دروغ نامه ی کیهان یکشنبه 31 اردیبهشت ماه سال 1391
نقد و بررسی : (يادداشت روز)دروغ نامه ی کیهان  " دست هاي خالي از وين تا بغداد ! "
"سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری که همه مقولات و موضوعات از جمله پرونده ی هسته ای را از موضع سئوال وپرسش های شیوه ی بازجویی وتحریف گری و وارونه گویی و کیفرخواست صادر کردن  تهیه وتنظیم و تحلیل می کند . اکنون که خیلی ادعای صلح آمیز هسته ای می کند . به نظر می رسد که گویا دچار فراموشی شده و از یاد برده است که چگونه در یادداشت روز خود در  پایان دوره ی ریاست جمهوری خاتمی خطاب به مسئولان هسته ای دولت وی  گفت که سرنوشت پرونده ی هسته ای نه در پشت میز مذاکره در اروپا که در خیابان های بغداد و بیروت تعیین تکلیف می شود .  سپس در یادداشت روز تکمیلی خود افزودمگر با وجود اینکه ماهواره های جاسوسی  آمریکاهمه اطلاعات هسته ای را پیگیری می کنند .مگر کارشناسان هسته ای ما آنقدر ساده  اندیش هستند که همه اطلاعات و مکان های هسته ای را در اختیار باز رسان آژانس اتمی بگذارند که جاسوسان آمریکا هستند . همچنین  تأکید نمود که ایران کشور پهناوری می باشد و امکانات وتأسیسات هسته ای خود را نه در چند مکان وتأسیسات رسمی که در سراسر ایران استتار  کرده است تا در صورت هرگونه تهاجم نظامی وجنگ محال باشدکه امکانات و تجهیزات هسته ای نابود گرد"
 
از آغاز فاش شدن اهداف پنهانی پروژه ی هسته ای عنصری که بیش از همه مسئولان و متخصصان هسته ای این پرونده و اهداف نظامی آن را با جدیت وپشتکار خاص دنبال کرده است سرباز جو پاسدار حسین شریعتمداری ویادداشت های روز وی دردروغ نامه ی کیهان بوده است . آنگونه با انتقاد های تند وتیز که به مسئولان هسته ای دوران خاتمی کرد نه منتهی  به بن  بست موافقت غنی سازی با غرب شد ، بلکه بستر ساز طرح کودتا از سوی پاسداران وحذف مهره های رفسنجانی و خاتمی در هیأت مذاکره کننده ی هسته ای شد تا اینکه  در ادامه در نهایت به اینجا رسیده است که هر روز سپری می شود .بیشتر ر فع ابهام می شود که اهداف هسته ای  نه صلح آمیز که نظامی می شود. به ویژه اینکه  اکنون تصاویر ماهواره ای پارچین وتغییرات وتحولات انجام شده در آن آنگونه مسأله ساز شده  که  سربازجو پاسدار شریعتمداری مجبور شده است . در آستانه ی ورود نا گهانی آماتو مدیر کل آژانس بین المللی انرژی  اتمی به تهران دست به  مانع تراشی وتوجیه عدم بازرسی از پارچین بزند . زیرا که مدعیست  پارچین جزو مراكز نظامي  و در فهرست «اسرار» و داشته هاي غيرقابل افشاي كشور است و پیرامونش این چنین منبر رفته و روضه هسته ای صلح آمیز از موضع طلبکاری خوانده است :
"سفر غيرمنتظره يوكيا آمانو، مديركل آژانس بين المللي انرژي اتمي به ايران كه براي اولين بار صورت مي پذيرد، اگرچه از سوي سخنگوي آژانس با هدف «افزايش ضريب تفاهم» توصيف شده است ولي براساس برخي از اخبار و گزارش هاي موثق، اين سفر، پشت صحنه اي دارد كه پرداختن به آن مخصوصا در آستانه اجلاس بغداد- 3 خرداد/ 23 مي- ضروري به نظر مي رسد و مي تواند به اين ترديد دوسويه، پاسخي يك سويه بدهد كه آقاي آمانو با سفر غيرمنتظره خود به تهران- آنگونه كه سخنگوي آژانس ادعا مي كند- در پي «افزايش ضريب تفاهمات» است يا دامن زدن به «توهمات» را دنبال مي كند؟! پاسخ اين پرسش را از چند زاويه پي مي گيريم؛
1-
روزهاي دوشنبه و سه شنبه هفته گذشته 25 و 26 ارديبهشت/14 و 15 مي- نمايندگاني از كشورمان به رياست علي اصغر سلطانيه با نمايندگاني از آژانس به سرپرستي هرمن ناكارتس و رافائل گروسي طي نشستي در وين درباره فعاليت هسته اي ايران اسلامي به مذاكره نشستند. در اين نشست، نمايندگان آژانس به روال 9 سال گذشته برخي از پرسش هاي غيرفني و غيرحقوقي و بارها مطرح شده- و پاسخ داده شده- درباره احتمال رويكرد نظامي فعاليت هسته اي كشورمان را پيش كشيدند كه. اجازه بازرسي از مراكز نظامي جمهوري اسلامي ايران- مخصوصا پارچين- و شناسايي و دسترسي به دانشمندان و دست اندركاران امور هسته اي كشورمان از جمله آنها بود. نمايندگان كشورمان با استناد به مفاد NPT و پادمان مربوطه كه ملاك دسترسي ها و بازرسي هاي آژانس است از آنان اسنادي را مطالبه مي كنند كه آژانس را نسبت به احتمال فعاليت غيرصلح آميز هسته اي در مراكز مورد اشاره دچار ترديد كرده است و توضيح مي دهند بعد از دريافت اين اسناد چنانچه در آن نشانه هايي يافتند كه ترديد آژانس را توجيه مي كند اجازه دسترسي و بازرسي از مراكز موردنظر آژانس را صادر خواهند كرد. چرا كه مراكز نظامي هر كشور در فهرست «اسرار» و داشته هاي غيرقابل افشاي آن كشور جاي دارد و آژانس چنانكه تاكنون به نمونه هايي فراوان از آن اشاره كرده ايم نه فقط در حفظ اسرار نظامي به دست آمده از بازرسي مراكز نظامي كشورمان حساسيتي به خرج نداده، بلكه برخلاف نص صريح اساسنامه آژانس و پادمان مربوطه، به انتشار گسترده آن نيز دست زده است كه اعتراف اشپيگل به جاسوسي هاينونن- معاون البرادعي- براي سيا فقط يك نمونه از آنهاست"
پس از عکس برداری ماهواره ای پاک سازی وشستشوی اتاقک ویژه  آزمایش در پارچین اکنون ادعای مراکز نظامی جزو اسرار هر کشور شده است. برای اینکه  هدف برای جلوگیری از اقدامات جاسوسی  است که نمی بایست مورد بازرسی واقع شود . ولی در ادامه تناقض گویی شده است  یعنی تأکیدشده د ر صورت ارائه ی اسناد از سوی آژانس و پس از بررسی آن در نشست بعدی پس از مذاکره ی بغداد یعنی ادامه ی سیاست کشدار وقت کشی و حواله دادن به آینده  وپاک سازی کامل پارچین  شاید با سیاست بزک نمیز بهار میاد کمبیزه با خیار میاد  موافقت شود   و تصمیم برای مجوز باز رسی از سوی بازرسان آژانس گرفته  شود . در ادامه سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری افزوده است که آماتو به جای حضور در ادامه ی نشست وین اول خرداد معلوم نیست که چرا بطور نا گهان تغییر نظر داده و  تصمیم  به سفر به تهران به جای حضور اول خرداد در نشست وین گرفته است و این سفر راا نه تفاهم آمیز که توهم بر انگیز  نامیده است؟ بالاخره اینکه سربازجو پاسدار حسین  شریعتمداری در نهایت به  يوكيا آمانو هشدار  داده است د  كه دست از بازي در زمين لابي صهيونيستي (آيپك) بردارد و این چنین در مذاكرات بغداد به نفع صهيونيست ها و به زيان مردم آمريكا و اروپا سنگ اندازي نكند"
" در نشست دو روزه وين، طرفين ادامه مذاكرات را به نشست روز دوشنبه هفته بعد - اول خردادماه/21 مي- موكول مي كنند و توافق مي شود كه در اين نشست، آژانس اسناد ادعايي درباره احتمال فعاليت هسته اي غيرصلح آميز - تسليحاتي- در مراكز نظامي مورد ادعا را به تيم هسته اي جمهوري اسلامي ايران ارائه بدهد و در نشست بعدي كه پس از اجلاس بغداد برگزار خواهد شد، نتيجه بررسي اسناد از سوي ايران را دريافت كند و سپس متناسب با نتيجه بررسي ها، درباره اجازه دسترسي و بازرسي از مراكز نظامي موردنظر آژانس مذاكره شود. نمايندگان آژانس در اقدامي غيرحقوقي و مغاير با اساسنامه آژانس اعلام مي كنند كه «همه اسناد را تحويل نمي دهيم و تنها، برخي از آنها را تحويل مي دهيم و برخي ديگر را فقط نشان مي دهيم بي آن كه اجازه نسخه برداري داشته باشيد! و برخي از اسناد را نيز، نه تحويل مي دهيم و نه نشان مي دهيم!! گفتني است نمايندگان ايران مطالب هوشمندانه و مستند ديگري را نيز مطرح كرده و روي آن اصرار ورزيده بودند كه بيرون از موضوع اين نوشته است.در حالي كه تيم كشورمان مطابق توافق قبلي براي شركت در مذاكرات وين آماده مي شد، آقاي يوكيا آمانو، نشست ياد شده را به طور يكجانبه لغو كرده و اعلام داشت كه روز دوشنبه يعني دقيقا همان روزي كه براي دومين نشست وين تعيين شده بود عازم ايران است! چرا نشست وين لغو شد و چرا آمانو بار سفر به تهران بسته است؟!شواهدي كه به آن اشاره خواهد شد نشان مي دهد، لغو نشست وين و سفر مديركل آژانس به تهران، با هدف «توهم آفريني» درباره فعاليت هسته اي كشورمان و بهانه سازي براي دست هاي خالي از سند و بهانه 1+5 در اجلاس بغداد، صورت گرفته است. كشورهاي گروه 1+5 و نهاد بين المللي تحت مديريت آمريكا، يعني آژانس، هيچ سند قابل قبول و درخور ارائه اي كه از فعاليت هسته اي غيرصلح آميز در مراكز نظامي ايران حكايت كند در دست ندارند. بنابراين اگر نشست وين مطابق قرار قبلي برگزار مي شد گروه 1+5 مجبور بود با «دست هاي خالي از بهانه» در اجلاس بغداد شركت كند. لغو نشست وين براي پيشگيري از باز شدن مچ آژانس و دود شدن و به هوا رفتن اسناد ادعايي درباره انحراف فعاليت هسته اي ايران در مراكز نظامي خود، از جمله پارچين بوده است. اما، گردانندگان و مديران اصلي آژانس- بخوانيد آمريكا و متحدانش- با توجه به وظيفه بررسي و راستي نمايي اسناد كه برعهده آژانس است، نمي توانستند در مذاكرات بغداد روي اين اسناد به عنوان «برگ برنده»! تكيه كنند و از سوي ديگر براي پر كردن دست هاي خالي خود به سوژه و بهانه اي نياز داشتند كه قابل طرح باشد. لغو نشست وين به تنهايي ظرفيت توليد اين بهانه را نداشت، چرا كه مذاكره اي ناتمام بود. سفر غيرمنتظره آقاي يوكيا آمانو مديركل آژانس بين المللي انرژي اتمي در اين راستا و براي توليد بهانه مورد نياز 1+5 قابل ارزيابي است!".
بالاخره اینکه سربازجو پاسدار شریعتمداری تلاش کرده است تا که  توپ  را وارد زمین آژانس اتمی کند . برای اینکه هدف نه اینکه پریدن  از  روی  عدم موافقت بازدید از سایت پارچین پ است ، بلکه به سبک الگو برداری ترفند پاسدار سئوال مقابل سئوال احمد نژادی اینگونه نه  سئوال که کیفرخواست اتهامی چند بندی علیه ی   آماتو  مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی محور سایت پارچین  تهیه وتنظیم کرده است:
"اول: اگر سند مورد ادعا درباره يكي از مراكز نظامي ايران است چرا از ارائه آن براي راستي آزمايي كه حق قانوني ماست اجتناب مي ورزيد؟!دوم: در صورت انجام بازرسي چنانچه معلوم شد، اين ادعا نيز مانند ادعاهاي ديگر بي اساس بوده و هيچ نشانه اي از فعاليت هسته اي غيرصلح آميز مشاهده نشد، آيا، آژانس حاضر است به خاطر ايراد اين اتهام از ملت ايران عذرخواهي كند؟سوم: در صورت اثبات بي پايه بودن ادعاي ياد شده آيا آژانس حاضر است غرامت و خسارت ناشي از اين چالش بي ثمر را به ايران بپردازد؟چهارم: آيا در صورت صدور اجازه بازرسي و مشخص شدن بي پايگي ادعاي ياد شده، آيا آژانس، به غير واقعي بودن ادعاي مطرح شده اعتراف مي كند؟پاسخ آژانس به هر 4 سؤال ياد شده منفي بوده است! و حال آن كه مطابق اساسنامه آژانس و تصريح مفاد NPT، چنانچه نتيجه بازرسي ها از تأسيسات هسته اي يك كشور عضو، نشانه صلح آميز بودن فعاليت هسته اي آن كشور باشد، پرونده كشور مورد اشاره بايستي از دستور كار شوراي حكام آژانس خارج شده و به روال عادي بازگردد. چرا كه درغير اينصورت، اولاً؛ بازرسي هاي آژانس مفهوم حقوقي و فني خود را از دست مي دهد زيرا منظور از بازرسي كشف تخلف احتمالي است و اگر نتيجه بازرسي اثبات عدم تخلف باشد، اعلام آن و پايان دادن به پي آمدهاي ناشي از احتمال تخلف، ضروري است و ثانياً؛ اين برخورد آژانس به وضوح نشان مي دهد چالش هسته اي با ايران، خاستگاه «سياسي» دارد و نه حقوقي و فني كه حوزه تعريف شده براي بازرسي هاي آژانس است.سند مورد ادعاي شما درباره پارچين چگونه سندي است و «ناكارتس» در پاسخ گفت؛ يك «عكس ماهواره اي از پارچين» و توضيح نداد كه عكس ماهواره اي يك ساختمان و تأسيسات چه نشانه اي از فعاليت هسته اي نظامي در خود دارد؟!ب: آژانس ادعا مي كند كه در عكس ماهواره اي از پارچين يك كپسول -اتاقك انفجاري- ديده مي شود كه معمولاً در چرخه ساخت بمب يا كلاهك اتمي كاربرد دارد! و مدعي است يك دانشمند روسي بنام «ويچسلاو دانيلنكو» در ساخت و نصب اين اتاقك انفجاري دست داشته است!اكنون از يكسو جاي اين سؤال است كه آيا آقاي آمانو با لغو نشست وين در پي آن بوده است كه بي اساس بودن سند مورد اشاره آژانس درباره پارچين فاش نشود؟! اگر چنين نيست- كه به نظر مي رسد چنين است- چرا نشست وين با دستور كار از قبل اعلام شده را لغو كرده است؟! و از سوي ديگر، اين احتمال وجود دارد كه آقاي آمانو با ناتمام و بي نتيجه گذاشتن نشست وين، قصد دارد سند پوچ و بي اساس ياد شده درباره پارچين را دست نخورده و افشا نشده نگاه دارد تا دست گروه 1+5 در اجلاس بغداد خالي نباشد! و مثلاً در مذاكرات بغداد توپ را به زمين ايران بيندازند كه در همكاري با آژانس كوتاهي كرده و اجازه بازرسي از پارچين را صادر نكرده است؟! اگر چنين ترفندي در ميان باشد - كه بعيد است نباشد- بايد به جناب يوكيا آمانو هشدار داد كه دست از بازي در زمين لابي صهيونيستي (آيپك) بردارد و در مذاكرات بغداد به نفع صهيونيست ها و به زيان مردم آمريكا و اروپا سنگ اندازي نكند"
در خاتمه اینکه سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری که همه مقولات و موضوعات از جمله پرونده ی هسته ای را از موضع سئوال وپرسش های شیوه ی بازجویی وتحریف گری و وارونه گویی و کیفرخواست صادر کردن  تهیه وتنظیم و تحلیل می کند . اکنون که خیلی ادعای صلح آمیز هسته ای می کند . به نظر می رسد که گویا دچار فراموشی شده و از یاد برده است که چگونه در یادداشت روز خود در  پایان دوره ی ریاست جمهوری خاتمی خطاب به مسئولان هسته ای دولت وی  گفت که سرنوشت پرونده ی هسته ای نه در پشت میز مذاکره در اروپا که در خیابان های بغداد و بیروت تعیین تکلیف می شود .  سپس در یادداشت روز تکمیلی خود افزودمگر با وجود اینکه ماهواره های جاسوسی  آمریکاهمه اطلاعات هسته ای را پیگیری می کنند .مگر کارشناسان هسته ای ما آنقدر ساده  اندیش هستند که همه اطلاعات و مکان های هسته ای را در اختیار باز رسان آژانس اتمی بگذارند که جاسوسان آمریکا هستند . همچنین  تأکید نمود که ایران کشور پهناوری می باشد و امکانات وتأسیسات هسته ای خود را نه در چند مکان وتأسیسات رسمی که در سراسر ایران استتار  کرده است تا در صورت هرگونه تهاجم نظامی وجنگ محال باشدکه امکانات و تجهیزات هسته ای نابود گرد .مشروط بر اینکه پس از تهاجم نظامی دیگر محدودیتی برای ادامه و پیگیری دستیابی به سلاح هسته ای وجود ندارد . یعنی آن موقع آشکارا اعتراف به اهداف نظامی هسته ای شد .ولی اکنون از موضع فرار به جلو و آدرس غلط دادن ادعا می شود که در سایت پارچین تهران  اهداف نظامی هسته ای دنبال نمی شود وچون جزو مراکز نظامی و اسرار کشور است .پس  مجوز باز دید به بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی داده نمی شود . بهر حال  پس از آن تهدید یادداشت روز سربازجو پاسدار شریعتمداری  نه موج اقدامات تروریستی عراق به خصوص خیابان های بغداد را در بر گرفت و موازی آن بیروت از طریق تهدیدهای حزب الله لبنان  نا امن شد تا جاییکه  در ادامه منتهی به جنگ 33 روزه باا سراییل شد تا بقول ولید جنبلاط برای عبور از بحرا ن هسته ای رژیم فاشیستی مذهبی کودتایی ایران لبنان تبدیل به سر زمین سوخته شود . نا گفته نماند که بازهم مرتبط با  عبور از بحران هسته ای رفیق نخست وزیر لبنان با توطئه ی مشترک سوریه وشیخ حسن نصر الله رهبر حزب الله لبنان ترور شد . جالب است که اکنون برای پوشش استتاری اهداف فاش شده ی اخیر بمب سازی  اتمی از سوی مجاهدین  به جای اعتراف وتأکید تعیین وتکلیف کردن سرنوشت پرونده ی هسته ای نه توی خیابان های بغداد که پشت میز مذاکره در این شهر ناا من بغداد دنبال  وکشور بی ثبات عراق می شود . زیرا که عراق  از سوی نوری مالکی دست نشانده نخست وزیر این کشور  تبدیل  به حیات خلوت حاکمان ایران شده است . در عوض به جای اقدامات تروریستی در بیروت سوریه وبحرین جایگزین شده است.
هوشنگ بهداد
دروغ نامه ی کیهان یکشنبه 31 اردیبهشت ماه سال 1391
دست هاي خالي از وين تا بغداد ! (يادداشت روز)