گزیده ها قسمت دوم 21 آذر -96
خبر ويژه
ناصري: دولت روحاني گفتماني از خود ندارد
ناصري: دولت روحاني گفتماني از خود ندارد
يکي از افراطيون مدعي «رحم اجاره اي» بودن دولت تهديد کرد که اگر روحاني و تيم وي در حزب اعتدال و توسعه به اصلاح طلبان توجه نکند، حذف خواهند شد. ناصري مدعي شد روحاني متعلق به اصلاح طلبان است و نه اعتدال گرايي.
عبداله ناصري در کنار اصغرزاده از زمره اصلاح طلباني است که دولت روحاني را «رحم اجاره اي» خوانده است. وي در روزنامه اعتماد نوشت: برخي تصور مي کنند، ممکن است هزينه هاي سنگيني که اصلاح طلبان پرداخت کرده اند، اين جريان را وادار به نوعي عقب نشيني سياسي و اجتماعي کرده باشد و ائتلاف با اصولگرايان معتدل را هم از همين رو مي دانند.
وي افزود: توجه کنيد که اين «گفتمان» اصلاح طلبي بوده که جرياني را به نام هواداران دولت يا اعتداليون که يک «روش» است، کنار خود گذاشته است. اگر جريان اعتدالي و هواداران دولت که در حزب اعتدال و توسعه تجسم پيدا کرده اند و پشت سر آقاي روحاني هستند، مصالح سنجي نکنند و منافع ملي را در نظر نگيرند، براي هميشه از تاريخ سياسي ايران حذف خواهند شد.
عبداله ناصري در کنار اصغرزاده از زمره اصلاح طلباني است که دولت روحاني را «رحم اجاره اي» خوانده است. وي در روزنامه اعتماد نوشت: برخي تصور مي کنند، ممکن است هزينه هاي سنگيني که اصلاح طلبان پرداخت کرده اند، اين جريان را وادار به نوعي عقب نشيني سياسي و اجتماعي کرده باشد و ائتلاف با اصولگرايان معتدل را هم از همين رو مي دانند.
وي افزود: توجه کنيد که اين «گفتمان» اصلاح طلبي بوده که جرياني را به نام هواداران دولت يا اعتداليون که يک «روش» است، کنار خود گذاشته است. اگر جريان اعتدالي و هواداران دولت که در حزب اعتدال و توسعه تجسم پيدا کرده اند و پشت سر آقاي روحاني هستند، مصالح سنجي نکنند و منافع ملي را در نظر نگيرند، براي هميشه از تاريخ سياسي ايران حذف خواهند شد.
خانم زاغری دو تابعیتی هستند ولی از نظر ما ایشان ایرانی هستند و از نظر سیستم قضائی ما ایشان محکوم شدهاند و دوران محکومیت خود را طی میکنند.
وزیر امور خارجه (ایران) نیز در جریان این گفتوگوها اعلام کرد که با توجه به مسائل انساندوستانه موضوع این خانم را با مقامات ایرانی مطرح میکند ولی این یک موضوع قضائی است.
به گزارش شهروند، سخنگوی وزارت خارجه در مورد سفر اخیر بوریس جانسون، وزیر خارجه انگلیس به تهران و همچنین مباحث احتمالی که در جریان این سفر در ارتباط با موضوع نازنین زاغری مطرح شده است، گفت: «در این سفر در مورد مجموعهای از مسائل متعدد با موضوعات مختلف گفتوگو شد. یکی از موضوعاتی که احتمالا آقای جانسون در این سفر مطرح کردند موضوع خانم زاغری بود.»
وی گفت: خانم زاغری دو تابعیتی هستند ولی از نظر ما ایشان ایرانی هستند و از نظر سیستم قضائی ما ایشان محکوم شدهاند و دوران محکومیت خود را طی میکنند. وزیر امور خارجه (ایران) نیز در جریان این گفتوگوها اعلام کرد که با توجه به مسائل انساندوستانه موضوع این خانم را با مقامات ایرانی مطرح میکند ولی این یک موضوع قضائی است.
این دیپلمات ارشد ایرانی در ارتباط با برگزاری کمیسیون مشترک برجام و ترکیب تیم مذاکرهکننده هستهای کشورمان با توجه به اینکه مجید تختروانچی یکی از اعضای تیم مذاکرهکننده هستهای از وزارت خارجه به ریاستجمهوری رفته است، اظهار کرد: دستور کار کمیسیون مشترک برجام مشخص است و این مذاکرات در ادامه مذاکرات قبلی صورت خواهد گرفت و ما در این جلسه مباحث مورد توجهمان را ازجمله کارشکنیها و بدعهدیهایی که آمریکا در ارتباط با برجام انجام داده و اقداماتی که باید صورت بگیرد، مطرح میکنیم و اینها ازجمله مواردی است که میتواند در این کمیسیون مطرح شود. وی افزود: درحال حاضر در مورد ترکیب تیم مذاکرهکننده هستهای ایران سکوت و شما را دعوت به صبوری میکنم تا در هفتههای آینده ساختار وزارت خارجه بهطور کامل مشخص و در همین چارچوب تمام ابعاد موضوع هستهای در وزارت خارجه و تیم مذاکرهکننده آن نیز تعیین شود.
سخنگوی وزارت خارجه در ادامه در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا ایران در جریان مذاکرات اخیر اعضای ١+٥ با کنگره آمریکا در ارتباط با موضوع برجام قرار گرفته است یا نه؟ اظهار کرد: تصور ما این است که در جریان دقیق مذاکرات و روند رایزنیهای اروپاییها با آمریکاییها در این زمینه هستیم.
وی با بیان اینکه ایران با اتحادیه اروپا از کانالهای مختلف و متعدد در ارتباط است و این موضوع را پیگیری میکند، گفت: برای نمونه در دو ماه اخیر چندین دیدار بین آقای ظریف و خانم موگرینی، بالاترین مقام سیاست خارجی اتحادیه اروپا انجام شد. ما از طریق دیگر کانالها نیز مسائل را پیگیری میکنیم و تحولات مربوط به برجام همچون گذشته و حتی با دقت بیشتری در این وزارتخانه پیگیری میشود.
وی همچنین در پاسخ به سوالی در مورد پیششرطهایی که از سوی رئیسجمهوری برای برقراری روابط با عربستان مطرح شده و اینکه آیا از سوی عربستان اقدامی انجام شده که بیانگر تمایل او جهت بهبود روابط با ایران باشد، تصریح کرد: هیچ علایمی که مبتنی بر تغییر رفتار از سوی مقامات سعودی در جهت منطق و خردگرایی باشد دیده نمیشود و آنها با توجه به مشکلات اساسی که در داخل عربستان، منطقه و با دیگر همسایگان خود دارند به دنبال یافتن دشمن فرضی هستند که بتوانند با فرافکنی و نسبت دادن مشکلات به آنها زمان را به نفع خود بخرند، این وضع فعلی عربستان است.
سخنگوی وزارت خارجه ابراز امیدواری کرد که در آینده شاهد تغییر رفتار و سیاست در بین دولتمردان عربستان باشیم، به نحوی که آنها به درایت و یک منطق عقلایی در جهت تحقق آرامش و ثبات در منطقه و جلوگیری از افزایش افراطیگری و خودداری از کشتار مردم بیگناه در یمن دست یابند و یک سیاست جدیدی را برای حسن همجواری جهت تعامل با همسایگان اتخاذ کنند.
ما این امید را داریم و علاقهمندیم که این اتفاق بیفتد. این دیپلمات ایرانی همچنین در مورد صحبتهای اخیر رئیسجمهوری در ارتباط با موضوع یمن، اظهار کرد: آقای رئیسجمهوری در سخنان خود اظهار امیدواری کردند که یمن هرچه زودتر بتواند به کشوری آرام و امن تبدیل شود و اینکه وضع فعلی یمن خطرناک است و در این کشور به لحاظ اقتصادی و نظامی حوادث تلخی رخ داده است و ما بهعنوان یک کشور مسلمان و همچنین یک کشور پیرامونی آن امیدواریم که مسائل و بحران در یمن هرچه زودتر حل شود و بر انجام مذاکرات یمنی تأکید داریم و معتقدیم مشکل اصلی یمن تجاوز نظامی عربستان به این منطقه است.
متهمان یکی از عجیبترین پروندههای آدمربایی کشور در دام پلیس افتادند.
این پرونده از اوایل تابستان سال ٩٥ کلید خورد. ٩ تیرماه بود که خبر ناپدیدشدن جوان ٢٨ساله به نام سهیل به پلیس اعلام شد.
به گزارش شهروند، متهمان یکی از عجیبترین پروندههای آدمربایی کشور در دام پلیس افتادند. با دستگیری این متهمان، آخرین پازل این پرونده آدمربایی میلیاردی هم به سرانجام رسید.
این چهار متهم که پسرجوانی را در ازای دریافت دومیلیارد تومان ربوده بودند، پس از ٩ماه کار اطلاعاتی و پیچیده پلیس و با کمک سرنخهای به دست آمده از جوان ربودهشده، روز یکشنبه در مجیدیه تهران شناسایی و دستگیر شدند.
این متهمان در بازداشت ماموران آگاهی هستند و در اعترافات اولیه به گروگانگیری چند ماه این پسر جوان اقرار کردهاند.
این پرونده از اوایل تابستان سال ٩٥ کلید خورد. ٩ تیرماه بود که خبر ناپدیدشدن جوان ٢٨ساله به نام سهیل به پلیس اعلام شد. ماجرا از این قرار بود که سهیل حوالی عصر آن روز برای انجام کاری از خانه نامزدش خارج شد.
او قرار بود با یکی از دوستانش به نام شهرام به لواسان بروند، اما سهیل سر قرار حاضر نشد. شهرام چندبار با موبایل سهیل تماس گرفت، اما تلفنهمراه خاموش بود. شهرام با نامزد و خانواده سهیل تماس گرفت اما آنها هم هیچ خبری از سهیل نداشتند. با گذشت چند ساعت خبر فقدانی این پسر جوان به پلیس اعلام و تحقيقات براي يافتن او آغاز شد.
شهرام بهعنوان صمیمیترین دوست سهیل احتمال میداد که او برای زندگی به خارج از کشور رفته و برای اینکه خانوادهاش مانع او نشوند، به صورت مخفیانه و در بیاطلاعی آنها این کار را انجام داده است. او در اظهارات اولیه به پلیس گفت: «به احتمال زیاد سهيل به ترکيه رفته است. شب حادثه من و او با هم قرار داشتيم و تنها دليلي که ميتواند باعث شود او به سر قرار نيايد، همين مسأله است.
سهیل همیشه دوست داشت خارج از ایران زندگی کند، چندوقت قبل هم میخواست از خانوادهاش ٢٠٠ميليون تومان پول بگیرد تا سرمایهای برای کار و زندگی در خارج داشته باشد، اما خانواده سهیل با این تصمیم او مخالف بودند.» شهرام معتقد بود که دوستش اين پول را از طریق دیگری فراهم کرده و برای همیشه از ایران رفته است، اما تحقیقات ابتدایی و استعلام پلیس از مرزهای کشور نشان میداد که سهیل به صورت قانونی از کشور خارج نشده است.
مشخصشدن انگیزه آدمربایان
درحالی که کارآگاهان به دنبال ردی از سهیل بودند، چند تماس تلفنی از سوی افراد ناشناس با خانواده سهیل، مسیر این پرونده را به کلی تغییر داد.
پدر و مادر سهیل با مراجعه به پلیس مدعی شدند که پسر آنها پس از ربودهشدن به کشور کره یا پاکستان منتقل شده است و گروگانگیران در ازای آزادی او چند میلیارد تومان درخواست کردهاند: «چند روز پس از ناپديدشدن سهیل، از چند شماره ناشناس با تلفنهمراه و خط خانه تماس گرفتند. مدعي بودند که پسرمان را ربودهاند و براي آزادياش دو ميليارد تومان خواستهاند. شمارهها با کد کشورهای خارج بود، وقتی پیششمارهها را بررسی کردیم، متوجه شدیم از کشور کره و پاکستان با ما تماس گرفتهاند. چندبار هم اجازه دادند تا با پسرمان صحبت کنیم. سهیل به ما گفت که او را به پاکستان بردهاند.»
درحالی که هر لحظه بر پیچیدگیهای این پرونده افزوده میشد، ماموران آگاهی در ادامه تحقیقات به نتایج تازهای دست یافتند که تا حدودی انگیزههای این آدمربایی را مشخص کرد. بررسیها نشان میداد که سهیل پسرخواهر زن مردی است که چندوقت پیش طی یک کلاهبرداری چندمیلیارد تومانی به خارج کشور گریخته است.
در واقع «خسرو» صاحب یک شرکت کلاهبرداری لیزینگ خودروهای خارجی بود که پس از مدتی با ٧٠٠میلیارد تومان پول مردم به آمریکا گریخته بود. همچنین در ادامه تحقیقات معلوم شد که سهیل هم در آن شرکت کار میکرده است. درنهایت با بررسیهای بیشتر، انگيزه آدمربايي ميلياردي را برملا کرد.
تلاش برای یافتن سرنخ
درحالی که رسیدگی به این پرونده ادامه داشت، کارآگاهان مطلع شدند که «خسرو» دوباره به ایران بازگشته است. درنهایت هم با اقدامات اطلاعاتی این کلاهبردار در مخفیگاهش در حوالی دماوند شناسایی و دستگیر شد.
مرد میانسال در بازجوییهای اولیه به کلاهبرداری چند صدمیلیاردیاش اعتراف کرد: «بعد از اجراي نقشهام از کشور خارج شدم و منتظر بودم تا پولهايي که از اين طريق به دست آورده بودم را از کشور خارج کنم اما متوجه شدم که نمیتوانم همه این پول را از کشور خارج کنم.
مي خواستم با پولهايي که به دست آورده بودم، در آمریکا یک شرکت لیزینگ دیگر راهاندازی کنم. به همين دليل به ناچار به ايران برگشتم.» اما این اظهارات «خسرو» هم کمکی به حل معمای ناپدیدشدن سهیل نمیکرد. درحالی که تماسهای تهدیدآمیز برای آزادی سهیل ادامه داشت و خانواده او نگران سرنوشت پسرشان بودند، خسرو از ماجرای سهیل و ربودهشدن او اظهار بیاطلاعی میکرد.
همزمان این پرونده در دادسرای جنایی تهران هم به جریان افتاد و ماموران آگاهی به دستور مسئولان قضائی به دنبال ردی از محل اختفای آدمربایان بودند. درحالی که چند ماه از ربودهشدن سهیل میگذشت و ماموران هم عملا به بنبست رسیده بودند، جوان ربودهشده موفق شد از دست آدمرباها فرار کند. اوایل فروردینماه سالجاری بود که سهیل پس از ٨ماه خودش را از چنگ گروگانگیران رها کرد.
او با استفاده از تاریکی شب و غفلت آنها از مخفیگاه خارج شد و از بیراه و بیابانهای منطقه سیستانوبلوچستان موفق به فرار شد. سهیل چند ساعت به سرعت میدوید تا مبادا دوباره گرفتار آدمرباها شود. او درنهایت خودش را به یک پاسگاه پلیس رساند.
آزادی از چنگ گروگانگیران پس از ٨ماه
با آزادی سهیل، تیم بررسی این پرونده به سرنخهای جدیدی دست پیدا کردند. سهیل در اظهاراتش به ماموران گفت: «من آن روز با دوستم شهرام قرار داشتم، از خانه نامزدم خارج شدم، در جاده لواسان بودم که یک خودروی زانتیا جلوی راهم را بست، خواستم فرار کنم که یک پژو٤٠٥ هم از پشت مانع من شد.
بعد ٤نفر از این دو خودرو پیاده شدند و من را به زور و تهدید سوار زانتیا کردند. بعد از چند دقیقه از صحبتهای آنها متوجه شدم به سمت سیستانوبلوچستان میرویم. البته دستهایم بسته بود و با یک پارچه مشکی هم چشمانم را پوشانده بودند، ولی از صدای خودروها و سرعت خودرو میدانستم که در جاده هستیم.
وقتی به سیستان رسیدیم، آنها مرا به یک منطقه کوهستانی بردند. چیزی شبیه خانه بود، اما تا شهر خیلی فاصله داشت. آنها در این مدت مرا کتک میزدند. تهدید میکردند که اگر خانوادهام ٢میلیارد تومان به آنها ندهد، من را میکشند، اما پدر و مادر من این پول را نداشتند. در این مدت خیلی سعی کردم دلیل این کار آنها را متوجه شوم، اما رفتار آنها چیزی را نشان نمیداد. من فکر میکنم آن چهار مرد مرا با یک جوان پولدار اشتباه گرفتهاند و میخواستند از خانوادهام باجگیری کنند.»
شناسایی و دستگیری متهمان
به دنبال آزادی سهیل و بیان جزییات حادثه، رسیدگی و تحقیقات درخصوص شناسایی عاملان این آدمربایی سرعت بیشتری پیدا کرد. حالا ماموران اطلاعات زیادی از نحوه گروگانگیری داشتند. آنها با استفاده از دوربینهای نزدیک محل ربودهشدن سهیل، شماره پلاک خودروی متهمان را شناسایی کردند و درنهایت پس از ٩ماه از آزادی سهیل، ماموران كلانتري مجيديه تهران صبح يكشنبه یکی از متهمان را شناسايي و در یک غافلگیری او را دستگیر کردند.
مرد جوان در بازجوییهای اولیه منکر همه اتهامات بود. او خودش را بیگناه معرفی میکرد، اما وقتی در برابر شواهد متعدد کارآگاهان قرار گرفت، درنهایت لب به اعتراف گشود: «من همه زندگی را به «خسرو» دادم. ٥میلیارد تومان پول خودم و فامیل را به شرکت این کلاهبردار دادم. من در یک آگهی با شرکت خسرو آشنا شدم، سود خیلی کمی میگرفت. من هم فریب همین را خوردم. همه پولها را طی چند چک بانکی به حساب خسرو واریز کردم. چند روز گذشت، اما از خودروها خبری نشد، چندبار با او تماس گرفتم؛ هربار یک بهانهای میآورد، تا اینکه یک روز متوجه شدم او با پولها از کشور فرار کرده است.
من هم میدانستم یکی از اقوام نزدیکش در همان شرکت کار میکند. من هم برای بازپسگیری پولهایم این نقشه را کشیدم. چهار نفر از دوستانم را برای این کار انتخاب کردم، قرار شد وقتی پولم را گرفتم، ١٠٠میلیون تومان هم به آنها بدهم، اما «خسرو» هیچ پولی به من نداد. از طرف دیگر ٨ماه گذشته بود و دوستانم هم پولشان را میخواستند.
درنهایت هم فکر میکنم او را آزاد کردند، یا کاری کردند او بتواند فرار کند. پس از اعتراف اين متهم، بررسيها در اين خصوص با دستور قاضي محمد شهریاری سرپرست دادسراي جنايي تهران آغاز شده است و تحقيقات ماموران همچنان ادامه دارد.
رسیدگی به این پرونده از سوم شهریور سال 91 بهدنبال ناپدید شدن دختر جوانی به نام مژگان شروع شد.مادر وی با مراجعه به کلانتری اعلام کرده بود دخترش صبح زود با پراید سفید رنگش از خانه خارج وپس ازآن ناپدید شده است.
نگهبان نمایشگاه خودرو که در جنایتی هولناک، دختر جوانی را با 10 ضربه چاقو به قتل رسانده و به قصاص محکوم شده اما ازسوی مادر مقتول به شرط پرداخت دیه بخشیده شده بود، ضمن اعلام ناتوانی، از قضات خواست آزادش کنند تا به صورت قسطی دیه مقتول را بپردازد.
به گزارش ایران، رسیدگی به این پرونده از سوم شهریور سال 91 بهدنبال ناپدید شدن دختر جوانی به نام مژگان شروع شد.مادر وی با مراجعه به کلانتری اعلام کرده بود دخترش صبح زود با پراید سفید رنگش از خانه خارج وپس ازآن ناپدید شده است.
بهدنبال این شکایت ردیابیهای پلیسی شروع شد تا اینکه یک ماه بعد مأموران گشت کلانتری 118ستارخان خودروی دختر جوان را در همان محدوده پیدا کردند.پس ازبررسی تلفن همراه مژگان، کارآگاهان دریافتند او در آخرین تماسهایش با مردی افغان به نام غلام قرار ملاقات داشته است. به همین خاطر غلام که نگهبان نمایشگاه ماشین بود خیلی زود دستگیر شد.
اودر اظهاراتش ادعا کرد که مدتی قبل با مژگان آشنا شده و دخترجوان هر روز با او تماس میگرفت و با هم حرف میزدند. اوهمچنین اظهارداشت: «روزانه بیست تا سی هزارتومان به او پول میدادم اما یک شب که به نمایشگاه آمده بود ازمن خواست جایی به او بدهم که شیشه بکشد.من هم به ناچارقبول کردم.
اما چند دقیقه بعد حالش بد شد و وقتی دیدم او مرده است جسدش را داخل چاهی در نمایشگاه انداختم. اما پس از کشف جسد کارشناس پزشکی قانونی اعلام کرد که دختر جوان در اثراصابت ضربههای چاقو وخفگی جان باخته است. دیری نگذشت که مرد افغان در اظهارات جدیدش لب به سخن گشود و پرده از راز جنایت هولناک برداشت و گفت: وقتی مژگان به دیدنم آمد باهم درگیر شدیم، او که عصبانی بود کتکم زد، من هم با چاقویی که داشتم ضربهای به سینهاش زدم و روی زمین افتاد.
آنقدر عصبانی شده بودم که نفهمیدم چند ضربه دیگر زدم. بعد جسد را تکه تکه کردم و از ترسم درون چاه انداختم.پس از اظهارات مرد افغان، قضات او را به اتهام قتل عمد به قصاص نفس محکوم کردند.
این حکم به تأیید قضات دیوانعالی کشورهم رسیده بود که مادرمقتول اعلام کرد به شرط دریافت دیه حاضر به گذشت ازقصاص است.اما روز گذشته متهم که برای تعیین تکلیف پرونده به دادگاه کیفری استان تهران انتقال یافته بود به قاضی اصغر عبداللهی ومستشارش- قاضی واعظی- اعلام کرد توان پرداخت دیه را ندارد.
اوگفت: اگرآزادم کنید کارمی کنم و دیه را قسطی میپردازم.»پس ازپایان جلسه، قضات وارد شورشدند تا بزودی حکم شان را درباره متهم صادر نمایند.