نگاه بازجویانه اوین نامه ی کیهان سربازجو شریعت نداري به ديروزنامه هاي
زنجيره اي جناح رقیب . 10 بهمن -96
نسخه سازش
درباره قدرت دفاعي به بهانه کاهش تنش!
روزنامه زنجيره اي شرق در يادداشت ديگري خواستار بستن دهان هاي منتقدين شده و نوشت که وقتي دولت کاري مي کند کسي حق حرف زدن را ندارد!
سرويس سياسي-در بخشي از اين يادداشت آمده است : « يکي از مواردي که بايد در داخل از سوي همه کنشگران به رسميت شناخته شود، اين است که در حوزه سياست خارجي وقتي دستگاه رسمي ديپلماسي موضعي مي گيرد، برخي نبايد در برابر اين موضع، رفتار متضاد با آن استراتژي را داشته باشند.»
اين روزنامه در موضع عجيب و شرم آور ديگري خواستار محدود شدن قدرت دفاعي ايران به بهانه تحريم شده و نوشت: «بدون شک اقدامات دفاعي ايران لازم است و شاهد بوديم که چگونه مورد حمله بيگانگان قرار گرفتيم و منصفانه به خود حق مي دهيم که ابزار دفاعي متقابل را داشته باشيم اما اين موضوع بايد به گونه اي باشد که به تشديد تنش ها و بهانه تراشي هاي بين المللي منتهي نشود.»
نخست اينکه رهبر انقلاب پيش از نهايي شدن توافق برجام فرمودند که هسته اي بهانه است هدف آنها چيز ديگري است.
نکته بعدي آنکه اکنون نيز موارد دفاعي نظير موشک بهانه ديگري است. البته بهانه اي که اگر طرف مقابل به آن تن دهد عاقبت شوم ليبي در انتظارش خواهد بود. ليبي ابتدا به انتظارات هسته اي زياده خواهان غربي پاسخ مثبت داد اما کار به همان جا ختم نشد. سپس آنها از نظر دفاعي ليبي را خلع سلاح کردند و در مرحله آخر حمله به کشوري که به تمام تعهدات آنها تن داده بود را به اجرا درآوردند. حال سوال اين است که چرا روزنامه هاي زنجيره اي از تاريخ عبرت نمي گيرند؟
سخن گفتن از لزوم بستن دهان منتقدين و اين که قدرت دفاعي کشور براي جلوگيري از بهانه جويي قدرت هاي بين المللي بايستي محدود شود حرف تازه اي از سوي حاميان دولت نيست، پيش از اين نيز مسئولين دولتي از جمله رئيس جمهور تعابير اهانت آميزي را نسبت به منتقدين از جمله «بي سواد، کاسب، بروند به جهنم، ترسو، لرزان و... » استفاده کرده بودند و خواست روزنامه هاي زنجيره اي براي ساکت شدن منتقدين نيز ادامه همان روشي است که دولتمردان نزديک 5 سال است آن را در پيش گرفته اند.
از سوي ديگر اگر عقب نشيني هاي ايران بهانه ها را از قدرت هاي بين المللي مي گرفت و مي گيرد چرا برجام نتوانست جلوي تحريم ها را گرفته و امروز حاميان دولت را براي دفاع از نتيجه تحقيقا صفر آن به زحمت نيندازد؟!
اگر عقب نشيني هاي مداوم اثري داشت امروز بايستي پس از برجام تحريم ها برداشته شده و مشکلي بر سر تعاملات بين المللي ايران وجود نداشت ولي نه تنها تحريم ها باقي است بلکه هر روز بر ميزان آن ها نيز افزوده مي شود.
ايراد از قوانين است!
فضاي مجازي در مسير خود به پيدايش و گسترش رسانه هاي نوظهور منجر شد. روزنامه آرمان طي مصاحبه اي به موضوع آسيب هاي گسترش فضاي مجازي در خانواده ها پرداخت.
در بخشي از اين گفت وگو اين فضا عامل اصلي مشاجره ها و سرد شدن روابط همسران عنوان شد: «در شرايط کنوني فضاي مجازي به يکي از کانون هاي مناقشات خانوادگي تبديل شده و منشا بسياري از مشاجرات بين زن و شوهر است. برخي از افراد تا ساعت هاي پاياني شب سرگرم فضاي مجازي هستند و به همين دليل از ايجاد صميميت و محبت در فضاي منزل غافل مي شوند. به همين دليل نيز اين گونه رفتار با واکنش اعضاي خانواده و به خصوص همسران مواجه شده و فضاي خانواده را مکدر و غبارآلود مي کند»
اگرچه در اين گفت و گو فضاي مجازي عامل اصلي مشاجرات همسران عنوان شد که بنيان هاي خانواده را متزلزل مي کند اما در جايي ديگر از اين گزارش به روابطي که در اين شبکه ها شکل مي گيرد اشاره شد که باعث رد و بدل شدن فيلم ها و عکس هايي مي شود که گاه محتواي آن ناهنجار و حتي غيراخلاقي مي تواند باشد، اما نکته قابل تامل آن است که قوانين اجتماعي کشورمان را دليل اين مسايل عنوان شده است.
در اين گفت وگو آمده است: «در نتيجه فضاي مجازي بالذاته بد و باطل نيست، بلکه قوانين اجتماعي ما داراي اشکال بوده که دغدغه هاي جوانان جامعه را مرتفع نمي کرده است. در نتيجه جوانان با اولين فرصت ممکن در زندگي خود تغيير رويه دادند و براي برطرف کردن دغدغه هاي خود به فضاي مجازي پناه برده اند. از سوي ديگر فضاي مجازي در دستور کار دولت ها قرار داشته و دولت ها از فضاي مجازي استفاده اقتصادي مي کرده اند.»
در اين باره بايد گفت که در کشورهاي غربي و حتي در کشورهاي منطقه ما و آسياي دور نيز محققان رسانه به آسيب هاي اخلاقي که فضاي مجازي به نوجوانان و جوانان وارد مي کنند اشاره کرده اند. آيا اين کارشناس بر اين عقيده است که در ديگر نقاط دنيا نيز عوامل بسترساز ناهنجاري هاي اجتماعي در قوانين (به زعم ايشان) وجود دارد؟ بايد گفت که متاسفانه هم در فقره چگونگي مواجهه با اين موضوع و هم در فقره چگونگي آسيب شناسي روزنامه هاي زنجيره اي دچار اعوجاج هستند.
از سال هاي قبل موضع منتقدان بستن فضاي مجازي نبوده و اکنون هم نيست، بلکه بارها بر اين نکته تاکيد کرده اند که رها کردن فضاي مجازي افسار گسيخته در ميان نوجوانان و جوانان بدون نظارت هاي فرهنگي تبعات فاجعه باري در سال هاي آينده خواهد داشت. اين موضوع برخلاف آنچه روزنامه آرمان منتشر کرده خاص ايران نيست بلکه اين موضوعي جهاني است. ضمن آنکه بايد يادآور شد که در کشورهاي غربي بر محيط مجازي و شبکه هاي تلويزيوني کابلي اعمال نظارت مي شود و آنها با نوع فرهنگ خويش و الزامات آن به کنترل اين موضوع مي پردازند.
چه کسي بايد هوشيار باشد؟!
روزنامه اعتماد نيز در سرمقاله خود به فضاي مجازي پرداخته و يادداشتي را با عنوان «دخمه هاي انعکاس توهم» منتشر کرده است.
در ابتداي اين نوشتار آمده است: «شبكه اي شدن امر اجتماعي»، «رسانه اي شدن سياست» و «مجازي شدن زندگي روزمره» از جمله واقعيت هاي پيش روي جوامع دستخوش تغيير است كه اين روزها در جامعه ما نيز چشم ها و ذهن ها را بيش از هر زمان ديگر به خود جلب كرده است. اينكه آيا آنچه به آساني در فضاي مجازي مي چرخد، پنجره هايي به سوي دانستن مي گشايد يا پرده هايي به روي حقيقت مي كشاند پرسش واقعي امروز ما است.»
اين يادداشت در ادامه افزوده است: «اكنون بايد بيش از هر زمان ديگري نگران سهولت بيش از اندازه در راه اندازي «دخمه هاي انعكاس توهم» در جهان مجازي باشيم. شبكه هاي اجتماعي كه به درستي ظرفيت خلق جهاني متكثر، متنوع و گشوده در فهم و نقد را دارند، گاه اين جهان را براي شكل گيري انديشه هاي آزاد به خدمت مي گيرند. دنياي قطبي شده رسانه اي، بازار حرف هاي نسنجيده را گرم مي كند و مي كوشد كنشگري را از ميدان هاي آزادي و دموكراسي به پس كوچه هاي خشونت و نفرت بكشاند. هوشيار باشيم كه فضاي نقاد شبكه ها به تسخير آفرينندگان و فروشندگان سخنان بي پايه درنيايد.»
در همين اواخر شاهد بوديم که چگونه کانال هايي در شبکه پيام رسان تلگرام مردم را به حمل اسلحه براي
آشوب آفريني و کشتار دعوت مي کرد. کار به آنجا کشيده شد که وزير ارتباطات کشور بزرگ ايران مجبور شد در توئيتر از رئيس تلگرام درخواست کند که اين کانال مروج خشونت را ببندد. البته دو روز بعد همان کانال با همان رويکرد (انتشار اخبار جعلي يا دستکاري شده) شروع به فعاليت کرد. راهکار دولت نيز در آن ايام تنها چند روز تعطيلي موقت اين شبکه پيام رسان خارجي بود. با توجه به سطر انتهايي نوشتار مذکور اين سوال مطرح است که چه کسي بايد هوشيار باشد؟
دولت يا مردم؟!
در همين ماه هاي اخير نيز کشور آلمان تمهيدات ويژه اي براي برخورد با اين شبکه ها در نظر گرفت. همچنين رئيس جمهور فرانسه و انگليس نيز عليه اين شبکه ها و محتواهاي منتشر شده در آنها سخن گفتند و ترزا مي به طور خاص تلگرام را خانه تروريست ها ناميد. تاکيد بر حرکت بر مدار قانون و اخلاق نه تنها نفي آزادي بيان نيست بلکه ستون استواري براي آن است تا هر کسي زير لواي آزادي بيان به نشر اکاذيب يا محتواهاي خشونت آفرين و ناهنجار اخلاقي و عرفي نپردازد.
بزک برجام با تکيه برهمراهي اروپا
روزنامه زنجيره اي شرق که پيش از اين مدير مسئول آن از وظيفه اين رسانه و رسانه هاي مشابه حامي دولت براي بزک کردن برجام خبر داده بود در يادداشتي که در شماره ديروز اين روزنامه منتشر شد بر همراهي اروپا با ايران در مقابل ترامپ و تلاش او براي زمين زدن برجام تاکيد کرد!
در بخشي از اين يادداشت آمده است: «ترامپ به خوبي به اين نکته واقف است که نمي تواند موضع اروپا را درباره کليت برجام تغيير دهد، بنابراين نقطه عزيمت استراتژي ترامپ همان طور که بارها تاکيد کرده و تيلرسون نيز در سفر اروپايي آن را تکرار کرد «اصلاح بخش هايي از برجام و مهار ايران در منطقه» است.»
نويسنده افزوده است: «واکنش سه کشور اروپايي به فشارهاي آمريکا در سفر هفته گذشته رکس تيلرسون، نمايانگر پايبندي و حمايت اين کشورها از برجام بود؛ موضوعي که در مقطع حساس کنوني از اهميت فوق العاده اي برخوردار است و بايد براي استمرار مواضع تلاش کرد.»
گفتني است با گذشت دو سال از نهايي و اجرايي شدن برجام علاوه بر آنکه دستاورد آن براي معيشت مردم تقريبا و تحقيقا هيچ بوده است آمريکا خواستار افزوده شدن قدرت موشکي ايران به برجام و دائمي شدن محدوديت هاي ايران شده و اروپا نيز عليرغم تکيه بر حفظ ظاهر برجام آمادگي خود را براي همراهي با آمريکا در تحريم هاي موشکي عليه ايران اعلام کرده است.
همزمان با تلاش آمريکا براي تجديدنظر يک طرفه در برجام و اعمال محدوديت هاي مادام العمر و افزودن توان موشکي ايران به برجام عليرغم تبليغات مدعيان اصلاحات و روزنامه هاي زنجيره اي که اروپا را در موضوع برجام حامي ايران و حفظ کننده آن مي دانستند کشورهاي اروپايي عضو 5+1 ازجمله فرانسه و انگليس به دنبال اعمال محدوديت هاي مورد خواست آمريکا در چارچوب برجام هستند.
از سوي ديگر در حالي که اکثر کشورهاي اروپايي به ظاهر از برجام حمايت کرده و خواستار تداوم آن شده اند عضو ارشد دموکرات در کميته روابط خارجي مجلس سنا گفته است اروپا آماده همراهي آمريکا در تحريم ايران است!
«بن کاردين» گفته است: «حسب اطلاع من، هيچ مشکلي براي تحريم ايران، بابت موشک هاي بالستيک وجود ندارد. ما همين حالا يک قانون در اين زمينه تصويب کرده ايم و به قوانين بيشتري نياز داريم؛ مي توانيم اين کار را انجام بدهيم و اروپا آماده است با ما همراه شود».
براساس آن چه ذکر شد اروپا آماده همراهي با آمريکا در اعمال تحريم هاي جديد عليه ايران به بهانه هاي موشکي است و مدعيان اصلاحات بايستي از گل آلود کردن آب به اين بهانه و ادعا که اروپا حامي ايران است خودداري کنند. چراکه آمريکا و اروپا در اعمال فشار به ايران و تحريم هاي فزاينده عليه کشورمان اختلافي ندارند.
جوش و خروش براي توجيه ناکارآمدي
در شرايطي که وعده هاي بر زمين مانده، بيکاري، رکود، گراني و تورم دامن گير جامعه شده، حاميان دولت به جاي حمايت از مطالبات به حق مردم، مي گويند مردم انتظارات روزافزون دارند!
روزنامه ايران ديروز در سرمقاله خود نوشت: «واقعيت اين است که از يک طرف جامعه با انتظارات روزافزوني روبه رو است و از طرف ديگر منابع دولت، هم از نظر اعتبارات و هم از نظر برخوردها و اختيارات رسمي و عملي متناسب با اين انتظارات نيست.»
البته طبعا اگر دولت حقوق نجومي پرداخت نکند، جلوي واردات بي رويه و قاچاق کالا را با جديت بگيرد و بودجه جاري خود را چند برابر نکند، ديگر با کمبود منابع مواجه نمي شود. علاوه بر اينها، مگر فروش نفت به ميزان دو و نيم ميليون بشکه افزايش نيافته و بر اساس ادعاي مقامات دولتي پول فروش آن هم به کشور وارد مي شود؟ ضمنا، همين حاميان برجام مدعي بودند که هر روز تاخير در اجراي برجام در يکي از ادعاها 100 ميليون دلار به کشور خسارت وارد مي کند؛ با اين حساب اکنون بايد 73 ميليارد دلار در خزانه دولت جمع شده باشد. افراطيون مدعي اصلاحات با وجود اطلاع از اين مسائل، مدعي مي شوند که دخل و خرج دولت متناسب نيست. آنان اين توجيهات را پيش مي کشند تا سرپوشي بر واماندگي، فرسودگي و ناکارآمدي دولت در حل معضلات و مشکلات باشد.
روزنامه زنجيره اي شرق در يادداشت ديگري خواستار بستن دهان هاي منتقدين شده و نوشت که وقتي دولت کاري مي کند کسي حق حرف زدن را ندارد!
سرويس سياسي-در بخشي از اين يادداشت آمده است : « يکي از مواردي که بايد در داخل از سوي همه کنشگران به رسميت شناخته شود، اين است که در حوزه سياست خارجي وقتي دستگاه رسمي ديپلماسي موضعي مي گيرد، برخي نبايد در برابر اين موضع، رفتار متضاد با آن استراتژي را داشته باشند.»
اين روزنامه در موضع عجيب و شرم آور ديگري خواستار محدود شدن قدرت دفاعي ايران به بهانه تحريم شده و نوشت: «بدون شک اقدامات دفاعي ايران لازم است و شاهد بوديم که چگونه مورد حمله بيگانگان قرار گرفتيم و منصفانه به خود حق مي دهيم که ابزار دفاعي متقابل را داشته باشيم اما اين موضوع بايد به گونه اي باشد که به تشديد تنش ها و بهانه تراشي هاي بين المللي منتهي نشود.»
نخست اينکه رهبر انقلاب پيش از نهايي شدن توافق برجام فرمودند که هسته اي بهانه است هدف آنها چيز ديگري است.
نکته بعدي آنکه اکنون نيز موارد دفاعي نظير موشک بهانه ديگري است. البته بهانه اي که اگر طرف مقابل به آن تن دهد عاقبت شوم ليبي در انتظارش خواهد بود. ليبي ابتدا به انتظارات هسته اي زياده خواهان غربي پاسخ مثبت داد اما کار به همان جا ختم نشد. سپس آنها از نظر دفاعي ليبي را خلع سلاح کردند و در مرحله آخر حمله به کشوري که به تمام تعهدات آنها تن داده بود را به اجرا درآوردند. حال سوال اين است که چرا روزنامه هاي زنجيره اي از تاريخ عبرت نمي گيرند؟
سخن گفتن از لزوم بستن دهان منتقدين و اين که قدرت دفاعي کشور براي جلوگيري از بهانه جويي قدرت هاي بين المللي بايستي محدود شود حرف تازه اي از سوي حاميان دولت نيست، پيش از اين نيز مسئولين دولتي از جمله رئيس جمهور تعابير اهانت آميزي را نسبت به منتقدين از جمله «بي سواد، کاسب، بروند به جهنم، ترسو، لرزان و... » استفاده کرده بودند و خواست روزنامه هاي زنجيره اي براي ساکت شدن منتقدين نيز ادامه همان روشي است که دولتمردان نزديک 5 سال است آن را در پيش گرفته اند.
از سوي ديگر اگر عقب نشيني هاي ايران بهانه ها را از قدرت هاي بين المللي مي گرفت و مي گيرد چرا برجام نتوانست جلوي تحريم ها را گرفته و امروز حاميان دولت را براي دفاع از نتيجه تحقيقا صفر آن به زحمت نيندازد؟!
اگر عقب نشيني هاي مداوم اثري داشت امروز بايستي پس از برجام تحريم ها برداشته شده و مشکلي بر سر تعاملات بين المللي ايران وجود نداشت ولي نه تنها تحريم ها باقي است بلکه هر روز بر ميزان آن ها نيز افزوده مي شود.
ايراد از قوانين است!
فضاي مجازي در مسير خود به پيدايش و گسترش رسانه هاي نوظهور منجر شد. روزنامه آرمان طي مصاحبه اي به موضوع آسيب هاي گسترش فضاي مجازي در خانواده ها پرداخت.
در بخشي از اين گفت وگو اين فضا عامل اصلي مشاجره ها و سرد شدن روابط همسران عنوان شد: «در شرايط کنوني فضاي مجازي به يکي از کانون هاي مناقشات خانوادگي تبديل شده و منشا بسياري از مشاجرات بين زن و شوهر است. برخي از افراد تا ساعت هاي پاياني شب سرگرم فضاي مجازي هستند و به همين دليل از ايجاد صميميت و محبت در فضاي منزل غافل مي شوند. به همين دليل نيز اين گونه رفتار با واکنش اعضاي خانواده و به خصوص همسران مواجه شده و فضاي خانواده را مکدر و غبارآلود مي کند»
اگرچه در اين گفت و گو فضاي مجازي عامل اصلي مشاجرات همسران عنوان شد که بنيان هاي خانواده را متزلزل مي کند اما در جايي ديگر از اين گزارش به روابطي که در اين شبکه ها شکل مي گيرد اشاره شد که باعث رد و بدل شدن فيلم ها و عکس هايي مي شود که گاه محتواي آن ناهنجار و حتي غيراخلاقي مي تواند باشد، اما نکته قابل تامل آن است که قوانين اجتماعي کشورمان را دليل اين مسايل عنوان شده است.
در اين گفت وگو آمده است: «در نتيجه فضاي مجازي بالذاته بد و باطل نيست، بلکه قوانين اجتماعي ما داراي اشکال بوده که دغدغه هاي جوانان جامعه را مرتفع نمي کرده است. در نتيجه جوانان با اولين فرصت ممکن در زندگي خود تغيير رويه دادند و براي برطرف کردن دغدغه هاي خود به فضاي مجازي پناه برده اند. از سوي ديگر فضاي مجازي در دستور کار دولت ها قرار داشته و دولت ها از فضاي مجازي استفاده اقتصادي مي کرده اند.»
در اين باره بايد گفت که در کشورهاي غربي و حتي در کشورهاي منطقه ما و آسياي دور نيز محققان رسانه به آسيب هاي اخلاقي که فضاي مجازي به نوجوانان و جوانان وارد مي کنند اشاره کرده اند. آيا اين کارشناس بر اين عقيده است که در ديگر نقاط دنيا نيز عوامل بسترساز ناهنجاري هاي اجتماعي در قوانين (به زعم ايشان) وجود دارد؟ بايد گفت که متاسفانه هم در فقره چگونگي مواجهه با اين موضوع و هم در فقره چگونگي آسيب شناسي روزنامه هاي زنجيره اي دچار اعوجاج هستند.
از سال هاي قبل موضع منتقدان بستن فضاي مجازي نبوده و اکنون هم نيست، بلکه بارها بر اين نکته تاکيد کرده اند که رها کردن فضاي مجازي افسار گسيخته در ميان نوجوانان و جوانان بدون نظارت هاي فرهنگي تبعات فاجعه باري در سال هاي آينده خواهد داشت. اين موضوع برخلاف آنچه روزنامه آرمان منتشر کرده خاص ايران نيست بلکه اين موضوعي جهاني است. ضمن آنکه بايد يادآور شد که در کشورهاي غربي بر محيط مجازي و شبکه هاي تلويزيوني کابلي اعمال نظارت مي شود و آنها با نوع فرهنگ خويش و الزامات آن به کنترل اين موضوع مي پردازند.
چه کسي بايد هوشيار باشد؟!
روزنامه اعتماد نيز در سرمقاله خود به فضاي مجازي پرداخته و يادداشتي را با عنوان «دخمه هاي انعکاس توهم» منتشر کرده است.
در ابتداي اين نوشتار آمده است: «شبكه اي شدن امر اجتماعي»، «رسانه اي شدن سياست» و «مجازي شدن زندگي روزمره» از جمله واقعيت هاي پيش روي جوامع دستخوش تغيير است كه اين روزها در جامعه ما نيز چشم ها و ذهن ها را بيش از هر زمان ديگر به خود جلب كرده است. اينكه آيا آنچه به آساني در فضاي مجازي مي چرخد، پنجره هايي به سوي دانستن مي گشايد يا پرده هايي به روي حقيقت مي كشاند پرسش واقعي امروز ما است.»
اين يادداشت در ادامه افزوده است: «اكنون بايد بيش از هر زمان ديگري نگران سهولت بيش از اندازه در راه اندازي «دخمه هاي انعكاس توهم» در جهان مجازي باشيم. شبكه هاي اجتماعي كه به درستي ظرفيت خلق جهاني متكثر، متنوع و گشوده در فهم و نقد را دارند، گاه اين جهان را براي شكل گيري انديشه هاي آزاد به خدمت مي گيرند. دنياي قطبي شده رسانه اي، بازار حرف هاي نسنجيده را گرم مي كند و مي كوشد كنشگري را از ميدان هاي آزادي و دموكراسي به پس كوچه هاي خشونت و نفرت بكشاند. هوشيار باشيم كه فضاي نقاد شبكه ها به تسخير آفرينندگان و فروشندگان سخنان بي پايه درنيايد.»
در همين اواخر شاهد بوديم که چگونه کانال هايي در شبکه پيام رسان تلگرام مردم را به حمل اسلحه براي
آشوب آفريني و کشتار دعوت مي کرد. کار به آنجا کشيده شد که وزير ارتباطات کشور بزرگ ايران مجبور شد در توئيتر از رئيس تلگرام درخواست کند که اين کانال مروج خشونت را ببندد. البته دو روز بعد همان کانال با همان رويکرد (انتشار اخبار جعلي يا دستکاري شده) شروع به فعاليت کرد. راهکار دولت نيز در آن ايام تنها چند روز تعطيلي موقت اين شبکه پيام رسان خارجي بود. با توجه به سطر انتهايي نوشتار مذکور اين سوال مطرح است که چه کسي بايد هوشيار باشد؟
دولت يا مردم؟!
در همين ماه هاي اخير نيز کشور آلمان تمهيدات ويژه اي براي برخورد با اين شبکه ها در نظر گرفت. همچنين رئيس جمهور فرانسه و انگليس نيز عليه اين شبکه ها و محتواهاي منتشر شده در آنها سخن گفتند و ترزا مي به طور خاص تلگرام را خانه تروريست ها ناميد. تاکيد بر حرکت بر مدار قانون و اخلاق نه تنها نفي آزادي بيان نيست بلکه ستون استواري براي آن است تا هر کسي زير لواي آزادي بيان به نشر اکاذيب يا محتواهاي خشونت آفرين و ناهنجار اخلاقي و عرفي نپردازد.
بزک برجام با تکيه برهمراهي اروپا
روزنامه زنجيره اي شرق که پيش از اين مدير مسئول آن از وظيفه اين رسانه و رسانه هاي مشابه حامي دولت براي بزک کردن برجام خبر داده بود در يادداشتي که در شماره ديروز اين روزنامه منتشر شد بر همراهي اروپا با ايران در مقابل ترامپ و تلاش او براي زمين زدن برجام تاکيد کرد!
در بخشي از اين يادداشت آمده است: «ترامپ به خوبي به اين نکته واقف است که نمي تواند موضع اروپا را درباره کليت برجام تغيير دهد، بنابراين نقطه عزيمت استراتژي ترامپ همان طور که بارها تاکيد کرده و تيلرسون نيز در سفر اروپايي آن را تکرار کرد «اصلاح بخش هايي از برجام و مهار ايران در منطقه» است.»
نويسنده افزوده است: «واکنش سه کشور اروپايي به فشارهاي آمريکا در سفر هفته گذشته رکس تيلرسون، نمايانگر پايبندي و حمايت اين کشورها از برجام بود؛ موضوعي که در مقطع حساس کنوني از اهميت فوق العاده اي برخوردار است و بايد براي استمرار مواضع تلاش کرد.»
گفتني است با گذشت دو سال از نهايي و اجرايي شدن برجام علاوه بر آنکه دستاورد آن براي معيشت مردم تقريبا و تحقيقا هيچ بوده است آمريکا خواستار افزوده شدن قدرت موشکي ايران به برجام و دائمي شدن محدوديت هاي ايران شده و اروپا نيز عليرغم تکيه بر حفظ ظاهر برجام آمادگي خود را براي همراهي با آمريکا در تحريم هاي موشکي عليه ايران اعلام کرده است.
همزمان با تلاش آمريکا براي تجديدنظر يک طرفه در برجام و اعمال محدوديت هاي مادام العمر و افزودن توان موشکي ايران به برجام عليرغم تبليغات مدعيان اصلاحات و روزنامه هاي زنجيره اي که اروپا را در موضوع برجام حامي ايران و حفظ کننده آن مي دانستند کشورهاي اروپايي عضو 5+1 ازجمله فرانسه و انگليس به دنبال اعمال محدوديت هاي مورد خواست آمريکا در چارچوب برجام هستند.
از سوي ديگر در حالي که اکثر کشورهاي اروپايي به ظاهر از برجام حمايت کرده و خواستار تداوم آن شده اند عضو ارشد دموکرات در کميته روابط خارجي مجلس سنا گفته است اروپا آماده همراهي آمريکا در تحريم ايران است!
«بن کاردين» گفته است: «حسب اطلاع من، هيچ مشکلي براي تحريم ايران، بابت موشک هاي بالستيک وجود ندارد. ما همين حالا يک قانون در اين زمينه تصويب کرده ايم و به قوانين بيشتري نياز داريم؛ مي توانيم اين کار را انجام بدهيم و اروپا آماده است با ما همراه شود».
براساس آن چه ذکر شد اروپا آماده همراهي با آمريکا در اعمال تحريم هاي جديد عليه ايران به بهانه هاي موشکي است و مدعيان اصلاحات بايستي از گل آلود کردن آب به اين بهانه و ادعا که اروپا حامي ايران است خودداري کنند. چراکه آمريکا و اروپا در اعمال فشار به ايران و تحريم هاي فزاينده عليه کشورمان اختلافي ندارند.
جوش و خروش براي توجيه ناکارآمدي
در شرايطي که وعده هاي بر زمين مانده، بيکاري، رکود، گراني و تورم دامن گير جامعه شده، حاميان دولت به جاي حمايت از مطالبات به حق مردم، مي گويند مردم انتظارات روزافزون دارند!
روزنامه ايران ديروز در سرمقاله خود نوشت: «واقعيت اين است که از يک طرف جامعه با انتظارات روزافزوني روبه رو است و از طرف ديگر منابع دولت، هم از نظر اعتبارات و هم از نظر برخوردها و اختيارات رسمي و عملي متناسب با اين انتظارات نيست.»
البته طبعا اگر دولت حقوق نجومي پرداخت نکند، جلوي واردات بي رويه و قاچاق کالا را با جديت بگيرد و بودجه جاري خود را چند برابر نکند، ديگر با کمبود منابع مواجه نمي شود. علاوه بر اينها، مگر فروش نفت به ميزان دو و نيم ميليون بشکه افزايش نيافته و بر اساس ادعاي مقامات دولتي پول فروش آن هم به کشور وارد مي شود؟ ضمنا، همين حاميان برجام مدعي بودند که هر روز تاخير در اجراي برجام در يکي از ادعاها 100 ميليون دلار به کشور خسارت وارد مي کند؛ با اين حساب اکنون بايد 73 ميليارد دلار در خزانه دولت جمع شده باشد. افراطيون مدعي اصلاحات با وجود اطلاع از اين مسائل، مدعي مي شوند که دخل و خرج دولت متناسب نيست. آنان اين توجيهات را پيش مي کشند تا سرپوشي بر واماندگي، فرسودگي و ناکارآمدي دولت در حل معضلات و مشکلات باشد.