گزیده ها قسمت دوم 7 شهریور - 95
ند که اگر این دفتر با منافقین ارتباط
ندارد چرا در شرایطی که نفاق با وهابیت همپیمان شده است دست به تطهیر منافقین و
انتقام گیری از امام (ره) میزنند؟
به گزارش فارس، آیتالله محمدی ریشهری وزیر اسبق اطلاعات در سخنرانی انتشار فایل صوتی اخیر توسط بیت منتظری را سند روشن صحت نظر امام راحل و ادامه نفوذ منافقین در بیت منتظری دانست و اظهار داشت: گردانندگان سایت رسمی آقای منتظری باید پاسخ دهند.
آیتالله محمدی ریشهری با اشاره به انتشار نوار اخیر در سایت رسمی آقای منتظری گفت: معلوم میشود که هنوز در این بیتی که با امام (ره) در اواخر عمر پربرکتشان درافتاد و امام (ره) تقاضای مرگ خودش را از خدای متعال نمود، هنوز کسانی هستند که به منافقین کمک میکنند.
تولیت آستان مقدس حضرت عبدالعظیم الحسنی علیهالسلام افزود: این نواری که اخیراً از سایت رسمی آقای منتظری، منتشر شد، مطالبی است که ایشان بهصورت محرمانه در سال 67 با چند تن از قضات مطرح کرده و اکنون در شرایطی که منافقین در بدترین و ضعیفترین موقعیت قرار دارند و دستبهدست آل سعود مفلوک دادند تا با همپیمانی نفاق و وهابیت بهنظام اسلامی ضربه بزنند، این نوار منتشر میشود.
نخستین وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی ایران اظهار داشت: درباره جریان آقای منتظری صحبتهای جامعی انجام دادهام که منتشر خواهد شد و در کتاب سنجه انصاف نیز اطلاعات بیشتری در خصوص باند خطرناک مهدی هاشمی مطرحشده است.
آیتالله محمدی ریشهری تصریح کرد: گردانندگان این سایت باید به این سؤال پاسخ بدهند که اگر این دفتر با جریان منافقین ارتباط ندارد و نفوذیهای منافقین در این دفتر رسوخ نکردهاند چرا در شرایطی که نفاق با وهابیت کودک کش همپیمان شده است برای ضربه زدن بهنظام مقدس جمهوری اسلامی مطالبی که سال 67 ضبطشده را در فضای کنونی منتشر میکنند و انتشار آن پسازاین مدت با چه هدفی غیر از ضربه زدن بهنظام اسلامی، تطهیر منافقین و انتقامگیری از امام راحل صورت گرفته است؟
نویسنده کتاب سنجه انصاف بیان کرد: آنچه در این نوار آمده، حرف تازهای نیست زیرا آقای منتظری همه این حرفها را و بلکه بیش از آنها را در خاطرات خودش آورده است و پیش از آن به امام راحل نوشته و امام در نامه 6 فروردین پاسخ آن را داده است. آیتالله محمدی ریشهری گفت: این نوار منتشرشده، سند روشن دیگری بر پیشبینی امام راحل است که در نامه 6 فروردین 68 به آقای منتظری نوشت که در این بیت نفوذی وجود دارد.
نویسنده کتاب سنجه انصاف بابیان بخشهایی از نامه امام خمینی (ره) به آقای منتظری اظهار داشت: در نامه امام خمینی به آقای منتظری در تاریخ 6 فروردینماه 1368 آمده است: خدا را در نظر میگیرم و مسائلی را گوشزد میکنم و ازآنجاکه روشنشده شما این کشور و انقلاب اسلامی عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من، به دست لیبرالها و از کانال آنها به منافقین میسپارید صلاحیت و مشروعیت رهبری آینده این نظام را ازدستدادهاید.
شما در اکثر نامه و صحبتها و موضعگیریهایتان نشان دادید که معتقدید لیبرالها و منافقین باید در کشور حکومت کنند، مثلاً در همین دفاعیه شما از منافقین تعداد بسیار معدودی که در جنگ مسلحانه علیه اسلام و انقلاب محکومبه اعدامشده بودند را منافقین از دهان و قلم شما به آلاف و الوف رساندند و میبینید که چه خدمت ارزندهای به استکبار کردهاید.
در مسئله مهدی هاشمی قاتل، شما او را از همه متدینین متدینتر میدانستید و بااینکه برای شما ثابتشده بود که او قاتل است مرتب پیغام میدادید که او را نکشید. از قضایای امثال مهدی هاشمی که بسیار است و من حال بازگو کردن آن را ندارم.
در بخش دیگری از این نامه تصریحشده است: اگر شما نظر من را مقدم بر نظر خود میدانید که مسلماً (منافقین صلاح نمیدانند و شما مشغول به نوشتن چیزهایی میشوید که آخرتتان را خرابتر میکند)- بادلی شکسته و سینهای گداخته از آتش بیمهریها به اتکا به خداوند متعال به شما - که حاصل عمر من بودید چند نصیحت میکنم:
سعی کنید افراد بیت خود را عوض کنید تا سهم مبارک امام بر حلقوم منافقین و باند مهدی هاشمی و لیبرالها نریزد و ازآنجاکه سادهلوح هستید و خیلی زود تحریک میشوید، سعی کنید در هیچ کار سیاسی دخالت نکنید شاید خدا از سر تقصیرات شما بگذرد، دیگر نه برای من نامه بنویسید و نه اجازه دهید منافقین هرچه اسرار مملکت هست را به رادیوهای بیگانه دهند.
وی افزود: امام در انتهای نامه خود در کلمات دردآوری آرزوی مرگ میکنند و دعا میکنند که از خدا میخواهم به پدر پیر مردم عزیز ایران صبر و تحمل عنایت عطا فرماید و او را ببخشد و از این دنیا ببرد تا طعم تلخ خیانت دوستان را بیش از این نچشد >این دعا در فاصله کوتاهی (حدود دو ماه بعد) به اجابت رسید.
آیتالله محمدی ریشهری همچنین با گرامیداشت یاد همه شهدایی که این انقلاب را به وجود آوردهاند و با خون خود این انقلاب را آبیاری میکنند، بهویژه شهید رجایی و شهید باهنر گفت: آن جنایتکارانی که این 2 بزرگوار را به شهادت رساندند و 72 تن از شهدای انقلاب و ازجمله شهید مظلوم شهید بهشتی را به شهادت رساندند این روزها با توطئه حسابشده استکبار و عدهای در داخل، درصدد تطهیر آنها هستند.
تولیت آستان مقدس حضرت عبدالعظیم الحسنی علیه السلام تصریح کرد: دست هایی در داخل به کمک این منافقان روسیاه آمده برای تطهیر این جنایتکارانی که به هیچ وجهی قابل تطهیر نیستند و برای انتقام گرفتن از حضرت امام راحل و به تعبیر رهبر معظم انقلاب خدشه دار کردن چهره نورانی امام راحل که قابل خدشه نیست تلاش می کنند.
به گزارش فارس، آیتالله محمدی ریشهری وزیر اسبق اطلاعات در سخنرانی انتشار فایل صوتی اخیر توسط بیت منتظری را سند روشن صحت نظر امام راحل و ادامه نفوذ منافقین در بیت منتظری دانست و اظهار داشت: گردانندگان سایت رسمی آقای منتظری باید پاسخ دهند.
آیتالله محمدی ریشهری با اشاره به انتشار نوار اخیر در سایت رسمی آقای منتظری گفت: معلوم میشود که هنوز در این بیتی که با امام (ره) در اواخر عمر پربرکتشان درافتاد و امام (ره) تقاضای مرگ خودش را از خدای متعال نمود، هنوز کسانی هستند که به منافقین کمک میکنند.
تولیت آستان مقدس حضرت عبدالعظیم الحسنی علیهالسلام افزود: این نواری که اخیراً از سایت رسمی آقای منتظری، منتشر شد، مطالبی است که ایشان بهصورت محرمانه در سال 67 با چند تن از قضات مطرح کرده و اکنون در شرایطی که منافقین در بدترین و ضعیفترین موقعیت قرار دارند و دستبهدست آل سعود مفلوک دادند تا با همپیمانی نفاق و وهابیت بهنظام اسلامی ضربه بزنند، این نوار منتشر میشود.
نخستین وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی ایران اظهار داشت: درباره جریان آقای منتظری صحبتهای جامعی انجام دادهام که منتشر خواهد شد و در کتاب سنجه انصاف نیز اطلاعات بیشتری در خصوص باند خطرناک مهدی هاشمی مطرحشده است.
آیتالله محمدی ریشهری تصریح کرد: گردانندگان این سایت باید به این سؤال پاسخ بدهند که اگر این دفتر با جریان منافقین ارتباط ندارد و نفوذیهای منافقین در این دفتر رسوخ نکردهاند چرا در شرایطی که نفاق با وهابیت کودک کش همپیمان شده است برای ضربه زدن بهنظام مقدس جمهوری اسلامی مطالبی که سال 67 ضبطشده را در فضای کنونی منتشر میکنند و انتشار آن پسازاین مدت با چه هدفی غیر از ضربه زدن بهنظام اسلامی، تطهیر منافقین و انتقامگیری از امام راحل صورت گرفته است؟
نویسنده کتاب سنجه انصاف بیان کرد: آنچه در این نوار آمده، حرف تازهای نیست زیرا آقای منتظری همه این حرفها را و بلکه بیش از آنها را در خاطرات خودش آورده است و پیش از آن به امام راحل نوشته و امام در نامه 6 فروردین پاسخ آن را داده است. آیتالله محمدی ریشهری گفت: این نوار منتشرشده، سند روشن دیگری بر پیشبینی امام راحل است که در نامه 6 فروردین 68 به آقای منتظری نوشت که در این بیت نفوذی وجود دارد.
نویسنده کتاب سنجه انصاف بابیان بخشهایی از نامه امام خمینی (ره) به آقای منتظری اظهار داشت: در نامه امام خمینی به آقای منتظری در تاریخ 6 فروردینماه 1368 آمده است: خدا را در نظر میگیرم و مسائلی را گوشزد میکنم و ازآنجاکه روشنشده شما این کشور و انقلاب اسلامی عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من، به دست لیبرالها و از کانال آنها به منافقین میسپارید صلاحیت و مشروعیت رهبری آینده این نظام را ازدستدادهاید.
شما در اکثر نامه و صحبتها و موضعگیریهایتان نشان دادید که معتقدید لیبرالها و منافقین باید در کشور حکومت کنند، مثلاً در همین دفاعیه شما از منافقین تعداد بسیار معدودی که در جنگ مسلحانه علیه اسلام و انقلاب محکومبه اعدامشده بودند را منافقین از دهان و قلم شما به آلاف و الوف رساندند و میبینید که چه خدمت ارزندهای به استکبار کردهاید.
در مسئله مهدی هاشمی قاتل، شما او را از همه متدینین متدینتر میدانستید و بااینکه برای شما ثابتشده بود که او قاتل است مرتب پیغام میدادید که او را نکشید. از قضایای امثال مهدی هاشمی که بسیار است و من حال بازگو کردن آن را ندارم.
در بخش دیگری از این نامه تصریحشده است: اگر شما نظر من را مقدم بر نظر خود میدانید که مسلماً (منافقین صلاح نمیدانند و شما مشغول به نوشتن چیزهایی میشوید که آخرتتان را خرابتر میکند)- بادلی شکسته و سینهای گداخته از آتش بیمهریها به اتکا به خداوند متعال به شما - که حاصل عمر من بودید چند نصیحت میکنم:
سعی کنید افراد بیت خود را عوض کنید تا سهم مبارک امام بر حلقوم منافقین و باند مهدی هاشمی و لیبرالها نریزد و ازآنجاکه سادهلوح هستید و خیلی زود تحریک میشوید، سعی کنید در هیچ کار سیاسی دخالت نکنید شاید خدا از سر تقصیرات شما بگذرد، دیگر نه برای من نامه بنویسید و نه اجازه دهید منافقین هرچه اسرار مملکت هست را به رادیوهای بیگانه دهند.
وی افزود: امام در انتهای نامه خود در کلمات دردآوری آرزوی مرگ میکنند و دعا میکنند که از خدا میخواهم به پدر پیر مردم عزیز ایران صبر و تحمل عنایت عطا فرماید و او را ببخشد و از این دنیا ببرد تا طعم تلخ خیانت دوستان را بیش از این نچشد >این دعا در فاصله کوتاهی (حدود دو ماه بعد) به اجابت رسید.
آیتالله محمدی ریشهری همچنین با گرامیداشت یاد همه شهدایی که این انقلاب را به وجود آوردهاند و با خون خود این انقلاب را آبیاری میکنند، بهویژه شهید رجایی و شهید باهنر گفت: آن جنایتکارانی که این 2 بزرگوار را به شهادت رساندند و 72 تن از شهدای انقلاب و ازجمله شهید مظلوم شهید بهشتی را به شهادت رساندند این روزها با توطئه حسابشده استکبار و عدهای در داخل، درصدد تطهیر آنها هستند.
تولیت آستان مقدس حضرت عبدالعظیم الحسنی علیه السلام تصریح کرد: دست هایی در داخل به کمک این منافقان روسیاه آمده برای تطهیر این جنایتکارانی که به هیچ وجهی قابل تطهیر نیستند و برای انتقام گرفتن از حضرت امام راحل و به تعبیر رهبر معظم انقلاب خدشه دار کردن چهره نورانی امام راحل که قابل خدشه نیست تلاش می کنند.
این روزها هواپیماهای شخصی ،اسباب تفریح
و سرگرمی برخی افراد پردرآمد به شمار می رود؛ وسیله هیجان انگیزی که می توان با آن
لذت در آسمان بودن را تجربه کرد و هزینه بالای نگهداری ماهیانه آن شاید برای این
قشر جامعه چندان زیاد نباشد.
در روزهایی که جوانان برای تشکیل زندگی و ازدواج، جهت دریافت وام باید از هفت خان رستم عبورکنند و بانک مرکزی هم نبود بودجه و اعتبار را دلیل اصلی مخالفت با پرداخت وام 10 میلیونی ازدواج می دانست، متقاضیان خرید هواپیمای شخصی می توانند براحتی تسهیلاتی با نرخ سود تک رقمی دریافت کنند.
حال سوال اینجاست که چرا بانکها برای خرید هواپیماهای شخصی بودجه و اعتبار دارند ، اما کارخانه ها به دلیل کمبود نقدینگی با 20 تا 30 درصد ظرفیت کار می کنند و تولید کنندگان برای دریافت تسهیلات موانع زیادی پیش رو دارند، همچنین برای تشکیل یک خانواده هزار اما واگر و انتظار، هدیه بانکها به جوانان است.
سیدحسن حسینی شاهرودی دبیر اول کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی در گفتگو با باشگاه خبرنگاران جوان، در خصوص ترویج و تبلیغ این کالاهای لوکس اظهار داشت: تبلیغ هواپیماهای لوکس و فروش آن با تسهیلات بانکی، نقطه مقابل اقتصاد مقاومتی است؛ طبق فرمایش رهبرمعظم انقلاب برخی افراد به دنبال ترویج تجمل گرایی هستند اما ریشه فساد های مالی ناشی از این امر است.
وی ادامه داد: تفریح با این نوع هواپیماها مختص افرادی است در قیدوبند مشکلات کشور و مردم نیستند و با پول های باد آورده زندگی مجللی دارند.
حسینی شاهرودی گفت: اختصاص تسهیلات بانکی با نرخ سود تک رقمی برای خرید کالای لوکسی مثل هواپیمای شخصی که مورد نیاز جامعه نیست و فقط افراد انگشت شمار خاص می توانند از آن استفاده کنند جای سوال دارد که باید حتما بررسی شود.
اقساط 14 میلیون تومانی
یکی از فروشندگان این بخش در خصوص قیمت هواپیماهای سبک و فوق سبک در گفتگو با خبرنگار راه و شهرسازی گروه اقتصادی باشگاه خبرنگاران جوان، گفت: قیمتها به نوع هواپیما و کشور سازنده بستگی دارد، اما با 320 میلیون تومان می توان هواپیمای ایرانی دو نفره با کیفیت خریداری کرد که از انواع مشابه خارجی آن گرانتراست، البته خرید هواپیمای دست دوم با 150 میلیون تومان مناسب افرادی است که می خواهند هزینه کمتری برای خرید هواپیما بپردازند.
وی با اشاره به اینکه می توانید بعد از خرید هواپیما یا قبل از آن آموزش ببینید ، گفت : برای دریافت گواهینامه پرواز یک دوره آموزشی برای متقاضیان برگزار می شود که شامل 60 ساعت آموزش تئوری و 40 ساعت پرواز است و بابت این کلاس ها باید 17 میلیون تومان پرداخت شود.
این فروشنده با بیان اینکه می توان هواپیمای ایرانی را به صورت اقساط تهیه کرد، گفت: برای خرید اقساطی هواپیمای سبک و فوق سبک تولید داخل، پس از پرداخت یک سوم مبلغ خرید به صورت نقدی، به بانک معرفی شده و دوسوم مبلغ باقیمانده را به صورت اقساط با نرخ سود 6 درصد پرداخت می کنند.
وی ادامه داد: قسط خرید هواپیماهای 320 میلیونی تولید داخل ،ماهیانه حدود 14 میلیون تومان است.
همچنین یکی دیگر از فعالان بازار هواپیماهای شخصی که خود را نماینده شرکتهای خارجی در ایران معرفی کرد، در این خصوص گفت: این هواپیماها ساخت کشورهای جمهوری چک ، ایتالیا و آلمان است و قیمت آنها بسته به نوع هواپیما و ظرفیت آن از 200 میلیون تومان تا 900 میلیون تومان است.
وی با اشاره به اینکه با این هواپیماهای سبک و فوق سبک می توانید به اکثر فرودگاه های کشور به جز فرودگاه امام خمینی و مهرآباد پرواز کنید، افزود: با این هواپیماها می توانید در فرودگاه های اطراف مشهد، اصفهان، شیراز،ساری،کیش،قشم و رشت تردد نمائید.
این نماینده فروش ادامه داد: هزینه نگهداری این نوع هواپیماها ماهیانه حدود یک میلیون و 300 هزار تومان است که حدود 700 هزار تومان آن توسط فرودگاه تامین و مابقی از شرکت هواپیمایی نگهدارنده اخذ می شود.
وی اظهار داشت: هزینه اخذ مدرک گواهینامه که توسط سازمان هواپیمایی کشوری صادر می شود بین 17 تا 18 میلیون تومان و هزینه پروازآموزشی ساعتی 350 هزار تومان است
این نماینده فروش هواپیمایهای شخصی گفت: هزینه کلاس تئوری در صورتیکه به صورت خصوصی برگزار شود حدود 5 میلیون تومان و به صورت جمعی و نیمه خصوصی حدود دو میلیون تومان است.
در روزهایی که جوانان برای تشکیل زندگی و ازدواج، جهت دریافت وام باید از هفت خان رستم عبورکنند و بانک مرکزی هم نبود بودجه و اعتبار را دلیل اصلی مخالفت با پرداخت وام 10 میلیونی ازدواج می دانست، متقاضیان خرید هواپیمای شخصی می توانند براحتی تسهیلاتی با نرخ سود تک رقمی دریافت کنند.
حال سوال اینجاست که چرا بانکها برای خرید هواپیماهای شخصی بودجه و اعتبار دارند ، اما کارخانه ها به دلیل کمبود نقدینگی با 20 تا 30 درصد ظرفیت کار می کنند و تولید کنندگان برای دریافت تسهیلات موانع زیادی پیش رو دارند، همچنین برای تشکیل یک خانواده هزار اما واگر و انتظار، هدیه بانکها به جوانان است.
سیدحسن حسینی شاهرودی دبیر اول کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی در گفتگو با باشگاه خبرنگاران جوان، در خصوص ترویج و تبلیغ این کالاهای لوکس اظهار داشت: تبلیغ هواپیماهای لوکس و فروش آن با تسهیلات بانکی، نقطه مقابل اقتصاد مقاومتی است؛ طبق فرمایش رهبرمعظم انقلاب برخی افراد به دنبال ترویج تجمل گرایی هستند اما ریشه فساد های مالی ناشی از این امر است.
وی ادامه داد: تفریح با این نوع هواپیماها مختص افرادی است در قیدوبند مشکلات کشور و مردم نیستند و با پول های باد آورده زندگی مجللی دارند.
حسینی شاهرودی گفت: اختصاص تسهیلات بانکی با نرخ سود تک رقمی برای خرید کالای لوکسی مثل هواپیمای شخصی که مورد نیاز جامعه نیست و فقط افراد انگشت شمار خاص می توانند از آن استفاده کنند جای سوال دارد که باید حتما بررسی شود.
اقساط 14 میلیون تومانی
یکی از فروشندگان این بخش در خصوص قیمت هواپیماهای سبک و فوق سبک در گفتگو با خبرنگار راه و شهرسازی گروه اقتصادی باشگاه خبرنگاران جوان، گفت: قیمتها به نوع هواپیما و کشور سازنده بستگی دارد، اما با 320 میلیون تومان می توان هواپیمای ایرانی دو نفره با کیفیت خریداری کرد که از انواع مشابه خارجی آن گرانتراست، البته خرید هواپیمای دست دوم با 150 میلیون تومان مناسب افرادی است که می خواهند هزینه کمتری برای خرید هواپیما بپردازند.
وی با اشاره به اینکه می توانید بعد از خرید هواپیما یا قبل از آن آموزش ببینید ، گفت : برای دریافت گواهینامه پرواز یک دوره آموزشی برای متقاضیان برگزار می شود که شامل 60 ساعت آموزش تئوری و 40 ساعت پرواز است و بابت این کلاس ها باید 17 میلیون تومان پرداخت شود.
این فروشنده با بیان اینکه می توان هواپیمای ایرانی را به صورت اقساط تهیه کرد، گفت: برای خرید اقساطی هواپیمای سبک و فوق سبک تولید داخل، پس از پرداخت یک سوم مبلغ خرید به صورت نقدی، به بانک معرفی شده و دوسوم مبلغ باقیمانده را به صورت اقساط با نرخ سود 6 درصد پرداخت می کنند.
وی ادامه داد: قسط خرید هواپیماهای 320 میلیونی تولید داخل ،ماهیانه حدود 14 میلیون تومان است.
همچنین یکی دیگر از فعالان بازار هواپیماهای شخصی که خود را نماینده شرکتهای خارجی در ایران معرفی کرد، در این خصوص گفت: این هواپیماها ساخت کشورهای جمهوری چک ، ایتالیا و آلمان است و قیمت آنها بسته به نوع هواپیما و ظرفیت آن از 200 میلیون تومان تا 900 میلیون تومان است.
وی با اشاره به اینکه با این هواپیماهای سبک و فوق سبک می توانید به اکثر فرودگاه های کشور به جز فرودگاه امام خمینی و مهرآباد پرواز کنید، افزود: با این هواپیماها می توانید در فرودگاه های اطراف مشهد، اصفهان، شیراز،ساری،کیش،قشم و رشت تردد نمائید.
این نماینده فروش ادامه داد: هزینه نگهداری این نوع هواپیماها ماهیانه حدود یک میلیون و 300 هزار تومان است که حدود 700 هزار تومان آن توسط فرودگاه تامین و مابقی از شرکت هواپیمایی نگهدارنده اخذ می شود.
وی اظهار داشت: هزینه اخذ مدرک گواهینامه که توسط سازمان هواپیمایی کشوری صادر می شود بین 17 تا 18 میلیون تومان و هزینه پروازآموزشی ساعتی 350 هزار تومان است
این نماینده فروش هواپیمایهای شخصی گفت: هزینه کلاس تئوری در صورتیکه به صورت خصوصی برگزار شود حدود 5 میلیون تومان و به صورت جمعی و نیمه خصوصی حدود دو میلیون تومان است.
جانشین فرمانده بسیج مستضعفین گفت: موشکهای
ما مرزهای امنیتی کشور را فراتر برده و امروزه دشمنان ملت، هزاران کیلومتر دورتر
زمینگیر شدهاند.
به گزارش ایسنا، سردار علی فضلی جانشین فرمانده بسیج مستضعفین، طی سخنانی با بیان اینکه آمادگی دفاعی جمهوری اسلامی در عالیترین سطح در ۳۷ سال گذشته است، گفت: امروز به پشتوانه طرحهای خلاقانه متخصصان جوان موشکی این مرز و بوم و در سایه توجهات حضرت ولیعصر (عج) و رهبری خردمندانه مقام معظم رهبری، توان بازدارندگی جمهوری اسلامی در سطحی است که تهدیدات دشمن را نه فقط در مرحله اجرا، بلکه در سطح پیشگیرانه خنثی میکند.
وی افزود: سطح تقابل جمهوری اسلامی با غرب دیگر محصور در یکمیلیون و ۶۴۸ کیلومتر مربع از خاک ایران نیست؛ بلکه موشکهای ما مرزهای امنیتی کشور را فراتر برده و امروزه دشمنان ملت، هزاران کیلومتر دورتر، در یمن و لبنان زمینگیر شده و زیر سایه «زلزال»ها و «شهاب»ها، برای شکستن سد دفاعی نظام اسلامی مذبوحانه تلاش میکند.
جانشین فرمانده بسیج مستضعفین در ادامه به بیان خاطرهای از فرمانده سپاه پاسداران پرداخت و گفت: مدتی پیش از سردار جعفری پرسیده شده بود که اگر یک جنگنده اسرائیلی وارد ایران شود و قصد بمباران مراکز حساس کشور را داشته باشد، واکنش ایران چه خواهد بود؟ که ایشان نیز پاسخ داده بودند که در بازگشت آن جنگنده، دیگر اسرائیلی روی نقشه باقی نخواهد بود که خلبان در فرودگاهی از آن، هواپیمای خود را بنشاند.
وی ادامه داد: باید بگویم که سخنان سردار جعفری، بسیار متواضعانه بود؛ چرا که پس از ۳۷ سال، امروز جمهوری اسلامی در شرایطی است که علاوه بر سرزمینهای اشغالی رژیم منحوس صهیونیستی، ۱۲۰۰ پایگاه نظامی آمریکا در اطراف و اکناف کشور را بهصورت لحظهای توسط پهپادهای ایرانی رصد و کنترل میکند و چنانچه موتور جنگندهای بهقصد ورود به مرزهای هوایی کشورمان روشن شود، با پاسخ حافظان امنیت ملی مواجه خواهد شد.
فضلی در پایان تأکید کرد: حتی اگر بدخواهان ملت در مخیله خود، به نقض حریم مرزهای دریایی، هوایی و زمینی جمهوری اسلامی فکر کنند، در آتش خشم جانبرکفان عرصه دفاع ملی خواهند سوخت و موضوع صحبت ما نیز فراتر از انهدام رژیم صهیونیستی پس از حمله هوایی آنان است؛ ما هماکنون درباره اقدامات پیشگیرانه و انهدام رژیم صهیونیستی پیش از حمله هواییشان سخن میگوییم و برای تحقق این هدف، برنامهریزیهای مفصلی کردهایم.
به گزارش ایسنا، سردار علی فضلی جانشین فرمانده بسیج مستضعفین، طی سخنانی با بیان اینکه آمادگی دفاعی جمهوری اسلامی در عالیترین سطح در ۳۷ سال گذشته است، گفت: امروز به پشتوانه طرحهای خلاقانه متخصصان جوان موشکی این مرز و بوم و در سایه توجهات حضرت ولیعصر (عج) و رهبری خردمندانه مقام معظم رهبری، توان بازدارندگی جمهوری اسلامی در سطحی است که تهدیدات دشمن را نه فقط در مرحله اجرا، بلکه در سطح پیشگیرانه خنثی میکند.
وی افزود: سطح تقابل جمهوری اسلامی با غرب دیگر محصور در یکمیلیون و ۶۴۸ کیلومتر مربع از خاک ایران نیست؛ بلکه موشکهای ما مرزهای امنیتی کشور را فراتر برده و امروزه دشمنان ملت، هزاران کیلومتر دورتر، در یمن و لبنان زمینگیر شده و زیر سایه «زلزال»ها و «شهاب»ها، برای شکستن سد دفاعی نظام اسلامی مذبوحانه تلاش میکند.
جانشین فرمانده بسیج مستضعفین در ادامه به بیان خاطرهای از فرمانده سپاه پاسداران پرداخت و گفت: مدتی پیش از سردار جعفری پرسیده شده بود که اگر یک جنگنده اسرائیلی وارد ایران شود و قصد بمباران مراکز حساس کشور را داشته باشد، واکنش ایران چه خواهد بود؟ که ایشان نیز پاسخ داده بودند که در بازگشت آن جنگنده، دیگر اسرائیلی روی نقشه باقی نخواهد بود که خلبان در فرودگاهی از آن، هواپیمای خود را بنشاند.
وی ادامه داد: باید بگویم که سخنان سردار جعفری، بسیار متواضعانه بود؛ چرا که پس از ۳۷ سال، امروز جمهوری اسلامی در شرایطی است که علاوه بر سرزمینهای اشغالی رژیم منحوس صهیونیستی، ۱۲۰۰ پایگاه نظامی آمریکا در اطراف و اکناف کشور را بهصورت لحظهای توسط پهپادهای ایرانی رصد و کنترل میکند و چنانچه موتور جنگندهای بهقصد ورود به مرزهای هوایی کشورمان روشن شود، با پاسخ حافظان امنیت ملی مواجه خواهد شد.
فضلی در پایان تأکید کرد: حتی اگر بدخواهان ملت در مخیله خود، به نقض حریم مرزهای دریایی، هوایی و زمینی جمهوری اسلامی فکر کنند، در آتش خشم جانبرکفان عرصه دفاع ملی خواهند سوخت و موضوع صحبت ما نیز فراتر از انهدام رژیم صهیونیستی پس از حمله هوایی آنان است؛ ما هماکنون درباره اقدامات پیشگیرانه و انهدام رژیم صهیونیستی پیش از حمله هواییشان سخن میگوییم و برای تحقق این هدف، برنامهریزیهای مفصلی کردهایم.
«برای کسی اهمیتی دارد که این همه بیاخلاقی
از کجا میآید؟ که ما چرا به این روز افتادهایم؟ کسی اهمیتی میدهد به تاثیری که
حرفهای مجریان و گزارشگران تلویزیون ممکن است روی مردم بگذارد؟ اهمیتی میدهیم به
پیامد کارهایی که میکنیم، حرفهایی که میزنیم؟ این اصرار بر تقابل با دنیا، این
تصور که همیشه و در هر حال حتی در المپیک قربانی هستیم و باید با همه بجنگیم، از
کجا میآید؟ کی تمام میشود؟»
هفتهنامه تماشاگران امروز نوشت:
«1. تلویزیون اختتامیه المپیک را نشان میدهد. از ایران کسی در مراسم شرکت نکرده. مدیران کمیته ملی المپیک «تفاوت فرهنگی» را بهانه کردهاند. تقریبا همه کشورهای دنیا در مراسم نماینده دارند. ورزشکار و مربی دارند. دور هم جمع شدهاند تا پایان دو هفته باشکوه را جشن بگیرند. دو هفته کنار هم بودن در صلح و آرامش ما اما با جشن میانهای نداریم. پرچممان را دادهاند دست یک والنتیر.
2. بهداد سلیمی وزنه 245 کیلویی را بالای سر میبرد. داورها ازش قبول نمیکنند. دوباره بالای سر میبَرد، داورها قبول میکنند ولی ژوری قبل نمیکند. یکی از امیدهای مدال ما در المپیک حذف میشود. اعتراض شروع میشود. در استودیوی شبکه 3 و شبکه ورزش، در سالن ریو سنتر برزیل، کنار میز داورها، در جایگاه تماشاگران. به یک باره نظم مسابقات را به هم میزنیم. هر کسی چیزی میگوید. گزارشگر تلویزیون که مدیر روابط عمومی کمیته ملی المپیک هم هست، ادعا میکند که نمیخواستهاند در وزنهبرداری بیش از دو طلا به ایران برسد (بیتوجه به این واقعیت که با وزنه 245 و حتی 250 کیلو و 255 کیلو هم ایران طلای سوم را نمیگرفت)، مربی وزنهبرداری ایران اعتراف میکند که حرکت اول بهداد خطا بوده، اما حرکت دوم مشکلی نداشته، در استودیو قهرمان المپیک سیدنی نشسته و نظر دیگری دارد. او حرکت دوم را صددرصد خطا میداند. کسی اما به این اختلاف نظرها اهمیت نمیدهد. به این که ممکن است واقعا قهرمان دوستداشتنی ما به خاطر دردی که داشته، مثل همیشه نتوانسته باشد وزنه را روی سرش نگه دارد.
موجی که به راه افتاده، همه را میبَرد. حتی وزیر محبوب امور خارجه را که ظاهرا آدمی منطقی است و حرف نسنجیده نمیزند. آقای ظریف پیام میدهد: «قطعا بزرگترین رسوایی برای المپیک ناداوری و حقخوری در حق بهداد سلیمی خواهد بود...» یعنی آقای ظریف هم مثل همه ما یک احمدینژاد درون دارد؟ یعنی ایشان هم برایشان اهمیت ندارد مردم چی فکر میکنند؟ که چرا باید وزیر خارجه با این صراحت در مورد داوری یک رشته ورزشی نظر بدهد؟
3. کمیل قاسمی، کشتیگیر آمریکایی را در کمتر از 30 ثانیه شکست میدهد. همه خوشحال میشویم. خیلیها با همین 30 ثانیه و 33 ثانیه جوک میسازند. بعضی از این جوکها کمی نژادپرستانه به نظر میرسد یا دستکم تحقیر حریف است. مجریهای تلویزیون به عمد یا اتفاقی همین جوکهای تحقیرآمیز را روی آنتن برنامه زنده میخوانند و غشغش میخندند. فردای همان شب یکی دیگر از قهرمانان کشتی ما در کمتر از 25 ثانیه ضربه فنی میشود. یکی از بهترین قهرمانهای ما. خدا کند کسی به او نخندد! خدا کند برایش جوک درست نکنند!
4. شش دقیقه کشتی حسن یزدانی با حریف روس، نفسمان را بند میآورد. هر جور نگاه کنی، طلا حق یزدانی است. با آن همه جسارت، آن همه تکنیک و فن که شک داریم هادی عامل هم اسم همهشان را بداند. کشتی اما گره میخورد. حریف که شش امتیاز جلو افتاده، چند بار برای مداوای خونی که از سر و صورتش میآید از تشک بیرون میرود. خون همه جا را گرفته. بند هم نمیآید. چند بار برمیگردد و هر بار بعد از چند ثانیه به دستور داور دوباره از تشک بیرون میرود. اعصاب همه ما خرد است. واضح است که این داستان به ضرر یزدانی تمام میشود. رسول خادم اعتراض میکند. گزارشگر تلویزیون میگوید باید کشتی را قطع کنند و دست یزدانی را بالا ببرند. در آن لحظات احساسی او هم دیگر کاری به مقررات ندارد. این که مقررات میگوید باید زخم حریف را مداوا کنند. به این هم کاری ندارد که پزشکی که تلاش میکند خون را بند بیاورد، یک ایرانی است. همان پزشکی که از اول مسابقات در وصف کمالاتش مدیحهسراییها کرده بوده. ما دوست داریم کشتیگیرمان برنده شود. دوست داریم طلا را به او بدهند. به هر قیمتی و اینجاست که هر اظهار نظری مباح میشود. با فکت یا بدون فکت، منصفانه یا توهینآمیز. گفتن این که یزدانی حریف و داوران را با هم شکست داد، کمترین حقی است که گزارشگر باسابقه تلویزیون برای خودش قائل میشود. گزارشگر رادیو اما به این حق حداقلی رضایت نمیدهد و کشتیگیر روس را «حریف مکار» میخواند.
ضربه آخر را رئیس کمیته ملی المپیک میزند. جلوی دوربین تلویزیونی: «حسن یزدانی مدال را از حلقوم روسها کشید بیرون. از هر ترفندی استفاده کردند تا این مدال را از دست این بچه بگیرند... شما اگر دقت کرده باشید (کشتیگیر روس) باند سرش را بعد مسابقه باز کرده بود. چیزیش نشده بود». یعنی آن همه خون که ما دیدیم روی تشک ریخت، روی سر و صورت خودش و بدن حسن یزدانی، فتوشاپ بود؟ واقعا یک مدال طلا اینقدر ارزش دارد؟
5. حسابش از دستمان در رفته. حساب قربانیان حملات زامبیهای وطنی در فضای مجازی. در همین المپیک چند ورزشکار سرشناس خارجی مجبور شدند صفحاتشان را ببندند. اولین نفر «کورک» ستاره تیم ملی والیبال لهستان بود و آخرینش «آرادا توران»، ستاره ترکیهای تیم بارسلونا که در اینستاگرامش به کشتیگیر هموطنش تبریک گفته بود. گناه آردا توران روشن بود. او به کسی تبریک گفته بود که کشتیگیر ایران را شکست داده.
برای کسی اهمیتی دارد که این همه بیاخلاقی از کجا میآید؟ که ما چرا به این روز افتادهایم؟ کسی اهمیتی میدهد به تاثیری که حرفهای مجریان و گزارشگران تلویزیون ممکن است روی مردم بگذارد؟ اهمیتی میدهیم به پیامد کارهایی که میکنیم، حرفهایی که میزنیم؟ این اصرار بر تقابل با دنیا، این تصور که همیشه و در هر حال حتی در المپیک قربانی هستیم و باید با همه بجنگیم، از کجا میآید؟ کی تمام میشود؟»
هفتهنامه تماشاگران امروز نوشت:
«1. تلویزیون اختتامیه المپیک را نشان میدهد. از ایران کسی در مراسم شرکت نکرده. مدیران کمیته ملی المپیک «تفاوت فرهنگی» را بهانه کردهاند. تقریبا همه کشورهای دنیا در مراسم نماینده دارند. ورزشکار و مربی دارند. دور هم جمع شدهاند تا پایان دو هفته باشکوه را جشن بگیرند. دو هفته کنار هم بودن در صلح و آرامش ما اما با جشن میانهای نداریم. پرچممان را دادهاند دست یک والنتیر.
2. بهداد سلیمی وزنه 245 کیلویی را بالای سر میبرد. داورها ازش قبول نمیکنند. دوباره بالای سر میبَرد، داورها قبول میکنند ولی ژوری قبل نمیکند. یکی از امیدهای مدال ما در المپیک حذف میشود. اعتراض شروع میشود. در استودیوی شبکه 3 و شبکه ورزش، در سالن ریو سنتر برزیل، کنار میز داورها، در جایگاه تماشاگران. به یک باره نظم مسابقات را به هم میزنیم. هر کسی چیزی میگوید. گزارشگر تلویزیون که مدیر روابط عمومی کمیته ملی المپیک هم هست، ادعا میکند که نمیخواستهاند در وزنهبرداری بیش از دو طلا به ایران برسد (بیتوجه به این واقعیت که با وزنه 245 و حتی 250 کیلو و 255 کیلو هم ایران طلای سوم را نمیگرفت)، مربی وزنهبرداری ایران اعتراف میکند که حرکت اول بهداد خطا بوده، اما حرکت دوم مشکلی نداشته، در استودیو قهرمان المپیک سیدنی نشسته و نظر دیگری دارد. او حرکت دوم را صددرصد خطا میداند. کسی اما به این اختلاف نظرها اهمیت نمیدهد. به این که ممکن است واقعا قهرمان دوستداشتنی ما به خاطر دردی که داشته، مثل همیشه نتوانسته باشد وزنه را روی سرش نگه دارد.
موجی که به راه افتاده، همه را میبَرد. حتی وزیر محبوب امور خارجه را که ظاهرا آدمی منطقی است و حرف نسنجیده نمیزند. آقای ظریف پیام میدهد: «قطعا بزرگترین رسوایی برای المپیک ناداوری و حقخوری در حق بهداد سلیمی خواهد بود...» یعنی آقای ظریف هم مثل همه ما یک احمدینژاد درون دارد؟ یعنی ایشان هم برایشان اهمیت ندارد مردم چی فکر میکنند؟ که چرا باید وزیر خارجه با این صراحت در مورد داوری یک رشته ورزشی نظر بدهد؟
3. کمیل قاسمی، کشتیگیر آمریکایی را در کمتر از 30 ثانیه شکست میدهد. همه خوشحال میشویم. خیلیها با همین 30 ثانیه و 33 ثانیه جوک میسازند. بعضی از این جوکها کمی نژادپرستانه به نظر میرسد یا دستکم تحقیر حریف است. مجریهای تلویزیون به عمد یا اتفاقی همین جوکهای تحقیرآمیز را روی آنتن برنامه زنده میخوانند و غشغش میخندند. فردای همان شب یکی دیگر از قهرمانان کشتی ما در کمتر از 25 ثانیه ضربه فنی میشود. یکی از بهترین قهرمانهای ما. خدا کند کسی به او نخندد! خدا کند برایش جوک درست نکنند!
4. شش دقیقه کشتی حسن یزدانی با حریف روس، نفسمان را بند میآورد. هر جور نگاه کنی، طلا حق یزدانی است. با آن همه جسارت، آن همه تکنیک و فن که شک داریم هادی عامل هم اسم همهشان را بداند. کشتی اما گره میخورد. حریف که شش امتیاز جلو افتاده، چند بار برای مداوای خونی که از سر و صورتش میآید از تشک بیرون میرود. خون همه جا را گرفته. بند هم نمیآید. چند بار برمیگردد و هر بار بعد از چند ثانیه به دستور داور دوباره از تشک بیرون میرود. اعصاب همه ما خرد است. واضح است که این داستان به ضرر یزدانی تمام میشود. رسول خادم اعتراض میکند. گزارشگر تلویزیون میگوید باید کشتی را قطع کنند و دست یزدانی را بالا ببرند. در آن لحظات احساسی او هم دیگر کاری به مقررات ندارد. این که مقررات میگوید باید زخم حریف را مداوا کنند. به این هم کاری ندارد که پزشکی که تلاش میکند خون را بند بیاورد، یک ایرانی است. همان پزشکی که از اول مسابقات در وصف کمالاتش مدیحهسراییها کرده بوده. ما دوست داریم کشتیگیرمان برنده شود. دوست داریم طلا را به او بدهند. به هر قیمتی و اینجاست که هر اظهار نظری مباح میشود. با فکت یا بدون فکت، منصفانه یا توهینآمیز. گفتن این که یزدانی حریف و داوران را با هم شکست داد، کمترین حقی است که گزارشگر باسابقه تلویزیون برای خودش قائل میشود. گزارشگر رادیو اما به این حق حداقلی رضایت نمیدهد و کشتیگیر روس را «حریف مکار» میخواند.
ضربه آخر را رئیس کمیته ملی المپیک میزند. جلوی دوربین تلویزیونی: «حسن یزدانی مدال را از حلقوم روسها کشید بیرون. از هر ترفندی استفاده کردند تا این مدال را از دست این بچه بگیرند... شما اگر دقت کرده باشید (کشتیگیر روس) باند سرش را بعد مسابقه باز کرده بود. چیزیش نشده بود». یعنی آن همه خون که ما دیدیم روی تشک ریخت، روی سر و صورت خودش و بدن حسن یزدانی، فتوشاپ بود؟ واقعا یک مدال طلا اینقدر ارزش دارد؟
5. حسابش از دستمان در رفته. حساب قربانیان حملات زامبیهای وطنی در فضای مجازی. در همین المپیک چند ورزشکار سرشناس خارجی مجبور شدند صفحاتشان را ببندند. اولین نفر «کورک» ستاره تیم ملی والیبال لهستان بود و آخرینش «آرادا توران»، ستاره ترکیهای تیم بارسلونا که در اینستاگرامش به کشتیگیر هموطنش تبریک گفته بود. گناه آردا توران روشن بود. او به کسی تبریک گفته بود که کشتیگیر ایران را شکست داده.
برای کسی اهمیتی دارد که این همه بیاخلاقی از کجا میآید؟ که ما چرا به این روز افتادهایم؟ کسی اهمیتی میدهد به تاثیری که حرفهای مجریان و گزارشگران تلویزیون ممکن است روی مردم بگذارد؟ اهمیتی میدهیم به پیامد کارهایی که میکنیم، حرفهایی که میزنیم؟ این اصرار بر تقابل با دنیا، این تصور که همیشه و در هر حال حتی در المپیک قربانی هستیم و باید با همه بجنگیم، از کجا میآید؟ کی تمام میشود؟»