان در انتخابات رياست جمهوري آمريکا درباره اين که باراک اوباما رئيس جمهور و هيلاري کلينتون نامزد دمکرات ها در انتخابات رياست جمهوري و وزير سابق خارجه اوباما، بنيانگذاران داعش بوده اند، نادرست است، اما يافته هاي مايکل دوران - محقق موسسه هادسون - در مقاله اي در دوم فوريه 2015 تحت عنوان "استراتژي پنهان اوباما درباره ايران" توضيح مي دهد که سياست هاي شکست خورده اوباما در مقابل ايران به حمايت گروهی از سني ها براي تشکيل گروه افراطي سني دولت اسلامي، کمک کرده است.
بر اساس آن چيزي که اليوت آبرامز مدير ارشد سابق شوراي امنيت ملي آمريکا ايدئولوژي اوباما مي گويد، دولت آمریکا نه تنها نتوانست فرهنگ ايراني ها و ماهيت اعتقادي جمهوري اسلامي ايران را بفهمد- اشتباهي که در دوره کارتر رئيس جمهور سابق آمريکا، آغاز شد و در تمام دولت هاي ديگر نيز ادامه يافت- بلکه با باور کردن اين موضوع که مي توان ايران را متقاعد کرد که رفتارش را ميانه رو کند، اين اشتباه را پيچيده تر کرد.
يک سال پس از اجراي طرح جامع اقدام مشترک(برجام) شاهد اين هستيم که "علي لاريجاني" رئيس مجلس تندروی ايران، تهديد مي کند اگر هرگونه تحريم جديدي عليه ايران براي فعاليت هاي هسته اي اش يا آن فعاليت هايي که بان کي مون دبير کل سازمان ملل در گزارشش درباره آزمايش هاي موشک هاي بالستيک ايران، مورد انتقاد قرار داده است، وضع شود، ممکن است تهران، برجام را نقض کند و غني سازي اورانيوم را از سر بگيرد.
همچنين دستگاه امنيت داخلي آلمان، معتقد
است از زمان به نتيجه رسيدن توافق هسته اي در سال گذشته، ايران تلاش کرده است تا
فنآوري غيرقانوني هسته اي خريداري کند. بعلاوه، گزارش جديدي نشان مي دهد ايران
توانمندي هاي جنگ سايبري خود را عليه غرب، تقويت کرده است. بنابراين، روشن است که
اميد کاخ سفيد درباره اين که ايران روند تغيير رفتارش را آغاز مي کند، کاملا
اشتباه است.
در واقع، آيت الله علي خامنه اي رهبر معظم ايران، به هيچ عنوان موضعش را در مخالفت با آمريکا تغيير نداده است. در ضمن، پول هاي که ايران در نتيجه توافق به دست آورده است براي تقويت حمايت هايش از رژيم بشار اسد در سوريه و عوامل مختلف اش- به ويژه حزب الله- در لبنان، عراق، يمن، بحرين و غزه- هزينه کرده است.
دولت آمريکا با عقب نشيني کامل از عراق، بدون تثبيت اوضاع بین جمعيت سني و شيعه درگير اين کشور، تنها به ايران اجازه داد تا به حمايت و تامين مالي افراطي ترين جناح هاي شيعه و شبه نظاميان آنها، ادامه دهد و همچنين اين فرصت را در اختيار نوري مالکي نخست وزير تندروي عراق قرار داد تا اقليت هاي سني اين کشور را سرکوب کند. نتيجه فرصت دادن به نوري مالکي براي ادامه سرکوب هاي فرقه اي سني ها، اين بود که بخش اعظم سني ها افراط گرا شوند و از شکل گيري "دولت اسلامي" حمایت کنند. افسران سابق ارتش و مقامات بعث عراق بيشترين حمايت را از تشکيل داعش داشتند. با متداول شدن دستور کار تشيع راديکالي ايران در عراق، به شبه نظاميان سازمان بدر که تحت حمايت ايران هستند و ديگر شبه نظاميان شيعه مثل عصائب الحق اجازه داد تا به سني ها - به ويژه آنهايي که روابطي با رژيم سابق صدام حسين داشتند- حمله و آنها را ترور کنند. اين موضوع باعث شد سني ها وارد عمل شوند و برهمين اساس داعش توانست محلي هاي بسياري را به خدمت بگيرد.
اگر آمريکا مي خواهد واقعا داعش را نابود کند، نه تنها بايد آن را از نظر فيزيکي نابود کند، بلکه بايد اوضاعي را که باعث شد اين گروه در ميان سني ها پرطرفدار شود، را نيز تغيير دهد. متاسفانه، آمريکا بر يگان هاي بسيج مردمي عراق متکي است که جنايت هاي بسياري عليه اقليت هاي سني در عراق، مرتکب شده اند.
تا زماني که آمريکا در نبرد عليه داعش، تنها به يگان هاي بسيج مردمي متکي باشد، نمي تواند آرامش را به عراق بازگرداند و به جنگ هاي فرقه اي خاتمه دهد. در اصل يگان هاي بسيج مردمي، عاملان ايران در جبهه هاي نبرد عراق اند و حضور سردار قاسم سليماني فرمانده نيروي قدس سپاه ايران در عراق در جريان نبردهاي تکريت و فلوجه، اين موضوع را اثبات مي کند. سليماني نه تنها در اين جنگ ها مشاوره مي داد، بلکه نبردها را فرماندهي مي کرد.
در روابط ميان آمريکا و عراق، مسئوليت پذيري و نظم خاصي حاکم شود. آمريکا بايد حضور نيروهاي زميني اش را در عراق تقويت و مقامات بغداد را وادار کند تا کاملا به دستورالعمل غيرفرقه اي پايبند بماند. البته با توجه به سابقه تاريخي خصومت شديد ميان شيعه و سني و حمله آنها به يکديگر، دست يابي به هدف برقراري ثبات پايدار در عراق به سرعت و سادگي محقق نخواهد شد. البته اگر ما نظارت و حمايت خود را از عراق دريغ کنيم، اين کشور نمي تواند به صلح برسد و همچنان يک دنباله روي ضعيف ايران باقي خواهد ماند که دستور کار بدخواهانه آن در سيزده سال گذشته براي همه کاملا شناخته شده است.
اوضاع در سوريه به مراتب پيچيده تر است. مخالفان ميانه رو به تازگي با شبه نظاميان جهادي که با رژيم اسد مي جنگند، به ويژه در نبرد اخير حلب، متحد شده اند.
تنها گروهي که در سوريه فعالانه عليه داعش مي جنگد، نيروهاي دمکراتيک سوريه است که آمريکا از آنها حمايت مي کند. اين گروه به تازگي توانست شهر منبج را پس از دو ماه محاصره از داعش پس بگيرد. اين ائتلاف عمدتا کرد، از يگان هاي مدافع خلق سوريه و اقليت هاي عرب مختلف، تشکيل شده است.
آمريکا در نبرد با داعش در عراق و سوريه شکست خورده است، زيرا به محور شيعه ايران در عراق تکيه کرده است و در عراق تلاش مي کند گروه هاي وابسته به ايران را کنار بزند. دوستان ما در اين جبهه، ارزش هاي مشترکي با ما ندارند و همچنين اهداف مشابه ما را نيز دنبال نمي کنند. تا زماني که مطمئن نشويم که تبعات چندگانه اقدامات ائتلاف در نتيجه سوء رفتارهاي بسيار متحدانمان است، ما به هدف خود براي نابودي داعش دست نمي يابيم. همانطور که در بالا اشاره شد، رهبري از پشت صحنه به شکست منجر مي شود. آمريکا براي پيروزي بايد سخت تلاش کند و به منظور جلوگيري از خشونت هاي فرقه اي عليه غيرنظاميان و اقليت ها، نظارت دقيق تري داشته باشد.
در واقع، آيت الله علي خامنه اي رهبر معظم ايران، به هيچ عنوان موضعش را در مخالفت با آمريکا تغيير نداده است. در ضمن، پول هاي که ايران در نتيجه توافق به دست آورده است براي تقويت حمايت هايش از رژيم بشار اسد در سوريه و عوامل مختلف اش- به ويژه حزب الله- در لبنان، عراق، يمن، بحرين و غزه- هزينه کرده است.
دولت آمريکا با عقب نشيني کامل از عراق، بدون تثبيت اوضاع بین جمعيت سني و شيعه درگير اين کشور، تنها به ايران اجازه داد تا به حمايت و تامين مالي افراطي ترين جناح هاي شيعه و شبه نظاميان آنها، ادامه دهد و همچنين اين فرصت را در اختيار نوري مالکي نخست وزير تندروي عراق قرار داد تا اقليت هاي سني اين کشور را سرکوب کند. نتيجه فرصت دادن به نوري مالکي براي ادامه سرکوب هاي فرقه اي سني ها، اين بود که بخش اعظم سني ها افراط گرا شوند و از شکل گيري "دولت اسلامي" حمایت کنند. افسران سابق ارتش و مقامات بعث عراق بيشترين حمايت را از تشکيل داعش داشتند. با متداول شدن دستور کار تشيع راديکالي ايران در عراق، به شبه نظاميان سازمان بدر که تحت حمايت ايران هستند و ديگر شبه نظاميان شيعه مثل عصائب الحق اجازه داد تا به سني ها - به ويژه آنهايي که روابطي با رژيم سابق صدام حسين داشتند- حمله و آنها را ترور کنند. اين موضوع باعث شد سني ها وارد عمل شوند و برهمين اساس داعش توانست محلي هاي بسياري را به خدمت بگيرد.
اگر آمريکا مي خواهد واقعا داعش را نابود کند، نه تنها بايد آن را از نظر فيزيکي نابود کند، بلکه بايد اوضاعي را که باعث شد اين گروه در ميان سني ها پرطرفدار شود، را نيز تغيير دهد. متاسفانه، آمريکا بر يگان هاي بسيج مردمي عراق متکي است که جنايت هاي بسياري عليه اقليت هاي سني در عراق، مرتکب شده اند.
تا زماني که آمريکا در نبرد عليه داعش، تنها به يگان هاي بسيج مردمي متکي باشد، نمي تواند آرامش را به عراق بازگرداند و به جنگ هاي فرقه اي خاتمه دهد. در اصل يگان هاي بسيج مردمي، عاملان ايران در جبهه هاي نبرد عراق اند و حضور سردار قاسم سليماني فرمانده نيروي قدس سپاه ايران در عراق در جريان نبردهاي تکريت و فلوجه، اين موضوع را اثبات مي کند. سليماني نه تنها در اين جنگ ها مشاوره مي داد، بلکه نبردها را فرماندهي مي کرد.
در روابط ميان آمريکا و عراق، مسئوليت پذيري و نظم خاصي حاکم شود. آمريکا بايد حضور نيروهاي زميني اش را در عراق تقويت و مقامات بغداد را وادار کند تا کاملا به دستورالعمل غيرفرقه اي پايبند بماند. البته با توجه به سابقه تاريخي خصومت شديد ميان شيعه و سني و حمله آنها به يکديگر، دست يابي به هدف برقراري ثبات پايدار در عراق به سرعت و سادگي محقق نخواهد شد. البته اگر ما نظارت و حمايت خود را از عراق دريغ کنيم، اين کشور نمي تواند به صلح برسد و همچنان يک دنباله روي ضعيف ايران باقي خواهد ماند که دستور کار بدخواهانه آن در سيزده سال گذشته براي همه کاملا شناخته شده است.
اوضاع در سوريه به مراتب پيچيده تر است. مخالفان ميانه رو به تازگي با شبه نظاميان جهادي که با رژيم اسد مي جنگند، به ويژه در نبرد اخير حلب، متحد شده اند.
تنها گروهي که در سوريه فعالانه عليه داعش مي جنگد، نيروهاي دمکراتيک سوريه است که آمريکا از آنها حمايت مي کند. اين گروه به تازگي توانست شهر منبج را پس از دو ماه محاصره از داعش پس بگيرد. اين ائتلاف عمدتا کرد، از يگان هاي مدافع خلق سوريه و اقليت هاي عرب مختلف، تشکيل شده است.
آمريکا در نبرد با داعش در عراق و سوريه شکست خورده است، زيرا به محور شيعه ايران در عراق تکيه کرده است و در عراق تلاش مي کند گروه هاي وابسته به ايران را کنار بزند. دوستان ما در اين جبهه، ارزش هاي مشترکي با ما ندارند و همچنين اهداف مشابه ما را نيز دنبال نمي کنند. تا زماني که مطمئن نشويم که تبعات چندگانه اقدامات ائتلاف در نتيجه سوء رفتارهاي بسيار متحدانمان است، ما به هدف خود براي نابودي داعش دست نمي يابيم. همانطور که در بالا اشاره شد، رهبري از پشت صحنه به شکست منجر مي شود. آمريکا براي پيروزي بايد سخت تلاش کند و به منظور جلوگيري از خشونت هاي فرقه اي عليه غيرنظاميان و اقليت ها، نظارت دقيق تري داشته باشد.
کره شمالی با رد محکومیت اقدامات موشکی
خود توسط شورای امنیت سازمان ملل اعلام کرد که همه تلاشهای خود را برای تبدیل شدن
به یک قدرت نظامی برتر ادامه خواهد داد.
به گزارش ایرنا، شورای امنیت روز شنبه
گذشته با انتشار بیانیه ای آزمایش های موشکی کره شمالی بویژه آزمایش اخیر این کشور
از روی یک زیردریایی را محکوم و درباره بکار بستن اقدامات جدی در واکنش به مجموعه
جدید آزمایش های موشکی پیونگ یانگ توافق کرد.
همزمان با انتشار این بیانیه، یکی از
سخنگویان وزارت امور خارجه کره شمالی که نامی از وی برده نشده به این موضوع واکنش
نشان داد و بیانیه صادره را مردود دانست.
او تاکید کرد که آمریکا و متحدان این
کشور در واقع تهدیدی برای حیات و هویت شورای امنیت هستند.
به گفته این سخنگو، آمریکایی ها
بنیانگذار مشکلات امروز شبه جزیره کره هستند اما اقدامات آنها هرگز علنی و آشکار
نمی شود.
وی همچنین تاکید کرد، بجای آنکه آمریکا
مسئول مشکلات معرفی و توبیخ شود، بیانیه در انتقاد از کره شمالی صادر شده است که
در واقع بر اساس برنامه های معمول خود آزمایش موشکی از روی زیردریایی انجام داده
است.
سخنگوی کره شمالی گفت که در واقع همه
برنامه های بازدارنده تسلیحاتی هسته ای و تدافعی کره شمالی برای مقابله با
تهدیدهای آمریکا است و این روند همچنان تداوم خواهد داشت.
او یادآور شد: در شرایطی که آمریکا به
یک تهدید بزرگ برای حق حاکمیت و تمامیت ارضی کره شمالی تبدیل شده است این کشور
برنامه های تقویت نیروی بازدارندگی تسلیحاتی هسته ای و موشکی را با قدرت ادامه
خواهد داد و برای تلافی، گام های بلندتری برخواهد داشت.
کره شمالی در دو روز گذشته از چندین
طریق این بیانیه را مورد محکومیت قرار داده و هدف از آن را تحت فشار گذاشتن خود
دانسته و افزوده است: تا زمانی که تهدیدهای آمریکا وجود داشته باشد، برنامه های
نظامی این کشور نیز تقویت خواهد شد.
شورای امنیت در بیانیه خود که به اتفاق
آراء تصویب شد، اعلام کرد که در واکنش به مجموعه آزمایش های موشکی اخیر کره شمالی
اقدامات قابل توجهی انجام خواهد داد.
کره شمالی روز چهارشنبه سوم شهریور ماه
جاری از روی یک زیردریایی، یک فروند موشک بالستیک را به سمت دریای شرقی (دریای
ژاپن) شلیک کرد. این آزمایش موشکی کره شمالی چند روز پس از تهدید این کشور در خصوص
حمله ای هسته ای به تلافی آغاز تمرین های نظامی مشترک گسترده آمریکا و کره جنوبی،
انجام شد.
ایران نوشت: بیست و دوم خرداد سال 93
مرد جوان ایرانی با حضور دراداره پلیس شهر«براتیسلاوا» در اسلوواکی ازناپدید شدن
مرموزهمسر و پسر خردسالش خبر داد.
وی درشکایتش گفت: «من و خانوادهام
چندروزقبل برای تفریح راهی اروپا شدیم وقرار بود امشب به سمت برلین برویم. به نظر
میرسد همسرم، فرزند خردسالمان را با نقشهای از قبل طراحی شده برداشته و فرار
کرده است.»
علیرضا در ادامه به پلیس گفت: «همسرم
اکرم و پسرم را برای سفری تفریحی به اروپا آورده بودم و حتی یک درصد هم فکر نمیکردم
همسرم چنین نقشهای داشته باشد. تا امروز صبح نیز همه چیزعادی بود اما ناگهان
متوجه شدم آنها به طرز مرموزی ناپدید شدهاند.
ابتدا فکر کردم شاید گم شده باشند اما
زمانی که به اتاق هتل برگشتم دیدم گذرنامه و تمام پول هایمان واسناد هویتی همسر و
پسرم نیز نیست، بنابراین فهمیدم همسرم با سناریوی قبلی به این سفر آمده و قصد
داشته پسرمان را بردارد و فرار کند.»
کشف ردی در سوئد
با تشکیل پرونده این ماجرا، تحقیقات
پلیس اسلوواکی آغاز شد و پلیس این کشور در جریان عملیات اطلاعاتی محل اقامت این زن
را در «مالمو»ی سوئد به دست آورد. با این سرنخ، مشخص شد اکرم همراه پسر خردسالش و
با همدستی افراد ناشناس از طریق قطار خود را به کشور چک، سپس آلمان و پس از آن به
سوئد رسانده و سه روز را در خانه یک قاچاقچی در شهر مالمو گذرانده است.
حالا دیگر مشخص شده بود اکرم برای فرار
و اقامت در اروپا چند ماه پیش از سفر، تحقیقات و رایزنیهای بسیاری انجام داده
بود. او برای از بین بردن مدارک هویتی خود نیز در تماس با دوست نزدیک همسرش قرار
ملاقاتی در کپنهاگ گذاشته بود. اما این رابط که گمان میکرد زن تنها سفر میکند
ناخواسته اطلاعات لازم را به شوهر او داد. بدین ترتیب مرد جوان هم شبانه به همراه
مدیر تور راهی کپنهاگ شد. علیرضا در نخستین گام شکایتی علیه زن خود نزد پلیس
کپنهاگ به اتهام فرار و کودک ربایی تنظیم کرد اما با توجه به اینکه اکرم پیش از آن
در مرکز پلیس کپنهاگ درخواست پناهندگی داده بود و در حمایت دولت دانمارک قرار
داشت، مشخصات محل اقامت او محرمانه ماند و آخرین بند ارتباطی علیرضا با همسر و
فرزندش به بنبست اطلاعاتی رسید.
درخواست خرید یک آپارتمان در ازای دیدار
فرزند
در حالی که پیگیریهای مرد جوان برای
یافتن پسر خردسالش ادامه داشت و از منابع مختلف پیگیر دیدار با فرزندش امیرعباس
_یک سال و نیمه_بود، اکرم با او تماس گرفت و پیشنهاد معاملهای داد. مرد جوان در
اظهارات خود به پلیس گفت که همسرش در ازای اجازه ملاقات او با پسرش، آپارتمانی در
اصفهان را طلب کرده اما هیچ نشانی از خودش نداده است. این کشمکشها تا اواخر
فروردین 94 ادامه داشت و علیرضا که در این مدت از پناهندگی همسر و اقامت او در
دانمارک مطمئن شده بود در سفر به شهر کپنهاگ دانمارک به سفارت ایران رفت و با
همکاری مسئولان سفارت با مترجم ایرانی آشنا و از طریق او با وکیل خبرهای در
دانمارک وارد مذاکره شد و ادامه تحقیقات را به او سپرد. به این ترتیب با توجه به
اختیارات گسترده وکلا در دانمارک، رد پسربچه را در مؤسسه حمایت از کودکان -تحت نظر
شهرداری- به دست آورد. با تحقیقات وکیل دانمارکی مشخص شد امیرعباس را در اردوگاه
پناهجویان از مادرش گرفتهاند واکنون تحت سرپرستی خانوادهای در دانمارک قرار
دارد.به این ترتیب با درخواست پدر، مقدمات ملاقات او و فرزندش در حضور نمایندگان
این مؤسسه فراهم شد.
دیدار پس از 17 ماه بیخبری
امیرعباس خردسال که با زبان فارسی نیز
بیگانه شده و زبان خانواده دومش را به عنوان زبان مادری پذیرفته بود، برای دیدار
پدر به مؤسسه حمایت از کودکان منتقل شد. پسرک ابتدا با مرد جوان غریبگی میکرد اما
کم کم به او انس گرفت و در مدت سه هفته حضور علیرضا در دانمارک، او توانست 6 بار و
تحت نظر کارشناسان مؤسسه حمایت از کودکان با پسرش ملاقات کند. این در حالی بود که
مادر نیز تنها یک بار در هفته اجازه ملاقات با فرزندش را دارد و از طرفی دولت
دانمارک با درخواست تغییر مذهب مادر موافقت وپناهندگی سیاسی به وی اعطا میکند.
بدین ترتیب رسیدگی به پرونده حضانت
امیرعباس خردسال در دانمارک پیگیری شد و پدر که خواهان نگهداری از فرزندش و
بازگرداندن او به ایران بود به دادگاه شکایت کرد. این پدر که برای ملاقات با
فرزندش، یک بار با مادر و بار دیگر با پدرش به دانمارک سفر کرده بود در حالی که
رأی موافق دادگاه بدوی برای حضانت فرزندش و تأییدیه روانشناس کودک را نیز در دست
داشت، با اعتراض مادر به رأی دادگاه بدوی قرار است در مهرماه برای دریافت رأی
نهایی و بازگرداندن فرزندش به ایران راهی دانمارک شود.
علیرضا که 27 ماه به تنهایی و با هزینهای
گزاف برای گرفتن تنها فرزندش تلاش کرده به «ایران» گفت: «من در این مدت هیچگونه
حمایتی نشدم و با تلاش و کوشش و سختی بسیار درغربت و صرف هزینههای گزاف وکیل، هتل
و مخارج دیگر در راه رسیدن به فرزند خردسالم فقط یک جمله میتوانم بگویم که با
خواست خدای بزرگ و دعای پدر و مادرو خانوادهام توانستم به عشق و هستی زندگیام
دست پیدا کنم و مطمئنم با همین دعاها میتوانم بزودی پسرم را به ایران بیاورم.»
پرونده این ماجرای خانوادگی هماکنون در
دادگاه بینالملل تهران نیز تحت بررسی قرار دارد.
سیمکارتهای کد 1 دائمی همراه اول این
روزها در بازار قیمتی بیش از سه میلیون تومان پیدا کردهاند.
به گزارش ایسنا، مروری بر جدیدترین قیمت
سیمکارت گویای آن است که سیر افزایش قیمت خطهای کد 1 افزایش گرفته و مرز سه
میلیون تومان را هم رد کرده است. بدین ترتیب در حال حاضر برای خرید یک خط کد یک در
بازار موبایل و سیمکارت حداقل قیمتی که لحاظ میشود رقمی حدود سه میلیون و 100
هزار تومان است که البته این رقم براساس موضوعاتی مانند برند بودن شماره قابل
افزایش است.
خطهای کد 2 نیز این روزها به قیمتی بیش
از یک میلیون و 600 هزار تومان رسیدهاند و سیم کارت کد 3 همراه اول در بازار با
بهایی بیش از یک میلیون و 200 هزار تومان خرید و فروش میشود.
کدهای 4 و 5 نیز به ترتیب براساس میزان
رند بودن شماره قیمتهایی بالغ بر 800 و 650 هزار تومان دارند.
سیمکارتهای کد 6 هماکنون در
بازارهایی بیش از 600 هزار تومان دارند و خطهای کد 7 با قیمتی بیش از 450 هزار
تومان خرید و فروش میشوند.
اما در ارتباط با خطهای جدیدتر همراه
اول، در حال حاضر سیمکارت دائمی 0912 با کد 8 در صورت صفربودن شماره قیمتی بالغ
بر 500 هزار تومان در نظر گرفته میشود که در صورت کارکرده بودن این خط این رقم به
حدود 400 هزار تومان کاهش مییابد.
سیمکارت کد 9 نیز این روزها حداقل 300
هزار تومان قیمت دارد که اگر به ندرت خط کار کرده آن نیز در بازار وجود داشته باشد
بهای آن به کمتر از 200 هزار تومان میرسد.
خطهای کد صفر همراه اول که جدیدترین
شمارههای واگذار شده اپراتور بهشمار میروند هم در حال حاضر با قیمتی بیش از 200
هزار تومان در بازار آزاد خرید و فروش میشوند.
از سوی مسوولان انجمن فروشندگان سیمکارت،
گوشی و لوازم جانبی و فعالان بازار همچنان مانند ماههای قبل شرایط عرضه و تقاضا و
کمبود کدهای قدیمی در بازار عمدهترین دلیل گرانی سیمکارت اعلام میشود. با این
وجود طی چند ماه گذشته و در شرایطی که فعالان این صنعت بهطور دائم از رکود بازار
گلایه دارند، قیمت سیمکارت و به ویژه کد 1 افزایش قابل توجهی داشته است.