صادق زیباکلام شباهت‌های روحانی با شهید بهشتی

صادق زیباکلام در گفت‌وگو با فرارو بررسی کرد

آنسوی این شباهت سازی شرایط روحانی با بهشتی این است که ممکن است سونوشت روحانی هم شبیه بهشتی شود .اگرچنین اتفاقی بی افتد سقوط رژیم قرون وسطایی شتاب می گیرد. چون شرایط  کنونی هرگز قابل مقایسه با 60 نیست .چون خامنه ای وپاسداران دراوج منفوریت دراذهان عمومی قراردارند .از طرف دیگر رژیم قرون وسطایی نه در انزوای منطقه  ای وجهانی قرار دارد که به شدت زیرفشار وتهدید عربستان و متحدانش  وآمریکا هستند.
می توان گفت شرایط کشور و همچنین شهید بهشتی شبیه وضعیتی است که امروز آقای روحانی با آن مواجه است. زیرا جریان‌های تندرو ایشان را متهم می‌کنند که به اندازه کافی مواضع ضدآمریکایی و غربی ندارند و به اندازه کافی شعارهای ضدغربی نمی دهند.
فرارو-یک استاد دانشگاه گفت:فقط یک تفاوت عمده و جدی میان شهید بهشتی و آقای روحانی وجود دارد و آن این است که در آن مقطع آن ادبیات یک مقدار زیادی توانسته بود مخاطبانی را برای خودش حذب و جلب کند. اما به دلیل اینکه تحصیلات مردم بالاتر رفته و توسعه سیاسی اتفاق افتاده، شبکه‌های اجتماعی فعال شده اند، ادبیات رادیکالی که علیه مرحوم بهشتی تاحدودی نتیجه داده بود، مطلقا نتوانسته در این ایام مخاطبی را جذب و جلب کند.ضمن اینکه عکس این هم اتفاق افتاده است.

در روزهای اخیر در سالگرد واقعه هفت تیر و شهادت شهید بهشتی یکی از بحث ها در فضای مجازی مقایسه وضعیت شهید بهشتی با حسن روحانی بود. برخی هواداران دولت معتقدند شباهت هایی میان فشارهایی که به شهید بهشتی وارد می شد با فشارها به حسن روحانی وجود دارد. 

صادق زیبا کلام تحلیلگر مسائل سیاسی  در گفت‌گو با فرارو در این باره گفت: از برخی جهات متاسفانه شرایط و وضعی که در دهه 60 عده‌ای علیه مرحوم شهید بهشتی به راه انداخته بودند، امروز علیه آقای روحانی به راه افتاده است. در آن روزها علیه شهید بهشتی طرفداران سازمان مجاهدین و تا حدود زیادی حزب توده فعالیت می‌کردند.

وی ادامه داد: حزب توده علت حملاتش به شهید بهشتی این بود که می گفت، مواضع ایشان به مقدار کافی ضدآمریکایی نیست. یعنی معتقد بودند که ایشان مثل مرحوم امام(ره) یا برخی از روحانیون دیگر، دیدگاه‌های ضد آمریکایی ندارند. البته یک مسئله ای در این میان بود که حزب توده هم بی راه نمی‌گفت.

این استاد دانشگاه تصریح کرد: مرحوم شهید بهشتی از اینکه در سخنرانی های خود شعارهای سوپرانقلابی علیه آمریکا یا هر کشور دیگر بدهند، پرهیز می کردند. یک جور صلابت و احترام در گفتار ایشان وجود داشت و حاضر نبودند، لحنی که مجاهدین و حزب توده یا سایر گروه‌های تندرو  به کار می‌بردند را در سخنرانی های خود نسبت به مخالفان یا دشمنان استفاده کند. 

او ادامه داد: اما ماجرای مجاهدین و شهید بهشتی موضوع دیگری بود. آنها ایشان را محکوم می کردند که برای انقلاب هزینه ای نداده است. آنها می گفتند «شهید بهشتی به آندازه آنها زندان نرفته و شکنجه نشده. اما ما(مجاهدین) برای انقلاب جنگیدیم، زندان رفتیم و شکنجه شدیم». همین مسائل بهانه حمله به ایشان را فراهم کرده بود.

وی گفت: علاوه بر اینها برخی جریان‌های چپ‌گرای مارکسیستی در دهه 60 مرحوم آیت‌الله بهشتی را متهم می کردند که ایشان طرفداراقتصاد آزاد و لیبرالی هستند و اعتقادی به اقتصاد توحیدی ندارند. این اقتصاد توحیدی همان اقتصاد مارکسیستی و دولتی سوسیالیستی بود که  ساخته و پرداخته سازمان مجاهدین بود.

زیبا کلام عنوان کرد: در عین حال یک جریان دیگری هم علیه شهید بهشتی فعالیت می کرد که آن هم شخص بنی صدر و حامیان ایشان بود. البته نمی گفتند که شهید بهشتی مبارزه نکرده است و برای انقلاب هزینه نداده است (چون خود آقای بنی صدر هم قبل از انقلاب یک کلانتری نرفته بودند) یا مواضعشان خیلی ضدآمریکایی نیست. بنی صدر و اطرافیانش، شهید بهشتی را متهم می کردند به قدرت طلبی و انحصار طلبی. در مجموع می توان گفت شرایط کشور و همچنین  شهید بهشتی شبیه وضعیتی است که امروز آقای روحانی با آن مواجه است. زیرا جریان‌های تندرو ایشان را متهم می‌کنند که به اندازه کافی مواضع ضدآمریکایی و غربی ندارند و به اندازه کافی شعارهای ضدغربی نمی دهند.

این کارشناس مسائل سیاسی ادامه داد: الان هم ما شاهد هستیم که کم و بیش همان رفتارها با آقای روحانی انجام می‌شود که شما به توان داخلی کشور، نیروهای تولید کننده داخلی خیلی بها نمی دهید و چشمتان به سرمایه‌گذارهای بین المللی است. خیلی جالب است که اگر کسی تحقیق کند، متوجه می شود که اتهاماتی که به مرحوم شهید بهشتی وارد می شد، بسیار شبیه اتهاماتی است که مخالفان در خصوص آقای روحانی مطرح می کنند.

زیبا کلام افزود: جالب این است که همان مطالب هم مورد دستاویز هستند. یعنی به شهید بهشتی گفته می شد که شما آمریکایی هستید و مبارزه نکردید ومی خواهید با غرب رابطه داشته باشید و سعی دارید کمپانی های غربی و آمریکایی را به ایران برگردانید و... حالا درست همین ها درباره آقای روحانی گفته می شود واین هم جای شگفتی دارد و هم جای تاسف.

او تاکید کرد: اما فقط یک تفاوت عمده و جدی میان شهید بهشتی و آقای روحانی وجود دارد و آن این است که در آن مقطع آن ادبیات یک مقدار زیادی توانسته بود مخاطبانی را برای خودش حذب و جلب کند. اما به دلیل اینکه تحصیلات مردم بالاتر رفته و توسعه سیاسی اتفاق افتاده، شبکه‌های اجتماعی فعال شده اند، ادبیات رادیکالی که علیه مرحوم بهشتی تاحدودی نتیجه داده بود، مطلقا نتوانسته در این ایام مخاطبی را جذب و جلب کند.ضمن اینکه عکس این هم اتفاق افتاده است. ما شاهد هستیم که این روزها بعد از هرحمله‌ای که به آقای روحانی می‌شود، با مقدار زیادی انزجار جامعه مواجه می‌شود و یک موج گسترده و بزرگی علیه آنها و در حمایت آقای روحانی در شبکه های اجتماعی ایجاد می شود که این انزجار را به نمایش می گذارد.

وی در پاسخ به این سوال که با توجه به واکنش ها چرا همچنان تندروها اصرار به استفاده از همان روش ها و ادبیات دارند، گفت: من در تمام عمرم تلاش کردن با به نوعی با توهم توطئه مبارزه کنم ولی واقعا بعضی وقت‌ها شگفت زده می شوم که شاید یک عده‌ای قصد دارند محبوبیت بیشتری برای آقای روحانی ایجاد کنند. زیرا آنها شاهد بودند که وقتی حملاتی از این دست به آقای سیدمحمد خاتمی یا مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی صورت گرفت، باعث افزایش محبوبیت آنها شد.

او با بیان اینکه تندروها قصد دارند همان رفتار را که با خاتمی و مروح هاشمی رفسنجانی انجام دادند درباره روحانی عملی کنند، گفت: گروه‌هایی که هیچ محبوبیت و پایگاه‌های اجتماعی ندارند، مشغول حمله و هتاکی به آقای روحانی هستند و جالب این است که بعد از 29 اردیبهشت که این حملات بیشتر شده است، ما شاهد هستیم که آقای روحانی را به جایگاه آقای خاتمی و مرحوم هاشمی رفسنجانی نزدیک می کنند. به همین دلیل گاهی برای خودم هم این سوال پیش میاد که نکند یک عده در میان این گروه‌های تندرو حضور دارند که به عمد می خواهند کاری کنند که آقای روحانی محبوبیت آقای خاتمی و مرحوم هاشمی را به دست بیاورد.

زیبا کلام در پاسخ به اینکه آیا روحانی باید نسبت به این مسائل واکنش نشان دهد یا خیر، عنوان کرد: هردو حالت نقاط قوت و ضعفی دارد. به عبارت دیگر اگر آقای روحانی هیچ واکنشی نسبت به جریان های تندرو نشان ندهند، برای برخی طرفداران جریان تندروه این تصور ایجاد می شود که حتما حقیقتی گفته شده است که رئیس جمهور سکوت کرده است. اما در عین حال اگر ایشان به تهمت ها و توهین ها جواب بدهد، خودش را آنقدر پایین آورده که هم سطح تندروها کرده است که اکثرا تحصیلات و سواد درست و حسابی ندارند و تنها هنرشان تهمت زدن و فحاشی کردن است. 


این تحلیلگر مسائل سیاسی در پایان تاکید کرد: منم معتقدم لزومی ندارد هربار به تهمت‌ها و فحاشی های آنها پاسخ دهند و وقت و انرژی (هرچند ناچیز) را صرف آنها کنند. البته می توانند گاهی برخی ادعاها و تهمت های آنها را پاسخ دهد اما صرفا به برخی  و بخش اندکی از آنها واکنش نشان دهند. لزومی ندارد هربار به تهمت ها  ادعاهای کیهان و ... پاسخ دهند.