دکتر مرتضی
منادی در گفت و گو با فرارو
خانواده ایرانی
در بحران است5 آبان – 94
درعمرن گین 37 ساله رژیم وارونه وبربرمنش ولایت فقیه کدامیک ازنهادهای جتماعی فرو نریخته وارزش های اجتماعی تغییر نکرده وب یا رزش یا ضدا رزش نشده است که بایدانتظار داشت خانواده ایرانی در بحران نباشد؟
فرارو- خانواده
ایرانی تغییر کرده است. نگاهی به آمار این گفته را تایید میکند. سازمان ثبت احوال
اخیرا از بروز پدیدههای نوظهور در خانواده ایرانی خبر دادهاست. بنابر آمار این
سازمان خانوادههای گسترده کاهش و خانوادههای دو تا سه نفره زیاد شدهاند. به
موازات این تغییرات، جامعه هرروز بیشتر شاهد آسیبهای حولِ محور خانواده است. آیا
تغییر و تحول در خانواده ایرانی با آسیبهای اجتماعی ارتباطی ویژه دارد؟
به گزارش
فرارو، بهگفته علیاکبر محزون در حال حاضر 61 درصد خانوادههای ایرانی
شامل سه عضو زن، شوهر و فرزند هستند. مدیرکل اطلاعات، آمار و مهاجرت سازمان ثبت
احوال همچنین گفته 14.6 درصد خانوادهها زوجی زندگی میکنند، درحالی که خانواده
گسترده در دهه اخیر تنها 3.84 درصد از کل ترکیب ساختار خانواده را تشکیل میدهد.
سازمان ثبت
احوال در آمار اخیر خود از اشکال تازه خانواده در ایران نیز نام برده است. به گفته
این سازمان خانواده تکنفره در ایران در حال زیادشدن است و این شکل از خانواده در
آخرین سرشماری با افزایش دو درصدی همراه بوده است.
دکتر مرتضی
منادی درباره تغییرات جدید خانواده ایرانی میگوید "اشکال جدید خانواده،
مانند خانواده زوجی و تکنفره به خودیِ خود آسیبزا نیست، بلکه ناهماهنگی آن با
شکل جامعه درحال گذار ایران است که خانواده را آسیبزا میکند".
عضو هیات
علمی دانشگاه الزهرا و جامعهشناس خانواده در گفتگو با فرارو درباره
تغییرات اخیر خانواده ایرانی گفت: خانواده ایرانی تغییرات زیادی در دو سه دهه اخیر
داشته است. کاهش خانوادههای گسترده، افزایش خانوادههای هستهای و امروزه خانوادههای
تکوالد، ازدواج سفید و نگرانی از فرزندخواندگی در این نوع از ازدواج از مواردی
است که میتواند در آینده خانواده و بستر جامعه فردا را دچار تنشهای جدی کند.
مرتضی
منادی معتقد است تغییرات خانواده ایرانی به دلایل عدیدهای شکل گرفتهاند. او
توضیح داد: عصر ارتباطات، حضور پررنگ رسانههای تصویری غربی، ضعف و عدم کارشناسی
برنامههای رسانۀ داخلی، تقویت فضاهای مجازی و ارتباطی، رفتوآمد به کشورهای
مختلف، ناملایمات سیاسی و اقتصادی، عدم وجود عدالتهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در
سطح جامعه و... همه دست به دست یکدیگر دادهاند تا به این تغییرات کمک و سرعت
ببخشند.
وی در
ادامه درباره ساختار خانواده گسترده توضیح داد: خانوادۀ گسترده –به تعبیر دورکیم
(1989)- متعلق به جامعۀ سنتی با انسجام مکانیکی است.در این سیستم خانواده جایگاه
مهمی در جامعه داشت. اعضاء این خانواده به یکدیگر کمک و مشارکت میرساندند و اعضا
از هم پشتیبانی روحی-روانی و اقتصادی میکردند. از همه مهمتر گوش به زنگبودن
خانواده گسترده در مواقع مشکلزا، نظیر اختلافات زناشویی و احیانا انحرافات یکی از
زوجین بود.
منادی
ادامه داد: هنگامی که خانواده گسترده در اکثریت بود، به دلیل ساختار سنتی جامعه و
وجود تفریحات و برنامههای مختلفی که مطابق با امیال و ذوقهای افراد جامعه
ببودند، بستر انحرافات کمتر مهیا میشد و به همیندلیل آسیبها کمتر بود.
با افزایش
خانوادۀ هستهای شکل ظاهری جامعه به سمت مدرنیزاسیون (و نه مدرنیته) حرکت
کرد. در مدرنیزاسیون جامعه ما مسئولان به برنامهها و تفریحات سالم مقتضای زمانه و
افراد جامعه بیتوجهی کردند و درنتیجه بسترهای مناسبی برای انحرافات متعددی همچون
اعتیاد، روابط نامشروع، و تفریحات ناسالم به وجود آمد.
منادی در
ارتباط خانواده هستهای با آسیبهای خانوادگی تصریح کرد: در روندی که پس از حرکت
خانواده ایرانی به سمت مدنیزاسیون شکل گرفت، خانواده به دنبال آن یا همسان با آن
فاقد همبستگی مکانیک شد. درنتیجهِ این عدم همبستگی مکانیکی، همبستگی ارگانیک که مختص
جوامع مدرن و پیشرفته است جایگزین نشد. از این رو، آسیبها هر روز رو به
افزایش رفتند.
عضو هیات
علمی دانشگاه الزهرا تاکید کرد: البته باید دقت داشت که خود خانوادۀ هستهای آسیبزا
نیست، بلکه ناهمگنی خانوادۀ هستهای با شکل جامعۀ در حال گذار است که خانوادۀ را
آسیبزا میکند.
این جامعهشناسی
با ذکر این نکته که حاکمیت باید حامی خانواده باشد گفت: در شرایط فعلی که خانواده
آسیبزا شده است، از آنجایی که خود نهاد خانواده اولین و مهمترین نهاد اجتماعی و
آموزشی است (منادی، 1394) و بر جامعه تاثیر میگذارد، نیاز به هدایت و حمایت
نداشته است. از این دیدگاه به جز حاکمیت جامعه، نمی توان نهادی را حامی خانواده در
نظر گرفت.
مرتضی
منادی ادامه داد: اما از آنجاییکه نهاد خانوادۀ فعلی دچار مشکلات و بحرانهایی
شده، در حال حاضر نهاد فرهنگ بیشترین مسئولیت حمایت از خانواده را دارد. این نهاد
به کمک امر آموزش و نهادهای آموزشی مانند رسانۀ تصویری و مطبوعات، نهادهای فرهنگی
مانند فرهنگسراها، سینماها، تئاترها و نهادهای ورزشی و به کمک کارشناسان متخصص و
صاحب نظر، باید عهدهدار حمایت از خانوادهباشد.
این جامعهشناس
درباره عوامل که منجر به افزایش آسیبها در جامعه شدهاند توضیح داد: کاهش ارزشهای
اخلاقی در سطوح مختلف جامعه، افزایش بیتوجهی به قوانین رسمی کشور توسط همۀ اقشار
جامعه، ثروتمندشدن تعدادی با سرعت زیاد به کمک رانت خواری و فقیر شدن تعدادی دیگر،
اختلاف نجومی بین ثروتمندان و فقرا، نمایش خانوادههای مرفه در رسانهها (سریالها،
فیلمها)، کاهش سرمایههای فرهنگی افراد جامعه یا فقر فرهنگی (به تعبیر بوردیو
(1989))، مادیشدن نگرش افراد جامعه و... موجب شده که آسیبها و انحرافات در جامعه
در حال افزایش باشد.
منادی با
توجه به عوامل آسیبزا خانوادههای تکنفره را بیشتر در معرض خطر دانسته و اظهار
کرد: در این میان، خانوادههای تک نفره -غالبا زنان تنها- بیشتر در معرض خطر
هستند. مشکلات اقتصادی، و نیازهای عاطفی اینگونه زنان و البته نگرش منفی
مردان جامعه به آنها، این خطر را افزایش میدهد.
وی همچنین
درباره روابط خارج از ازدواج در جامعه ایرانی توضیح داد: امروز به وضوح شاهد هستیم
که افزایش بیرویه طلاق در جامعه و ورود مردان و زنان شکست خورده از زندگی مشترک
که دیگر به سراغ ازدواج مجدد نرفتهاند، باعث شده تا روابط راحتتر، سریعتر و
بیشتر به سمت ارتباطات نامشروع کشیده شوند. این امر به شکل اپیدمی در سطح جامعه
در حال گسترش میباشد. این نوع سبک زندگی برای مردان و زنان میتواند خطر بزرگی
برای جامعه و بخصوص خانوادههای تکنفره باشد.
خانواده
ایرانی در بحران است
دکتر مرتضی
منادی در ادامه تصریح کرد: خانوادۀ ایرانی امروز مرز خطر را گذرانده و در حالت
بحرانی است. طبق آمارهایی که اردیبهشت 93 از وضعیت طلاق در سال 92 مطرح شدند،
افزایش 4.3 درصدی طلاق، یعنی 155هزار و 369 طلاق در کل کشور است. آمارهای اعلام
شده در سال 94 رو به افزایش هستند. البته به میزاناندکی ازدواج آنهم در سن بالاتر
رخ داده است. اما همچنان آمارها تکاندهنده و خطرناک و بحرانی هستند.
استاد
دانشگاه الزهرا همچنین گفت: در نتیجه با روند حرکت فعلی خانوادۀ ایرانی، آیندۀ
روشنی را نمیتوان برای خانوادۀ فردای جامعه تصور کرد. فراموش نکنیم تعدادی از این
جماعت کثیر جامعه که در معرض انواع آسیبها بوده یا خواهند بود (به هر دلیل روانی،
عاطفی، اقتصادی و غیره) دیر یا زود قصد ازدواج را خواهند داشت. اینگونه افراد،
خانوادههای فردا و آغوش فرزندان نسل آینده خواهند بود. از این رو و با شرایط آسیبزای
فعلی میتوانیم انتظار بحران بیشتر را داشته باشیم.
مرتضی
منادی در انتها تصریح کرد: فراموش نکنیم فقدان خانوادۀ مناسب و سالم، و نبود هیچ
نوع انسجامی در سطح جامعه، جامعه را آرام آرام به سمت فروپاشی سوق خواهد داد.
منابع:
- منادی
مرتضی (1394). مردم نگاری خانواده. تهران، نشر آوای نور.
- Durkheim
Emile (1986). De la division du travail social. Paris، P.U.F.
- Bourdieu
Pierre (1989). Le sens pratique. Paris، Les éditions de Minuits.