گزیده ها 10 اسفند -96
با درخواست رئیسکل بانک مرکزی و دستور وزیر صنعت، معدن و تجارت، ثبتسفارش واردات کالا با دلار ممنوع اعلام شد.
دلار در اقتصاد جهانی دارای دو نقش متفاوت است. در نقش نخست با توجه به مرجعیت این ارز برخی کالاها بر اساس دلار قیمتگذاری میشوند.
به گزارش دنیای اقتصاد، با درخواست رئیسکل بانک مرکزی و دستور وزیر صنعت، معدن و تجارت، ثبتسفارش واردات کالا با دلار ممنوع اعلام شد.
دلار در اقتصاد جهانی دارای دو نقش متفاوت است. در نقش نخست با توجه به مرجعیت این ارز برخی کالاها بر اساس دلار قیمتگذاری میشوند.
اما از نقش دوم به عنوان نقش عملیاتی یاد میشود که در آن کشورها تسویههای تجاری خود را بر اساس آن انجام میدهند. با توجه به اینکه ایران به واسطه تحریمهای آمریکا از مکانیسم تسویه دلار نمیتواند استفاده کند، سیاستگذاران تصمیم به حذف دلار و جایگزینی سایر ارزها گرفتهاند. از اثرات اجرایی شدن این تصمیم، از یکسو انتقال تامین مالی واردات از صرافی به شبکه بانکی و از سوی دیگر کاهش نقش دلار در تجارت است.
با توجه به آنکه عمده جریان تجاری ایران بر مبنای ارزهای دیگر بهخصوص یورو است، تصمیم اخیر را میتوان چرخشی از دلار به سوی یورو در عملیات تجاری ایران توصیف کرد. در واقع سیستم ثبت سفارش بر پایه دلار به سیستم ثبت سفارش بر پایه یورو تبدیل میشود. این تصمیم حلقه اولیهای است که در ادامه با جایگزینهای دیگری تکمیل میشود. پیشاز این بانک مرکزی اعلام کرده بود قصد دارد مبنای ارز گزارشگری را نیز از دلار به یورو تغییر دهد.
ثبتسفارش با «دلار آمریکا» ممنوع شد. این تصمیم بر اساس ابلاغیه بانک مرکزی صورت گرفته و از روز نهم اسفندماه(روز گذشته) لازمالاجرا شده است. البته این ابلاغیه شامل درخواستهایی با نوع ارز «دلار آمریکا» که قبل از تاریخ مذکور، مجوز ۸ رقمی ثبتسفارش خود را دریافت کردهاند، نمیشود. منابع آگاه در وزارت صنعت، معدن و تجارت نیز از ارسال نامهای از سوی رئیس کل بانک مرکزی به محمد شریعتمداری، وزیر صنعت، معدن و تجارت خبر میدهند.
نامهای که در آن عنوان شده است: «در شرایطی که به علت تداوم تحریمهای اولیه ایالات متحده، دسترسی شبکه بانکی کشور به سیستمهای دلاری بهطور کامل قطع است، ثبت سفارش به دلار آمریکا به مفهوم استفاده از شبکه صرافی به منظور تامین مالی واردات است. این وضعیت از یکسو سبب افزایش تقاضای دلار آمریکا در صرافیها شده و از سوی دیگر در تناقض فاحش با تاکیدهای مداوم رئیسجمهوری مبنی بر انتقال گردش مالی تجارت کشور از صرافی به شبکه بانکی است.» در دنیا نقش دلار به دو صورت قابل بررسی است. دلار از یکسو نقش مرجع و مبنا را در معاملات و مبادلات بینالمللی بازی میکند.
بهعنوان مثال، قیمت نفت در دنیا با ارز دلار تعیین میشود. در این شرایط حذف نقش ارز مرجع از دلار از سوی کشورها غیرممکن است. در واقع نقش ارز مرجع دلار یک توافق توأمان نوشته و نانوشته توسط جامعه مالی بینالمللی است که اعتبار و قوت آن از یک طرف ناشی از توافقات بینالمللی مالی پس از جنگ جهانی دوم بوده و از طرف دیگر در طول زمان دلار نقش برتر و بلامنازع خود را از طریق پذیرش تقریبا کلیه کشورها در مبادلات و عملیات بینالمللی تحکیم بخشیده است. اما از سوی دیگر در دنیا از دلار بهعنوان ارز عملیاتی استفاده میشود. در این بخش است که کشورها میتوانند مشخص کنند و تصمیم بگیرند از دلار در مبادلات خود استفاده کنند یا خیر. نظام بانکی کشور و در رأس آن بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران، میتواند از دلار یا هر ارز دیگری بهعنوان ارز مداخله یا ارز عملیات پرهیز کند یا خارج شود. تصمیمی که از سوی بانک مرکزی مبنی بر ممنوعیت ثبت سفارش با دلار گرفته شده نیز در این بخش میگنجد. ایران تصمیم گرفته دلار را از مبادلات تجاری خود حذف کند و نامه ولیالله سیف به وزیر صنعت، معدن و تجارت نشان میدهد که ایران قصد دارد با اجرای این تصمیم، از یکسو شبکه صرافی را حذف کند و شفافیت شبکه بانکی را افزایش دهد و از سوی دیگر نقش دلار آمریکا را در مبادلات تجاری خود کمرنگ سازد.
بررسیها نشان میدهد که در حال حاضر عمده تجارت ایران با کشورهایی است که ارز آنها یورو یا ارزهای محلی است و نقش آمریکا در تجارت بسیار ناچیز است. اکنون نیز بیشترین معاملات با یورو انجام میشود. عبدالرحمان ندیمی بوشهری، معاون امور بانکی، بیمه و شرکتهای دولتی چندی پیش عنوان کرده بود: «مبنای ارز عملیات و فعالیتهای بزرگ کشور با یورو است، اما اثر دلار در بازار و میان افراد بیشتر است که این رویکرد نیازمند اصلاح است. در حال حاضر نفت را به دلار نمیفروشیم. درست است که قیمت نفت را در دنیا با دلار محاسبه میکنند، اما قراردادهای نفتی ما با یورو است.»
آمارهای گمرک نیز نشان میدهد از حدود ۷/ ۴۲ میلیارد دلار واردات انجام شده در سال ۹۵، سهم کشورهای چین، هند، اتحادیه اروپا و انگلستان بیش از ۲۵ میلیارد دلار بوده که سهم ۶۰ درصدی از کل واردات را تشکیل میدهد. این درحالی است که ایالات متحده آمریکا سهم ناچیزی (یک درصد) از کل واردات دارد. آمار واردات در سال جاری نیز حاکی از تداوم روند سال گذشته است. بهطوری که از حدود ۳۱ میلیارد دلار واردات انجام شده تا کنون، سهم کشورهایی که مبادلات غیردلاری انجام دادهاند حدود ۶۲ درصد بوده است. واردات انجام شده از ایالات متحده آمریکا در سال جاری نیز حدود ۱۱۰میلیون دلار بوده که سهم ۴/ ۰ درصدی از کل واردات را داشته است. از سوی دیگر، براساس آمار رسمی سایت گمرک، کل صادرات انجام شده در سال گذشته ۸/ ۴۳ میلیارد دلار بوده که از این مبلغ، سهم صادرات کشورهای چین، هند، اتحادیه اروپا و انگلستان در سال گذشته ۳۶ درصد ثبت شده است. در سال جاری نیز تاکنون ۴/ ۲۸ میلیارد دلار صادرات انجام شده که ۳۵درصد از آن به کشورهای مذکور اختصاص داشته است. همچنین، صادرات انجام شده به آمریکا در سال گذشته ۱۰۲ میلیون دلار و در سال جاری ۷۹ میلیون دلار بوده که سهمی کمتر از ۳/ ۰ درصد از صادرات کل را به خود اختصاص داده است.
یکی از نکات مهمی که هدف بانک مرکزی را از این تصمیم نشان میدهد، به انتقال مبادلات از شبکه صرافی به شبکه بانکی بر میگردد. این امر سه مزیت را به دنبال خواهد آورد. نخست اینکه واردات رسمی افزایش خواهد یافت. دوم اینکه منابع ارزی قابل ردیابی خواهد بود که این امر به معنی شفافسازی است و سوم اینکه ریسک نقل و انتقال پول در شبکه بانکی نسبت به صرافی کاهش مییابد.
البته موفقیت اجرای این تصمیم در گروی دو عامل است. اول اینکه بخش خصوصی به این تغییر روی خوش نشان دهد. مسعود پورشیرازی، یکی از فعالان اقتصادی و عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی ایران در این باره به «دنیای اقتصاد» میگوید: این تصمیم، برای نخستین بار نیست که در ایران گرفته میشود. پیش از این نیز در یک دوره در مورد درهم و در یک دوره درباره همین دلار این تصمیم گرفته شده بود؛ بنابراین اجرای این تصمیم امکانپذیر است. بانک مرکزی هر جا احساس کند که موجودی و نقل و انتقال یک ارز با مشکل مواجه است این تصمیم را میگیرد که البته تصمیم درستی است. هرچند ممکن است هزینه جابهجایی را برای فعالان اقتصادی افزایش دهد. فرهاد احتشامزاد، رئیس فدراسیون واردات از منظر دیگری به این موضوع نگاه میکند و میگوید: سیاست بانک مرکزی درخصوص این تصمیم، کاهش حساسیت از دلار است. اما به جای آن، حساسیت نرخ تبدیل دلار به سایر ارزها جایگزین میشود؛ بنابراین به نظر میرسد با این تغییر بازار دچار نوسان شود. ضمن اینکه مانند تمام تصمیمات گذشته، ماده ۲ و ۳ قانون بهبود مستمر فضای کسب و کار رعایت نشده و بخش خصوصی و تشکلهای مرتبط از این تصمیم بیخبر بودند و باز هم غافلگیر شدند. همیشه تصمیمات مهم پشت درهای بسته گرفته میشود، بدون اینکه مشورتی با فعالان اقتصادی صورت بگیرد. محمد لاهوتی، رئیس کنفدراسیون صادرات ایران نیز به خبرگزاری فارس گفت: به نظر میرسد کنترل بازار ارز، واردات و سیاستهای سختگیرانه آمریکا از دلایل ممنوعیت ثبت سفارش با دلار آمریکا است. این مساله از مدتها پیش با توجه به برخی محدودیتها مطرح بوده است. او عنوان کرد: هر چقدر فاصله ما در مبادلات تجاری از دلار بیشتر شود، مشکلات کمتر میشود.
بنابراین به نظر میرسد این تصمیم بهدلیل کنترل سیاستهای سختگیرانه آمریکا و فشارهای این کشور بر ما اتخاذ شده است. از بعد دیگر به نظر میرسد این تصمیم در راستای کاهش تقاضای دلار در بازار و مدیریت واردات گرفته شده است. لاهوتی اضافه کرد: به دنبال این تصمیم اتفاقی که در مبادلات تجاری میافتد، به این صورت است که خریدار اولا با محدودیت در خرید مواجه میشود؛ زیرا باید به فروشنده کالا اعلام کند که نرخ دلار را براساس نرخ روز تبدیل به یک واحد پول دیگر کند و در موقع پرداخت پول هم فروشنده باید برآورد کند که آیا آن میزان دلار را دریافت میکند یا خیر، بنابراین یک واردکننده بهصورت رسمی باید هزینه خرید و فروش ارز را پرداخت کند و پرداخت چنین هزینهای افزایش قیمت را به دنبال دارد.
دومین عاملی که موفقیت این تصمیم را تضمین میکند، این است که طرفهای تجاری (کشورهای مبدا) بپذیرند که به این شیوه کالا را به ایران بفروشند. چنانچه کشورها همچنان بخواهند عملیات ارزی را به دلار انجام دهند، پیش بردن این تصمیم با مشکل مواجه خواهد شد. البته نباید فراموش کرد که هزینه مبادلات برای ایران در این روش اندکی افزایش خواهد یافت. آنچه باید توجه داشت، تصمیمی که درخصوص ممنوعیت ثبت سفارش با دلار گرفته شده، حلقه اولیه تصمیمات بعدی است. گفته می شود در ادامه قرار است تصمیمات تکمیلی اتخاذ شود که بر مبنای آن، ارز گزارشگری ایران نیز از دلار به یورو تغییر کند. به این معنی که آمار و اطلاعات تجارت و داراییهای کشور به جای دلار بر مبنای یورو منتشر شود.
عبدالحسین طوطیایی- پژوهشگر کشاورزی در روزنامه شرق نوشت:
مجموع مساحت سه استان شمالی ایران نزدیک به ٦٠ هزار کیلومترمربع است؛ خطهای که از نظر پارامترهای اکولوژیکی بیشترین شباهت و چهبسا برتری را به کشور هلند داشته باشد. هلند با مساحت ٤١هزارو٥٠٠ کیلومترمربع که ٣٠ درصد آن ارتفاعی پایینتر از سطح دریا دارد، با عوامل محدودکنندهتری برای تولید محصولات کشاورزی و دامی در مقایسه با شمال کشورمان روبهرو است؛ اما میزان تولید بعضی اقلام، رتبههای جهانی و نیز شاخصهای اقتصادی برتر این کشور کوچک اروپایی، از شگفتیها بهشمار میآید.
این شگفتی آنگاه با تأسف ایرانی درمیآمیزد که بدانیم در پنج دهه گذشته، اقلیم کمنظیر شمال، به زبالهدانی بزرگ و مرکز تغییر کاربری تبدیل شده است. هلند بین ١٠ کشور برتر اقتصادی جهان در سال ٢٠١٦، در رتبه پنجم و بالاتر از ژاپن قرار داشته است. تولید ناخالص ملی آن در سال ٢٠١٥، ٧٥٣ هزار میلیارد دلار و با تراز مثبت ٣٨ میلیارد یورو نسبت به وارداتش در سال بوده است. این کشور بعد از آمریکا، دومین صادرکننده کالاهای کشاورزی (مساحت آمریکا ٢٧٠ برابر هلند) است. هلند ششمین صادرکننده جهان و اولین در تولید و صادرات گل، دومین در فراوردههای دامی و نهمین در خدمات بازرگانی و نیز ششمین سرمایهگذار دنیاست. آمریکا و اتحادیه اروپا از بازارهای مصرف صادرات این کشور هستند.
این کشور با اصلاح نژاد و دستیابی به برترین ژنوتیپهای گاو و مرغ، فناوریهای نوین در تولید شکر، صنعت هواپیماسازی، بذرهای سبزیجات و حتی کانونی برای احقاق حقوق بینالمللی (دادگاه لاهه) در بالاترین ترازها و بر تارک جامعه مدرن بشری میدرخشد. بازگویی آنچه بر سر هلند سرزمین خود آوردهایم، با این انگیزه که به هشداری برای توقف تخریب بقایای آن بینجامد، هرگز از ضرورت تکرارش نمیکاهد. یک میلیون هکتار از جنگلهای بینظیر هیرکانی و ٢٠٠ هزار هکتار از اراضی این منطقه (سازمان امور اراضی کشور) تاکنون تخریب و تغییر کاربری داده شده است.
با چنین کارنامهای، رئیس سازمان جهاد کشاورزی مازندران بهتازگی و در نویدی دیرهنگام، اعلام كرد: «تغییر کاربری اراضی کشاورزی استان به صفر رسید». نشانهها اما از واقعیت این خبر حکایت نکرده و گویی او بیشتر از آرزوها سخن گفته است. رشد ٥٠درصدی ویلاسازی در ١٠ساله اخیر و پنج برابر افزایش جمعیت منطقه (صد هزار خانه خالی در استان مازندران شناسایی شدهاند)، نشان میدهد این قصه سر دراز دارد. متأسفانه بهجای اعمال نظارت سختگیرانه و فوریتی، طرحهایی در دست بررسی است که دولت به بهانه کنترل ساختوسازهای بیرویه، درصدد تشدید این روند است. ﺑﺮﺧﻲ از ﻛﺎرﺷﻨﺎﺳﺎن، ﺑﻲتوجهی به نیاز وﻳﻼﺳﺎزي در ﺷﻤﺎل ﻛﺸﻮر را ﻋﺎﻣﻞ تخریب دانستهاند.
اﻧﺘﻘﺎداﺗﻲ ﻛﻪ دوﻟﺖ را بر آن داشته تا با ﺑﻪرﺳﻤﻴﺖشناختن این نیاز، شرایط آن را ﻓﺮاهم ﻛﻨﺪ. بنابراین وزارتهای راهوﺷﻬﺮﺳﺎزي و ﺟﻬﺎد ﻛﺸﺎورزي ﻣﻮﻇﻒ ﺷﺪهاند فهرست اراﺿﻲ ﻣﻠﻲ و دوﻟﺘﻲ ﻣﺴﺘﻌﺪ ﺷﻬﺮكسازی را ﺣﺪاﻛﺜﺮ در شش ماه ﺑﻪ ﺷﻮراي ﻋﺎﻟﻲ ﺷﻬﺮﺳﺎزي و ﻣﻌﻤﺎري ﻛﺸﻮر ارائه ﻛﻨﻨﺪ. در شرایطی که ٧٠ درصد خانههای این منطقه ویلایی بوده و ١٠ درصد آنها خالی از سکنه هستند، چگونه دولت درصدد است نیاز ویلاسازی جامعه را بر عرصه آخرین بقایای این اقلیم محتضر مرتفع كند. اگر در چند دهه گذشته زیرساختهای عمومی برای نیاز گردشگری از قبیل هتلهای ارزانقیمت و... فراهم میشد، آیا هرگز این گرایش مخرب به سمت ویلاسازی به وجود میآمد؟
در شرایطی که آلودگی هوا و ریزگردها، اعتیاد و بیکاری، تورم افسارگسیخته و فقدان رونق اقتصادی و... از اصلیترین چالشهای دولت در مدیریت جامعه است، حتما «ویلاسازی» نیازی عمومی نیست که برای تأمین آن باز هم از این پیکر چاکچاک بیشتر بستانیم. خطه شمال، اکنون منطقهای است که پیمانکاران برای برداشت از جنگلهای ویران آن، به بهانه آخرین فرصت قبل از «تنفس»، بر آخرین رمقهایش میتازند. به نظر میرسد سیستم نظارتی از قبیل تیمهای حفاظت جنگلها و نیروی انتظامی، برای کنترل تخریب، روشی ناکارآمد یا حداقل ناقص باشد. پیشنهاد نگارنده این است که دستگاههای اجرائی متولی توزیع برق، آب، گاز و تلفن و مهمتر از همه شهرداریها، هیچ خدماتی در اختیار آنان قرار ندهند و البته جلوی برخی مرحمتهای خارج از ضابطه را نیز که به سهولت در حال جریان است، بگیرند.
راه دوم، تقویت تولیدات کشاورزی در این بستر حاصلخیز است؛ با توجه به مرغوبیت هوا و خاک برای برخی محصولات، باید با دراختیارگرفتن بازارهای صادراتی، توان رقابت اقتصاد کشاورزی را در برابر سوداگری زمین ایجاد کرد. اگر این گامها برداشته نشود، نگین زمردین شمال ایران، فرجامی جز کویرشدن نخواهد داشت؛ فرجامی که ما را از آرزوهای هلندشدن پشیمان كرده و چهبسا مرحمتی مانند آن سوی گردنه حیران در کشور همسایه طلب کنیم!
رییس شبکه هپاتیت کشور بایدها و نبایدهای تغذیهای در مبتلایان به سیروز کبدی را تشریح کرد.
رییس شبکه هپاتیت ایران با بیان اینکه پروتئین نیز از مهمترین مواد غذایی محسوب میشود، گفت: از آنجایی که پروتئین موجود در گوشت قرمز حیوانی، آمونیاک بیشتری تولید میکند، باید به جای آن بیشتر از گوشت سفید مانند ماهی و مرغ و پروتئینهای گیاهی نظیر غلات، سیب زمینی و سویا استفاده کرد.
دکتر سید موید علویان در گفتوگو با ایسنا، با بیان اینکه یکی از مهمترین مسائل در رابطه با بیماران مبتلا به سیروز، رژیم غذایی است، گفت: طبق تحقیقات مختلف نشان داده شده است که یک رژیم غذایی مناسب در بسیاری از موارد باعث تحول شدیدی در بیماری و حال شخص میشود. البته رژیم غذایی هر بیمار به شدت و وضعیت بیماریاش بستگی دارد، اما اصول کلی همه این رژیمها یکسان است.
وی با بیان اینکه عناصر تشکیل دهنده مواد غذایی عبارتند از کربوهیدراتها، پروتئینها، چربیها، ویتامینها، مواد معدنی و فیبرهای غذایی، افزود: در بیشتر نقاط جهان، از جمله آسیا و ایران غلات ۷۰ درصد انرژی مورد نیاز بدن را تامین میکنند. از جمله غلات میتوان به مواد غذایی چون گندم، برنج، جو، ماکارونی، بلغور، سیبزمینی و ... اشاره کرد. مصرف این گروه از مواد غذایی در افراد مبتلا به سیروز بلامانع است. بیشتر غلات دارای ترکیبات شیمیایی مشابه و آهن و برخی از ویتامینهای گروه B هستند. باید توجه کرد که سیب زمینی به علت داشتن پتاسیم بالا و هضم آسان، ماده غذایی خوبی برای افراد ناتوان و بیماران مبتلا به سیروز است و توصیه میشود این بیماران در رژیم غذایی روزانه خود مقداری سیب زمینی مصرف کنند.
علویان با بیان اینکه قند معمولی، شکر، عسل و خرما نیز از جمله مواد کربوهیدرات هستند، افزود: عسل به دلیل داشتن مواد غذایی ضد عفونی کننده، از رشد بیش از حد باکتریها در روده جلوگیری میکند. عسل همچنین دارای مقدار زیادی پتاسیم و برخی از ویتامینهاست. به بیماران مبتلا به سیروز توصیه میشود که در صورت میل داشتن، روزانه یک تا چند قاشق مرباخوری عسل بخورند. خرما نیز به دلیل داشتن مواد معدنی مناسب و فیبر غذایی و انرژی بالا و قابل هضم، ماده غذایی خوبی است و میتوان روزانه یک تا دو عدد مصرف کرد. البته اگر مبتلا به دیابت هستید، باید رژیم غذایی خاص آن را رعایت کنید و در این مورد با پزشک معالج خود مشورت کنید.
رییس شبکه هپاتیت ایران با بیان اینکه پروتئین نیز از مهمترین مواد غذایی محسوب میشود، گفت: از آنجایی که پروتئین موجود در گوشت قرمز حیوانی، آمونیاک بیشتری تولید میکند، باید به جای آن بیشتر از گوشت سفید مانند ماهی و مرغ و پروتئینهای گیاهی نظیر غلات، سیب زمینی و سویا استفاده کرد. بر این اساس توصیه میکنیم بیش از دو بار در هفته گوشت قرمز مصرف نکنید. توصیه میشود در رژیم غذایی خود هر روز یا یک روز در میان مقداری ماهی از نوع گوشت سفید مصرف کنید. اولا ماهی باید کباب شده و یا آب پز باشد و ثانیا پوست آن را نخورید.
علویان همچنین اظهار کرد: چربی یا روغن از زمره مواد غذایی با قدرت انرژیزایی بالاست. چربیها ممکن است منشأ گیاهی یا حیوانی داشته باشند. روغنهای گیاهی نظیر نارگیل، دانه پنبه، بادام زمینی، زیتون و آفتابگردان از چربیهای بسیار مناسب در بیماران مبتلا به سیروز است. بر این اساس توصیه میشود بیماران مبتلا به سیروز از خوردن چربیهای حیوانی و به اصطلاح اشباع شده نظیر کره، روغن حیوانی و خامه خودداری کنند و به جای آنها از چربیهای سبک گیاهی و به اصطلاح اشباع نشده نظیر مارگارین (کره نباتی)، روغن زیتون، روغن ماهی و روغن آفتابگردان استفاده کنند. در عین حال مواد معدنی نظیر کلسیم، فسفر، آهن، پتاسیم، منیزیم و... نیز از اجزای اصلی و لازم برای بدن هستند و افراد مبتلا به سیروز باید در حد معمول و کمی بیشتر از معمول آنها را دریافت کنند. این مواد در سبزیجات و میوهها و بسیاری از غلات به وفور یافت میشوند و محدودیتی برای آنها وجود ندارد.
چند نکته تغذیهای به مبتلایان به سیروز کبدی
وی همچنین گفت: بیماران مبتلا به سیروز کبدی باید به چند نکته در تغذیه خود توجه کنند:
گوشت بدون چربی، مرغ بدون پوست و شیر و با چربی معمولی استفاده شود.
برای پختن یا سرخ کردن از روغن یا کره به میزان اندک (در حد یک قاشق مرباخوری) استفاده شود.
هر روز هویج یا اسفناج (تازه یک فنجان، پخته ۱.۲ فنجان) میل شود.
از غذاهای کم نمک استفاده شود و از استفاده از نمکدان سر سفره خودداری شود.
هر روز چهار نوع میوه میل شود.
علاوه بر مصرف روزانه منابع غذایی متنوع، ویتامین B، اسید فولیک و در صورت لزوم ویتامین آ استفاده شود.
افراد مبتلا به سیروز کبدی در زمانی که تحت کنترل هستند میتوانند ۰.۸ – ۰.۶ گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن پروتئین در روز مصرف کنند و باید توجه داشت که مطابق با وضعیت بیمار باید در مورد میزان مصرف پروتئین قضاوت کرد. باید توجه داشت در صورت بروز سوء تغذیه در این بیماران میزان مرگ و میر نیز زیاد میشود.
پرهیز از مصرف الکل و استعمال دخانیات نیز مهم است.
باید از مصرف کردن تخم مرغ، قهوه، شکلات خودداری کنند؛ چراکه این مواد ارزش درمانی ندارند.
در بیماری سیروز میزان ویتامینهای گروه «بی» به مرور کاهش مییابد و باید مقادیر کافی مورد نیاز بدن تامین شود.
برای جلوگیری از تحلیل عضلات، تجویز قند (گلوکز) و مصرف کالری به میزان کافی ضروری است.
مصرف برخی مواد غذایی که حاوی مقادیر زیادی آنتی اکسیدان هستند، در بیماران کبدی مفید است. آنتی اکسیدانها از کبد در برابر آسیب رادیکالهای آزاد محافظت میکنند. انواع کلم، آلو، کشمش، گریپ فروت سرخ، سیب و گلابی دارای مقادیر زیاد آنتی اکسیدان هستند.
شکلات تلخ برای بیماران کبدی خوب است. مصرف شکلات تلخ به دلیل وجود آنتی اکسیدانهایی به نام فلاوونولها در کاهش فشار خون در وریدهای شکمی در بیماران مبتلا به بیماری کبدی مزمن و سیروز مفید است.
عباس سلیمی نمین فعال سیاسی اصولگرا درباره احمدی نژاد گفت: برخورد با اظهارات احمدی نژاد موجب پرت شدن حواس ها از رسیدگی به تخلفات اطرافیانش می شود و این به صلاح نیست.
به گزارش نامه نیوز، اهم اظهارات سلیمی نمین به شرح زیر است:
*همه تلاش های احمدینژاد برای بازگشت به قدرت به تدریج به بنبست رسیده است. او بعد از پایان ریاست جمهوریشان تلاش کرد که مشایی را به قدرت برسانند که نشد. امیدواری او به این بود که خودش بتواند بعد از چهار سال دوباره کاندیدا شود و به همین خاطر سفرهای استانی را آغاز کرد اما با توصیه رهبری مواجه شد. نمی توانست توصیه رهبری را نادیده بگیرد و اگر نادیده میگرفت، اطرافیانش از او دوری میجستند لذا مجبور شد که به توصیه رهبری پاسخ مثبت بدهد و اعلام کند که در انتخابات نخواهد آمد. اما در نهایت دیدیم که توصیه رهبری و تایید خودش بر توصیه رهبری را نادیده گرفت و این نشان داد که میلش به قدرت بسیار زیاد است. اکنون راه بازگشت او به قدرت نهتنها بسیار پرسنگلاخ شده، بلکه قوه قضائیه نیز در حال بررسی پروندههای اطرافیان او است. این موضوع نیز موقعیت احمدی نژاد را به شدت متزلزل میکند. به عبارتی آشکارشدن پرونده تخلفات افرادی مثل بقایی یا مشایی، آقای احمدینژاد را در شرایط بسیار بسیار سختتری قرار داد.
* آقای هاشمی هم از بازگشت به ریاست جمهوری و تغییر قانون اساسی بازماند اما با اتکا به شأنیت اجتماعی و پایگاه اجتماعی خود، خودش را مجددا بازسازی کرد. احمدینژاد چنین وضعیتی را ندارد و حتی تلاش او برای جذب عناصر همفکر خودش در طیف مقابل نیز همراه با کامیابی نبوده است. صرفا در حد آقای تاجزاده از او حمایت کردند؛ نه بیشتر. این شرایط برای احمدی نژاد خیلی سخت است و علیالقاعده از نظر روحیه دچار بههمریختگی میشود.
* اینکه حرفهای آقای احمدینژاد تحمل شود را نباید در وادی مدارا تعریف کرد. به نظر من در اینجا تعقل به خرج داده میشود نه مدارا.اگر با آقای احمدینژاد برخورد میشد یا بشود، باعث نخواهد شد که توجه جامعه به پرونده تخلفات اطرافیان ایشان در حاشیه قرار بگیرد.
*احمدی نژاد می خواهد با او برخورد شود. هر نوع برخوردی. احضار شود، محدودیت برایش قائل شوند. حتی یک زمانی شایعه کردند که احمدینژاد در حصر قرار گرفته است. خودشان این کار را کردند. چرا؟ چون این بازی ای است که احمدینژاد طراحی کرده و طبیعتا شما باید قوه قضائیه را به تعقل بیشتر که عدم ورود به بازیهای احمدی نژاد دعوت کنید. قوه قضائیه باید تخلفات اطرافیان او را با قاطعیت دنبال کند. اگر در این زمینه کوتاهی کرد، می توان گفت که با احمدینژاد مدارا کرده اند. به نظر من به زودی حکم تجدیدنظر بقایی صادر خواهد شد و این نشان خواهد داد که نهتنها مدارا نشده، بلکه با قاطعیت با ایشان برخورد میشود. وقتی این تخلفات آشکار شود، به خودی خود جامعه وضعیت خود را نسبت به احمدینژاد روشن خواهد کرد، در حالی که اگر ما در این مرحله اقدامی انجام دهیم برای او مظلومنمایی می شود و این خطا است.
*{سکوت رسانه های اصولگرا در مقابل احمدی نژاد }: آقای احمدینژاد از خدا میخواهد که دیده شود. به نظر من همه مطبوعات باید دنبال این باشند که قاطعانه پروندههای اطرافیان ایشان دنبال شود. این بحث فقط به احمدینژاد هم مربوط نیست. اگر میخواهید دولت موجود و دولت آینده کمتر جرات تخلف در ذیل قدرت داشته باشد، باید قاطعانه با دولتهای گذشته برخورد شود. چه متخلفان در دولت آقای هاشمی بوده باشند، چه در دولت احمدینژاد یا هر کسی. باید برخورد شود تا آقایان بدانند و فکر نکنند که در ذیل قدرتبودن برایشان حاشیه امن ایجاد میکند. بسیاری از تخلفات ناشی از این بوده که فردی در قدرت توانسته دستور دهد وامهای بیضابطهای به افرادی بدهند و از آنها اسناد لازم را اتخاذ نکنند و آنها بتوانند این اموال را راحت در اختیار بگیرند و به سیستم بانکی برنگردانند. این در دولتهای گذشته نیز صورت گرفته است. با دستور مشایی کارهای اینجوری فراوان صورت گرفته است. امروز با دستور برادر رئیس جمهور، کارهای اینچنینی صورت می گیرد. اگر با این نوع سوءاستفاده از موقعیتهای سیاسی برخورد شود، به نظر من در آینده شاهد بیعدالتیها و انحرافات اقتصادی خواهیم بود زیرا جایگاههای سیاسیای که از این تخلفات اقتصادی حمایت میکنند، میدانند که برادر رئیس جمهوربودن برایشان مصونیت ایجاد نمیکند.
* اگر قوه قضائیه از این بحثها بترسد و پرونده تخلفات اطرافیان احمدی نژاد را بررسی نکند؛ بله در آینده هم دیگران به این شیوه متمسک میشوند. اما اگر برخورد شده و تا آخر مسئله پیگیری شود دیگران نیز درخواهند یافت که این روش ها هیچ تاثیری جز آبروریزی ندارد.
* احمدینژاد هرچه میخواهد بگوید، قوه قضائیه واکنشی نشان ندهد. گاهی اوقات ریاست محترم قوه قضائیه اشتباه میکند و جواب میدهد؛ اصلا نباید جواب دهد، باید بیتوجهی صرف شود و کار خودشان را انجام دهند. طبیعتا این کارها هیچ حاصلی نهتنها برای احمدینژاد نخواهد داشت بلکه یک بیاعتباری سیاسی چشمگیر برای او رقم خواهد زد.