سئوال است که چرا موسسه مطالعات جنگ با همکاری امریکن اینترپرایز که
گزارش از نفوذ حاکمان ایران در حوزه شرق مدیترانه، مصر،
عراق و افغانستان منتشر کرده توضیح نداده است که علت این نفوذ وتقویت آن چه بوده است؟ نقش سیاست صدور تروریسم
وبحران و ارتجاع رژیم فاشیستی مذهبی کودتایی
به برون مرز و مداخله گری در امور داخلی کشور های منطقه و همسایه چه بوده است؟
همانگونه که گفته نشده است که برای چه بوش با همکاری حاکمان ایران بر اساس اعتراف
رفسنجانی در خطبه نماز جمعه تهران افغانستان وعراق اشغال نظامی شد؟ بدتر اینکه چرا
سازمان مجاهدین مستقر در عراق پایگاه های
نظامی شان بمباران سپس خلع سلاح شدند تا مکمل
توی سیاست گذاشتن نام شان در لیست سیاه تروریستی وزارت امور خارجه آمریکا شود
که ناشی از سیاست کثیف زد وبند پشت پرده و مماشات گرایانه ی خائنانه بوده است که
از طریق سیکل چرخشی مذاکرات ماراتونی هسته ای دنبال شده است .در نهایت حاصل این
سیاست موجب آنگونه تقویت حاکمان ایران شد که پاسداران به خصوص سپاه قدس با
فرماندهی پاسدار تروریست قاسم سلیمانی
عراق را تبدیل به حیاط خلوت حاکمان ایران کرده است . در ادامه درر استای
دفاع از اهداف هسته ای پاسدار قاسم
سلیمانی و سپاه قدس نقش کلیدی در راه اندازی جنگ 33 روزه ی حزب الله لبنان و جنگ
22 روزه حماس با اسراییل ایفا کردند . اکنون این پاسدار تروریست سپاه قدس حضور
فعال در سوریه دارند و در کنار ارتش ونیروی انتظامی سوریه وحزب الله لبنان و آدم
کشان مزدور عراقی مشغول سرکوب و کشتار مردم معترض ومخالف وناراضیان سوری هستند.
همچنین در امور داخلی بحرین همم داخله گری می کنند. ولی اکنون به نظر می رسد که
مقامات آمریکایی و مطبوعات وابسته اش گویا خواب نما شده و کشف کرده اند که رژیم
فاشیستی مذهبی کودتایی ایران از سال 2008
تا کنون با پیروی از یک استراتژی یکپارچه قدرت نرم، نفوذ خود را در سرتاسر منطقه
گسترش داده وافزوده است که برای این منظور
از ابزارهای سیاسی، اقتصادی و نظامی بهره برده است. همچنین بدون آنکه اذعان شود که
چرا مقامات آمریکا نه حمایت از اعتراضات
مردم ایران پس از کودتای 22 خرداد 88 نکرد ، بلکه با ادامه ی سیاست خائنانه
ی مماشات گرایانه ی هسته ای با حاکمان ایران واصرار بر نگهداری نام مجاهدین بر توی
لیست سیاه و همکاری در توطئه ی مشترک بغداد- تهران علیه ی مجاهدین اشرف موجب شد تا
نه اینکه حاکمان ایران با خیال آسوده معترضان ایران در داخل را بطور وحشیانه سرکوب کنند و مجاهدین اشرف را از طریق نوری
مالکی مزدور و دست نشانده به خاک وخون بکشانند ، بلکه بطور فرصت طلبانه وموج
سوارانه جنبش ضد دیکتاتوری کشور های منطقه یا بهار عربی را تبدیل به جنبش بیداری اسلامی منطقه با رهبریت
جماران نمایند
موسسه
مطالعات جنگ با همکاری امریکن اینترپرایز گزارشی درباره نفوذ ایران در حوزه شرق
مدیترانه، مصر، عراق و افغانستان منتشر کرده است.به گزارش مشرق، موسسه مطالعات جنگ با همکاری موسسه امریکن
اینترپرایز گزارشی درباره نفوذ ایران در حوزه شرق مدیترانه، مصر، عراق و افغانستان
منتشر کرده است.نکته جالب توجه اینکه عکس سردار قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس
سپاه به عنوان عکس روی جلد این گزارش انتخاب شده است.محتوای این گزارش شامل بررسی میزان نفوذ
ایران در شرق مدیترانه نظیر سوریه، لبنان، حزب الله، کناره باختری و نوار غزه -
شامل حماس، جهاد اسلامی فلسطینی و گردانهای الاقصی - می شود. همچنین این گزارش
میزان نفوذ و راهکارهای ایران برای افزایش نفوذ خود در سه کشور عراق، مصر و
افغانستان را نیز تشریح می کند.در بخشی از خلاصه اجرایی این گزارش آمده است: جمهوری اسلامی
ایران از سال 2008 تا کنون با پیروی از یک استراتژی یکپارچه قدرت نرم، نفوذ خود را
در سرتاسر منطقه گسترش داده که برای این منظور از ابزارهای سیاسی، اقتصادی و نظامی
بهره برده است. بهار عربی در عین حال که چالشهایی برای تهران در خاورمیانه
برانگیخته، فرصتهای جدیدی نیز اعطا کرده است.در ادامه به مسئله اختلافات مذهبی در
منطقه خصوصا عراق و روابط ایران با سوریه، تفوق حزب الله در صحنه سیاسی لبنان و
تاثیر آن بر ایران، انقلاب در مصر و دستاوردهای آن برای ایران اشاره شده است.
همچنین سیاستهای ایران در عراق را بسیار موفق دانسته که باعث شده ایران همزمان با
حضور آمریکا و همسایگان عربی، نفوذ بی نظیری داشته باشد. تلاشهای ایران در همسایه
شرقی اش یعنی افغانستان را چندان موفقیت آمیز ندانسته و عامل آن را نزدیکی حامد
کرزای با ایالات متحده و ناتو عنوان می کند.خلاصه اینکه نویسندگان گزارش بر این
عقیده هستند که از سال 2007 به بعد، ایران از یک استراتژی پیروی نمود که همزمان
ابزارهای قدرت نرم و سخت را به کار گرفته و موفق شده موقعیت تهران در منطقه را
بهبود و تحکیم بخشد. به هر حال این گزارش اولا به دنبال اثبات وجود رویکرد قدرت
هوشمند ایران در منطقه و ثانیا تببین زوایای این رویکرد است.در پایان نیز به ایالات متحده و شرکایش
در منطقه توصیه می کند که تنها به دنبال درک و فهم استراتژی منطقه ای ایران نباشند
بلکه بایستی استراتژی منسجمی برای مقابله با استراتژی ایران به کار گیرند.از انتخاب عکس این
گزارش می توان فهمید سردار سلیمانی به نماد قدرت هوشمند ایران در منطقه تبدیل شده
است.