چرا عضویت
چنین رژیم جنایتکاری که فقط دستگاه سرکوب و کشتارش در درون و برون مرز در 33 سال
گذشته فعال بوده است در سازمان ملل لغو و از این سازمان اخراج نمی شود؟
چند سال است که از صدور چنین احکام مرگ
آفرین که از سوی حاکمان ایران و دستگاه فاسد وتبعیض آمیزقضاییه رژیم بربرمنش
ضدبشریمی گذرد که در این اطلاعیه ضمیمه شده به 2 مورد صدور حکم اعدام اشاره شده است ؟چه تعداد دفعات این رژیم بدلیل نقض
مستمر حقوق بشر از سوی سازمان ملل وسایر سازمان های مدافع حقوق بشر وانسان دوست محکوم
شده است؟ چند سال است که از زمان مذاکرات ماراتونی هسته ای گروه 5+1 سپری شده است
و دلیل این کشدار شدن این مذاکره چیست؟ پرونده ی ترور و قتل همچون قتل های زنجیره ای و ربودن
ومثله کردن وسلاخی نمودن منتقدا ن ومخالفان و دگرا ندیشان در داخل وخارج این رژیم فاشیستی مذهبی چگونه می باشد ؟ نقش این
رژیم درند ه و وحشی ضد بشری واصلاح ناپذیر در اقدامات تروریستی وانفجاری وانتحاری و
بحران آفرینی وجنگ افروزی وناامن وبی ثبات کردن منطقه چیست؟ بعلاوه تازگی مرتکب چه
اقدامات تروریستی در گرجستان وهندوستان وارمنستان و تایلند شد؟ همچنین دستگاه وزارت بد نام اطلاعات وسپاه قدس چه طرح هایی
برای ترور سفیران عربستان در واشنگتن وقاهره داشت؟کارنامه ی نقض محکومیت جهانی
حقوق بشر این رژیم ضد بشری چگونه می باشد و جایگاهجهانی صدور احکام اعدام کردنش چیست؟روزانه در
مورد نقض حقوق بشر چگونه خبرهایی از درون سیاه چال ها و با چه نوع احکامی از سوی
دستگاه فاسد قضایی تأیید وصادر می شود که نمونه اش تأیید دو حکم اعدام هواداران
مجاهدین است که در اطلاعیه شورای ملی مقاومت ضمیمه شده آمده است؟ اکنون سئوال است که نقش سیاست مماشات گرایانه غرب به ویژه
آمریکا مقابل چنین رژیم بی ترمز ودنده عقب کنده در مورد رشد وترویج اعمال جنایت آمیز وتجاوز گرانه ذکر شده ی نقض حقوق بشر چیست؟چرا عضویت چنین رژیم جنایتکاری که فقط دستگاه سرکوب و کشتارش در درون و برون مرز در 33 سال گذشته فعال بوده است در سازمان ملل لغو و از این سازمان اخراج نمی شود؟ بالاخره اینکه گناه و جرم
ملت ایران به خصوص دو متهم محکوم به مرگ چیست که گرفتار چنین رژیم خونخوار ضد بشر ی نامتعارف و اصلاح ناپذیری شده اند
وبرای چه گروه 5+1 در بغداد علاقمند مذاکره هسته ای می باشد. در صورتی که بوی خون
هرروز از عراق به مشام می رسد .زیرا که عراق از سوی نوری مالکی دست نشانده حیاط خلوت
حاکمان ایران شده است؟
تشديد فشار
بر خانواده مجاهدان اشرف در زندان و تأييد حكم اعدام دو هوادار مجاهدين
توسط ديوان
عالي رژيم.
فراخوان
براي جلوگيري از اعدام زندانيان سياسي و توقف فشار عليه خانواده هاي مجاهدين
16 اردیبهشت 91
ديوان عالي آخوندها حكم اعدام زنداني سياسي غلامرضا خسروي سوادجاني، 47ساله را به خاطر
كمك مالي به مجاهدين و به اتهام آخوندساخته «محاربه»، تأييد كرد. آقاي
خسروي، در دهه 60 به خاطر هواداري از مجاهدين متحمل 5سال حبس در زندانهاي قرون
وسطايي رژيم در كازرون شد. وي بار ديگر در سال ۸۶ در رفسنجان بازداشت و به شش سال
حبس محكوم گرديد. در سال89، دژخيمان با انتقال وي به اوين، او را به خاطر كمك مالي
به مجاهدين دوباره محاكمه و به اعدام محكوم كردند. آقاي خسروي بيش از 40ماه را در
سلولهاي انفرادي به سر برده است.در همين حال، حكم اعدام
زنداني سياسي آقاي عبدالرضا قنبري،45ساله، به خاطر ارتباط با مجاهدين توسط ديوان
عالي آخوندها تأييد شده است. اقاي قنبري استاد دانشگاه، اولين بار در سال 86 به
خاطر هواداري از مجاهدين دستگير و به همين خاطر از دانشگاه اخراج شد. وي پس از
آزادي از زندان به معلمي در پاكدشت (ورامين) پرداخت. در روز ششم ديماه 88، در روز
قيام عاشورا بار ديگر دستگير شد و به اتهام ارتباط با مجاهدين به «محاربه» و اعدام
محكوم شد.رژيم آخوندها همچنين فشارهاي ضد انساني خود را بر خانواده هاي
مجاهدان اشرف در زندانهاي ايران تشديد كرده است.دژخيمان اوين براي زجركش كردن علي
معزي 63ساله، از هرگونه رسيدگي درماني به او كه به سرطان، نارسايي كليه و آرتروز
شديد گردن مبتلاست جلوگيري مي كنند. او از زندانيان سياسي دهه60 است كه به علت
ديدار با دو فرزندش در اشرف در آبان 87 در تهران دستگير شد. وي براي سومين بار در 25
خرداد 90 در حاليكه تنها چند روز از عمل جراحيش مي گذشت و وضعيت وخيمي داشت، بازداشت
شد و به انفرادي بند 209 اوين منتقل گرديد. علت دستگيري او شركت در مراسم خاكسپاري
محسن دگمه چي، از زندانيان مجاهدخلق بود كه براثر محروميت از مداوا، در زندان
زجركش شد، ماشاء الله حائري، 61ساله، از بستگان مجاهدان اشرف كه براي درمان
بيماريهايش در بيمارستان خارج از زندان بستري بود، به همراه همسرش بارديگر دستگير
و به بند 209 اوين منتقل شده است. او از زندانيان سياسي دهه 60است كه از بيماريهاي
مختلف ازجمله خونريزي داخلي و بيماري قلبي رنج مي برد و تاكنون دو بار سكته كرده
است. وي در آذرماه88, در حاليكه در بيمارستان بستري بود, دستگير و به زندان اوين
منتقل شد. دستگاه قضاييه آخوندها او را به خاطر ديدار با فرزندش در اشرف به 15 سال
زندان محکوم كرد. خانم كبري بنازاده اميرخيزي، كه بر اثر شكنجه بينايي يك چشم خود
را از دست داده، چشم ديگرش نيز به خاطر خودداري رژيم از رسيدگيهاي درماني به وي در
آستانه نابينايي قرار دارد. وي در سال 87 صرفأ به خاطر اينكه قصد سفر به اشرف براي
ديدار بستگانش را داشت، دستگير و به 5سال حبس محكوم شد. مقاومت ايران عموم مجامع و
ارگانهاي بين المللي به ويژه كميسر عالي حقوق بشر و گزارشگران دستگيريهاي
خودسرانه، شكنجه و اعدام را به اقدامي عاجل براي توقف اين احكام جنايت بار فرا ميخواند.
دبير خانه شوراي ملي مقاومت ايران
15 ارديبهشت1391(4 مه 2012)