اوین
نامه ی کیهان 3 شنبه 5 خرداد ماه سال 1394
يادداشت روز اوین نامه ی کیهان "آداب نبرد اينگونه است"
يادداشت روز اوین نامه ی کیهان "آداب نبرد اينگونه است"
نخستين روزهاي آبان 1359،خرمشهر پس از مقاومتي
جانانه و کم نظير و نابرابر، به اشغال دژخيمان ارتش بعث در آمد. آن روزها هرکس
هرکاري از دستش برآمد انجام داد تا شهر سقوط نکند، اما نشد! نشد نه بخاطر برتري
ماشين جنگي صدام -که واقعا در برابر دستان خالي رزمندگان ما برتري هم داشت- بلکه
بخاطر خيانت ها و کوتاهي هاي جبهه خودي. از خيانت بني صدر رئيس جمهور گرفته تا
عوامل مشابه ديگر که همه و همه تيغ رزمندگان مظلوم ما را کند کرد و به سقوط شهر
منجر شد. خرمشهر 578 روز در اشغال دشمن بود. در اين مدت اتفاقات زيادي افتاد.
همدلي و انسجام داخلي تقويت شد، عوامل توطئه و تفرقه رفتند و ارتش و سپاه به معني
واقعي همه توان خود را به ميدان آوردند و توانستند فرزند ميهن را از دست دشمن نجات
دهند و اينگونه شد که خوشحالي به دل نوراني و سراسر اميد روح خدا رسيد و اين جمله
تاريخي از او به يادگار ماند که «خرمشهر را خدا آزاد کرد».
سي و يک سال از آن روزهاي شيرين مي گذرد.جنگ تمام شده و شهري زير آتش و بمب نيست اما رئيس جمهور محترم کشورمان معتقد است که جنگ ادامه دارد و «خرمشهر اقتصادي ما در اشغال دشمن است» او چند روز قبل در هشتمين کنگره تجليل از ايثارگران گفت:«امروز سرزمين زيباي فعاليت اقتصادي شما با دنيا توسط 1+5 و شوراي امنيت اشغال شده است، سرزمين اقتصادي ما اشغال شده است. در زمان اشغال خرمشهر نمي توانستيد حركت كنيد و جواب شما گلوله بود، اكنون نيز هر حركتي مي خواهيد انجام دهيد جلوي شما را گرفته اند، پول مي خواهيد حواله كنيد نمي توانيد، چيزي بخريد يا بفروشيد نمي توانيد و دنياي اقتصاد و سرزمين اقتصاد ما امروز اشغال است. ما امروز با ابزار سياسي و ديپلماسي مي خواهيم زمين اقتصادي را كه به ناروا تصرف و اشغال شده است آزاد كنيم، فضاي سرزمين فروش نفت ما اشغال شده است ... سرزمين نفت ما توسط 1+5 و شوراي امنيت و قدرت ها و ابرقدرت ها اشغال شده است و ما بايد خرمشهر نفت مان را آزاد كنيم، بانك ها و روابط بانكي ما با دنيا در سراسر جهان توسط عفلقيان جديد اشغال شده است ... ما بايد تمامي سرزمين هاي تصرفي اقتصادي تجاري، علمي مان را كه در سراسر جهان به ناروا اشغال شده است به عنوان خونين شهر و خرمشهر جديد از دست دشمن آزاد كنيم ... همانگونه كه سرداران نظامي ما خرمشهر را آزاد كردند سرداران سياسي ما نيز در نبرد ديپلماسي خرمشهرهاي جديد را آزاد خواهند كرد.»
سخنان رئيس جمهور محترم چند نکته را به ذهن متبادر مي کند که اشاره به آنها خالي از فايده نيست
نخست آنکه بالاخره ايشان هم پذيرفته اند که ما در حال جنگ با آمريکا و متحدانش هستيم! اين سخنان حماسي و پرشور ايشان را بايد مقايسه کرد با سخنراني هاي ديگر ايشان که در آنها از تعامل با همين کشورهايي که امروز بعنوان «اشغالگران اقتصاد» ما معرفي مي شوند، سخن به ميان آمده بود. بعنوان نمونه ايشان در کنفرانس خبري ارديبهشت 93 اظهار داشتند: «عده اي معتقدند که ما هميشه با دنيا جنگ خواهيم داشت يعني هيچ وقت نمي توانيم روابط مان را با دنيا معمولي کنيم ولي من اين موضوع را هيچ وقت قبول نداشته ام و الان هم نمي پذيرم. اين سخن بدين معنا نيست که ما با همه دنيا روابط صميمانه خواهيم داشت و مسلماً کشورهاي مختلف اهداف مختلف دارند ... معتقدم ما مي توانيم با هر کشوري که دچار تنش هستيم، آن تنش را کاهش دهيم و در همين چند ماه نيز اين کار انجام شده است؛ چنانکه ما توسعه روابط با کشورهاي دوست و همسايه را مدنظر قرار داده ايم و حضور سياسيون و اقتصاديون از کشورهاي مختلف غرب و شرق در تهران گواه همين موضوع است... بر اين اساس، نظر کساني که معتقدند مسائل ما با دنيا حل نمي شود، نظر درستي نيست؛ چراکه ما مي توانيم مسائلمان را با دنيا حل کنيم؛ البته برخي مسائل پيچيده است و يک روزه حل نمي شود.» اين سخنان و موارد متعدد مشابه، حکايت از آن دارد که ايشان در گذشته معتقد به خصومت غرب با ما نبوده و به اين باور بوده اند که ضعف ديپلماسي باعث خصومت آنها با ما شده و اميد داشتند که با ابزار ديپلماتيک و گفت وگو، اين خصومت ها را تبديل به دوستي و روابط حسنه کنند. اما اکنون و پس از حدود دوسال از آغاز دولت يازدهم ،صراحتا مي گويد 1+5سرزمين اقتصادي ما را اشغال کرده اند. اين تعبيري مهم و سخني با اهميت است که نمي توان و نبايد به سادگي از کنار آن گذشت.
نکته ديگر اينکه اگر بپذيريم در حال جنگ نابرابر و تمام عيار با آمريکا و عواملش در عرصه اقتصاد هستيم- که به گفته رئيس جمهور نيز چنين است- بايد بررسي کنيم که با کدام آرايش و تاکتيک جنگي مي خواهيم به جنگ دشمن برويم؟ واقعيت اين است که جنگ اقتصادي ما نه مربوط به حالابلکه به گفته رئيس جمهور محترم، از سال ها قبل آغاز شده و در يک نبرد نابرابر همه زيرساخت هاي اقتصادي ما هدف کينه و بغض دشمن قرار گرفته است. حال که چنين است و حال که رئيس جمهور محترم کشورمان هم در سالروز آزادي خرمشهر به آن تصريح کرده و تاکيد دارد که بايد به روش فتح خرمشهر،خرمشهر اقتصادي کشورمان آزاد شود، چه بايد کرد؟
صادقانه بايد گفت دستور کار کنوني دولت، نمي تواند به آزادي حتي بخش کوچکي از اين سرزمين اقتصادي منجر شود و مادام که اين روش ها ادامه داشته باشد، هر روز سرزمين هاي بيشتري را از دست مي دهيم! اگر قرار است به سبک مجاهدان فاتح خرمشهر عمل کنيم ،چند نکته مهم را نبايد فراموش کنيم:
1- فاتحان خرمشهر، صدام را دشمن جان و مال و ناموس کشور مي دانستند،مصمم و استوار کمر همت به نابودي او بستند و تا آخرين قطره خون با او جنگيدند.هرگز فکر اينکه با او مذاکره کنند را هم به مخيله اشان راه ندادند. با آنکه او به لحاظ تجهيزات نظامي - به علت برخورداري از حمايت قدرت هاي جهاني- به مراتب برتر از نيروهاي ما بود، اما رزمندگان شجاع ما هرگز از توان نظامي او نهراسيدند طبيعتا اگر ما او را دست بالامي دانستيم ،جرات و جسارت مقابله با او را پيدا نمي کرديم.
2- رزمندگان ما با شناخت کامل جبهه دشمن به تجهيز و تکميل سپاه خودي پرداختند و پس از بکارگيري همه توش و توان خود ،در يک نبرد با شکوه پوزه دشمن را به خاک ماليدند. آيا اين اتفاق امروز هم در اتاق فکر و اتاق عمليات دولت جريان دارد؟اينکه دولت سيل واردات را به کشور باز کرده يا اينکه دهها صنعت کشور در تعطيلي و خمودي به سر مي برند در همين راستاست؟! کدام اقدام موثر در جبهه داخلي اقتصاد براي تقويت توان سربازان اقتصادي صورت گرفته که به افزايش توان آنها منجر شده است؟! اينکه مسکن مهر و بطور کلي توليد مسکن در بدترين وضعيت ممکن رها شده و به تبع آن حدود يکصد شاخه صنعتي و رشته هاي متعدد اشتغال تعطيل شده ، روش هايي براي تقويت جبهه خودي است؟ آيا اينگونه نبود که در فتح خرمشهر روي توان تک تک افراد و روي کمترين تسليحات هم حساب باز شد و براي تقويت آن چاره انديشي شد؟
3- در فتح خرمشهر، همه دنيا عليه ما بود و ما تنها با اتکاء به لطف لايزال الهي و توان داخلي به آن فتح عظيم دست يافتيم. آيا امروز هم چنين است؟ آيا امروز آنگونه که انتظار مي رود به توان داخلي توجه مي شود؟ يا اينکه متاسفانه بيشترين نگاه به بيرون مرزهاست؟آيا جز اين است که دولت در دو سال گذشته همه هم و غم خود را براي حل مشکلات از بيرون به کار برده است؟ مگر آنها دشمن اشغالگر نيستند!؟ کدام رزمنده اي است که موفق شده باشد سرزمينش را با خواهش و دست پايين گرفتن، از چنگال دشمن نجات دهد؟ فاتحان خرمشهر که چنين نبودند و به يقين هيچ رزمنده وطن دوست ديگري هم چنين نبوده و نخواهد بود.
4- در فتح خرمشهر،همه کوشيدند تا پاي دشمن را از سرزمينمان قطع کنند و هيچ کس راضي به کوچکترين روي خوش نشان دادني به دشمن نبود. آيا اينکه امروز تلاش شود پاي دشمن- همان هايي که رئيس جمهور محترم به آنها اشغالگر اقتصادي مي گويد- به بهانه هاي مختلف و تحت عناوين فريبنده به کشورمان باز شود،سنخيتي با روش شهداي خرمشهر دارد!؟
صرفنظر از همه موارد فوق ،ذکر اين نکته هم ضروري است که سخنان رئيس جمهور محترم يک معناي احتمالي ديگر هم دارد و آن اينکه همه مشکلات ما بدست 1+5 است و لاجرم براي حل آن بايد به نبرد ديپلماتيک با اشغالگران پرداخت و به ناچار تعامل را بايد پيشه کرد و... اگر چنين باشد، اين يعني هنوز هم باور نداريم که مشکلات را بايد در داخل حل و براي آن راهکاري پيدا کرد. يعني بازهم معتقديم که اگر با 1+5 بستيم، مشکل نفت و پول و بانک و... حل مي شود و نيازي نيست که نيم نگاهي هم به داخل کشور و استفاده از توان و ظرفيت داخلي کرد!
با همه اين حرف ها، دشمن، دشمن است و نمي توان دشمني او را به شوخي گرفت.
سي و يک سال از آن روزهاي شيرين مي گذرد.جنگ تمام شده و شهري زير آتش و بمب نيست اما رئيس جمهور محترم کشورمان معتقد است که جنگ ادامه دارد و «خرمشهر اقتصادي ما در اشغال دشمن است» او چند روز قبل در هشتمين کنگره تجليل از ايثارگران گفت:«امروز سرزمين زيباي فعاليت اقتصادي شما با دنيا توسط 1+5 و شوراي امنيت اشغال شده است، سرزمين اقتصادي ما اشغال شده است. در زمان اشغال خرمشهر نمي توانستيد حركت كنيد و جواب شما گلوله بود، اكنون نيز هر حركتي مي خواهيد انجام دهيد جلوي شما را گرفته اند، پول مي خواهيد حواله كنيد نمي توانيد، چيزي بخريد يا بفروشيد نمي توانيد و دنياي اقتصاد و سرزمين اقتصاد ما امروز اشغال است. ما امروز با ابزار سياسي و ديپلماسي مي خواهيم زمين اقتصادي را كه به ناروا تصرف و اشغال شده است آزاد كنيم، فضاي سرزمين فروش نفت ما اشغال شده است ... سرزمين نفت ما توسط 1+5 و شوراي امنيت و قدرت ها و ابرقدرت ها اشغال شده است و ما بايد خرمشهر نفت مان را آزاد كنيم، بانك ها و روابط بانكي ما با دنيا در سراسر جهان توسط عفلقيان جديد اشغال شده است ... ما بايد تمامي سرزمين هاي تصرفي اقتصادي تجاري، علمي مان را كه در سراسر جهان به ناروا اشغال شده است به عنوان خونين شهر و خرمشهر جديد از دست دشمن آزاد كنيم ... همانگونه كه سرداران نظامي ما خرمشهر را آزاد كردند سرداران سياسي ما نيز در نبرد ديپلماسي خرمشهرهاي جديد را آزاد خواهند كرد.»
سخنان رئيس جمهور محترم چند نکته را به ذهن متبادر مي کند که اشاره به آنها خالي از فايده نيست
نخست آنکه بالاخره ايشان هم پذيرفته اند که ما در حال جنگ با آمريکا و متحدانش هستيم! اين سخنان حماسي و پرشور ايشان را بايد مقايسه کرد با سخنراني هاي ديگر ايشان که در آنها از تعامل با همين کشورهايي که امروز بعنوان «اشغالگران اقتصاد» ما معرفي مي شوند، سخن به ميان آمده بود. بعنوان نمونه ايشان در کنفرانس خبري ارديبهشت 93 اظهار داشتند: «عده اي معتقدند که ما هميشه با دنيا جنگ خواهيم داشت يعني هيچ وقت نمي توانيم روابط مان را با دنيا معمولي کنيم ولي من اين موضوع را هيچ وقت قبول نداشته ام و الان هم نمي پذيرم. اين سخن بدين معنا نيست که ما با همه دنيا روابط صميمانه خواهيم داشت و مسلماً کشورهاي مختلف اهداف مختلف دارند ... معتقدم ما مي توانيم با هر کشوري که دچار تنش هستيم، آن تنش را کاهش دهيم و در همين چند ماه نيز اين کار انجام شده است؛ چنانکه ما توسعه روابط با کشورهاي دوست و همسايه را مدنظر قرار داده ايم و حضور سياسيون و اقتصاديون از کشورهاي مختلف غرب و شرق در تهران گواه همين موضوع است... بر اين اساس، نظر کساني که معتقدند مسائل ما با دنيا حل نمي شود، نظر درستي نيست؛ چراکه ما مي توانيم مسائلمان را با دنيا حل کنيم؛ البته برخي مسائل پيچيده است و يک روزه حل نمي شود.» اين سخنان و موارد متعدد مشابه، حکايت از آن دارد که ايشان در گذشته معتقد به خصومت غرب با ما نبوده و به اين باور بوده اند که ضعف ديپلماسي باعث خصومت آنها با ما شده و اميد داشتند که با ابزار ديپلماتيک و گفت وگو، اين خصومت ها را تبديل به دوستي و روابط حسنه کنند. اما اکنون و پس از حدود دوسال از آغاز دولت يازدهم ،صراحتا مي گويد 1+5سرزمين اقتصادي ما را اشغال کرده اند. اين تعبيري مهم و سخني با اهميت است که نمي توان و نبايد به سادگي از کنار آن گذشت.
نکته ديگر اينکه اگر بپذيريم در حال جنگ نابرابر و تمام عيار با آمريکا و عواملش در عرصه اقتصاد هستيم- که به گفته رئيس جمهور نيز چنين است- بايد بررسي کنيم که با کدام آرايش و تاکتيک جنگي مي خواهيم به جنگ دشمن برويم؟ واقعيت اين است که جنگ اقتصادي ما نه مربوط به حالابلکه به گفته رئيس جمهور محترم، از سال ها قبل آغاز شده و در يک نبرد نابرابر همه زيرساخت هاي اقتصادي ما هدف کينه و بغض دشمن قرار گرفته است. حال که چنين است و حال که رئيس جمهور محترم کشورمان هم در سالروز آزادي خرمشهر به آن تصريح کرده و تاکيد دارد که بايد به روش فتح خرمشهر،خرمشهر اقتصادي کشورمان آزاد شود، چه بايد کرد؟
صادقانه بايد گفت دستور کار کنوني دولت، نمي تواند به آزادي حتي بخش کوچکي از اين سرزمين اقتصادي منجر شود و مادام که اين روش ها ادامه داشته باشد، هر روز سرزمين هاي بيشتري را از دست مي دهيم! اگر قرار است به سبک مجاهدان فاتح خرمشهر عمل کنيم ،چند نکته مهم را نبايد فراموش کنيم:
1- فاتحان خرمشهر، صدام را دشمن جان و مال و ناموس کشور مي دانستند،مصمم و استوار کمر همت به نابودي او بستند و تا آخرين قطره خون با او جنگيدند.هرگز فکر اينکه با او مذاکره کنند را هم به مخيله اشان راه ندادند. با آنکه او به لحاظ تجهيزات نظامي - به علت برخورداري از حمايت قدرت هاي جهاني- به مراتب برتر از نيروهاي ما بود، اما رزمندگان شجاع ما هرگز از توان نظامي او نهراسيدند طبيعتا اگر ما او را دست بالامي دانستيم ،جرات و جسارت مقابله با او را پيدا نمي کرديم.
2- رزمندگان ما با شناخت کامل جبهه دشمن به تجهيز و تکميل سپاه خودي پرداختند و پس از بکارگيري همه توش و توان خود ،در يک نبرد با شکوه پوزه دشمن را به خاک ماليدند. آيا اين اتفاق امروز هم در اتاق فکر و اتاق عمليات دولت جريان دارد؟اينکه دولت سيل واردات را به کشور باز کرده يا اينکه دهها صنعت کشور در تعطيلي و خمودي به سر مي برند در همين راستاست؟! کدام اقدام موثر در جبهه داخلي اقتصاد براي تقويت توان سربازان اقتصادي صورت گرفته که به افزايش توان آنها منجر شده است؟! اينکه مسکن مهر و بطور کلي توليد مسکن در بدترين وضعيت ممکن رها شده و به تبع آن حدود يکصد شاخه صنعتي و رشته هاي متعدد اشتغال تعطيل شده ، روش هايي براي تقويت جبهه خودي است؟ آيا اينگونه نبود که در فتح خرمشهر روي توان تک تک افراد و روي کمترين تسليحات هم حساب باز شد و براي تقويت آن چاره انديشي شد؟
3- در فتح خرمشهر، همه دنيا عليه ما بود و ما تنها با اتکاء به لطف لايزال الهي و توان داخلي به آن فتح عظيم دست يافتيم. آيا امروز هم چنين است؟ آيا امروز آنگونه که انتظار مي رود به توان داخلي توجه مي شود؟ يا اينکه متاسفانه بيشترين نگاه به بيرون مرزهاست؟آيا جز اين است که دولت در دو سال گذشته همه هم و غم خود را براي حل مشکلات از بيرون به کار برده است؟ مگر آنها دشمن اشغالگر نيستند!؟ کدام رزمنده اي است که موفق شده باشد سرزمينش را با خواهش و دست پايين گرفتن، از چنگال دشمن نجات دهد؟ فاتحان خرمشهر که چنين نبودند و به يقين هيچ رزمنده وطن دوست ديگري هم چنين نبوده و نخواهد بود.
4- در فتح خرمشهر،همه کوشيدند تا پاي دشمن را از سرزمينمان قطع کنند و هيچ کس راضي به کوچکترين روي خوش نشان دادني به دشمن نبود. آيا اينکه امروز تلاش شود پاي دشمن- همان هايي که رئيس جمهور محترم به آنها اشغالگر اقتصادي مي گويد- به بهانه هاي مختلف و تحت عناوين فريبنده به کشورمان باز شود،سنخيتي با روش شهداي خرمشهر دارد!؟
صرفنظر از همه موارد فوق ،ذکر اين نکته هم ضروري است که سخنان رئيس جمهور محترم يک معناي احتمالي ديگر هم دارد و آن اينکه همه مشکلات ما بدست 1+5 است و لاجرم براي حل آن بايد به نبرد ديپلماتيک با اشغالگران پرداخت و به ناچار تعامل را بايد پيشه کرد و... اگر چنين باشد، اين يعني هنوز هم باور نداريم که مشکلات را بايد در داخل حل و براي آن راهکاري پيدا کرد. يعني بازهم معتقديم که اگر با 1+5 بستيم، مشکل نفت و پول و بانک و... حل مي شود و نيازي نيست که نيم نگاهي هم به داخل کشور و استفاده از توان و ظرفيت داخلي کرد!
با همه اين حرف ها، دشمن، دشمن است و نمي توان دشمني او را به شوخي گرفت.