اعتراف پاسدار شریعتمداری ونوچه هایش در سایت بالاترین و جولان دادن ومانیتور کردن فعالیت کاربران این
سایت.
شوی مضحک دوره ی اول
نمایش خیمه شب بازی دوره ی نهم بازار مکاره موسوم به مجلس 12 اسفند با رأی دزدانه دادن خاتمی پایان گرفت. البته پس از فاش شدن این اقدام تبدیل به جنجال وچماق علیه ی جنبش سبزی ها شد که
چرا تحریم کردند؟ از طرف دیگر این رأی
دادن سید خندان خاتمی را بی اعتبار تر از
قبل کرد .اما دوره اجرای شوی دوم مضحک و کساد تر از دوره اول شروع وپایان گرفت.
چون باقهرمان پواشالی ساختن آقا مهدی خزعلی در زندان و آزاد کردنش برای فراخوان
دعوت پیوستن به ساندیس خوران دشمن شکن آغاز وپس از 15 اردیبهشت دیروز پایان گرفت تا هر چه برروی وی سرمایه گذاری شده
بود بسوزد وشانس تبدیل شدن وی به اکبر گنجی شدن از وی سلب شود. برای همین اکنون نوبت سربازجو پاسدار حسین
شریعتمداری برای بهره برداری تبلیغاتی
رسیده است .غافل از آنکه با لو داده است که چگونه وی ونوچه هایش در سایت بالاترین حضور فعال دارند و جولان می دهند و فعالیت همه کار بران و لینک ها واقدامات شان
در بالاترین را زیر نظر دارند و مانیتور می کنند .تا جایی که اکنون بهتر فاش شده
است که چرا با فضا سازی که در بالاترین کردند. مسئول سایت بالاترین را وادارکردند با اتهامات واهی و ساختگی فرمایشی
حساب های مخالفین به خصوص حامیان مجاهدین وشورای ملی مقامت در این سایت را بطور
فله ی وسعید مرتضوی گونه یکشبه ببندد و لینک زدن از و بلاگ های شان را ممنوع ومسدود کند تا میدان برای مانور تبلیغاتی
دادن برای آقازاده مهدی خزعلی باز شود وفراخوان دعوت
پیوستن به جمع ساندیس خوران در 15 اردیبهشت در این سایت تبلیغ شود. تا پس
از آن سربازجو پاسدار حسین شر یعتمداری بتواند در ستون خبر ویژه ی دروغ نامه ی
کیهان با تیتر "پس لرزه ندامت
زندانيان در اردوگاه آشفته اصلاح طلبان"
مدعی شود رويكرد رأی دزدانه دادن
سید محمد خاتمی موجب شد تا که به تدريج اعتبار ميان داري به آقازاده مهدي خزعلي محول یا داده شود تا دست به افشاگري درباره حضور برخي اصلاح
طلبان که در مرحله اول دست به تحریم زدند .
وی با دعوت به حضور تك رأي در مرحله دوم جبران نماید .سپس وی را چماق کند و بر سر
مجتبی واحدی بکوبد که چرا وی تبدیل به آقا زاده مهدی خزعلی نشده است؟ از سوی دیگر
برای دو قبضه خوری ازتوبره و آخور کردن آویزان به سایت خودنویس وبالاترین وگویا نیوزشده است تا که بهانه ی لازم برای دفاع از مسعود بهنود و
آقا زاده مهدی خزعلی وکوبیدن مدعیان اصلاح
طلبان و شوراي هماهنگي سبز وسایت جرس داشته باشد .
اختلاف
ميان محافل فعال در فتنه سبز بالا گرفته است. دور انداختن ادعاي تقلب و ابراز
تمايل براي بازگشت به عرصه انتخابات از سوي طيفي از اصلاح طلبان، علت تشديد اين
بگومگوهاست. پس از شركت خاتمي در انتخابات، خبرها حاكي از حضور- البته بي سر و
صداي- كساني چون منتجب نيا و موسوي خوئيني ها در مرحله اول انتخابات مجلس بود. روز
گذشته نيز كساني چون مجيد انصاري در انتخابات مرحله دوم شركت كردند.اين رويكرد تدريجي به اعتبار ميانداري مهدي خزعلي (افشاگري وي
درباره حضور برخي اصلاح طلبان در مرحله اول و دعوت به حضور تك رأي در مرحله دوم) باعث شد تا وبلاگ نامبرده به محل مجادله دو طيف آلوده به فتنه
سبز شود. يكي از اين افراد (حسين-ح) در تحليلي كه از سوي شبكه بالاترين نيز منتشر
شده، علت عقب نشيني و دنده عقب گرفتن اصلاح طلبان را اين گونه شرح مي دهد: آيا مي
دانيد در داخل زندان اوين برخي از دوستان به فكر اين هستند كه غائله ختم شود و بيرون
از زندان به كار و كاسبي هاي خود برسند! برخي ديگر منتظرند تا يك بار ديگر بازي
سياست شروع شود و آنها در ميدان خود بي خطر يا به طريق مقابله با ديگر حريفان گوي
بزنند و سر خود را به بازيهاي سياسي گرم كنند و دوران خود را به غفلت بگذرانند.وي با حمله به مشاور فراري كروبي (واحدي) كه از كنار گود رجز مي
خواند و دم از مبارزه و تحريم مي زند، نوشت: جناب آقاي واحدي چه كسي هزينه هاي
بسيار سنگين تري نسبت به امثال آقاي خزعلي پرداخت كرده است. من هنوز هم نمي دانم
آيا او بايد اعتصاب غذا را ادامه مي داد و مي مرد يا شكستن اعتصابش درست بود كه به
شكست بسياري از تئوري هاي ما منجر شد؟... باور كنيد برخي از همين بازداشت شدگان به
فكر بيرون آمدن و ايجاد جرياني با تكيه دوباره به همين نظام هستند كه در آن جايگاه
و منزلت داشته اند. آقاي خزعلي هم اين موضوع را در بين افرادي (چه در بند و چه بيرون)
ديده كه مي گويد به سياسيون دل نبنديد كه برخي از آنها اضافه وزن دارند.اما اكبر اميني-فردي كه 25 بهمن 89 به هواي جنبش! بالاي جرثقيلي در شرق
تهران گير افتاد و بازداشت شد- زمزمه هاي بازگشت به انتخابات را مورد اعتراض قرار
داده و در گويانيوز نوشت: آيا برخي از زنداني ها به طور مشروط آزاد شده اند تا
تنور انتخابات را گرم كنند؟ در حالي كه هيچ جوابي از جنبش نگرفته ايم، آيا بازگشت
به انتخابات درست است؟ آيا زندانيان و سران جنبش را فراموش كرده ايم.خاطرنشان مي شود گروهك موسوم به شوراي هماهنگي سبز پيش از
انتخابات مرحله دوم مجلس، با صدور بيانيه اي خواستار عدم شركت در انتخابات شد. اين
بيانيه بلافاصله با اعتراض طيف حاميان عقب نشيني از سياست تحريم مواجه شد. يكي از
اين افراد در بالاترين نوشت: بيانيه شوراي هماهنگي سبز آلت دست مسكوت شدن است.
تحريم بي ثمر، اگر هم خيانت نباشد، از كم هوشي اپوزيسيون است. مواضع آنها منحرف
كننده است.اما در نقطه مقابل يك
نويسنده شبكه صهيونيستي بالاترين با اشاره به تمايل اصلاح طلبان به بازگشت به حوزه
انتخابات تصريح كرده است: اين دعوت، تأييد بلاهت ما در اپوزيسيون و به منزله تأييد
رژيم و ولايت فقيه است. لابد بعد از انتخابات هم دعوت مي كنند براي اعتراض به تقلب
به خيابان بريزيم و كشته بدهيم! دعوت امثال بهنود و خزعلي درست مانند آن است كه
بگويم صياد تله اي مهيا نموده اما از يافتن صيد عاجز است، اي آهوي تيزپا لطف كن و
وارد دام شو!پايگاه اينترنتي خودنويس نيز
با هجو بهنود و خزعلي، به طنز نوشت: بهنود را بايد روي سرمان بگذاريم چون او تنها
راه نجات ماست. مهدي خزعلي هم تنها راه نجات ماست و من اين ويدئوي آخري كه او
درباره اصلاح طلب ها دهن لقي كرده هر چند خيلي ازش بدم آمد ولي ديدم ماشاالله هزار
ماشاالله اعتصاب غذا اساسا ساخته و او كه براي نجات ما دو سه ماه تا دم مرگ اعتصاب
غذاي «تر» و «خشك» كرده بود و در همين
حال توسط سربازان گمنام جرسي روزي هشت تا اطلاعيه از انفرادي مي داد بيرون
ماشاالله چه تپلي شده و فقط من نگرانم كه وقتي كه دارد ما را نجات مي دهد اوضاع
يكجوري بشود كه او ديگه چيزي ننويسد و ما بدبخت شويم! نتيجه اينكه خاتمي و هاشمي و
خزعلي، تنها راه نجات ما هستند اما اول بايد خودمان را از دست آنها نجات دهيم!