سه گزارش خبری 5 خرداد- 94
همه جا هستند، روی سکوهای نیم متری،
کنار جوی آب، روی زمین کمی آن طرفتر از سکو و کنار سطلهای بزرگ زباله. سرشان را
به هم گره کرده، تا کمر خم شده و چیزی دود میکنند. مردان جوان و کم سن و سال.
زنان هم بینشان هستند. همان جا وسط پیادهرو. همهشان اطراف بیمارستان مهدیه جمعشان
جمع است. بیمارستانی در جنوب شرق تهران، پایینتر از میدانِ «شوش». با یک پیادهروی
کوتاه اطراف بیمارستان میشود خیلی از آنها را دید که در جمعهای دو یا سه نفره،
به هم گره خوردهاند. آنها نردههای سبز رنگ بیمارستان و خودروهای متوقف شده
کنار خیابان را پناه خود کردهاند، آسوده خاطر، بدون هیچ هراسی، مشغولاند، هیچ هم حواسشان نیست، نه به عابران پیاده، نه به پلیس، نه به ماموران شهرداری و نه نگهبانان بیمارستان که روزی چند بار به آنها هشدار میدهند.
یا شایدم حواسشان هست، دیگر برایشان فرقی نمیکند. کسی کاری به کارشان ندارد. پیادهرو را قرق کردهاند، صبحها، ظهرها، عصرها، شبها. همیشه هستند، نشستهاند، دراز کشیدهاند، خوابیدهاند، یا سرنگ دستشان است و تزریق میکنند یا هرویین و... دود میکنند. همان جا وسط پیادهرو. مردم رد میشوند، نگاهی میاندازند و میروند. همین عابران پیاده، بیماران یا حتی کارکنان بیمارستان، شب و نصف شب، شکارشان میشوند. هر شب یکی دو مورد کیفقاپی یا خفتگیری، با چاقو یا آمپولهای پر شده از خون، بیخ گوش ساکنان این منطقه رخ میدهد.نردههای بیمارستان برایشان جای امنی شده، بیمارستانی که کمی پایینتر از میدان شوش، راهشان را برای رسیدن به خیلی جاها کوتاه کرده.عصرها اینجا غوغایی به پا میشود. تجمعهایشان دیگر دو سه نفره نیست، گاهی حتی مقابل درِ شمال شرقی، به ١٠ نفر هم میرسند. دور تا دور بیمارستان، کنار درهایِ شرقی و غربی و شمال شرقی، میشود آنها را دید. همان تجمعهایی که شب هنگام لرزه به اندام پرسنل بیمارستان و بیمارانی میاندازد که آن مسیر را طی کنند تا وارد بیمارستان شوند.هرچه هوا تاریکتر میشود، بیشتر میشوند. آن موقع هم خلوتتر است، هم راحتتر میشود عابران پیاده و آنهایی که به تنهایی برای وارد شدن به بیمارستان از خیابان پشتی رد میشوند، خفت کرد. سرنگهای پر از خونشان آماده است تا برود زیر گلوی عابران پیاده. هر شب حداقل یک کیفقاپی اینجا اتفاق میافتد. این را نگهبان بیمارستان مهدیه به «شهروند» میگوید: «از صبح تا شب اینجا نشستهاند، ما هم نمیتوانیم حرفی بزنیم، فقط از پشت نردهها میگوییم بروید آن طرفتر. آنها هم به زور چند متری میروند کنار، اما باز هم برمیگردند.» آنها درست زیر تابلوهای ورودی بیمارستان، مقابل بخش اورژانس زنان و سایر بخشهای بیمارستان برای خودشان خلوت میکنند. هراسی ندارند، گاهی وارد بیمارستان هم میشوند. یا خودشان را به مریضی میزنند یا بهانه دستشویی رفتن میآورند. آن یکی نگهبان بیمارستان ادامه صحبتهای همکارش را میگیرد و میگوید: «ما به آنها اجازه نمیدهیم وارد بیمارستان شوند اما گاهی برای رفتن به دستشویی اصرار میکنند، ما هم میگذاریم بروند اما خیلی وقتها، بین آنها و پرسنل بیمارستان یا حتی همراهان بیمار، درگیری پیش میآید. گاهی هم خودشان را به مریضی میزنند.» او به کیفقاپیهای شبانه این معتادان در اطراف بیمارستان اشاره میکند: « اینجا کیفقاپی زیاد است، مخصوصا شبها. تاریک که میشود، یا عابران پیاده و بیمارانی که وارد بیمارستان میشوند را خفتگیری میکنند یا از داخل سطلهای زباله، برای خودشان چیزهایی پیدا میکنند.» آنها به خودروهای متوقف شده کنار بیمارستان هم رحم نمیکنند. شیشه خودروهایی که مربوط به همراهان بیمار است را میشکنند و دزدی میکنند.نگهبان بیمارستان میگوید: «همین چند شب پیش معتادی نزدیک دومیلیون تومان از داخل خودروی همراه بیمار سرقت کرد. آنهایی که برای زایمان به بیمارستان میآیند، معمولا عجله دارند و سریع پارک میکنند، معتادان هم سراغ همین ماشینها میآیند. هر کس در برابر آنها مقاومت کند، چاقو میکشند، حالا سرنگ را خون میکنند میگذارند زیر گلوی مردم. کاری از دستمان برنمیآید. کسی هم کاری به کارشان ندارد، اینجا را کردهاند پاتوق. شبها همین جا میخوابند، تکان هم نمیخورند.»این البته وصف حال همه معتادانی نیست که دور تا دور بیمارستان جمع میشوند، خیلیهایشان هم آنجا را فقط پاتوقشان کردهاند، کاری به کار کسی ندارند. برخی از معتادان اطراف بیمارستان مهدیه، خودشان را به فضای خارج از بیمارستان محدود نکردهاند. گاهی هم با گونی وارد بیمارستان میشوند و هر چه به دستشان برسد میدزدند، حتی شده نردهها را. «یک شب معتادی را دستگیر کردیم که با گونی وارد بیمارستان شده بود، بخشی از نردههای داخلی را بریده و داخل گونی کرده بود، این نردهها آهنی است، بیرون میفروشند و مواد میخرند.» این را همان نگهبان میگوید.
ظهرها و شبها، چشم انتظار کارگران خدماتی بیمارستاناند تا پسماند غذای بیماران و پرسنل را بیاورند و داخل سطلها خالی کنند، از هر ظرف یک بار مصرفی، یک وعده غذاییشان جور میشود. سطلهای بیمارستان، برایشان جذابیت زیاد دارد، آنجا پر است از ظرفهایی که یک بار هم مصرف شده اما برایشان حکم ضایعات را دارد، میفروشند و با پولش مواد میخرند. اطراف بیمارستان مهدیه برایشان مزیت زیاد دارد، حالا نه فقط ضایعات و وعدههای غذاییشان جور میشود، که محل کاسبیشان هم شده. خفتگیری و کیفقاپی از پرسنل بیمارستان و بیمارانی که هر روز خیابانهای اطراف بیمارستان را میروند و میآیند، حالا برایشان درآمدزایی ایجاد کرده. یکی از آنها «امیر» است: ٤٠سال دارد، مشغول خوردن ته مانده لوبیاپلوی یکی از همین ظرفهای سفید یکبار مصرف است. میگوید: «اینجا جز ضایعات چیز زیادی پیدا نمیشود، همین لیوان و ظرفها را میبریم میفروشیم، چیزی گیرمان میآید. غذا هم هست، ته مانده غذای بیماران. همانها را میخوریم، پول که نداریم برویم بخریم.» اینجا سرنگ پیدا نمیشود، معتادان هم این را میدانند، خیلی دنبالش نمیگردند. روی پای راستش جای سوختگی عمیقی، است.
خم میشود، چیزی رویش میمالد: «اینجا حتی پماد هم پیدا نمیشود، نمیتوانم بروم بیمارستان پماد بخرم، پول ندارم.» میگوید آب جوش ریخته. «من اینجا تا به حال سرنگی ندیدم، اما سرنگ را همه جا میشود پیدا کرد، الان در هر سطل زبالهای، میشود چند سرنگ پیدا کرد.» این را با خنده تلخی میگوید. از تجمع معتادان در اطراف بیمارستان میگوید.« اینجا شده پاتوق. همیشه هم اینجا هستند. البته تزریقیها کم شدهاند، بیشترشان مواد میکشند یا متادون مصرف میکنند.»
این اما تمام ماجرا نیست. محسن سوری، رئیس بیمارستان مهدیه هم حرفهایی دارد. او از تجمع این افراد در اطراف یک مرکز درمانی که بیشتر مراجعهکنندگانش زن هستند، نگران است. بیمارستان مهدیه بیشترین مراجعهکنندگان را برای بیماریهای زنان و زایمان دارد. او به «شهروند» میگوید: «کمی بالاتر از بیمارستان یک گرمخانه است، صبحها در را که باز میکنند، ٢٠٠ تا ٣٠٠ معتاد از آن بیرون میآیند، خیلیهایشان میآیند اطراف بیمارستان و برای پرسنل و بیماران مشکل ایجاد میکنند. اینجا کیفقاپی زیاد است، گاهی هم داخل بیمارستان این اتفاق میافتد. آنها به بهانه مریضی وارد بیمارستان میشوند، وقت هم میگیرند و در یک فرصتی که برایشان پیش میآید، کیف بیماران را میدزدند.»
او تأکید میکند که همه معتادان دزد نیستند. سوری به ماجرای عجیب کیفقاپی یکی از پزشکان بیمارستان اشاره میکند: «چندی پیش کیف یکی از پزشکان بیمارستان هنگامی که در خیابان کناری، در پیادهرو بود را دزدیدند، ما به نیروی انتظامی خبر دادیم، آنها هم توانستند کیف را پس بگیرند، اما همان شب، هنگام خارج شدن پزشک از بیمارستان، سه معتاد از کوچه پشتی با چاقو به او حمله کرده و کیفاش را بردند. به همین خاطر ما سعی میکنیم که پرسنل بیمارستان را از دم در ورودی سوار سرویس کنیم، اما بههرحال گاهی پزشکان شیفت هستند و ساعت ورود و خروجشان با سرویس هماهنگ نیست.»
سوری ادامه میدهد: «بیشتر تجمع معتادان در اطراف درِ شمال شرقی بیمارستان است، گاهی شده حتی ١٠ تا ٢٠ معتاد آنجا نشسته باشند، آنجا پاتوقشان شده، حراست بیمارستان نمیتواند به تنهایی با آنها درگیر شود، تعدادشان زیاد است و چاقوکشی میکنند. رئیس بیمارستان مهدیه، از افزایش تعداد این معتادان نگران است: «تعداد این معتادان اطراف بیمارستان در سالهای گذشته بیشتر شده، اینجا را محل دورهمیهایشان کردهاند، هم به خاطر نزدیکبودن به گرمخانه است و هم به بازار. من تا به حال هیچ جای تهران ندیدم که این تعداد معتاد وجود داشته باشد. آنقدر زیاد شدهاند که مردم هم دیگر راحت از کنارشان میگذرند.» آنها همه جا هستند، حتی روی پلها. شبها همان جا میخوابند. همین چند وقت پیش بود که یکی از پرسنل بیمارستان را هنگام عبور از پل عابرپیاده، خفت کردند.«گشتهای نیروی انتظامی مداوم نیست، راهش این است که این گرمخانه را از اینجا منتقل کنند.»
رئیس بیمارستان مهدیه میگوید که ما به آنها اجازه ورود به بیمارستان را نمیدهیم، مگر اینکه بیمار باشند، البته گاهی هم به بهانه مریضی وارد میشوند. او به استفاده معتادان از زبالههای اطراف بیمارستان اشاره میکند.«خوشبختانه براساس قانون، زبالههای بیمارستانی در سطلهای شهرداری ریخته نمیشود، به همین خاطر زبالههایی که معتادان از آن استفاده میکنند، معمولا ضایعات و پسماندها هستند، ما تمام زبالهها را تحویل یک شرکت میدهیم که زبالهها را به خارج از شهر منتقل میکنند.»گاهی همین معتادان، مراجعهکننده واقعی بیمارستان میشوند. وقتی تصادف میکنند یا دچار بیماری میشوند: «این معتادان بعضی اوقات بهعنوان تصادفی به بیمارستان منتقل میشوند، اما آنقدر شرایطشان بد است که کسی حاضر نمیشود کنارشان بستری شود، ما در اورژانس آنها را پذیرش میکنیم، اغلبشان اچآیوی مثبت یا هپاتیت دارند، وضع ظاهریشان خوب نیست و شپش دارند، اما کاری نمیشود کرد، ما درمانشان میکنیم، بیمه هم ندارند، پولی هم نمیدهند و یک هزینه اضافهای برای بیمارستان درست کردهاند. خیلی از آنها هم بیماری عفونی دارند، میآیند و درمان میشوند، زنان هم بینشان کم نیستند.» او میگوید: «اگر این معتادان سرنگ بخواهند ما یکی دو تا به آنها میدهیم، اما معمولا از ما نمیخواهند، احتمالا در گرمخانه سرنگ میدهند.»
سوری از معضلات این منطقه میگوید: «اینجا سه طرفش اتوبان است، یک قسمتاش تجاری است، یک قسمتاش هم اوراقچیها هستند، همین هم باعث شده تا منطقه پرتراکم و شلوغ شود. ما اینجا با معضل آلودگی صوتی مواجه هستیم، همین هم شده تا آرامش بیماران را از بین ببرند، معضل دیگر تفاوت جمعیتی شب و روز است، روزهای اینجا شلوغ است و شبهایش خلوت. خلوتی شب هم ناامنی ایجاد میکند، چراکه خیلی از جمعیت روز، ساکن این منطقه نیستند.»
او معتقد است که توسعه اقتصادی این منطقه، بیش از ظرفیت است و مدیریت این منطقه هیچ جامعهشناختی در این زمینه نکرده است. « جایی که ٢٠،٣٠ معتاد در هر گوشهاش جمع شده باشند، آیا دیگر کسی تمایل پیدا میکند که از مناطق دیگر برای خرید به اینجا بیاید.» او مشکل دیگر منطقه جنوب شرق تهران را مهاجرپذیر بودن آن میداند. مهاجرانی که از روستاها میآیند و با هدف اجاره خانه پایین و شغل پیش پا افتادهای در این منطقه زندگی میکنند: «این افراد شوش را خوب نمیشناسند، وقتی میآیند یا با خلافکاران درگیری پیدا میکنند یا خودشان درگیر اعتیاد و کیفقاپی میشوند.»
سوری اینها را میگوید و ادامه میدهد: «بیماران وقتی میآیند اینجا انتظار یک محیط آرام و تمیزی را دارند، اما با تعدادی معتاد مواجه میشوند که در اطراف بیمارستان هستند، خیلی وقتها میان بیماران و معتادان در سرویس بهداشتی درگیری پیش میآید.» همه اینها در شرایطی است که این بیمارستان، به دلیل بخشهای ویژه زنان و زایمان، بیشترین بیمارانش را زنان تشکیل میدهند. او میگوید: «تا به حال چندین بار قصد داشتیم برای حل این مشکلات، با شهردار منطقه ١٥ صحبت کنیم، اما موفق نشدیم.» آفتاب تندتر شده، هنوز اما سرجایشان هستند، تکان هم نخوردهاند، زیر سایه درختان، کنار نردههای بیمارستان یا کمی آن طرفتر، لم دادهاند، روی زمین. سخت مشغولاند. تعدادشان بیشتر شده، صدای التماس یکی از آنها میآید، با نگهبان بیمارستان برای دستشویی رفتن چانه میزند. نگهبان اما زیر بار نمیرود.
کنار خیابان را پناه خود کردهاند، آسوده خاطر، بدون هیچ هراسی، مشغولاند، هیچ هم حواسشان نیست، نه به عابران پیاده، نه به پلیس، نه به ماموران شهرداری و نه نگهبانان بیمارستان که روزی چند بار به آنها هشدار میدهند.
یا شایدم حواسشان هست، دیگر برایشان فرقی نمیکند. کسی کاری به کارشان ندارد. پیادهرو را قرق کردهاند، صبحها، ظهرها، عصرها، شبها. همیشه هستند، نشستهاند، دراز کشیدهاند، خوابیدهاند، یا سرنگ دستشان است و تزریق میکنند یا هرویین و... دود میکنند. همان جا وسط پیادهرو. مردم رد میشوند، نگاهی میاندازند و میروند. همین عابران پیاده، بیماران یا حتی کارکنان بیمارستان، شب و نصف شب، شکارشان میشوند. هر شب یکی دو مورد کیفقاپی یا خفتگیری، با چاقو یا آمپولهای پر شده از خون، بیخ گوش ساکنان این منطقه رخ میدهد.نردههای بیمارستان برایشان جای امنی شده، بیمارستانی که کمی پایینتر از میدان شوش، راهشان را برای رسیدن به خیلی جاها کوتاه کرده.عصرها اینجا غوغایی به پا میشود. تجمعهایشان دیگر دو سه نفره نیست، گاهی حتی مقابل درِ شمال شرقی، به ١٠ نفر هم میرسند. دور تا دور بیمارستان، کنار درهایِ شرقی و غربی و شمال شرقی، میشود آنها را دید. همان تجمعهایی که شب هنگام لرزه به اندام پرسنل بیمارستان و بیمارانی میاندازد که آن مسیر را طی کنند تا وارد بیمارستان شوند.هرچه هوا تاریکتر میشود، بیشتر میشوند. آن موقع هم خلوتتر است، هم راحتتر میشود عابران پیاده و آنهایی که به تنهایی برای وارد شدن به بیمارستان از خیابان پشتی رد میشوند، خفت کرد. سرنگهای پر از خونشان آماده است تا برود زیر گلوی عابران پیاده. هر شب حداقل یک کیفقاپی اینجا اتفاق میافتد. این را نگهبان بیمارستان مهدیه به «شهروند» میگوید: «از صبح تا شب اینجا نشستهاند، ما هم نمیتوانیم حرفی بزنیم، فقط از پشت نردهها میگوییم بروید آن طرفتر. آنها هم به زور چند متری میروند کنار، اما باز هم برمیگردند.» آنها درست زیر تابلوهای ورودی بیمارستان، مقابل بخش اورژانس زنان و سایر بخشهای بیمارستان برای خودشان خلوت میکنند. هراسی ندارند، گاهی وارد بیمارستان هم میشوند. یا خودشان را به مریضی میزنند یا بهانه دستشویی رفتن میآورند. آن یکی نگهبان بیمارستان ادامه صحبتهای همکارش را میگیرد و میگوید: «ما به آنها اجازه نمیدهیم وارد بیمارستان شوند اما گاهی برای رفتن به دستشویی اصرار میکنند، ما هم میگذاریم بروند اما خیلی وقتها، بین آنها و پرسنل بیمارستان یا حتی همراهان بیمار، درگیری پیش میآید. گاهی هم خودشان را به مریضی میزنند.» او به کیفقاپیهای شبانه این معتادان در اطراف بیمارستان اشاره میکند: « اینجا کیفقاپی زیاد است، مخصوصا شبها. تاریک که میشود، یا عابران پیاده و بیمارانی که وارد بیمارستان میشوند را خفتگیری میکنند یا از داخل سطلهای زباله، برای خودشان چیزهایی پیدا میکنند.» آنها به خودروهای متوقف شده کنار بیمارستان هم رحم نمیکنند. شیشه خودروهایی که مربوط به همراهان بیمار است را میشکنند و دزدی میکنند.نگهبان بیمارستان میگوید: «همین چند شب پیش معتادی نزدیک دومیلیون تومان از داخل خودروی همراه بیمار سرقت کرد. آنهایی که برای زایمان به بیمارستان میآیند، معمولا عجله دارند و سریع پارک میکنند، معتادان هم سراغ همین ماشینها میآیند. هر کس در برابر آنها مقاومت کند، چاقو میکشند، حالا سرنگ را خون میکنند میگذارند زیر گلوی مردم. کاری از دستمان برنمیآید. کسی هم کاری به کارشان ندارد، اینجا را کردهاند پاتوق. شبها همین جا میخوابند، تکان هم نمیخورند.»این البته وصف حال همه معتادانی نیست که دور تا دور بیمارستان جمع میشوند، خیلیهایشان هم آنجا را فقط پاتوقشان کردهاند، کاری به کار کسی ندارند. برخی از معتادان اطراف بیمارستان مهدیه، خودشان را به فضای خارج از بیمارستان محدود نکردهاند. گاهی هم با گونی وارد بیمارستان میشوند و هر چه به دستشان برسد میدزدند، حتی شده نردهها را. «یک شب معتادی را دستگیر کردیم که با گونی وارد بیمارستان شده بود، بخشی از نردههای داخلی را بریده و داخل گونی کرده بود، این نردهها آهنی است، بیرون میفروشند و مواد میخرند.» این را همان نگهبان میگوید.
ظهرها و شبها، چشم انتظار کارگران خدماتی بیمارستاناند تا پسماند غذای بیماران و پرسنل را بیاورند و داخل سطلها خالی کنند، از هر ظرف یک بار مصرفی، یک وعده غذاییشان جور میشود. سطلهای بیمارستان، برایشان جذابیت زیاد دارد، آنجا پر است از ظرفهایی که یک بار هم مصرف شده اما برایشان حکم ضایعات را دارد، میفروشند و با پولش مواد میخرند. اطراف بیمارستان مهدیه برایشان مزیت زیاد دارد، حالا نه فقط ضایعات و وعدههای غذاییشان جور میشود، که محل کاسبیشان هم شده. خفتگیری و کیفقاپی از پرسنل بیمارستان و بیمارانی که هر روز خیابانهای اطراف بیمارستان را میروند و میآیند، حالا برایشان درآمدزایی ایجاد کرده. یکی از آنها «امیر» است: ٤٠سال دارد، مشغول خوردن ته مانده لوبیاپلوی یکی از همین ظرفهای سفید یکبار مصرف است. میگوید: «اینجا جز ضایعات چیز زیادی پیدا نمیشود، همین لیوان و ظرفها را میبریم میفروشیم، چیزی گیرمان میآید. غذا هم هست، ته مانده غذای بیماران. همانها را میخوریم، پول که نداریم برویم بخریم.» اینجا سرنگ پیدا نمیشود، معتادان هم این را میدانند، خیلی دنبالش نمیگردند. روی پای راستش جای سوختگی عمیقی، است.
خم میشود، چیزی رویش میمالد: «اینجا حتی پماد هم پیدا نمیشود، نمیتوانم بروم بیمارستان پماد بخرم، پول ندارم.» میگوید آب جوش ریخته. «من اینجا تا به حال سرنگی ندیدم، اما سرنگ را همه جا میشود پیدا کرد، الان در هر سطل زبالهای، میشود چند سرنگ پیدا کرد.» این را با خنده تلخی میگوید. از تجمع معتادان در اطراف بیمارستان میگوید.« اینجا شده پاتوق. همیشه هم اینجا هستند. البته تزریقیها کم شدهاند، بیشترشان مواد میکشند یا متادون مصرف میکنند.»
این اما تمام ماجرا نیست. محسن سوری، رئیس بیمارستان مهدیه هم حرفهایی دارد. او از تجمع این افراد در اطراف یک مرکز درمانی که بیشتر مراجعهکنندگانش زن هستند، نگران است. بیمارستان مهدیه بیشترین مراجعهکنندگان را برای بیماریهای زنان و زایمان دارد. او به «شهروند» میگوید: «کمی بالاتر از بیمارستان یک گرمخانه است، صبحها در را که باز میکنند، ٢٠٠ تا ٣٠٠ معتاد از آن بیرون میآیند، خیلیهایشان میآیند اطراف بیمارستان و برای پرسنل و بیماران مشکل ایجاد میکنند. اینجا کیفقاپی زیاد است، گاهی هم داخل بیمارستان این اتفاق میافتد. آنها به بهانه مریضی وارد بیمارستان میشوند، وقت هم میگیرند و در یک فرصتی که برایشان پیش میآید، کیف بیماران را میدزدند.»
او تأکید میکند که همه معتادان دزد نیستند. سوری به ماجرای عجیب کیفقاپی یکی از پزشکان بیمارستان اشاره میکند: «چندی پیش کیف یکی از پزشکان بیمارستان هنگامی که در خیابان کناری، در پیادهرو بود را دزدیدند، ما به نیروی انتظامی خبر دادیم، آنها هم توانستند کیف را پس بگیرند، اما همان شب، هنگام خارج شدن پزشک از بیمارستان، سه معتاد از کوچه پشتی با چاقو به او حمله کرده و کیفاش را بردند. به همین خاطر ما سعی میکنیم که پرسنل بیمارستان را از دم در ورودی سوار سرویس کنیم، اما بههرحال گاهی پزشکان شیفت هستند و ساعت ورود و خروجشان با سرویس هماهنگ نیست.»
سوری ادامه میدهد: «بیشتر تجمع معتادان در اطراف درِ شمال شرقی بیمارستان است، گاهی شده حتی ١٠ تا ٢٠ معتاد آنجا نشسته باشند، آنجا پاتوقشان شده، حراست بیمارستان نمیتواند به تنهایی با آنها درگیر شود، تعدادشان زیاد است و چاقوکشی میکنند. رئیس بیمارستان مهدیه، از افزایش تعداد این معتادان نگران است: «تعداد این معتادان اطراف بیمارستان در سالهای گذشته بیشتر شده، اینجا را محل دورهمیهایشان کردهاند، هم به خاطر نزدیکبودن به گرمخانه است و هم به بازار. من تا به حال هیچ جای تهران ندیدم که این تعداد معتاد وجود داشته باشد. آنقدر زیاد شدهاند که مردم هم دیگر راحت از کنارشان میگذرند.» آنها همه جا هستند، حتی روی پلها. شبها همان جا میخوابند. همین چند وقت پیش بود که یکی از پرسنل بیمارستان را هنگام عبور از پل عابرپیاده، خفت کردند.«گشتهای نیروی انتظامی مداوم نیست، راهش این است که این گرمخانه را از اینجا منتقل کنند.»
رئیس بیمارستان مهدیه میگوید که ما به آنها اجازه ورود به بیمارستان را نمیدهیم، مگر اینکه بیمار باشند، البته گاهی هم به بهانه مریضی وارد میشوند. او به استفاده معتادان از زبالههای اطراف بیمارستان اشاره میکند.«خوشبختانه براساس قانون، زبالههای بیمارستانی در سطلهای شهرداری ریخته نمیشود، به همین خاطر زبالههایی که معتادان از آن استفاده میکنند، معمولا ضایعات و پسماندها هستند، ما تمام زبالهها را تحویل یک شرکت میدهیم که زبالهها را به خارج از شهر منتقل میکنند.»گاهی همین معتادان، مراجعهکننده واقعی بیمارستان میشوند. وقتی تصادف میکنند یا دچار بیماری میشوند: «این معتادان بعضی اوقات بهعنوان تصادفی به بیمارستان منتقل میشوند، اما آنقدر شرایطشان بد است که کسی حاضر نمیشود کنارشان بستری شود، ما در اورژانس آنها را پذیرش میکنیم، اغلبشان اچآیوی مثبت یا هپاتیت دارند، وضع ظاهریشان خوب نیست و شپش دارند، اما کاری نمیشود کرد، ما درمانشان میکنیم، بیمه هم ندارند، پولی هم نمیدهند و یک هزینه اضافهای برای بیمارستان درست کردهاند. خیلی از آنها هم بیماری عفونی دارند، میآیند و درمان میشوند، زنان هم بینشان کم نیستند.» او میگوید: «اگر این معتادان سرنگ بخواهند ما یکی دو تا به آنها میدهیم، اما معمولا از ما نمیخواهند، احتمالا در گرمخانه سرنگ میدهند.»
سوری از معضلات این منطقه میگوید: «اینجا سه طرفش اتوبان است، یک قسمتاش تجاری است، یک قسمتاش هم اوراقچیها هستند، همین هم باعث شده تا منطقه پرتراکم و شلوغ شود. ما اینجا با معضل آلودگی صوتی مواجه هستیم، همین هم شده تا آرامش بیماران را از بین ببرند، معضل دیگر تفاوت جمعیتی شب و روز است، روزهای اینجا شلوغ است و شبهایش خلوت. خلوتی شب هم ناامنی ایجاد میکند، چراکه خیلی از جمعیت روز، ساکن این منطقه نیستند.»
او معتقد است که توسعه اقتصادی این منطقه، بیش از ظرفیت است و مدیریت این منطقه هیچ جامعهشناختی در این زمینه نکرده است. « جایی که ٢٠،٣٠ معتاد در هر گوشهاش جمع شده باشند، آیا دیگر کسی تمایل پیدا میکند که از مناطق دیگر برای خرید به اینجا بیاید.» او مشکل دیگر منطقه جنوب شرق تهران را مهاجرپذیر بودن آن میداند. مهاجرانی که از روستاها میآیند و با هدف اجاره خانه پایین و شغل پیش پا افتادهای در این منطقه زندگی میکنند: «این افراد شوش را خوب نمیشناسند، وقتی میآیند یا با خلافکاران درگیری پیدا میکنند یا خودشان درگیر اعتیاد و کیفقاپی میشوند.»
سوری اینها را میگوید و ادامه میدهد: «بیماران وقتی میآیند اینجا انتظار یک محیط آرام و تمیزی را دارند، اما با تعدادی معتاد مواجه میشوند که در اطراف بیمارستان هستند، خیلی وقتها میان بیماران و معتادان در سرویس بهداشتی درگیری پیش میآید.» همه اینها در شرایطی است که این بیمارستان، به دلیل بخشهای ویژه زنان و زایمان، بیشترین بیمارانش را زنان تشکیل میدهند. او میگوید: «تا به حال چندین بار قصد داشتیم برای حل این مشکلات، با شهردار منطقه ١٥ صحبت کنیم، اما موفق نشدیم.» آفتاب تندتر شده، هنوز اما سرجایشان هستند، تکان هم نخوردهاند، زیر سایه درختان، کنار نردههای بیمارستان یا کمی آن طرفتر، لم دادهاند، روی زمین. سخت مشغولاند. تعدادشان بیشتر شده، صدای التماس یکی از آنها میآید، با نگهبان بیمارستان برای دستشویی رفتن چانه میزند. نگهبان اما زیر بار نمیرود.
ساختوسازهاي تجاري در محلههاي مسكوني
6 منطقه تهران، اخيرا يك چالش جديد براي بازار آرام مسكن درست كرده و باعث شده
قيمت اسمي آپارتمانهاي مجاور اين سازههاي غيرمسكوني با تحريك يكسري واسطه ملكي،
به شكل غيرطبيعي و تعجبآور، افزايش پيدا كند. حدود50
برج تجاري و اداري در مناطق یک تا 5 و 22 شهرتهران مراحل مياني ساختوساز را پشتسر
ميگذارد كه عمده آنها وارد سال سوم يا چهارم احداث شدهاند و اسكلت (سازه اصلي)
حداقل نيمي از طبقات آنها از سطح زمين بالا آمده است. با تغيير وضعيت فيزيكي اكثر
اين برجها از فاز گودبرداريهاي عميق به مرحله سفتكاري مقدماتي، شكل اثرگذاري
آنها بر آپارتمانهاي مسكوني اطرافشان نيز عوض شده است.تا
پيش از اين، تاثير برخي برجسازيهاي تجاري بر ساختمانهاي مسكوني مجاور، بعضا به
صورت ريزش ديواره محل گودبرداري يا سلب آسايش ساكنان از بابت رفت و آمد ماشينآلات
سنگين و ايجاد گردوغبار يا سد معبر، «قابل مشاهده» بود اما در حال حاضر تازهترين
پيامد اين ساختوسازهاي گسترده را ميتوان به صورت «نامحسوس»، بر اقتصاد مسكن
پايتخت رديابي كرد.
به گزارش «دنياياقتصاد» در برخي محلههاي شهر كه زمينهاي خالي بالاي 5هزار مترمربع در آنها، طي دو سال اخير تبديل به برجهاي چندمنظوره شده، در چند هفته اخير پيشنهادهايي از طرف واسطههاي بازار ملك، به مالكان واحدهاي مسكوني موجود در اين محلهها بابت «خريد يكجا و نقدي كل آپارتمانها» ارائه شده است.دلالان با سفارشي كه مستقيم و بعضا غيرمستقيم از طرف برخي سازندههاي ساختمانهاي غيرمسكوني و بعضا سرمايهگذاران تجاري مرتبط با اين پروژهها دريافت كردهاند، با هدف تغيير كاربري مسكوني اين آپارتمانها، پيشنهاد خريد واحدها با قيمت حداقل 20 تا 30 درصد بالاتر از عرف منطقه را به مالكان ميدهند.
اين در حالي است كه در برخي از همين محلهها، تخريب و نوسازي، مطابق ضوابط طرح تفصيلي تهران ممنوع است و شهرداري نيز صرفاً در حد وضعيت موجود ساختمان يعني بدون صدور مجوز تراكم اضافه يا تغيير در سطح اشغال بنا، اجازه بازسازي ميدهد. با اين حال تحقيقات ميداني «دنياياقتصاد» درباره آنچه باعث تحريك دلالان ملك براي خريد آپارتمانهاي اين محلهها به قيمت فوقالعاده بالاتر از ارزش واقعي اين املاك شده، به برنامه مكمل برجسازها برميگردد كه قصد دارند بخشي از خدمات تعريف شده در برجهاي در حال احداث خود را در ساختمانهاي مسكوني مجاور، مستقر كنند. همچنين بهرهبرداري درازمدت از ارزشافزوده ناشي از برجسازي كه عايد كل ساختمانهاي محله ميشود نيز انگيزه ديگري است كه از هماكنون باعث پيشقدم شدن گروهي براي خريد كليه آپارتمانهاي اين نوع محلهها با قيمت بالا شده است. كارشناسان اقتصاد مسكن درباره «محرك تجاري قيمت مسكن» به عنوان عنصر تازهوارد در بازار ملك معتقدند: هر چند پيشنهادهايي كه براي خريد مجموعهاي از چند ساختمان مسكوني يك محله آن هم با قيمت حداقل 20 درصد بالاتر از ارزش روز داده ميشود، چندان قابل معامله و پياده شدن نيست، اما در صورتي كه حتي در يك پروژه اجرايي شود، اثر زنجيرهاي بر ساير املاك مسكوني اطراف پروژه خواهد گذاشت و باعث بههم خوردن آرامش نسبي بازار ميشود.
برخي مشاوران املاك نيز در تحليل اين وضعيت ميگويند: اين پيشنهادها عمدتا براي محدودههايي از شهر تهران است كه از يكسو تراكم برجهاي تجاري در نزديكي آنها، افزايش پيدا كرده و از سوي ديگر، سرانه زمين در متراژ مفيد ساختمانهاي مسكوني بهخاطر كم بودن سطح اشغال اين آپارتمانهاي قديمي، حدود 5/ 1 برابر ساير املاك است. در اين ساختمانها، حداكثر سطح اشغال بنا 50 درصد است، بنابراين با خريد واحدهاي مسكوني حتي با قيمت بالاتر از عرف منطقه، عايدي قابل توجهي از محل زمين ساختمان، نصيب خريدار عمده ميشود و در نهايت اگر اجازه تخريب و نوسازي در بلندمدت از ناحيه شهرداري صادر شود، تراكم بالا و سطح اشغال بيشتر، باعث جبران قيمت اوليه خريد اين املاك خواهد شد.
گزارش «دنياياقتصاد» از ابعاد بازار ساخت «مال» براساس تحليلهايي كه درباره اين مجتمعهاي تجاري چندمنظور مطرح ميشود، حاكي است: ركود مسكن و ساختوسازهاي مسكوني طي دو سال اخير، گرايش سرمايهگذاران بزرگ به سمت تجاريسازي را تقويت كرد و باعث شد سهم پروانههاي غيرمسكوني از كل پروانههاي ساختماني صادر شده در تهران از 5 درصد در سالهاي قبل از 91 به نزديك 11 درصد طي دو سه سال اخير افزايش پيدا كند.
مسعود فياضآذر تحليلگر و مدرس در حوزه ساختوسازهاي تجاري، اعلام كرد: طبق آمارهاي رسمي وسعت بازار مجتمعهاي تجاري تازهساز يا در حال ساخت در كشور معادل 370 فقره پروانه ساختماني است كه حداقل نيمي از آنها در كلانشهر تهران وجود دارد. وي با تاكيد بر اينكه، پايتخت به رغم «اشباع مقطعي» از برجهاي تجاري، در حال حاضر با كمبودهاي جدي و چالشزا در ساير كاربريهاي حياتي براي شهروندان از جمله مراكز تفريحي و سرگرمي واقعي نظير شهربازي و همچنين كاربريهاي غيرانتفاعي ديگري همچون محل پارك خودرو يا پمپبنزين روبهرو است، اعلام كرد: مديريت شهري تهران در گام اول بايد تمركز ساختمانهاي تجاري در حال ساخت در 6 منطقه خاص را به 8 منطقه ديگري از شهر كه تقريبا هيچ ساختمان تجاري طي سالهاي اخير در آنجا احداث نشده، هدايت كند و در گام دوم از طريق اعمال قانون بر روند صدور پروانه ساختماني، توازن شهري بين كاربريهاي تجاري و اداري با ساير كاربريهايي فاقد انگيزه سرمايهگذاري به وجود بياورد. براي بررسي و تحليل اقتصادي بازار املاك غيرمسكوني با محوريت مجتمعهاي تجاري چندمنظوره و تاثير مثبت و منفي اين سازهها بر شهر و شهروندان، يك دوره آموزشي با 7 سرفصل توسط واحد آموزش دنياياقتصاد در تاريخ 17 خرداد برگزار ميشود كه علاقهمندان به شركت در اين كلاس ميتوانند با شماره تلفن 87762411 تماس بگيرند.
سناريوي حبابسازها لو رفت
رئيس اتحاديه مشاوران املاك تهران روز گذشته نسبت به تحركاتي كه به واسطه ساختوسازهاي تجاري در برخي محلههاي تهران براي افزايش قيمت مسكن در حال شكلگيري است، واكنش نشان داد.
حسام عقبايي درباره پشتصحنه اين تحركات گفت: برخي عوامل پروژههاي غيرمسكوني براي بالا بردن ارزش سازههاي خود، فضاسازي ميكنند و با نفوذ به بازار مسكن سعي در افزايش صوري قيمت آپارتمانها دارند. عقبايي با هشدار به مشاوران املاك و همينطور مالكان مسكوني تاكيد كرد: اين مدل حبابسازي مصنوعي و قيمتگذاري غيرواقعي روي ساختمانهايي كه عنوان ميشود كل آنها را قرار است يك نفر حقيقي يا حقوقي خريداري كند، در عمده موارد به سرانجام نميرسد و وارد مرحله عقد قرارداد براي انجام معامله نميشود. بنابراين، مشاوران املاك و بساز و بفروشهاي محل نبايد به اين قيمت پيشنهادي خارج از عرف بازار استناد کنند و آن را مبنا قرار دهند.
رئيس اتحاديه مشاوران املاك تصريح كرد: پيشنهاد خريد كل ساختمانهاي مسكوني يك محله معمولا براي تلقين «افزايش قيمت مسكن» مطرح ميشود در حالي كه همگان نسبت به فضاي ركودي بازار و عدم كشش رشد قيمت اطلاع كافي دارند.
به گزارش «دنياياقتصاد» در برخي محلههاي شهر كه زمينهاي خالي بالاي 5هزار مترمربع در آنها، طي دو سال اخير تبديل به برجهاي چندمنظوره شده، در چند هفته اخير پيشنهادهايي از طرف واسطههاي بازار ملك، به مالكان واحدهاي مسكوني موجود در اين محلهها بابت «خريد يكجا و نقدي كل آپارتمانها» ارائه شده است.دلالان با سفارشي كه مستقيم و بعضا غيرمستقيم از طرف برخي سازندههاي ساختمانهاي غيرمسكوني و بعضا سرمايهگذاران تجاري مرتبط با اين پروژهها دريافت كردهاند، با هدف تغيير كاربري مسكوني اين آپارتمانها، پيشنهاد خريد واحدها با قيمت حداقل 20 تا 30 درصد بالاتر از عرف منطقه را به مالكان ميدهند.
اين در حالي است كه در برخي از همين محلهها، تخريب و نوسازي، مطابق ضوابط طرح تفصيلي تهران ممنوع است و شهرداري نيز صرفاً در حد وضعيت موجود ساختمان يعني بدون صدور مجوز تراكم اضافه يا تغيير در سطح اشغال بنا، اجازه بازسازي ميدهد. با اين حال تحقيقات ميداني «دنياياقتصاد» درباره آنچه باعث تحريك دلالان ملك براي خريد آپارتمانهاي اين محلهها به قيمت فوقالعاده بالاتر از ارزش واقعي اين املاك شده، به برنامه مكمل برجسازها برميگردد كه قصد دارند بخشي از خدمات تعريف شده در برجهاي در حال احداث خود را در ساختمانهاي مسكوني مجاور، مستقر كنند. همچنين بهرهبرداري درازمدت از ارزشافزوده ناشي از برجسازي كه عايد كل ساختمانهاي محله ميشود نيز انگيزه ديگري است كه از هماكنون باعث پيشقدم شدن گروهي براي خريد كليه آپارتمانهاي اين نوع محلهها با قيمت بالا شده است. كارشناسان اقتصاد مسكن درباره «محرك تجاري قيمت مسكن» به عنوان عنصر تازهوارد در بازار ملك معتقدند: هر چند پيشنهادهايي كه براي خريد مجموعهاي از چند ساختمان مسكوني يك محله آن هم با قيمت حداقل 20 درصد بالاتر از ارزش روز داده ميشود، چندان قابل معامله و پياده شدن نيست، اما در صورتي كه حتي در يك پروژه اجرايي شود، اثر زنجيرهاي بر ساير املاك مسكوني اطراف پروژه خواهد گذاشت و باعث بههم خوردن آرامش نسبي بازار ميشود.
برخي مشاوران املاك نيز در تحليل اين وضعيت ميگويند: اين پيشنهادها عمدتا براي محدودههايي از شهر تهران است كه از يكسو تراكم برجهاي تجاري در نزديكي آنها، افزايش پيدا كرده و از سوي ديگر، سرانه زمين در متراژ مفيد ساختمانهاي مسكوني بهخاطر كم بودن سطح اشغال اين آپارتمانهاي قديمي، حدود 5/ 1 برابر ساير املاك است. در اين ساختمانها، حداكثر سطح اشغال بنا 50 درصد است، بنابراين با خريد واحدهاي مسكوني حتي با قيمت بالاتر از عرف منطقه، عايدي قابل توجهي از محل زمين ساختمان، نصيب خريدار عمده ميشود و در نهايت اگر اجازه تخريب و نوسازي در بلندمدت از ناحيه شهرداري صادر شود، تراكم بالا و سطح اشغال بيشتر، باعث جبران قيمت اوليه خريد اين املاك خواهد شد.
گزارش «دنياياقتصاد» از ابعاد بازار ساخت «مال» براساس تحليلهايي كه درباره اين مجتمعهاي تجاري چندمنظور مطرح ميشود، حاكي است: ركود مسكن و ساختوسازهاي مسكوني طي دو سال اخير، گرايش سرمايهگذاران بزرگ به سمت تجاريسازي را تقويت كرد و باعث شد سهم پروانههاي غيرمسكوني از كل پروانههاي ساختماني صادر شده در تهران از 5 درصد در سالهاي قبل از 91 به نزديك 11 درصد طي دو سه سال اخير افزايش پيدا كند.
مسعود فياضآذر تحليلگر و مدرس در حوزه ساختوسازهاي تجاري، اعلام كرد: طبق آمارهاي رسمي وسعت بازار مجتمعهاي تجاري تازهساز يا در حال ساخت در كشور معادل 370 فقره پروانه ساختماني است كه حداقل نيمي از آنها در كلانشهر تهران وجود دارد. وي با تاكيد بر اينكه، پايتخت به رغم «اشباع مقطعي» از برجهاي تجاري، در حال حاضر با كمبودهاي جدي و چالشزا در ساير كاربريهاي حياتي براي شهروندان از جمله مراكز تفريحي و سرگرمي واقعي نظير شهربازي و همچنين كاربريهاي غيرانتفاعي ديگري همچون محل پارك خودرو يا پمپبنزين روبهرو است، اعلام كرد: مديريت شهري تهران در گام اول بايد تمركز ساختمانهاي تجاري در حال ساخت در 6 منطقه خاص را به 8 منطقه ديگري از شهر كه تقريبا هيچ ساختمان تجاري طي سالهاي اخير در آنجا احداث نشده، هدايت كند و در گام دوم از طريق اعمال قانون بر روند صدور پروانه ساختماني، توازن شهري بين كاربريهاي تجاري و اداري با ساير كاربريهايي فاقد انگيزه سرمايهگذاري به وجود بياورد. براي بررسي و تحليل اقتصادي بازار املاك غيرمسكوني با محوريت مجتمعهاي تجاري چندمنظوره و تاثير مثبت و منفي اين سازهها بر شهر و شهروندان، يك دوره آموزشي با 7 سرفصل توسط واحد آموزش دنياياقتصاد در تاريخ 17 خرداد برگزار ميشود كه علاقهمندان به شركت در اين كلاس ميتوانند با شماره تلفن 87762411 تماس بگيرند.
سناريوي حبابسازها لو رفت
رئيس اتحاديه مشاوران املاك تهران روز گذشته نسبت به تحركاتي كه به واسطه ساختوسازهاي تجاري در برخي محلههاي تهران براي افزايش قيمت مسكن در حال شكلگيري است، واكنش نشان داد.
حسام عقبايي درباره پشتصحنه اين تحركات گفت: برخي عوامل پروژههاي غيرمسكوني براي بالا بردن ارزش سازههاي خود، فضاسازي ميكنند و با نفوذ به بازار مسكن سعي در افزايش صوري قيمت آپارتمانها دارند. عقبايي با هشدار به مشاوران املاك و همينطور مالكان مسكوني تاكيد كرد: اين مدل حبابسازي مصنوعي و قيمتگذاري غيرواقعي روي ساختمانهايي كه عنوان ميشود كل آنها را قرار است يك نفر حقيقي يا حقوقي خريداري كند، در عمده موارد به سرانجام نميرسد و وارد مرحله عقد قرارداد براي انجام معامله نميشود. بنابراين، مشاوران املاك و بساز و بفروشهاي محل نبايد به اين قيمت پيشنهادي خارج از عرف بازار استناد کنند و آن را مبنا قرار دهند.
رئيس اتحاديه مشاوران املاك تصريح كرد: پيشنهاد خريد كل ساختمانهاي مسكوني يك محله معمولا براي تلقين «افزايش قيمت مسكن» مطرح ميشود در حالي كه همگان نسبت به فضاي ركودي بازار و عدم كشش رشد قيمت اطلاع كافي دارند.
بنزین که گران شود قیمت همه چیز بالا میرود؛
این نمونه یک باورعمومی است که بهواقع نه میتوان آن را بهطور کامل رد کرد و نه
بهطور قطع پذیرفت. البته در فضای عمومی جامعه ایرانی بیش از آنچه محاسبات و منطق
اقتصادی حکمفرما باشد، جو روانی و هیجان حاصل از اخبار حکمفرماست. این روزها نیز
اقتصاد ایران به ناگاه میزبان اخباری با تأثیرگذاری بالا شده است، اتفاقاتی که میتواند
با کنترل منطقی هیجانات عمومی، اقتصاد ایران را از نابسامانی دور نگه دارد.
گرانی بنزین چقدر منطقی بود؟
به تازگی اما سوژهای جدید برای گرانیها پیدا شده است. سوژهای که اگرچه پیش از این در مجلس شورای اسلامی بهعنوان قانونی لازم الاجرا در برابر دولت قرار داده شد، اما نوع اطلاعرسانی جستهوگریخته و نابهنگام آن به شدت همه را غافلگیر کرد. از نوع انتشار این خبر توسط دولت که بگذریم، به اصل موضوع میرسیم. بنزین سهمیهای برای خودروهای شخصی حذف و به قیمت هزار تومان تبدیل شد و سهمیههای ذخیرهشده در کارتهای سوخت نیز تا شهریور ماه در کارتها باقی ماند.
به عبارتی دیگر سهم ١٨هزار تومانی دارندههای خودروهای شخصی که ماه به ماه به کارتهای سوخت واریز میشد دیگر متوقف شده و تمامی خودروها باید در مسیر اجرای فاز سوم قانون هدفمندی یارانهها از بنزین سهمیه خداحافظی و با نرخ آزادسوختگیری کنند. این رویداد اما به نوعی حرکتی در مسیر آزادسازی قیمت سوخت و جاده هدفمندی یارانهها است که طی آن قیمت بنزین باید به ۹۰درصد قیمت فوب خلیجفارس و حدود ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۰تومان برسد.
سیدمحمد بیاتیان، عضو کمیسیون صنایع دراینباره میگوید: به اعتقاد مجلس نیز این موضوع غیرقابل انتظار بود و باید با تمهیدات بیشتری انجام میشد اما براساس قانون، نرخ بنزین باید ۹۰درصد قیمت فوب خلیجفارس تعیین شود و دولت به قانون عمل کرده است. اقدام دولت در این راستا امری نبوده که خواست یک گروه، یک دسته یا حتی مجلس باشد، اجرای این امر تنها عمل به قانون هدفمندی یارانهها بوده که در مسیر آن کالاها و اقلام دیگری نیز تحتالشعاع قرار گرفته است. تکنرخی شدن بنزین و رسیدن بهای گازويیل و بنزین سوپر به ٣٠٠ و ١٢٠٠ تومان به دولت کمک خواهد کرد تا بخشی از فشار کسری یارانهها را که رقمی حدود ۴۸هزار میلیارد تومان برآورد میشود، جبران کرده و منابع کمتری را هدر دهد.
سرنوشت یارانههای نقدی و رفتار دولت
در همین راستا اما دولت پرداخت یارانههای نقدی را نیز در دستورکار دارد و به نوعی با هرس کردن اضافه پرداختیها درصدد است تا هزینههای غیرضرور یا شاید غیرعلمی خود را سامان بخشد. در این رابطه میتوان به حذف یارانه ثروتمندان اشاره کرد که با احتیاط تمام توسط دولت درحال انجام است. از سوی دیگر اما برای تحت فشار قرار نگرفتن دهکهای پایین درآمدی، وزارت کار نیز سامانه اعتراض به حذف از دریافت یارانه نقدی را کلید زده است. در اطلاعیه این وزارتخانه آمده است: حذفشدگان از دریافت یارانه نقدی در سالجاری در صورت اعتراض میتوانند از فردا (٥ خردادماه) از طریق سامانه www.yaraneh١٠.ir (موضوع کمیسیون ماده ١٠ قانون هدفمند کردن یارانهها) اعتراض خود را اعلام کنند که حداکثرتا ١٥ روز پاسخ آن اعلام خواهد شد. دولت در راستای اجرای قانون هدفمندی یارانهها از اواخر سال گذشته نسبت به حذف گروهی از افراد با درآمد بالا اقدام کرده بود و در سالجاری نیز باید طبق تبصره ٢٠ قانون بودجه دهکهای بالای درآمدی را حذف کند.
در راستای نامه منتشر شده از سوی وزارت کار، در مسیر اجرای طرح حذف یارانه غیرنیازمندان امکان بروز خطای نوع اول (شمول افرادی که باید حذف شوند) و خطای نوع دوم (حذف افرادی که نباید حذف شوند) وجود دارد. با در نظر داشتن این موضوع در چند ماه گذشته مطالعات دقیق کارشناسی صورت گرفته است تا در فرآیند حذف اقشار غیرنیازمند کمترین خطا و اشتباه رخ دهد.
جبران کسری ١٢هزار میلیاردی با حذف ثروتمندان از دریافت یارانه
غلامرضا تاجگردون نیز در رابطه با پرداخت یارانه نقدی گفت: دولت باید در کنار حذف سهمیه بنزین، حذف یارانه اقشار پردرآمد جامعه را در دستور کار داشته باشد تا جبران کسری ١٢هزار میلیارد تومانی صورت گیرد. وی گفت: مجلس ٣هزار میلیارد تومان هم از اعتبار مربوط به پرداخت یارانه نقدی برای صرف آن در اشتغال کم کرده است که این امر مستلزم اصلاح قیمتهای حامل انرژی در کنار حذف یارانههاست. تاجگردون با بیان اینکه براساس قانون باید ٢٠درصد از جامعه یارانهبگیران حذف شوند، گفت: کسری ١٢هزار میلیارد تومانی در صورتی جبران خواهد شد که یارانه اقشار ثروتمند جامعه حذف شود. وی گفت: در شرایطی هستیم که اگر یارانه ٢ دهک از جامعه نیز حذف شود باز هم کسری منابع ناشی از اجرای قانون هدفمندسازی یارانهها جبران نخواهد شد.
لیست تازه گرانیها از کرایه تاکسی تا کنسرو و خودرو
تنها دو روز پس از اعلام قیمتهای جدید بنزین، گازويیل و دیگر فرآوردههای سوختی، وزارت نفت نیز پیشنهادهای تازهای به دولت داده است. در آخر پیشنهاد این وزارتخانه (پس از تکنرخی شدن قیمت بنزین) آمده است: در سال ٩٤، قیمت عرضه هر مترمکعب گاز طبیعی برای مصارف خانگی، تجاری (عادی، عمومی و ویژه)، آموزشی، ورزشی، مذهبی و کشاورزی به میزان ٢٠/١٥ و ١٠درصد نسبت به قیمتهای مصوب سال ١٣٩٣ افزایش یابد و نرخ دیگر مصارف بدون تغییر نسبت به سال ٩٣ اعمال شود.
در این پیشنهاد آمده است، نرخهای مذکور بدون احتساب مالیات و عوارض دریافتی توسط شرکت ملی گاز ایران از خردادماه اعمال شود. به عبارتی دیگر دولت درصدد است تا طبق قانون قیمت گاز را نیز از ١٠ تا ٢٠درصد گران کند. همراستای این امر اما از صنوف مختلف در حوزه کالاهای اساسی نیز رویهای به همین شکل پی گرفته شده است که البته هیچ کدامشان در مسیر اجرای قانون نیست. بهطور مثال سیدمحمد میررضوی، دبیر انجمن صنایع کنسرو گفته است، با توجه به افزایش هزینه دستمزد، مالیات بر ارزش افزوده، حملونقل و قیمت آب و برق، تولیدکنندگان صنایع کنسرو خواستار افزایش ۵ تا ۸درصدی قیمت تولیدات خود هستند که در این مورد به صورت شفاهی درخواستمان را به سازمان حمایت ارایه کردهایم. یا در مثالی دیگر، ایرانخودرو برای محصولات خود افزایش قیمت ۱۰درصدی را تقاضا کرده و سایپا هم خواستار افزایش ۱۵درصدی محصولاتش شده است.
از سوی دیگر، برخی خودروسازانی هم که با چینیها کار میکنند، درخواست افزایش قیمت خود را به دولت ارایه کردهاند. این روایات را اضافه کنید به قیمت تازه کرایه تاکسی و ناومگان حملونقل عمومی که حذف سهمیهبندی آنان نیز به تازگی کلید خورده است. (با وجود واریز سهمیه سوخت این ماه وانتبارها و خودروهای عمومی، از تیرماه نیز دیگر سهمیهای به این خودروها تعلق نخواهد گرفت)
یارانه نقدی برای خودروهای عمومی در راه است
تکنرخی شدن رقم بنزین و حذف سهمیهها تنها ١٨هزار تومان از سبد درآمدی افراد صاحب خودرو کاسته است، از طرف دیگر نیز بنزین سوپر با رقم لیتری ١٢٠٠ تومان برای ثروتمندان در دسترس است. آیا منطقی است برای جبران آن ١٨هزار تومان (که به واقع سهم کوچکی در مصرف سوخت ماهیانه صاحبان خودرو داشت) انبوهی از گرانیها را به صنوف مختلف و درنهایت به عموم جامعه تزریق کنیم؟
به خودروهای حملونقل عمومی که از آغازگران گرانی پس از رشد قیمت بنزین هستند نیز باید گوشزد کرد که برای یکبار هم که شده به هیجانات ناشی از اخبار بیتوجهی کنند و در نظر بگیرند که حذف سهمیه بنزین آنان در عمل از ماه آتی کلید میخورد و این افراد سهمیه خردادماهشان را در کارتهای سوختشان دریافت کردهاند، از طرف دیگر هم بیژن حاجمحمدرضا، رئیس اتحادیه جایگاهداران سوخت اعلام کرده است: با مذاکراتی که از سوی اتحادیههای حملونقل عمومی صورت میگیرد، نحوه اختصاص یارانه به خودروهای عمومی که احتمالا نقدی خواهد بود، مشخص میشود. به گفته او تا ابتدای تیرماه حتما یارانهای به خودروهای عمومی تعلق میگیرد که سازوکار آن مشخص خواهد شد.قانون اجرا و درنهایت کسری دولت جبران شد
براساس آمارهای ارائه شده هدفمندی یارانهها ماهانه حدود ١٢ هزار میلیارد تومان کسری دارد که با افزایش قیمت تکنرخی کردن بنزین ٤ تا ٥ هزار میلیارد تومان از آن جبران میشود ولی برای باقیمانده آن مشخص نیست که دولت چه برنامهای دارد. در آخر اما اینکه مجلس در قانون بودجه امسال منابع تخصیص داده شده برای یارانه نقدی را از ٤٢هزار میلیارد تومان به ٣٧هزار میلیارد تومان کاهش داد. با این اقدام از حجم اعتبارات یارانه نقدی در سالجاری ٥هزارمیلیارد تومان کاسته و دولت موظف شد این کاهش منابع را از محل حذف مشمولان جبران کند. اما پس از اختلال در سیستم حذف یارانه ثروتمندان و اجرا نشدن قطعی آن، دولت بهترین روش برای تأمین کسری منابع یارانه نقدی را در آزادسازی قیمت بنزین دید.
بدونشک در راه اجرای قوانین و جراحیهای اقتصادی با ابعادی به این وسعت، همیشه نارساییها و کاستیهایی بهوجود میآید که سبک اطلاعرسانی دولت در فرآیند حذف سهمیهها از این دست بوده است؛ اما فراموش نکنیم که رعایت قانون و پیادهسازی آن واجبترین امر در نگاه دولت است و به عقب انداختن آن مشکلی را حل نخواهد کرد؛ به گفته یکی از اندیشمندان: به تعویق انداختن بحران، بحران را حل نخواهد کرد.
گرانی بنزین چقدر منطقی بود؟
به تازگی اما سوژهای جدید برای گرانیها پیدا شده است. سوژهای که اگرچه پیش از این در مجلس شورای اسلامی بهعنوان قانونی لازم الاجرا در برابر دولت قرار داده شد، اما نوع اطلاعرسانی جستهوگریخته و نابهنگام آن به شدت همه را غافلگیر کرد. از نوع انتشار این خبر توسط دولت که بگذریم، به اصل موضوع میرسیم. بنزین سهمیهای برای خودروهای شخصی حذف و به قیمت هزار تومان تبدیل شد و سهمیههای ذخیرهشده در کارتهای سوخت نیز تا شهریور ماه در کارتها باقی ماند.
به عبارتی دیگر سهم ١٨هزار تومانی دارندههای خودروهای شخصی که ماه به ماه به کارتهای سوخت واریز میشد دیگر متوقف شده و تمامی خودروها باید در مسیر اجرای فاز سوم قانون هدفمندی یارانهها از بنزین سهمیه خداحافظی و با نرخ آزادسوختگیری کنند. این رویداد اما به نوعی حرکتی در مسیر آزادسازی قیمت سوخت و جاده هدفمندی یارانهها است که طی آن قیمت بنزین باید به ۹۰درصد قیمت فوب خلیجفارس و حدود ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۰تومان برسد.
سیدمحمد بیاتیان، عضو کمیسیون صنایع دراینباره میگوید: به اعتقاد مجلس نیز این موضوع غیرقابل انتظار بود و باید با تمهیدات بیشتری انجام میشد اما براساس قانون، نرخ بنزین باید ۹۰درصد قیمت فوب خلیجفارس تعیین شود و دولت به قانون عمل کرده است. اقدام دولت در این راستا امری نبوده که خواست یک گروه، یک دسته یا حتی مجلس باشد، اجرای این امر تنها عمل به قانون هدفمندی یارانهها بوده که در مسیر آن کالاها و اقلام دیگری نیز تحتالشعاع قرار گرفته است. تکنرخی شدن بنزین و رسیدن بهای گازويیل و بنزین سوپر به ٣٠٠ و ١٢٠٠ تومان به دولت کمک خواهد کرد تا بخشی از فشار کسری یارانهها را که رقمی حدود ۴۸هزار میلیارد تومان برآورد میشود، جبران کرده و منابع کمتری را هدر دهد.
سرنوشت یارانههای نقدی و رفتار دولت
در همین راستا اما دولت پرداخت یارانههای نقدی را نیز در دستورکار دارد و به نوعی با هرس کردن اضافه پرداختیها درصدد است تا هزینههای غیرضرور یا شاید غیرعلمی خود را سامان بخشد. در این رابطه میتوان به حذف یارانه ثروتمندان اشاره کرد که با احتیاط تمام توسط دولت درحال انجام است. از سوی دیگر اما برای تحت فشار قرار نگرفتن دهکهای پایین درآمدی، وزارت کار نیز سامانه اعتراض به حذف از دریافت یارانه نقدی را کلید زده است. در اطلاعیه این وزارتخانه آمده است: حذفشدگان از دریافت یارانه نقدی در سالجاری در صورت اعتراض میتوانند از فردا (٥ خردادماه) از طریق سامانه www.yaraneh١٠.ir (موضوع کمیسیون ماده ١٠ قانون هدفمند کردن یارانهها) اعتراض خود را اعلام کنند که حداکثرتا ١٥ روز پاسخ آن اعلام خواهد شد. دولت در راستای اجرای قانون هدفمندی یارانهها از اواخر سال گذشته نسبت به حذف گروهی از افراد با درآمد بالا اقدام کرده بود و در سالجاری نیز باید طبق تبصره ٢٠ قانون بودجه دهکهای بالای درآمدی را حذف کند.
در راستای نامه منتشر شده از سوی وزارت کار، در مسیر اجرای طرح حذف یارانه غیرنیازمندان امکان بروز خطای نوع اول (شمول افرادی که باید حذف شوند) و خطای نوع دوم (حذف افرادی که نباید حذف شوند) وجود دارد. با در نظر داشتن این موضوع در چند ماه گذشته مطالعات دقیق کارشناسی صورت گرفته است تا در فرآیند حذف اقشار غیرنیازمند کمترین خطا و اشتباه رخ دهد.
جبران کسری ١٢هزار میلیاردی با حذف ثروتمندان از دریافت یارانه
غلامرضا تاجگردون نیز در رابطه با پرداخت یارانه نقدی گفت: دولت باید در کنار حذف سهمیه بنزین، حذف یارانه اقشار پردرآمد جامعه را در دستور کار داشته باشد تا جبران کسری ١٢هزار میلیارد تومانی صورت گیرد. وی گفت: مجلس ٣هزار میلیارد تومان هم از اعتبار مربوط به پرداخت یارانه نقدی برای صرف آن در اشتغال کم کرده است که این امر مستلزم اصلاح قیمتهای حامل انرژی در کنار حذف یارانههاست. تاجگردون با بیان اینکه براساس قانون باید ٢٠درصد از جامعه یارانهبگیران حذف شوند، گفت: کسری ١٢هزار میلیارد تومانی در صورتی جبران خواهد شد که یارانه اقشار ثروتمند جامعه حذف شود. وی گفت: در شرایطی هستیم که اگر یارانه ٢ دهک از جامعه نیز حذف شود باز هم کسری منابع ناشی از اجرای قانون هدفمندسازی یارانهها جبران نخواهد شد.
لیست تازه گرانیها از کرایه تاکسی تا کنسرو و خودرو
تنها دو روز پس از اعلام قیمتهای جدید بنزین، گازويیل و دیگر فرآوردههای سوختی، وزارت نفت نیز پیشنهادهای تازهای به دولت داده است. در آخر پیشنهاد این وزارتخانه (پس از تکنرخی شدن قیمت بنزین) آمده است: در سال ٩٤، قیمت عرضه هر مترمکعب گاز طبیعی برای مصارف خانگی، تجاری (عادی، عمومی و ویژه)، آموزشی، ورزشی، مذهبی و کشاورزی به میزان ٢٠/١٥ و ١٠درصد نسبت به قیمتهای مصوب سال ١٣٩٣ افزایش یابد و نرخ دیگر مصارف بدون تغییر نسبت به سال ٩٣ اعمال شود.
در این پیشنهاد آمده است، نرخهای مذکور بدون احتساب مالیات و عوارض دریافتی توسط شرکت ملی گاز ایران از خردادماه اعمال شود. به عبارتی دیگر دولت درصدد است تا طبق قانون قیمت گاز را نیز از ١٠ تا ٢٠درصد گران کند. همراستای این امر اما از صنوف مختلف در حوزه کالاهای اساسی نیز رویهای به همین شکل پی گرفته شده است که البته هیچ کدامشان در مسیر اجرای قانون نیست. بهطور مثال سیدمحمد میررضوی، دبیر انجمن صنایع کنسرو گفته است، با توجه به افزایش هزینه دستمزد، مالیات بر ارزش افزوده، حملونقل و قیمت آب و برق، تولیدکنندگان صنایع کنسرو خواستار افزایش ۵ تا ۸درصدی قیمت تولیدات خود هستند که در این مورد به صورت شفاهی درخواستمان را به سازمان حمایت ارایه کردهایم. یا در مثالی دیگر، ایرانخودرو برای محصولات خود افزایش قیمت ۱۰درصدی را تقاضا کرده و سایپا هم خواستار افزایش ۱۵درصدی محصولاتش شده است.
از سوی دیگر، برخی خودروسازانی هم که با چینیها کار میکنند، درخواست افزایش قیمت خود را به دولت ارایه کردهاند. این روایات را اضافه کنید به قیمت تازه کرایه تاکسی و ناومگان حملونقل عمومی که حذف سهمیهبندی آنان نیز به تازگی کلید خورده است. (با وجود واریز سهمیه سوخت این ماه وانتبارها و خودروهای عمومی، از تیرماه نیز دیگر سهمیهای به این خودروها تعلق نخواهد گرفت)
یارانه نقدی برای خودروهای عمومی در راه است
تکنرخی شدن رقم بنزین و حذف سهمیهها تنها ١٨هزار تومان از سبد درآمدی افراد صاحب خودرو کاسته است، از طرف دیگر نیز بنزین سوپر با رقم لیتری ١٢٠٠ تومان برای ثروتمندان در دسترس است. آیا منطقی است برای جبران آن ١٨هزار تومان (که به واقع سهم کوچکی در مصرف سوخت ماهیانه صاحبان خودرو داشت) انبوهی از گرانیها را به صنوف مختلف و درنهایت به عموم جامعه تزریق کنیم؟
به خودروهای حملونقل عمومی که از آغازگران گرانی پس از رشد قیمت بنزین هستند نیز باید گوشزد کرد که برای یکبار هم که شده به هیجانات ناشی از اخبار بیتوجهی کنند و در نظر بگیرند که حذف سهمیه بنزین آنان در عمل از ماه آتی کلید میخورد و این افراد سهمیه خردادماهشان را در کارتهای سوختشان دریافت کردهاند، از طرف دیگر هم بیژن حاجمحمدرضا، رئیس اتحادیه جایگاهداران سوخت اعلام کرده است: با مذاکراتی که از سوی اتحادیههای حملونقل عمومی صورت میگیرد، نحوه اختصاص یارانه به خودروهای عمومی که احتمالا نقدی خواهد بود، مشخص میشود. به گفته او تا ابتدای تیرماه حتما یارانهای به خودروهای عمومی تعلق میگیرد که سازوکار آن مشخص خواهد شد.قانون اجرا و درنهایت کسری دولت جبران شد
براساس آمارهای ارائه شده هدفمندی یارانهها ماهانه حدود ١٢ هزار میلیارد تومان کسری دارد که با افزایش قیمت تکنرخی کردن بنزین ٤ تا ٥ هزار میلیارد تومان از آن جبران میشود ولی برای باقیمانده آن مشخص نیست که دولت چه برنامهای دارد. در آخر اما اینکه مجلس در قانون بودجه امسال منابع تخصیص داده شده برای یارانه نقدی را از ٤٢هزار میلیارد تومان به ٣٧هزار میلیارد تومان کاهش داد. با این اقدام از حجم اعتبارات یارانه نقدی در سالجاری ٥هزارمیلیارد تومان کاسته و دولت موظف شد این کاهش منابع را از محل حذف مشمولان جبران کند. اما پس از اختلال در سیستم حذف یارانه ثروتمندان و اجرا نشدن قطعی آن، دولت بهترین روش برای تأمین کسری منابع یارانه نقدی را در آزادسازی قیمت بنزین دید.
بدونشک در راه اجرای قوانین و جراحیهای اقتصادی با ابعادی به این وسعت، همیشه نارساییها و کاستیهایی بهوجود میآید که سبک اطلاعرسانی دولت در فرآیند حذف سهمیهها از این دست بوده است؛ اما فراموش نکنیم که رعایت قانون و پیادهسازی آن واجبترین امر در نگاه دولت است و به عقب انداختن آن مشکلی را حل نخواهد کرد؛ به گفته یکی از اندیشمندان: به تعویق انداختن بحران، بحران را حل نخواهد کرد.