گفتگو با
امانالله قرایی مقدم
فرارو- جمعه 25 اردیبهشت،
آخرین روز لیگ چهاردهم برگزار شد. هشتادمین دربی سرخابی و بازی جنجالی تراکتورسازی
تبریز و نفت تهران. یکی برای قهرمانی و دیگری نبردی تاریخی بین دو دشمن قدیمی. در
شبی که پرسپولیس برد، این بار جنجال نه روی سکوها که در وسط زمین چمن استارت خورد.
دعوای بازیکنان استقلال و پرسپولیس هیایو را به سکوها منتقل کرد. و در تبریز
اتفاقی عجیب، طوفانی به پا کرد که هنوز گرد و خاک آن نخوابیده است. گفتند،
"در شب شادی پرسپولیسیها دو زن معلم در ماهشهر کشته شدند" و "در
شب عزای تبریز، تماشاگران تراکتور، همه چیز را ویران کردند."به گزارش فرارو،
فوتبال با جنجال زنده است و نمونه بارز آن جدال دو تیم پایتخت. اولین شهرآورد در
سال 1347 برپا شد. در آن زمان نام استقلال، تاج و پرسپولیس شاهین بود. مردم
"تاج" را وابسته به دربار و پرسپولیس را از آن خود میدانستند. در آن
زمان اگر داور تصمیمی بر علیه تیم شاهین میگرفت مردم گمان میکردند که این اجرای
یک دستور درباری و از بالاست. هرچند که اکنون طرفداران جوان این دو تیم اطلاع
چندانی از این ریشهها ندارند، اما انگار این حساسیت در این سالها نه تنها کم
نشده که با گذر هر سال، تنش میان طرفداران این دو تیم بازتولید میشود.
درگیری
بین بازیکنان استقلال و پرسپولیس در آخرین جمعه لیگ برتر، از یک بازی مرده و بدون
حساسیت، جدالی نفسگیر ساخت. هر چند نتیجه این بازی تاثیری در جدول امتیازها
نداشت، اما طرفدارن پرسپولیس طبق باوری دیرینه، خوشحال از برد رقیب، به خیابانها
آمدند. کارناوال شادی قرمزها در تهران و شهرهای دیگر به پا شد. پشت سیل
موتورسوارنِ قرمز دوست، ترافیک به جا ماند و در برخی شهرها تا نیمههای شب صدای
بوق و ویراژ موتورها، رنگ و روی شهر را عوض کرده بود.
در خبرها بود که در ماههشر، قطار هوادران خوشحال پرسپولیس با چند عابر پیاده برخورد کرده و دو نفر در دم جان باختند. هر چند خبر ساعاتی بعد تکذیب شد اما، این اولین بار نبود که کاروانال شادی فوتبالدوستان جنجالهایی را به پا میکرد.
در تبریز، طرفدارن تراکتور به اشتباه خود را قهرمان پنداشتند. استادیوم غرق در شادی شد، لحظهای بعد و آنگاه که حقیقت آشکار شد، چنان تشنجی فضا را در بر گرفت که باران "صندلی" باریدن گرفت و هوادران بهت زده دست به ویرانی زدند. عدهای که برای شادی به وسط زمین آمده بودند، با شنیدن خبر برد تیم سپاهان و پریدن قهرمانی از تبریز، غش کردند. تبریز آن شب خسارات زیادی را متحمل شد. بعد از گذشت چند روز از آخرین بازی لیگ چهاردهم فوتبال، هنوز حواشی آن داغ و پر سر و صداست.
در خبرها بود که در ماههشر، قطار هوادران خوشحال پرسپولیس با چند عابر پیاده برخورد کرده و دو نفر در دم جان باختند. هر چند خبر ساعاتی بعد تکذیب شد اما، این اولین بار نبود که کاروانال شادی فوتبالدوستان جنجالهایی را به پا میکرد.
در تبریز، طرفدارن تراکتور به اشتباه خود را قهرمان پنداشتند. استادیوم غرق در شادی شد، لحظهای بعد و آنگاه که حقیقت آشکار شد، چنان تشنجی فضا را در بر گرفت که باران "صندلی" باریدن گرفت و هوادران بهت زده دست به ویرانی زدند. عدهای که برای شادی به وسط زمین آمده بودند، با شنیدن خبر برد تیم سپاهان و پریدن قهرمانی از تبریز، غش کردند. تبریز آن شب خسارات زیادی را متحمل شد. بعد از گذشت چند روز از آخرین بازی لیگ چهاردهم فوتبال، هنوز حواشی آن داغ و پر سر و صداست.
و همه اینها تنها در روز آخر لیگ
چهاردم فوتبال و در ایران رخ داد.
کارشناسان
معتقدند، در فوتبال ایران و بهخصوص در شهرآورد سرخابی، با چیزی فراتر از یک
مسابقه ورزشی روبرو هستیم. اتفاقات رخ داده در سکوها و مستطیل سبز برآیند جامعه
است، که در قالبی دیگر و به صورت هیجانی بروز میکند.
اما چه چیزی منجر به شکلگیری چنین فضایی پیرامون فوتبال و خصوصا دربی تهران شده است؟ مهدی آقاپور –جامعهشناس ورزش و عضو انجمن جامعهشناسی ایران- در تحلیل چنین فضایی میگوید: "در ورزش فوتبال و به خصوص دربی در ایران، ما با یک کارناوال مواجه هستیم تا با ورزش. متاسفانه نگاهی برد و باختی و زرد به این مسابقات در میان متولیان برگزاری و رسانهها حاکم است که به کارناوالی شدن آن دامن میزند."
امیر حاجرضایی –کارشناس فوتبال- نیز معتقد است: "تا زمانی که رفاه مردم به طور کامل تامین نشود و فرهنگ جامعه رشد نکند، نباید از مردم انتظار داشت تا به شکلی خوب فوتبال ببینند. ورزشگاهها و یا جشنها یا ابراز ناراحتی پس از بازیهای فوتبال، همگی جزئی از صورت کلی جامعه است؛ چالشهای افراد جامعه با آنها به ورزشگاه میتواند منتقل گردد و بسیاری این فضاها را به این دلیل که جمعی هستند، برای تخلیه انرژی، فضاهایی امن میدانند."
امانالله قرائیمقدم اما به دو "بُعد سیاسی" و "بُعد جماعت مجذوب" موثر در فوتبال و به خصوص شهرآوردهای ورزشی اشاره میکند. وی معتقد است که در نهایت دلیل حواشی زیاد پیرامون این مسابقات به ضعف مدیریتی و اداری بازمیگردد.
از سیاست تا فوتبال
امانالله قرائیمقدم در گفتگو با فرارو گفت: باید ورزش را از منظرهای مختلفی دید و مورد بررسی قرار داد. یکی از این ابعاد، بُعد سیاسی است. در این بُعد، سیاستمداران با تهییجکردن مردم برای رفتن به استادیومهای بزرگ ورزشی، افکار توده مردم را از مسائل و مشکلات فردی و اجتماعی به سمت فوتبال معطوف میکنند؛ مردمی که عمدتا از قشر محروم جامعه هستند. این دیدگاه یکی از دیدگاهی است که میتوان از منظر آن به تجمیع افراد برای تماشای بازی فوتبال پرداخت، دیدگاهی که البته مختص به کشور ما نیست و دربی در بسیاری از کشورهای جهان را میتواند از این بعد بررسی کرد.
وی ادامه داد: در نتیجه، طبقه محروم، در مدت زمانی، بهجای آنکه دغدغه نان شب داشته باشد و به بیکاری، طلاق، خشونت خانگی و... بیاندیشد، به فوتبال و نتایج آن فکر خواهد کرد.
جماعتی که مجذوب است
این استاد دانشگاه در ادامه و با توضیح اصطلاح "جماعت مجذوب" اظهار کرد: یکی از انواع جماعت، "جماعت مجذوب" است. مردمی را نیز که برای تماشای بازی فوتبال به استادیوم میآیند، باید "جماعت مجذوب فوتبال" نامید. این جماعت که هریک ویژگیهای خاص خود را دارند، به سبب فوتبال گرد یکدیگر جمع میشوند. جماعتی که در این جمع تفکر منطقی ندارند و سرشار از احساسات هستند؛ احساساتی که میتوانند خطرناک شوند؛ مانند حواشیای که در پی بازی تراکتورسازی و در در تبریز رخ دادند. این جماعت میتوانند با یکدگیر شیشه بشکانند، به وسایل عمومی آسیب برسانند، درگیر نزاع شوند و... که همه اینها در نهایت آنها را از یک جماعت مجذوب به یک جماعت غوغا و متحرک بدل میسازد.
وی تصریح کرد: در چنین شرایطی، عدهای نیز ممکن است بخواهند از آب گلآلود ماهی بگیرند و جماعتی که برای ورزش گرد یکدیگر جمع شدهاند را برای اهداف سیاسی و خواستههای اجتماعی هماهنگ کنند.
ربطی به فرهنگ ندارد!
قرائیمقدم در پاسخ به این سئوال "که آیا آشوبها و فضای تنشآمیز این جماعت ناشی از فرهنگ پایین مردم نیست؟" اظهار کرد: این دست از اتفاقات مختص ایران نیست. البته باید مشخص کرد که منظور ما از فرهنگ چیست؟ نمیتواند در هر صورت از این واژه استفاده کرد، اما به طور کلی و در گفتار عامه مسلما فرهنگ مردمی تاثیرگذار خواهد بود. اما این به آن معنا نیست که فکر کنیم این اقدامات تنها در ایران رخ میدهد، بسیاری از کشورهایی که در این وجوه سطح فرهنگی بالاتری از ما دارند، مانند اتریش، انگلیس، اسپانیا و...، در پی دربیهای بزرگ به خشونتها و درگیریهای بیش از ما کشیده خواهند شد. بنابراین این دست مسائل در تمام کشورها امکان وقوع دارد.
این جامعهشناس گفت: قطعا هنگامی که یک فرد تنها و خشمگین باشد و از کنار یک پنجره یا شیشه بگذرد، نمیتواند به سادگی اقدام به خردکردن آن شیشه بکند، اما هنگامی که آن فرد به یک جمع بدل شود، آن جمع بهراحتی میتواند دست به هر اقدامی بزند. در نتیجه این خاصیت جمعیت است که احساسی شود، بر اساس آن عمل کند و در نهایت آن احساس خیلی زود از میان برود. با این توضیحات متوجه میشویم که فرهنگ لزوما نقش اول را در این اتفاقات ندارد.
قرائیمقدم در انتها با اشاره به وضعیت اجتماعی نامناسبی که در پی بازی تیمهای تراکتورسازی و نفت تهران در تبریز رخ داد، گفت: متاسفانه همه این اتفاقات که در کشور ما رخ میدهد، از حواشی شهرآورد سرخابی گرفته تا اتفاق عجیبی که در انتهای بازی نفت و تراکتورسازی افتاد، در پی مدیریت و اداره ضعیف مسئولان ورزشی است. قطعا از یک جماعت احساسی نباید توقع زیادی داشت، اما از مدیران و برقرارکنندگان نظم و گردانندگان یک بازی فوتبال انتظار میرود که شرایط را به نف آشوب و خرابی تغییر ندهند. خصوصا که حاضران در استادیومها عموما افرادی از طبقات محروم جامعه هستند که در پی تلنگری میتوانند به یاد مشکلاتشان بیافتند و بخواهند به هر نحو آن را بروز دهند.
اما چه چیزی منجر به شکلگیری چنین فضایی پیرامون فوتبال و خصوصا دربی تهران شده است؟ مهدی آقاپور –جامعهشناس ورزش و عضو انجمن جامعهشناسی ایران- در تحلیل چنین فضایی میگوید: "در ورزش فوتبال و به خصوص دربی در ایران، ما با یک کارناوال مواجه هستیم تا با ورزش. متاسفانه نگاهی برد و باختی و زرد به این مسابقات در میان متولیان برگزاری و رسانهها حاکم است که به کارناوالی شدن آن دامن میزند."
امیر حاجرضایی –کارشناس فوتبال- نیز معتقد است: "تا زمانی که رفاه مردم به طور کامل تامین نشود و فرهنگ جامعه رشد نکند، نباید از مردم انتظار داشت تا به شکلی خوب فوتبال ببینند. ورزشگاهها و یا جشنها یا ابراز ناراحتی پس از بازیهای فوتبال، همگی جزئی از صورت کلی جامعه است؛ چالشهای افراد جامعه با آنها به ورزشگاه میتواند منتقل گردد و بسیاری این فضاها را به این دلیل که جمعی هستند، برای تخلیه انرژی، فضاهایی امن میدانند."
امانالله قرائیمقدم اما به دو "بُعد سیاسی" و "بُعد جماعت مجذوب" موثر در فوتبال و به خصوص شهرآوردهای ورزشی اشاره میکند. وی معتقد است که در نهایت دلیل حواشی زیاد پیرامون این مسابقات به ضعف مدیریتی و اداری بازمیگردد.
از سیاست تا فوتبال
امانالله قرائیمقدم در گفتگو با فرارو گفت: باید ورزش را از منظرهای مختلفی دید و مورد بررسی قرار داد. یکی از این ابعاد، بُعد سیاسی است. در این بُعد، سیاستمداران با تهییجکردن مردم برای رفتن به استادیومهای بزرگ ورزشی، افکار توده مردم را از مسائل و مشکلات فردی و اجتماعی به سمت فوتبال معطوف میکنند؛ مردمی که عمدتا از قشر محروم جامعه هستند. این دیدگاه یکی از دیدگاهی است که میتوان از منظر آن به تجمیع افراد برای تماشای بازی فوتبال پرداخت، دیدگاهی که البته مختص به کشور ما نیست و دربی در بسیاری از کشورهای جهان را میتواند از این بعد بررسی کرد.
وی ادامه داد: در نتیجه، طبقه محروم، در مدت زمانی، بهجای آنکه دغدغه نان شب داشته باشد و به بیکاری، طلاق، خشونت خانگی و... بیاندیشد، به فوتبال و نتایج آن فکر خواهد کرد.
جماعتی که مجذوب است
این استاد دانشگاه در ادامه و با توضیح اصطلاح "جماعت مجذوب" اظهار کرد: یکی از انواع جماعت، "جماعت مجذوب" است. مردمی را نیز که برای تماشای بازی فوتبال به استادیوم میآیند، باید "جماعت مجذوب فوتبال" نامید. این جماعت که هریک ویژگیهای خاص خود را دارند، به سبب فوتبال گرد یکدیگر جمع میشوند. جماعتی که در این جمع تفکر منطقی ندارند و سرشار از احساسات هستند؛ احساساتی که میتوانند خطرناک شوند؛ مانند حواشیای که در پی بازی تراکتورسازی و در در تبریز رخ دادند. این جماعت میتوانند با یکدگیر شیشه بشکانند، به وسایل عمومی آسیب برسانند، درگیر نزاع شوند و... که همه اینها در نهایت آنها را از یک جماعت مجذوب به یک جماعت غوغا و متحرک بدل میسازد.
وی تصریح کرد: در چنین شرایطی، عدهای نیز ممکن است بخواهند از آب گلآلود ماهی بگیرند و جماعتی که برای ورزش گرد یکدیگر جمع شدهاند را برای اهداف سیاسی و خواستههای اجتماعی هماهنگ کنند.
ربطی به فرهنگ ندارد!
قرائیمقدم در پاسخ به این سئوال "که آیا آشوبها و فضای تنشآمیز این جماعت ناشی از فرهنگ پایین مردم نیست؟" اظهار کرد: این دست از اتفاقات مختص ایران نیست. البته باید مشخص کرد که منظور ما از فرهنگ چیست؟ نمیتواند در هر صورت از این واژه استفاده کرد، اما به طور کلی و در گفتار عامه مسلما فرهنگ مردمی تاثیرگذار خواهد بود. اما این به آن معنا نیست که فکر کنیم این اقدامات تنها در ایران رخ میدهد، بسیاری از کشورهایی که در این وجوه سطح فرهنگی بالاتری از ما دارند، مانند اتریش، انگلیس، اسپانیا و...، در پی دربیهای بزرگ به خشونتها و درگیریهای بیش از ما کشیده خواهند شد. بنابراین این دست مسائل در تمام کشورها امکان وقوع دارد.
این جامعهشناس گفت: قطعا هنگامی که یک فرد تنها و خشمگین باشد و از کنار یک پنجره یا شیشه بگذرد، نمیتواند به سادگی اقدام به خردکردن آن شیشه بکند، اما هنگامی که آن فرد به یک جمع بدل شود، آن جمع بهراحتی میتواند دست به هر اقدامی بزند. در نتیجه این خاصیت جمعیت است که احساسی شود، بر اساس آن عمل کند و در نهایت آن احساس خیلی زود از میان برود. با این توضیحات متوجه میشویم که فرهنگ لزوما نقش اول را در این اتفاقات ندارد.
قرائیمقدم در انتها با اشاره به وضعیت اجتماعی نامناسبی که در پی بازی تیمهای تراکتورسازی و نفت تهران در تبریز رخ داد، گفت: متاسفانه همه این اتفاقات که در کشور ما رخ میدهد، از حواشی شهرآورد سرخابی گرفته تا اتفاق عجیبی که در انتهای بازی نفت و تراکتورسازی افتاد، در پی مدیریت و اداره ضعیف مسئولان ورزشی است. قطعا از یک جماعت احساسی نباید توقع زیادی داشت، اما از مدیران و برقرارکنندگان نظم و گردانندگان یک بازی فوتبال انتظار میرود که شرایط را به نف آشوب و خرابی تغییر ندهند. خصوصا که حاضران در استادیومها عموما افرادی از طبقات محروم جامعه هستند که در پی تلنگری میتوانند به یاد مشکلاتشان بیافتند و بخواهند به هر نحو آن را بروز دهند.