گزیده ها قسمت چهارم

گزیده ها  قسمت چهاروم  مرداد - 95
قیمت دلار و انواع سکه در بازار امروز - پنجشنبه – در مقایسه با دیروز روند کاهشی را نشان می‌دهد.
به گزارش ایسنا، هر گرم طلای ۱۸ عیار در بازار امروز با روند کاهشی نسبت به دیروز ۱۱۳ هزار و ۷۴۸ تومان عرضه می‌شود که نشان دهنده افت ۴۲۲ تومانی در مقایسه با چهارشنبه – ۱۳ مرداد است.
همچنین مثقال طلا با کاهش ۲۸۰۰ تومانی نسبت به دیروز به ۴۹۳ هزار و ۳۰۰ تومان رسیده است و از سوی دیگر اونس طلا با روند نزولی و با حدود ۵ دلار افت قیمت ۱۳۵۲ دلارعرضه می‌شود.
اما در میان انواع سکه، سکه تمام طرح جدید با حرکت کاهشی از یک میلیون و ۱۱۹ هزار تومان در بازار دیروز به یک میلیون و ۱۱۵ هزار تومان در بازار امروز رسیده است
همچنین نیم سکه با کاهش ۴۰۰۰ تومانی از ۵۶۳ هزار تومان به ۵۵۹ هزار تومان در بازار آزاد امروز رسیده است و ربع سکه با ۱۰۰۰ تومان کاهش در مقایسه با دیروز ۲۸۹ هزار تومان قیمت دارد و در نهایت سکه گرمی بدون تغییر ۱۸۳ هزار تومان عرضه می‌شود.
در میان انواع ارز نیز دلار ۳۵۲۵ تومان در بازار آزاد امروز فروخته می‌شود که نسبت به دیروز بیانگر ۶ تومان کاهش قیمت است، همچنین یورو با کاهش ۲۴ تومانی به ۳۹۴۹ تومان رسیده است و پوند انگلستان با کاهش ۲۳ تومانی نسبت به دیروز ۴۶۹۲ تومان عرضه می‌شود.
لیر ترکیه در روزها و هفته‌های اخیر با نوسانات زیادی همراه شده در بازار امروز ۱۱۹۰ تومان قیمت دارد که نشان‌دهنده کاهش ۶ تومانی نسبت به روز قبل است.
همچنین یوان چین بدون تغییر ۵۴۰ تومان فروخته می‌شود.
آمار 90 درصدي پشيماني زوجين و به ويژه زنان از طلاق، نه تنها سال‌ها است تكان نخورده، بلكه با افزايش اين آسيب اجتماعي و شيوع گونه‌هاي حقوقي ديگري از آن مانند طلاق توافقي، قابليت تطابق با جوامع آماري بزرگ‌تر را نيز يافته است. اين آمار كه مورد تأييد مراكز رسمي از جمله شوراي عالي انقلاب فرهنگي است در بستر مواجهه زنان با مشكلات فرهنگي و اجتماعي، اقتصادي و رواني پس از طلاق مورد ارزيابي قرار گرفته است.
روزنامه جوان نوشت: گروهي از جامعه‌شناسان افسارگسيختگي طلاق در ميان ساير پديده‌هاي اجتماعي در كشور ما را پادتن‌سازي جامعه در برابر فشاري مي‌دانند كه بستر فرهنگي به آن تحميل كرده است. به بيان ديگر آمار بالاي ثبت روزانه و ساعتي طلاق در سال‌هاي اخير را حاصل دوران‌گذار جامعه به سمت برقراري تعادل ارزيابي مي‌كنند و آن را يك فرآيند تكاملي اجتماعي مي‌دانند اما اين واكنش افراطي در برابر كنش تفريطي اجتماع ما از نگاه رصدگر دشمنان دور نمانده است، به طوري كه گسترش پديده طلاق مورد بهره‌برداري برنامه‌ريزان خارجي قرار گرفته و بستر و فرصتي براي دشمنان فراهم كرده كه بتوانند براي گسست بنيان خانواده در ايران برنامه‌ريزي و از اين طريق به صورت تضمين شده‌اي اهداف خود را دنبال كنند. در صورتي كه چنانچه به عنوان يك پديده اجتماعي از ابتدا ابتكار برنامه‌ريزي در مورد آن در دست خود ما مي‌ماند امروز به صورت تظاهرات باليني قابل توجه نمود نمي‌كرد.
دخالت مديريت شده در پديده طلاق
از سوي ديگر شكسته شدن قبح طلاق و شيوع گسترده طلاق توافقي يكي از نتايج اين دخالت مديريت شده در مراحل تكويني بلوغ خانواده در مراحل ازدواج و طلاق است. يعني زوجين با بروز هر مشكلي در مسير زندگي با توافق بر سر مسائل مشترك مانند مهريه و سرپرستي فرزند يا فرزندان درخواست طلاق مي‌دهند و اين شيوه جدايي با صلح و سازش و بدون دردسر و پادرمياني بزرگ‌ترها و همراه با جشن و شادي را به عنوان يك شيوه متمدنانه پذيرفته و اجرا مي‌كنند، غافل از اينكه از مشكلات و مسائل پشت ديوار طلاق اطلاعي ندارند.
به عقيده كارشناسان هر شكستي تبعات رواني خاص خود را دارد و اين مسئله در زنان و مردان تفاوتي نمي‌كند. طلاق نيز فارغ از توافقي يا غيرتوافقي بودن آن يك شكست به شمار مي‌رود اما زمينه‌هاي فرهنگي و اجتماعي جامعه، طلاق را براي زنان با آسيب‌هاي بيشتري همراه مي‌كند.
بدري‌السادات بهرامي، روانشناس در اين باره معتقد است: «زنان پس از طلاق دچار انزوا مي‌شوند، چراكه حتي نزديكان‌شان به دلايل فرهنگي و باورهاي اشتباه از آنان دوري مي‌كنند و حتي پس از جدايي از سوي جامعه و برخي افراد مورد بي‌حرمتي قرار مي‌گيرند.» كارشناسان امور خانواده متفق‌القول هستند كه طلاق در جوامع سنتي مذموم است، بنابراين اكثر خانواده‌‌ها تلاش مي‌كنند اين اتفاق نيفتد، برخي تابع قوانين و سنت‌هاي خانوادگي‌شان هستند كه مثلاً عروس با لباس سفيد مي‌رود و با كفن برمي‌گردد. از طرفي زن و مرد نياز به پشتوانه عاطفي دارند به خصوص زنان از اين نظر تمايل بيشتري دارند كه حامي و پشتيبان عاطفي داشته باشند و چون زن برخلاف مرد انتخاب شونده است، درون خود اين ترس را دارد كه مبادا پس از طلاق تنها بماند.
اگر زني كه طلاق گرفته است داراي فرزند باشد مشكلات بيشتري در انتظار اوست به دليل اينكه حق حضانت زنان بر كودكان با توجه به قانون مدني تا هفت سالگي است. بنابراين جدايي از فرزند نيز از مشكلاتي است كه به شدت زنان را رنج خواهد داد و از سوي ديگر اين مورد تبديل به حربه‌اي شده است براي برخي از مردان سودجو تا با دادن حق حضانت به زنان در قبال گذشتن از حقوق مالي‌شان، آنها را از حقوق حقه خويش محروم ‌كنند و برخي ديگر از كودكان به عنوان ابزاري براي انتقام از همسران سابق خود استفاده و آنها را از ديدار كودكان خود محروم مي‌كنند.
طلاق زنجيره‌اي از آسيب‌هاي اجتماعي است
به اعتقاد اين كارشناس سلامت خانواده، «پيامدهاي اجتماعي مسئله بعدي زنان مطلقه است. نپذيرفتن فرزندان زنان مطلقه در ازدواج‌هاي بعدي، ترس از ازدواج با اينگونه از زنان با تصور داشتن مشكلات شخصيتي و وقوع طلاق مجدد، انتخاب به عنوان همسر دوم و صيغه‌اي، در امان نبودن از طعنه‌ها و كنجكاوي‌هاي اطرافيان، سرخوردگي اجتماعي و بسياري ديگر از اين دست امور، زنان مطلقه را با چالش مواجه مي‌كند
همچنین اگر زني مطلقه به هر دليلي نتواند به خانه پدري بازگردد و از حمايت آنها بهره‌مند شود بايد با مشكلات اقتصادي نيز دست و پنجه نرم كند، زناني كه داراي درآمد و سرمايه مالي نيستند بعد از طلاق اگر از جانب فرد ديگري حمايت نشوند براي تأمين مسكن و مايحتاج زندگي خود نيز دچار مشكلاتي خواهند شد و اگر حضانت فرزندان را هم بر عهده گرفته باشند، اوضاع به مراتب سخت‌تر خواهد بود و متأسفانه در بعضي از موارد ديده شده است كه اين زنان براي تأمين نيازهاي اقتصادي خود به سمت فعاليت‌هاي بزهكارانه كشيده شده‌اند. بنابراين طلاق زنجيره‌اي از آسيب‌هاي به‌هم پيوسته است، كه به‌رغم اين همه قرباني، روزبه‌روز افزايش مي‌يابد، اگرچه تمام افرادي كه طلاق را تجربه مي‌كنند، با كشمكش‌هاي فردي و بين فردي متعددي مواجه هستند.
از سوي ديگر گرفتار شدن زنان مطلقه در چنبره مجموع يا بخشي از اين مسائل، آنها را از طلاق پشيمان مي‌كند، به طوري كه طبق آخرين آمار اعلام شده پشيماني زنان از متاركه تا 90 درصد طلاق‌ها را شامل مي‌شود، اگرچه جامعه آماري برآورد 90 درصدي پشيماني زوجين و به ويژه زنان از طلاق مشخص نشده، با اين حال رقم مذكور از سوي مراكز رسمي مانند شوراي عالي انقلاب فرهنگي تأييد شده است.
درباره درمان‌های خانگی داستان‌های بسیار نقل شده است.
به گزارش جام جم؛ یک دستور خانگی قدیمی خوردن 10 دانه گیلاس در روز را برای رفع سردرد توصیه می‌کند. آیا این توصیه افسانه‌ است یا پایه‌هایی حقیقی دارد.
دانشمندان برای یافتن پاسخ این سئوال تحقیقاتی کرده و به نتایج جالبی دست یافته‌اند.
بسیاری زنجبیل را در درمان تهوع هنگام سفرهای زمینی، شکلات را در تسکین افسردگی و شیر گرم را در رفع اختلال خواب موثر می‌دانند.
پژوهشگران دانشگاه میشیگان چند سال پیش تاثیرات مصرف گیلاس را در درمان سردرد مورد بررسی قرار داده‌اند و به این نتیجه رسیدند که این میوه خوشمزه تابستانی خواص بسیاری دارد.
خاصیت دردزدایی گیلاس
پژوهشگران می‌گویند خوردن روزانه ۲۰ گیلاس تاثیری مشابه مصرف یک قرص آسپرین ۵۰۰ میلی را دارد.
پوست گیلاس خاصیت دردزدایی دارد. آنتوسیان یا ماده رنگی که موجب قرمز شدن پوست گیلاس می‌شود در تسکین درد نقش دارد.
به غیر از رنگ، طعم این میوه نیز در تقویت خاصیت کاهش درد موثر است. هر چقدر گیلاس پررنگ‌تر و ترش‌تر باشد تاثیر آن در دردزدایی بیشتر است. به جز پوست خواص درمانی بیشمار دیگری در گوشت گیلاس وجود دارد.
مواد رنگی موجود در گیلاس رادیکال‌های آزادی را که به غشاء سلول آسیب می‌رسانند خنثی می‌کنند‌‌، بنابراین بافت‌های همبند، پوست، عروق خونی و مفاصل را در پیری محافظت و از بروز سرطان و حمله قلبی جلوگیری می‌کنند. آنتوسیان موجود در پوست گیلاس ضدالتهاب است.
در سال ۱۹۹۹ پژوهشگران دانشگاه میشیگان دریافتند که گیلاس درد معده و آرتریت را کم می‌کند. آنها فهمیدند که اثر گیلاس ترش می‌تواند تا ۱۰ برابر اثر قرص آسپرین باشد.
پژوهش‌های دیگر نیز کارایی‌های شفابخش این میوه تابستانی و آب آن را در درمان جراحات، دردها و دردهای عضلانی تأیید کرده است.
مصرف ۲۵۰ گرم گیلاس در روز طی یک هفته اسیداوریک موجود در خون پایین می‌آورد و خطر بروز آرتروز را کاهش می‌دهد.
ویتامین C موجود در این میوه سیستم ایمنی را محافظت می‌کند و آهن آن گردش خون را سرعت می‌بخشد. مصرف گیلاس سوخت و ساز بدن را بالا می‌برد و یبوست را رفع می‌کند. هر صد گرم گیلاس تنها حاوی ۶۳ کیلو کالری است.
چوب گیلاس نیز خاصیت درمانی دارد. دم‌کرده چوب (دم) گیلاس رطوبت بدن را کاهش می‌دهد و خلط‌‌‌آور است. همچنین سرفه‌های مزمن را التیام می‌بخشد.
یک مبلغ اسلامی در چین گفت: ۲۸ میلیون مسلمان در قالب ۱۰ اقلیت قومی در چین زندگی می‌کنند. جالب اینکه مسلمانان از قرن چهاردهم میلادی به این سمت، نیت نمازشان را به زبان فارسی بیان می‌کنند و می‌گویند: «نیت کردم دو رکعت نماز بگزارم»!
به گزارش فارس، سیدجلال امام در نشست «آشنایی با وضعیت کنونی اسلام در چین» که در محفل انس برگزار شد، گفت: با توجه به سهمیه‌ای که جامعةالمصطفی(ص) در سال 2008 در اختیارم قرار داد، یکی از بهترین دانشگاه‌ها در رشته تاریخ در کشور چین برای من اختصاص داده شد. طی یک سال زبان چینی را فرا گرفتم و بعد از یک سال برای تحقیق درباره مسلمانان چین مشغول شدم.
وی اظهار داشت: در آن ایام با یکی از اساتید در خصوص تحقیق درباره مسلمانان چین صحبت کردم که ایشان به من گفت موضوع مسلمانان یکی از موضوعات حساسیت برانگیز است و بهتر است یک موضوعی را انتخاب کنی که خیلی با موضوع مسلمان‌ها در کشور کمونیست، ارتباط نداشته باشد اگرچه بتوانی زیر لایه آن تحقیق خودت را انجام بدهی و قرار شد بنده درباره زبان فارسی در فرهنگ مسلمانان چین تحقیق کنم.
وجود 10 اقلیت قومی مسلمان در چین
این مبلغ اسلام در چین عنوان کرد: مساحت چین، 6 برابر بزرگتر از ایران است و یک میلیارد و 400 میلیون نفر جمعیت دارد و تاریخ خیلی درازی دارد و تقریبا 80 درصد جمعیت آن به هیچ دینی اعتقادی ندارند و مابقی هم پیرو بودیسم و تعداد اندکی هم مسلمان هستند. دولت چین جمعیت مسلمانان این کشور را 28 میلیون نفر اعلام کرده است گمانه‌زنی درباره تعداد مسلمانان چین آنقدر زیاد است که محافظه‌کاران خارج از کشور جمعیت یکصد و پنجاه میلیونی را برای آن تخمین زده‌اند.
وی ادامه داد: با پرس و جوهایی که بنده خودم از اساتید و از مردم داشته‌ام برایم مشکل است که بخواهم بگویم بیشتر از 30ـ40 میلیون نفر مسلمان در چین وجود دارد. اساتید مسلمان جزو هیئت علمی دانشگاه نیز معتقدند همان جمعیتی را که دولت برای مسلمانان اعلام کرده است باید بپذیریم. این تعداد مسلمان در چین، 10 اقلیت قومی را از میان 56 قوم چین به خود اختصاص داده‌اند.
سیدجلال امام تصریح کرد: دو قومیت مسلمانان در چین تعداد بیشتری به نسبت سایر قومیت‌های مسلمان دارند؛ یکی قومیت اویقورها که در استان سینکیانگ بوده و ترک هستند، مساحت استان سینکیانگ تقریبا با مساحت ایران برابری می‌کند و در «ارومچی» که در شمال سینکیانگ و در شهر کاشغر و شهر ختن در جنوب سینکیانگ در نزدیک بلندی‌های پامیر است.
وی ابراز داشت: یکی از پر جمعیت‌ترین قومیت‌های مسلمان که تاریخ و فرهنگ جدایی دارد و چهره‌های متفاوتی دارند اویقورها در سینکیانگ غربی‌ترین استان چین هستند. دومین قومیت پرجمعیت در چین، «خویی»ها هستند که در زبان چینی به «Hui» نوشته می‌شود. که هر دوی این دو قومیت مسلمانان فرهنگ‌دار و شناسنامه‌دار هستند. قوم خویی، پراکنده‌ترین اقلیت قومی در چین هستند که جای ثابتی نمی‌توان برای آن در چین پیدا کرد و بنده برای اینکه بخواهم آنها را ببینم به خیلی جاها سفر کردم.
* سربازان ایرانی توسط مغولان به چین راه یافتند
این مبلغ اسلام در چین یادآور شد: اویقورها ترک هستند اما خویی‌ها اقلیتی هستند که در زمان حمله مغول‌ها شکل گرفتند. مغول‌ها وقتی به سمت جنوب چین حمله می‌کنند در قرن سیزدهم میلادی حریف حکومت سونگ نمی‌شوند به همین دلیل به سوی مغرب می‌روند و ایران را تسخیر می‌کنند وقتی ایران را گرفتند با سربازان ایرانی، با منجنیق ایرانی و به کمک نیروهای فارسی زبان مسلمان دوباره به سوی جنوب حمله کرده و موفق می‌شوند حکومت سونگ جنوبی را شکست دهند و مغول‌ها همانطور که آسیای میانه را تحت سیطره خود داشتند چین را هم به قلمرو خود اضافه می‌کنند. بخش اعظم جمعیت خویی‌ها که به این منطقه می‌روند فارسی زبان بودند.
وی اظهار داشت: در واقع اسلام از 1300 سال پیش، اندک زمانی بعد از پیامبر اکرم(ص) وارد چین می‌شود، تاجران و بازرگانانی که به جاده ابریشم می‌رفتند کم کم اسلام را معرفی می‌کنند و مساجدی را هم می‌سازند مسلمانان زیادی به چین می‌روند و در سه منطقه شمال غرب چین، جنوب غرب چین و در منطقه‌ای در مرکز چین به نام «جونیان» ساکن آنجا می‌شوند.
چینی‌ها بعد از 800 سال هنوز نیت نمازهایشان را به فارسی می‌گویند
سیدجلال امام، کار اصلی مغول‌ها را برش فرهنگ اسلام ایرانی به سوی چین بوده است، گفت: زبان فارسی در قرن 11 ـ 12 میلادی در اوج بود. بعد از هفتصد ـ هشتصد سال هنوز وقتی پیرمردهای چین می‌خواهند نماز بخوانند نیت نمازهایشان را به فارسی می‌گویند؛ «نیت کردم دو رکعت نماز بگزارم». البته آنها نمی‌دانند که به زبان فارسی می‌گویند چرا چون فقط شنیده‌اند و تکرار کرده‌اند.
وی افزود: در دوره مینگ، 150 سال بعد از سقوط حکومت مغول‌ها دوره بومی‌سازی بود و حکومت وقت فضا را می‌بندد و نمی‌گذارد مردم خیلی با خارج ارتباط داشته باشند به همین دلیل حوزه علمیه چینی در مسجد ساخته می‌شود و یک سری روحانی دست به کار می‌شوند و طلبه و دانشجو ثبت نام می‌کنند، بین کتاب‌های فارسی آنها گلستان و بوستان سعدی هم پیدا میشود که در حوزه‌های علمیه تدریس می‌شود.
این مبلغ اسلام در چین خاطرنشان کرد: در نگاه مسلمانان چین در قرن چهاردهم میلادی، زبان فارسی، زبان دین به شمار می‌رفته زبانی مقدس که هم‌رتبه با زبان عربی بود و مسلمانان چینی مجبور بودند از الفبای فارسی به لهجه چینی استفاده کنند اما در سده 16 میلادی شاهدیم که یک فردی پا به عرصه می‌گذارد که مطالب دینی را به زبان چینی می‌نویسد و شاهد عصر ترجمه هستیم که از واژه‌های چینی برای معرفی دین و کلمات دینی استفاده می‌شد.
وی گفت: کسانی که به ترجمه می‌پرداختند تلاش داشتند از واژه‌های چینی برای تعلیم آموزه‌های دینی استفاده کنند که مسلمانان چین در مقابل این حرکت موضع می‌گیرند، آنها معتقد بودند که اسلام دینی مقدس است و نباید از واژه‌های چینی استفاده کرد از این رو نهضت ترجمه نتوانست موفق شود.
«باور به خدا داشتن» جزو بدیهیات جامعه چینی است
سیدجلال امام تصریح کرد: وقتی می‌گوییم «خدا» چینی‌ها می‌گویند باور به خدا را که اصلا نمی‌شود رد کرد و آن را جزو بدیهیات می‌دانند. آنها تا می‌ترسند می‌گویند: خدای من!‌ و در واقع به چیزی ماورای این جهان اعتقاد دارند، چیزی که وقتی از همه چیز ناامید شدند می‌تواند کمک‌شان کند.
وی با بیان اینکه اوایل قرن هجدهم میلادی، تصوف وارد چین می‌شود و یک‌دستی جامعه مسلمانان چین به هم می‌خورد، اظهار داشت: در حال حاضر، فرقه‌های متعددی در چین وجود دارد و در کنار مذهب اصلی و قدیمی که همان ایرانی‌ها بودند می‌توان از چهار طریقت خفیه، جهریه، کبرویه و قادریه نام برد.
این مبلغ اسلامی در چین درباره وضعیت فعالیت مسلمانان در این کشور عنوان کرد: مسلمانان چین در صورت پذیرفتن یک مسؤلیت، باید کمونیسم را بپذیرند. نهایت مناصب مسلمانان در چین در حد شهردار است.

سیدجلال امام در پایان تأکید کرد: مسلمانان اگر فعالیت سیاسی نداشته باشند، دولت چین کاری به آن‌ها ندارد و می‌توانند آزادانه به انجام فعالیت‌ها و مناسک مذهبی خویش بپردازند.