گزیده ها دوم قسمت

گزیده ها  دوم قسمت  8 فروردین - 97
ایران باز هم صادقانه دست خود را به سوی همسایگانش دراز کرده است. این رویکرد نه اقدامی نمایشی بلکه گزینه راهبردی ایران است.
محمد جواد ظریف در مقاله‌ای در سایت الجزیره نوشت: ایران باز هم صادقانه دست خود را به سوی همسایگانش دراز کرده است. این رویکرد نه اقدامی نمایشی بلکه گزینه راهبردی ایران است.

به گزارش ایسنا، متن کامل مقاله وزیر امور خارجه کشورمان که با عنوان «چه چیز ما را به یکدیگر پیوند می‌دهد ?» منتشر شده است، به شرح زیر است: پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ شمسی (۱۹۷۹ میلادی)، ایران یکی از محدود کشور‌های اسلامی بود که روابطی حسنه با رژیم اسرائیل داشت. فراتر از این، رژیم شاه مخلوع در هموار کردن راه برای انعقاد پیمان کمپ دیوید میان مصر و رژیم صهیونیستی نقش موثری داشت.

پذیرش این امر برای بیشتر ایرانیان که آرمان فلسطین را آرمان خود می‌دانستند ساده نبود. به همین دلیل، نخستین اقدام نیرو‌های انقلابی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، برافراشتن پرچم فلسطین بر فراز سفارتخانه‌ای بود که قبلاً دیپلمات‌های اسرائیل ساکن آن بودند. از آنجا که انقلاب و رهبرانش همواره آرمان فلسطین را آرمان خود می‌دانستند، از همان آغاز، به هیچ سازشی دربارۀ این آرمان تن ندادند و در این راه فشارها، محاصره و حتی جنگ نیابتی یا مستقیم را به جان خریدند. جمهوری اسلامی ایران رنج و درد فلسطین را – مانند رنج‌های همۀ کشور‌های عربی دوست و همسایه – رنج و درد خویش میداند و امنیت و آزادی آنان را امنیت و آزادی خویش.

اما برخی کوشیدند که جهان عرب را به صحنۀ تصفیه حساب‌ها و عرصۀ طمع ورزی‌های خود تبدیل کنند. این در حالی است که جمهوری اسلامی – بر خلاف آنان – امنیت و ثبات خویش را در گرو امنیت و ثبات منطقه – به ویژه امنیت و شکوفایی همسایگان عرب خود - می‌داند. این مسأله‌ای است که باید برای همگان در اولویت باشد.

در همین راستا، جمهوری اسلامی ایران در فرصت‌های مختلف، خواستار بنیان نهادن یک پیمان امنیتی مشترک شده است که بر پایۀ گفتگو، اصول مشترک و سازوکار‌های اعتمادساز استوار باشد تا مقدمه‌ای برای خروج منطقه از دالان تاریکی باشد که توان همۀ کشور‌ها در آن دچار فرسایش می‌شود.

جمهوری اسلامی ایران بار‌ها تأکید کرده است که برای حفاظت از حسن همجواری، امنیت و منافع مشترک، آمادۀ همکاری با همۀ طرف‌هاست. همۀ کشور‌های منطقه در برابر ملت‌های خویش، در برابر تاریخ و در برابر نسل‌های آینده مسئول‌اند؛ به ویژه آنکه چه بسا بعد‌ها حداقل‌های کنونی که می‌توانند بنیانی برای پایان دادن به این زنجیرۀ طولانی باشند، دیگر وجود نداشته باشند.

قدرت‌های خارجی تأثیرگذار در منطقه همواره گزینۀ جنگ را انتخاب کرده‌اند و با جنگ افروزی‌های پیاپی در منطقه، فرصتی برای ظهور و بروز صلح باقی نگذارده اند. آنان از رژیم صدام حسین حمایت کردند تا به ایران و کویت حمله کند، آنگاه با او جنگیدند تا سرنگونش کنند. از القاعده و طالبان در افغانستان حمایت کردند، آنگاه برای بیرون راندنشان جنگ به راه انداختند. همچنان که با حمایت از نسخه‌ای دیگر از این گروهها، آن را ابزار نابودی سوریه و مقدمۀ اشغال آن با بهانۀ نبرد علیه گروه‌های افراطگرا قرار دادند.

جنگ اسرائیل علیه لبنان، اشغال غیرقانونی سرزمین فلسطین، نقض مکرر حریم هوایی سوریه و جنگ کنونی علیه یمن – که در طول سه سال گذشته بار‌ها شاهد کشتار‌هایی بوده که با تسلیحات غربی انجام گرفته است – پرده‌هایی دیگر از این سناریو هستند. اکنون باید پرسید که منطقۀ ما از تمام آنچه رخ داده و خواهد داد چه طرفی بسته و تأثیر این رخداد‌ها بر جهان چه بوده است؟

می‌توان گفت که سیاست‌های بیش از نیم قرن گذشته، جهان را به جایی رسانده است که میشود آن را شرایط بحرانی نامید. به نظر می‌رسد دنیا امروز به بن بست رسیده، چنان که قواعد تاریخی و علومی که پایۀ روابط بین‌المللی است از مدیریت این روابط درمانده است. منطقۀ خاورمیانه نیز به تدریج در حال تبدیل شدن به گستره‌ای جغرافیایی است که از حداقل امنیت بی‌بهره است و آتش انواع درگیری‌های نژادی، قومی، مذهبی، دینی، عشایری و قبیله‌ای در آن زبانه میکشد.

امنیت در خاورمیانه – به مثابۀ خانه‌ای بزرگ که ملت‌هایی با اشتراکات بسیار و اختلافات اندک را در خود گردآورده - به کالایی نایاب تبدیل شده است. فراموش نکنیم که عربها، ترک ها، فارس ها، کرد‌ها و دیگر ملت‌های منطقه تاریخی مشترک، فرهنگی واحد، زبان‌هایی دارای مشابهت، و آداب و سنت‌هایی دارند که می‌توان گفت: از یکدیگر به عاریت گرفته شده و در طول تاریخ در هم تنیده و یکدیگر را بارور نموده‌اند.

چرا تمام این اشتراکات را رها کنیم و منطق رویارویی را حاکم گردانیم که تنها نتیجۀ آن سیاهپوش شدن شمار بیشتری از مادران و شعله ورتر شدن هر چه بیشتر کینه‌هایی است که جنگ‌های جاهلی را زنده می‌کند؟ ما نمی‌خواهیم که در این زمانه، بار دیگر شاهد جنگ‌های خونین و طولانی جاهلی باشیم. برای آنکه این پرده از تاریخمان تکرار نشود، باید در چشمان یکدیگر نگاه کنیم و تصمیم بگیریم که اختلافاتمان را پیرامون میز گفتگو حل و فصل کنیم نه در میدان نبرد.

این سخن به معنای فراموش کردن اختلاف‌ها نیست، اما خواستۀ ما آن است که اختلافها، دوستی‌ها را مکدر نگرداند. هدف جمهوری اسلامی از پیشنهاد بازمهندسی منطقه، آن است که ضمن احترام به اختلاف نظرها، منافع مشترک همۀ کشور‌های منطقه تأمین شود؛ زیرا مبنای این بازمهندسی پیشگیری از تحکم کشور‌های نیرومند بر کشور‌های دیگر است. به این ترتیب، کشور‌های کوچک منطقه اجازۀ مشارکت در مسائل آن را مییابند و میتوانند منافع خود را حفظ کنند.

امنیت مشترک ما و همسایگان عربمان که مرز‌های زمینی و آبی با آن‌ها داریم، مبتنی بر پایبندی به اصولی مشترک است که اسناد سازمان ملل آن را مشخص می‌کند، اصولی مانند حاکمیت، خودداری از تهدید به استفاده از زور، حل بحران‌ها به شکل مسالمت آمیز، احترام به حاکمیت کشور‌ها بر اراضی و حریم مرزهایشان، خودداری از دخالت در امور داخلی کشور‌ها و حق تعیین سرنوشت.

همچنان که این امنیت مشترک مستلزم اقدامات جدی برای اعتمادسازی است، مانند اطلاع دادن برگزاری مانور‌های نظامی، شفافیت در اقدامات نظامی، کاهش هزینه‌های تسلیحاتی و دیدار‌های نظامی متقابل. می‌توانیم این راه را با اقداماتی ساده‌تر مانند تشویق گردشگری میان کشورهایمان، سرمایه گذاری‌های مشترک و پروژه‌های مشترک در زمینۀ امنیت هسته‌ای، مبارزه با آلودگی محیط زیست و مدیریت بحران‌ها آغاز کنیم.

ایران باز هم صادقانه دست خود را به سوی همسایگانش دراز کرده است. این رویکرد نه اقدامی نمایشی بلکه گزینۀ راهبردی ایران است؛ چرا که ایران ایمان دارد اشتراکات ما بسیار بیش از اختلاف‌هایی است که از برخی نگرانی‌های بی‌اساس و نیز منافع گذرا ناشی شده است که چه بسا در سال‌های آینده در رأس اولویت‌ها نباشند. در این حال، اگر ما راه صلح را پیش نگیریم نسل‌های آینده فرصت نگریستن در چشمان یکدیگر (و گفتگو) را نخواهند داشت.
چرا ایرانیان با شعر حافظ فال می‌گیرند؟
بهاءالدین خرمشاهی حافظ‌ پژوه و مترجم قرآن به شایعه از دنیا رفتن خود با خندیدن واکنش نشان داده است.
به گزارش خبرآنلاین، شاید کمتر کسی بداند «بخ بخ میرزا» معروف در هفته‌نامه گل‌آقا، همان بهاءالدین خرمشاهی حافظ‌ پژوه و مترجم قرآن است. ادیبی که اصلا به کارنامه علمی و پژوهشی‌اش نمی‌خورد که این چنین اهل طنز باشد. صحبت‌های او که در ویژه‌نامه نوروزی «بی‌قانون» چاپ شده، خواندنی است.
«بخ بخ میرزا» یعنی چه؟
«ب» از ابتدای بهاءالدین و «خ» از ابتدای خرمشاهی می‌آید و مرحوم استاد صابری «بخ بخ میرزا» را تحت عنوان سردوشی برایم مشخص کرد.
راست است که می‌گویند در ژن قزوینی‌ها دی‌ان‌ای طنازی وجود دارد؟
بله من قبول دارم. وقتی به قزوین می‌روم واقعا رویم کم می‌شود. افرادی که هیچ ادعای طنزی ندارند، واقعا یک تنه طنزهای زیبایی آگاهانه و ناآگاهانه می‌گویند. من افتخار می‌کنم که قزوینی هستم. زمانی که به تهران آمدم چند سالی به تمرین لهجه گذشت. روزی مرحوم سید ابوالقاسم شیرازی سر این موضوع به من خرده گرفت و در یک برنامه رادیویی گفت که چرا من گفته‌ام با آمدن به تهران تمرین لهجه کرده‌ام؟ ایشان که مردی بسیار باسواد و گرانقدر بودند، فوت شدند و من نتوانستم به خودشان بگویم که ایشان چرا لهجه شیرازی ندارند؟ حتما او هم وقت زیادی برای تمرین لهجه گذاشته است. در کل ما در همه جای کشور طنزپردازان خوبی داریم و داشتیم، اما طنز ما با فرنگی‌ها فرق دارد، چرا طنز آن‌ها بیشتر طنز موقعیت است.
این طنز خوب که می‌گویید یعنی چه؟
طنز اصول خودش را دارد و وقتی کسی از آزادی بیان و طنز آزاد حرف می‌زند باید حواسش باشد آزادی بیان برای هر نوع اعتقادی است و نمی‌توانیم برای بعضی افکار آن را در نظر نگیریم. من با کاریکاتوری که به حضرت ابراهیم اهانت کرد مخالفم به این دلیل که در واقع آزادی بیان را زیر پا گذاشته است. حضرت ابراهیم از پیامبران سه دین است.
سال گذشته شایعه‌ای درباره درگذشت شما منتشر شد. اولین واکنش شما وقتی این خبر را شنیدید، چه بود؟
گفتم انالله و اناالیه راجعون. خیلی خندیدم و فکر کردم پژوهندگان آثار من بعد از مرگم به چه مشکلاتی برمی‌خورند. زیرا در اخبار تاریخ مرگ من یک تاریخ است و در ادامه آن باز هم آثاری از من به چاپ می‌رسد. در واقع من نیستم اما کتاب‌های جدیدی از من چاپ می‌شود.
به نظر شما می‌شود از منظر طنز و کمدی به مثل مرگ که هم تلخ است و هم ریشه در اعتقادات مردم دارد بپردازیم؟
بله می‌شود. مثل طنزهای نجف دریابندری در کتاب «چنین کنند بزرگان». در این کتاب در مورد امپراتور روم صحبت می‌کند و در جایی می‌گوید بر اثر مرگ درگذشت. این طنز نظری اوست.
طنز نظری؟
بله طنز نظری. نجف دریابندری که انشاالله سلامت کاملشان را دریافت کنند، دو طنز دارد؛ طنز نظری و طنز عملی. در مراسم بزرگداشتی که برای او گرفته بودند، در برنامه‌ها بخشی به سخنرانی دریابندری اختصاص یافته بود و او با صندلی چرخدار به صحنه آمد، آبی نوشید و سینه صاف کرد و بعد از ۱۰ دقیقه سکوت پایین آمد. همه متعجب بودند که چرا او چیزی نگفته در حالی که او واقعا نمی‌توانست چیزی بگوید. در واقع طنز عملی را نشان داد. طنز نظری هم که به آن کتاب «چنین کنند بزرگان» اشاره کردم. این کتاب ظاهرا ترجمه‌ای از متن کتابی به قلم ویل کاپی است اما طنازی‌های دریابندری است که این کتاب را در فارسی زیباتر کرده است.
به فال حافظ اعتقاد دارید؟
بله اعتقاد دارم. ما حتی یک کتاب داریم به اسم «فال‌های شگفت‌انگیز حافظ» با فانی تبریزی آن را تهیه‌ کرده‌ایم و چندین بار در تبریز چاپ شده است. این کتاب هم برای دوستداران فال حافظ جالب خواهد بود.
چرا فقط با حافظ فال می‌گیرند؟ سعدی و مولوی و این همه شاعر دیگر. چرا با اشعار آن‌ها فال نمی‌گیریم؟
فال در شرق و غرب سابقه تاریخی دارد و گاهی سرکتاب هم باز می‌کردند. در زبان انگلیسی هم واژه‌ای برای فال وجود دارد. دو نفر از بزرگان ما قبول نکردند که منشا فال حافظ غیبی و متافیزیکی باشد. اشعار حافظ چون پرمعنا و پرمضمون است، مردم با اشعارش فال می‌گیرند. یک زمانی من، بیست بیت از حافظ و سعدی را با هم مقایسه کردم و متوجه شدم در اشعار سعدی از چهار مضمون به تکرار بحث شده و در اشعار حافظ بیست مضمون مختلف وجود دارد.
رشد قیمت دلار تا ۵۰۰۰ تومان از عواملی است که سبب شده قیمت سهام تعدادی از شرکت‌های بورسی رشد داشته باشد. امروز شاخص کل توانست بار دیگر تا نزدیکی کانال ۹۷ هزار واحدی رشد کند.
رشد قیمت دلار تا ۵۰۰۰ تومان از عواملی است که سبب شده قیمت سهام تعدادی از شرکت‌های بورسی رشد داشته باشد. امروز شاخص کل توانست بار دیگر تا نزدیکی کانال ۹۷ هزار واحدی رشد کند.
به گزارش ایسنا، متغییرهایی مانند قیمت دلار و نفت در روزهای ابتدایی سال ۱۳۹۷ می تواند بر دید سهامداران شرکت های بورسی و فرابورسی تاثیر بسزایی بگذارد. در این روزها قیمت دلار رشد داشته و کانال ۵۰۰۰ تومانی را ‍‍پشت سر گذاشته است؛ این موضوع هر چند که برای اقتصاد ایران بسیار مضر است ولی می تواند باعث شود شرکت های بورسی و فرابورسی که مواد اولیه خود را با دلار خریداری کرده اند سود شناسایی کنند و به صورت مقطعی هم که شده شرایط بازار سرمایه را به سمت افزایش قیمت پیش ببرند.
اما شناسایی سود ناشی از کاهش ارزش پول ملی برای شرکت های بورسی نمی تواند مستمر باشد، چراکه چیزی نمی گذرد که همین شرکت ها باید با قیمت بالای دلار مواد اولیه تهیه کنند و شرایط کلی اقتصاد نیز با کاهش ارزش پول ملی شرایط مساعدی را طی نمی کند.
در چهارمین روز معاملات بورس تهران در سال ۱۳۹۷ فعالان بازار سرمایه شاهد رشد ۳۵۱ واحدی شاخص کل بود؛ به طوری که این شاخص تا رقم ۹۶ هزار و ۹۵۱ افزایش یافت. همچنین شاخص هم وزن ۳۶ واحد رشد کرد و تا رقم ۱۷ هزار و ۳۲۳ افزایش یافت.
در مدت معاملات بورس تهران امروز شاخص آزاد شناور ۵۱۵ واحد رشد کرد و شاخص بازار اول و دوم هر یک به ترتیب ۳۳۳ و ۲۵۶ واحد افزایش یافتند.
ارزش معاملات بورس تهران امروز به رقم ۱۳۰ میلیارد تومان رسید و حجم معاملات ۷۲۰ میلیون سهم و اوراق مالی را تجربه کرد.
فولاد مبارکه اصفهان، معدنی و صنعتی گل گهر و فولاد خوزستان هر یک ۱۱۵ و ۸۶ و ۸۲ واحد تاثیر مثبت بر دماسنج بازار سهام داشتند و بانک پارسیان، پالایش نفت اصفهان و نفت بهران به ترتیب ۲۸ و ۱۵ و ۱۴ واحد تاثیر کاهشی روی نماگر بازار داشتند.
بولتون گربه‌ای است که ادای پلنگ درمی‌آورد!
بولتون در میان سیاستمداران آمریکائی قبل از آن که به تندروی و جنگ طلبی شهرت داشته باشد به "مترسک" معروف است.
حسین شریعتمداری، گفت: بولتون در میان سیاستمداران آمریکائی قبل از آن که به تندروی و جنگ طلبی شهرت داشته باشد به "مترسک" معروف است.
«حسین شریعتمداری» مدیر مسئول روزنامه کیهان در خصوص انتصاب «جان بولتون» به عنوان مشاور امنیت ملی کاخ سفید به فارس گفت: بولتون در میان سیاستمداران آمریکائی قبل از آن که به تندروی و جنگ‌طلبی شهرت داشته باشد به "مترسک" معروف است، مترسکی که از سوی دولت آمریکا برای ترساندن حریف به کار گرفته می‌شود.
وی افزود: جان بولتون در هر پست و مقامی که باشد، یکی از اصلی‌ترین ماموریت‌های او ، اظهارنظر‌های تند و جنگ‌طلبانه علیه کشورهایی است که در مقابل آمریکا قرار گرفته‌اند ، روز سه‌شنبه هفته جاری ، روزنامه آمریکایی " لس آنجلس تایمز " به کنایه نوشت ؛ "بولتون تا کنون به هیچ کشوری سفر نکرده که قبلا خواستار بمباران آن نشده باشد" ! و جنگ‌طلبی ترامپ و جان بولتون را به تمسخر گرفته و آورده بود" این دو در حالی از جنگ حرف می‌زنند که حتی خدمت سربازی هم نکرده‌اند و از جنگ و تبعات آن چیزی نمی‌دانند ولی در مقابل آنها، نظامیان برجسته‌ای نظیر ژنرال مک مستر و جیمز متیس که ژنرال‌های جنگ‌آزموده‌ای هستند تمایلی به تهدید نظامی ندارند ".
شریعتمداری ادامه داد: ترامپ که از پذیرش شروط سه‌گانه خود در برجام نا امید شده است با انتصاب جان بولتون به عنوان مشاور امنیت کاخ سفید در پی ترساندن ایران از حمله نظامی و در نتیجه ، تن دادن به شرایط مورد نظر آمریکاست و این انتخاب با هیاهوی پیرامونی آن نشان می دهد که چنته آمریکا در مقابله با ایران اسلامی خالی است و از این روی با انتخاب بولتون علیه کشورمان دست به عملیات روانی زده است .
وی اضافه کرد: حمایت پر سروصدای بولتون از منافقین نیز در همین چارچوب قابل تعریف است ، زیرا سازمان منافقین در حال حاضر یک گروه تروریستی فروپاشیده است و تنها بخش قابل استفاده آن که در آمریکا و برخی دیگر از کشورهای غربی خریدار دارد همان سابقه تروریستی و وطن فروشی این گروه است .
مدیر مسئول روزنامه کیهان در این خصوص توضیح داد که آمریکا از سابقه وطن فروشی و تروریستی منافقین که ترور ١٧ هزار نفر از مردم ایران و نقش ابواب جمعی آنان برای ارتش صدام ، بخشی از آن است به عنوان یک مترسک استفاده می کند وگرنه می داند که از این جرثومه های فساد غیر از مشتی تفاله چیزی باقی نمانده است .
شریعتمداری نتیجه گرفت که انتخاب جان بولتون به عنوان مشاور امنیت کاخ سفید ، فقط یک عملیات روانی است و هیچ تغییر جدیدی در معادلات قبلی پدید نیآمده است و گفت جان بولتون گربه ای است که ادای پلنگ را در می آورد.