عجیب اینکه طوری در مورد سعید جلیلی گفته شده که گویا جلیلی مستقل است ووابستگی حزبی
وتشکیلاتی ندارد .زیر گزارش شده از ویژگیهای
سعید جلیلی درجریان انتخابات ریاست جمهوری نمایان شد.چون حضور یک دفعه او در وزارت
کشور برای ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری نشان داد جلیلی چندان علاقهای به کار
حزبی و برنامه ریزی شده ندارد. وی پیش از ثبت نام حضور خود در انتخابات را تکذیب
میکرد و کمتر کسی برای حضور او در انتخابات شانسی قائل بود. اماحضور او اما نشان
داد که سعید جلیلی از جمله سیاستمدارانی است که معتقد به اجتهاد شخصی است و چندان
علاقهای به نظرات و مشورتهای دیگران ندارد. از این جهت میتوان گفت سعید جلیلی
شباهت زیادی به مصباح یزدی پدر معنوی جبهه پایداری دارد. ضمن اینکه جلیلی مرید یا نوچه مصباح یزدی
است و قبل از بازتاب خبر جلیلی درراه انتخابات بازارمکاره با مصباح یزدی دیدار
خصوصی داشت .اکنون مشخص شده ازچه منبع و مرجعی برای حضورد رانتخابات به وی توصیه
شده است. ادعای مستقل بودن وعدم علاقه ی کارحزبی جلیلی چنین
اعتراف شده به نظر میرسد آنها بر جلیلی قبای ریاست مجلس را دوختهاند و مي خواهند
او را به کرسی ریاست مجلس بنشانند. یعنی تشکیلات –باندی دست اندرکار رییس
بازارمکاره کردن جلیلی درکار است که شامل باندمافیایی جبهه ی متحدا صول گرایی
مصباح یزدی می باشد.
به نظر میرسد پایداریها بر جلیلی قبای
ریاست مجلس را دوختهاند و میخواهند او را به کرسی ریاست مجلس بنشانند.به گزارش
نامه نيوز، دهه 80 را بدون شک میتوان دهه ظهور سیاستمداران جدید در فضای سیاسی
ایران دانست. سالهایی که مدیران میانی جمهوری اسلامی به ردههای بالا مسئولیتی
رسیدند. سعید جلیلی نمونه بارز این افراد است. کسی که از معاونت وزارت امور خارجه
به دبیری شورای عالی امنیت ملی رسید.سعید جلیلی پلههای ترقی را به سرعت طی
کرد و تبدیل به یکی از شناخته شده ترین سیاستمداران ایرانی در سطح بین المللی شد.
جلیلی در دورانی که دبیری شورای عالی امنیت ملی را تحویل گرفت، استراتژی خود را در
برابر کشورهای 1+5 بر اساس « مبارزه با بدی مطلق» قرار داد. به معنای بهتر جلیلی
نه برای مذاکره با طرف غربی بلکه برای ایستادن بر روی حرف خود راهی کشورهایی که میزبان
مذاکرات ایران و کشورهای 1+5 میشد.همین رفتار سعید جلیلی باعث شده بود تا
دیپلماتهای غربی او را سرسخت وغیرقابل منعطف میدانستند در حالی که بارزترین
ویژگی یک دیپلمات در عرصه بین المللی انعطاف اوست. عرصه سیاست خارجی بر اساس سخت
گیریها و انعطافها تعریف میشود و نمیشود در تمام مذاکرات فرد مذاکره کننده از
یک روش استفاده کند. غیر قابل منعطف بودن یکی از مهم ترین ویژگیهای سعید جلیلی
است. روزنامه واشنگتن پست در مورد این سیاستمدار ایرانی مینویسد:« وی فردی انعطافناپذیر،
ایدئولوژیک است و علاقهمند است به رغم تحریم های فلجکننده غرب علیه ایران که
فشار زیادی بر روی طبقه متوسط مردم داشته است، ایالات متحده آمریکا را کشوری در
آستانه شکست جلوه دهد»
این غیرقابل انعطاف پذیر بودن باعث میشود که افراد به نگاه غیرواقع بینانهای از جهان دست پیدا کنند. سعید جلیلی همچون محمود احمدی نژاد، نگاهی غیرکارشناسی به عرصه بین المللی داشت و به آمریکا مانند شیری نگاه میکرد که دیگر نه دندان دارد نا یال و کوپال، بدون اینکه توجه کند شیر پیر بازهم یک شیر است و باید در رفتار با او جانب احتیاط را رعایت کرد.
درست است که آمریکا دیگر آن آمریکای دهه 90 و بعد از پایان جنگ سرد نیست اما باید بدانیم آنها هنوز هم قدرت برتر جهانی هستند و نمیشود بدون نادیده گرفتن آنها در مدیریت منطقه و جهان نقش داشت. اگر به نحوه مذاکره ظریف و جلیلی دقت کنیم به خوبی متوجه این معنا میشویم. جلیلی و دوستانش با کنار گذاشتن آمریکا از محدوده گفت و گوی خود مهم ترین دستاوردشان بعد از هرجلسه مشخص شدن محل بعدی مذاکرات بود. این درحالی است که ایران و آمریکا در دولت جدید ایران در حال امضای توافق بزرگ هستهای در تیرماه هستند. غیر منعطف بودن باعث میشود نگاه ما به جهان نگاهی غیرواقعی و حبابی باشد.
دیگر ویژگیهای سعید جلیلی درجریان انتخابات ریاست جمهوری نمایان شد. حضور یک دفعه او در وزارت کشور برای ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری نشان داد جلیلی چندان علاقهای به کار حزبی و برنامه ریزی شده ندارد. وی پیش از ثبت نام حضور خود در انتخابات را تکذیب میکرد و کمتر کسی برای حضور او در انتخابات شانسی قائل بود. حضور او اما نشان داد که سعید جلیلی از جمله سیاستمدارانی است که معتقد به اجتهاد شخصی است و چندان علاقهای به نظرات و مشورتهای دیگران ندارد. از این جهت میتوان گفت سعید جلیلی شباهت زیادی به آیتالله مصباح یزدی پدر معنوی جبهه پایداری دارد.
درجریان انتخابات ریاست جمهوری جلیلی ویژگیهای دیگری از خود بروز داد. او نشان داد که سیاستمداری خجالتی و درون گراست و کمتر ترجیح میدهد با رقبای خود وارد جدل شود. قطعا اگر احمدی نژاد جای سعید جلیلی بر صندلیهای مناظرههای انتخابات ریاست جمهوری تکیه زده بود و رقبا از نحوه مدیریتش بر پرونده هستهای انتقاد میکردند، زمین را به آسمان میدوخت و در پایان به گونهای القا میکرد که گویی مدیریت پرونده هستهای در دستان رقبا بوده است و آنها اشتباه کردهاند.
جلیلی اما نشان داد سیاستمداری نیست که بتواند از دستاوردهای خود دفاع کند. حاصل این ناتوانی نیز تنها 4 میلیون رای در خرداد 92 بود.
اما جلیلی نیز مانند دیگر سیاسیون ایرانی میخواهد با انتقاد از دیگران جایگاه خود را بالا ببرد. شاه بیت سخنان سعید جلیلی در انتخابات 92، ناکارآمدی تیم قبلی مذاکره کننده ایران یعنی حسن روحانی بود و او سعی میکرد با القای این معنا به مردم رای خود را بالا ببرد. طرحی که با شکست مواجه شد و روحانی به عنوان رئیس جمهور از مردم رای اعتماد گرفت.
سعید جلیلی با چنین ویژگیهایی حالا از سوی برخی از جریانهای سیاسی آماده ورود به انتخابات مجلس دهم میشود. اعضای جبهه پایداری به مدیریت مصباح یزدی به دنبال فرستادن جلیلی به مجلس هستند. روزی او را از قم و دیگر روز جلیلی را از مشهد راهی پارلمان میکنند. آنها جلیلی را فردی می دانند که میتواند در مجلس آینده نقش مهم بازی کند. دیدار مصباح یزدی با وی در هفته گذشته نیز در همین راستا بود.به نظر میرسد آنها بر جلیلی قبای ریاست مجلس را دوختهاند و مي خواهند او را به کرسی ریاست مجلس بنشانند.
باید دید تا زمان باقی مانده تا انتخابات مجلس سیاستمدار خجالتی ایران چه تصمیمی برای آینده سیاسی خود خواهد گرفت.
این غیرقابل انعطاف پذیر بودن باعث میشود که افراد به نگاه غیرواقع بینانهای از جهان دست پیدا کنند. سعید جلیلی همچون محمود احمدی نژاد، نگاهی غیرکارشناسی به عرصه بین المللی داشت و به آمریکا مانند شیری نگاه میکرد که دیگر نه دندان دارد نا یال و کوپال، بدون اینکه توجه کند شیر پیر بازهم یک شیر است و باید در رفتار با او جانب احتیاط را رعایت کرد.
درست است که آمریکا دیگر آن آمریکای دهه 90 و بعد از پایان جنگ سرد نیست اما باید بدانیم آنها هنوز هم قدرت برتر جهانی هستند و نمیشود بدون نادیده گرفتن آنها در مدیریت منطقه و جهان نقش داشت. اگر به نحوه مذاکره ظریف و جلیلی دقت کنیم به خوبی متوجه این معنا میشویم. جلیلی و دوستانش با کنار گذاشتن آمریکا از محدوده گفت و گوی خود مهم ترین دستاوردشان بعد از هرجلسه مشخص شدن محل بعدی مذاکرات بود. این درحالی است که ایران و آمریکا در دولت جدید ایران در حال امضای توافق بزرگ هستهای در تیرماه هستند. غیر منعطف بودن باعث میشود نگاه ما به جهان نگاهی غیرواقعی و حبابی باشد.
دیگر ویژگیهای سعید جلیلی درجریان انتخابات ریاست جمهوری نمایان شد. حضور یک دفعه او در وزارت کشور برای ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری نشان داد جلیلی چندان علاقهای به کار حزبی و برنامه ریزی شده ندارد. وی پیش از ثبت نام حضور خود در انتخابات را تکذیب میکرد و کمتر کسی برای حضور او در انتخابات شانسی قائل بود. حضور او اما نشان داد که سعید جلیلی از جمله سیاستمدارانی است که معتقد به اجتهاد شخصی است و چندان علاقهای به نظرات و مشورتهای دیگران ندارد. از این جهت میتوان گفت سعید جلیلی شباهت زیادی به آیتالله مصباح یزدی پدر معنوی جبهه پایداری دارد.
درجریان انتخابات ریاست جمهوری جلیلی ویژگیهای دیگری از خود بروز داد. او نشان داد که سیاستمداری خجالتی و درون گراست و کمتر ترجیح میدهد با رقبای خود وارد جدل شود. قطعا اگر احمدی نژاد جای سعید جلیلی بر صندلیهای مناظرههای انتخابات ریاست جمهوری تکیه زده بود و رقبا از نحوه مدیریتش بر پرونده هستهای انتقاد میکردند، زمین را به آسمان میدوخت و در پایان به گونهای القا میکرد که گویی مدیریت پرونده هستهای در دستان رقبا بوده است و آنها اشتباه کردهاند.
جلیلی اما نشان داد سیاستمداری نیست که بتواند از دستاوردهای خود دفاع کند. حاصل این ناتوانی نیز تنها 4 میلیون رای در خرداد 92 بود.
اما جلیلی نیز مانند دیگر سیاسیون ایرانی میخواهد با انتقاد از دیگران جایگاه خود را بالا ببرد. شاه بیت سخنان سعید جلیلی در انتخابات 92، ناکارآمدی تیم قبلی مذاکره کننده ایران یعنی حسن روحانی بود و او سعی میکرد با القای این معنا به مردم رای خود را بالا ببرد. طرحی که با شکست مواجه شد و روحانی به عنوان رئیس جمهور از مردم رای اعتماد گرفت.
سعید جلیلی با چنین ویژگیهایی حالا از سوی برخی از جریانهای سیاسی آماده ورود به انتخابات مجلس دهم میشود. اعضای جبهه پایداری به مدیریت مصباح یزدی به دنبال فرستادن جلیلی به مجلس هستند. روزی او را از قم و دیگر روز جلیلی را از مشهد راهی پارلمان میکنند. آنها جلیلی را فردی می دانند که میتواند در مجلس آینده نقش مهم بازی کند. دیدار مصباح یزدی با وی در هفته گذشته نیز در همین راستا بود.به نظر میرسد آنها بر جلیلی قبای ریاست مجلس را دوختهاند و مي خواهند او را به کرسی ریاست مجلس بنشانند.
باید دید تا زمان باقی مانده تا انتخابات مجلس سیاستمدار خجالتی ایران چه تصمیمی برای آینده سیاسی خود خواهد گرفت.