يادداشت روز اوین نامه ی کیهان "شبيه يابي يا شبيه سازي؟! "

 اوین نامه ی کیهان 5 شنبه 8 تیرماه سال 1396
    يادداشت روز   اوین نامه ی کیهان "شبيه يابي يا شبيه سازي؟! "

از رئيس جمهور محترم انتظار آن است راه طي شده در دولت يازدهم را که به اذعان برخي از ياران نزديک ايشان نيز، دستاورد چنداني نداشته است دنبال نکنند که آزموده را آزمودن خطاست.

مراجعه به تاريخ اگر براي «شبيه سازي» باشد، اقدامي ناپسند و در پاره اي از موارد، خطايي خطرآفرين است، اما چنانچه اين مراجعه به منظور «شبيه يابي» صورت پذيرد، مي تواند درس آموز و عبرت انگيز باشد. آقاي دکتر روحاني توئيت کرده اند که «بهشتي انواع ناسزاگويي و ظلم ها را تحمل مي کرد ولي در برابر ظلم به مردم با قدرت مي ايستاد» رئيس جمهور محترم، در اين نوشته به يک واقعيت درس آموز از بينش و منش شهيد بهشتي اشاره کرده اند که در صحت آن جاي کمترين ترديدي نيست. اما با عرض پوزش بايد گفت؛ انطباق آن با راه و روشي که جناب روحاني -لااقل- طي 4سال گذشته در پيش گرفته و متاسفانه ادامه مي دهند، از نوع «شبيه سازي» است و نه «شبيه يابي». چرا که آن شهيد بزرگوار حجم انبوهي از اهانت ها و ناسزاهايي را که همه روزه از سوي منافقين، ليبرال ها، جريانات ضدانقلاب و محافل و مراکز بيگانه عليه ايشان به کار گرفته مي شد، با خونسردي مثال زدني و بي آن که خم به ابرو آورد تحمل مي کرد و زبان جز به نصيحت فحاشان و ناسزاگويان نمي گشود. مظلوميت آن بزرگوار تا آنجا بود که حضرت امام -رضوان الله تعالي عليه- بعد از شهادت آن اسوه صبر و استقامت درباره ايشان فرمود؛ «آنچه که من راجع به ايشان متاثر هستم، شهادت ايشان در مقابل آن ناچيز است و آن مظلوميت ايشان در اين کشور بود».
    
اکنون جاي اين پرسش از رئيس جمهور محترم هست که ميان برخورد خود با منتقدان و برخورد شهيد بهشتي- نه فقط با منتقدان بلکه - با فحاشان چه شباهتي يافته اند که اين دو را به مقايسه نشسته اند؟!
    
براي نشان دادن اين واقعيت تلخ که مقايسه ايشان از نوع «قياس مع الفارق» است، فقط اشاره به چند نمونه از ناسزاهايي که جناب رئيس جمهور نثار منتقدان خويش کرده اند، کفايت مي کند که موارد زير از آن جمله است؛
    «
بي سواد، بي شناسنامه، مزدور، کاسب تحريم، کودک صفت، حسود، بزدل، ترسو، جيب بر، بي قانون، مستضعف فکري، بيکار، متوهم، غوطه ور در فساد، سوء استفاده گر، خرابکار، عقب مانده، تازه به دوران رسيده، عصر حجري، هوچي باز، منفي باف، ياس آفرين، ناشکر، بايد به جهنم بروند، انقلابيون نفهم، يک مشت لات»! و...
    
کجاي اين برخورد جناب روحاني با برخورد شهيد بهشتي همخواني و شباهت دارد؟!
    اين نکته نيز گفتني است که مخالفان شهيد بهشتي، در حرکتي همسو با دشمنان اسلام و انقلاب عليه آن بزرگوار دست به فحاشي و ناسزاگويي مي زدند و خيلي زودتر از آنچه انتظار مي رفت هويت واقعي آنها از پرده برون افتاد و مخالفان و فحاشان يا عليه ملت اسلحه کشيده و به ترور مردم کوچه و بازار روي آوردند و يا به دامان دشمنان تابلودار نظام گريختند و در ابواب جمعي آنان جاي گرفتند (منافقين، بني صدر، ليبرال ها و...). اما گذر ايام و رخدادهاي 4 سال گذشته به وضوح نشان داد حق با منتقدان آقاي روحاني بوده است که پيش بيني سرانجام فاجعه آميز برجام فقط يک نمونه از آن بسيارهاست.
    
آقاي روحاني نوشته اند «شهيد بهشتي در برابر ظلم به مردم با قدرت مي ايستاد» اين سخن قابل قبول و حقيقتي غيرقابل انکار است، اما در اين زمينه نيز ميان رئيس جمهور محترم کشورمان و شهيد بهشتي فاصله زيادي وجود دارد که شرح آن به درازا مي کشد و در اين وجيزه تنها به بيان يک مورد بسنده مي کنيم؛
    
شهيد بهشتي، خطاب به آمريکا که دشمن تابلودار و قسم خورده ايران اسلامي و مردم اين مرز و بوم بوده و هست، با صراحت مي فرمود؛ «اي آمريکا از ملت ما عصباني باش و از اين عصبانيت بمير» و هرگز گامي که دندان طمع دشمن را تيز کند برنداشت و سخني که دشمن از آن احساس ضعف کند بر زبان مبارک خويش نياورد.
    اما، جناب روحاني برخلاف ماهيت خونريز و غارتگر آمريکا که براي همگان شناخته شده بوده و هست، در مقابل اين دشمن غدار ملت و نظام مواضعي اتخاذ کردند که متاسفانه بي آن که بخواهند ارسال پيام ضعف براي آمريکا بود، «اوباما را شخصي مودب يافتم»! «به مذاکره با آمريکا خوشبين هستم»! «خزانه خالي است»! «برخي از شعارهاي انقلابي توخالي است»! و... تا آنجا که در همان آغاز، وبسايت راديو فرانسه درباره نگاه غرب به ايشان نوشت: «ارزيابي غرب از وضعيت کنوني دولت روحاني، تعامل با فروشنده بدهکار و مشتاقي است که خود را ناگزير از فروش حقوق ملي مي بيند» و تاکيد کرد «بر اساس اين جمع بندي، صبوري خريدار (غرب)، وضعيت فروشنده (دولت روحاني) را دشوارتر و قيمت فروش را کمتر خواهد کرد»! و آمريکا با همين برآورد اطلاعاتي از دولت يازدهم، هيچ فرصتي را براي کينه توزي عليه کشورمان از دست نداد، عهدشکني کرد، تحريم ها را نه فقط لغو نکرد که افزايش داد و...
    
جناب آقاي روحاني نمونه هاي ديگري از اينگونه شبيه سازي هاي تاريخي که در نقطه مقابل «شبيه يابي» است نيز در کارنامه 4 ساله خود دارند. از جمله آن که نهيب مقتدرانه امام حسين عليه السلام به لشکر عمر سعد در روز عاشورا را «مذاکره»! ناميدند و از آن با عنوان پيام عاشورا ياد کردند و حال آن که در مذاکره سخن از بده و بستان است و هر يک از طرفين مذاکره در خواسته هاي خود تخفيف هايي مي دهند تا به نقطه توافق برسند. آقاي روحاني توضيح ندادند که امام حسين عليه السلام قصد داشت در مقابل عمر سعد و يزيد در کداميک از اهداف قيام خود تخفيف بدهد؟! و يا درباره صلح امام حسن عليه السلام و ولايت اميرالمومنين سلام الله عليه نيز برداشت هايي ارائه کرده بودند که در شمار شبيه سازي تاريخي قابل ارزيابي است و نه شبيه يابي که در کلام خدا و ائمه هدي عليهم السلام نيز بر ضرورت آن تاکيد شده و درس آموزي و عبرت گيري نتيجه کارساز و گره گشاي آن خواهد بود.
    
اين وجيزه از آن روي ضروري به نظر مي رسيد که برخي از شواهد و قرائن موجود حکايت از آن دارند گويا قرار است همان بينش و منش دولت يازدهم در دولت دوازدهم نيز ادامه پيدا کند که توئيت مورد اشاره در اين نوشته و يا کنايه تلخ جناب رئيس جمهور به سپاه، يعني يکي از اصلي ترين ارکان اقتدار کشورمان در برابر زورگويي ها و توطئه هاي خونين دشمنان آنهم در شرايطي که آمريکا و متحدانش بيشترين کينه توزي را عليه سپاه به ميدان آورده اند و يا حاشيه سازي هاي برخي از اطرافيان آقاي روحاني که مي تواند مانع بزرگي بر سر خدمت رساني دولت باشد و يا اصرار بر ادامه راهي که در برجام پيموده شد و حاصلي جز خسارت محض در پي نداشت و... از جمله آنهاست.
    
و بالاخره از رئيس جمهور محترم انتظار آن است راه طي شده در دولت يازدهم را که به اذعان برخي از ياران نزديک ايشان نيز، دستاورد چنداني نداشته است دنبال نکنند که آزموده را آزمودن خطاست. نويسنده: حسين شريعتمداري