گفت
وشنود دروغ نامه ی کیهان 10 خرداد 91
كشيده (گفت و شنود)
گفتم : چرا سربازجو از موضع فرار به جلو؟ ، نفوذی بودن ارجمند را
داده لو
گفت : یارو مسافربود در فردا ،قبل از سفر پسرش زد صدا
توی گوشش زد دو کشیده ،پسرگریه کرد با رنگ پریده
پرسیدندچرا پسرت زدی،کردی تهدید ،گفت فردا امتحان داره میشه تجدید
گفتند تا فردا صبرکن تا نتیجه چه میشه؟گفت فردا درمسافرتم تأخیر
جایز نمیشه
گفت: اردشير
اميرارجمند مشاور فراري موسوي از گروه هاي اپوزيسيون گله كرده است كه چرا او را
«مدحي2» لقب داده اند.
گفتم: خب! واسه اينكه، بعد از دستگيري و با وجود جرايم سنگيني كه داشت مرخصي گرفت و به خارج كشور فرار كرد.
گفت: خيلي ديگر از اعضاي گروه هاي اپوزيسيون هم فراري هستند، چرا به اميرارجمند گير داده اند؟
گفتم: مي گويند وزارت اطلاعات جمهوري اسلامي كه عبدالمالك ريگي را در آسمان شكار مي كند و با همه سرويس هاي اطلاعاتي غرب درگير بوده است، چطور ممكن است اميرارجمند را فقط چند روز بعد از بازداشت آزاد كرده و او را به حال خود گذاشته باشد تا فرار كند!
گفت: حالا چرا قبل از اين كه معلوم شود او نفوذي است به او حمله مي كنند.
گفتم: يارو داشت مي رفت مسافرت، پسرش را صدا كرد و دو تا كشيده محكم بيخ گوشش زد. پرسيدند اين چه كاري است؟ گفت؛ فردا نتيجه امتحانات را مي دهند و من مي دانم كه او تجديد مي آورد. پرسيدند؛ خب تا فردا صبر كن! يارو گفت؛ آخه فردا در مسافرتم و اينجا نيستم كه حقش را كف دستش بگذارم!
گفتم: خب! واسه اينكه، بعد از دستگيري و با وجود جرايم سنگيني كه داشت مرخصي گرفت و به خارج كشور فرار كرد.
گفت: خيلي ديگر از اعضاي گروه هاي اپوزيسيون هم فراري هستند، چرا به اميرارجمند گير داده اند؟
گفتم: مي گويند وزارت اطلاعات جمهوري اسلامي كه عبدالمالك ريگي را در آسمان شكار مي كند و با همه سرويس هاي اطلاعاتي غرب درگير بوده است، چطور ممكن است اميرارجمند را فقط چند روز بعد از بازداشت آزاد كرده و او را به حال خود گذاشته باشد تا فرار كند!
گفت: حالا چرا قبل از اين كه معلوم شود او نفوذي است به او حمله مي كنند.
گفتم: يارو داشت مي رفت مسافرت، پسرش را صدا كرد و دو تا كشيده محكم بيخ گوشش زد. پرسيدند اين چه كاري است؟ گفت؛ فردا نتيجه امتحانات را مي دهند و من مي دانم كه او تجديد مي آورد. پرسيدند؛ خب تا فردا صبر كن! يارو گفت؛ آخه فردا در مسافرتم و اينجا نيستم كه حقش را كف دستش بگذارم!
گفت
: سربازجو رذل وپست و بی آبرو ، چشم کور
کرده جای برداشتن زیر ابرو
گفتم
: مگر سربازجوی جنایتکار؟باز این عصاره زباله کرده چکار؟
گفت
: سربازجو با گیر دادن به امیر ارجمند ،ناشی گری کرده ، هم گلاب زده، هم گند
خواسته
به حساب خودش کنه تبلیغات ،اما زده زیرآب وزارت بد نام اطلاعات
گفتم
: چرا خود زنی کرده سربازجو ؟وزارت بد نام اطلاعات خراب کرده این یارو
گفت:
رهبر افتاده به روغن سوزی ، این میگه امیر اجمند هست نفوذی
گفتم
: چرا سربازجو از موضع فرار به جلو؟ ، نفوذی بودن ارجمند را داده لو
گفت
: یارو مسافربود در فردا ،قبل از سفر پسرش
زد صدا
توی
گوشش زد دو کشیده ،پسرگریه کرد با رنگ پریده
پرسیدندچرا
پسرت زدی،کردی تهدید ،گفت فردا امتحان
داره میشه تجدید
گفتند
تا فردا صبرکن تا نتیجه چه میشه؟گفت فردا درمسافرتم تأخیر جایز نمیشه