روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی  یکشنبه  7 خرداد ماه سال 1391
نقد و بررسی : سرمقاله  روزی نامه ی حکومتی جمهوری " زيرپوست جامعه مصر "
"در شرایطی رفسنجانی وخاتمی وکروبی وموسوی تحمل نمی شوند با وجود اینکه جزو مسئولان سابق بوده و رفسنجانی هنوز هم رئیس انتصابی مجمع مصلحت نظام است . بعلاوه  نامزداخوان المسلمین که در انتخاب ریاست جمهوری مصر به دور دوم کشیده شده است . از نظر تقارن به اسلام گرایان حاکم بر ترکیه ونه حاکمان ایران نزدیک است . ولی با شیادی آنگونه ادعا می شود که بدلیل پسوند اسلامی الگو گرفته  از حکومت فاشیستی مذهبی کودتایی ایران می باشد و توصیه شده که باید  مواضع ضد آمریکایی و ضد اسراییلی  داشت باشند"
سرمقاله نویس  مثل همیشه قلم فرسایی کرده است وپیرامون   برگزاری انتخابات ریاست جمهوری مصر را  از منظر خود مورد بررسی وارزیابی قرار داده است و  ازموضع نان قرض دادن ودست پس زدن و پا پیش کشیدن وطلبکاری کردن که چرا در انتخابات آزاد ریاست جمهوری  مصر به جای 80%    تلاش کرده وسط دعوا نرخ تعیین کند وگران فروشی نماید  . برای اینکه   گفته شرکت کنندگان این انتخابات  50% بیشتر  نبودند . یعنی بطور غیر مستقیم خواسته وانمود  کند که گویا در نمایشات خیمه شب بازی که در ایران بر گزار می شود بر حسب ادعای ولی فقیه وارگان های کودتایی وتقلبات گسترده 84% شرکت می کنند .ولی نمی گوید که برای اثبات  اینگونه دروغ ها ن واکنش های اعتراضی مردم چگونه می باشد . به خصوص  گفته نمی شود پس از کودتای 22 خرداد 88  چه اتفاق افتاد و  معترضان چرا  فریاد مرگ بر دیکتاتور و خامنه ای واصل ولایت فقیه سر دادند. آنگاه  بطور وحشیانه  و با شدت  با معترضان بر خورد شد و ادامه ی آن انباشته شدن بازد اشتگاه ها و زندان ها همراه با شکنجه واعتراف گیری و پرونده سازی و مرگ تدریجی  متهمان در بند است . صد البته  با صدور ا حکام زندان واعدام بوده است . آنگونه که این سیاست مجرمانه ی ضد بشری نه اینکه قطع نشده است ، بلکه  افزایش یافته است .مهمتر اینکه برای کنترل فضای انفجاری جامعه طرح های سر کوبگرانه دیگر هم ضمیمه شده است .همچون  اجرای سریال  های زنجیره ای که علیه ی زنان ودختران از سوی نیروی انتظامی وگشت ارشاد اجرا می شود که زیر پوش مبارزه با بی حجابی است که پاساژ ها وخیابان ها و پارک ها ودانشگاه وکوهستان ها  و رانندگان زن ودختران خود رو ها را در بر می گیرد .  ولی با فراموشی کامل این واقعیات  از موضع ضد آمریکایی و اسراییلی  انتخابات ریاست جمهوری اخیر مصر را دنبال کرده است و ضمن حمایت از اسلام گرایان  وموضع انتقادی شدید نسبت به  سایر جریانات لاییک و سکولارهای مصر خط وخطوط برای اسلام گرایان تعیین کرده و این چنین برای شان نسخه تجویز نموده است :
"انتخابات رياست جمهوري مصر كه در روزهاي سوم و چهارم خرداد ماه جاري برگزار شد و نتايج غيررسمي اما قطعي آن از كشيده شدن انتخابات به دور دوم و رقابت ميان محمد مرسي نامزد اخوان‌المسلمين و سرلشكر احمد شفيق آخرين نخست‌وزير رژيم مبارك حكايت دارد، واقعيت‌هاي شگفت‌انگيزي از انقلاب مصر را آشكار كرده است اولين شگفتي اينست كه ميزان مشاركت مردم در اولين انتخابات رياست جمهوري تاريخ كشورشان كه آزاد برگزار شد و براي اين ملت داراي اهميت بسيار زيادي بود، فقط 50 درصد واجدين شرايط رأي دادن بود. انتظار اين بود كه در يك كشور انقلاب كرده و آزاد شده از يوغ حاكمان ديكتاتور و وابسته، ميزان مشاركت در انتخابات حداقل بالاي 80 درصد باشد. اين ميزان مشاركت كه منابع رسمي آن را اعلام كرده‌اند، هيچ تناسبي با بيداري اسلامي و به قول عرب‌ها "بهار عربي" ندارد و نشان دهنده وجود واقعيت‌هاي تلخي در زير پوست جامعه مصر است كه بايد درباره آن بررسي‌هاي بيشتري صورت بگيردشگفتي دوم مربوط به رقابت تنگاتنگ نامزد اخوان‌المسلمين و آخرين نخست‌وزير رژيم حسني مبارك است كه با كمتر از دو درصد فاصله با همديگر به دور دوم انتخابات راه يافته‌اند. اين فاصله بسيار ناچيز كه به حدود يكصد هزار رأي مي‌رسد، نشان دهنده حضور قابل تأمل باقيمانده‌هاي رژيم ديكتاتوري در جامعه مصر و جايگاه تهديد‌كننده آنها براي انقلاب مردم اين كشور است. سرلشكر احمد شفيق، يك نظامي است كه مدتي نيروي هوائي رژيم مبارك را مديريت كرد، در حكومت ديكتاتوري او مناصب مهم ديگري را عهده‌دار بود و در هفته‌هاي آخر حكومت مبارك، به عنوان نخست‌وزير منصوب شد ولي با اوج گرفتن انقلاب و مخالفت مردم با اين انتصاب و اصل رژيم ديكتاتوري، مجبور به كناره‌گيري شد و البته بعد از مدت كوتاهي خود مبارك نيز سقوط كرد. شگفتي سوم به جمع‌بندي آراء نامزدهائي مربوط مي‌شود كه در صف مقابل انقلاب به ويژه بيداري اسلامي قرار داشتند. اگر آراء احمد شفيق، كه نزديك يك‌چهارم كل آراء به صندوق ريخته شده مي‌باشد، با آراء عمروموسي، كمونيست‌ها، لائيك‌ها و افرادي كه با انقلابيون و جناح اسلامي ميانه‌اي ندارند جمع زده شود، مجموعاً حدود 50 درصد آراء به صندوق ريخته شده را تشكيل مي‌دهند. اين، در ظاهر يعني همراهي نيمي از جامعه مصر با كساني كه با انقلاب همراه نيستند،اين واقعيت‌ها نشان دادند كافي نيست افرادي در كشورهاي ديگر و در اطاق‌هاي كار خود بنشينند و درباره آنچه در جامعه مصر مي‌گذرد نظر بدهند. هرچند از هم اكنون پيش‌بيني طرفداران بيداري اسلامي اينست كه نامزد اخوان‌المسلمين در دور دوم به پيروزي خواهد رسيد، ولي حتي اگر چنين شود با اين واقعيت كه بخش عظيمي از رأي‌دهندگان مصري به مخالفان جريان اسلامي رأي داده‌اند و حتي بيش از 30 درصد آنان به مهره‌هاي رژيم ديكتاتوري ساقط شده يعني احمد شفيق و عمروموسي گرايش نشان داده‌اند، چه مي‌توان كرد؟ مصر را نبايد در وجود حسني مبارك خلاصه كرد، بلكه عمروموسي و احمد شفيق و اعضاي شوراي نظامي حاكم بر مصر و بسياري از كارگزاران فعلي دولت مصر كه دستخوش تغيير نشده‌اند نيز قطعات پيكري را تشكيل ميدادند كه نام آن ديكتاتور بود و حسني مبارك در نقش رأس آن بازي مي‌كرد. بايد عامل اصلي ناكامي انقلابيون و اسلاميون در انتخابات رياست جمهوري مصر را در عملكرد خود آنان جستجو كرد. عدم قاطعيت در موضعگيري عليه دخالت‌هاي آمريكا در امور داخلي مصر، تزلزل در نوع برخورد با رژيم صهيونيستي، مداراي بيش از اندازه با شوراي نظامي حاكم، كوتاهي در محاكمه و مجازات حسني مبارك و ساير اعضاي رژيم ديكتاتوري او، نفوذ سلفي‌ها در لايه‌هاي مختلف انقلاب و حتي كسب بيش از يك‌چهارم كرسي‌هاي مجلس و كوتاهي در ترويج فرهنگ انقلاب و نفوذ دادن آن به لايه‌هاي مختلف جامعه مصري را مي‌توان از جمله نواقصي برشمرد كه در عملكرد جبهه انقلاب به ويژه اخوان‌المسلمين قابل مشاهده مي‌باشندبر فرض كه در مرحله دوم انتخابات رياست جمهوري، جبهه انقلاب و اسلاميون با متحد شدن بتوانند به كرسي رياست جمهوري دست يابند، شرط موفقيت در اداره كشور مصر و جلوگيري از سر بر آوردن دوباره مهره‌هاي رژيم ديكتاتوري اينست كه آنها عملكردهاي خود را با اصول انقلابي و اسلامي كه خواسته مردم مصر است تطبيق دهند"
در خاتمه اینکه شیادان عوامفریب ودین فروشان حاکم بر ایران که دین را 33 سال است ابزار قدرت وثروت وسرکوب و سانسور کرده اند . همینطور با اهرم دیپلماسی برون مرز خارجه ی صدور تروریسم و بحران و ارتجاع به برون مرز  که هدف مداخله گری در امور داخلی کشورهای منطقه وهمسایه می باشد که بستر ساز ادعای سخنگو وکیل مدافع ملت های منطقه  شدن  و پیگیری اهداف تروریستی در منطقه می باشد که پشتوانه ی امنیتی برون مرزی اهداف دستیابی به سلاح هسته ای و تز در  برون خانه به جای درون خانه با دشمن جنگ می باشد . از سوی دیگر با پاک کردن صورت مسأله  ادعای پوشالی کردن  تلاش شده مبارزات ضدد یکتاتوری ملت های منطقه فرصت طلبانه مصادره و ترجمان وبر گردان جنبش بیداری اسلامی شود که رهبرآنهم علی خامنه ای در جماران است که جانشین خمینی شیاد می باشد. در صورتیکه در ایران در شرایطی رفسنجانی وخاتمی وکروبی وموسوی تحمل نمی شوند با وجود اینکه جزو مسئولان سابق بوده و رفسنجانی هنوز هم رئیس انتصابی مجمع مصلحت نظام است . بعلاوه  نامزداخوان المسلمین که در انتخاب ریاست جمهوری مصر به دور دوم کشیده شده است . از نظر تقارن به اسلام گرایان حاکم بر ترکیه ونه حاکمان ایران نزدیک است . ولی با شیادی آنگونه ادعا می شود که بدلیل پسوند اسلامی الگو گرفته  از حکومت فاشیستی مذهبی کودتایی ایران می باشد و توصیه شده که باید  مواضع ضد آمریکایی و ضد اسراییلی  داشت باشند.
هوشنگ بهداد
روزی نامه ی حکومتی جمهوری اسلامی  یکشنبه  7 خرداد ماه سال 1391
زيرپوست جامعه مصر