قتل به
خاطر ۶۰۰ هزار تومان! 9 خرداد-
94
این رقم مقایسه شود
بار قم 3 هزار میلیارد تومان اختلاس بانکی!
یک جوان افاغنه به دلیل طلب مالی ۶۰۰
هزار تومانی از یک جوان و عدم بازپرداخت آن، جان بدهکار را گرفت.
به گزارش فارس، در تاریخ 16 بهمن ماه 93 خانمی افاغنه با مراجعه به دادسرای امور جنایی و طرح شکایتی در خصوص فقدان خواهرزادهاش اعلام کرد: فرد ناشناسی جهت آزادی خواهرزادهام درخواست پرداخت مبلغ 600 هزار تومان پول کرده اما با وجود پرداخت این مبلغ، هیچ خبری از خواهرزادهام نشد.
با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع گروگانگیری و به دستور شعبه هفتم بازپرسی دادسرای ناحیه 27 تهران، پرونده جهت رسیدگی در اختیار اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
شاکیه پس از حضور در اداره یازدهم در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: شخصی ناشناس از طریق شماره گوشی تلفن همراه خواهرزادهام به نام «علیرضا . ع» 25 ساله، با پسرم تماس گرفت و مدعی شد که علیرضا نزد اوست.
وی افزود: این شخص در ادامه تماس خود عنوان کرد که مبلغ 600 هزار تومان از علیرضا طلبکار هستم و شما باید این مبلغ را کارت به کارت، به شماره حساب علیرضا واریز کنید تا من او را آزاد کنم، ما هم که تصور میکردیم با پرداخت این مبلغ، علیرضا آزاد خواهد شد بلافاصله اقدام به واریز این مبلغ به حساب عابربانک علیرضا کردیم اما با این وجود هیچ خبری از وی نشد و به همین علت تصمیم به شکایت گرفتیم.
با آغاز تحقیقات، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که فقدانی به عنوان کارگر ساختمانی در یکی از ساختمانهای در حال ساخت و ساز واقع در منطقه تجریش مشغول به کار بوده و چندی پیش با یکی دیگر از کارگران ساختمانی به نام «شکرالله . ص» 22 ساله که او هم از افاغنه مقیم تهران است، اختلاف مالی پیدا کرده است.
با شناسایی «شکرالله» به عنوان مظنون اصلی پرونده، کارآگاهان با شناسایی محل کار وی در ساختمانی در نزدیکی میدان تجریش به این محل مراجعه و در تحقیقات خود اطلاع پیدا کردند که شکرالله به صورت ناگهانی و پس از تسویه مالی با پیمانکار ساختمانی، از این محل رفته است.
در بررسی تراکنش مالی حساب عابربانک فقدانی، کارآگاهان موفق به شناسایی یک بوتیک لباس فروشی در بازارچه تجریش شدند که تمامی مبلغ 600 هزار تومان پول واریز شده، در آنجا برداشت شده بود.
با شناسایی محل برداشت پول از حساب فقدانی، تحقیقات از صاحب مغازه انجام شد و این شخص در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: جوانی افاغنه، حدودا 20 ساله با مراجعه به مغازه من اقدام به خرید لباس به مبلغ 100 هزار تومان کرد و سپس به بهانه اینکه قصد مسافرت به افغانستان را داشته و نیاز به پول نقد دارد، از من درخواست کرد تا مابقی موجود حساب عابربانکش را به صورت نقدی پرداخت کنم، من هم صرفاً به خاطر کمک کردن، مبلغ 500 هزار تومان را به صورت نقد به وی پرداخت و در مجموع مبلغ 600 هزار تومان از حساب عابربانک برداشت کردم.
در تاریخ 15 بهمن ماه 93، جسد جوانی ناشناس ( یک روز قبل از طرح شکایت پرونده گروگانگیری )، در داخل یک فرغون در نزدیکی یک سطل آشغال در منطقه ولنجک توسط کارگران شهرداری کشف و موضوع از طریق کلانتری 163 ولنجک به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ اعلام شد.
هم زمان با طرح پرونده کشف جسد ناشناس در اداره یازدهم، پرونده گروگانگیری هم در اداره یازدهم طرح و در ادامه رسیدگی به این پرونده و بررسی فرضیه ارتکاب جنایت، پرونده اجساد ناشناس نیز بررسی و نهایتاً کارآگاهان موفق به شناسایی جسد فقدانی «علیرضا . ع» می شوند.
با توجه به دلایل و شواهد به دست آمده مشخص شد که قاتل پس از ارتکاب جنایت و رها کردن جسد، از طریق شماره تماس فقدانی اقدام به تماس و درخواست مبلغ 600 هزار تومان کرده است.
در ادامه رسیدگی به پرونده، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که فقدانی و شکرالله از حدود 6 ماه پیش و در زمان کار کردن در یک ساختمان در حال ساخت و ساز در منطقه تجریش با یکدیگر دوست شدند اما پس از مدتی، فقدانی محل کار خود را تغییر داده است.
بنا بر اظهارات کارگران ساختمانی، فقدانی اقدام به دریافت پول دستی از شکرالله با مدت زمان بازپرداخت یک هفتهای کرده اما پس از این مدت عنوان داشته که قادر به پرداخت این مبلغ نبوده و همین موضوع باعث ایجاد اختلاف بین وی و شکرالله شده و به همین علت محل کار خود را تغییر داده است.
با توجه به کشف جسد فقدانی و احتمال ارتکاب جنایت توسط شکرالله و احتمال اقدام برای خارج شدن از کشور، دستگیری وی قبل از هرگونه اقدام برای فرار از کشور در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت و نهایتاً کارآگاهان موفق به شناسایی مخفیگاه شکرالله در یک مسافرخانه در محدوده میدان راه آهن و دستگیری وی در تاریخ 7 خردادماه 94 ساعت 16 میشوند.
متهم پس از انتقال به اداره یازدهم پلیس آگاهی، صراحتاً لب به اعتراف گشوده و به ارتکاب جنایت اعتراف کرد.
وی در اعترافاتش به کارآگاهان گفت: مقتول از بنده به عنوان پول دستی درخواست مبلغ 600 هزار تومان پول کرد و من هم صرفاً در قالب دوستی و کمک، این مبلغ را تهیه کردم و به او دادم، قرار بود تا علیرضا این پول را پس از مدت یک هفته به من بازگرداند اما زمانیکه از وی درخواست پول را کردم، عنوان داشت که پولی در اختیار ندارد و همین موضوع باعث شروع اختلاف ما دو نفر شد.
متهم ادامه داد: حدوداً دو هفته پیش از جنایت، زمانی که برای پیگیری طلب خود به مقتول زنگ زده بودم ناگهان او بدترین فحاشیها را به من کرد و عنوان داشت که اصلا قصد بازپرداخت پول مرا ندارد و من هم که از باز پسگیری پول خود نا امید شده بودم تصمیم گرفتم تا دیگر با مقتول تماس نگیرم تا اینکه بعدازظهر 15 بهمن، مقتول به سرساختمانی که من در آنجا به عنوان نگهبان مشغول به کار بودم آمد تا به قول خودش با من آشتی کند.
وی افزود: از آنجایی که به خاطر دشنام و ناسزاگوییهای پشت تلفن، کینه شدیدی را از علیرضا به دل گرفته بودم وقتی او با گوشی تلفن همراهش در حال بازی کردن بود، گلنگی را برداشته و ضربهای از پشت به سر او وارد کردم، پس از آن پارچه ای را به دو گردن علیرضا انداختم و آنقدر فشار دادم تا دیگر قادر به نفس کشیدن نباشد.
شکرالله در خصوص انتقال جسد مقتول به محل کشف هم به کارآگاهان گفت: پس از جنایت، جنازه را داخل یک پتو قرار دادم و در تاریکی شب جنازه را با فرغون از ساختمان خارج و پس از دور شدن از ساختمان، آن را بهه مراه فرغون در کنار یک سطل آشغال رها کردم و به سرعت به ساختمان بازگشتم.
متهم در خصوص تماس با پسرخاله مقتول نیز عنوان داشت: فردای روز جنایت یعنی 16 بهمن ماه و برای آنکه به پول خود برسم، از طریق تلفن همراه مقتول با پسرخالهاش تماس گرفتم و با طرح موضوع طلب مالی از علیرضا و تهدید به کشتن وی، آنها را مجبور کردم تا مبلغ 600 هزار را به حساب عابربانک علیرضا واریز کنند،من هم که پیش از این و در چندین نوبت از عابر بانک علیرضا استفاده کرده و رمز او را در اختیار داشتم، پس از واریز این مبلغ به بازارچه تجریش رفته و پول را دریافت کردم.
سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده، معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ اظهار داتش: با توجه به اعتراف صریح متهم به ارتکاب جنایت و تأیید هویت جسد فقدانی از سوی شاکی پرونده، قرار بازداشت موقت از سوی مقام قضایی صادر شد و متهم جهت ادامه تحقیقات در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
به گزارش فارس، در تاریخ 16 بهمن ماه 93 خانمی افاغنه با مراجعه به دادسرای امور جنایی و طرح شکایتی در خصوص فقدان خواهرزادهاش اعلام کرد: فرد ناشناسی جهت آزادی خواهرزادهام درخواست پرداخت مبلغ 600 هزار تومان پول کرده اما با وجود پرداخت این مبلغ، هیچ خبری از خواهرزادهام نشد.
با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع گروگانگیری و به دستور شعبه هفتم بازپرسی دادسرای ناحیه 27 تهران، پرونده جهت رسیدگی در اختیار اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
شاکیه پس از حضور در اداره یازدهم در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: شخصی ناشناس از طریق شماره گوشی تلفن همراه خواهرزادهام به نام «علیرضا . ع» 25 ساله، با پسرم تماس گرفت و مدعی شد که علیرضا نزد اوست.
وی افزود: این شخص در ادامه تماس خود عنوان کرد که مبلغ 600 هزار تومان از علیرضا طلبکار هستم و شما باید این مبلغ را کارت به کارت، به شماره حساب علیرضا واریز کنید تا من او را آزاد کنم، ما هم که تصور میکردیم با پرداخت این مبلغ، علیرضا آزاد خواهد شد بلافاصله اقدام به واریز این مبلغ به حساب عابربانک علیرضا کردیم اما با این وجود هیچ خبری از وی نشد و به همین علت تصمیم به شکایت گرفتیم.
با آغاز تحقیقات، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که فقدانی به عنوان کارگر ساختمانی در یکی از ساختمانهای در حال ساخت و ساز واقع در منطقه تجریش مشغول به کار بوده و چندی پیش با یکی دیگر از کارگران ساختمانی به نام «شکرالله . ص» 22 ساله که او هم از افاغنه مقیم تهران است، اختلاف مالی پیدا کرده است.
با شناسایی «شکرالله» به عنوان مظنون اصلی پرونده، کارآگاهان با شناسایی محل کار وی در ساختمانی در نزدیکی میدان تجریش به این محل مراجعه و در تحقیقات خود اطلاع پیدا کردند که شکرالله به صورت ناگهانی و پس از تسویه مالی با پیمانکار ساختمانی، از این محل رفته است.
در بررسی تراکنش مالی حساب عابربانک فقدانی، کارآگاهان موفق به شناسایی یک بوتیک لباس فروشی در بازارچه تجریش شدند که تمامی مبلغ 600 هزار تومان پول واریز شده، در آنجا برداشت شده بود.
با شناسایی محل برداشت پول از حساب فقدانی، تحقیقات از صاحب مغازه انجام شد و این شخص در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: جوانی افاغنه، حدودا 20 ساله با مراجعه به مغازه من اقدام به خرید لباس به مبلغ 100 هزار تومان کرد و سپس به بهانه اینکه قصد مسافرت به افغانستان را داشته و نیاز به پول نقد دارد، از من درخواست کرد تا مابقی موجود حساب عابربانکش را به صورت نقدی پرداخت کنم، من هم صرفاً به خاطر کمک کردن، مبلغ 500 هزار تومان را به صورت نقد به وی پرداخت و در مجموع مبلغ 600 هزار تومان از حساب عابربانک برداشت کردم.
در تاریخ 15 بهمن ماه 93، جسد جوانی ناشناس ( یک روز قبل از طرح شکایت پرونده گروگانگیری )، در داخل یک فرغون در نزدیکی یک سطل آشغال در منطقه ولنجک توسط کارگران شهرداری کشف و موضوع از طریق کلانتری 163 ولنجک به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ اعلام شد.
هم زمان با طرح پرونده کشف جسد ناشناس در اداره یازدهم، پرونده گروگانگیری هم در اداره یازدهم طرح و در ادامه رسیدگی به این پرونده و بررسی فرضیه ارتکاب جنایت، پرونده اجساد ناشناس نیز بررسی و نهایتاً کارآگاهان موفق به شناسایی جسد فقدانی «علیرضا . ع» می شوند.
با توجه به دلایل و شواهد به دست آمده مشخص شد که قاتل پس از ارتکاب جنایت و رها کردن جسد، از طریق شماره تماس فقدانی اقدام به تماس و درخواست مبلغ 600 هزار تومان کرده است.
در ادامه رسیدگی به پرونده، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که فقدانی و شکرالله از حدود 6 ماه پیش و در زمان کار کردن در یک ساختمان در حال ساخت و ساز در منطقه تجریش با یکدیگر دوست شدند اما پس از مدتی، فقدانی محل کار خود را تغییر داده است.
بنا بر اظهارات کارگران ساختمانی، فقدانی اقدام به دریافت پول دستی از شکرالله با مدت زمان بازپرداخت یک هفتهای کرده اما پس از این مدت عنوان داشته که قادر به پرداخت این مبلغ نبوده و همین موضوع باعث ایجاد اختلاف بین وی و شکرالله شده و به همین علت محل کار خود را تغییر داده است.
با توجه به کشف جسد فقدانی و احتمال ارتکاب جنایت توسط شکرالله و احتمال اقدام برای خارج شدن از کشور، دستگیری وی قبل از هرگونه اقدام برای فرار از کشور در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت و نهایتاً کارآگاهان موفق به شناسایی مخفیگاه شکرالله در یک مسافرخانه در محدوده میدان راه آهن و دستگیری وی در تاریخ 7 خردادماه 94 ساعت 16 میشوند.
متهم پس از انتقال به اداره یازدهم پلیس آگاهی، صراحتاً لب به اعتراف گشوده و به ارتکاب جنایت اعتراف کرد.
وی در اعترافاتش به کارآگاهان گفت: مقتول از بنده به عنوان پول دستی درخواست مبلغ 600 هزار تومان پول کرد و من هم صرفاً در قالب دوستی و کمک، این مبلغ را تهیه کردم و به او دادم، قرار بود تا علیرضا این پول را پس از مدت یک هفته به من بازگرداند اما زمانیکه از وی درخواست پول را کردم، عنوان داشت که پولی در اختیار ندارد و همین موضوع باعث شروع اختلاف ما دو نفر شد.
متهم ادامه داد: حدوداً دو هفته پیش از جنایت، زمانی که برای پیگیری طلب خود به مقتول زنگ زده بودم ناگهان او بدترین فحاشیها را به من کرد و عنوان داشت که اصلا قصد بازپرداخت پول مرا ندارد و من هم که از باز پسگیری پول خود نا امید شده بودم تصمیم گرفتم تا دیگر با مقتول تماس نگیرم تا اینکه بعدازظهر 15 بهمن، مقتول به سرساختمانی که من در آنجا به عنوان نگهبان مشغول به کار بودم آمد تا به قول خودش با من آشتی کند.
وی افزود: از آنجایی که به خاطر دشنام و ناسزاگوییهای پشت تلفن، کینه شدیدی را از علیرضا به دل گرفته بودم وقتی او با گوشی تلفن همراهش در حال بازی کردن بود، گلنگی را برداشته و ضربهای از پشت به سر او وارد کردم، پس از آن پارچه ای را به دو گردن علیرضا انداختم و آنقدر فشار دادم تا دیگر قادر به نفس کشیدن نباشد.
شکرالله در خصوص انتقال جسد مقتول به محل کشف هم به کارآگاهان گفت: پس از جنایت، جنازه را داخل یک پتو قرار دادم و در تاریکی شب جنازه را با فرغون از ساختمان خارج و پس از دور شدن از ساختمان، آن را بهه مراه فرغون در کنار یک سطل آشغال رها کردم و به سرعت به ساختمان بازگشتم.
متهم در خصوص تماس با پسرخاله مقتول نیز عنوان داشت: فردای روز جنایت یعنی 16 بهمن ماه و برای آنکه به پول خود برسم، از طریق تلفن همراه مقتول با پسرخالهاش تماس گرفتم و با طرح موضوع طلب مالی از علیرضا و تهدید به کشتن وی، آنها را مجبور کردم تا مبلغ 600 هزار را به حساب عابربانک علیرضا واریز کنند،من هم که پیش از این و در چندین نوبت از عابر بانک علیرضا استفاده کرده و رمز او را در اختیار داشتم، پس از واریز این مبلغ به بازارچه تجریش رفته و پول را دریافت کردم.
سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده، معاون مبارزه با جرائم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ اظهار داتش: با توجه به اعتراف صریح متهم به ارتکاب جنایت و تأیید هویت جسد فقدانی از سوی شاکی پرونده، قرار بازداشت موقت از سوی مقام قضایی صادر شد و متهم جهت ادامه تحقیقات در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.