روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی 3 شنبه 9 خرداد ماه سال 1396
سرمقاله : روزی نامه جمهوری "صدای
حامیان تروریسم بلندتر از قربانیان تروریسم!
"
آنقدر درتنور سیاست جنگ افروزی
برون مرزی پاسداران ومداخله جویی شان درامور داخلی کشور های منطقه به خصوص
درعراق وسوریه ویمن وحتی بحرین به دمید و با شعار ضدآمریکایی و اسراییلی از بشار
اسد جنایتکار حمایت کنید تا موجب راه اندازی جنگ دیگری شوید که به مراتب خانمان
برانداز تر از جنگ 8 ساله ی ایران وعراق می باشد . به خصوص که پس از سفر ترامپ به
عربستان و فروش تسلیحات و اتخاد مواضع مشترک علیه رژیم جنگ افروز ولایت فقیه شرایط
فضای جنگی را هموار کرده است.
با تشدید حملات هوائی و موشکی ائتلاف آمریکا علیه ارتش سوریه و نیروهای
مقاومت ضدتروریستی، دولت سوریه رسما از سازمان ملل خواسته است برای توقف حملات
هدفمند ائتلاف آمریکا علیه نیروهای ضدتروریستی وارد عمل شود. تازهترین جنایت
آمریکا قتل عام 35 غیرنظامی در حملات هوائی ائتلاف آمریکا بوده است لکن آمریکا
قبلا در دیرالزور با قتل بیش از یکصد تن از نیروهای نظامی سوریه و عناصر دلیر
مقاومت ضدتروریستی، با هماهنگی تروریستهای داعش، منطقه عملیاتی تحت تصرف ارتش
سوریه را آنچنان بمباران کرد که تروریستها با استفاده از همین فرصتها، دیرالزور
را یکبار دیگر به اشغال درآوردند ولی به فاصله کوتاهی در پاتک سنگین دلاورمردان
ضدتروریستی، به کلی تار و مار شدند.
آمریکا بارها از پذیرش حملات خود استنکاف کرده لکن در برخی موارد، جنایات جنگی خود را «اشتباه» معرفی نموده و خاطرنشان ساخت که چنین اشتباهاتی در جنگ اجتناب ناپذیر است. پنتاگون با وقاحتی کم نظیر ادعا کرده که هدف اصلی آن سرکوب و نابودی تروریستها است و همچنان به عملیات علیه داعش ادامه میدهد. طبعا جای سئوال دارد که آیا اساسا حملات ادعائی آمریکا علیه داعش، راه به جائی برده و نتیجهای را به همراه داشته است؟ پاسخ این سئوال همچنان در ابهام است لکن ائتلاف آمریکا هرچند یکبار ادعا میکند که چند نفر از عناصر داعش رابه هلاکت رسانده و یا یکی از چهرههای کلیدی داعش را از میان برداشته است اما هیچ منبع مستقلی، این ادعاهای یکطرفه پنتاگون را تایید نکرده است. به ویژه آن که در برخی موارد، اطلاعات جدیدی منتشر شده که ادعاهای قبلی پنتاگون را زیر سئوال بردهاند.
تقریبا مشابه چنین رفتاری توسط ائتلاف آمریکا در عراق نیز تکرار شده و جنگندههای بمبافکن ائتلاف به جای سرکوب داعش، عملا به قلع و قمع نیروهای ضدتروریستی پرداختهاند. آنچه بر شدت و دامنه ابهامات در این زمینه میافزاید، اینست که حامیان تروریسم در ماجرای سقوط پایگاههای تروریستی در حلب، آنچنان جنجال رسانهای گستردهای را به راه انداختند و برای مرگ احتمالی غیرنظامیان اشک تمساح میریختند تا چنین وانمود سازند که گویا برای جان غیرنظامیان ارزش و اعتبار زیادی قائلند در حالی که امروزه به راحتی قتل عام غیرنظامیان توسط حملات ائتلاف آمریکا را توجیه میکنند و آن را اجتناب ناپذیر معرفی مینمایند.
علاوه بر این، در اوج مقابله نظامی و موفقیت جبهه ضدتروریستی، شاهد جانبداری آشکار سیاسی - تبلیغاتی حامیان تروریسم از داعش و سایر تروریستها بودهایم که به طرز گستاخانهای خواستار امتیازات گسترده به نفع تروریستها بودهاند از جمله «استفان دی مستورا» مامور ویژه سازمان ملل در بحران سوریه در اوج محاصره حلب و در آستانه سقوط پایگاههای تروریستی با سفر به دمشق خواستار اعطای خودمختاری به تروریستها در حلب بود!
این روزها سخن تازهای درباره خودمختاری تروریستها در سوریه ظاهرا مطرح نیست لکن فعالان ائتلاف آمریکا سرگرم «جابجائی جبهههای تروریستی» با هدف مواجهه تروریستها با ارتش سوریه و نیروهای مقاومت، و تخلیه همزمان تروریستها از مناطق مورد نظر ائتلاف آمریکا در شمال سوریه هستند! این پدیده یکبار دیگر همدستی و تعامل مستقیم تروریستها و ائتلاف آمریکا را به وضوح به نمایش گذاشته و نشان میدهد که تروریستها تا چه اندازه از حامیان تروریسم و مشخصا از ائتلاف آمریکا حرف شنوی دارند و حتی به اصرار وتوصیه آنها جبهه جنگ و محل استقرار خود را تغییر میدهند تا زمینه را برای حضور نظامی و اشغال شمال سوریه توسط ائتلاف آمریکا فراهم سازند.
مطابق اطلاعات منتشر توسط منابع و رسانههای روسی، قرار است تروریستها در نهایت امنیت، شهر رقه پایتخت خودخوانده داعش را بدون هیچگونه جنگ و تقابل نظامی ترک نمایند و جای خود را به یگانهای مدافع خلق، گروه کردی مورد حمایت ائتلاف آمریکا تحویل نمایند و عاملین این جابجایی توافقی را قهرمان درهم شکستن تروریستهای داعش معرفی نمایند و در نتیجه، رقه برای همیشه در اختیار کردهای سوریه قرار گیرد. این بخشی از طرح تجزیه سوریه و توسعه قلمرو نفوذ کردهای سوریه است که هرگز در طول تاریخ در چنین موقعیتی نبودهاند. درعوض تروریستها از این فرصت و ایجاد کریدور امن برای حرکت به سمت حمص پالمیرا بهرهگیری کرده وبه تقویت مواضع تروریستی در این دو منطقه عملیاتی میپردازند. در واقع حامیان تروریسم، دیروز از طریق تجهیز و تقویت مستقیم و غیرمستقیم تروریستها، نقش آفرینی کردهاند و از این پس با مانور سیاسی - تبلیغاتی بر روی «مهار تروریستها»، سرگرم ادامه تاثیرگذاری و تکمیل سیاستهای گذشته هستند ولی ضربه اصلی به تروریستها را ارتشهای سوریه و عراق و نیروهای مقاومت ضدتروریستی وارد کردهاند ولی عربدههای گاه و بیگاه حامیان تروریسم، صدای آنها را از مدافعین و قربانیان تروریسم بلندتر جلوه میدهند.
آمریکا بارها از پذیرش حملات خود استنکاف کرده لکن در برخی موارد، جنایات جنگی خود را «اشتباه» معرفی نموده و خاطرنشان ساخت که چنین اشتباهاتی در جنگ اجتناب ناپذیر است. پنتاگون با وقاحتی کم نظیر ادعا کرده که هدف اصلی آن سرکوب و نابودی تروریستها است و همچنان به عملیات علیه داعش ادامه میدهد. طبعا جای سئوال دارد که آیا اساسا حملات ادعائی آمریکا علیه داعش، راه به جائی برده و نتیجهای را به همراه داشته است؟ پاسخ این سئوال همچنان در ابهام است لکن ائتلاف آمریکا هرچند یکبار ادعا میکند که چند نفر از عناصر داعش رابه هلاکت رسانده و یا یکی از چهرههای کلیدی داعش را از میان برداشته است اما هیچ منبع مستقلی، این ادعاهای یکطرفه پنتاگون را تایید نکرده است. به ویژه آن که در برخی موارد، اطلاعات جدیدی منتشر شده که ادعاهای قبلی پنتاگون را زیر سئوال بردهاند.
تقریبا مشابه چنین رفتاری توسط ائتلاف آمریکا در عراق نیز تکرار شده و جنگندههای بمبافکن ائتلاف به جای سرکوب داعش، عملا به قلع و قمع نیروهای ضدتروریستی پرداختهاند. آنچه بر شدت و دامنه ابهامات در این زمینه میافزاید، اینست که حامیان تروریسم در ماجرای سقوط پایگاههای تروریستی در حلب، آنچنان جنجال رسانهای گستردهای را به راه انداختند و برای مرگ احتمالی غیرنظامیان اشک تمساح میریختند تا چنین وانمود سازند که گویا برای جان غیرنظامیان ارزش و اعتبار زیادی قائلند در حالی که امروزه به راحتی قتل عام غیرنظامیان توسط حملات ائتلاف آمریکا را توجیه میکنند و آن را اجتناب ناپذیر معرفی مینمایند.
علاوه بر این، در اوج مقابله نظامی و موفقیت جبهه ضدتروریستی، شاهد جانبداری آشکار سیاسی - تبلیغاتی حامیان تروریسم از داعش و سایر تروریستها بودهایم که به طرز گستاخانهای خواستار امتیازات گسترده به نفع تروریستها بودهاند از جمله «استفان دی مستورا» مامور ویژه سازمان ملل در بحران سوریه در اوج محاصره حلب و در آستانه سقوط پایگاههای تروریستی با سفر به دمشق خواستار اعطای خودمختاری به تروریستها در حلب بود!
این روزها سخن تازهای درباره خودمختاری تروریستها در سوریه ظاهرا مطرح نیست لکن فعالان ائتلاف آمریکا سرگرم «جابجائی جبهههای تروریستی» با هدف مواجهه تروریستها با ارتش سوریه و نیروهای مقاومت، و تخلیه همزمان تروریستها از مناطق مورد نظر ائتلاف آمریکا در شمال سوریه هستند! این پدیده یکبار دیگر همدستی و تعامل مستقیم تروریستها و ائتلاف آمریکا را به وضوح به نمایش گذاشته و نشان میدهد که تروریستها تا چه اندازه از حامیان تروریسم و مشخصا از ائتلاف آمریکا حرف شنوی دارند و حتی به اصرار وتوصیه آنها جبهه جنگ و محل استقرار خود را تغییر میدهند تا زمینه را برای حضور نظامی و اشغال شمال سوریه توسط ائتلاف آمریکا فراهم سازند.
مطابق اطلاعات منتشر توسط منابع و رسانههای روسی، قرار است تروریستها در نهایت امنیت، شهر رقه پایتخت خودخوانده داعش را بدون هیچگونه جنگ و تقابل نظامی ترک نمایند و جای خود را به یگانهای مدافع خلق، گروه کردی مورد حمایت ائتلاف آمریکا تحویل نمایند و عاملین این جابجایی توافقی را قهرمان درهم شکستن تروریستهای داعش معرفی نمایند و در نتیجه، رقه برای همیشه در اختیار کردهای سوریه قرار گیرد. این بخشی از طرح تجزیه سوریه و توسعه قلمرو نفوذ کردهای سوریه است که هرگز در طول تاریخ در چنین موقعیتی نبودهاند. درعوض تروریستها از این فرصت و ایجاد کریدور امن برای حرکت به سمت حمص پالمیرا بهرهگیری کرده وبه تقویت مواضع تروریستی در این دو منطقه عملیاتی میپردازند. در واقع حامیان تروریسم، دیروز از طریق تجهیز و تقویت مستقیم و غیرمستقیم تروریستها، نقش آفرینی کردهاند و از این پس با مانور سیاسی - تبلیغاتی بر روی «مهار تروریستها»، سرگرم ادامه تاثیرگذاری و تکمیل سیاستهای گذشته هستند ولی ضربه اصلی به تروریستها را ارتشهای سوریه و عراق و نیروهای مقاومت ضدتروریستی وارد کردهاند ولی عربدههای گاه و بیگاه حامیان تروریسم، صدای آنها را از مدافعین و قربانیان تروریسم بلندتر جلوه میدهند.