نقد و بررسی : (يادداشت روز) دروغ نامه ی کیهان " چاره كار،توقف مذاكرات "
"اینکه کشف جدید غنی سازی 27%  اورانیوم در فردو  که مکمل عدم  مجوز بازبینی باز رسان آژانس از سایت نظامی پارچین  شده وموجب  نگرانی غرب و تشدید سیاست تحریم ها خواهد شد . برای همین پاسدار شریعتمداری  مجبور شده است تا که اعتراف کند . یا بقول خودش حدس  بزند  كه مذاكرات مسكو  هم، دستاوردي به دنبال نخواهد داشت . برای اینکه  افزوده  شواهد نشان مي دهد که حضور در مذاكرات مسكو، تامين نياز دشمن به «مذاكره» است . گذشته از اینکه اذعان کرده است که مسکو هم همچون گذشته نه دوست که بازیگر دشمن شده است "
 
پاسدار شریعتمداری چون به جای چشم دو ختن به آب  در مذاکره ی هسته ای در بغداد اکنون درک کرده که  به سرآب منتهی شده است . بنابراین با چرخش از موضع خوش بینی قبل از بر گزاری این مذاکره به اذعان بد بینی وبی فایده بودن مذاکره پس از آن رسیده است .چون از توهم خارج شده است که سیاست نخ نما شده ی وقت کشی نه اینکه  دیگر جواب  ندارد ، بلکه بیشتر بر روی آن تأکید کردن تا به لغو تحریم ها شود منتهی به داستان تف وتاق و ریش خواهدشد و گند اهداف نظامی هسته ای بیشتر در  خواهد آمد .برای همین طلبکارانه مدعی شده است که غرب مذاکره برای مذاکره  و نه راه حل می خو اهد . برای  همین خواهان عدم ادامه ی مذاکره ی هسته ای در مسکو یا هر مکان دیگری  شده است .یعنی بهمان جایی رسیده است که در یادداشت روز خود در دوران خاتمی خطاب به هیأت مذاکره ی کننده ی هسته ای اش گفته بود که سرنوشت پرونده ی هسته ای نه در پشت میز مذاکره ی هسته ای بلکه در توی خیابان های بغداد و بیروت تعیین تکلیف می شود.  اکنون نیز مشابه ی همین سیاست  را  این چنین دنبال و بیان کرده است :
"از اجلاس دو روزه بغداد و مذاكرات فشرده تيم هسته اي كشورمان با نمايندگان 1+5 شواهد موجود و برخي از اظهارنظرهاي پيراموني حكايت از آن دارند كه آمريكا و متحدانش- مخصوصا انگليس- از اجلاس بغداد و پيش از آن، اسلامبول 2 و نيز مذاكرات بعدي در مسكو تامين نياز سياسي خود در شرايط بحران زده كنوني غرب را دنبال مي كنند تا آنجا كه مي توان گفت برخي از كشورهاي گروه 1+5 مذاكره را فقط براي مذاكره مي خواهند و نه حل مسائل فيمابين و يا ذوب شدن «يخ هاي مصنوعي» كه طي 10 سال گذشته در فضاي چالش هسته اي با ايران اسلامي پراكنده اند. اگر ماجرا اينگونه باشد- كه شواهد نشان مي دهد اينگونه است- موافقت ايران با ادامه مذاكرات در مسكو و يا هر نقطه ديگر جهان نياز به بازنگري و تجديدنظر جدي دارد و بيم آن مي رود كه ادامه مذاكرات، دستكم بدون تنظيم و تدوين يك چارچوب كاري -MODALITY- و الزام طرفين به حركت در بستر آن، بازي در زمين دشمن باشد. چرا...؟!اين جا به جايي خطوط قرمز كه با توجه به مقاومت سرسختانه و پرصلابت ايران در مقابل باج خواهي و زورگويي غرب دور از انتظار به نظر نمي رسيد در محافل ديپلماتيك و از جمله در ايران اسلامي نشانه هايي از تغيير راهبردي- و نه تاكتيكي- آمريكا و متحدانش در برنامه هسته اي كشورمان ارزيابي شد و اين تلقي را در پي داشت كه 1+5 در اجلاس بغداد نيز روندي مشابه اجلاس اسلامبول2 را دنبال خواهد كرد.طي نزديك به 10 سال گذشته هرگاه حريف غربي بر ضرورت «اعتمادسازي» از جانب ايران تاكيد مي كرد، منظور و ترجمه اعلام شده آن، اين بود كه جمهوري اسلامي ايران تمامي فعاليت هسته اي خود را متوقف كند. اين درخواست باج خواهانه در اجلاس 2004 لندن از سوي تروئيكاي اروپايي -انگليس، فرانسه و آلمان- با صراحت از تيم هسته اي وقت كشورمان خواسته شده بود! و در پي اعلام همين درخواست بود كه جمهوري اسلامي ايران فعاليت هاي هسته اي خود را كه بعد از اجلاس اكتبر 2003 تهران به حالت تعليق درآورده بود با فعال كردن كارخانه UCF اصفهان -تبديل كيك زرد به هگزا فلوئور اورانيوم UF6- از سرگرفت. بعد از اين اقدام كه به درستي نشان دهنده بي اعتمادي به حريف و ترفند فريب غرب در مذاكرات بود، آمريكا و متحدانش پرونده هسته اي ايران را برخلاف نص صريح بند «C» از ماده 13 اساسنامه آژانس به شوراي امنيت سازمان ملل فرستادند.اجلاس بغداد با خوش بيني ياد شده و برگرفته از اجلاس اسلامبول 2 برگزار شد و هر چند كه طرفين با تفاوتي كم و بيش از كليات آن ابراز رضايت كرده اند ولي شواهد و قرائن موجود و اظهارنظر برخي از ديپلمات هاي حاضر در اجلاس و مقامات عالي رتبه كشورهاي متبوع آنها حكايت از آن دارد كه؛ آمريكا و اعضاي اروپايي گروه 1+5 علي رغم تظاهر به همكاري و حركت در بستر NPT و پادمان هاي مربوطه كه در اجلاس اسلامبول2 وعده داده بودند، بار ديگر درخواست هاي غيرقانوني و باج خواهانه پيشين را- اين دفعه با ادبياتي تقريبا متفاوت- مطرح كرده اند و در سوي ديگر، تيم هسته اي جمهوري اسلامي ايران با صلابت مثال زدني و درخور تحسين و با ارائه دلايل و اسناد مستحكم فني و حقوقي بر حقوق و بايسته هاي هسته اي ايران اسلامي تاكيد ورزيده و كمترين اجازه باج خواهي به حريف نداده است.«ما درباره غني سازي 20 درصدي مذاكره كرديم و البته حالا نمي خواهم دراين زمينه وارد جزئيات شوم». اما برخي ديگر از ديپلمات هاي آمريكايي و اروپايي مرتبط با 1+5 دراين باره توضيح بيشتري داده اند كه روزنامه آمريكايي «لس آنجلس تايمز» و روزنامه انگليسي «ديلي تلگراف» در شماره ديروز خود به آن اشاره كرده اند. روزنامه لس آنجلس تايمز به نقل از «ديپلمات هاي دست اندركار مذاكرات بغداد» مي نويسد؛ «گروه 1+5 خواستار توقف غني سازي 20درصدي اورانيوم از سوي ايران شده و در مقابل اعلام كرده است كه چنانچه ايران با اين پيشنهاد موافقت كند، 1+5 سوخت راكتور تحقيقاتي تهران را تامين خواهد كردبه بيان ديگر؛ ايران اورانيوم 20 درصدي كه خود توليد كرده است را به حريف واگذار كند و آنها در قبال اين اقدام، راههاي خريد دوباره آن را براي ايران تسهيل كنند! مسخره نيست«واشنگتن در تلاش است تا ضمن حفظ فشار بر ايران، در مذاكرات ژوئن اختلافات هسته اي خود با اين كشور را كاهش دهد»! و ويليام هيگ نيز اظهاراتي مشابه خانم كلينتون دارد. تحريم هاي ناشي از قطعنامه هاي شوراي امنيت به اين شورا مربوط است و در حوزه مذاكرات نيست و تحريم هاي يكجانبه نيز به آمريكا مربوط مي شود و بيرون از محدوده مذاكرات است!! كه بايد پرسيد؛ پس مذاكرات براي چيست و ايران چه نيازي به اين مذاكرات دارد كه ناچار به شركت در آن باشد؟!1+5 اما از آنجا كه مذاكره را فقط براي مذاكره مي خواهد تاكنون به تدوين مداليته كه قانون شناخته شده مذاكرات است تن نداده است. گفتني است كه از اجلاس اكتبر 2003 تهران تا اجلاس لندن، مذاكرات ايران و غرب تابع هيچ چارچوب تعريف شده اي نبود و به همين علت، حريف غربي هر بار، ساز جديدي كوك مي كرد (فقدان تعريف گام هاي متقابل) و در حالي كه موضوع مذاكرات حل مسائل فيمابين بود، در اجلاس لندن با صراحت اعلام كرد مطمئن ترين تضمين ايران، آن است كه به طور كامل از فعاليت هسته اي دست بردارد (فقدان تعريف مشخصي از هدف نهايي و فرآيند)مي توان به نياز آمريكا و متحدانش براي كنترل قيمت نفت، پيشگيري از ورود شوك ويرانگر به اقتصاد در حال سقوط غرب، يافتن راهي براي برون رفت و يا كاستن از آسيب جدي و شوك سنگيني كه انقلاب هاي اسلامي منطقه و از دست رفتن عقبه استراتژيك آمريكا و متحدانش در پي داشته است، انتخابات ماه نوامبر رياست جمهوري آمريكا و... اشاره كرد. هم اكنون مي توان حدس زد كه مذاكرات مسكو نيز، دستاوردي به دنبال نخواهد داشت و اگر قرار باشد مذاكرات در اين بستر صورت پذيرد- كه شواهد اينگونه نشان مي دهند- حضور ما در مذاكرات مسكو، تامين نياز دشمن به «مذاكره» است و بهتر آن كه در مذاكرات بعدي- چه مسكو و چه هر نقطه ديگر- شركت نكنيم"
در خاتمه اینکه پاسدار سربازجو حسین شریعتمداری فاش کرده است که هدف رژیم فاشیستی مذهبی کودتایی از پیگیری  از مذاکرات هسته ای و حضور  در آن در بستر سیاست وقت کشی وموازی آن چانه زنی و تلاش برای لغو یا کاهش  تحریم ها به خصوص تحریم نفت می باشد که از ماه دیگر شروع می شود .ولی چون  متوجه شده که دیگر امکان پیشبرد این ساست  وجودندارد . بنابراین برای دور زدن این شرایط می بایست سیاستی اتخاذ شود که راه عبوری از این شرایط حاصل گردد . به ویژه اینکه کشف جدید غنی سازی 27%  اورانیوم در فردو  که مکمل عدم  مجوز بازبینی باز رسان آژانس از سایت نظامی پارچین  شده وموجب  نگرانی غرب و تشدید سیاست تحریم ها خواهد شد . برای همین پاسدار شریعتمداری  مجبور شده است تا که اعتراف کند . یا بقول خودش حدس  بزند  كه مذاكرات مسكو  هم، دستاوردي به دنبال نخواهد داشت . برای اینکه  افزوده  شواهد نشان مي دهد که حضور در مذاكرات مسكو، تامين نياز دشمن به «مذاكره» است . گذشته از اینکه اذعان کرده است که مسکو هم همچون گذشته نه دوست که بازیگر دشمن شده است . بهمین دلیل نسخه تجویز کرده  بهتر است  كه نه در مذاكرات بعدي مسكو و  یا هر نقطه ديگر هیأت مذاکره کننده ای هسته ای شركت نكند تا بهانه لازم برای عدم پذیرش باز رسان آژانس هسته ای از فردو وپارچین وجود داشته باشد .همچنین بدون مزاحمت افزایش ضریب غنی سازی اورانیوم وتلاش برای دست یابی به سلاح هسته ای  هم ادامه می یابد.
هوشنگ بهداد
دروغ نامه ی کیهان شنبه 6 خرداد ماه سال 1391
چاره كار،توقف مذاكرات (يادداشت روز)