دروغ نامه ی کیهان 2 شنبه  25 اردیبهشت ماه 1391
نقد وبررسی : دروغ نامه ی کیهان " احتياط به مارپيچ نزديك مي شويد ! (يادداشت روز) "
"بهرحال آنچه مهم است وانکار کردنی نمی باشد موضوع جدی بودن خطر  تورم وگرانی می باشد که هر روز دامنه ی آن دارد گسترده وفرا گیرتر می شود .به خصوص اینکه عجیب وحشت از ادامه ی تحریم نفتی مرتبط به اصرار ادامه ی غنی سازی اورانیوم  هم می باشد که پس از مذاکره هسته ای در بغداد حاد تر می شود .برای همین بعنوان پیش بینی وپیش گیری همایش اقتصاد مقاومتی ملی 5 روز قبل از مذاکره هسته ای بغداد از سوی ارگان های اطلاعاتی وامنیتی ونظامی مدافع اهداف هسته ای ودست یابی به سلاح هسته ای تدارک دیده شده است"
 
برای لوث کردن موضوع  رشد لجام گسیخته ی تورم وگرانی وفقر و بیکاری  که کنترل شدنی نیست ، بلکه  همچنان در حال گسترش است .طوریکه موجب اعتراض و انتقاد باندهای مافیایی کودتایی وابسته به خامنه ای وپاسداران کودتا گر شده است . برای همین  سربازجو پاسدار شریعتمداری مجبور شده است از گیر دادن بطور مستقیم به رقیب مغلوب فاکتور   بگیرد و تلاش مذبوحانه برای جا انداختن سیاست 33 ساله ی خفقان وسانسور و رعب و وحشت در جامعه که با ترفند وشیوه های گوناگون اعمال شده است را  از موضع طلبکارانه به شیوه ای دیگر بیان وتشریح وتبیین نماید . آنچنان که بیان آزاد نظر و عقیده با هزینه ی بس سنگین که حتی با خطر بازداشت وشکنجه های طاقت فرسای ضد انسانی و  پرداخت جان همراه است را اکنون  این سربازجو پاسدار  شکنجه گر  بطور وارونه  جلوه دهد و آن را بمثابه ی سیاست مارپیچ سکوت اقلیت در جامعه  که از سوی دشمن تبلیغ می شود مقابل باور  اکثریت جا زده است . در صورتی اگر چنانچه یک انتخابات آزاد بر گزار شود ادعای مورد نظر وی وارونه می شود . یعنی به وضوح اثبات می شود اقلیت کودتایی غوغا سالا وجنجال آفرین  غالب اقلیتی بسیار کوچک وبه خاموش کشیده شدگان در اکثریت می باشند. بهرحال بدون آنکه بگوید نقش سرکوب وسانسور وفیلتر کردن شبکه  ی اینترنت و چک ایمیل ها وشنود تلفن ها برای چیست؟. ولی بطور وارونه واز موضع طلبکارانه این چنین پیرامون  کارشناسان ونظریه پردازان عملیات روانی و ترفند مارپیچ سکوت مورد ادعایی اش نقالی کرده است:
 "مارپيچ سكوت»- SILENCE SPIRAL- يكي از ترفندهاي پيچيده و پرهزينه عمليات رواني است كه از نخستين روزهاي بعد از پيروزي انقلاب اسلامي تاكنون و مخصوصا طي دو سال اخير در حجم انبوهي عليه مردم كشورمان به كار گرفته شده است. مارپيچ سكوت كه شرح آن خواهد آمد اولين بار در سال 1974- 1353- از سوي خانم اليزابت نئول نيومن آلماني در كتاب «افكار عمومي- پوست اجتماعي» مطرح شد. نيومن و برخي ديگر از نظريه پردازان غرب مارپيچ سكوت را يك نظريه علمي مي دانند كه مي تواند بخشي از ساز و كار و مكانيسم اجتماعي در شكل گيري افكار عمومي را توضيح داده و تشريح كندرفند مارپيچ سكوت بر اين نظريه تكيه دارد كه افراد جامعه اگر احساس كنند ديدگاه و نظر آنها در «اقليت» قرار دارد و اكثر افراد جامعه ديدگاه و نظري متفاوت با آنها دارند، به طور معمول و براساس يك قاعده فراگير- استثناها مورد نظر نيست- علاقه و تمايلي به ابراز نظر و عقيده خود نخواهند داشت و بيم آن دارند كه به خاطر ابراز عقيده و نظر متفاوت خويش در انزوا قرار گيرند و از سوي ديگر وقتي يك ديدگاه از سوي اكثريت افراد جامعه حمايت مي شود، افراد خنثي و بي تفاوت نيز ترجيح مي دهند در همان راستا ابراز عقيده كنند. كارشناسان و نظريه پردازان عمليات رواني براساس قاعده فوق ترفند مارپيچ سكوت را طراحي كرده و به ميدان مي آورند. با اين توضيح كه وقتي رواج و فراگيري فلان «باور دروغين» را در جامعه حريف به سود خود ارزيابي مي كنند، با بهره گيري از رسانه ها، گروه ها، احزاب و شخصيت هاي وابسته يا تحت تاثير خود، همان ديدگاه و نظر را به عنوان ديدگاه و باور اكثريت مردم(!) تبليغ كرده و ترويج مي دهند و از آنجا كه در جوامع امروزي و در عصر ارتباطات، رسانه ها نقش برجسته اي در شكل دهي و ساخت افكار عمومي دارند، ديدگاه ترويج و تبليغ شده در يكي از دو حالت زير، شكل گرفته و تثبيت مي شود. اول؛ آن كه اكثريت مردم، ديدگاه ارائه شده را باور مي كنند! اين حالت، مطلوب ترين نتيجه مورد انتظار دشمن از عمليات رواني ياد شده است ولي معمولا در يك جامعه هوشمند و صاحب بصيرت امكان وقوع ندارد. و حالت دوم اين كه؛ شمار قابل توجهي از مخاطبان- و نه همه آنها- نظر ترويج شده را باور نمي كنند ولي آن را نظر اكثريت مردم تلقي مي كنند. اين حالت اگرچه براي دشمن مطلوب ترين حالت نيست ولي با حالت مطلوب فاصله چنداني ندارد، چرا كه در هر دو حالت، نظر و ديدگاه تبليغ شده به عنوان نظر اكثريت جامعه معرفي شده و فضا را به سمت و سوي دلخواه دشمن سوق داده است"
پاسدار شریعتمداری با فراموش کردن عمدی  اذعان بنیانگذار رژیم فاشیستی مذهبی وکودتایی که در همان اوایل انقلاب گفت اگر همه جمعیت کشور بگویند آری ولی من بگویم نه همه باید نه بگویند .یا اینکه نقش وقدرت و اختیاراتی که جانشین وی علی خامنه ای  ولی فقیه دارد وآشکارا قانون شکنی می کند وبه هیچ مقام و مرجعی پاسخگوی نیست وهیچکس  هم حق انتقاد کردن از وی ندارد . زیرا که رهبر ام القرای جهان اسلام و جنبش بیداری اسلامی منطقه است. ولی بازهم در ادامه ی ادعای وارونه گویی خود محور  چگونه تبلیغات دشمن محور اقلیت خاموش که تلاش می کند نظر دروغین این اقلیت خاموش را مقابل باور  اکثریت  قرار دهد .اینگونه قلم فرسایی کرده است :
" اما، اصلي ترين مشكل دشمن جريانات، شخصيت ها و افرادي هستند كه نه فقط ديدگاه ارائه شده را باور ندارند بلكه آن را نظر اكثريت جامعه نيز نمي دانند. اين عده چنانچه زبان و قلم به مخالفت با نظر ارائه شده بچرخانند و «واقعيت»ها را آنگونه كه هست به گوش مردم برسانند مخصوصا اگر اين شخصيت ها و جريانات از اقبال و پايگاه مردمي برخوردار باشند، عمليات فريب دشمن با شكست قطعي روبرو مي شود و كار رسانه ها و گروه هاي همراه و همسو با آن به رسوايي شكننده مي انجامد. ترفند «مارپيچ سكوت» در اين نقطه به كار گرفته مي شود. در شگرد «مارپيچ سكوت» ماموريت اصلي برعهده رسانه ها - اعم از رسانه هاي ديداري، شنيداري، مكتوب، تريبون ها، نظر شخصيت ها- است. در اين هنگام، رسانه هاي وابسته به دشمن- به قول حضرت آقا پايگاه دشمن- و يا كم اطلاع از ترفندهاي دشمن، وظيفه پيدا مي كنند كه هر ديدگاه و نظر مخالف با نظر ارائه شده از سوي دشمن را زير اين تابلو و عنوان دروغين كه با نظر اكثريت جامعه در تضاد است، به باد مخالفت و در مواردي استهزاء بگيرند. اين هجوم در حجم انبوه و سطح گسترده صورت پذيرفته و تلاش مي كنند ارائه كننده نظر مخالف را از ابراز نظر پشيمان كرده و به «سكوت» وادارند... «مارپيچ سكوت اينگونه شكل گرفته و به ميدان آورده مي شود "
این دیگر اوج شیادی و نه کتما ن کردن حقایق که وارونه کردن آن می باشد که با روش تصویر مار کشیدن ومار قالب کردن سربازجو شریعتمداری ترسیم کرده است . چونکه بدون آنکه  بگوید در تهران چند میلیون نفر زندگی می کنند؟.چه تعدادشان خود روهای مدل بالا دارند و جزو کدامین قشر جامعه هستند؟یا اینکه صاحبان اینگونه خود روها چه رابطه ای با حاکمان و دولت مردان وشرکای شان دارند؟ یا اینکه بگوید پدیده کارتن خوابان خیابانی یا آلونک نشینان حاشیه ی تهران حاصل چیست و تعدادی اینان چه میزان است؟ یا اینکه این روز ها کدام نهاد ومحفل وبلندگو ومنبر وتریبون مخالف وموافقی وجود دارد که بطور انتقادی یا مچ گیری و تبلیغاتی مرتبط با اختلاف وجنگ قدرت وثروت هوارش از تورم وگرانی ورشد فقر وبیکاری بلند نشده باشد که سربازجو پاسدار وارونه گوی برای پاک کردن صورت مسأله  از مصاحبه یا شیوه ی بازجویی  با یک گروه تلوزیونی نروژ یاد کرده است .البته نگفته که چرا این گروه تلویزیونی به سراغ وی برای مصاحبه  به تهران آمده است ؟ همچنین چرا از بهمن تا کنون در مورد بیان این مصاحبه  سکوت کرده است ودر ادامه با دسته گل بی لام به خود و دروغ نامه کیهان دادن مدعی شده که  این دروغ نامه اینگونه پیشتاز افشاگری پرونده های کلان غارتگری بوده است:
" اواخر بهمن ماه سال گذشته- چند هفته قبل از انتخابات مجلس نهم- گروهي از كانال يك تلويزيون نروژ براي مصاحبه به كيهان آمده بودند. خبرنگار نروژي به عنوان اولين سؤال پرسيد «ارزيابي شما از شرايط سخت اقتصادي ايران و گسترش فقر در كشورتان يست»؟!  نگارنده بعد از خوش آمدگويي پرسيد «ترافيك سنگين خيابان هاي تهران برايتان دردسرآفرين نبود؟» و مصاحبه كننده نروژي كه سر درد دلش باز شده بود گفت «ترافيك فاجعه است. تهران به يك پاركينگ بزرگ شبيه است»! پرسيده شد «شايد اتومبيل ها فرسوده اند و مشكل ترافيكي ايجاد مي كنند»؟ با تعجب گفت «اكثر اتومبيل ها از بهترين هاي اروپايي و ژاپني و كره اي و آخرين مدل هاي پژو فرانسوي اند» به ايشان گفته شد «اين روزها به عيد نوروز نزديك مي شويم و مردم براي خريد به خيابان ها آمده اند» خبرنگار نروژي ابتدا پرسيد «شما با من مصاحبه مي كنيد يا من با شما»؟! و سپس گفت؛ «اكثر اتومبيل ها تك سرنشين بودند و بعيد است براي خريد عيد آمده باشند»! از ايشان پرسيده شد «آيا انبوه اتومبيل هاي سواري آخرين مدل و تك سرنشين نشانه فقر و تنگدستي مردم است»؟! و او سكوت معناداري كرد و گفت مي پذيرم و پرسيد؛ آيا شما وجود فقر را در كشورتان نفي مي كنيد؟ پاسخ آن بود كه نه! ولي شما تصويري از ايران ارائه مي دهيد كه انگار هر روز پيكر بي جان تعدادي از مردم ايران را كه از گرسنگي فوت كرده اند از كنار خيابان ها جمع مي كنيم؟! و اينهمه پيشرفت و عمران و آباداني و تلاش براي فقرزدايي را ناديده مي گيريد و... سخن در اين باره به درازا كشيد ولي تلويزيون نروژ اين بخش از مصاحبه را پخش نكرد!ترديدي نيست كه در عرصه اقتصاد و تامين معيشت مردم نيز مانند برخي عرصه هاي ديگر با نقطه مطلوب و ايده آل فاصله داريم ولي از نقطه شروع تاكنون گام هاي بلند و حيرت انگيزي برداشته ايم تا آنجا كه شرايط اقتصادي و اجتماعي و موقعيت علمي و تكنولوژيك كشورمان نه فقط با هيچ يك از كشورهاي منطقه قابل مقايسه نيست بلكه در مواردي از بسياري كشورهاي مدعي پيشي گرفته ايم.فساد كلان بانكي و نقش بانك آريا و مه آفريد امير خسروي در آن، 4 ماه قبل از آن كه دستگاه هاي قضايي و امنيتي به سراغ ماجرا بروند از سوي كيهان افشا شد. تقريبا - و با جرات گفته مي شود كه- هيچ پرونده كلان فساد مالي و اقتصادي را نمي توان آدرس داد كه قبل از دستگاه قضايي و اطلاعاتي در كيهان مطرح نشده باشد و... اما در اين نوشته سخن بر سر سياه نمايي دشمنان بيروني و دنباله هاي داخلي آنها است كه فضاي كشور را وارونه جلوه مي دهند و با بهره گيري از رسانه هاي زنجيره اي و اجاره اي، مارپيچ سكوت مي سازند و مي كوشند تا هرگونه توضيح و روشنگري درباره واقعيت هاي جاري كشور را در هزارتوي اين مارپيچ از صدا بيندازند"
در خاتمه اینکه روضه ی مبسوطی که سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری در این یادداشت روز خود خوانده است وپیرامون آن از شیوه ی تبلیغاتی مارپیچ سکوت یاد نموده و مانور داده است تا که زیرآب واقعیت روند رشد تورم وگرانی لجام گسیخته و فقر و بیکاری فاصله ی طبقاتی زده شود . برای همین رسانه های خبری برون مرزی که امکان کنترل وسانسور کردنش نیست وموضوع تورم وگرانی واوضاع داغان اقتصادی را بازتاب می دهند با آویزان شدن به تز تبلیغاتی مارپیچی سکوت از سوی دشمن می خواهد بی اعتبار کند .چونکه مدعی شده است اینان با تبلیغات دروغینی که می کنند تلاش می نمایند تا که باور اقلیت خاموش را به جای باور اکثریت جا بزنند که گویا تورم وگرانی وفقر وبیکاری آنگونه که اینان می گویند نیست ، بلکه آنگونه است که وی و دروغ نامه ی کیهان در باره اش گزارش می دهند .زیرا که  دروغ نامه ی کیهان پیشگام افشاگری در این مورد بوده است . بهرحال آنچه مهم است وانکار کردنی نمی باشد موضوع جدی بودن خطر  تورم وگرانی می باشد که هرروز دامنه ی آن دارد گسترده وفرا گیرتر می شود .به خصوص اینکه عجیب وحشت از ادامه ی تحریم نفتی مرتبط به اصرار ادامه ی غنی سازی اورانیوم  هم می باشد که پس از مذاکره هسته ای در بغداد حاد تر می شود .برای همین بعنوان پیش بینی وپیش گیری همایش اقتصاد مقاومتی ملی 5 روز قبل از مذاکره هسته ای بغداد از سوی ارگان های اطلاعاتی وامنیتی ونظامی مدافع اهداف هسته ای ودست یابی به سلاح هسته ای تدارک دیده شده است.  
هوشنگ بهداد
دروغ نامه ی کیهان 2 شنبه25 اردیبهشت ماه 1391
احتياط به مارپيچ نزديك مي شويد ! (يادداشت روز)