يادداشت روز اوین نامه ی کیهان "تحريم هاي جديد و روياهاي آمريكايي "

اوین نامه ی کیهان 3 شنبه 9 خرداد ماه سال 1396
يادداشت روز  اوین نامه ی کیهان "تحريم هاي جديد و روياهاي آمريكايي "
همکاران قلمزن سربازجو شریعت نداری که همگی هم لهجه وهم قلم سربازجوشریعت نداری اند.پس عادت مزمن کپی کاری ویک جانبه نگری وانتقاد تند وتیز به روحانی ودولت  دارند  که 20% قدرت را دراختیار دارند. درحالی که باید پاسخگوی همه مشکلات اقتصادی واجتماعی وسیاسی و حقوقی وقضایی وفقر وبیکاری و.... انتقادی باشند که از سوی قلم بردستان اوین نامه کیهان و سایرهمقطاران شان در تریبون نمازجمعه ها ومجلس ارتجاع وصدا وسیمای خامنه ای و.... مطرح ودنبال می شود . درصورتی که عامل اصلی معضلات وبحران آفرینی ها خامنه ای رهبرولی فقیه انتصابی همه کاره وپاسداران و سایر نهادهای وابسته به اینان هستند .
بطور مثال سیاست جنگ افروزی ومداخله جویی که پاسداران درسوریه وعراق ویمن اعمال می کنند. همینطور درامورداخلی عربستان وبحرین هم مداخله می کنند .همچنین پاسداران باتولید وآزمایش موشک های دوربرد اسراییل را تهدید به محو از روی کره زمین  می کنند .
درحالی که اسراییل وعربستان جزو هم پیمانان آمریکا می باشند . ولی قلم بردست یادداشت روز بافراموش کردن نقش مخرب خامنه ای وسخنرانی های توهین آمیز ومداخله گرانه وی در امورداخلی عربستان که موازی  مواضع ضد برجام وجنگ افروزی وموشکی پاسداران  شده است که در مجموع بهانه به آمریکا داده تاتحریم ها را نه لغو نکند  که تحریم های جدیدتصویب  کند .

لذا هم لهجه سربازجو شریعت نداری با فرافکنی و سانسور  پرداختن  بهعلت را سانسور کرده  و معلول  را برجسته  ونتیجه گیری کرده  است واقعيت این است که آمريکايي ها در دوره ترامپ در حال برداشتن نقابي هستند که دولت باراک اوباما مزورانه بر صورت سياست هاي خصمانه اين کشور عليه ايران زده بود. تاخير دو ماهه در حرکت به سوي تحريم هاي تازه نيز علتي نداشت جز حمايت از جرياني در ايران که همچنان با خوش خيالي تصور مي کند با کوتاه آمدن در فلان مسئله و دادن فلان امتياز مي توان شر تحريم و خصومت آمريکايي ها را از بين برد و يا حداقل کم کرد. 
پنج شنبه هفته گذشته کميته روابط خارجي سناي آمريکا با اکثريت قاطع آرا (18 به 3) طرح تحريم هاي جديد عليه جمهوري اسلامي ايران را تصويب کرد. اين طرح از سوي 14 سناتور از هر دو حزب دموکرات و جمهوريخواه تدوين و ارائه شده، با عنوان «قانون مبارزه با فعاليت هاي ثبات زداي ايران در سال 2017 » و موسوم به S722 از 12 بخش تشکيل شده است و رئيس جمهور آمريکا را موظف به شناسايي دايره وسيعي از فعاليت هاي ايران در حوزه فعاليت هاي منطقه اي، تسليحاتي و حقوق بشري و اعمال تحريم هاي جدي و موثر بر افراد و نهادهاي دخيل در اين حوزه ها مي کند.
    
مقطع زماني کليدخوردن تحريم هاي تازه مهم و قابل تامل است، چرا که کمتر از يک هفته پس از برگزاري انتخابات رياست جمهوري در ايران و سفر دونالد ترامپ به غرب آسيا صورت گرفت. 15 فروردين سال جاري سناتور باب کورکر، رئيس کميته روابط خارجي مجلس سنا (از دست اندرکاران اصلي اين طرح تحريمي) گفت بررسي و تصويب اين طرح را به پس از انتخابات ايران موکول خواهند کرد. نگراني از عواقب تاثير تحريم هاي جديد بر نتيجه انتخابات، علتي بود که کورکر براي اين تصميم اعلام کرد.
    
واقعيت آن است که آمريکايي ها در دوره ترامپ در حال برداشتن نقابي هستند که دولت باراک اوباما مزورانه بر صورت سياست هاي خصمانه اين کشور عليه ايران زده بود. تاخير دو ماهه در حرکت به سوي تحريم هاي تازه نيز علتي نداشت جز حمايت از جرياني در ايران که همچنان با خوش خيالي تصور مي کند با کوتاه آمدن در فلان مسئله و دادن فلان امتياز مي توان شر تحريم و خصومت آمريکايي ها را از بين برد و يا حداقل کم کرد
    چند روز قبل کميته روابط خارجي مجلس نمايندگان آمريکا درباره توافق هسته اي ايران و تاثير آن بر منطقه غرب آسيا، نشستي را با حضور برخي مسئولان و کارشناسان برجسته برگزار کرد. سخنان ايراد شده در اين نشست به روشني نشان دهنده افقي است که آمريکايي ها درباره ايران در خيال خود مي بينند و مي پرورانند
    
ري تکيه (تحليلگر و ديپلمات ايراني-آمريکايي) عضو ارشد شوراي روابط خارجي آمريکا در زمينه مطالعات خاورميانه در اين نشست به يکي از ريشه هاي خصومت با ايران اشاره کرده و مي گويد؛ «اکنون مهم است که بپذيريم اسرائيل در حقيقت قرباني اصلي تروريسم ايران است.خصومت ايران با اسرائيل يکي از بخش هاي هميشگي و پيچيده فرآيند صلح خاورميانه بوده است.ريشه خصومت ايران در قبال اسرائيل به آيت الله خميني(ره) بنيانگذار جمهوري اسلامي مي رسد و از ديد وي تاسيس اسرائيل گناهي فراموش ناشدني بود.دشمني ايران با اسرائيل حتي از دشمني آن با آمريکا نيز فراتر است زيرا ايران براي اسرائيل حق حيات نيز قائل نيست.مهار ايران به عنوان کشوري که براي منافع آمريکا خطرناک است به يک راهبرد فراگير نياز دارد
    
ري تکيه در ادامه تاکيد مي کند بايد از همه ضعف هاي ايران استفاده کرد و 4 محور اصلي اين راهبرد را اينگونه برمي شمرد؛ «تضعيف اقتصاد»، «حمايت از جريان معاند داخلي»، «بالابردن هزينه نفوذ منطقه اي» و «در دستور کار قرار دادن مسائل حقوق بشري». وي تاکيد مي کند اين راهبردي بلندمدت است و در نهايت خواهد توانست شرايط مورد نظر آمريکا را به ايران تحميل کند.
    
دو سخنران ديگر اين نشست نيز در اظهارات خود رسماً به موضوع براندازي جمهوري اسلامي پرداختند. ايلان برمن نايب رئيس شوراي روابط خارجي آمريکا، کارشناس امنيت منطقه اي در غرب آسيا و داراي سابقه همکاري با سيا و وزارت دفاع آمريکا در سخنان خود مدعي شد آمريکا هميشه براي مردم ايران قهرمان بوده و مذاکرات و توافق هسته اي دولت اوباما با جمهوري اسلامي ايران به اين جايگاه خدشه وارد کرده و وقت بازسازي آن نزد ايراني هاست. اما نکته جالب تر راهي است که اين تحليلگر متوهم آمريکايي پيش پاي سياستمداران اين کشور مي گذارد. در حالي که کمتر از يک هفته قبل از اين نشست، بيش از 73 درصد مردم ايران در انتخاباتي کم نظير پاي صندوق هاي راي حاضر شده و اعتماد خود به نظام و انقلاب را ثابت کردند، ايلان برمن راه ترميم جايگاه دوباره آمريکا در افکار اين مردم را اعلام آشکار و رسمي حمايت واشنگتن از براندازي در ايران معرفي مي کند و تاکيد دارد که وقت آن نيز همين حالاست! تدپو رئيس کميته فرعي کميته امور خارجه مجلس نمايندگان در امور تروريسم، منع تکثير و تجارت نيز در اين نشست تاکيد مي کند ما (آمريکايي ها) بايد هرکاري مي توانيم انجام دهيم تا مردم ايران بدانند از براندازي در اين کشور حمايت مي کنيم!
    
رسانه ها، نشست ها و برنامه هاي مکتوب و آشکار تحليلگران و مقامات آمريکايي مملو از اين مواضع و اظهارات است. مواضعي که نشان مي دهد قصه دشمني آمريکا با ايران سري دراز دارد. اما حال که آمريکايي ها اينچنين شمشير را براي ايران از رو بسته اند، در مقابل چه بايد کرد؟
    
نخست آنکه واکنش ها به کليد خوردن تحريم هاي جديد بايد يکپارچه و جدي باشد. آمريکايي ها بايد بدانند در اين ماجرا با ملت، دولت و نظامي يکپارچه مواجه هستند. اينجا ديگر رقابت انتخاباتي نيست که براي جلب چند راي، حرف هايي زد که به مذاق عده اي خوش بيايد يا حرف هايي نزد که بوي تنش بدهد. رسانه هايي که از عينک جناحي و سياست داخلي به اين ماجرا نگاه مي کنند، با سانسور و عدم اطلاع رساني دراين مورد در واقع به مردم خيانت کرده و منافع ملي را به مسلخ بده بستان هاي خود با کانون هاي قدرت و ثروت مي برند. شنيده شدن يک صداي واحد و قوي در مقابل خصومت تازه آمريکايي ها، اولين گام برخورد با ماجراست.
    
نکته دوم عمل به مرّ قانون است. حتي تعداد قابل توجهي از سياستمداران و تحليلگران آمريکايي نيز معترفند که در صورت وضع تحريم هاي جديد، چيزي از برجام باقي نخواهد ماند. تا جايي که جان کري وزير امورخارجه پيشين آمريکا نيز درباره عواقب اين کار براي سرنوشت برجام هشدار داد. در چنين وضعيتي عمل به شروطي که براساس آنها برجام اجرايي شد، راهکاري منطقي و مورد انتظار است. در اين زمينه سه سند مکتوب و روشن وجود دارد؛ 1- نامه 9 بندي مقام معظم رهبري به رئيس جمهور 2- مصوبه 9 بندي مجلس با عنوان «اقدام متناسب و متقابل دولت در اجراي برجام» 3- شروط 10گانه ذيل مصوّبه جلسه ۶۳۴ مورخ ۹۴/۵/۱۹ شوراي عالي امنيّت ملّي. اين 28 شرط و بند براي ثبت در تاريخ تدوين و ابلاغ نشده اند و اگر در چنين مواردي مورد رجوع و ملاک عمل قرار نگيرند، پس ديگر قرار است چه زماني به کار آيند؟!
    
چند روز مانده به انتخابات 29 ارديبهشت انديشکده آمريکايي خاورميانه درباره انتخابات رياست جمهوري ايران نشستي را برگزار کرد. عليرضا نادر تحليلگر انديشکده رند در بخشي از سخنان خود در اين نشست به نکته جالبي اعتراف مي کند که گوياي آينده روياها و برنامه هاي آمريکاست. وي مي گويد: « فکر نمي کنم که آمريکا بتواند اوضاع را در داخل ايران بهتر کند زيرا اگر به تاريخ نگاه کنيد تلاش هاي آمريکا براي هرگونه مهندسي اجتماعي يا مداخله در ايران عمدتا به شکست انجاميده است. در خصوص تغيير نظام نيز بايد بگويم که پايداري اين نظام براي من واقعا شگفتي آور بوده است.سقوط اين رژيم بارها پيش بيني شده است اما چنين اتفاقي نيفتاده است. من اميدوارم که نظام ايران تغيير کند.پدرم هميشه به من مي گفت من زنده نخواهم ماند که اين تغيير را ببينم اما اميدوارم تو اين تغيير را شاهد باشي. اميدوارم اما مطمئن نيستم که اين تغيير در زمان من اتفاق بيفتد
    
حال که دشمن اينچنين از آرزوي خام خود براي براندازي مي گويد، به قول سعدي؛ هنگام درشتي ملاطفت مذموم است و گويند دشمن به ملاطفت دوست نگردد بلکه طمع زيادت کند. نويسنده: محمد صرفي