این تحلیل که بدلیل سانسور تحمیلی در مطبوعات و بنابراعتراف
علی مطهری دردوره ی روحانی سانسور بدترازگذشته شده است ناگفته هایی دارد فقط بخشی ازدستآوردسیاست
زن ستیزانه ومبارزه بیش از36 ساله ی بابی حجابی است که ابتداباروسری یاتوسری و چادرسیاه
حجاب برترشروع شد و درادامه بهانه ای شد برای ادعای مضحک جامعه معنوی-اخلاقی
–دینی که با پوشش دین ابزاری تا ادامه یافته
است. ناگفته نماند نه تن وکلیه فروشی وکارتن خوابی ومعتاد شدن زنان که ناشی ازفقر وبیکاری تحمیلی می
باشد، بخش دیگری از دستآورد این سیاست است..
فرارو- یک جامعهشناس، استاد دانشگاه و عضو انجمن جامعهشناسی ایران میگوید: "برجستهکردن موضوع خیانت در روابط زناشویی، نه تنها هیچ کمکی به خانوادهها نخواهد کرد، بلکه آنها را با تنش و درگیریهای بیشتر خانوادگی نیز همراه خواهد کرد؛ چرا که ما هنوز هیچ پژوهش و آمار مشخصی در اینباره نداریم و تا وقتی اعتماد کافیِ مردم و آمار مشخصی کسب نکنیم، برجستهکردن خیانتهای زناشویی بیفایده است."
فرارو- یک جامعهشناس، استاد دانشگاه و عضو انجمن جامعهشناسی ایران میگوید: "برجستهکردن موضوع خیانت در روابط زناشویی، نه تنها هیچ کمکی به خانوادهها نخواهد کرد، بلکه آنها را با تنش و درگیریهای بیشتر خانوادگی نیز همراه خواهد کرد؛ چرا که ما هنوز هیچ پژوهش و آمار مشخصی در اینباره نداریم و تا وقتی اعتماد کافیِ مردم و آمار مشخصی کسب نکنیم، برجستهکردن خیانتهای زناشویی بیفایده است."
دکتر
سعید معیدفر در گفتگو با فرارو گفت: به نظر میرسد
یکی از موضوعاتی که امروز بر روی آن به میزان زیادی تاکید و سعی بر برجستهکردن آن
میشود، موضوع خیانت در زندگی زناشویی است. اغلب، مردان نسبت به همسران و در
مواردی نیز زنان به مردان خیانت میکنند؛ این موضوعی است که اخیرا توسط رسانهها و
برخی کارشناسان برجسته شده است. اما ما باید پیش از هرچیز واقعیت را جستجو کنیم.
ما باید به این سئوال پاسخ دهیم که آیا در عمل پدیده خیانت در زندگی زناشوئی شایع
است یا خیر؟ برای پاسخ به این سئوال ما نیازمند اطلاعات مشخص و دقیقی هستیم تا بر
آن اساس قضاوت کنیم که آیا واقعا خیانت رو به افزایش دارد و یا تنها تصویر مبالغهآمیزی
نسبت به آن شکل گرفته است؟
دکتر معیدفر در ادامه و با تاکید بر نبود آمار مشخصی نسبت به خیانتهای زناشویی اظهار کرد: متاسفانه آماری در این باره در دست نیست. به این دلیل که خیانت مربوط به یکی از حوزههای بسیار خصوصی در زندگی افراد است و بر همین اساس، حتی اگر جامعه در شرایط فکری بازی نیز قرار داشت، نمیتوانستیم آمار مشخصی در این باره کسب کنیم. اگر هم آماری تا به حال ذکر شده و یا ذکر شود بر اساس آمار و شکایاتی است که میتوان در دادگاههای خانواده آن را جستجو کرد.
وی همچنین گفت: من نیز در این مورد به دلیل انجام نشدن پژوهش مشخصی، آماری ندارم. اما استناد به سخن همکاران روانشناسانی که دفاتر مشاورهای دارد میگوید که آمار خیانتهای زناشویی یا روابط فرا زناشویی تا حدی افزایش داشته است.
سعید معیدفر تصریح کرد: گذشته از آمار حال از خود بپرسیم که، وارد شدن به مبحث خیانت و سخن گفتن درباره آن که به تبع نگرانیهای زیادی ایجاد خواهد کرد، چه دستاوردی در پی دارد؟ برای مثال خوب است به فیلمها و سریالهای صداوسیما اشاره کرد؛ فیلمهایی از تلویزیون پخش میشوند که نسبت به خیانتهای مردان به همسرانشان گزارش میدهند. تصاویری که تماشای آنها خود میتواند نگرانی زنان را افزایش دهد و منجر به ایجاد بروز نگرانی، کنجکاوی و مشکلات بیجا گردد. بسیاری از خانوادهها در پی تماشای این دست از تصاویر ممکن است در روایط زناشویی به نزاع بپردازند و اعتماد میان زن و مرد در خانه کاهش پیدا کند. این درحالی است که اگر خیانتهای زنان به مردان نیز به نمایش گذاشته شود، قطعا نگرانیهای مردان را نیز افزایش خواهد داد.
این جامعهشناس با انتقاد از برجستهکردن این دست از مشکلات در جامعه اظهار کرد: اگر چه ممکن است در کنار سایر مشکلاتی که پیرامون خانواده وجود دارند، خیانت را نیز به عنوان یک مشکل یاد کنیم، اما برجستهکردن آن در اذهان جامعه، کارِ چندان مناسبی نیست. چرا که بسیاری از خانوادهها که بدون مشکل در حال زندگی هستند، میتوانند در پی طرح این مسائل در روابط زناشوییشان اما و اگر وارد شود.
وی گفت: خانواده ایرانی امروز به میزان بسیار زیادی درگیر مشکلات متعددی همچون اقتصاد، خشونت، بیکاری و... هست و بار آن آنقدر سنگین است که با طرح معضل حساس دیگری به نام "خیانت"، نتیجهای نیز نخواهیم گرفت.
سعید معیدفر ضمن اشاره به نیود پژوهش مشخصی در اینباره در ادامه گفت: شاید درصورت امکان انجام یک پژوهش کارشناسیشده و دقیق و عدم اتکای صرف به آمار، بتوان تحلیلی از خیانتها ارائه کرد و در درمان برخی مشکلات مربوط به آن موثر بود، اما این به آن معنا نیست که نتایج چنین پژوهشی را لزوما به جامعه و افکار عمومی بکشانیم.
وی درباره دلایل برجستهشدن موضوع خیانت زناشویی در جامعه ایرانی توضیح داد: یکی از دلایل برجستهشدن "خیانت" رویکردی است که برخی از کارشناسان نسبت به رسانههای خارجی دارند؛ به اینصورت که به خانوادهها و مردم هشدار داده میشود که اگر به تماشاهای شبکههای خارجی و ماهوارهای و صفحات اینترنتی بنشینید، میتوانید در معرض خیانتهای زناشویی واقع شوید. این نوع برخورد، میتواند برخورد خطرسازی باشد؛ امکان دارد که پشت این حرف غرض سیاسی نهفته باشد تا غرضی خیرخواهانه. به دلیل اختلاط اهداف سیاسی و خیرخواهانه در این رابطه، توصیه مردم به نگاه نکردن به این شبکهها بیفایده خواهد بود و ممکن است تصور مردم از دلایل این توصیه وارد مسیر خطرناکی گردد.
معیدفر در همین رابطه گفت: برای اینکه بتوانیم این مسئله را کارشناسی کنیم، لازم است که اغراض ایدئولوژیک را به کناری بزنیم و اعتماد جامعه را به خود جلب نمائیم. با اینکار میتوان به طرح مسائل و مشکلات نیز راحتتر پرداخت، اما متاسفانه حدود و مرزهای مسائل زیادی در جامعه ما به هم ریخته و جامعه اعتمادش را به کارشناسان نیز در بسیاری موارد از دست داده و ممکن است گمان کند که نظرات کارشناسانه جهتدار و غیرقابل اعتماد است.
سعید معیدفر در ادامه تشریح کرد: با این توضیحات، فرض را بر این بگیریم که نگرانی ایجاد شده ما و جامعه را به اظهار تاسف بکشاند! آیا این چه تاثیری خواهد داشت؟ ما باید پیش از همه این کارها به سراغ کشف دلایلی برویم که سبب شده افراد نتوانند مشکلاتشان را در خانواده حل کنند و به خیانت روی آوردهاند.
دکتر معیدفر درباره دلایل خیانت زناشویی در جامعه اظهار کرد: در جامعه امروز، تا چه اندازه آموزش جنسی صحیح به افراد داده میشود تا تفاوت در احساس جنسی در روابط میان زن و مرد اخلال وارد نکند؟ تا چه حد به حل مشکلات اقتصادی اقدام کردهایم؟ چرا که مشکلات اقتصادی نیز خود میتوانند باعث ایجاد مسائلی مانند خیانت گردند. تا چه اندازه مردم ما میتوانند به مراکز مشاوره مراجعه کنند؟ آیا همه مردم میتوانند از پس هزینه این مراجعه بربیایند؟ به نظر میرسد که باید پیش از هرچیز به این سئوالات پاسخ داد و در یک فضای غیرسیاسی و غیرایدئولوژیک و با بررسیهای کارشناسانه به علت و ریشه خیانتها بپردازیم تا بتوانیم از میزان واقعی آن مطلع گردیم.
این استاد دانشگاه در ادامه به مشکلات پیرامون خانوادهها پرداخت و گفت: خانواده در جامعه ما با مشکلات زیادی روبروست. مشکل در پیدا کردنِ زوج مناسب، فضای آلوده حاکم بر روابط زن و مرد، تفکیک جنسیتی و... همه از مشکلات جامعه ایرانی است. برای بازکردن بحث خوب است که درمورد تفکیک جنسیتی سخن بگوییم. تفکیک جنسیتی خود یک فاجعه است. این تفکیک خود میتواند منجر به شناختِ کم افراد از یکدیگر گردد، آنهم در دوران مدرن که انتخاب بسیار سختتر است. متاسفانه ازدواج در جامعه ما براساس مشخصی شکل نمیگیرد و نتیجه آن همه مشکلاتی مانند طلاق، خیانت و... میشود. در این میان فقدان موقعیتهای کافی برای مراجعه به حوزه مشورتی و شناخت نیازهای دوطرف در ازدواج را نیز باید درنظر گرفت.
معیدفر با اشاره به ازدواجها در گذشته در ادامه اظهار کرد: به نظر میرسد که در گذشته زنان و مردان برای ازدواج مهجور، و در حریمهای بیشتری بودند، اما لازم به ذکر است که در آن زمان نیز مسائل جنسی شفاف و بیپرده بیان میشدند. متاسفانه امروز ما حتی مانند آن زمان نیز عمل نمیکنیم. در جامعه فعلی، همه چیز تغییر کرده است؛ افراد با انبوهی از آمار و اطلاعات و تصورات جنسی روبرو هستند، درحالیکه آگاهی و شناخت آنها نسبت به روابط زناشوئی بسیار پایین است. یکی از دلایل این آگاهی پایین عدم آموزش به افراد و دلیل دیگر عدم انتقال تجارب از گذشته به زمان فعلی (نه در قالب علمی و نه در قالب کارشناسانه آن) است. همه این عوامل سبب میشوند که در روابط زناشویی ابهام شکل بگیرد. متاسفانه عدم شناخت، فقدان مشاوره، عدم انتقال تجارب در مشکلات خانواده ایرانی موثر است.
وی تصریح کرد: همچنین نوع نگاه به زندگی خانوادگی در ایران، نگاهی پیچیده و آسیبزاست. در کشورهای غربی این مسئله عادی شده که دونفر (زن و مرد) پس از مدتی زندگی در کنار یکدیگر به این نتیجه برسند که از یکدیگر خوششان نمیآید و حسی نسبت به هم ندارند. آنها میتواند بدون قرار گرفتن در چارچوبهای پیچیده از یکدیگر جدا شده و با فرد دیگری وارد ارتباط شوند. به همین دلیل نیز افراد به جای خیانت به یکدیگر، از هم جدا میشوند. اما در کشور ما همهچیز با هم آمیخته شده است. در ایران اگر دونفر دیگر نتوانند با یکدیگر زندگی کنند، به دلیل بچهها و یا حرف و سخن دیگران و سایر محدودیتهای اجتماعی نمیتوانند از یکدیگر جدا شوند و مجبورند آن زندگی را تحمل کنند که نتیجتا میتواند به خیانت ختم شود.سعید معیدفر با ابراز تاسف نسبت به شرایط اجتماعی موجود در ادامه گفت: در جامعه ما، درک روشنی نسبت به خانواده و افراد وجود ندارد. افراد اعتقاد دارند که میتوانند به شکل تجربی و بدون قاعده مشخص زندگی کنند؛ مانند کسی که گمان میکند میتواند به صورت تجربی راننده شود. در ازدواج نیز همین موضوع صدق میکنند. متاسفانه امروز بسیاری از خانوادههای ما دچار مشکلاتی مانند مشکلات روحی و روانی هستند، اما قبول نمیکنند و یا نمیتوانند که به نزد یک مشاور رفته و مشکلشان را حل کنند؛ در حالی که ما در جهانی زندگی میکنیم افراد جامعه باید مشاور، وکیل و پزشک مخصوص داشته باشند. این شیوه تجربی زندگی کردنِ ما حتی مانند گذشتگانمان نیز نیست و به شدت همه چیز را در یک تضاد فرو برده است.
دکتر معیدفر در ادامه و با تاکید بر نبود آمار مشخصی نسبت به خیانتهای زناشویی اظهار کرد: متاسفانه آماری در این باره در دست نیست. به این دلیل که خیانت مربوط به یکی از حوزههای بسیار خصوصی در زندگی افراد است و بر همین اساس، حتی اگر جامعه در شرایط فکری بازی نیز قرار داشت، نمیتوانستیم آمار مشخصی در این باره کسب کنیم. اگر هم آماری تا به حال ذکر شده و یا ذکر شود بر اساس آمار و شکایاتی است که میتوان در دادگاههای خانواده آن را جستجو کرد.
وی همچنین گفت: من نیز در این مورد به دلیل انجام نشدن پژوهش مشخصی، آماری ندارم. اما استناد به سخن همکاران روانشناسانی که دفاتر مشاورهای دارد میگوید که آمار خیانتهای زناشویی یا روابط فرا زناشویی تا حدی افزایش داشته است.
سعید معیدفر تصریح کرد: گذشته از آمار حال از خود بپرسیم که، وارد شدن به مبحث خیانت و سخن گفتن درباره آن که به تبع نگرانیهای زیادی ایجاد خواهد کرد، چه دستاوردی در پی دارد؟ برای مثال خوب است به فیلمها و سریالهای صداوسیما اشاره کرد؛ فیلمهایی از تلویزیون پخش میشوند که نسبت به خیانتهای مردان به همسرانشان گزارش میدهند. تصاویری که تماشای آنها خود میتواند نگرانی زنان را افزایش دهد و منجر به ایجاد بروز نگرانی، کنجکاوی و مشکلات بیجا گردد. بسیاری از خانوادهها در پی تماشای این دست از تصاویر ممکن است در روایط زناشویی به نزاع بپردازند و اعتماد میان زن و مرد در خانه کاهش پیدا کند. این درحالی است که اگر خیانتهای زنان به مردان نیز به نمایش گذاشته شود، قطعا نگرانیهای مردان را نیز افزایش خواهد داد.
این جامعهشناس با انتقاد از برجستهکردن این دست از مشکلات در جامعه اظهار کرد: اگر چه ممکن است در کنار سایر مشکلاتی که پیرامون خانواده وجود دارند، خیانت را نیز به عنوان یک مشکل یاد کنیم، اما برجستهکردن آن در اذهان جامعه، کارِ چندان مناسبی نیست. چرا که بسیاری از خانوادهها که بدون مشکل در حال زندگی هستند، میتوانند در پی طرح این مسائل در روابط زناشوییشان اما و اگر وارد شود.
وی گفت: خانواده ایرانی امروز به میزان بسیار زیادی درگیر مشکلات متعددی همچون اقتصاد، خشونت، بیکاری و... هست و بار آن آنقدر سنگین است که با طرح معضل حساس دیگری به نام "خیانت"، نتیجهای نیز نخواهیم گرفت.
سعید معیدفر ضمن اشاره به نیود پژوهش مشخصی در اینباره در ادامه گفت: شاید درصورت امکان انجام یک پژوهش کارشناسیشده و دقیق و عدم اتکای صرف به آمار، بتوان تحلیلی از خیانتها ارائه کرد و در درمان برخی مشکلات مربوط به آن موثر بود، اما این به آن معنا نیست که نتایج چنین پژوهشی را لزوما به جامعه و افکار عمومی بکشانیم.
وی درباره دلایل برجستهشدن موضوع خیانت زناشویی در جامعه ایرانی توضیح داد: یکی از دلایل برجستهشدن "خیانت" رویکردی است که برخی از کارشناسان نسبت به رسانههای خارجی دارند؛ به اینصورت که به خانوادهها و مردم هشدار داده میشود که اگر به تماشاهای شبکههای خارجی و ماهوارهای و صفحات اینترنتی بنشینید، میتوانید در معرض خیانتهای زناشویی واقع شوید. این نوع برخورد، میتواند برخورد خطرسازی باشد؛ امکان دارد که پشت این حرف غرض سیاسی نهفته باشد تا غرضی خیرخواهانه. به دلیل اختلاط اهداف سیاسی و خیرخواهانه در این رابطه، توصیه مردم به نگاه نکردن به این شبکهها بیفایده خواهد بود و ممکن است تصور مردم از دلایل این توصیه وارد مسیر خطرناکی گردد.
معیدفر در همین رابطه گفت: برای اینکه بتوانیم این مسئله را کارشناسی کنیم، لازم است که اغراض ایدئولوژیک را به کناری بزنیم و اعتماد جامعه را به خود جلب نمائیم. با اینکار میتوان به طرح مسائل و مشکلات نیز راحتتر پرداخت، اما متاسفانه حدود و مرزهای مسائل زیادی در جامعه ما به هم ریخته و جامعه اعتمادش را به کارشناسان نیز در بسیاری موارد از دست داده و ممکن است گمان کند که نظرات کارشناسانه جهتدار و غیرقابل اعتماد است.
سعید معیدفر در ادامه تشریح کرد: با این توضیحات، فرض را بر این بگیریم که نگرانی ایجاد شده ما و جامعه را به اظهار تاسف بکشاند! آیا این چه تاثیری خواهد داشت؟ ما باید پیش از همه این کارها به سراغ کشف دلایلی برویم که سبب شده افراد نتوانند مشکلاتشان را در خانواده حل کنند و به خیانت روی آوردهاند.
دکتر معیدفر درباره دلایل خیانت زناشویی در جامعه اظهار کرد: در جامعه امروز، تا چه اندازه آموزش جنسی صحیح به افراد داده میشود تا تفاوت در احساس جنسی در روابط میان زن و مرد اخلال وارد نکند؟ تا چه حد به حل مشکلات اقتصادی اقدام کردهایم؟ چرا که مشکلات اقتصادی نیز خود میتوانند باعث ایجاد مسائلی مانند خیانت گردند. تا چه اندازه مردم ما میتوانند به مراکز مشاوره مراجعه کنند؟ آیا همه مردم میتوانند از پس هزینه این مراجعه بربیایند؟ به نظر میرسد که باید پیش از هرچیز به این سئوالات پاسخ داد و در یک فضای غیرسیاسی و غیرایدئولوژیک و با بررسیهای کارشناسانه به علت و ریشه خیانتها بپردازیم تا بتوانیم از میزان واقعی آن مطلع گردیم.
این استاد دانشگاه در ادامه به مشکلات پیرامون خانوادهها پرداخت و گفت: خانواده در جامعه ما با مشکلات زیادی روبروست. مشکل در پیدا کردنِ زوج مناسب، فضای آلوده حاکم بر روابط زن و مرد، تفکیک جنسیتی و... همه از مشکلات جامعه ایرانی است. برای بازکردن بحث خوب است که درمورد تفکیک جنسیتی سخن بگوییم. تفکیک جنسیتی خود یک فاجعه است. این تفکیک خود میتواند منجر به شناختِ کم افراد از یکدیگر گردد، آنهم در دوران مدرن که انتخاب بسیار سختتر است. متاسفانه ازدواج در جامعه ما براساس مشخصی شکل نمیگیرد و نتیجه آن همه مشکلاتی مانند طلاق، خیانت و... میشود. در این میان فقدان موقعیتهای کافی برای مراجعه به حوزه مشورتی و شناخت نیازهای دوطرف در ازدواج را نیز باید درنظر گرفت.
معیدفر با اشاره به ازدواجها در گذشته در ادامه اظهار کرد: به نظر میرسد که در گذشته زنان و مردان برای ازدواج مهجور، و در حریمهای بیشتری بودند، اما لازم به ذکر است که در آن زمان نیز مسائل جنسی شفاف و بیپرده بیان میشدند. متاسفانه امروز ما حتی مانند آن زمان نیز عمل نمیکنیم. در جامعه فعلی، همه چیز تغییر کرده است؛ افراد با انبوهی از آمار و اطلاعات و تصورات جنسی روبرو هستند، درحالیکه آگاهی و شناخت آنها نسبت به روابط زناشوئی بسیار پایین است. یکی از دلایل این آگاهی پایین عدم آموزش به افراد و دلیل دیگر عدم انتقال تجارب از گذشته به زمان فعلی (نه در قالب علمی و نه در قالب کارشناسانه آن) است. همه این عوامل سبب میشوند که در روابط زناشویی ابهام شکل بگیرد. متاسفانه عدم شناخت، فقدان مشاوره، عدم انتقال تجارب در مشکلات خانواده ایرانی موثر است.
وی تصریح کرد: همچنین نوع نگاه به زندگی خانوادگی در ایران، نگاهی پیچیده و آسیبزاست. در کشورهای غربی این مسئله عادی شده که دونفر (زن و مرد) پس از مدتی زندگی در کنار یکدیگر به این نتیجه برسند که از یکدیگر خوششان نمیآید و حسی نسبت به هم ندارند. آنها میتواند بدون قرار گرفتن در چارچوبهای پیچیده از یکدیگر جدا شده و با فرد دیگری وارد ارتباط شوند. به همین دلیل نیز افراد به جای خیانت به یکدیگر، از هم جدا میشوند. اما در کشور ما همهچیز با هم آمیخته شده است. در ایران اگر دونفر دیگر نتوانند با یکدیگر زندگی کنند، به دلیل بچهها و یا حرف و سخن دیگران و سایر محدودیتهای اجتماعی نمیتوانند از یکدیگر جدا شوند و مجبورند آن زندگی را تحمل کنند که نتیجتا میتواند به خیانت ختم شود.سعید معیدفر با ابراز تاسف نسبت به شرایط اجتماعی موجود در ادامه گفت: در جامعه ما، درک روشنی نسبت به خانواده و افراد وجود ندارد. افراد اعتقاد دارند که میتوانند به شکل تجربی و بدون قاعده مشخص زندگی کنند؛ مانند کسی که گمان میکند میتواند به صورت تجربی راننده شود. در ازدواج نیز همین موضوع صدق میکنند. متاسفانه امروز بسیاری از خانوادههای ما دچار مشکلاتی مانند مشکلات روحی و روانی هستند، اما قبول نمیکنند و یا نمیتوانند که به نزد یک مشاور رفته و مشکلشان را حل کنند؛ در حالی که ما در جهانی زندگی میکنیم افراد جامعه باید مشاور، وکیل و پزشک مخصوص داشته باشند. این شیوه تجربی زندگی کردنِ ما حتی مانند گذشتگانمان نیز نیست و به شدت همه چیز را در یک تضاد فرو برده است.
این جامعهشناس در انتها گفت:
برای طرح مشکلات اجتماعی و خانوادگی، مانند خیانت زناشویی، پیش از هرچیز باید اعتماد
قوی مردم را به خود جلب نمائیم و سپس کارشناسها با طرح مسائلی که بر روی آنها
پژوهش شده است، به مردم کمک کنند.